در حال ویرایش حج در ادبیات
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۵]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363}} | |||
<br /> | |||
==در شعر فارسی== | ==در شعر فارسی== | ||
خط ۱۳: | خط ۷: | ||
===با واژگان حج و حرمین=== | ===با واژگان حج و حرمین=== | ||
در برخی از سرودهها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند [[کعبه]]، [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانهای از معشوق خود پرداختهاند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت دادهاند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کردهاند.<ref>. نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38</ref> این نمونهها در قدیمترین دورههای شعر فارسی یافت میشود؛ چنانکه در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمیترین شاعران | در برخی از سرودهها، از واژگان و مفاهیم مربوط به حج و حرمین، در کاربردهای شاعرانه با موضوعاتی غیر از حج استفاده شده است. در این موارد شاعران، با استفاده از مفاهیمی مانند [[کعبه]]، [[زمزم]] و [[حجرالاسود]] به کمک صور خیال به آفرینش تصاویر شاعرانهای از معشوق خود پرداختهاند؛ برای نمونه، زیبایی و تقدّس کعبه را به معشوق نسبت دادهاند یا ممدوح خود را در بزرگی به کعبه مانند کردهاند.<ref>. نک:حج در آینه شعر فارسی، ص 21-38</ref> این نمونهها در قدیمترین دورههای شعر فارسی یافت میشود؛ چنانکه در شعر ابوعبدالله جعفر رودکی (م.۳۲۹ق) از قدیمیترین شاعران پارسی گوی،<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۸۴.</ref> چشمان معشوق به کعبه مانند شده است<ref>. محیط زندگی و احوال رودکی، ص585</ref> و اوحدالدین انوری (م.۵۸۵ق)<ref>شاعران بزرگ ایران، ص۲۱۹.</ref> در شعری در مدح «رکن الدین فیروز شاه» چنین سروده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 65</ref>{{شعر|فیروز شاه کعبه اقبال رکن دین|کز خاک پای او اثر آب زمزم است}} | ||
وی در سرودهای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالی و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است}} | وی در سرودهای دیگر، «قاضی حمید الدین بلخی» را اینگونه ستوده است:<ref>. دیوان انوری، ج1، ص 52</ref> {{شعر|تو کعبه آمالی و در قافله شکر|هر جا که رود ذکر تو گویی عرفات است}} | ||
خط ۲۱: | خط ۱۵: | ||
===با موضوع حج و حرمین=== | ===با موضوع حج و حرمین=== | ||
در بسیاری از سرودههای فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کردهاند که عبارتاند از: | در بسیاری از سرودههای فارسی، خودِ حج و حرمین، موضوع سرایندگی شاعر است. این دسته را به دو گروه اصلی تقسیم کردهاند که عبارتاند از: | ||
*'''بزرگداشت حج و حرمین''': | *'''بزرگداشت حج و حرمین''': | ||
این شعرها، در | این شعرها، در مدح و بزرگداشت حج یا [[مکه]]، [[مدینه]] و کعبه سروده شده است. در این میان، شعرهایی که به بزرگداشت حرمین پرداختهاند، نمونههای فراوانی در شعر فارسی دارند. یکی از مهمترین نمونههای آن، برخی از قصیدههای دیوان افضلالدین بدیل خاقانی (م.۵۹۵ق) است.<ref>. دیوان خاقانی، ص88، 95-215، 368</ref> خاقانی، دو بار به حج رفته است؛ گفته شده در یکی از سفرهایش یکی از قصایدش را در مدح کعبه{{یادداشت|با مطلع «صبح حمایل فلکت آهیخت خنجرش/کآمیخت کوه ادیم شد از خنجر زرش»}} با زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویزان کردند.<ref>. تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان، ص287؛ دیوان خاقانی، ص17، «مقدمه»</ref> | ||
*'''شرح سفر شاعر به حج:''' | *'''شرح سفر شاعر به حج:''' | ||
این سرودهها، حجنامههای منظومی است که هسته اصلی بیشتر آنها، شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونههای آن عبارتند از: | این سرودهها، حجنامههای منظومی است که هسته اصلی بیشتر آنها، شرح سفر شاعر به حج است. برخی از نمونههای آن عبارتند از: | ||
خط ۳۵: | خط ۲۷: | ||
#منظومه [[تحفة العراقین]]، سروده افضلالدین بدیل خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر، شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است. | #منظومه [[تحفة العراقین]]، سروده افضلالدین بدیل خاقانی، که یکی از موارد شاخص بوده و شاعر، شرحی شاعرانه از سفر خود سروده است. | ||
#[[فتوح الحرمین]]، سروده محیالدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح [[مناسک حج]] نیز پرداخته شده است. | #[[فتوح الحرمین]]، سروده محیالدین لاری، که در آن افزون بر بزرگداشت حج به شرح [[مناسک حج]] نیز پرداخته شده است. | ||
#سفرنامهای منظوم، | #سفرنامهای منظوم، شهربانو بیگم،<ref>سفرنامه منظوم حج، درآمد، ص۹.</ref> یکی از زنان بلند مرتبه صفوی، که به شرح سفر و رویدادهای آن پرداخته است. | ||
===درونمایه=== | ===درونمایه=== | ||
====آرزوی حج==== | ====طلب و آرزوی حج==== | ||
بخشی از مضمونهای | بخشی از مضمونهای مکرر شعر فارسی را طلب و آرزوی حج و شرح اشتیاق شاعر به عبادت حج تشکیل میدهد. از نمونههای بازر آن، شعر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی (۴۷۳–۵۴۵ق) است با این مطلع<ref name=":0">. دیوان سنایی، ص 222</ref> | ||
{{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}} | {{شعر|گاه آن آمد که با مردان سوی میدان شویم|یک ره از ایوان برون آییم و بر کیوان شویم}} | ||
اوحدی مراغهای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع | اوحدی مراغهای (م. ۷۳۸ق) نیز در ترکیب بندی، با مطلع | ||
{{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا}} | {{شعر|هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا|آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا}} | ||
اشتیاق فراوان خود به [[زیارت]] کعبه و مرقد حضرت محمد(ص) را بیان کرده است.<ref>. دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79</ref> | اشتیاق فراوان خود به [[زیارت]] کعبه و مرقد حضرت محمد (ص) را بیان کرده است.<ref>. دیوان اوحدی مراغه ای، ص78-79</ref> | ||
====دشواری راه==== | ====دشواری راه حج==== | ||
دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گستردهای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:<ref name=":0" /> | دشواری راه حج از مواردی است که بازتاب گستردهای در شعر فارسی یافته است. سنایی، درباره دشواری راه بادیه و خطرات آن چنین سروده است:<ref name=":0" /> | ||
{{شعر|پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا|همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم}} | {{شعر|پای چون در بادیه خونین نهادیم از بلا|همچو ریگ نرم پیش باد سرگردان شویم}} | ||
سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه میگوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم میکند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حجگزاری چنین میسراید: | سنایی، پس از اینکه از تنهایی و غربت راه میگوید و دشواری دوری از خانواده را ترسیم میکند، بیم خود را از خطر مرگ و حسرت ناکامی در حجگزاری چنین میسراید: | ||
{{شعر|آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهان|بیجمال دوستان و اقربا مهمان شویم|همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علم|ما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم|قافله باز آید اندر شهر بیدیدار ما|ما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم|همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شب|ما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم|دوستان گویند حج کردیم و میآییم باز|ما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم}} | {{شعر|آه اگر یک روز در کنج رباطی ناگهان|بیجمال دوستان و اقربا مهمان شویم|همرهان حج کرده باز آیند با طبل و علم|ما به زیر خاک ره با خاک ره یکسان شویم|قافله باز آید اندر شهر بیدیدار ما|ما به تیغ قهر حق کشته غریبستان شویم|همرهان با سرخ رویی چون به پیش ماه شب|ما به زیر خاک چون در پیش مه کتان شویم|دوستان گویند حج کردیم و میآییم باز|ما به هر ساعت همی طعمه دگر کرمان شویم}} | ||
با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به | با این همه، دشواری راه حج در باور شاعران، نوعی ریاضت عارفانه است که شاعر با اشتیاق به استقبال آن میرود. در بیشتر این شعرها، دشواری راه مانند آزمونی برای پاک شدن در راه رسیدن به معشوق دانسته شده است. چنانکه سنایی در ادامه شعر پیش گفته چنین میسراید: | ||
{{شعر|بادیه بوتهست و ما چون زر مغشوشیم راست|چون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم|بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیاز|خوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم|گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بیدلی|چون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم}} | {{شعر|بادیه بوتهست و ما چون زر مغشوشیم راست|چون بپالودیم ازو خالص چو زر کان شویم|بادیه میدان مردانست و ما نیز از نیاز|خوی این مردان گریم و گوی این میدان شویم|گر چه در ریگ روان عاجز شویم از بیدلی|چون پدید آید جمال کعبه جان افشان شویم}} | ||
خط ۶۰: | خط ۵۲: | ||
{{شعر|مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد|خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد}} | {{شعر|مغیلان چیست تا حاجی عنان از کعبه برپیچد|خسک در راه مشتاقان بساط پرنیان باشد}} | ||
گاه نیز بیابانهای خشک [[جزیرةالعرب|جزیرة العرب]] که راه حاجیان از آن میگذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز | گاه نیز بیابانهای خشک [[جزیرةالعرب|جزیرة العرب]] که راه حاجیان از آن میگذشته و راهی دشوار و خطرناک بوده، در باور شاعر که شوق دیدار کعبه را دارد، مانند راهی سرسبز جلوه میکند، چنانکه خاقانی در منظومه تحفة العراقین چنین میسراید:<ref>. تحفه العراقین، ص119-120</ref> | ||
{{شعر|در عرصه بادیه نهی روی|نه بادیه بل ریاض خود روی…}} | {{شعر|در عرصه بادیه نهی روی|نه بادیه بل ریاض خود روی…}} | ||
افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک معرفی کردهاند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانستهاند.<ref>. حج در آینه شعر فارسی، ص 237</ref> | افزون بر این، دشواری راه حج از مواردی است که عارفان همچون آزمونی از میزان توکل سالک معرفی کردهاند و در بیشتر موارد، تنها توشه راه حج را توکل دانستهاند.<ref>. حج در آینه شعر فارسی، ص 237</ref> | ||
====اسرار==== | ====اخلاق و اسرار حج==== | ||
بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کردهاند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنانکه ناصرخسرو در یکی از سرودههایش {{یادداشت|با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»}} به این موضوع پرداخته است.<ref>. دیوان ناصر خسرو، ص 301</ref> | بخشی از شعرهای فارسی، تعالیمی در مسائل مربوط به اخلاق، اسرار و معارف حج طرح کردهاند. در این دسته از شعرها، لزوم خودسازی و توجه عارفانه به حج رایج است؛ ریا به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و فراتر رفتن از ظاهر مناسک حج و توجه به هدف آن که نزدیکی به خدا و دوری از گناهان است، طرح شده؛ چنانکه ناصرخسرو در یکی از سرودههایش {{یادداشت|با مطلع «حاجیان آمدند با تعظیم/شاکر از رحمت خدای رحیم»}} به این موضوع پرداخته است.<ref>. دیوان ناصر خسرو، ص 301</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۷۲: | ||
==در نثر فارسی== | ==در نثر فارسی== | ||
در پهنه نثر فارسی، منابعی که به | در پهنه نثر فارسی، منابعی که به نحوی مربوط به [[حج]] باشد بسیار است. برای نمونه، برخی از منابعی که به آداب و اخلاق اسلامی پرداختهاند، بخشی از اثر خود را به موضوع حج اختصاص دادهاند. نمونه دیگر، ادبیات منثور عرفانی است، که گاه بخشی را به حج و آداب آن پرداختهاند.<ref>. نک: حج در ادب فارسی، ص 431-379</ref> | ||
برخی، | برخی، مهمترین زمینه نمود موضوع حج در نثر فارسی را، سفرنامهها دانستهاند.<ref name=":1">دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۲۳۸.</ref> سفرنامهنویسی در زبان فارسی تاریخی کهن دارد و از مهمترین و قدیمیترین سفرنامههای منثور فارسی «سفرنامه ناصرخسرو» است، که به موضوع حج نیز پرداخته است. سفرنامهها و راهنماهای حجِّ کهن دیگری نیز در زبان فارسی وجود دارد که برخی مانند «لطائف الاذکار» و «رساله حجازیه» و نیز کتاب «بیان واقع» باقی ماندهاند. | ||
سفرنامه نویسی فارسی در دوران [[قاجار]] رواج زیادی یافت و در این دوران، دهها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامههای این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و [[حرمین]] و نیز تاریخ اجتماعی [[ايران|ایران]] و سایر سرزمینهای اسلامی در اختیار ما میگذارند.<ref name=":1" /> | سفرنامه نویسی فارسی در دوران [[قاجار]] رواج زیادی یافت و در این دوران، دهها سفرنامه به قلم نویسندگانی که بیشتر، از طبقه اشراف قاجاری بودند، نگاشته شد. سفرنامههای این دوره، انبوهی از اطلاعات تاریخی درباره حج و [[حرمین]] و نیز تاریخ اجتماعی [[ايران|ایران]] و سایر سرزمینهای اسلامی در اختیار ما میگذارند.<ref name=":1" /> | ||
==در دوره معاصر== | ==در دوره معاصر== | ||
بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به [[حج]] همچنان ادامه داشته و شکلهای تازهای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوههای کهن نزدیکتراند، سفرنامهها و کتابهای راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کردهاند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداختهاند. سفرنامهنویسی، همچنان بزرگترین و | بر پایه گزارشی در سال ۱۳۸۹ش، در ادبیات معاصر توجه به [[حج]] همچنان ادامه داشته و شکلهای تازهای نیز یافته است. بخشی از ادبیات معاصر که به شیوههای کهن نزدیکتراند، سفرنامهها و کتابهای راهنمای حج هستند. راهنماهای حج، مسائل گوناگون از آداب و مناسک را طرح کردهاند و گاه به فضیلت حرمین نیز پرداختهاند. سفرنامهنویسی، همچنان بزرگترین و مهمترین بخش ادبیات معاصر حج به شمار میرود. سفرنامههای معاصر به قلم نویسندگان پُرشمار با گرایشها و تخصصهای مختلفی نگاشته شدهاند و رویکردها و سبکهای گوناگونی دارند. امروزه نگارش سفرنامههایی که با قلمی عاطفی به شرح احساسات مذهبی نویسنده میپردازند رواج زیادی دارد.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص134-268</ref> در شعر فارسی معاصر نیز، توجه ویژهای به حج صورت گرفته و دفترهای شعر با موضوع حج به چاپ رسیده است.<ref>. نک: کتابشناسی حج و زیارت، ص 417-436</ref> | ||
مفاهیم و موضوعات حج به قالبهای تازهتر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافتهاند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصههای تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستانهای مناسب سن نوجوانان طرح شده است.<ref>. نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451</ref> | مفاهیم و موضوعات حج به قالبهای تازهتر ادبی، مانند نمایشنامه و داستان نیز راه یافتهاند. ادبیات کودک و نوجوان نیز، از جمله عرصههای تازه در ادبیات حج است. در بیشتر این آثار، معارف حج به شکل داستانهای مناسب سن نوجوانان طرح شده است.<ref>. نک:کتابشناسی حج و زیارت، ص443-451</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته == | ||
* [[بیان واقع|سفرنامه بیان واقع]] | |||
* [[تحفة الحرمین (قادری)|تحفة الحرمین]] | |||
* [[مسیر طالبی (کتاب)|مسیر طالبی]] | |||
* [[سفرنامه ای قوم به حج رفته]] | |||
== پیوند به بیرون == | |||
*[ | * خواندن و بارگیری [http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/633 سفرنامه منظوم حج]، سروده شهربانو بیگم. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۹۹: | خط ۹۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = | | آدرس = http،//hzrc.ac.ir/post/22135/حج-ادبيات | ||
| عنوان = حج در ادبیات | | عنوان = حج در ادبیات | ||
| نویسنده = حوراء عادل | | نویسنده = حوراء عادل | ||
}} | }} | ||
*'''تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان'''، یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش. | *'''تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان'''، یان ریپکا و دیگران، ترجمه عیسی شهابی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۱ش. | ||
*'''تحفه العراقین'''، بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸ | *'''تحفه العراقین'''، بدیل بن علی خاقانی، تصحیح علی صفری آق قلعه، میراث مکتوب، ۱۳۸۸ | ||
*'''حج در ادب | *'''حج در ادب فارسی'''، خلیل الله یزدانی، تهران، مشعر، ۱۳۷۹ش. | ||
*'''حج در آیینه شعر | *'''حج در آیینه شعر فارسی'''، محمد شجاعی، مشعر، بیتا | ||
*'''دیوان اوحدی مراغهای'''، مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲. | *'''دیوان اوحدی مراغهای'''، مقدمه ناصر هیری و تصحیح امیر احمد اشرفی، تهران، پیشرو، ۱۳۶۲. | ||
*'''دیوان خاقانی'''، تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش. | *'''دیوان خاقانی'''، تصحیح علی عبدالرسولی، تهران، انتشارات کتابخانه خیام۱۳۵۷ش. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۳: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[Category،مقالههای در دست ویرایش]] | |||
[[رده: | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |