در حال ویرایش مرقد
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مرقد'''، به مدفن [[امامان(ع)]]، عالمان و شهیدان گفته شده است. | |||
'''مرقد'''، به معنای جای دفن، به مدفن [[امامان(ع)]]، عالمان و شهیدان گفته شده است. بر سر در مزار بزرگان دین یا روی ضریح آنها، بیشتر از واژه مرقد یا مدفن استفاده شده است؛ مانند [[مرقد حضرت هود(ع)]] در [[قبرستان وادی السلام|وادی السلام]] و [[مرقد کمیل بن زیاد نخعی|مرقد کمیل بن زیاد]]. واژه مرقد، واژهای عربی، به معنای جای خواب است، که به باور برخی، به علت شباهت خواب و مرگ به معنای قبر نیز به کار رفته است. | |||
==واژهشناسی== | ==واژهشناسی== | ||
مرقد، واژهای عربی و جمع آن مراقد است،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> که به معنای جای خواب<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476</ref> و قبر<ref>تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> به کار میرود. ریشه این واژه «ر، ق، د» بوده<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476؛ معجم | مرقد، واژهای عربی و جمع آن مراقد است،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> که به معنای جای خواب<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476</ref> و قبر<ref>تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> به کار میرود. ریشه این واژه «ر، ق، د» بوده<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵؛ الصحاح، ج2، ص476؛ معجم مقاييس اللغه، ج2 ؛ ص428؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> و معنای اصلی آن را خواب دانستهاند.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428.</ref> برخی، به کار رفتن مرقد به معنای قبر را به این علت دانستهاند که خواب شبیه مرگ است.<ref>تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴.</ref> برخی دیگر، ریشه مرقد را به معنای استقرار و خواب در حالت مشکلات و سختیها یا خواب همراه با استراحت دانسته و درباره مرقد گفتهاند گویی مُرده از سختیها و مشکلات زندگی دنیا رها شده، استراحت و استقرار را برگزیده و در قبر خوابیده است.<ref>التحقیق، ج۴، ص۱۹۴.</ref> | ||
واژه «رقاد»، که از همین ریشه گرفته شده، به خواب،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> خواب شبانه،<ref>کتاب العین، ج۵، ص۱۱۵؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴؛ لمحیط فی اللغة، ج۵، ص۳۴۵</ref> و خواب اندک و خوش<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲؛ مفردات الفاظ قرآن، ج۲، ص۱۰۰.</ref> معنا شده است. واژه دیگر این ریشه، «رقدة» است، که معنای آن، کُما ذکر شده است.{{یادداشت|الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة؛ و الهمدة: السکتة؛ و | واژه «رقاد»، که از همین ریشه گرفته شده، به خواب،<ref>جمهرة اللغة، ج۲، ص۶۳۵.</ref> خواب شبانه،<ref>کتاب العین، ج۵، ص۱۱۵؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴؛ لمحیط فی اللغة، ج۵، ص۳۴۵</ref> و خواب اندک و خوش<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۶۲؛ مفردات الفاظ قرآن، ج۲، ص۱۰۰.</ref> معنا شده است. واژه دیگر این ریشه، «رقدة» است، که معنای آن، کُما ذکر شده است.{{یادداشت|الرقْدة: هَمْدةُ ما بین الدُّنیا و الآخرة؛ و الهمدة: السکتة؛ و السَّكْتَةُ: أن يكون الإِنسان كأنه مُلْقًى كالنائم، ثم يَغُطُّ من غير نومٍ، و لا يُحِسُّ إذا حُس. }}<ref>کتاب العین، ج۵، ص۱۱۵؛ تهذیب اللغة، ج۹، ص۴۴؛ لسان العرب، ج۳، ص۱۸۳؛ فقه اللغة ؛ ص163. ر.ک : ذیل واژههای الهمدة و السکتة.</ref> برخی از مشتقات این ریشه، به معنای اقامت کردن نیز به کار رفته{{یادداشت|أَرْقَدَ الرَّجُل بالأرض، إذا أقام بها؛ أَرْقَد بالمکان: أقام به.}}<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428؛ الصحاح، ج۲، ص۴۷۶.</ref> و برخی، معنای اقامت کردن را، برگرفته از معنای اصلی آن، یعنی خوابیدن، دانستهاند.<ref>معجم مقاييس اللغه، ج2، ص428.</ref> واژه مرقد، درباره کسانی که در رستاخیز از گورهای خود برمیخیزند،<ref name=":0">فرهنگنامه زیارت، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۱۸، ص42.</ref> در آیه{{قلم رنگ|سبز|یا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا}}{{یادداشت|اى واى چه كسی از خوابگاهمان ما را برانگيخت؟!}}<ref name=":1">سوره یس، آیه ۵٢؛ مفردات الفاظ قرآن، ج۲، ص۱۰۰.</ref> | ||
و واژه رقود، درباره [[اصحاب کهف]]، در آیه{{قلم رنگ|سبز|وَ تَحسَبُهُم أیقَاظاً وَ هُم رُقُودٌ}}{{یادداشت|و گمان میکنی بیدارند، در حالی که خوابیدهاند.}} به کار رفته است. | |||
==در زیارتگاهها== | ==در زیارتگاهها== | ||
مرقد به معنای جای دفن بوده و به مدفن [[امامان(ع)]]، عالمان و شهیدان گفته میشود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت نیز میگویند. بر سر در حرمهای امامزادگان، بزرگان دین یا روی ضریح آنان، بیشتر از واژه مرقد یا مدفن استفاده شده است؛ مانند [[مرقد حضرت هود(ع)]] و [[مرقد حضرت صالح(ع)]] در [[قبرستان | مرقد به معنای جای دفن بوده و به مدفن [[امامان(ع)]]، عالمان و شهیدان گفته میشود؛ همچنان که به آن، مضجع، مزار، آستان و تربت نیز میگویند. بر سر در حرمهای امامزادگان، بزرگان دین یا روی ضریح آنان، بیشتر از واژه مرقد یا مدفن استفاده شده است؛ مانند [[مرقد حضرت هود(ع)]] و [[مرقد حضرت صالح(ع)]] در [[قبرستان وادی السلام|وادی السلام]]، [[مرقد کمیل بن زیاد نخعی|مرقد کمیل بن زیاد]] و [[مرقد میثم تمار]].<ref name=":0" /> | ||
==پانوشت== | ==پانوشت== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۲۶: | خط ۲۳: | ||
* '''تهذیب اللغة'''، محمد بن احمد ازهری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق. | * '''تهذیب اللغة'''، محمد بن احمد ازهری، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق. | ||
* '''جمهرة اللغة'''، محمد بن حسن ابن درید، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م. | * '''جمهرة اللغة'''، محمد بن حسن ابن درید، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۹۸۸م. | ||
* '''فقه اللغة'''، | * '''فقه اللغة'''، عبدالملك بن محمد ثعالبى، دار الكتب العلمية، بيروت، 1414ق. | ||
* '''کتاب العین'''، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ ه.ق. | * '''کتاب العین'''، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ ه.ق. | ||
* '''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق. | * '''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق. | ||
* '''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق. | * '''الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة'''، اسماعیل بن حماد جوهری، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق. | ||
* '''المحیط فی اللغة'''، اسماعیل بن عباد صاحب، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق. | * '''المحیط فی اللغة'''، اسماعیل بن عباد صاحب، عالم الکتب، بیروت، ۱۴۱۴ق. | ||
* '''معجم | * '''معجم مقاييس اللغة'''، ابن فارس، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404ق. | ||
* '''مفردات ألفاظ القرآن'''، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دار القلم، بیروت، ۱۴۱۲ق. | * '''مفردات ألفاظ القرآن'''، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دار القلم، بیروت، ۱۴۱۲ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] |