در حال ویرایش محراب
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[ | <br />{{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۲۳]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363 }} | ||
[[ | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
<br /> | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
محراب از | محراب از حرب،{{یادداشت}} بر وزن مِفعال، اسم آلت برای مبالغه است.<ref name=":0">قبلهنمای مسجد محراب، فصلنامه مطالعات اسلامی، شماره ۳۵، به نقل از لسان العرب، ذیل کلمه حرب.</ref> این واژه، به معانی جای ایستادن امام جماعت در مسجد،<ref name=":1">کتاب العین، ج۳، ص۲۱۴.</ref> اتاق،<ref>کتاب العین، ج۳، ص۲۱۴؛ جمهرة اللغة، ج۱، ص۲۷۵؛ الصحاح، ج۱، ص۱۰۸.</ref> صدر مجلس، بهترین بخش از اتاق،<ref name=":2">جمهرة اللغة، ج۱، ص۲۷۵؛ الصحاح، ج۱، ص۱۰۸.</ref> محل نشستن پادشاه،<ref name=":4">المحیط فی اللغة، ج۳، ص۸۵.</ref> قصر،<ref name=":3">لسان العرب، ج۱، ص۳۰۵.</ref> پناهگاه شیر<ref name=":4" /> و گردن حیوان<ref name=":1" /> آمده است. فراهیدی لغتشناس، محاریب [[بنیاسرائیل]] را مسجدهای آنها دانسته که برای [[نماز]] در آنها گرد میآمدند.<ref name=":1" /> برخی نیز، محراب را در آیه {{قلم رنگ|سبز|فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ}}، مسجد معنا کردهاند.<ref>الصحاح، ج۱، ص۱۰۹.</ref> واژه محراب، به عنوان صفت برای «رجل»، به معنای مرد شجاع و جنگاور نیز به کار رفته است.<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۸.</ref> برخی، محراب را مکان رفیع و مجلس شریف معرفی کرده و علت نامگذاری آن را این دانستهاند که از مکان شریف دفاع شده و برای به دست آوردنش جنگ میشود.<ref>فقه اللغة، ص۳۲۹.</ref> برخی نیز، یکی از معانی محراب را بالاترین اتاق در خانه و بالاترین مکان در مسجد دانستهاند.<ref name=":3" /> | ||
}}، مسجد معنا کردهاند.<ref>الصحاح، ج۱، ص۱۰۹.</ref> واژه محراب، به عنوان صفت برای «رجل»، به معنای مرد شجاع و جنگاور نیز به کار رفته است.<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۸.</ref> برخی، محراب را مکان رفیع و مجلس شریف معرفی کرده و علت نامگذاری آن را این دانستهاند که از مکان شریف دفاع شده و برای به دست آوردنش جنگ میشود.<ref>فقه اللغة، ص۳۲۹.</ref> برخی نیز، یکی از معانی محراب را بالاترین اتاق در خانه و بالاترین مکان در مسجد دانستهاند.<ref name=":3" /> | |||
==چیستی== | |||
محراب، جايى در مسجدها و معبدها است كه براى نماز و عبادت ساخته شده و در مسجدها، امام جماعت در آن مکان، به [[نماز]] مىايستد. محراب، حالت فرورفتگى در ديوار داشته و داراى قوس و طاق است. این سازه، با كاشىكارى، نقش و نگار، تذهيب، آیههای قرآن و نامهای خدا تزیین شده است. محراب، در عبادتهاى گروهی، مركز توجه نمازگزاران است.<ref>فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص39.</ref> | |||
==علت نامگذاری== | ==علت نامگذاری== | ||
به باور برخی واژهشناسان، محراب را به این نام خواندهاند، زیرا محل | به باور برخی واژهشناسان، محراب را به این نام خواندهاند، زیرا محل ستيز امام جماعت با شيطان و هواى نفس است.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ص۲۲۵؛ مجمعالبحرین، ذیل واژه حرب.</ref> به باور برخی دیگر، انسان در محراب، بايد «حريب» باشد. حریب، کسی است که مالی که با آن زندگی میگذراند از او گرفته باشند؛<ref>کتاب العین، ج۳، ص۲۱۳.</ref> از این رو، انسان در محراب، بدون اشتغالات دنیایی و پريشانى انديشه میایستد. شماری بر این باورند كه محراب در اصل به معناى صدر مجلس در خانه است؛ از یان رو صدر مسجد را هم محراب گفتهاند.<ref name=":2" /> گروهی بر عکس بر آنند که محراب در اصل در مورد صدر مسجد به کار رفته، سپس صدر اتاق را هم محراب نامیدهاند.<ref>مجموعه مقالات همايش معمارى مسجد، ج ٢، ص ٢۶٨؛ به نقل از المفردات فی غریب القرآن، ص۱۱۰.</ref> امام خمينى نيز فرموده است: | ||
«مساجد، سنگرهاى اسلام است. محراب، حرب است. اينها سنگرند براى اسلام. <sup>٢</sup> | |||
گفته شده محراب، محلی است که پادشاه در آن تنها شده، خلوت میکند؛ از این رو، به محراب مسجد که امام جماعت در آن خلوت کرده و از مردم دور میشود محراب گفتهاند.<ref>لسان العرب، ج۱، ص۳۰۶.</ref> | |||
==پیشینه== | |||
[[مسجدالنبی(ص)|مسجد النبی(ص)]]، حتی تا زمان خلفا، جایی به نام محراب نداشته است. به عقیده برخی، عمر بن عبدالعزیز نخستین کسی است که در مسجد، محراب ساخته است.<ref>مجموعه مقالات همايش معمارى مسجد، ج ٢، ص ٢۶٨؛ وفاءالوفاء، ج۱، ص۳۳۹.</ref> | |||
در هنر مسلمان، اهميت ويژه اى به معمارى محراب در مساجد داده مىشود و صنعتكاران، شاهكار صنعت خود را در محراب نشان مىدهند و گاهى سنگهاى قيمتى در آن به كار مىرود كه سراسر محراب را مىپوشاند. معروف ترين محرابها توسط به سلاطين عثمانى در مدينه و در حرم مطهر نبى گرامى ايجاد شدند. <sup>٣</sup>محراب، «سندگويايى از نهايت استعداد هنر هنرمندان مسلمان و مجموعهاى از بسيارى هنرها و خلاقيتها، از گچ برى تا خط و كاشى كارى و ديگر رشتههاى هنر تزينيى است. به يقين، هنرمندان مسلمان، با ايمان و مخلص، نيك آگاه بودهاند كه محراب را چونان درى گشوده شده به بهشت، در پيش چشم نماز گزاران بر پا نمايند و تزيين كنند» . <sup>۴</sup> | |||
در برخى زيارتگاهها، محرابهاى خاصى كه پيشينهاى مقدس و خاطره آميز دارد، مورد توجه زائران قرار مىگيرند و براى نماز خواندن در آنها يا تبرك به اين گونه آثار باقى مانده از قرون گذشته، اهتمام و علاقه نشان مىدهند؛ مانند محراب حرم پيامبر (ص) در مسجد النبى (مدينه) يا محراب مسجد كوفه كه محل عبادت و ضربت خوردن حضرت امير (ع) در آن جاست و يا محراب تهجد در مسجد النبى كه محل نماز شب حضرت رسول (ص) بوده است. محرابى كه كنار منبر پيامبر و معروف به «محراب سليمانى» است، در سال ٩٧۴ قمرى ساخته شده است. <sup>۵</sup> | |||
در كتابهاى مربوط به تاريخ بناها و معمارى مسلمين، به تصوير صدها محراب بر مىخوريم كه در مناطقى همچون مدينه، عراق، فلسطين، سوريه، اردن، تركيه، ايران و. . وجود دارندو نمايانگر هنر مسلمين در مكانهاى مقدس و زيارتى مىباشند. | |||
در | |||
<br /> | |||
==در روایات== | |||
<br /> | |||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{برگرفتگی | {{برگرفتگی | ||
| پیش از لینک = مقاله | | پیش از لینک = مقاله | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
| پس از لینک = جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۳۹ | | پس از لینک = جواد محدثی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره هجدهم، بهار ۱۳۹۳، ص۳۹ | ||
| لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/39 | | لینک = http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1365/1/39 | ||
}} | }}'''قبلهنمای مسجد، محراب'''، عباسعلی تفضلی، فصلنامه مطالعات اسلامی، بهار و تابستان ۱۳۷۶، شماره ۳۵ و ۳۶ (۳۵). | ||
'''مجموعه مقالات همایش معماری مسجد: گذشته، حال، آینده'''، دانشگاه هنر، تهران، ۱۳۷۸ش. | |||
'''وفاءالوفاء'''، نورالدین علی بن احمد سمهودی، دارالکتب العلمیه، بیروت. | |||
'''مفردات ألفاظ القرآن'''، راغب اصفهانى، دار القلم، بيروت، 1412ق. | |||
'''فقه اللغة'''، عبدالملك بن محمد ثعالبى، تصحیح و تحقیق جمال طلبه، دار الكتب العلمية، بيروت، 1414ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} |