در حال ویرایش سید محسن اعرجی
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۴]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | ||
[[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | |||
| | |||
| | |||
| | |||
| | |||
}} | |||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
سید محسن اعرجی، فرزند سید حسن بن مرتضی، که به حسینی، کاظمی، | سید محسن اعرجی، فرزند سید حسن بن مرتضی، که به حسینی، کاظمی، بغدادی و «مقدس کاظمی» نیز معروف بود،<ref name=":2">ريحانة االدب، ج5 ،ص236.</ref> در سال ۱۱۳۰ق. در [[بغداد]] به دنیا آمد.<ref>معارف الرجال، ج2 ،ص171.</ref> پدرش روحانی و مادرش علویه بود.<ref>گلشن ابرار، ج5 ،ص174.</ref> | ||
==تبار== | ==تبار== | ||
خاندان اعرجی یا آل اعرجی، یکی از خاندانهای برجسته و بزرگ [[شیعه]] شمرده شده است. نسب این خاندان به عبیدالله اعرج، فرزند حسین اصغر، پسر [[امام سجاد(ع)]] میرسد. حسین اصغر، از محدثان و عالمان دوره خود بوده و از عمهاش [[فاطمه بنت الحسن(ع)|فاطمه]]، دختر [[امام حسن(ع)]] و برادر خود، [[امام باقر(ع)]] حدیث نقل کرده است. او دارای چهر پسر بوده و مستجاب الدعوه خوانده شده است. وی در [[مدینه]] درگذشته و در قبرستان [[بقیع]] به دفن شد.<ref>گلشن ابرار، ج5 ،ص173؛ به نقل از: سید جعفر اعرجی، مناهل الغرب فی انساب العرب، ص500.</ref> عبیدالله اعرج، جد اعلای آل اعرج، یکی از فرزندان حسین اصغر بوده و به دلیل لنگ بودن یکی از پاهایش به اعرج مشهور شد.<ref>گلشن ابرار، ج5 ،ص174 و 175.</ref> | خاندان اعرجی یا آل اعرجی، یکی از خاندانهای برجسته و بزرگ [[شیعه]] شمرده شده است. نسب این خاندان به عبیدالله اعرج، فرزند حسین اصغر، پسر [[امام سجاد(ع)]] میرسد. حسین اصغر، از محدثان و عالمان دوره خود بوده و از عمهاش [[فاطمه بنت الحسن(ع)|فاطمه]]، دختر [[امام حسن(ع)]] و برادر خود، [[امام باقر(ع)]] حدیث نقل کرده است. او دارای چهر پسر بوده و مستجاب الدعوه خوانده شده است. وی در [[مدینه]] درگذشته و در قبرستان [[بقیع]] به دفن شد.<ref>گلشن ابرار، ج5 ،ص173؛ به نقل از: سید جعفر اعرجی، مناهل الغرب فی انساب العرب، ص500.</ref> عبیدالله اعرج، جد اعلای آل اعرج، یکی از فرزندان حسین اصغر بوده و به دلیل لنگ بودن یکی از پاهایش به اعرج مشهور شد.<ref>گلشن ابرار، ج5 ،ص174 و 175.</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
سید محسن، در نوجوانی در [[بغداد]] ، در کار تجارت بود. او در کنار تجارت، تدریس ادبیات عرب را آغاز کرده و تا | سید محسن، در نوجوانی در [[بغداد]] ، در کار تجارت بود. او در کنار تجارت، تدریس ادبیات عرب را آغاز کرده و تا نزديک چهل سالگی به این کار ادامه داد؛ سپس برای آموختن علوم دینی، به [[نجف]] کوچ کرده و از استادان آن حوزه بهره برد؛<ref name=":0">معارف الرجال، ج2 ،ص172.</ref> برخی از آنها عبارتند از: | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|2}} | ||
* [[جعفر کاشف الغطاء]]؛ | * [[جعفر کاشف الغطاء]]؛ | ||
* [[سید محمدباقر بهبهانی]]؛<ref name=":0" /> | * [[سید محمدباقر بهبهانی]]؛<ref name=":0" /> | ||
* [[سید مهدی بحرالعلوم طباطبائی]]؛ <ref>روضات الجنات، ج6 ،ص104.</ref> | * [[سید مهدی بحرالعلوم طباطبائی]]؛ <ref>روضات الجنات، ج6 ،ص104.</ref> | ||
* سلیمان بن معتوق العاملی؛ | * سلیمان بن معتوق العاملی؛ | ||
* [[سید صدرالدین قمی]].<ref name=":1"> | * [[سید صدرالدین قمی]].<ref name=":1">ريحانة الادب، ج5 ،ص236.</ref> | ||
* {{پایان}} | * {{پایان}} | ||
وی از [[میرزای قمی]]،<ref name=":1" /> مؤلف کتاب قوانین الاصول، سلیمان بن معتوق<ref name=":0" /> و جعفر | وی از [[میرزای قمی]]،<ref name=":1" /> مؤلف کتاب قوانین الاصول، سلیمان بن معتوق<ref name=":0" /> و جعفر کاشفالغطاء اجازه روایی داشته است. | ||
طلاب بسياري از تدریس وی بهره بردهاند، که برخی از آنها عبارتند از: | |||
{{ستون-شروع|2}} | |||
* [[سید محمدباقر شفتی]] (رشتی)؛<ref>معارف الرجال، ج۲، ص۱۹۶.</ref> | |||
* عبدالحسین اعسم؛ | |||
* [[سید محمدباقر شفتی]] (رشتی)؛<ref>معارف الرجال، ج۲، ص۱۹۶.</ref> | * [[محمدابراهیم کلباسی]]؛<ref name=":0" /> | ||
* عبدالحسین اعسم؛ | * [[سید صدرالدین عاملی]]؛ | ||
* [[محمدابراهیم کلباسی]]؛<ref name=":0" /> | |||
* [[سید صدرالدین عاملی]]؛ | |||
* [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله شبر کاظمی]].<ref name=":1" /> | * [[سید عبدالله شبر|سید عبدالله شبر کاظمی]].<ref name=":1" /> | ||
* {{پایان}} | * {{پایان}} | ||
خط ۴۹: | خط ۳۵: | ||
*برخی از آثار او به این شرح است: | *برخی از آثار او به این شرح است: | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|2}} | ||
*وسائل الشیعه الی احکام الشریعه؛ | *وسائل الشیعه الی احکام الشریعه؛ | ||
*ارجوزة فی الفقه؛ | *ارجوزة فی الفقه؛ | ||
خط ۵۸: | خط ۴۵: | ||
*حاشیه بر وافیه ملاعبدالله تونی؛ | *حاشیه بر وافیه ملاعبدالله تونی؛ | ||
*الوافی فی شرح الوافیه؛ | *الوافی فی شرح الوافیه؛ | ||
* | *سلالة الالجتهاد فی الفقه؛ | ||
*عدة الرجال؛ | *عدة الرجال؛ | ||
*فوائد الرجال؛ | *فوائد الرجال؛ | ||
خط ۶۶: | خط ۵۳: | ||
*{{پایان}} | *{{پایان}} | ||
مشهورترین و بهترین | مشهورترین و بهترین تأليف او را وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، دانسته و بخش کتاب القضای آن را، یکی از بهترین آثار، در این موضوع معرفی کردهاند.<ref name=":2" /> سید محسن اعرجی، ادیب و شاعر نيز بوده و اشعاری در مرثیه [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] سروده و دیوان شعر وی، یکی دیگر از آثار اوست. وی قصیدهای درباره [[امام علی(ع)]] سروده که به «قصیده دالیه» معروف شده است. به گفته نوه سید محسن اعرجی، سید حیدر کاظمی، امام علی(ع) به خواب روضهخوانی که برای مجلس روضه دعوت کرده بود آمده و به او سفارش کرده بود قصیده دالیه سید محسن بغدادی را بخواند.{{یادداشت}}<ref>20 .گلشن ابرار، ج5 ،ص180؛ به نقل از: سید محسن اعرجی، وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص964.</ref> | ||
==ویژگیها== | == ویژگیها == | ||
====مقام معنوی==== | ==== مقام معنوی ==== | ||
استاد او [[سید جعفر کاشفالغطاء]]، همواره در نماز به او اقتدا میکرد. سید محسن، نماز را طولانی میخواند. وقتی استادش از او خواست در جماعت رعایت حال ضعیفان را بکند، سید محسن در پاسخ، خود را ضعیفتر از همه دانست. کاشف الغطاء در جواب، به خدا قسم خورد که قوّت ایمان سید محسن اعرجی از قوت شیر بالاتر است.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص178؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref> کاشف الغطاء در سفری که به [[ | استاد او [[سید جعفر کاشفالغطاء]]، همواره در نماز به او اقتدا میکرد. سید محسن، نماز را طولانی میخواند. وقتی استادش از او خواست در جماعت رعایت حال ضعیفان را بکند، سید محسن در پاسخ، خود را ضعیفتر از همه دانست. کاشف الغطاء در جواب، به خدا قسم خورد که قوّت ایمان سید محسن اعرجی از قوت شیر بالاتر است.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص178؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref> کاشف الغطاء در سفری که به [[ايران|ایران]]، در گفتگو با [[فتحعلی شاه قاجار]]، گفته «اشهد ان علیا ولی الله» را در اذان کافی ندانسته و سفارش کرد در اذان به ولایت، امامت و خلافت [[امام علی(ع)]] شهادت داده شود؛ زیرا به باور وی، سید محسن اعرجی نیز ولی خداست.<ref>وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، چاپ سنگی، مقدمه، ص3.</ref> | ||
====احترام به استاد==== | ==== احترام به استاد ==== | ||
سيد محسن، به استادان خود بسیار احترام مىگذاشته و در برابر آنها فروتن بود. به گفته [[محمدحسن آلياسين]] (۱۳۰۸ ق)، سيد محسن هر روز كه عبادات و اذكار روزمره خود را به پایان میرساند، به محل سكونت استادش، جعفر كاشفالغطاء رفته و برايش دعا کرده، سپس به خانه خود بازمىگشت. او بر اين كار مداومت داشته و حتى هنگامى كه كاشفالغطاء به [[ايران]] سفر کرده و در [[نجف]] نبود، اين كار را انجام مىداد.<ref>گلشن ابرار، ج3 ،ص۱۸۰؛ به نقل از: وسائل الشیعه الی احکام الشریعه، ص950.</ref> | |||
====سادهزیستی==== | ==== سادهزیستی ==== | ||
سید محسن را دارای زندگی زاهدانه دانستهاند. وی در دوران تحصیل شمعدان نداشته و شمع را روی خشت یا کلوخی میگذاشت.<ref name=":2" /> | |||
او وضع مالی خوبی نداشت، با این همه، هر هدیه و پولی را نپذیرفته و اگر بر پایه مصالحی میپذیرفت، به نیازمندان میبخشید. برای نمونه، او هدیهای که فتحعلی شاه برایش فرستاده بود را نپذیرفت.<ref name=":3">گلشن ابرار، ج٣، ص١٧٨و١٧٩؛ به نقل از: وسائلالشيعه الى احكام الشريعه، ص٩۵٢.</ref> | |||
==== | ==== ظلمستیزی ==== | ||
فتحعلى شاه چهارصد تومان به وسيله ملاباشى براى سيد محسن اعرجى فرستاد. ملاباشى به درب منزل سيد محسن آمد. فرزند سيد محسن درب را باز كرد. او سراغ سيد محسن را گرفت و گفت: بگوييد چهارصد تومان هديه از طرف فتحعلى شاه قاجار آوردهام. سيد محسن او را به حضور نپذيرفت. ملاباشى كه بسيار متعجب شده بود، به دنبال راهى بود تا هر طور شده، هديه را به سيد محسن بدهد؛ آنقدر صبر كرد تا سيد محسن براى نماز از خانه خارج شد. وقتى سيد محسن، ملاباشى را ديد، گفت: مرا با اموال سلطان چه كار است؟ ملاباشى گفت: اين اموال مال فقراست؛ نه مال شما. سيد محسن با اشاره به حاج مشكى گفت: اين آقا وكيل فقراست. ملاباشى چهارصد تومان را به حاج مشكى داد و از زبان سيد محسن روى كاغذ نوشت: «هديه سلطان فتحعلى شاه قاجار به دستم رسيد. خداوند ملكش را پايدار گرداند» . وقتى كاغذ را به سيد دادند تا مهر كند، سيد محسن به شدت ناراحت شد و به ملاباشى گفت: دروغ مىگويى! تو هم از عمال اويى! آيا من براى دوام سلطنت ظالمى دعا مىكنم و آنگاه دستور داد بنويسيد: چهار صدتومان از طرف فتحعلى شاه واصل، به فقرا اهدا گرديد.<ref name=":3" /> | |||
== | ==== بخشندگی ==== | ||
رسيدگى به فقرا و نيازمندان يكى ديگر از ويژگىهاى سيد محسن اعرجى بود. او در حد توان به نيازمندان كمك مىكرد و از اين امر مهم غافل نمىشد. زينالعابدين سلماسى مىگويد: | |||
==پانوشت== | پدرم ميرزا ابراهيم طبقى خرما به وسيله يكى از خادمانش براى سيد محسن فرستاد. وقتى خادم بازگشت، گفت: طبق خرما را به منزل سيد محسن بردم؛ امّا او به خادمش گفت كه آن را براى يك خانواده فقير ببرد. پدرم طبقى ديگر براى او فرستاد و سيد محسن آن را به خانواده ديگرى هديه كرد. پدرم براى بار سوم طبقى خرما فرستاد و گفت: به سيد محسن بگو: راضى نيستم كه اين را به كسى هديه كنى. سيد محسن از اين پيام ناراحت شد و آن طبق را نيز به فقيرى هديه داد.<ref name=":3" /> | ||
<br /> | |||
== پانوشت == | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = مقاله | | پیش از لینک = مقاله | ||
| منبع = شخصیت معنوی سید محسن اعرجی، | | منبع = شخصیت معنوی سید محسن اعرجی، | ||
| پس از لینک = سید مجید حسنزاده، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز | | پس از لینک = سید مجید حسنزاده، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره پانزدهم و شانزدهم، تابستان و پاییز 1392، ص159 | ||
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1322/1/159 | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1322/1/159 | ||
}} | }} | ||
'''ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب'''،محمدعلی مدرس تبریزی، کتابفروشی خیام، تهران، ۱۳۶۹ش. | |||
'''معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء'''، محمد حرزالدین، تحقیق محمدحسین حرزالدین، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۵ق. | |||
'''روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات'''، میرزا محمد باقر موسوی، مکتبة الاسماعیلیان، قم، بیتا. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||