در حال ویرایش مرقد نوح بن دراج
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۸]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad }} | |||
{{جعبه اطلاعات بنای مذهبی | {{جعبه اطلاعات بنای مذهبی | ||
| عنوان = | | عنوان = | ||
خط ۱۷: | خط ۱۹: | ||
| سبک = | | سبک = | ||
| بازسازی =گسترش حرم در زمان حاضر | | بازسازی =گسترش حرم در زمان حاضر | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
مرقد نوح بن دَرّاج، یکی از زیارتگاهای شیعیان | مرقد نوح بن دَرّاج، یکی از زیارتگاهای شیعیان است که در [[ناحیه الطف الجریه]]، در اطراف [[شهر کربلا]] قرار دارد که از مرکز شهر کربلا، پانزده کیلومتر فاصله دارد و [[قبر سید اخرس]]، نواده [[امام کاظم(ع)]] در نزدیکی آن واقع شده است. | ||
این مرقد متعلق به ابوایوب نوح بن ابیالصبیح درّاج نخعی کوفی، معروف به امام نوح | این مرقد به شکل مربع بوده که هر ضلع آن حدود هفده متر است. این مرقد متعلق به ابوایوب نوح بن ابیالصبیح درّاج نخعی کوفی، معروف به امام نوح است. | ||
نوح یکی از اصحاب ائمه(ع) و جزء راویان امامان معصوم به شمار میرود که به امر قضاوت استغال داشته؛ فرزند او [[ایوب بن نوح]]، که از ثقات محدثان به شمار میآید و از اصحاب ائمه(ع) بوده است. | نوح یکی از اصحاب ائمه(ع) و جزء راویان امامان معصوم به شمار میرود که به امر قضاوت استغال داشته؛ فرزند او [[ایوب بن نوح]]، که از ثقات محدثان به شمار میآید و از اصحاب ائمه(ع) بوده است. | ||
==موقعیت جغرافیایی== | |||
مرقد و زیارتگاه نوح بن دَرّاج، اطراف [[شهر کربلا]] و در اراضی [[قبیله آل مسعود]]، میان نخلستانهای اطراف یکی از شاخههای رودخانه حسینیه در منطقه ابیتر، در [[ناحیه الطف الجریه]] قرار دارد. | |||
این مرقد، از مرکز شهر کربلا، پانزده کیلومتر فاصله دارد و در نزدیکی آن، [[قبر سید اخرس]]، نواده [[امام کاظم(ع)]] واقع است که نیای سادات خاندان [[آل خرسان|آل خَرسان]] است. | |||
===بنای زیارتگاه=== | |||
ساختمان زیارتگاه، مربع شکل و ابعاد هر ضلع آن، حدود هفده متر و ارتفاع آن، نزدیک به ٣/6 متر و دارای یک صحن روبازِ داخلی است. | |||
[[پرونده:183.jpg|بندانگشتی|قبر نوح بن دراج]] | |||
ورودی بنا در جانب شمال واقع شده است که با دری، به اتاق مرقد متصل میشود. بالای ورودی، طاقی به عرض ١/4 متر و ارتفاع ٢/4 متر، با آجر ساخته شده و دو طرف آن، دو منارچه، به ارتفاع نزدیک یک متر قرار گرفته است. | |||
ورودی مرقد، به اتاقی دایره شکل، متصل است که قطر آن چهار متر و وسط آن، ضریحی از جنس چوب، به رنگ مشکی، به ابعاد ٢/5 * ٢/5 متر قرار دارد که آثار کهنگی و فرسودگی، در آن دیده میشود. بالای این اتاق، گنبدی قیفی شکل، به قطر 5/5 متر ساخته شده که ارتفاع آن از سطح زمین، حدود شش متر است. مقابل ساختمان زیارتگاه، صحنی به ابعاد ١٧* ١٣ متر وجود دارد. به تازگی، برای گسترش حرم، کارهایی انجام شده که هزینه آن را خادم مرقد، نصر مهدی النشمی مسعودی پذیرفته است. <ref>مراقد المعارف، ج٢، صص ٣5٠ و ٣5١؛مرقدها و مکانهای زیارتی کربلا، صص ١٠٩ و ١١٠.</ref> | |||
==معرفی نوح== | ==معرفی نوح== | ||
نام نوح، [[ابوایوب نوح بن ابیالصبیح درّاج|ابوایوب نوح]] بن ابیالصبیح [[درّاج بن ابیعلی عبدالله|درّاج]] بن ابیعلی عبدالله نخعی کوفی است که میان اعراب روستاهای اطراف | نام نوح، [[ابوایوب نوح بن ابیالصبیح درّاج|ابوایوب نوح]] بن ابیالصبیح [[درّاج بن ابیعلی عبدالله|درّاج]] بن ابیعلی عبدالله نخعی کوفی است که میان اعراب روستاهای اطراف کربلا، به «امام نوح» معروف بوده و به غیر آن، شناخته نمیشود. <ref>مرقدها و مکانهای زیارتی کربلا، ص١٠6.</ref> | ||
نوح، یکی از چهار فرزند درّاج است که خود و برادرانش، به قضاوت رسیدند. درّاج از افراد غیرعرب است که به [[کوفه]] و [[بصره]] هجرت کرد و در آنجا، به کشاورزی پرداخت. ازاینرو آنان را «نَبط» و «انباط» نامیدند. بنابراین نوح از موالی است که به اعتبار وابستگیاش به قبیله «[[قبیله نخع|نَخَع]]»، نخعی نامیده میشود. <ref>تهذیب الکمال، ج١٩، ص١٧٢.</ref> | |||
برادرش، [[جمیل بن درّاج]]، از راویان موثق و از نویسندگانِ صاحب اصل روایی، در قرن دوم هجری است که از دو امام هفتم و هشتم، روایت کرده است. <ref>رجال النجاشی، ص١٢6.</ref> فرزندش، [[ایوب بن نوح]]، از دیگر راویان موثق شیعه است که چهار امام (از [[امام رضا(ع)]] تا [[امام حسن عسکری(ع)]]) را درک کرده و نماینده [[امام هادی(ع)]] و امام حسن عسکری(ع) بوده است. <ref>رجال النجاشی، ص١02.</ref> | |||
[[نجاشی]] او را از شیعیانی به شمار آورده است که تشیع خود را پنهان میداشتند. <ref>رجال النجاشی، ص١٢6.</ref> اما در کتب تراجم و رجال اهلسنت، او را از شاگردان [[ابوحنیفه]]، [[ابنشبرمه]] و [[ابنابیلیلی]] خواندهاند و حتی او را در شمار طبقات حنفیه یاد کرده و نوشتهاند که او به آرای ابنابیلیلی متمایل بود و با اینکه نابینا بود، در زمان [[هارونالرشید]]، قضاوت کوفه و سپس قضاوت ناحیه شرقی [[بغداد]] را پذیرفت. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣٢؛تهذیب الکمال، ج١٩، ص١٧١ و ١٧٢.</ref> | |||
برخی مقام علمی و دقت ادبی او را در قضاوت، از استادش ابنابیلیلی یا ابنشبرمه، بالاتر دانسته و در ستایش او گفتهاند: «نزدیک بود که از سخن نادرست گامها بلغزد، اگر نوح بن درّاج آن را جبران نمیکرد». <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣٢.</ref> برخی تصریح کردهاند که نوح، قضاوت ناحیه شرقی بغداد را تا زمان درگذشت، به عهده داشت. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣٢.</ref> | |||
==طبقه و منزلت روایی نوح== | |||
او از اصحاب امام صادق(ع) و از راویان طبقه هشتم بوده و از کسانی، چون عبدالله بن شبرمه، [[سلیمان اعمش]]، [[اسماعیل بن ابیخالد]]، [[سعد بن طریف]]، [[محمد بن عبدالرحمن|محمد]] بن عبدالرحمن بن ابیلیلی، [[هشام بن عروه]] و ابوحنیفه، روایت کرده است. | |||
[[عباد بن یعقوب]]، برادرش جمیل بن درّاج، [[ابنابیعمیر]]، [[اسماعیل بن موسی فزاری سدی|اسماعیل بن موسی فزاری سُدّی]] و [[ابونعیم ضرار بن صرد|ابونُعَیم ضرار بن صُرد]] نیز از وی، روایت کردهاند. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣١؛تهذیب الکمال، ج١٩، ص١٧٠.</ref> | |||
درباره منزلت رواییاش، کسانی چون [[محمد بن عبدالله بن نمیر|محمد بن عبدالله بن نُمیر]]، [[شیخ طوسی]]، علامه و [[میرداماد]]، به وثاقت و اعتبار روایات وی، گواهی دادهاند. [[ابوزرعه]] و [[ابنعدی]]، احادیث او را قابل نوشتن و بدون اشکال دانستهاند. اما [[ابوداوود]]، [[یحیی بن معین]]، [[ابراهیم جوزجانی]]، [[دارقطنی]]، [[نسائی]]، [[ذهبی]]، [[ابنحجر]] و [[جزائری]]، در کتاب [[حاوی الاقوال]]، وی را ضعیف، غیر موثق، کذاب، متروک الحدیث یا منکر الحدیث خواندهاند. | |||
او | شماری از احادیث وی، در منابع روایی شیعه آمده است و اندکی از آنها، در منابع حدیثی و تراجم اهلسنت، به چشم میخورد. <ref>ر. ک: المستدرک علی الصحیحین، ج٣، ص١٧١؛تهذیب الاحکام، ج6، ص٣١٠ و ج٩، ص٢٨6.</ref> از او روایت شده است که [[پیامبر اکرم(ص)]] خطاب به [[عمار یاسر]] فرمود: «آفرین بر پاک و پاکیزه شده». <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣١؛تحفة الاحوذی، المبارکفوری، ج١٠، ص٢٩٨.</ref> | ||
حاکم نیز از وی نقل میکند که [[امام حسن بن علی(ع)]] در پاسخ به کسی که گفته بود: «آغاز اذان گفتن، از رؤیای عبدالله بن زید بن عاصم بوده است»، فرمود: «منزلت اذان، بالاتر از این است. [[جبرئیل]] اذان را دو فصل دو فصل در آسمان گفت و آن را به پیامبر(ص) آموخت و اقامه را یک فصل یک فصل گفت و به پیامبر(ص) آموخت». <ref>المستدرک علی الصحیحین، ج٣، ص١٧١.</ref> | |||
==مذهب نوح== | |||
او در | نجاشی هنگامی که به معرفی برادر نوح، یعنی جمیل بن درّاج میپردازد، چنین میگوید: «نوح بن درّاج، یکی از عالمان و محدثان شیعه است. ولی او باور خویش را به ولایت و مکتب تشیع، آشکار نمیکرد و به تعبیر رساتر، [[تقیه]] مینمود». <ref>رجال النجاشی، ص١٢6.</ref> | ||
شیخ [[کشی]] در این زمینه مینویسد: استادم [[محمد بن مسعود عیاشی]] گفت: «از استادم [[ابوجعفر حمدان بن احمد کوفی]]، درباره شان و جایگاه نوح پرسیدم». پاسخ داد: «او یکی از دانشوران فرزانه شیعی و قاضی کوفه بود. به او گفتند: چرا داخل دستگاه عباسیان شدی؟ در پاسخ گفت: من داخل حکومت نشدم و به منصب قضا تن ندادم، مگر اینکه روزی از برادرم جمیل پرسیدم: چرا در مسجد برای نماز حضور پیدا نمیکنی؟ او گفت: چون من حتی لباس مناسبی که به مسجد بیایم، ندارم». <ref>اختیار معرفة الرجال، ض ٢١6.</ref> | |||
===تشیع نوح در روایات=== | |||
برخی از روایات، نشان گویایی از تشیع نوح بن درّاج و باور وی به مکتب [[اهلبیت(ع)]] است؛ چنانکه [[شیخ صدوق]] در داستان زیر، بدان اشاره کرده است: | |||
دشمنان [[امام کاظم(ع)]]، نزد هارون عباسی، علیه آن حضرت، دروغپراکنی میکردند؛ بهگونهای که ترس از دستدادن تاج و تخت، سراسر وجود هارون را فراگرفت. بدینسبب روزی حضرت موسی بن جعفر(ع) را نزد خود طلبید. در آغاز، رفتار زشت و نامناسبی از وی سر زد و در حالیکه سرشار از کین و حسد بود، رو به امام کرد و گفت: «چرا شما اهلبیت (فرزندان علی(ع)) ادعا میکنید که از پیامبر(ص) ارث میبرید؛ در حالیکه با وجود عمو (عباس)، پسرعمو (علی(ع)) از ارث محروم میشود. زمانی که رسول خدا(ص) از دنیا رفت، [[ابوطالب]] از دنیا رفته بود. ولی عباس، عموی پیامبر(ص)، زنده بود. پس میراث پیامبر باید به عمویش برسد؛ نه به علی که فرزند ابوطالب است. امام(ع) در پاسخ فرمود: «مرا از پاسخ معافدار و از مسائل دیگر پرسش کن». هارون گفت: «هرگز این را نمیپذیرم؛ مگر اینکه پاسخ مرا بدهی». | |||
آنگاه امام(ع) فرمود: «از [[علی بن ابیطالب(ع)]] نقل شده است که اگر فرزند صلبی شخص متوفا، چه دختر و چه پسر، زنده باشند، با وجود آنان، کسی از متوفا ارث نمیبرد؛ مگر پدر و مادر و زن یا شوهر، و با وجود فرزندان علی، برای عمو، ارث ثابت نیست. در [[قرآن]]، ارثبردن عمو با وجود فرزندان، بیان نشده است. بلکه این مطلب نادرست را [[ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[بنیامیه]] گفتهاند و سخن آنان، مبنای صحیحی ندارد و از رسول خدا(ص) در اینباره روایتی نرسیده است. اما عالمان فرزانهای هستند که سخن علی(ع) را قبول دارند و بدین نظر فتوا میدهند و قضاوت میکنند و دیدگاه ابوبکر و عمر و بنیامیه را مردود و باطل میدانند. | |||
آنگاه امام کاظم(ع)، دیدگاه نوح بن درّاج را بیان کرد و فرمود: «نوح در این مسئله، برابر با کلام حضرت علی(ع) قضاوت کرده است؛ در حالیکه تو او را به عنوان قاضی بصره و کوفه، منصوب کردهای». در اینجا بود که هارون، جمعی از عالمان و قاضیان، مانند [[ابراهیم مدنی]]، [[فضیل بن عیاض]] و [[سفیان ثوری]] را فراخواند و آنان گواهی دادند که حضرت علی(ع) در این مسئله، چنین فرموده است. هارون پرسید: «پس چرا شما طبق این نظر قضاوت نمیکنید؟» آنان یک صدا گفتند: | |||
«ما میترسیم. ولی نوح بن درّاج، ترسی ندارد و انسان شجاعی است». <ref>عیون اخبار الرضا(ع)، الشیخ الصدوق، ج١، صص ١5٩ و ١64.</ref> | |||
===دقتنظر در قضاوت=== | |||
همچنین [[خطیب بغدادی]]، داستانی نقل کرده که نشاندهنده دقتنظر نوح بن درّاج در قضاوت است. او از «[[ابوزید عمر بن شبه]]»، روایت کرده است که روزی، قاضی ابنابیلیلی حکمی صادر کرد و نوح بن درّاج که در مجلس حاضر بود، به او هشدار داد. ابنابیلیلی نیز در حکم خود اندیشید و از آن بازگشت. | |||
ابنشبرمه در اینباره چنین سروده است: کادت تزلّ بها من حالق قدم. نزدیک بود که پای قاضی بلغزد. ولی نوح بن دراج از این کار جلوگیری کرد. نوح هنگامی که لغزش قاضی را مشاهده کرد، توانست از معدن حکمت خویش، آن را تصحیح نماید. | |||
میگویند که صاحب قضاوت اشتباه، قاضی ابنشبرمه بود؛ نه ابنابیلیلی. موضوع نیز اینگونه بوده است که مردی ادعا کرد نخسلتانی برای وی است و شهودی نیز آورد و آنان گواهی دادند که نخلستان از آنِ اوست. ابنشبرمه از آنان پرسید: «چند نخل، در آن نخلستان وجود دارد؟» آنان گفتند: «نمیدانیم». پس ابنشبرمه، شهادت آنان را نپذیرفت. نوح رو به او کرد و گفت: «تو در این مسجد، سی سال است که قضاوت میکنی و هنوز نمیدانی که در آن، چند ستون است»! قاضی چون این را شنید، به مدعی گفت: «شهود خود را دوباره فراخوان». سپس حکم کرد که آن نخلستان، به او بازگردد. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، صص4٣١ و 4٣٢.</ref> | |||
==وفات== | |||
مورخان، وفات نوح بن درّاج را به سال ١٨٢ه. ق، در بغداد نوشتهاند. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣5؛تهذیب الکمال، ج١٩، ص١٧٢.</ref> | مورخان، وفات نوح بن درّاج را به سال ١٨٢ه. ق، در بغداد نوشتهاند. <ref>تاریخ بغداد، ج١5، ص4٣5؛تهذیب الکمال، ج١٩، ص١٧٢.</ref> | ||
== | ==ایوب فرزند نوح== | ||
نوح بن دراج، فرزندی به نام ایوب داشت که از ثقات محدثان به شمار میآید و علمای رجال شیعه، از وی تجلیل کردهاند. | |||
===اساتید=== | |||
ایوب بن نوح، از ابنابیعمیر، [[عبدالله بن سنان]]، [[عبدالله بن مسکان]]، [[حریز بن عبدالله]]، [[حسن بن علی الوشاء]]، [[حسن بن محبوب]]، [[حسین بن عثمان]]، [[صفوان بن یحیی]]، [[علی بن نعمان رازی]] و محمد بن سنان، روایت کرده است. | |||
===شاگردان=== | |||
از وی نیز، محمد بن [[علی بن محبوب قمی]]، [[احمد بن محمد بن خالد برقی قمی]]، [[سعد بن عبدالله قمی]]، [[عبدالله بن جعفر حمیری]]، محمد بن عبدالله بن جعفر حمیری، [[ابنفضال|حسن بن علی بن فضّال]]، [[محمد بن حسن صفار قمی]]، [[ابان بن عثمان]] و [[علی بن مهزیار اهوازی]]، روایت کردهاند. <ref>معجم رجال الحدیث، الخوئی، ج4، صص ١٧١ و ١٧٢.</ref> | |||
===جایگاه والای ایوب=== | |||
شیخ طوسی و برقی در رجال خود، او را در زمره اصحاب امام رضا(ع)، ا[[مام محمد جواد(ع)]] و امام هادی(ع) برشمردهاند. <ref>رجال الطوسی، صص٣5٢، ٣٧٣ و ٣٨٣؛رجال البَرقی، ص٣٣١ و ٣5١ و ٣54.</ref> | |||
نجاشی میگوید: ایوب بن نوح، افزون بر اینکه از یاران امامان(ع) بود، سمت وکالت و مسئولیت امور مالی و اخذ وجوهات شرعیه شیعیان را نیز از ناحیه امامهادی(ع) و امام عسکری(ع) عهدهدار بود<ref>رجال النجاشی، ص١٠٢.</ref> چنانکه گفتهاند: «کان وکیلاً لابیالحسن(ع) و ابیمحمد(ع) عظیم المنزلة عندهما ماموناً». درباره تقوا و ورع و عبادتش نیز گفتهاند: «کان شدید الورع» و «کانَ کَثیر العبادة». و پذیرش این مسئولیت خطیر، نشان از جایگاه و منزلت بالای ایوب بن نوح دارد. | |||
همچنین او را از چهرههای صالح و بندگان شایسته حق تعالی شمرده و دربارهاش گفتهاند: «کان من عباد الله الصالحین». <ref>رجال النجاشی، ص١٠٢.</ref> | |||
به گفته شیخ طوسی، ایوب ابن نوح، کتاب و روایات و مسائلی را به روایت از امام حسن عسکری(ع)، از خود باقی گذاشته است. <ref>الفهرست، ص١6.</ref> با بررسی اجمالی روایاتی که در منابع شیعه از ایوب بن نوح روایت شده است، مشخص میشود که جهتگیری و گرایش کلی این روایات، معطوف به بیان رفتارهای عبادی و فردی مکلفان، مانند احکام نماز، حج، روزه، معاملات، نکاح و طلاق است. البته چند روایت نیز از او، درباره امامت و ثواب و پاداش زیارت ائمه(ع)، نقل شده است. <ref>ر. ک: جامع الرواة، الاردبیلی، ج١، ص١١٣ و ١١4.</ref> | |||
[[ابنقولویه قمی]] از قول حمدان دیوانی، نقل میکند: | |||
روزی به محضر مولایم، امام جواد(ع) تشرف یافتم و به ایشان عرض کردم: «پاداش زائری که مرقد پدرت علی بن موسی الرضا(ع) را در [[خراسان]] زیارت کند، چقدر است؟» امام در پاسخ فرمود: «کسی که قبر پدرم را زیارت کند، خداوند گناهان حال و گذشته او را خواهد آمرزید». حمدان میگوید: «من ایوب بن نوح را ملاقات کردم و گفتم: ای اباالحسین! من از مولا و حجت خدا، امام جواد(ع)، چنین و چنان شنیدم». ایوب گفت: «آیا من به دانش تو بیش از آنچه شنیدهای، نیفزایم؟» گفتم: «بله». گفت: «من از امام جواد(ع) این روایت را شنیدم که آن حضرت فرمود: «کسانی که پدرم را زیارت کنند، در روز قیامت برای آنان منبرهایی مقابل منبر رسولالله، نهاده خواهد شد؛ تا همه از حساب و کتاب قیامت فارغ شوند». آنگاه حمدان میگوید: «من بعد از چندی، ایوب بن نوح را دیدم که به شهر طوس به زیارت امام رضا(ع) مشرف شده بود. تا مرا دید گفت: به زیارت مولایم آمدهام و هدفم به دست آوردن منبری است که امام جواد(ع) فرموده است». <ref>کامل الزیارات، ص٣١٩.</ref> | |||
شیخ طوسی در کتاب غیبت، هنگامی که اصحاب شایسته امامان را برمیشمرد، چنین مینگارد: «از این گروه است: ایوب بن نوح». سپس از قول «[[عمرو بن سعید مدائنی]]»، این داستان را نقل میکند: | |||
روزی نزدیک [[شهر مدینه]] (صریا)، نزد امام هادی(ع) بودم که ناگاه ایوب بن نوح نزد آن حضرت آمد. امام(ع) ایوب را به دنبال کاری فرستاد و سپس فرمود: «ای عمرو! اگر میخواهی مردی از اهل بهشت را بنگری، به سیمای این مرد بنگر». <ref>الغیبة، الطوسی، صص٢٣4 و ٢٣5.</ref> | |||
=== | ===تاریخ وفات ایوب=== | ||
بیتردید ایوب بن نوح تا سال ٢6٠ه. ق، زنده بوده است. اما اینکه بعد از این تاریخ در چه سالی و در کدام سرزمین، از دنیا رفته، هیچیک معلوم نیست و در زندگینامهها، در هالهای از ابهام قرار دارد. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۶۳: | خط ۱۴۲: | ||
|منبع = زیارتگاههای عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. | |منبع = زیارتگاههای عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. | ||
|پس از لینک = بخش «مرقد نوح بن دراج»، ج1، ص261-269. | |پس از لینک = بخش «مرقد نوح بن دراج»، ج1، ص261-269. | ||
| لینک = http://lib. | | لینک = http://lib.eshia.ir/11205/1/261 | ||
}} | }} | ||
خط ۹۸: | خط ۱۷۷: | ||
{{زیارتگاهها و مقبرههای عراق}} | {{زیارتگاهها و مقبرههای عراق}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای در دست ویرایش]] | ||
[[رده: | [[رده:اماکن تاریخی مذهبی کربلا]] | ||
[[رده:اماکن زیارتی عراق]] | |||
[[رده: |