در حال ویرایش حوزه علمیه کربلا
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حوزه علمیه کربلا'''، یکی از حوزههای علوم دینی [[شیعه|شیعیان]] است که در گذشته نقش زیادی در عرصههای علمی، اجتماعی و سیاسی شیعیان و کشور [[عراق]] داشته است. از شهادت [[امام حسین(ع)]]، در سال ۶۱ق. زمینه پایهگذاری این حوزه ایجاد شده و حضور [[امامان(ع)]] و اصحاب | '''حوزه علمیه کربلا'''، یکی از حوزههای علوم دینی [[شیعه|شیعیان]] است که در گذشته نقش زیادی در عرصههای علمی، اجتماعی و سیاسی شیعیان و کشور [[عراق]] داشته است. از شهادت [[امام حسین(ع)]]، در سال ۶۱ق. زمینه پایهگذاری این حوزه ایجاد شده و حضور [[امامان(ع)]] و اصحاب آنان در کربلا، این زمینه را تقویت کرد. عبدالله بن جعفر حِمیَری (م.۳۰۰ق)، از اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]] را یکی از نخستین مدرّسان این حوزه شمردهاند. [[محمد بن عبدالله شیبانی|ابوالمفضل محمد بن عبدالله شیبانی]] (م.۳۸۷ق) و [[ابوغالب زراری]] (م.۳۶۸ق)، از نخستین فقیهان این حوزه بودند. دوره دولت [[شیعه|شیعی]] [[آل بویه]] (۳۲۸–۴۴۸ق)، یکی از دورههای شکوفایی حوزه کربلا بوده و دانشمندانی مانند [[شیخ مفید]]، [[عبدالعزیز جلودی|ابواحمد جلَود]]، [[سید مرتضی]] و [[سید رضی]] مستقیم یا غیر مستقیم از این حوزه بهره بردهاند. روی کار آمدن [[سلجوقیان]]، باعث افول این حوزه شد؛ ولی پس از سالیانی در همین دوره، دوباره رونق گرفته و یکی از رقیبان [[نظامیه بغداد]] قرار گرفت. [[ابویعلی جعفری]] (۴۶۳ق)، سید معد بن فخار حائری (م.۶۰۵ق) و ابن حمزه (متوفی نیمه اول سده ششم قمری) و [[سید ابن طاووس]] (م.۶۶۴ق) برخی از عالمان نقشآفرین این حوزه تا سده هفتم قمری بودهاند. [[ابن فهد حلی]] (م.۸۴۱ق)، [[ابراهیم کفعمی]] (م.۹۰۵ق)، [[سید علی طباطبایی]] (م.۱۲۳۱ق)، سید حسین طباطبایی قمی (م.۱۳۶۶ق)، [[سید محمدهادی میلانی]] (م.۱۳۹۵ق) و [[سید ابوالقاسم خویی]] (م.۱۴۱۳ق) از دیگر عالمان اثرگذار این سامان بودهاند. در کربلا، خاندانهای علمی و ریشهداری مانند آل بحرانی، آل اعسم و آل جلالی تشکیل شده است. برخی عالمان تربیت شده در حوزه علمیه کربلا، تبدیل به رهبران خیزشهای علمی یا سیاسی شدند؛ مانند [[میرزا محمدتقی شیرازی]] (م.۱۳۳۸ق)، [[سید ابوالقاسم کاشانی]] (م.۱۳۴۰ق.) و [[عبدالکریم حائری یزدی]] (م.۱۳۵۵ق). پس از [[انتفاضه شعبانیه|انتفاضه شعبان]] ۱۴۱۱ق، بسیاری از مدرسههای کربلا به دست [[دولت بعث]] تخریب شده، برخی از عالمان به شهادت رسیده و برخی تبعید شدند. | ||
دوره [[آل بویه]] (۳۲۸–۴۴۸ق)، یکی از دورههای شکوفایی حوزه کربلا | |||
==زمینه== | ==زمینه== | ||
خط ۷: | خط ۵: | ||
==نقش امامان(ع)== | ==نقش امامان(ع)== | ||
حضور [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، در [[زیارت امام حسین(ع)|روزهای زیارت]]، در [[کربلا]]، در زمینهسازی برای ایجاد حوزه عملیه نقش بسیاری داشت. هنگامی که امام صادق(ع) به کربلا سفر میکرد، کاروانی از محدثان و فقیهان [[شیعه]]، خود را به این سرزمین میرساندند تا از علم او استفاده برند. به گفته تاریخنویسان، هنگامی که امام صادق(ع) میخواست در کنار [[آستان مقدس امام حسین(ع)|قبر امام حسین(ع)]] اقامت گزیند، در کنار [[نهر علمقه]] منزل اختیار میکرد. زمینهای آن منطقه، هنوز هم به «اراضی جعفریات» شناخته میشوند. هنگامی که [[امام کاظم(ع)]] عازم کربلا میشد، مشتاقان علوم دینی و معارف [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]، نزد او گرد میآمدند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 5.</ref> | حضور [[امام سجاد(ع)]]، [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]]، در [[زیارت امام حسین(ع)|روزهای زیارت]]، در [[کربلا]]، در زمینهسازی برای ایجاد حوزه عملیه نقش بسیاری داشت. هنگامی که امام صادق(ع) به کربلا سفر میکرد، کاروانی از محدثان و فقیهان [[شیعه]]، خود را به این سرزمین میرساندند تا از علم او استفاده برند. به گفته تاریخنویسان، هنگامی که امام صادق(ع) میخواست در کنار [[آستان مقدس امام حسین(ع)|قبر امام حسین(ع)]] اقامت گزیند، در کنار [[نهر علمقه]] منزل اختیار میکرد. زمینهای آن منطقه، هنوز هم به «اراضی جعفریات» شناخته میشوند. هنگامی که [[امام کاظم(ع)]] عازم کربلا میشد، مشتاقان علوم دینی و معارف [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]، نزد او گرد میآمدند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 5.</ref> | ||
==نقش اصحاب امامان(ع)== | ==نقش اصحاب امامان(ع)== | ||
اصحاب [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] مانند جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن صُرد خزاعی و جابر بن یزید جُعفی که برای [[زیارت امام حسین(ع)|زیارت قبر امام حسین(ع)]] به کربلا میآمدند، برای علاقهمندان از کرامتها، فضایل و معارف ائمه(ع) سخن میگفتند.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۲۰۶.</ref> | اصحاب [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان(ع)]] مانند جابر بن عبدالله انصاری، سلیمان بن صُرد خزاعی و جابر بن یزید جُعفی که برای [[زیارت امام حسین(ع)|زیارت قبر امام حسین(ع)]] به کربلا میآمدند، برای علاقهمندان از کرامتها، فضایل و معارف ائمه(ع) سخن میگفتند.<ref name=":0">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص ۲۰۶.</ref> | ||
شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سخن میگفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند امام کاظم(ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیتهایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref> | شماری از سادات و علویان، که مجاور [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان حسینی]] ساکن شدند، برای مردم این سامان و زائران، از حقایق مقامات و کمالات [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سخن میگفتند. سید ابراهیم، فرزند سید محمد عابد، فرزند امام کاظم(ع)، معروف به ابراهیم مجاب، نخستین فاطمی بود که به حائر حسینی هجرت کرد. او پس از مرگ [[متوکل عباسی]]، در سال ۲۴۷ق. کربلا را وطن خود قرار داده و از نسل او شخصیتهایی پدید آمدند که حرکت فرهنگی او را پی گرفتند.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 5، ص 401؛ سلمان هادی طعمه، تراث کربلا، ص 106 و 107.</ref> | ||
عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار میآیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین(ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است. از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنیعشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح میگردید و به شبههها درباره امامشناسی پاسخ داده میشد.<ref>. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref> | عبدالله بن جعفر حِمیَری (۲۳۴–۳۰۰ق)، از شاگردان و اصحاب [[امام هادی(ع)]] و [[امام حسن عسکری(ع)]]، از نخستین مدرسانی است که در کربلا به تربیت شاگردان پرداخت و افرادی مانند [[علی بن بابویه قمی]]، [[ابن ولید قمی]]، [[محمد بن قولویه]]، [[محمد بن همام بغدادی]]، [[محمد بن یحیی عطار]]، [[سعد بن عبدالله اشعری|سعد بن عبدالله اشعری قمی]] از شاگردان و راویان او به شمار میآیند.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، مصفی المقال، ص 247؛ علی دوانی، مفاخر الاسلام، ج 2، ص 122 و 132.</ref> محمد بن معقل از پدرش، برای مفید نقل کرده است که عبدالله بن جعفر در جوار مرقد امام حسین(ع) در سال ۲۹۸ق. برای وی حدیث گفته است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ص 210.</ref> از ۱۷ کتاب عبدالله بن جعفر، تنها کتاب قرب الاسناد او باقی مانده است.<ref name=":0" />{{سخ}}از منابع رجالی و تاریخی چنین برمیآید که به دنبال نزاع میان شیعیان اثنیعشری و اسماعیلیه، گروهی از شیعیان به حوزه علمیه کربلا پناه آوردند و در این مکان درباره مبانی کلامی و فکری [[شیعه]] مباحثی مطرح میگردید و به شبههها درباره امامشناسی پاسخ داده میشد.<ref>5. عبدالحسین صالحی شهیدی، کربلا از آل بویه تا حمله سلاجقه، مجله حوزه، ش 78، ص 133– 134.</ref> | ||
==نخستین فقیهان== | ==نخستین فقیهان== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
احمد بن محمد، معروف به [[ابوغالب زراری]] (۲۸۵–۳۶۸ق)، عالم شیعی، ثقه و از شاگردان محمد بن یعقوب کلینی است. او در سال ۲۹۷ق. وارد [[کوفه]] شد، از برخی عالمان حدیث شنید و در حدود سال ۳۰۰ق. به کربلا رفته و از درس حمید نینوی بهره برد. وی در کربلا به تدریس روی آورده و شاگردانی مانند [[شیخ مفید|شیخ مفید]] تربیت کرد. [[شیخ طوسی|طوسی]]، رجالنگار شیعه، او را شیخی جلیلالقدر، مورد اعتماد و کثیر الروایة معرفی کرده است. فرزندش، ابوالعباس عبیدالله نیز از عالمان و شاعران عصر [[آل بویه]] بوده است.<ref>رجال شیخ طوسی، ص 443؛ فهرست شیخ طوسی، ص 5.</ref> | احمد بن محمد، معروف به [[ابوغالب زراری]] (۲۸۵–۳۶۸ق)، عالم شیعی، ثقه و از شاگردان محمد بن یعقوب کلینی است. او در سال ۲۹۷ق. وارد [[کوفه]] شد، از برخی عالمان حدیث شنید و در حدود سال ۳۰۰ق. به کربلا رفته و از درس حمید نینوی بهره برد. وی در کربلا به تدریس روی آورده و شاگردانی مانند [[شیخ مفید|شیخ مفید]] تربیت کرد. [[شیخ طوسی|طوسی]]، رجالنگار شیعه، او را شیخی جلیلالقدر، مورد اعتماد و کثیر الروایة معرفی کرده است. فرزندش، ابوالعباس عبیدالله نیز از عالمان و شاعران عصر [[آل بویه]] بوده است.<ref>رجال شیخ طوسی، ص 443؛ فهرست شیخ طوسی، ص 5.</ref> | ||
ابوالحسن احمد بن محمد بن عمر بن رباح (م. پس از ۳۱۳ق)، فقیه، محدث و از اصحاب [[امام صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] بوده، هنگام حضور این دو امام(ع) در کربلا از آنها بهره برد. وی در رونق علمی و فرهنگی کربلا سهم درخوری داشته و شاگردانی مانند [[ابن همام اسکافی|ابوعلی محمد بن همام]] (م. ۳۳۶ق) و [[ابوطالب انباری]] تربیت کرد. نجاشی، او را مورد اعتماد دانسته است.<ref>رجال نجاشی، ج 1، ص 236 و 237؛ نوابع الرواة، ص 51.</ref> | ابوالحسن احمد بن محمد بن عمر بن رباح (م. پس از ۳۱۳ق)، فقیه، محدث و از اصحاب [[امام صادق (ع)|امام صادق(ع)]] و [[امام کاظم(ع)]] بوده، هنگام حضور این دو امام(ع) در کربلا از آنها بهره برد. وی در رونق علمی و فرهنگی کربلا سهم درخوری داشته و شاگردانی مانند [[ابن همام اسکافی|ابوعلی محمد بن همام]] (م. ۳۳۶ق) و [[ابوطالب انباری]] تربیت کرد. نجاشی، او را مورد اعتماد دانسته است.<ref>رجال نجاشی، ج 1، ص 236 و 237؛ نوابع الرواة، ص 51.</ref> | ||
==دوره آل بویه== | ==دوره آل بویه== | ||
خط ۲۹: | خط ۲۷: | ||
==دوره سلجوقیان== | ==دوره سلجوقیان== | ||
سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقیمانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زندهکردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنیعباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتابخانهها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخشهایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کردهاند.<ref>حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیبهای فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند. | سلجوقیانِ [[حنفیه|حنفی]] مذهب، در نیمه نخست از سده پنجم قمری، باقیمانده [[آل بویه]] در [[ایران]] مرکزی و غربی و [[عراق]] را شکست داده و در سال ۴۴۷ق.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۶–۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۳۱–۵۵</ref> با شعار زندهکردن قدرت [[اهل سنت]] به [[بغداد]] وارد شدند.<ref>محمدی، منازعات حنابله با شیعه امامیه در عصر سلجوقی، مجله تاریخ تمدن اسلامی، دوره ۸، شماره ۱ (پیاپی ۱۵، بهار و تابستان ۱۳۹۱ش)، ص۱۰۶–۱۰۸</ref> آنان با اتحاد با [[بنیعباس|عباسیان]]، دولت آل بویه را برانداخته، کتابخانهها و مراکز علمی شیعیان را به آتش کشیده و بخشهایی از عراق را اشغال کردند.<ref>جی. آ. بویل، تاریخ ایران از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، ترجمه حسن انوشته، ج 5، ص 51 – 5.</ref> برخی، اتحاد عباسیان با آنان را در هراس عباسیان از نفوذ فکری شیعیان در قلمرو حکومت عباسی تحلیل کردهاند.<ref name=":3">حوزه علمیه کربلا، غلامرضا گلی زواره، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۱۰.</ref> مراکز آموزشی و فرهنگی کربلا، در اثر یورش سلجوقیان از هم پاشیده شده و آسیبهای فراوانی دید. عالمان [[شیعه]] در روستاها و مناطق عشایری کربلا و صحاری جنوبی آن، پنهان و پراکنده شدند.<ref name=":3" /> | ||
با این همه، پس از خاموشی فتنهها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونهای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref> | با این همه، پس از خاموشی فتنهها، تکاپوی علمی حوزه علمیه کربلا، آغاز شده و به رونق رسید؛ به گونهای که در عراق و در برابر [[نظامیه بغداد]]، دو کانون علمی، در [[نجف]] توسط [[شیخ طوسی|طوسی]] و در [[کربلا]] توسط عالمان شیعه تأسیس شد. پس از درگذشت طوسی، [[حوزه عملیه نجف]] ضعیف شده و مرکز عملی تشیع به حوزه عملیه کربلا منحصر شده و تنها رقیب نظامیه بغداد گشت و در دوره [[ابن حمزه طوسی]] به اوج شکوفایی خود رسید.<ref name=":3" /><ref>مجله حوزه، ش 78، ص 149 و ۱۶۴.</ref> | ||
==ابن حمزه و پس از او== | ==ابن حمزه و پس از او== | ||
عمادالدین محمد طوسی (متوفی نیمه اول سده ششم قمری)، معروف به ابن حمزه یا ابوجعفر ثانی، حوزه علمیه کربلا را که دچار رکود شده بود، رونق داد. پژوهشهای علمی و مهارت او در تدریس را علت روی آوردن طلاب به کربلا و درس او دانستهاند. کتاب الوسیله ابن حمزه، از کتابهای مشهور فقهی است که در آن، به ابتکار نویسنده، عبادات از پنج باب به ده باب افزایش یافته است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563، مجله حوزه، ش 78.</ref> این کتاب، یکی از معتبرترین متون فقهی در سده هفتم قمری نزد شیعیان بوده و تا پیش از نگارش کتاب شرایع به دست [[محقق حلی]] و الرشاد توسط [[علامه حلی]]، در حوزههای علمیه متداول و یکی از متون درسی بوده است.<ref>نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۸۸.</ref> | عمادالدین محمد طوسی (متوفی نیمه اول سده ششم قمری)، معروف به ابن حمزه یا ابوجعفر ثانی، حوزه علمیه کربلا را که دچار رکود شده بود، رونق داد. پژوهشهای علمی و مهارت او در تدریس را علت روی آوردن طلاب به کربلا و درس او دانستهاند. کتاب الوسیله ابن حمزه، از کتابهای مشهور فقهی است که در آن، به ابتکار نویسنده، عبادات از پنج باب به ده باب افزایش یافته است.<ref name=":2">دائرة المعارف تشیع، ج 6، ص 563، مجله حوزه، ش 78.</ref> این کتاب، یکی از معتبرترین متون فقهی در سده هفتم قمری نزد شیعیان بوده و تا پیش از نگارش کتاب شرایع به دست [[محقق حلی]] و الرشاد توسط [[علامه حلی]]، در حوزههای علمیه متداول و یکی از متون درسی بوده است.<ref name=":1">نیم روزی در وادی ایمن، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۰ و ۱۱، ص۲۸۸.</ref> | ||
محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار است. | محمد بن جعفر حائری (م. ۶۱۰ق)، معروف به [[ابن مشهدی]]، یکی دیگر از عالمان کربلا است که در رونق حوزه آن نقش داشته است. کتاب [[المزار الکبیر (کتاب)|المزار الکبیر]] او، که شامل [[دعا]] و [[زیارت]] است، یکی از منابع اصلی [[محمدباقر مجلسی]]، در کتاب بحارالانوار است. | ||
[[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسیهای تاریخی و شواهد مستند معلوم میشود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کردهاند. | [[صحیفه سجادیه]]، مجموعه دعاهای [[امام سجاد(ع)]]، از محدثان کربلا روایت شده است. برخی بر این باورند که با بررسیهای تاریخی و شواهد مستند معلوم میشود دانشوران کربلا به نجف کوچ کرده و حوزه بغداد را تأسیس کردهاند.<ref name=":2" /> | ||
==پس از بازسازی== | ==پس از بازسازی== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۲: | ||
*[[ابویعلی جعفری]] (۴۶۳ق)، شاگرد [[شیخ مفید|شیخ مفید]] و همدرس [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] است. او را فقه، حدیث، فصاحت، بلاغت و شعر ماهر دانستهاند. او در کربلا ادبیات، فقه و حدیث تدریس میکرد. شمسالدین فخار موسوی حائری، شاگرد و راوی ابویعلی جعفری است. وی از نسل [[زید بن علی|زید بن علی(ع)]]، بوده و در کربلا نقابت علویان را عهدهدار بود؛ از این رو، او را «نقیب حائری» خواندهاند.<ref>. رجال نجاشی، ص 288، نقد الرجال تقرشی، ص 300؛ جامع الرواة، ج 2، ص 91؛ مفاخر اسلام، ج 3، ص 93.</ref> | *[[ابویعلی جعفری]] (۴۶۳ق)، شاگرد [[شیخ مفید|شیخ مفید]] و همدرس [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] است. او را فقه، حدیث، فصاحت، بلاغت و شعر ماهر دانستهاند. او در کربلا ادبیات، فقه و حدیث تدریس میکرد. شمسالدین فخار موسوی حائری، شاگرد و راوی ابویعلی جعفری است. وی از نسل [[زید بن علی|زید بن علی(ع)]]، بوده و در کربلا نقابت علویان را عهدهدار بود؛ از این رو، او را «نقیب حائری» خواندهاند.<ref>. رجال نجاشی، ص 288، نقد الرجال تقرشی، ص 300؛ جامع الرواة، ج 2، ص 91؛ مفاخر اسلام، ج 3، ص 93.</ref> | ||
*عمادالدین محمد طوسی حائری، مشهور به ابن حمزه طوسی، متکلم و عالم شیعی در سده هفتم قمری بوده و از درس [[حسن بن محمد بن حسن طوسی|ابو علی طوسی]] (درگذشته پس از ۵۱۱ق)، فرزند [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] بهره برد. وی در [[کربلا]] سکونت کرده و به تدریس، فتوا و رهبری دینی پرداخت. حوزه کربلا در دوره وی گسترش زیادی یافت؛ به گونهای که حوزههای دیگر نواحی [[عراق]] را تحت الشعاع خود قرار داد. سید عبدالحمید، فرزند فخار حائری از شاگردان اوست. ابتکارهای علمی، مهارتهای او در تدریس و تألیف و همانندی او در نام و شهرت با طوسی باعث شد تا عالمان به او لقب «ابوجعفر ثانی» بدهند. مشهورترین اثر وی، کتاب الوسیله است. مرقد وی، در خیابان باب طویریج، در محله عباسیه شرقی و در جوار [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] قرار دارد.<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 108، ص 76؛ دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 65؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 25، ص 76.</ref> | *عمادالدین محمد طوسی حائری، مشهور به ابن حمزه طوسی، متکلم و عالم شیعی در سده هفتم قمری بوده و از درس [[حسن بن محمد بن حسن طوسی|ابو علی طوسی]] (درگذشته پس از ۵۱۱ق)، فرزند [[شیخ طوسی|شیخ طوسی]] بهره برد. وی در [[کربلا]] سکونت کرده و به تدریس، فتوا و رهبری دینی پرداخت. حوزه کربلا در دوره وی گسترش زیادی یافت؛ به گونهای که حوزههای دیگر نواحی [[عراق]] را تحت الشعاع خود قرار داد. سید عبدالحمید، فرزند فخار حائری از شاگردان اوست. ابتکارهای علمی، مهارتهای او در تدریس و تألیف و همانندی او در نام و شهرت با طوسی باعث شد تا عالمان به او لقب «ابوجعفر ثانی» بدهند. مشهورترین اثر وی، کتاب الوسیله است. مرقد وی، در خیابان باب طویریج، در محله عباسیه شرقی و در جوار [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس (ع)]] قرار دارد.<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج 108، ص 76؛ دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 65؛ آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج 25، ص 76.</ref> | ||
*جمالالدین ابوعبدالله حائری، محدث، فقیه و شاگرد برجسته ابی علی طوسی، فرزند شیخ طوسی بوده، که در کربلا تدریس فقه، حدیث و کلام داشته است. سید موسی بن طاووس (پدر [[سید بن طاووس]]) و [[ابن ادریس حلی]]، از شاگردان اویند.<ref>میرزا عبدالله افندی الصفهانی، ریاض العلماء، ج 2، ص 93 و نیز 193؛ الذریعه، ج 21، ص 222.</ref> | *جمالالدین ابوعبدالله حائری، محدث، فقیه و شاگرد برجسته ابی علی طوسی، فرزند شیخ طوسی بوده، که در کربلا تدریس فقه، حدیث و کلام داشته است. سید موسی بن طاووس (پدر [[سید بن طاووس]]) و [[ابن ادریس حلی]]، از شاگردان اویند.<ref>میرزا عبدالله افندی الصفهانی، ریاض العلماء، ج 2، ص 93 و نیز 193؛ الذریعه، ج 21، ص 222.</ref> | ||
*ابومحمد الیاس حائری، پس از فراگیری علوم در [[حائر]] و [[بغداد]]، به حوزه درسی طوسی پیوست. او از ابوعلی طوسی اجازه روایت دریافت کرده، به کربلا آمده و به تدریس، فتوا و تبلیغ مشغول شد. کتاب المسائل الحائریة از اوست.<ref>فهرست منتجب الدین، ص 34، شیخ حر عاملی امل الآمل، ج 2، ص 40؛ الذریعه، ج 20، ص 343.</ref> | *ابومحمد الیاس حائری، پس از فراگیری علوم در [[حائر]] و [[بغداد]]، به حوزه درسی طوسی پیوست. او از ابوعلی طوسی اجازه روایت دریافت کرده، به کربلا آمده و به تدریس، فتوا و تبلیغ مشغول شد. کتاب المسائل الحائریة از اوست.<ref>فهرست منتجب الدین، ص 34، شیخ حر عاملی امل الآمل، ج 2، ص 40؛ الذریعه، ج 20، ص 343.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۳: | ||
*سید معد (م.۶۰۵ق)، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان [[سید ابراهیم مجاب]]، که فرزندان و نوادگان او به آل معد شهرت یافته و نقش زیادی در استمرار نهضت علمی کربلا داشتتند. این خاندان، بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری، در کربلا از درس ابویعلی محمد حسینی حائری بهره برده و خود به تدریس و صدور فتوا در کربلا پرداخت. وی در سالهای پایانی زندگی به [[بغداد]] هجرت کرده و به تدریس پرداخت.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref> | *سید معد (م.۶۰۵ق)، فرزند فخار بن احمد حائری، از نوادگان [[سید ابراهیم مجاب]]، که فرزندان و نوادگان او به آل معد شهرت یافته و نقش زیادی در استمرار نهضت علمی کربلا داشتتند. این خاندان، بیش از یک سده در این عرصه فعالیت کردند. سید معد حائری، در کربلا از درس ابویعلی محمد حسینی حائری بهره برده و خود به تدریس و صدور فتوا در کربلا پرداخت. وی در سالهای پایانی زندگی به [[بغداد]] هجرت کرده و به تدریس پرداخت.<ref>شیخ آقا بزرگ تهرانی، االنوار الساطعه، ص 30؛ مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم بر کتاب الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابیطالب از سید فخار حائری، ص 8 و 9.</ref> | ||
*سید شمسالدین ابیعلی فخار (م.۶۳۰ق)، فرزند سید معد، خیزش فکری بزرگی در حوزه علمیه کربلا پدید آورد. او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه تبارشناس و دارای مقام معنوی معرفی کردهاند.<ref>امل الآمل، ج 2، ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 323 – 319، شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.</ref> علامه حلی و ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی{{یادداشت|ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی، پسرعموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی و از مشایخ اجازه علامه حلی است که از سید فخار روایت کرده است.}} از او به بزرگی یاد کردهاند.<ref>محمدحسن امانی، علامه حلی رایت ولایت، ص 35 – 36؛ سید محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج 2، ص 278.</ref><ref>انوار الساطعه، ص 204؛ الذریعه، ج 1، ص 264 و ج 2، ص 125.</ref>سدیدالدین یوسف، پدر [[علامه حلی]] و [[محقق حلی]]<ref>مفاخر اسلام، ج 4، ص 44؛ محمدرحیم بیکمحمدی، محقق حلی، مرزبان فقاهت، ص 26 – 2۷.</ref> از شاگردان او هستند. اثر معروف او «کتاب الحجة علی الذاهب إلی تکفیر أبیطالب» {{یادداشت|وی در این کتاب کوشید ایمان ابوطالب را به اثبات برساند؛ ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه، مطالب این کتاب را تأیید کرده است. این کتاب، مکرر در عراق و ایران با مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم و تحقیق سید محمد بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}}<ref>حوزه علمیه کربلا، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش ۱۱ و ۱۲، ص۲۱۴.</ref> | *سید شمسالدین ابیعلی فخار (م.۶۳۰ق)، فرزند سید معد، خیزش فکری بزرگی در حوزه علمیه کربلا پدید آورد. او را مردی عالم، محدث، ادیب، فقیه تبارشناس و دارای مقام معنوی معرفی کردهاند.<ref>امل الآمل، ج 2، ص 214؛ ریاض العلماء، ج 4، ص 323 – 319، شیخ عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 346.</ref> علامه حلی و ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی{{یادداشت|ابوزکریا نجیب الدین یحیی حلی، پسرعموی محقق حلی و نوه دختری ابن ادریس حلی و از مشایخ اجازه علامه حلی است که از سید فخار روایت کرده است.}} از او به بزرگی یاد کردهاند.<ref name=":5">محمدحسن امانی، علامه حلی رایت ولایت، ص 35 – 36؛ سید محمدباقر موسوی خوانساری، روضات الجنات، ج 2، ص 278.</ref> <ref>انوار الساطعه، ص 204؛ الذریعه، ج 1، ص 264 و ج 2، ص 125.</ref>سدیدالدین یوسف، پدر [[علامه حلی]]<ref name=":5" /> و [[محقق حلی]]<ref>مفاخر اسلام، ج 4، ص 44؛ محمدرحیم بیکمحمدی، محقق حلی، مرزبان فقاهت، ص 26 – 2۷.</ref> از شاگردان او هستند. اثر معروف او «کتاب الحجة علی الذاهب إلی تکفیر أبیطالب» {{یادداشت|وی در این کتاب کوشید ایمان ابوطالب را به اثبات برساند؛ ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه، مطالب این کتاب را تأیید کرده است. این کتاب، مکرر در عراق و ایران با مقدمه سید محمدصادق بحرالعلوم و تحقیق سید محمد بحرالعلوم به چاپ رسیده است.}}<ref>حوزه علمیه کربلا، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش ۱۱ و ۱۲، ص۲۱۴.</ref> | ||
*سید رضیالدین علی، معروف به ابن طاووس در کربلا، از حوزه درس فخار حائری و در [[حله]]، بغداد و [[نجف]] به دانشورزی پرداخت و در سال ۶۴۶ق. به کربلا رفته و پس از درگذشت استادش، کرسی تدریس را به خود اختصاص داد. وی در نیمه سده هفتم قمری به بغداد بازگشت.<ref>شیخ جواد کربلایی، انوار الساطعه، ص 117؛ الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، مقدمه، ص 13؛ مفاخر اسالم، ج 4، ص 66.</ref> | *سید رضیالدین علی، معروف به ابن طاووس در کربلا، از حوزه درس فخار حائری و در [[حله]]، بغداد و [[نجف]] به دانشورزی پرداخت و در سال ۶۴۶ق. به کربلا رفته و پس از درگذشت استادش، کرسی تدریس را به خود اختصاص داد. وی در نیمه سده هفتم قمری به بغداد بازگشت.<ref>شیخ جواد کربلایی، انوار الساطعه، ص 117؛ الحجة علی الذاهب الی تکفیر ابی طالب، مقدمه، ص 13؛ مفاخر اسالم، ج 4، ص 66.</ref> | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۱: | ||
حوزه علمیه کربلا در تربیت برخی از عالمانی که خیزشهای علمی یا سیاسی ایجاد کردهاند نقش داشته است؛ برخی از این عالمان عبارتند از: | حوزه علمیه کربلا در تربیت برخی از عالمانی که خیزشهای علمی یا سیاسی ایجاد کردهاند نقش داشته است؛ برخی از این عالمان عبارتند از: | ||
*فاضل اردکانی (۱۲۳۵-۱۳۰۵ق)، از استادانی مانند [[شریف العلماء مازندرانی|شریف العلمای مازندرانی]]، [[سید ابراهیم موسوی قزوینی]] و [[محمدتقی اردکانی]] داشته و خود در کربلا به تدریس پرداخته و به مقام زعامت، فتوا و مرجعیت دست یافت. فاضل اردکانی، در حوزه کربلا به رونق مکتب اصولی و تعمیق مبانی فقاهتی پرداخت، او را در پارسایی و عبادت ستودهاند.{{یادداشت|حبیبالله شریف کاشانی (م.۱۳۴۰ق)، درک محضر وی را در کربلا، توفیقی آسمانی دانسته است.}} او در ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۲ق. درگذشت و در مقبره استاد خود، صاحب ضوابط در صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] دفن شد.<ref>ریحانة الادب، ج 1، ص 106؛ غلامرضا گلی زواره، ناصح صالح، ص 33 و 34؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 282.</ref> | * فاضل اردکانی (۱۲۳۵-۱۳۰۵ق)، از استادانی مانند [[شریف العلماء مازندرانی|شریف العلمای مازندرانی]]، [[سید ابراهیم موسوی قزوینی]] و [[محمدتقی اردکانی]] داشته و خود در کربلا به تدریس پرداخته و به مقام زعامت، فتوا و مرجعیت دست یافت. فاضل اردکانی، در حوزه کربلا به رونق مکتب اصولی و تعمیق مبانی فقاهتی پرداخت، او را در پارسایی و عبادت ستودهاند.{{یادداشت|حبیبالله شریف کاشانی (م.۱۳۴۰ق)، درک محضر وی را در کربلا، توفیقی آسمانی دانسته است.}} او در ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۲ق. درگذشت و در مقبره استاد خود، صاحب ضوابط در صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] دفن شد.<ref>ریحانة الادب، ج 1، ص 106؛ غلامرضا گلی زواره، ناصح صالح، ص 33 و 34؛ علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 282.</ref> | ||
*میرزا محمدتقی شیرازی، در کربلا، از استادانی مانند سید علینقی طباطبایی (م.۱۲۴۹ه) و [[محمدحسین فاضل اردکانی]] بهره برد؛ سپس به درس [[میرزای شیرازی]] در [[سامراء]] پیوسته و پس از درگذشت استادش در سال ۱۳۱۲ق. همراه با گروهی دیگر از عالمان در سامراء ماند تا حوزه علمیه این شهر را حفظ کند. به سبب برخی توطئههای دولت [[عثمانی]]، عالمان از این دیار پراکنده شدند؛ ولی وی، تا ۱۳۳۵ق، سال یورش [[انگلیس|انگلستان]] به [[عراق]]، در سامراء باقی ماند.<ref>شیخ حرزالدین، معارف الرجال، ج 2، ص 216؛ ریحانة الادب، ج 4، ص 341 و 342.</ref> پس از درگذشت [[سید محمدکاظم یزدی]] در ۱۳۳۷ق، میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید [[شیعه|شیعیان]] شده و از سامراء به کربلا هجرت کرد. میرزا محمدتقی، در این شهر، رهبری مبارزه با [[استعمار]] بریتانیا را مهمترین برنامه خود قرار داد. وی، مهدی خالصی را که دشمن سرسخت انگلستان بود، به منظور مشاوره در امور دینی و سیاسی به کربلا فراخواند. همچنین از مشاوره شخصیتهایی مانند [[سید ابوالقاسم کاشانی]]، [[سید محمدعلی شهرستانی]]، میرزا احمد خراسانی، فرزند [[آخوند خراسانی]] و فرزند خود محمدرضا در خیزش ضد استکباری استفاده کرد.<ref>محمد اصغری نژاد، میرزا محمدتقی شیرازی سروش استقلال، ص 68 ـ 7۲.</ref> در [[نیمه شعبان]] ۱۳۳۸ق، جنب صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]]، نزدیک باب سدره، مجلس جشنی در منزل [[سید ابوالقاسم کاشانی]] برگزار شد که بسیاری از بزرگان دینی، استادان حوزهها، رئیسان عشایر و مبارزان سیاسی در آن حضور یافتند. آنان درباره خیزش مسلحانه علیه استعمار به شور نشستند، اما چون به نظر مشترکی نرسیدند، دیدگاه میرزای محمدتقی شیرازی را جویا شدند. پنج نفری که با ایشان مذاکره کردند، از مفهوم سخنان میرزا چنین نتیجه گرفتند که به طور مسالمتآمیز استقلال عراق را از انگلستان مطالبه کنند و در غیر این صورت، به قیام مسلحانه روی آورند. شرکت کنندگان پس از پایان مذاکره، نزد [[ضریح قبر امام حسین(ع)|ضریح امام حسین(ع)]] رفته و با در دست گرفتن قرآن، برای وفاداری به پیمان خویش، سوگند یاد کردند؛ بدینگونه کربلا کانون مبارزه علیه متجاوزان انگلیس گردید. میرزا محمدتقی شیرازی در فتوای خود، مطالبه حقوق و حفظ آرامش و امنیت را بر مردم عراق واجب دانسته و در صورت امتناع انگستان از درخواستهای آنان، قوه دفاعی را جایز دانست.{{یادداشت|متن فتوا: مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهای خود، رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورت امتناع انگلستان از درخواستهای آنان، جایز است به قوه دفاعی روی آورند.}}<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص 379 ـ 392؛ گلشن ابرار، ج 1، ص 456؛ شیخ آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ص 263.</ref> | * میرزا محمدتقی شیرازی، در کربلا، از استادانی مانند سید علینقی طباطبایی (م.۱۲۴۹ه) و [[محمدحسین فاضل اردکانی]] بهره برد؛ سپس به درس [[میرزای شیرازی]] در [[سامراء]] پیوسته و پس از درگذشت استادش در سال ۱۳۱۲ق. همراه با گروهی دیگر از عالمان در سامراء ماند تا حوزه علمیه این شهر را حفظ کند. به سبب برخی توطئههای دولت [[عثمانی]]، عالمان از این دیار پراکنده شدند؛ ولی وی، تا ۱۳۳۵ق، سال یورش [[انگلیس|انگلستان]] به [[عراق]]، در سامراء باقی ماند.<ref>شیخ حرزالدین، معارف الرجال، ج 2، ص 216؛ ریحانة الادب، ج 4، ص 341 و 342.</ref> پس از درگذشت [[سید محمدکاظم یزدی]] در ۱۳۳۷ق، میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید [[شیعه|شیعیان]] شده و از سامراء به کربلا هجرت کرد. میرزا محمدتقی، در این شهر، رهبری مبارزه با [[استعمار]] بریتانیا را مهمترین برنامه خود قرار داد. وی، مهدی خالصی را که دشمن سرسخت انگلستان بود، به منظور مشاوره در امور دینی و سیاسی به کربلا فراخواند. همچنین از مشاوره شخصیتهایی مانند [[سید ابوالقاسم کاشانی]]، [[سید محمدعلی شهرستانی]]، میرزا احمد خراسانی، فرزند [[آخوند خراسانی]] و فرزند خود محمدرضا در خیزش ضد استکباری استفاده کرد.<ref>محمد اصغری نژاد، میرزا محمدتقی شیرازی سروش استقلال، ص 68 ـ 7۲.</ref> در [[نیمه شعبان]] ۱۳۳۸ق، جنب صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]]، نزدیک باب سدره، مجلس جشنی در منزل [[سید ابوالقاسم کاشانی]] برگزار شد که بسیاری از بزرگان دینی، استادان حوزهها، رئیسان عشایر و مبارزان سیاسی در آن حضور یافتند. آنان درباره خیزش مسلحانه علیه استعمار به شور نشستند، اما چون به نظر مشترکی نرسیدند، دیدگاه میرزای محمدتقی شیرازی را جویا شدند. پنج نفری که با ایشان مذاکره کردند، از مفهوم سخنان میرزا چنین نتیجه گرفتند که به طور مسالمتآمیز استقلال عراق را از انگلستان مطالبه کنند و در غیر این صورت، به قیام مسلحانه روی آورند. شرکت کنندگان پس از پایان مذاکره، نزد [[ضریح قبر امام حسین(ع)|ضریح امام حسین(ع)]] رفته و با در دست گرفتن قرآن، برای وفاداری به پیمان خویش، سوگند یاد کردند؛ بدینگونه کربلا کانون مبارزه علیه متجاوزان انگلیس گردید. میرزا محمدتقی شیرازی در فتوای خود، مطالبه حقوق و حفظ آرامش و امنیت را بر مردم عراق واجب دانسته و در صورت امتناع انگستان از درخواستهای آنان، قوه دفاعی را جایز دانست.{{یادداشت|متن فتوا: مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهای خود، رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورت امتناع انگلستان از درخواستهای آنان، جایز است به قوه دفاعی روی آورند.}}<ref>عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، ص 379 ـ 392؛ گلشن ابرار، ج 1، ص 456؛ شیخ آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ص 263.</ref> | ||
*[[عبدالکریم حائری یزدی]]، در حوزه کربلا، بیشترین استفاده را از فاضل اردکانی برد، وی پس از دو سال به سامرا رفته و از استادانی مانند [[میرزا محمدتقی شیرازی]]، سید محمد فشارکی و [[فضلالله نوری]] بهره برد. عبدالکریم، یک سال نیز در [[نجف]] از [[آخوند خراسانی]] استفاده کرد؛ سپس به [[ایران|ایران]] بازگشت و چون با فضای آشفته سیاسی و جریانهای منجر به [[مشروطیت]] روبهرو گردید، زمینه را برای فعالیت علمی آماده ندید و بار دیگر به کربلا بازگشت. در این زمان، حوزه کربلا شکوه و رونق خود را از دست داده و جنبوجوش مدارس آن رو به افول رفته بود. وی برای تقویت حوزه کربلا، این شهر را برای برنامههای آموزشی و ترویجی خود برگزید و از این زمان به حائری ملقب شد. با حضور وی در جوار [[حائر]] حسینی، حوزه کربلا دوباره رونق گرفت. میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید شیعیان، احتیاطات خود را به وی ارجاع میداد؛ از این رو، پاسخگویی به مسائل شرعی و دینی را نیز عهدهدار گردید. در اواخر سال ۱۳۳۲ق. با شدت گرفتن سیاستهای استعماری، آشوبهایی در کربلا به وجود آمد. [[دولت عثمانی]] نیز به این شهر حمله برد، که موجب اختلافات فرقهای در این شهر گردید و آرامش و امنیت از کربلا رفت. در همین روزها، حائری به تقاضای اهالی [[اراک (شهر)|اراک]] به آن دیار رفت و به احیای حوزه علمیه این شهر پرداخت. او از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ق. به مدت هشت سال در این شهر بوده و در ۲۳ رجب سال ۱۳۴۰ق. به [[قم]] هجرت کرد و [[حوزه علمیه قم]] را پایهگذاری کرد.<ref>. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 27 ـ 37؛ فرزند نیکو برش، بررسی عملکرد سیاسی آیت الله حائری یزدی، ص 50 ـ 54؛ سعید عباسزاده، شیخ عبدالکریم حائری نگهبان بیدار، ص 37 ـ 41.</ref> | * [[عبدالکریم حائری یزدی]]، در حوزه کربلا، بیشترین استفاده را از فاضل اردکانی برد، وی پس از دو سال به سامرا رفته و از استادانی مانند [[میرزا محمدتقی شیرازی]]، سید محمد فشارکی و [[فضلالله نوری]] بهره برد. عبدالکریم، یک سال نیز در [[نجف]] از [[آخوند خراسانی]] استفاده کرد؛ سپس به [[ایران|ایران]] بازگشت و چون با فضای آشفته سیاسی و جریانهای منجر به [[مشروطیت]] روبهرو گردید، زمینه را برای فعالیت علمی آماده ندید و بار دیگر به کربلا بازگشت. در این زمان، حوزه کربلا شکوه و رونق خود را از دست داده و جنبوجوش مدارس آن رو به افول رفته بود. وی برای تقویت حوزه کربلا، این شهر را برای برنامههای آموزشی و ترویجی خود برگزید و از این زمان به حائری ملقب شد. با حضور وی در جوار [[حائر]] حسینی، حوزه کربلا دوباره رونق گرفت. میرزا محمدتقی شیرازی، مرجع تقلید شیعیان، احتیاطات خود را به وی ارجاع میداد؛ از این رو، پاسخگویی به مسائل شرعی و دینی را نیز عهدهدار گردید. در اواخر سال ۱۳۳۲ق. با شدت گرفتن سیاستهای استعماری، آشوبهایی در کربلا به وجود آمد. [[دولت عثمانی]] نیز به این شهر حمله برد، که موجب اختلافات فرقهای در این شهر گردید و آرامش و امنیت از کربلا رفت. در همین روزها، حائری به تقاضای اهالی [[اراک (شهر)|اراک]] به آن دیار رفت و به احیای حوزه علمیه این شهر پرداخت. او از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰ق. به مدت هشت سال در این شهر بوده و در ۲۳ رجب سال ۱۳۴۰ق. به [[قم]] هجرت کرد و [[حوزه علمیه قم]] را پایهگذاری کرد.<ref>. محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 27 ـ 37؛ فرزند نیکو برش، بررسی عملکرد سیاسی آیت الله حائری یزدی، ص 50 ـ 54؛ سعید عباسزاده، شیخ عبدالکریم حائری نگهبان بیدار، ص 37 ـ 41.</ref> | ||
==سده سیزدهم و چهاردم قمری== | ==سده سیزدهم و چهاردم قمری== | ||
سید حسین طباطبایی قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ق)، معروف به حاج آقا حسین قمی، در واکنش به اقدامات ضد مذهبی [[رضاخان]] و پس از [[قیام گوهرشاد]]، مدتی در [[تهران]] توقیف و در ۱۳۵۴ق. به [[عراق]] تبعید شد. از این پس، مرکز مرجعیت وی به [[کربلا]] انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با درگذشت [[میرزا محمدتقی شیرازی]] و هجرت [[عبدالکریم حائری]] به [[ایران|ایران]]، رو به رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فاضلان [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، از جمله میلانی، [[سید ابوالقاسم خویی]]، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس، به این شهر فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این افراد، حوزه کربلا، رونق گرفت. محمدعلی سرابی، سید زینالعابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویهای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. وی پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] به اقامت ۱۱ ساله خود در کربلا پایان داده، به نجف رفته و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref> | سید حسین طباطبایی قمی (۱۲۸۲–۱۳۶۶ق)، معروف به حاج آقا حسین قمی، در واکنش به اقدامات ضد مذهبی [[رضاخان]] و پس از [[قیام گوهرشاد]]، مدتی در [[تهران]] توقیف و در ۱۳۵۴ق. به [[عراق]] تبعید شد. از این پس، مرکز مرجعیت وی به [[کربلا]] انتقال یافت. از آنجا که حوزه کربلا با درگذشت [[میرزا محمدتقی شیرازی]] و هجرت [[عبدالکریم حائری]] به [[ایران|ایران]]، رو به رکود نهاده بود، قمی پس از استقرار در کربلا جمعی از فاضلان [[حوزه علمیه نجف|حوزه نجف]]، از جمله میلانی، [[سید ابوالقاسم خویی]]، سید صدرالدین جزایری، سید علی بهبهانی و میرزا مهدی شیرازی را برای تدریس، به این شهر فرا خواند. با اقدامات مؤثر قمی و همکاری این افراد، حوزه کربلا، رونق گرفت. محمدعلی سرابی، سید زینالعابدین کاشانی حائری، هادی حائری شیرازی، محمدحسین صدقی مازندرانی و محمدرضا جرقویهای اصفهانی از شاگردان او در کربلا بودند. وی پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] به اقامت ۱۱ ساله خود در کربلا پایان داده، به نجف رفته و مرجعیت عامه یافت.<ref>عباس حاجیان دشتی، عنصر فضیلت و تقوا، ص 15 و 16؛ محمدباقر پورامینی، آقاحسین قمی قامت قیام، ص 57 ـ 62؛ گلشن ابرار، ج 2، ص5۹۳.</ref> | ||
سید اسماعیل صدر (۱۲۵۸–۱۳۳۸ق)، در ۱۲۸۰ق. از شاگردان برجسته میرازی شیرازی در [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] بود. وی دو سال پس از درگذشت میرزای شیرازی، سامرا را ترک کرده و در کربلا ساکن شد. در پی این هجرت، بسیاری از عالمان و دانشوران، برخلاف تأکید سید اسماعیل صدر سامرا را به قصد اقامت در کربلا ترک کردند. گروههایی از طلاب علوم دینی، از نقاط دیگر نیز، به کربلا آمدند و حوزه کربلا رونق گرفت.<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 20 و 21.</ref> مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آلیاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، [[علی سیستانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی]]، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آلیاسین و [[سید عبدالحسین شرفالدین]].<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> صدر، در ۱۲ جمادیالاول ۱۳۳۸ق. درگذشت. پیکرش در کاظمین و در مقبره خانوادگی خاندان صدر دفن گردید. | سید اسماعیل صدر (۱۲۵۸–۱۳۳۸ق)، در ۱۲۸۰ق. از شاگردان برجسته میرازی شیرازی در [[نجف]] و [[سامراء|سامرا]] بود. وی دو سال پس از درگذشت میرزای شیرازی، سامرا را ترک کرده و در کربلا ساکن شد. در پی این هجرت، بسیاری از عالمان و دانشوران، برخلاف تأکید سید اسماعیل صدر سامرا را به قصد اقامت در کربلا ترک کردند. گروههایی از طلاب علوم دینی، از نقاط دیگر نیز، به کربلا آمدند و حوزه کربلا رونق گرفت.<ref name=":4">سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 20 و 21.</ref> مشهورترین شاگردان او در کربلا عبارتند از: سید حسین فشارکی اصفهانی حائری، عبدالحسین آلیاسین کاظمی، میرزا علی آقا شیرازی فرزند مجدد شیرازی، [[علی سیستانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی]]، سید محمدرضا کاشانی، میرزا محمدعلی هروی خراسانی، محمدهادی بیرجندی، محمدرضا آلیاسین و [[سید عبدالحسین شرفالدین]].<ref>سید کاظم حسینی حائری، زندگی و افکار شهید صدر، ص 25 و 26، گلشن ابرار، ج 3، ص 224؛ ریحانة الادب، ج 2، ص 244.</ref> صدر، در ۱۲ جمادیالاول ۱۳۳۸ق. درگذشت. پیکرش در کاظمین و در مقبره خانوادگی خاندان صدر دفن گردید.<ref name=":4" /> | ||
==سده چهاردهم قمری== | ==سده چهاردهم قمری== | ||
برخی از عالمان سده چهاردهم قمری کربلا عبارتند از: | برخی از عالمان سده چهاردهم قمری کربلا عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}}*[[میرزا مهدی شیرازی]] (۱۳۰۴–۱۳۸۰ه)، از بزرگان فقه و اصول و از تربیت یافتگان مکتب [[میرزا محمدتقی شیرازی]] است که حلقه درسی فقه و اصول وی در بخشهای گوناگون در صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] بوده و پس از آن، به تالار [[میرزای شیرازی]] در جنوب شرقی صحن انتقال یافت. این حوزه، از پررونقترین حوزههای کربلا بود و تا هنگام درگذشت وی، برقرار بود. | ||
*[[میرزا مهدی شیرازی]] (۱۳۰۴–۱۳۸۰ه)، از بزرگان فقه و اصول و از تربیت یافتگان مکتب [[میرزا محمدتقی شیرازی]] است که حلقه درسی فقه و اصول وی در بخشهای گوناگون در صحن [[آستان مقدس امام حسین(ع)|حرم امام حسین(ع)]] بوده و پس از آن، به تالار [[میرزای شیرازی]] در جنوب شرقی صحن انتقال یافت. این حوزه، از پررونقترین حوزههای کربلا بود و تا هنگام درگذشت وی، برقرار بود. | |||
*میرزا هادی خراسانی (۱۲۹۷–۱۳۶۸ق)، از فقیهان و متکلمان شیعه و شاگرد [[میرزا محمدتقی شیرازی]] است، که در ایوان میرزا موسی، واقع در شمال صحن حرم امام حسین(ع) حوزه درس تشکیل داده بود. | *میرزا هادی خراسانی (۱۲۹۷–۱۳۶۸ق)، از فقیهان و متکلمان شیعه و شاگرد [[میرزا محمدتقی شیرازی]] است، که در ایوان میرزا موسی، واقع در شمال صحن حرم امام حسین(ع) حوزه درس تشکیل داده بود. | ||
*سید عبدالحسن طباطبایی حائری (م.۱۳۶۳ق)، معروف به حجت، از نوادگان [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] است، که در زینبیه بالای دالان و در زمستان، درون تالار، جلسه درس فقه و اصول برقرار کرد و نیز هنگام تابستان، در ایوان شمالی و گاهی در ایوان جنوبی تالار یاد شده، در صبح و پس از نماز مغرب و عشاء درس او برقرار بوده است. | *سید عبدالحسن طباطبایی حائری (م.۱۳۶۳ق)، معروف به حجت، از نوادگان [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] است، که در زینبیه بالای دالان و در زمستان، درون تالار، جلسه درس فقه و اصول برقرار کرد و نیز هنگام تابستان، در ایوان شمالی و گاهی در ایوان جنوبی تالار یاد شده، در صبح و پس از نماز مغرب و عشاء درس او برقرار بوده است. | ||
*سید محمدرضا قزوینی (م.۱۳۴۸ق) و برادرش سید ابراهیم قزوینی (م.۱۳۶۰ق)، در ضلع جنوبی صحن [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|حرم حضرت عباس(ع)]]، حوزه درس برقرار کرده بودند. | *سید محمدرضا قزوینی (م.۱۳۴۸ق) و برادرش سید ابراهیم قزوینی (م.۱۳۶۰ق)، در ضلع جنوبی صحن [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|حرم حضرت عباس(ع)]]، حوزه درس برقرار کرده بودند. | ||
*محمدعلی سیبویه یزدی (م.۱۳۹۱ق)، در ضلع غربی صحن حضرت عباس(ع) درس خود را برقرار میکرد. | *محمدعلی سیبویه یزدی (م.۱۳۹۱ق)، در ضلع غربی صحن حضرت عباس(ع) درس خود را برقرار میکرد. | ||
*سید محمدصالح قزوینی (م.۱۳۷۵ق) از نوادگان سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابط است که در ضلع جنوب غربی صحن حضرت عباس(ع)، به تدریس مشغول بود. | *سید محمدصالح قزوینی (م.۱۳۷۵ق) از نوادگان سید ابراهیم قزوینی، صاحب ضوابط است که در ضلع جنوب غربی صحن حضرت عباس (ع)، به تدریس مشغول بود. | ||
*سید محمدعلی خیرالدین (م.۱۳۹۴ه)، از شاگردان [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[میرزای نائینی]] بود، که در ضلع جنوب شرقی این صحن، سطوح عالی و خارج فقه و اصول تدریس میکرد.{{پایان}}برخی از دیگر فقیهان و استادان متأخر کربلا عبارتند از: سید اسدالله اصفهانی، [[سید ابوالقاسم خوئی]]، علی شاهرودی، یوسف شاهرودی بیارجمندی، [[سید محمدهادی میلانی]]، محمدرضا اصفهانی، سید علی بهبهانی، سید صدرالدین جزائری، محمدتقی معرفت، محمدعلی سرابی، محمدجواد خراسانی، هادی شیرازی حائری، محمد خطیب، سید محمد شیرازی، سید کاظم مدرسی، محمد شاهرودی، مهدی قمی، مرتضی آشتیانی، سید محسن جلالی، [[سید محمد صدر]] و سید زینالعابدین کاشانی نام برد.<ref>. سید علیرضا سید کباری، حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، ص 274 و 275؛ دائرة المعارف تشیع، ج 3، ص 305 ـ 306؛ نقباء البشر، ج 3، ص 1051؛ مجله حوزه، ش 78، ص 129 ـ 132؛ دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 68.</ref> | *سید محمدعلی خیرالدین (م.۱۳۹۴ه)، از شاگردان [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[میرزای نائینی]] بود، که در ضلع جنوب شرقی این صحن، سطوح عالی و خارج فقه و اصول تدریس میکرد.{{پایان}}برخی از دیگر فقیهان و استادان متأخر کربلا عبارتند از: سید اسدالله اصفهانی، [[سید ابوالقاسم خوئی]]، علی شاهرودی، یوسف شاهرودی بیارجمندی، [[سید محمدهادی میلانی]]، محمدرضا اصفهانی، سید علی بهبهانی، سید صدرالدین جزائری، محمدتقی معرفت، محمدعلی سرابی، محمدجواد خراسانی، هادی شیرازی حائری، محمد خطیب، سید محمد شیرازی، سید کاظم مدرسی، محمد شاهرودی، مهدی قمی، مرتضی آشتیانی، سید محسن جلالی، [[سید محمد صدر]] و سید زینالعابدین کاشانی نام برد.<ref>. سید علیرضا سید کباری، حوزههای علمیه شیعه در گستره جهان، ص 274 و 275؛ دائرة المعارف تشیع، ج 3، ص 305 ـ 306؛ نقباء البشر، ج 3، ص 1051؛ مجله حوزه، ش 78، ص 129 ـ 132؛ دائرة المعارف تشیع، ج 2، ص 68.</ref> | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۴: | ||
* آل حجت: از نسل [[سید محمد مجاهد طباطبایی]]، فرزند سید علی طباطبایی، معروف به [[صاحب ریاض]] هستند. عدهای از افراد این خاندان در کربلا، مرجع تقلید بودهاند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۶۲.</ref> | * آل حجت: از نسل [[سید محمد مجاهد طباطبایی]]، فرزند سید علی طباطبایی، معروف به [[صاحب ریاض]] هستند. عدهای از افراد این خاندان در کربلا، مرجع تقلید بودهاند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۶۲.</ref> | ||
* آل زینی: سرسلسله آنان سید زینالدین، فرزند سید علی حسنی حسینی است که در ۱۱۷۳ق. کربلا را محل سکونت خود برگزید. بزرگان این خاندان، خادمی [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] را عهدهدار بودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۷۶.</ref> | * آل زینی: سرسلسله آنان سید زینالدین، فرزند سید علی حسنی حسینی است که در ۱۱۷۳ق. کربلا را محل سکونت خود برگزید. بزرگان این خاندان، خادمی [[آستان مقدس امام حسین(ع)|آستان امام حسین(ع)]] را عهدهدار بودند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص ۱۷۶.</ref> | ||
* آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم و مبارزهاند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینیاند، که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاستهاند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ق. است.<ref>تراث کربلا، ص 149.</ref> | * آل قزوینی: تباری گسترده و اهل علم و مبارزهاند. این طایفه از نسل سید محمدعلی موسوی قزوینیاند، که دانشمندان بسیاری از میانشان برخاستهاند. اولین فرد از آنان که به کربلا هجرت کرد، سید باقر موسوی قزوینی به سال ۱۱۸۵ق. است.<ref name=":4">تراث کربلا، ص 149.</ref> | ||
* آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از [[جبل عامل]] به کربلا مهاجرت کردهاند. نسب آنها به [[شیخ بهایی]] میرسد. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (م.۱۱۸۳ق) است. | * آل فتونی: در اوایل سده دوازدهم قمری از [[جبل عامل]] به کربلا مهاجرت کردهاند. نسب آنها به [[شیخ بهایی]] میرسد. سر سلسله آنان محمدتقی، فرزند بهاءالدین فتونی حائری (م.۱۱۸۳ق) است.<ref name=":4" /> | ||
* آل کشمیری: از نسل [[امام رضا(ع)]] بوده، در زمینههای علمی، سیاسی و اجتماعی فعال بودهاند. [[سید مرتضی حائری کشمیری]] (م.۱۳۵۰ق) عارف شیعی و سید محمد حائری، عالم مبارز در [[انقلاب عراق]]، در زمره این خاندان هستند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref> | * آل کشمیری: از نسل [[امام رضا(ع)]] بوده، در زمینههای علمی، سیاسی و اجتماعی فعال بودهاند. [[سید مرتضی حائری کشمیری]] (م.۱۳۵۰ق) عارف شیعی و سید محمد حائری، عالم مبارز در [[انقلاب عراق]]، در زمره این خاندان هستند.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 209.</ref> | ||
* آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل [[سید ابراهیم مجاب]] بوده، و در طریق راویان [[شیعه]]، اسامی برخی عالمان این خاندان دیده میشود. آنان خادمی [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] را نیز بر عهده داشتهاند. شهید ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (م.۱۱۵۵ق) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref> | * آل نصرالله: سادات موسوی و از نسل [[سید ابراهیم مجاب]] بوده، و در طریق راویان [[شیعه]]، اسامی برخی عالمان این خاندان دیده میشود. آنان خادمی [[آستان مقدس حضرت عباس(ع)|آستان حضرت عباس(ع)]] را نیز بر عهده داشتهاند. شهید ابوالفتح سید نصرالله حسینی موسوی (م.۱۱۵۵ق) از از این خاندان است.<ref>دائرة المعارف تشیع، ج 1، ص 224؛ شهداء الفضیله، ص 215 ـ 219.</ref> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۴۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{منابع}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۸: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||