در حال ویرایش حج بانوان
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲: | خط ۲: | ||
بر پایه فقه اسلامی، [[حج]] بر زنان -همانند مردان- واجب است و شرایط [[استطاعت]] و وجوب حج برای زنان همان شرایط حج مردان است؛ البته برخی فقها شرایط دیگری برای وجوب حج بر زنان افزودهاند. بانوان در برخی احکام حج با مردان تفاوت دارند. در این مقاله، احکام اختصاصی حج بانوان مورد بحث قرار میگیرد و به مباحث عمومی و کلی حج بانوان که مشترک با مردان است، پرداخته نمیشود. | بر پایه فقه اسلامی، [[حج]] بر زنان -همانند مردان- واجب است و شرایط [[استطاعت]] و وجوب حج برای زنان همان شرایط حج مردان است؛ البته برخی فقها شرایط دیگری برای وجوب حج بر زنان افزودهاند. بانوان در برخی احکام حج با مردان تفاوت دارند. در این مقاله، احکام اختصاصی حج بانوان مورد بحث قرار میگیرد و به مباحث عمومی و کلی حج بانوان که مشترک با مردان است، پرداخته نمیشود. | ||
==وجوب حج== | == وجوب حج == | ||
از منظر فقه اسلامی، تکلیف به حج بهطور یکسان متوجه زنان و مردان است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330.</ref>؛ در احادیث نیز، ادای حج و عمره برای زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص75؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص968؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص249</ref> فقیهان امامی<ref>الکافی فی الفقه، ص192؛ الحدائق الناضره، ج15، ص127؛ جواهر الکلام، ج18، ص450</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص92</ref> به استناد آیات، احادیث و اجماع،<ref>جواهر الکلام، ج17، ص220، 330.</ref> قائلند که هر کس شرایط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، حج بر او واجب میشود و احکام اختصاصی و متفاوت هر یک از زن و مرد در برخی مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است. این احکام اختصاصی را میتوان در دو بخش کلی دستهبندی کرد: بخشی که مربوط به پیش از حج و شرایط مستطیع شدن زن است و بخشی که مربوط به اعمال و مناسک حج است. | از منظر فقه اسلامی، تکلیف به حج بهطور یکسان متوجه زنان و مردان است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330.</ref>؛ در احادیث نیز، ادای حج و عمره برای زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص75؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص968؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص249</ref> فقیهان امامی<ref>الکافی فی الفقه، ص192؛ الحدائق الناضره، ج15، ص127؛ جواهر الکلام، ج18، ص450</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص92</ref> به استناد آیات، احادیث و اجماع،<ref>جواهر الکلام، ج17، ص220، 330.</ref> قائلند که هر کس شرایط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، حج بر او واجب میشود و احکام اختصاصی و متفاوت هر یک از زن و مرد در برخی مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است. این احکام اختصاصی را میتوان در دو بخش کلی دستهبندی کرد: بخشی که مربوط به پیش از حج و شرایط مستطیع شدن زن است و بخشی که مربوط به اعمال و مناسک حج است. | ||
==استطاعت== | == استطاعت == | ||
بهطور کلی، شرایط استطاعت و وجوب حج برای بانوان همان شرایط وجوب و [[استطاعت]] برای مردان است.<ref>السرائر، ج1، ص621.</ref> با این حال، زنان در این زمینه احکام ویژهای دارند. مهمترین این احکام عبارتند از: | بهطور کلی، شرایط استطاعت و وجوب حج برای بانوان همان شرایط وجوب و [[استطاعت]] برای مردان است.<ref>السرائر، ج1، ص621.</ref> با این حال، زنان در این زمینه احکام ویژهای دارند. مهمترین این احکام عبارتند از: | ||
===هزینه حج=== | === هزینه حج === | ||
بنا بر نظر فقیهان، هزینه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زنی که خودش هزینه حج را دارد یا با کسب میتواند هزینه خویش را به دست آورد، مستطیع است و باید در نخستین فرصت حج را به جا آورد. حتی اگر به سبب حج رفتنِ این زن، شوهر او برای مخارج زندگی به زحمت میافتد، در صورتی که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگی زن نباشد، مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمیشود.<ref>مناسک حج، محشی، ص43.</ref> ولی زنی که خودش هزینه حج (یا بخشی از آن) را ندارد، اما شوهر یا پدر او یا شخص دیگر هزینه حج او (یا کمبود آن) را متقبل شود یا او را به حج ببرد و هزینه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و این حج مجزی از حَجّة الاسلام خواهد بود.<ref>مناسک حج، محشی، ص33.</ref> | بنا بر نظر فقیهان، هزینه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زنی که خودش هزینه حج را دارد یا با کسب میتواند هزینه خویش را به دست آورد، مستطیع است و باید در نخستین فرصت حج را به جا آورد. حتی اگر به سبب حج رفتنِ این زن، شوهر او برای مخارج زندگی به زحمت میافتد، در صورتی که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگی زن نباشد، مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمیشود.<ref>مناسک حج، محشی، ص43.</ref> ولی زنی که خودش هزینه حج (یا بخشی از آن) را ندارد، اما شوهر یا پدر او یا شخص دیگر هزینه حج او (یا کمبود آن) را متقبل شود یا او را به حج ببرد و هزینه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و این حج مجزی از حَجّة الاسلام خواهد بود.<ref>مناسک حج، محشی، ص33.</ref> | ||
===نفقه زن=== | === نفقه زن === | ||
هر چند هزینه سفر حج زن -چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نیست، ولی فقها تصریح کردهاند در مدتی که زن در سفر حج است، چه واجب-حتی اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل | هر چند هزینه سفر حج زن -چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نیست، ولی فقها تصریح کردهاند در مدتی که زن در سفر حج است، چه واجب-حتی اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل نفقه او، اگر در مسافرت نبود، بر عهده شوهر است.<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> در واقع تنها به اندازه تفاوت هزینه سفر و حَضَر بر عهده خود زن است و اگر تفاوت نداشته باشد، همه بر عهده شوهر است. از این رو به تصریح فقها گاه ممکن است زن بدون این که خود سرمایهای داشته باشد، مستطیع گردد.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص417.</ref> | ||
===مهریه=== | === مهریه === | ||
به نظر فقیهان، زنی که | به نظر فقیهان، زنی که مهریه او به مقدار هزینه حج یا بیشتر از آن است یا هزینه حج او را کامل میکند، در صورتی که شوهرش توانایی پرداخت مهریه را ندارد، زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع به شمار نمیرود؛ ولی اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را دارد و تقاضای مهر از شوهر، موجب بروز ناراحتی و مشکلات در زندگی نشود و او حاضر به پرداخت آن باشد، مستطیع محسوب میشود و مطالبه مهر، نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است؛ ولی اگر تقاضای مهریه برای زن موجب مشکلاتی در زندگی شود، مطالبه آن لازم نیست و استطاعت حاصل نمیشود. همچنین اگر مردی، به هر علتی، مهریه همسرش را نپردازد، حج بر زن واجب نمیشود و با ترک آن، حج بر او مستقرّ نمیشود؛ ولی اگر مرد، حاضر به پرداخت بوده و زن مطالبه نکرده باشد، حج بر عهده زن مستقر میگردد.<ref>مناسک حج، محشی، ص40-41؛ مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> | ||
===وعده ضمن عقد=== | === وعده ضمن عقد === | ||
بنا بر نظر فقها، اگر مردی ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمیشود؛ ولی بر شوهرش لازم است به وعدهاش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض این که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهریه است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> | بنا بر نظر فقها، اگر مردی ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمیشود؛ ولی بر شوهرش لازم است به وعدهاش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض این که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهریه است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> | ||
===رجوع به کفایت=== | === رجوع به کفایت === | ||
به نظر فقیهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزینه زندگی آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نیست و «رجوع به کفایت» (یعنی اینکه پس از بازگشت از حج، راه درآمدی داشته باشد، به گونهای که برای زندگانی به سختی و حرج نیفتد) برای آنان محقّق است و به بیش از آن نیازی نیست.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> ولی زنی که افرادی را تحت تکفّل دارد و هزینه زندگی آنها بر عهده اوست، مثل زنی که همسرش از دنیا رفته و او مخارج فرزندانش را عهدهدار است، در صورتی مستطیع است که علاوه بر هزینه حج و احتیاجات زندگی، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنین زنی که شوهرش از دنیا رفته و اموالی از ارث به او رسیده که به مقدار هزینه حج است، در صورتی مستطیع است که راه درآمدی پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر میافتد، حج بر او واجب نیست.<ref>مناسک حج، محشی، ص36، 40.</ref> | به نظر فقیهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزینه زندگی آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نیست و «رجوع به کفایت» (یعنی اینکه پس از بازگشت از حج، راه درآمدی داشته باشد، به گونهای که برای زندگانی به سختی و حرج نیفتد) برای آنان محقّق است و به بیش از آن نیازی نیست.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> ولی زنی که افرادی را تحت تکفّل دارد و هزینه زندگی آنها بر عهده اوست، مثل زنی که همسرش از دنیا رفته و او مخارج فرزندانش را عهدهدار است، در صورتی مستطیع است که علاوه بر هزینه حج و احتیاجات زندگی، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنین زنی که شوهرش از دنیا رفته و اموالی از ارث به او رسیده که به مقدار هزینه حج است، در صورتی مستطیع است که راه درآمدی پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر میافتد، حج بر او واجب نیست.<ref>مناسک حج، محشی، ص36، 40.</ref> | ||
===اذن شوهر=== | === اذن شوهر === | ||
به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص86؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت،<ref>الکافی فی فقه الإمام أحمد، ج1، ص470.</ref> به استناد احادیث،<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص400.</ref> حج واجب، مشروط به اذن کسی از جمله شوهر نیست و حتی اگر شوهر اذن ندهد، زن باید به حج برود و شوهر نیز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، میتواند رفتن او را تا آخرین کاروان به تأخیر بیندازد. همچنین ادای حجی که به سبب | به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص86؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت،<ref>الکافی فی فقه الإمام أحمد، ج1، ص470.</ref> به استناد احادیث،<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص400.</ref> حج واجب، مشروط به اذن کسی از جمله شوهر نیست و حتی اگر شوهر اذن ندهد، زن باید به حج برود و شوهر نیز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، میتواند رفتن او را تا آخرین کاروان به تأخیر بیندازد. همچنین ادای حجی که به سبب نذر بر زن واجب شده باشد، منوط به اذن شوهر نیست. البته در صورتی که شرایط وجوب نذر حاصل باشد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص88.</ref> درباره شرایط نذر برای زن، بیشتر فقها بر آنند که زن شوهردار، باید برای نذر، از شوهر خود اجازه بگیرد و بدون اذن، نذر او صحیح نیست.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص621</ref> اما برخی دیگر گفتهاند که اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نیست. بر این اساس، زن میتواند برای ادای حج واجب (حجة الاسلام یا حج نذری)، بر خلاف رضایت شوهر، سفر کند؛ با این حال برای زن مستحب است از همسر خود اجازه بگیرد و رضایت او را جلب کند.<ref>المجموع، ج8، ص325؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص87</ref> | ||
به اجماع فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ مسالک الافهام، ج2، ص153؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و اهل سنت،<ref>المغنی، ج۳، ص203؛ المجموع، ج8، ص332.</ref> به دلیل احادیث<ref>وسائل الشیعه، ج8، ص110.</ref> و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91؛ المغنی، ج۳، ص165.</ref> ادای حج استحبابی توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصیت کرده و باید نمازهایش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.<ref>الجامع للشرائع، ص221</ref> برخی فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهرهمندی جنسی دانستهاند. بنابر این تنها محدود به جایی نمیشود که عملاً این حق شوهر فوت شود، بلکه حتی اگر به دلیل بیماری یا مُحرم بودن یا در سفر بودن، شوهر امکان بهرهمندی عملی از آن را نداشته باشد، باز میتواند مانع حج استحبابی زن شود.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص333-334.</ref> هرچند برخی در این نظر مناقشه کردهاند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91.</ref> | به اجماع فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ مسالک الافهام، ج2، ص153؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و اهل سنت،<ref>المغنی، ج۳، ص203؛ المجموع، ج8، ص332.</ref> به دلیل احادیث<ref>وسائل الشیعه، ج8، ص110.</ref> و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91؛ المغنی، ج۳، ص165.</ref> ادای حج استحبابی توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصیت کرده و باید نمازهایش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.<ref>الجامع للشرائع، ص221</ref> برخی فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهرهمندی جنسی دانستهاند. بنابر این تنها محدود به جایی نمیشود که عملاً این حق شوهر فوت شود، بلکه حتی اگر به دلیل بیماری یا مُحرم بودن یا در سفر بودن، شوهر امکان بهرهمندی عملی از آن را نداشته باشد، باز میتواند مانع حج استحبابی زن شود.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص333-334.</ref> هرچند برخی در این نظر مناقشه کردهاند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
به نظر فقیهان، در تمامی احکام مذکور، زنی که در طلاق رِجعی است و عدّه اش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زیرا در طلاق رجعی، مرد حق بازگشت و بهرهمندی از زن را دارد و حج، مانع این حق است.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص154؛ مدارک الاحکام، ج7، ص92؛ الحدائق الناضره، ج14، ص146-147.</ref> ولی در عده طلاق بائن و نیز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- برای زن جایز است و نیازی به اجازه نیست.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ مدارک الاحکام، ج7، ص93؛ الحدائق الناضره، ج14، ص147.</ref> | به نظر فقیهان، در تمامی احکام مذکور، زنی که در طلاق رِجعی است و عدّه اش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زیرا در طلاق رجعی، مرد حق بازگشت و بهرهمندی از زن را دارد و حج، مانع این حق است.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص154؛ مدارک الاحکام، ج7، ص92؛ الحدائق الناضره، ج14، ص146-147.</ref> ولی در عده طلاق بائن و نیز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- برای زن جایز است و نیازی به اجازه نیست.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ مدارک الاحکام، ج7، ص93؛ الحدائق الناضره، ج14، ص147.</ref> | ||
===وجود محرم=== | === وجود محرم === | ||
به نظر فقیهان امامی،<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> شافعی<ref>المجموع، ج8، ص343.</ref> و مالکی،<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص447.</ref> وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج برای زن نیست؛ چه زن پیر باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد یا نکرده باشد؛<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص331-332؛ مهذب الأحکام، ج12، ص148.</ref> زیرا شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلی است، داشتن امنیت و اطمینان به سلامت در سفر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ غنیة النزوع، ص193؛ مسالک الافهام، ج2، ص153.</ref>از این رو اگر زن بتواند به تنهایی به حج برود و بر خود نترسد، شرط نیست که مَحرمی همراه او باشد. اگر زن امنیت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نیازمند همراهی مَحرم باشد، واجب است یکی از محارم یا فرد مورد اطمینانی را همراه خود ببرد و اگر مَحرمی همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زیرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر این اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نیاز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89-90؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> | به نظر فقیهان امامی،<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> شافعی<ref>المجموع، ج8، ص343.</ref> و مالکی،<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص447.</ref> وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج برای زن نیست؛ چه زن پیر باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد یا نکرده باشد؛<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص331-332؛ مهذب الأحکام، ج12، ص148.</ref> زیرا شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلی است، داشتن امنیت و اطمینان به سلامت در سفر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ غنیة النزوع، ص193؛ مسالک الافهام، ج2، ص153.</ref>از این رو اگر زن بتواند به تنهایی به حج برود و بر خود نترسد، شرط نیست که مَحرمی همراه او باشد. اگر زن امنیت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نیازمند همراهی مَحرم باشد، واجب است یکی از محارم یا فرد مورد اطمینانی را همراه خود ببرد و اگر مَحرمی همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زیرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر این اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نیاز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89-90؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> | ||
در مقابل، فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص191؛ کشاف القناع، ج2، ص457.</ref> و حنفی،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ بدائع الصنائع، ج2، ص123؛ البحر الرائق، ج2، ص552.</ref> وجود مَحرم را بهطور مطلق (به نظر حنبلیان) یا در صورتی که فاصله زن تا مکه به اندازه سه روز باشد (به نظر حنفیان)، شرط استطاعت شمرده و تصریح کردهاند که از جمله شرایط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پیر باشد-با خود، مرد مَحرمی همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دایی و اگر واجد آنان نباشد، حج برای او واجب و حتی جایز نخواهد بود.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص190.</ref> | در مقابل، فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص191؛ کشاف القناع، ج2، ص457.</ref> و حنفی،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ بدائع الصنائع، ج2، ص123؛ البحر الرائق، ج2، ص552.</ref> وجود مَحرم را بهطور مطلق (به نظر حنبلیان) یا در صورتی که فاصله زن تا مکه به اندازه سه روز باشد (به نظر حنفیان)، شرط استطاعت شمرده و تصریح کردهاند که از جمله شرایط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پیر باشد-با خود، مرد مَحرمی همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دایی و اگر واجد آنان نباشد، حج برای او واجب و حتی جایز نخواهد بود.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص190.</ref> | ||
==احکام حج بانوان== | == احکام حج بانوان == | ||
احکام اختصاصی مربوط به مناسک حج بانوان را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد: بیشتر این احکام، احکامی عمومی است که مربوط به تمامی بانوان در شرایط مختلف است و پارهای از آنها، مسائلی است که تنها در مواقع اضطراری و موقعیتهای استثنایی و برای گروهی از زنان (مانند زنان دارای عذر در ایام عادت ماهانه) رخ میدهد. | احکام اختصاصی مربوط به مناسک حج بانوان را میتوان به دو بخش کلی تقسیم کرد: بیشتر این احکام، احکامی عمومی است که مربوط به تمامی بانوان در شرایط مختلف است و پارهای از آنها، مسائلی است که تنها در مواقع اضطراری و موقعیتهای استثنایی و برای گروهی از زنان (مانند زنان دارای عذر در ایام عادت ماهانه) رخ میدهد. | ||
از جمله احکام مربوط به محل احرام، نیت و طواف. مهمترین احکام ویژه بانوان در حج و عمره عبارتند از: | از جمله احکام مربوط به محل احرام، نیت و طواف. مهمترین احکام ویژه بانوان در حج و عمره عبارتند از: | ||
===احرام=== | === احرام === | ||
احکام و شرایط احرام بانوان همان شرایط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخی موارد که تفاوتهایی میان آنان وجود دارد؛ از جمله: | احکام و شرایط احرام بانوان همان شرایط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخی موارد که تفاوتهایی میان آنان وجود دارد؛ از جمله: | ||
====محل احرام==== | ==== محل احرام ==== | ||
به نظر برخی فقیهان امامی، حجگزارانی که از مدینه به مکه میروند، باید داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزدیک آن باشد، صحیح نیست. اما از آنجا که ورود به مسجد، برای بانوان دارای عذر (شامل زن حائض، یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه است و زن نَفْساء یعنی زنی که پس از زایمان خون میبیند) جایز نیست، آنان یا باید با نذر پیش از میقات (مثلاً در مدینه) محرم شوند یا اگر با نذر محرم نشدهاند، باید درحال عبور از مسجد محرم شوند؛ ولی نباید در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمیتوانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه یا مُحاذی آن احرام را تجدید کنند. | به نظر برخی فقیهان امامی، حجگزارانی که از مدینه به مکه میروند، باید داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزدیک آن باشد، صحیح نیست. اما از آنجا که ورود به مسجد، برای بانوان دارای عذر (شامل زن حائض، یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه است و زن نَفْساء یعنی زنی که پس از زایمان خون میبیند) جایز نیست، آنان یا باید با نذر پیش از میقات (مثلاً در مدینه) محرم شوند یا اگر با نذر محرم نشدهاند، باید درحال عبور از مسجد محرم شوند؛ ولی نباید در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمیتوانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه یا مُحاذی آن احرام را تجدید کنند. | ||
اگر زنِ دارای عذر، به گمان اینکه احرام بستن برای او ممنوع است، بدون احرام از میقات عبور کند، باید در صورت امکان برگردد و از میقات احرام ببندد و در غیر این صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، باید به بیرون از حرم بازگردد و اگر این هم برای او امکان ندارد، از همانجا مُحرم شود.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622-623؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>زن مستحاضه هم باید داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جایز است. غسل مستحبی زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحیح است<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> حتی برخی این استحباب را برای این زنان بیشتر از دیگران دانستهاند.<ref>المغنی، ج۳، ص261.</ref> | اگر زنِ دارای عذر، به گمان اینکه احرام بستن برای او ممنوع است، بدون احرام از میقات عبور کند، باید در صورت امکان برگردد و از میقات احرام ببندد و در غیر این صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، باید به بیرون از حرم بازگردد و اگر این هم برای او امکان ندارد، از همانجا مُحرم شود.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622-623؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>زن مستحاضه هم باید داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جایز است. غسل مستحبی زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحیح است<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> حتی برخی این استحباب را برای این زنان بیشتر از دیگران دانستهاند.<ref>المغنی، ج۳، ص261.</ref> | ||
====نیت احرام==== | ==== نیت احرام ==== | ||
در صورتی که زن، در میقات حائض باشد و بداند که تا پایان وقت عمره تمتّع پاک نمیشود، به نظر برخی فقیهان، باید به نیت حج افراد محرم شود؛ یعنی با همان احرام به عرفات برود و وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. سپس برای انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعیم) برود و در آنجا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد؛ ولی برخی دیگر گفتهاند که چون این یقین، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم میشوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتّع یا حج افراد». پس اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحیح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحیح است.<ref>مناسک حج، محشی، ص118.</ref> | در صورتی که زن، در میقات حائض باشد و بداند که تا پایان وقت عمره تمتّع پاک نمیشود، به نظر برخی فقیهان، باید به نیت حج افراد محرم شود؛ یعنی با همان احرام به عرفات برود و وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. سپس برای انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعیم) برود و در آنجا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد؛ ولی برخی دیگر گفتهاند که چون این یقین، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم میشوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتّع یا حج افراد». پس اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحیح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحیح است.<ref>مناسک حج، محشی، ص118.</ref> | ||
====لباس احرام==== | ==== لباس احرام ==== | ||
به نظر فقیهان<ref>مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> و به دلیل احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص344؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص340؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص73-74.</ref> بر بانوان پوشیدن لباس خاصی به عنوان لباس احرام-چنانکه بر مردان واجب است- لازم نیست و زنان میتوانند در همان لباسی که بر تن دارند، در صورتی که دارای شرایط باشد، مُحرم شوند. برخی نیز پوشیدن لباس احرام را برای زنان مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> افزون بر اینها، برخی بر آنند که لباس احرام زن نباید از حریر خالص باشد. نیز پوشیدن لباس رنگی برای زن احرامگزار مکروه و انتخاب رنگ سفید برای لباس احرام او بهتر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> | به نظر فقیهان<ref>مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> و به دلیل احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص344؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص340؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص73-74.</ref> بر بانوان پوشیدن لباس خاصی به عنوان لباس احرام-چنانکه بر مردان واجب است- لازم نیست و زنان میتوانند در همان لباسی که بر تن دارند، در صورتی که دارای شرایط باشد، مُحرم شوند. برخی نیز پوشیدن لباس احرام را برای زنان مستحب دانستهاند.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> افزون بر اینها، برخی بر آنند که لباس احرام زن نباید از حریر خالص باشد. نیز پوشیدن لباس رنگی برای زن احرامگزار مکروه و انتخاب رنگ سفید برای لباس احرام او بهتر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> | ||
====تلبیه==== | ==== تلبیه ==== | ||
از واجبات احرام، تلبیه (لبیک گفتن) است و از مستحبّات تلبیه، به نظر فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ فتح العزیز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> به استناد احادیث،<ref>سنن النسائی، ج5، ص162؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص326؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص92.</ref> بلند کردن صدا هنگام لبیک گفتن است؛ حتی معدودی از فقیهان، قائل به وجوب آن شدهاند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> (¬ تلبیه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبیه اختصاص به مردان دارد و فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64.</ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به استناد احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زنان را مشمول آن ندانستهاند. بلکه حتی آهسته گفتنِ تلبیه را برای آنان مستحب شمردهاند<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زیرا آهسته گفتن، با اصل پوشیدگی درباره زنان متناسبتر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از این رو برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند که بلند گفتن تلبیه برای زن، به اندازهای که تنها خودش بشنود، جایز است.<ref>المغنی، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنین از مستحبات تلبیه، تکرار آن در حال احرام است. به تصریح فقیهان، تکرار تلبیه برای زن حائض و نفساء نیز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219.</ref> | از واجبات احرام، تلبیه (لبیک گفتن) است و از مستحبّات تلبیه، به نظر فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ فتح العزیز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> به استناد احادیث،<ref>سنن النسائی، ج5، ص162؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص326؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص92.</ref> بلند کردن صدا هنگام لبیک گفتن است؛ حتی معدودی از فقیهان، قائل به وجوب آن شدهاند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> (¬ تلبیه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبیه اختصاص به مردان دارد و فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64.</ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به استناد احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زنان را مشمول آن ندانستهاند. بلکه حتی آهسته گفتنِ تلبیه را برای آنان مستحب شمردهاند<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زیرا آهسته گفتن، با اصل پوشیدگی درباره زنان متناسبتر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از این رو برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند که بلند گفتن تلبیه برای زن، به اندازهای که تنها خودش بشنود، جایز است.<ref>المغنی، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنین از مستحبات تلبیه، تکرار آن در حال احرام است. به تصریح فقیهان، تکرار تلبیه برای زن حائض و نفساء نیز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219.</ref> | ||
==محرّمات احرام== | == محرّمات احرام == | ||
بیشتر | بیشتر محرّمات احرام، برای زنان و مردان، مشترک است. برخی از آنها ویژه مردان است و برای زنان جایز شمرده شده است<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الحدائق الناضره، ج15، ص483-488؛ جواهر الکلام، ج18، ص394.</ref>؛ مانند پوشیدن لباس دوخته،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الجامع للشرائع، ص222؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.</ref> پوشیدن لباس ابریشمی،<ref>. احکام النساء، ص35.</ref> پوشاندن سر،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320.</ref> پوشاندن پا<ref>. السرائر، ج1، ص543-544؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.</ref> و زیر سایه رفتن (استظلال٭).<ref>. ریاض المسائل، ج6، ص332؛ مستند الشیعه، ج12، ص29؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55-56.</ref> حتی پارهای از محرّماتِ ویژه مردان، گاه برای زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.</ref> شماری از فقها<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ قواعد الاحکام، ج1، ص424.</ref> بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرامگزار نیز حرام است. (← پوشاندن پا٭) | ||
مواردی از محرّمات احرام نیز ویژه بانوان است؛ از جمله: | مواردی از محرّمات احرام نیز ویژه بانوان است؛ از جمله: | ||
===پوشاندن صورت=== | === پوشاندن صورت === | ||
به اتفاق فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحدائق | به اتفاق فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحدائق | ||
الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18، | الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18، | ||
ص389-394.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص33.</ref> به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص346؛ السنن البیهقی، ج5، ص47.</ref> برای زن | ص389-394.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص33.</ref> به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص346؛ السنن البیهقی، ج5، ص47.</ref> برای زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. بنابر این زن احرامگزار نباید صورت خود را با نقاب یا روبند و مانند اینها بپوشاند و صورت او باید به مقداری که در وضو شسته میشود، باز باشد.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص93.</ref> به نظر برخی، پوشاندن بخشی از صورت، به طوری که به آن نقاب و برقع نگویند، جایز است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص93؛ مناسک حج، محشی، ص186.</ref> به نظر بیشتر فقیهان، پوشاندن صورت توسط زن احرامگزار، موجب کفاره نیست؛ ولی برخی فقیهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قربانی کردن گوسفند) دانستهاند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93.</ref> | ||
===پوشاندن دست=== | === پوشاندن دست === | ||
به نظر فقیهان امامی،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142.</ref> مالکی،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521.</ref> و شافعی<ref>. فتح العزیز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359.</ref> پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احادیث،<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص214-215؛ سنن ابی داود، ج1، ص410؛ الکافی، ج4، ص344-345، 348.</ref> برای زنان جایز نیست. در مقابل، فقیهان حنفی، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمردهاند.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص581.</ref> پوشیدن دستکش برای مردان نیز از این نظر که پوشیدن لباس دوخته به شمار میرود، حرام است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521.</ref> در واقع، آنچه بر احرامگزار مرد حرمت دارد، پوشاندنی است که مصداق پوشیدن لباس دوخته به شمار رود. در حالی که پوشاندن دست با دستکش برای زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقیهان اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> و برخی فقیهان امامی،<ref>. کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119.</ref> پوشیدن دستکش را برای زن مستلزم وجوب کفاره دانستهاند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش دیگری جز دستکش حرام نیست.<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202-203؛ حواشی الشروانی، ج4، ص165.</ref> (← پوشاندن دست٭) | به نظر فقیهان امامی،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142.</ref> مالکی،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521.</ref> و شافعی<ref>. فتح العزیز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359.</ref> پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احادیث،<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص214-215؛ سنن ابی داود، ج1، ص410؛ الکافی، ج4، ص344-345، 348.</ref> برای زنان جایز نیست. در مقابل، فقیهان حنفی، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمردهاند.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص581.</ref> پوشیدن دستکش برای مردان نیز از این نظر که پوشیدن لباس دوخته به شمار میرود، حرام است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521.</ref> در واقع، آنچه بر احرامگزار مرد حرمت دارد، پوشاندنی است که مصداق پوشیدن لباس دوخته به شمار رود. در حالی که پوشاندن دست با دستکش برای زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقیهان اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> و برخی فقیهان امامی،<ref>. کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119.</ref> پوشیدن دستکش را برای زن مستلزم وجوب کفاره دانستهاند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش دیگری جز دستکش حرام نیست.<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202-203؛ حواشی الشروانی، ج4، ص165.</ref> (← پوشاندن دست٭) | ||
از دیگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زیورآلات برای | از دیگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زیورآلات برای زینت است. البته انگشتر و زیورهایی که زن قبلاً استفاده میکرده، لازم نیست برای احرام از تن بیرون آورد؛ ولی به تصریح فقیهان نباید آنها را به مرد نشان دهد؛ حتّی به شوهر خودش یا سایر مردانی که با او محرماند.<ref>. مناسک حج، محشی، امام خمینی، ص178-179.</ref> | ||
===طواف و نماز آن=== | === طواف و نماز آن === | ||
از آنجا که میان اعمال حج و عمره، تنها | از آنجا که میان اعمال حج و عمره، تنها طواف و نماز طواف است که نیاز به طهارت دارد، زنانی که در ایام حج دچار حیض یا نفاس میشوند، هر چند در سایر اعمال مانند احرام، سعی، وقوف، قربانی، تقصیر و رمی محدودیتی ندارند، اما برای انجام طواف و نماز آن، باید تا پس از پاک شدن از حیض یا نفاس صبر کنند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193.</ref> امر، با توجه به محدودیت زمانی اعمال حج، باعث شده آنان در برخی موارد احکام متفاوتی با مردان داشته باشند؛ مانند تبدیل حج تمتّع به حج افراد، در صورتی که حیض یا نفاس، مانع خروج از احرام عمره و احرام بستن دوباره برای حج باشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص188؛ الحدائق الناضره، ج14، | ||
ص327، 340.</ref> (← تبدّل حج/ عمره٭) | ص327، 340.</ref> (← تبدّل حج/ عمره٭) | ||
===وظیفه حائض و نفساء=== | === وظیفه حائض و نفساء === | ||
هر گاه زنی که | هر گاه زنی که حج تمتّع انجام میدهد، پیش از طواف عمره تمتّع حائض شود، باید تا زمان خروج برای عرفات صبر کند؛ اگر تا آن زمان عذر او برطرف نشود و طواف از وی فوت گردد، باید به حج افراد عدول کند؛ یعنی نیت خود را از عمره تمتّع-که مستلزم ورود به مسجد در آغاز عمل است-به حجّ افراد برگرداند و پیش از طواف، به عرفات و مشعر و منا برود و طواف حج را تا بعد از پاک شدن از حیض، به تأخیر اندازد و پس از پایان حج، به جای عمره تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و همین عمل، برای زن حائض، مجزی از حج تمتّع است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623؛ الحدائق الناضره، ج14، ص340-347.</ref> به نظر فقها حکم مذکور (وجوب انتظار) برای حالتی است که زن بداند پیش از وقوف به عرفات از خون پاک میشود؛ ولی اگر بداند تا آخر وقت پاک نمیشود یا ترس آن داشته باشد که پاک نشود، میتواند از همان ابتدا به حج افراد عدول کند.<ref>. المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref> | ||
همچنین اگر زن در اثنای طواف، حائض شود، باید فوراً از | همچنین اگر زن در اثنای طواف، حائض شود، باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و به نظر فقها به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص448-449.</ref> در صورتی که بیش از نصف طواف را به جا آورده باشد، باید بقیه طواف را رها نماید (و پس از پاک شدن آن را به اتمام برساند). سپس سعی و تقصیر را به جا آورد و در این صورت، عمره تمتّع وی کامل است. اما اگر کمتر از نصف، طواف کرده باشد، چنانچه پیش از تمام شدن وقت عمره تمتّع پاک شود، باید پس از غسل، طواف را اعاده کند و بقیه اعمال را به جا آورد و چنانچه تا آخر وقت پاک نشود، باید حج تمتّع را به حج افراد تبدیل کند و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکمیل نموده، نماز بخواند و بعد بقیه طوافها را به جا آورد.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص116، 417-419؛ الحدائق الناضره، ج14، ص347-351.</ref> البته برخی فقیهان گفتهاند که در این فرض، زن مخیر است بین این که به حج افراد عدول کند و بین این که اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد، سپس برای حج، احرام بسته و به حج برود و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضای طواف عمره را پیش از طواف حج به جا آورد. برخی فقها نیز اساساً تفاوتی میان ادای طواف کمتر یا بیشتر از نصف قائل نشده و بر آنند که در هر صورت، حج تمتّع تبدیل به افراد میشود.<ref>. السرائر، ج1، ص623.</ref> | ||
نیز در صورتی که زن پس از پایان طواف و پیش از اقامه نماز طواف یا در بین نماز حائض شود، عمره وی صحیح است و باید پس از حصول طهارت و پیش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.</ref> زنی که بعد از عمره تمتّع و پیش از احرام حج، حیض ببیند، تغییری در وظیفه او پیش نمیآید و باید برای حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.<ref>. مناسک حج، محشی، ص220-222.</ref> به تصریح فقها، در تمامی احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زیرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالی که بر آنان واجب است یا کارهایی که از گردن آنان ساقط میشود، برابر هستند.<ref>. المغنی، ج۳، ص261.</ref> | نیز در صورتی که زن پس از پایان طواف و پیش از اقامه نماز طواف یا در بین نماز حائض شود، عمره وی صحیح است و باید پس از حصول طهارت و پیش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.</ref> زنی که بعد از عمره تمتّع و پیش از احرام حج، حیض ببیند، تغییری در وظیفه او پیش نمیآید و باید برای حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.<ref>. مناسک حج، محشی، ص220-222.</ref> به تصریح فقها، در تمامی احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زیرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالی که بر آنان واجب است یا کارهایی که از گردن آنان ساقط میشود، برابر هستند.<ref>. المغنی، ج۳، ص261.</ref> | ||
===وظیفه مستحاضه=== | === وظیفه مستحاضه === | ||
به نظر فقیهان، به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص449.</ref> زن مستحاضه، در صورتی که به وظایف استحاضه عمل نماید (یعنی همان وظایفی که برای نماز دارد)، میتواند طواف کند و در مقام ابراهیم نماز طواف را به جا آورد؛ زیرا استحاضه مانع از صحت طواف نیست.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.</ref> مستحاضه کثیره باید تمام وظایفی را که برای نمازهای روزانه لازم است، برای طواف واجب و نماز آن نیز جداگانه انجام دهد. مگر اینکه از وقت غسل برای طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوی پاک باشد که در باطن نیز آلودگی نباشد.<ref>. مناسک حج، محشی، ص285.</ref> | به نظر فقیهان، به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص449.</ref> زن مستحاضه، در صورتی که به وظایف استحاضه عمل نماید (یعنی همان وظایفی که برای نماز دارد)، میتواند طواف کند و در مقام ابراهیم نماز طواف را به جا آورد؛ زیرا استحاضه مانع از صحت طواف نیست.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.</ref> مستحاضه کثیره باید تمام وظایفی را که برای نمازهای روزانه لازم است، برای طواف واجب و نماز آن نیز جداگانه انجام دهد. مگر اینکه از وقت غسل برای طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوی پاک باشد که در باطن نیز آلودگی نباشد.<ref>. مناسک حج، محشی، ص285.</ref> | ||
===نگرانی از حیض و نفاس=== | === نگرانی از حیض و نفاس === | ||
حجگزار باید پنج عمل طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نمیتواند آنها را پیش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخی بانوان میتوانند این اعمال را پیش از اعمال منا به جا آورند: بانوانی که نگراناند پس از مناسک منا دچار حیض یا نفاس گردند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref> ولی اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، باید پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> ولی اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، باید برای طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نایب بگیرد و سعی را خودش به جا آورد. البته در انجام این اعمال باید ترتیب رعایت شود؛ یعنی ابتدا نایب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعی را انجام دهد و سپس نایب وی، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخی فقیهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حیض را نپذیرفته و تأکید کردهاند که اعمال حج، باید به ترتیب و در جای خود به جا | حجگزار باید پنج عمل طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نمیتواند آنها را پیش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخی بانوان میتوانند این اعمال را پیش از اعمال منا به جا آورند: بانوانی که نگراناند پس از مناسک منا دچار حیض یا نفاس گردند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref> ولی اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، باید پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> ولی اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، باید برای طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نایب بگیرد و سعی را خودش به جا آورد. البته در انجام این اعمال باید ترتیب رعایت شود؛ یعنی ابتدا نایب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعی را انجام دهد و سپس نایب وی، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخی فقیهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حیض را نپذیرفته و تأکید کردهاند که اعمال حج، باید به ترتیب و در جای خود به جا | ||
آورده شود.<ref>. السرائر، ج1، ص624.</ref> | آورده شود.<ref>. السرائر، ج1، ص624.</ref> | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
همچنین مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعی، در حال اختیار، جایز نیست؛ ولی زنی که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، میتواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعی را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقیمانده باشد و حائض گردد، در حالی که نیمی از آن را پیشتر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را برای او جایز دانستهاند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر فقهای اهل سنت نیز زنی که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقیمانده باشد، لازم نیست برای طواف وداع صبر کند و میتواند از مکه خارج شود.<ref>. المغنی، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4.</ref> | همچنین مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعی، در حال اختیار، جایز نیست؛ ولی زنی که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، میتواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعی را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقیمانده باشد و حائض گردد، در حالی که نیمی از آن را پیشتر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را برای او جایز دانستهاند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر فقهای اهل سنت نیز زنی که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقیمانده باشد، لازم نیست برای طواف وداع صبر کند و میتواند از مکه خارج شود.<ref>. المغنی، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4.</ref> | ||
===پوشش در طواف=== | === پوشش در طواف === | ||
به نظر فقیهان، بانوان باید در طواف، به جز صورت، به مقداری که در وضو شسته میشود و دستها تا مچ، پوشش شرعی را رعایت کنند. بر این اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز این است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نیست؛ ولی در طواف، پوشاندن پاها نیز مانند سایر قسمتهای بدن، لازم است. البته به نظر برخی پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولی شرط صحت طواف نیست. همچنین بیرون آوردن کتف و بازوی دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقیهان اهل سنت (جز مالکیان)<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغنی، ج3، ص386.</ref> برای مردها در طواف مستحب است، برای زنان جایز نیست<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المغنی، ج۳، ص413.</ref>؛ زیرا آشکار ساختن اعضای بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40.</ref> | به نظر فقیهان، بانوان باید در طواف، به جز صورت، به مقداری که در وضو شسته میشود و دستها تا مچ، پوشش شرعی را رعایت کنند. بر این اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز این است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نیست؛ ولی در طواف، پوشاندن پاها نیز مانند سایر قسمتهای بدن، لازم است. البته به نظر برخی پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولی شرط صحت طواف نیست. همچنین بیرون آوردن کتف و بازوی دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقیهان اهل سنت (جز مالکیان)<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغنی، ج3، ص386.</ref> برای مردها در طواف مستحب است، برای زنان جایز نیست<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المغنی، ج۳، ص413.</ref>؛ زیرا آشکار ساختن اعضای بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40.</ref> | ||
===رَمَل=== | === رَمَل === | ||
فقیهان اهل سنّت در طواف، | فقیهان اهل سنّت در طواف، «رَمَل» (تند راه رفتن همراه با نزدیک بودنِ گامها به یکدیگر<ref>. المغنی، ج3، ص385-386؛ شرح صحیح مسلم، ج9، ص7.</ref> یا به حرکت درآوردن کتفها هنگام راه رفتن، مانند مبارزان در عرصه نبرد)<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236.</ref> را به دلیل حدیث پیامبر<ref>. فتح العزیز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref>۹ برای مردان مستحب شمرده<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛ | ||
العدة شرح العمده، ج3، ص202.</ref> ولی برای بانوان مستحب ندانستهاند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92، 94.</ref> ولی بیشتر فقهای امامی، رمَل را برای مرد و زن مستحب ندانستهاند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-129.</ref> | العدة شرح العمده، ج3، ص202.</ref> ولی برای بانوان مستحب ندانستهاند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92، 94.</ref> ولی بیشتر فقهای امامی، رمَل را برای مرد و زن مستحب ندانستهاند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-129.</ref> | ||
===زمان طواف=== | === زمان طواف === | ||
به نظر برخی فقیهان اهل سنت، مستحب است بانوان شبها طواف کنند؛ زیرا طواف در شب، با پوشیدگی آنان مناسبتر است و همچنین در شب، ازدحام جمعیت کمتر است و برای زنان امکان نزدیک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361.</ref> | به نظر برخی فقیهان اهل سنت، مستحب است بانوان شبها طواف کنند؛ زیرا طواف در شب، با پوشیدگی آنان مناسبتر است و همچنین در شب، ازدحام جمعیت کمتر است و برای زنان امکان نزدیک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361.</ref> | ||
===استلام=== | === استلام === | ||
استلام حجرالاسود (دست کشیدن بر حجرالاسود) و نیز بوسیدن آن، هر چند امری مستحب است، اما به نظر فقیهان امامی<ref>. احکام النساء، ص32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-120.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.</ref> به استناد احادیث<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص364.</ref> از زنان برداشته شده است؛ زیرا این کار هم برای بانوان زحمت دارد و هم برای دیگران.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> به نظر برخی فقیهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف | استلام حجرالاسود (دست کشیدن بر حجرالاسود) و نیز بوسیدن آن، هر چند امری مستحب است، اما به نظر فقیهان امامی<ref>. احکام النساء، ص32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-120.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.</ref> به استناد احادیث<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص364.</ref> از زنان برداشته شده است؛ زیرا این کار هم برای بانوان زحمت دارد و هم برای دیگران.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> به نظر برخی فقیهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف کعبه و شبهنگام برای زنان استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> برخی فقهای امامی نیز استلام زنان را، در صورت ازدحام جمعیت، جایز نمیدانند.<ref>. المقنع، ص226؛ الحدائق الناضره، ج16، ص120؛ جواهر الکلام، ج19، ص236.</ref> | ||
===ورود به کعبه=== | === ورود به کعبه === | ||
فقهیان، به استناد احادیث،<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص448.</ref> قائلند ورود به خانه کعبه یکی از مستحبات مورد تأکید برای مردان است؛ ولی برای بانوان تأکید ندارد، بلکه تنها استحباب و فضیلت دارد.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> برخی فقیهان افزودهاند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، باید در غیر اوقات شلوغی و ازدحام وارد شود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر برخی فقها به استناد برخی احادیث، ورود زن مستحاضه به | فقهیان، به استناد احادیث،<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص448.</ref> قائلند ورود به خانه کعبه یکی از مستحبات مورد تأکید برای مردان است؛ ولی برای بانوان تأکید ندارد، بلکه تنها استحباب و فضیلت دارد.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> برخی فقیهان افزودهاند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، باید در غیر اوقات شلوغی و ازدحام وارد شود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر برخی فقها به استناد برخی احادیث، ورود زن مستحاضه به کعبه، در هیچ حالتی جایز نیست<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331-332؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> و به نظر برخی دیگر، مراد از این احادیث، شدت کراهت است، نه حرمت؛ زیرا استحاضه در حکم طهارت است.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> | ||
===سعی=== | === سعی === | ||
از مستحبات سعی میان صفا و مروه، «هَرْوَله» (یعنی تندرفتن بدون دویدن) در بخشی از | از مستحبات سعی میان صفا و مروه، «هَرْوَله» (یعنی تندرفتن بدون دویدن) در بخشی از سعی و بالا رفتن بر کوه صفاست؛ ولی این استحباب، بنا بر نظر فقیهان امامی<ref>. غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج16، ص271-274؛ جواهر الکلام، ج19، ص423.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95؛ المغنی، ج۳، ص404-405.</ref> ویژه مردان است و شامل بانوان نمیشود. البته برخی فقیهان گفتهاند که اگر محل سعی برای بانوان خلوت باشد، هروله کردن اشکالی ندارد.<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> همچنین به نظر فقیهان اهل سنت، سعی کردن در حال سواره برای زنان ممنوع است. در حالی که برای مردان جایز شمرده شده است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | ||
===وقوف در عرفات=== | === وقوف در عرفات === | ||
به نظر فقیهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روی زمین و در حالت نشسته و نیز در کنارههای صحرای عرفات وقوف کنند. در حالی که برای مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ایستاده و در محل صخرههای سیاه استحباب دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94.</ref> | به نظر فقیهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روی زمین و در حالت نشسته و نیز در کنارههای صحرای عرفات وقوف کنند. در حالی که برای مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ایستاده و در محل صخرههای سیاه استحباب دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94.</ref> | ||
===وقوف در مشعر=== | === وقوف در مشعر === | ||
اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختیاری) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عید قربان است. اما با توجه به دشواری حرکت از مشعر به منا و به ویژه سختی اعمال روز عید قربان، بانوان میتوانند در شب عید قربان، پس از آن که قدری در مشعرالحرام توقف کردند، پیش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتی رمی را که یکی از اعمال روز عید است، شبانه به جا آورند. این حکم به دلیل احادیث<ref>. الکافی، ج4، ص474-475؛ تهذیب الاحکام، ج5، | اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختیاری) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عید قربان است. اما با توجه به دشواری حرکت از مشعر به منا و به ویژه سختی اعمال روز عید قربان، بانوان میتوانند در شب عید قربان، پس از آن که قدری در مشعرالحرام توقف کردند، پیش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتی رمی را که یکی از اعمال روز عید است، شبانه به جا آورند. این حکم به دلیل احادیث<ref>. الکافی، ج4، ص474-475؛ تهذیب الاحکام، ج5، | ||
ص194-195.</ref>، یکی از مصادیق وقوف اضطراری و مورد اتفاق فقیهان امامی،<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشیعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی المحتاج، ج1، ص500.</ref> است. | ص194-195.</ref>، یکی از مصادیق وقوف اضطراری و مورد اتفاق فقیهان امامی،<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشیعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی المحتاج، ج1، ص500.</ref> است. | ||
===رمی=== | === رمی === | ||
به نظر تمامی فقیهان، بانوان میتوانند در شب | به نظر تمامی فقیهان، بانوان میتوانند در شب عید قربان، جمره عقبه را رمی کنند؛ هرچند از رمی در روز ناتوان نباشند. این حکم اختصاص به رمی روز عید دارد و رمی جمرات، در روزهای بعد، باید مانند دیگران، از طلوع آفتاب تا غروب انجام شود و رمی در شب جایز نیست. مگر برای کسی که از رمی در روز ناتوان باشد؛ مانند زنی که به سبب زیادی جمعیت نمیتواند در روز رمی کند. البته برخی فقها بر آنند که چنین زنی باید برای رمی، در روز نایب بگیرد. همچنین به نظر فقهای اهل سنت، بالا بردن دستها هنگام رمی که برای مردان مستحب شمرده شده است، برای بانوان استحبابی ندارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | ||
===قربانی=== | === قربانی === | ||
برخی فقها<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص157.</ref> به استناد برخی روایات،<ref>. وسائل الشیعه، ج10، ص136؛ السنن الکبری، بیهقی، ج5، ص238، ج9، ص283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص17.</ref> قائل به استحباب ذبح قربانی توسط خود حجگزار یا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در این مسئله فرقی میان زن و مرد نگذاشتهاند. برخی هم به استناد برخی احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص497.</ref> به صراحت، ذبح بانوان را جایز شمردهاند. برخی ذبح قربانی را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل دانای به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وی، انجام آن را به عهده زن میدانند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص317.</ref> برخی فقیهان اهل سنت نیز اساساً این استحباب را شامل بانوان ندانستهاند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | برخی فقها<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص157.</ref> به استناد برخی روایات،<ref>. وسائل الشیعه، ج10، ص136؛ السنن الکبری، بیهقی، ج5، ص238، ج9، ص283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص17.</ref> قائل به استحباب ذبح قربانی توسط خود حجگزار یا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در این مسئله فرقی میان زن و مرد نگذاشتهاند. برخی هم به استناد برخی احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص497.</ref> به صراحت، ذبح بانوان را جایز شمردهاند. برخی ذبح قربانی را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل دانای به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وی، انجام آن را به عهده زن میدانند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص317.</ref> برخی فقیهان اهل سنت نیز اساساً این استحباب را شامل بانوان ندانستهاند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | ||
===حلق و تقصیر=== | === حلق و تقصیر === | ||
بنا بر نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226.</ref> و اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210.</ref> به استناد روایات،<ref>. سنن الدارمی، ج2، ص64؛ سنن ابی داود، ج1، ص441؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص390.</ref> سر تراشیدن -که یکی از مناسک حج و عمره است<ref>. مواهب الجلیل، ج4، ص181؛ مستند الشیعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232.</ref>- ویژه مردان است و برای زنان جایز نیست. بلکه آنان باید به جای | بنا بر نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226.</ref> و اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210.</ref> به استناد روایات،<ref>. سنن الدارمی، ج2، ص64؛ سنن ابی داود، ج1، ص441؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص390.</ref> سر تراشیدن -که یکی از مناسک حج و عمره است<ref>. مواهب الجلیل، ج4، ص181؛ مستند الشیعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232.</ref>- ویژه مردان است و برای زنان جایز نیست. بلکه آنان باید به جای حلق، تقصیر کنند؛ یعنی مقداری از مو یا ناخن خود را بگیرند. | ||
(← حلق و تقصیر٭) البته برخی فقهای اهل سنت، حلق را برای بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفتهاند که تقصیر برای آنان بهتر است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | (← حلق و تقصیر٭) البته برخی فقهای اهل سنت، حلق را برای بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفتهاند که تقصیر برای آنان بهتر است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref> | ||
===طواف نساء=== | === طواف نساء === | ||
مشهور و بلکه اکثریت قریب به اتفاق فقهای امامی، بر آنند که | مشهور و بلکه اکثریت قریب به اتفاق فقهای امامی، بر آنند که طواف نساء و نماز آن، علاوه بر مردان، بر زنان و حتی کودکان نیز واجب است و تا زمانی که حجگزار زن طواف نساء را به جا نیاورد، شوهرش بر او حلال نیست و اگر ازدواج نکرده باشد، ازدواج برای او حرام است.<ref>. کشف اللثام، ج6، ص227؛ الحدائق الناضره، ج16، ص184-186؛ جواهر الکلام، ج19، ص259-260.</ref> تنها علامه حلّی در این باره مناقشه کرده<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص445.</ref> و حرمت مرد بر زن، در صورت ترک طواف نساء توسط زن را بیدلیل دانسته است.<ref>. مختلف الشیعه، ج4، ص300-301.</ref> | ||
===تکبیر=== | === تکبیر === | ||
از مستحبات حج در ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذیحجه) به نظر فقیهان امامی<ref>. السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> و اهل سنت،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483.</ref> گفتن تکبیرهای مخصوص است. ( تکبیر٭) به تصریح برخی فقیهان، بانوان باید این تکبیرها را با صدای آهسته بگویند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> | از مستحبات حج در ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذیحجه) به نظر فقیهان امامی<ref>. السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> و اهل سنت،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483.</ref> گفتن تکبیرهای مخصوص است. ( تکبیر٭) به تصریح برخی فقیهان، بانوان باید این تکبیرها را با صدای آهسته بگویند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> | ||
===جلوگیری از عادت ماهانه=== | === جلوگیری از عادت ماهانه === | ||
به نظر برخی فقیهان، جلوگیری از عادت ماهانه (به وسیله خوردن قرص، تزریق آمپول و مانند آن)، برای عقب انداختن عادت ماهانه در ایام حج، چنانچه برای بدن ضرر نداشته باشد، جایز است. زنی که برای جلوگیری از عادت ماهانه قرص میخورد، چنانچه چیزی از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز بهطور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و باید به وظیفه مُستحاضه عمل کند. همچنین زنی که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانهاش به هم میخورد، به طوری که گاهی در مدت طولانی خون و لکه میبیند، اگر به گونهای است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بیرون نیاید، ولی در داخل آلوده به خون باشد-حکم حیض دارد؛ ولی اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، یا بهطور مستمر نیست، یعنی گاهی آلودگی وجود دارد و | به نظر برخی فقیهان، جلوگیری از عادت ماهانه (به وسیله خوردن قرص، تزریق آمپول و مانند آن)، برای عقب انداختن عادت ماهانه در ایام حج، چنانچه برای بدن ضرر نداشته باشد، جایز است. زنی که برای جلوگیری از عادت ماهانه قرص میخورد، چنانچه چیزی از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز بهطور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و باید به وظیفه مُستحاضه عمل کند. همچنین زنی که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانهاش به هم میخورد، به طوری که گاهی در مدت طولانی خون و لکه میبیند، اگر به گونهای است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بیرون نیاید، ولی در داخل آلوده به خون باشد-حکم حیض دارد؛ ولی اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، یا بهطور مستمر نیست، یعنی گاهی آلودگی وجود دارد و | ||
گاهی وجود ندارد، باید به وظایف مستحاضه | گاهی وجود ندارد، باید به وظایف مستحاضه | ||
عمل کند.<ref>. مناسک حج، محشی، ص283، 287-290.</ref> | عمل کند.<ref>. مناسک حج، محشی، ص283، 287-290.</ref> | ||
===افساد حج=== | === افساد حج === | ||
در صورت فاسد شدن حج به سبب [[آمیزش]]، به نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.</ref> و | در صورت فاسد شدن حج به سبب [[آمیزش]]، به نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.</ref> و | ||
اهل سنت،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص217.</ref> فرقی میان زن و مرد نیست. مشروط بر آن که هر دو راضی به مباشرت باشند. از این رو چنانچه زن از روی اختیار و با رضایت، حج خود را فاسد کند، هزینه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولی اگر زن احرامگزار راضی به آمیزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحیح است و قضا بر عهدهاش نخواهد بود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref> | اهل سنت،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص217.</ref> فرقی میان زن و مرد نیست. مشروط بر آن که هر دو راضی به مباشرت باشند. از این رو چنانچه زن از روی اختیار و با رضایت، حج خود را فاسد کند، هزینه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولی اگر زن احرامگزار راضی به آمیزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحیح است و قضا بر عهدهاش نخواهد بود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref> | ||
===نیابت زن=== | === نیابت زن === | ||
به نظر تمامی فقیهان امامی و اهل سنت، با این که زن و مرد در برخی احکام حج متفاوتاند، یکسانی میان نایب و منوب عنه در جنسیت، در حج نیابتی شرط نیست و همان گونه که مرد میتواند به نیابت از مرد و زن حج گزارد، زن نیز میتواند برای ادای حج، نایب زن یا مردی شود.<ref>. تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.</ref>به نظر مشهور فقها، شرایط نیابتِ زن همان شرایط نیابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).<ref>. السرائر، ج1، ص630-632.</ref> | به نظر تمامی فقیهان امامی و اهل سنت، با این که زن و مرد در برخی احکام حج متفاوتاند، یکسانی میان نایب و منوب عنه در جنسیت، در حج نیابتی شرط نیست و همان گونه که مرد میتواند به نیابت از مرد و زن حج گزارد، زن نیز میتواند برای ادای حج، نایب زن یا مردی شود.<ref>. تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.</ref>به نظر مشهور فقها، شرایط نیابتِ زن همان شرایط نیابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).<ref>. السرائر، ج1، ص630-632.</ref> | ||
==منبعشناسی== | == منبعشناسی == | ||
در منابع فقهی، مباحث مربوط به حج بانوان، بیشتر در مبحث حج و گاه در مباحثی چون طهارت ذکر شده است. برخی فقیهان نیز بابی جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تأکید بر برخی احکام مشترک میان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهمترین احکام اختصاصی حج و عمره زنان را گرد آوردهاند. همچنین در این زمینه، میتوان به کتاب احکام النساء شیخ مفید اشاره کرد که بابی از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تک نگاریهای مربوط به این موضوع نیز میتوان از دو کتاب مناسک حج (ویژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ویژه بانوان) نوشته محمدحسین فلاحزاده یاد کرد. | در منابع فقهی، مباحث مربوط به حج بانوان، بیشتر در مبحث حج و گاه در مباحثی چون طهارت ذکر شده است. برخی فقیهان نیز بابی جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تأکید بر برخی احکام مشترک میان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهمترین احکام اختصاصی حج و عمره زنان را گرد آوردهاند. همچنین در این زمینه، میتوان به کتاب احکام النساء شیخ مفید اشاره کرد که بابی از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تک نگاریهای مربوط به این موضوع نیز میتوان از دو کتاب مناسک حج (ویژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ویژه بانوان) نوشته محمدحسین فلاحزاده یاد کرد. | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه |