در حال ویرایش صفویان

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.

نسخهٔ فعلی متن شما
خط ۱: خط ۱:
'''صفویان'''، دودمانی [[شیعه|شیعه‌مذهب]]، که بین سال‌های ۹۰۷ تا ۱۱۳۵ق. بر [[ایران]] حکومت می‌کردند و به دلیل اختلافاتشان با حکومت عثمانی حج‌گزاری ایرانیان در برخی سال‌های حکومت آنها با مشکل روبه‌رو می‌شد.
===دوران صفویه===
 
در دوران صفویه، اختلاف‌های سیاسی ایران و عثمانی، در حج‌گزاری ایرانیان اثر فراوان داشت. مسیر حج ایرانیان از سرزمین‌های زیر نظر دولت عثمانی می‌گذشت و سفر آنان به قلمرو دشمن، به ویژه هنگامی که آتش نبرد میان دو دولت برافروخته بود، با موانع و مشکلاتی روبه‌رو می‌شد. گزارش‌ها حاکی از تعطیلی حج به دلیل‌های سیاسی در برخی سال‌ها بوده است؛ از جمله به سال۱۰۴۷ق؛ که نبرد صفوی با عثمانی جریان داشت، ایرانیان به فرمان سلطان عثمانی مراد چهارم (حک: ۱۰۳۲–۱۰۴۹ق) از مکه اخراج و برای چند سال از حج‌گزاری بازداشته شدند.<ref>منائح الکرم، ج4، ص181-182.</ref> [[شاه عباس صفوی]] (حک: ۹۹۵–۱۰۳۸ق) که حج‌گزاری ایرانیان را عامل سرازیر شدن پول بسیار به کشور دشمن می‌دید، سفر حج را مدتی ممنوع کرد.<ref>سفرنامه کروسینسکی، ص25؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1037.</ref> جز این موارد، گزارش‌های مشخصی درباره قطع شدن حج ایرانیان در دوران صفویه در دست نیست. دولت عثمانی برای حفظ وجهه دینی خود به عنوان [[خادم حرمین]]، از ممنوع کردن حج ایرانیان پرهیز می‌کرد. اما با توجه به روابط ایران و عثمانی در این دوران، می‌توان حدس زد که حج‌گزاری ایرانیان در زمانی که دو دولت در نبرد بوده‌اند، متوقف یا سخت محدود بوده است. توقف حج ایرانیان و مشکلات آن‌ها را از نامه‌های دو دولت عثمانی و صفوی می‌توان دریافت. در این نامه‌ها به مشکلات حج ایرانیان و بسته بودن راه آنان اشاره و رسیدن به صلح برای آسایش حاجیان ضروری دانسته شده است.<ref>اسناد و مکاتبات سیاسی ایران از سال 1038 تا 1105، ص29؛ شاه طهماسب صفوی، ص203-237؛ نک: از شیخ صفی تا شاه صفی، ص213.</ref> هنگامی که دولت ایران و عثمانی در صلح به سر می‌بردند، حج‌گزاری ایرانیان با آزادی و گستردگی بیشتر انجام می‌شده است. گزارش‌هایی از سفر پر شمار ایرانیان در برخی سال‌ها و نیز سفر افراد، به ویژه بزرگان دولت صفوی ودانشوران شیعی و سکونت شماری از آنان در مکه و مدینه، در دوران صفویه در دست است.<ref>منائح الکرم، ج5، ص256، 265؛ وقایع السنین، ص553؛ صفویه در عرصه دین، ج2، ص844-850؛ خلاصة التواریخ، ج1، ص313، 440، 811؛ تذکرة تحفه سامی، ص33.</ref>
صفویان با خانواده‌های شرفای شیعه [[مدینه]] روابط خوبی داشتند؛ ولی درباره رابطه آنها با [[حاکمان مکه]] گزارش‌های گوناگونی در دست است.
 
== تأثیر اختلاف ایران و عثمانی در حج‌گزاری ایرانیان ==
در دوران صفویه، اختلاف‌های سیاسی ایران و عثمانی، در حج‌گزاری ایرانیان اثر فراوان داشت. مسیر حج ایرانیان از سرزمین‌های زیر نظر دولت عثمانی می‌گذشت و سفر آنان به قلمرو دشمن، به ویژه هنگامی که آتش نبرد میان دو دولت برافروخته بود، با موانع و مشکلاتی روبه‌رو می‌شد. گزارش‌ها حاکی از تعطیلی حج به دلیل‌های سیاسی در برخی سال‌ها بوده است؛ از جمله به سال۱۰۴۷ق؛ که نبرد صفوی با عثمانی جریان داشت، ایرانیان به فرمان سلطان عثمانی مراد چهارم (حک: ۱۰۳۲–۱۰۴۹ق) از مکه اخراج و برای چند سال از حج‌گزاری بازداشته شدند.<ref>منائح الکرم، ج4، ص181-182.</ref>
 
[[شاه عباس صفوی]] (حک: ۹۹۵–۱۰۳۸ق) که حج‌گزاری ایرانیان را عامل سرازیر شدن پول بسیار به کشور دشمن می‌دید، سفر حج را مدتی ممنوع کرد.<ref>سفرنامه کروسینسکی، ص25؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1037.</ref> جز این موارد، گزارش‌های مشخصی درباره قطع شدن حج ایرانیان در دوران صفویه در دست نیست.  
 
دولت عثمانی برای حفظ وجهه دینی خود به عنوان [[خادم حرمین]]، از ممنوع کردن حج ایرانیان پرهیز می‌کرد. اما با توجه به روابط ایران و عثمانی در این دوران، می‌توان حدس زد که حج‌گزاری ایرانیان در زمانی که دو دولت در نبرد بوده‌اند، متوقف یا سخت محدود بوده است. توقف حج ایرانیان و مشکلات آن‌ها را از نامه‌های دو دولت عثمانی و صفوی می‌توان دریافت. در این نامه‌ها به مشکلات حج ایرانیان و بسته بودن راه آنان اشاره و رسیدن به صلح برای آسایش حاجیان ضروری دانسته شده است.<ref>اسناد و مکاتبات سیاسی ایران از سال 1038 تا 1105، ص29؛ شاه طهماسب صفوی، ص203-237؛ نک: از شیخ صفی تا شاه صفی، ص213.</ref>  
 
هنگامی که دولت ایران و عثمانی در صلح به سر می‌بردند، حج‌گزاری ایرانیان با آزادی و گستردگی بیشتر انجام می‌شده است. گزارش‌هایی از سفر پر شمار ایرانیان در برخی سال‌ها و نیز سفر افراد، به ویژه بزرگان دولت صفوی ودانشوران شیعی و [[مجاوران ایرانی در مدینه و مکه|سکونت شماری از آنان در مکه و مدینه]]، در دوران صفویه در دست است.<ref>منائح الکرم، ج5، ص256، 265؛ وقایع السنین، ص553؛ صفویه در عرصه دین، ج2، ص844-850؛ خلاصة التواریخ، ج1، ص313، 440، 811؛ تذکرة تحفه سامی، ص33.</ref>
 
== رابطه صفویان با حاکمان مکه ==
درباره رابطه دولت صفوی با حاکمان مکه نیز گزارش‌های گونه‌گون در دست است. خبر اعلان جشن و پایکوبی شریف مکه به مناسبت پیروزی سلطان عثمانی بر شاه تهماسب صفوی (۹۴۱ و ۹۴۲ق) در منابع آمده است.<ref>نیل المنی، ج2، ص582، 609.</ref> اما گزارش‌هایی نیز در زمینه ارتباط خوب دولت صفوی با اشراف مکه یافت می‌شود. نامه‌ای که شاه عباس دوم (حک: ۱۰۵۲–۱۰۷۷ق) به شریف مکه نوشته و در آن به بهبود روابط خود با اشراف مکه اشاره کرده، نشانه‌ای از این روابط است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص70-71.</ref> نیز گزارش پذیرایی شایان توجه شریف مکه از بزرگان حکومت صفوی حاضر در کاروان حج ایرانی در سال ۱۱۱۱ق. بدبینی و ناخرسندی شماری از تاریخ‌نگاران سنی را برانگیخته است.<ref>منائح الکرم، ج5، ص255-256.</ref>
درباره رابطه دولت صفوی با حاکمان مکه نیز گزارش‌های گونه‌گون در دست است. خبر اعلان جشن و پایکوبی شریف مکه به مناسبت پیروزی سلطان عثمانی بر شاه تهماسب صفوی (۹۴۱ و ۹۴۲ق) در منابع آمده است.<ref>نیل المنی، ج2، ص582، 609.</ref> اما گزارش‌هایی نیز در زمینه ارتباط خوب دولت صفوی با اشراف مکه یافت می‌شود. نامه‌ای که شاه عباس دوم (حک: ۱۰۵۲–۱۰۷۷ق) به شریف مکه نوشته و در آن به بهبود روابط خود با اشراف مکه اشاره کرده، نشانه‌ای از این روابط است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص70-71.</ref> نیز گزارش پذیرایی شایان توجه شریف مکه از بزرگان حکومت صفوی حاضر در کاروان حج ایرانی در سال ۱۱۱۱ق. بدبینی و ناخرسندی شماری از تاریخ‌نگاران سنی را برانگیخته است.<ref>منائح الکرم، ج5، ص255-256.</ref>
 
آنچه در زمینه روابط صفویان با حجاز می‌دانیم، رابطه خوب دولت صفوی با خانواده‌های شرفای شیعه مدینه، به ویژه از دوران شاه عباس کبیر (۹۹۶–۱۰۳۸ق) است. از این خاندان‌ها اشراف بنو شدقم بودند که شماری از ایشان در دوران صفویه به ایران آمدند و مورد احترام شاهان صفوی قرار گرفتند. این دسته از شرفا با آمدن به ایران، افزون بر فراگیری علوم نزد دانشوران ایران، با دربار شاهان ارتباط می‌یافتند و هدایای بسیار دریافت می‌کردند و موقت یا دائم در ایران سکونت می‌یافتند. موقوفه بزرگی که در دوران شاه عباس کبیر به سادات مدینه اختصاص یافت و شامل نیمی از اجاره دکان‌ها، کاروانسراها و حمام در میدان نقش جهان [[اصفهان]] بود، نشانه دلبستگی صفویان به سادات مدینه است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص76-77؛ مهاجران آل ابوطالب، ص146، 646-647.</ref>
====== صفویان و خاندان‌ شرفای مدینه ======
احساسات ضد ایرانی در میان مردم و دانشوران حجاز در آن دوران بیشتر بود و چنان‌که خواهیم دید، همین به کشته شدن برخی ایرانیان در مکه انجامید. نویسندگان کتاب‌های تاریخ مکه نیز در این دوران از این‌گونه احساسات دور نماندند و در آثار خود، اشارات فراوان به نبردهای دولت عثمانی با ایرانیان کردند و داستان‌های دروغین درباره صفویان نقل نمودند و به شایعات ضد ایرانی و احساسات ضد شیعی دامن زدند.<ref>نک: الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص277-281.</ref> در همین فضای ضد صفوی بود که میر ویس افغانی در اواخر دوران صفویان توانست از دانشوران مکه بر ضد صفویان شیعه فتوا بگیرد و به حمله خود به اصفهان مشروعیت بخشد.<ref>جهانگشای نادری، ص447-448؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1048؛ انقراض سلسله صفویه، ص76.</ref>
دولت صفوی با خانواده‌های شرفای شیعه مدینه، به ویژه از دوران شاه عباس کبیر (۹۹۶–۱۰۳۸ق) روابطی دوستانه داشت. از این خاندان‌ها [[اشراف بنو شدقم]] بودند که شماری از ایشان در دوران صفویه به ایران آمدند و مورد احترام شاهان صفوی قرار گرفتند. این دسته از شرفا با آمدن به ایران، افزون بر فراگیری علوم نزد دانشوران ایران، با دربار شاهان ارتباط می‌یافتند و هدایای بسیار دریافت می‌کردند و موقت یا دائم در ایران سکونت می‌یافتند. موقوفه بزرگی که در دوران شاه عباس کبیر به سادات مدینه اختصاص یافت و شامل نیمی از اجاره دکان‌ها، کاروانسراها و حمام در میدان نقش جهان [[اصفهان]] بود، نشانه دلبستگی صفویان به سادات مدینه است.<ref>مقالات تاریخی، دفتر11، ص76-77؛ مهاجران آل ابوطالب، ص146، 646-647.</ref>
 
== احساسات ضد ایرانی در مکه ==
احساسات ضد ایرانی در میان مردم و علمای حجاز در آن دوران بیشتر بود و چنان‌که خواهیم دید، همین به کشته شدن برخی ایرانیان در مکه انجامید. نویسندگان کتاب‌های تاریخ مکه نیز در این دوران از این‌گونه احساسات دور نماندند و در آثار خود، اشارات فراوان به نبردهای دولت عثمانی با ایرانیان کردند و داستان‌های دروغین درباره صفویان نقل نمودند و به شایعات ضد ایرانی و احساسات ضد شیعی دامن زدند.<ref>نک: الاعلام باعلام بیت الله الحرام، ص277-281.</ref> در همین فضای ضد صفوی بود که میر ویس افغانی در اواخر دوران صفویان توانست از علمای مکه بر ضد صفویان شیعه فتوا بگیرد و به حمله خود به اصفهان مشروعیت بخشد.<ref>جهانگشای نادری، ص447-448؛ تاریخ منتظم ناصری، ج2، ص1048؛ انقراض سلسله صفویه، ص76.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۲۷: خط ۱۱:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/8027
  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/8027
  | عنوان = ایران
  | عنوان = ایران
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
  | نویسنده = کامران محمدحسینی
}}
}}
لطفاً توجه داشته‌باشید که همهٔ مشارکت‌ها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفته‌می‌شوند (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد می‌کنید که خودتان این را نوشته‌اید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیش‌تر ویکی حج:حق تکثیر را ببینید). کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)