در حال ویرایش مسجد براثا (قدیم)
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
===نقل شیخ طوسی=== | ===نقل شیخ طوسی=== | ||
شیخ طوسی به نقل از [[شیخ مفید]]، داستان متفاوتی از این داستان را با تفصیل و جزئیات بیشتر، از [[امام محمد باقر(ع)]] نقل کرده که متن کامل آن، چنین است:<ref>ترجمه امالی طوسی، ج1، ص431 و 433 (مجلس 7، حدیث 340/ 42. </ref> | شیخ طوسی به نقل از [[شیخ مفید]]، داستان متفاوتی از این داستان را با تفصیل و جزئیات بیشتر، از [[امام محمد باقر(ع)]] نقل کرده که متن کامل آن، چنین است: <ref>ترجمه امالی طوسی، ج1، ص431 و 433 (مجلس 7، حدیث 340/ 42. </ref> | ||
هنگامی که امیرمؤمنان(ع) از جنگ با خوارج باز میگشت، به «زوراء» رسید و به مردم فرمود: «اینجا زوراء است. پس حرکت کنید و از آن دور شوید. همانا «خسف» و فرو رفتن در آن، از فرو رفتن میخ در الَک، تندتر است». پس هنگامی که به منطقهای از زمین آنجا رسید، پرسید: «این چه زمینی است؟» گفتند: «بحرا». حضرت فرمود: «زمینی شورهزار است. از آن دور شوید و به سمت راست، حرکت کنید». هنگامی که به «یمنة السواد» رسید، راهبی را در صومعهای مشاهده کرد و از وی پرسید: «ای راهب! آیا در اینجا فرود آییم؟» راهب گفت: «با سپاهیانت در این زمین فرو میا». امام پرسید: «چرا؟» راهب گفت: «ما در کتابمان خواندهایم که جز وصی پیامبر که به همراه سپاهیانش در راه خدا میجنگد، در این منطقه فرو نمیآید». امیرمؤمنان به او فرمود: «من سرور اوصیایم». راهب گفت: «پس تو همان کممویترین مرد [[قریش]] و جانشین [[محمد(ص)]] هستی!». امیرمؤمنان به او فرمود: «من همانم». | هنگامی که امیرمؤمنان(ع) از جنگ با خوارج باز میگشت، به «زوراء» رسید و به مردم فرمود: «اینجا زوراء است. پس حرکت کنید و از آن دور شوید. همانا «خسف» و فرو رفتن در آن، از فرو رفتن میخ در الَک، تندتر است». پس هنگامی که به منطقهای از زمین آنجا رسید، پرسید: «این چه زمینی است؟» گفتند: «بحرا». حضرت فرمود: «زمینی شورهزار است. از آن دور شوید و به سمت راست، حرکت کنید». هنگامی که به «یمنة السواد» رسید، راهبی را در صومعهای مشاهده کرد و از وی پرسید: «ای راهب! آیا در اینجا فرود آییم؟» راهب گفت: «با سپاهیانت در این زمین فرو میا». امام پرسید: «چرا؟» راهب گفت: «ما در کتابمان خواندهایم که جز وصی پیامبر که به همراه سپاهیانش در راه خدا میجنگد، در این منطقه فرو نمیآید». امیرمؤمنان به او فرمود: «من سرور اوصیایم». راهب گفت: «پس تو همان کممویترین مرد [[قریش]] و جانشین [[محمد(ص)]] هستی!». امیرمؤمنان به او فرمود: «من همانم». | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
ابنشهرآشوب در ادامه، روایتی را به نقل از «زاذان»، از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده است که در واقع، دنباله روایت قبلی است؛ چنانکه در آن، آمده است: | ابنشهرآشوب در ادامه، روایتی را به نقل از «زاذان»، از امیرمؤمنان(ع) نقل کرده است که در واقع، دنباله روایت قبلی است؛ چنانکه در آن، آمده است: | ||
امام(ع) از «حبّاب» پرسید:<ref>همان، ص299.</ref> «از کجا آب مینوشی؟» گفت: «از دجله». امام پرسید: «چرا چشمهای حفر نمیکنی تا از آن آب بیاشامی؟» راهب گفت: «حفر کردم. اما آب آن، شور بود». امام فرمود: «اکنون چشمه دیگری حفر کن». پس راهب چشمهای حفر کرد و آب زلالی از آن، خارج شد. امام فرمود: «ای حباب! از این پس، آب آشامیدنی تو از اینجا خواهد بود». | امام(ع) از «حبّاب» پرسید: <ref>همان، ص299.</ref> «از کجا آب مینوشی؟» گفت: «از دجله». امام پرسید: «چرا چشمهای حفر نمیکنی تا از آن آب بیاشامی؟» راهب گفت: «حفر کردم. اما آب آن، شور بود». امام فرمود: «اکنون چشمه دیگری حفر کن». پس راهب چشمهای حفر کرد و آب زلالی از آن، خارج شد. امام فرمود: «ای حباب! از این پس، آب آشامیدنی تو از اینجا خواهد بود». | ||
همچنین در برخی از منابع شیعه، تنها به نماز خواندن امام علی(ع) در براثا، در بازگشت از جنگ نهروان، بدون اشاره به داستان اسلامآوردن راهب یا آشکار کردن چشمه و سایر وقایع آن، اشاره شده است.<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل القمی، ص170؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمی، ص68؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص1؛ العقد النضید والدر الفرید، محمد بن حسن القمی، ص18.</ref> | همچنین در برخی از منابع شیعه، تنها به نماز خواندن امام علی(ع) در براثا، در بازگشت از جنگ نهروان، بدون اشاره به داستان اسلامآوردن راهب یا آشکار کردن چشمه و سایر وقایع آن، اشاره شده است.<ref>الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، شاذان بن جبرئیل القمی، ص170؛ الفضائل، شاذان بن جبرئیل القمی، ص68؛ عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص1؛ العقد النضید والدر الفرید، محمد بن حسن القمی، ص18.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
سپس در سال 328 ه. ق- 940 م، به دنبال درخواست شیعیان، «بَجکَم ماکانی»، وزیر الراضی خلیفه عباسی، دستور بازسازی و توسعه مسجد را صادر کرد. بسیاری از زمینهای اطراف مسجد، از جمله گورستان نزدیک آن، خریداری شد و با فتوای فقها، قبرهای بسیاری نبش، و بقایای اجساد در جایی دیگر، دفن گردید. در ساختمان مسجد، گچ و آجر به کار رفت و سقف آن از چوب ساجِ منقوش ساخته شد و بر کتیبه مسجد نام الراضی حک گردید و مردم بار دیگر برای نماز و تبرک بدانجا روی آوردند.<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429؛ همچنین ر. ک: المنتظم، ج13، ص247.</ref> | سپس در سال 328 ه. ق- 940 م، به دنبال درخواست شیعیان، «بَجکَم ماکانی»، وزیر الراضی خلیفه عباسی، دستور بازسازی و توسعه مسجد را صادر کرد. بسیاری از زمینهای اطراف مسجد، از جمله گورستان نزدیک آن، خریداری شد و با فتوای فقها، قبرهای بسیاری نبش، و بقایای اجساد در جایی دیگر، دفن گردید. در ساختمان مسجد، گچ و آجر به کار رفت و سقف آن از چوب ساجِ منقوش ساخته شد و بر کتیبه مسجد نام الراضی حک گردید و مردم بار دیگر برای نماز و تبرک بدانجا روی آوردند.<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429؛ همچنین ر. ک: المنتظم، ج13، ص247.</ref> | ||
به گفته منابع تاریخی، بازسازی مسجد در سال 329 ه. ق، به پایان رسید<ref>تجارب الامم، ابن مسکویه، ج6، ص38؛ تکملة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، ج1، ص120.</ref> و با تعیین احمد بن فضل هاشمی، امام جماعت رصافه، به عنوان امام براثا از جانب خلیفه، نخستین نماز جمعه در هجدهم همین ماه، با حضور انبوه بغدادیان و صاحب شرطه، به صورت رسمی اقامه شد. سپس بعدها به دستور متقی عباسی، منبری از دوره [[هارون الرشید]] که در انبار جامع منصور، نگهداری میشد، در قبلهگاه مسجد نصب شد. بر کتیبه این منبر، عبارتی به شرح زیر وجود داشت: «ممّا امر به الرشید سنة اثنتین وتسعین ومائة علی ید الفضل بن الربیع»؛ «این منبر در سال 192 ه. ق، به دستور هارون الرشید و به دست فضل بن ربیع، ساخته شد».<ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429 و 430؛ همچنین ر. ک: الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، محمد بن یحیی (ابوبکر الصولی)، ج2، ص192.</ref> | به گفته منابع تاریخی، بازسازی مسجد در سال 329 ه. ق، به پایان رسید<ref>تجارب الامم، ابن مسکویه، ج6، ص38؛ تکملة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، ج1، ص120.</ref> و با تعیین احمد بن فضل هاشمی، امام جماعت رصافه، به عنوان امام براثا از جانب خلیفه، نخستین نماز جمعه در هجدهم همین ماه، با حضور انبوه بغدادیان و صاحب شرطه، به صورت رسمی اقامه شد. سپس بعدها به دستور متقی عباسی، منبری از دوره [[هارون الرشید]] که در انبار جامع منصور، نگهداری میشد، در قبلهگاه مسجد نصب شد. بر کتیبه این منبر، عبارتی به شرح زیر وجود داشت: «ممّا امر به الرشید سنة اثنتین وتسعین ومائة علی ید الفضل بن الربیع»؛ «این منبر در سال 192 ه. ق، به دستور هارون الرشید و به دست فضل بن ربیع، ساخته شد». <ref>تاریخ بغداد، ج1، ص429 و 430؛ همچنین ر. ک: الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، محمد بن یحیی (ابوبکر الصولی)، ج2، ص192.</ref> | ||
==تلاش حنبلیان بر تخریب مسجد== | ==تلاش حنبلیان بر تخریب مسجد== | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پس از درگذشت بجکم، حنبلیان بغداد که تعصب زیادی علیه شیعه داشتند، تلاش کردند بار دیگر مسجد براثا را ویران کنند. اما به دستور متقی، تعدادی از حنبلیان دستگیر شدند و مورد تنبیه و شکنجه قرار گرفتند. ابنجعفر خیاط نیز دستور داد تا مسجد براثا، حفظ شود و هرکس را که تلاش کرده بود تا مسجد را خراب کند، گردن بزنند.<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص198.</ref> | پس از درگذشت بجکم، حنبلیان بغداد که تعصب زیادی علیه شیعه داشتند، تلاش کردند بار دیگر مسجد براثا را ویران کنند. اما به دستور متقی، تعدادی از حنبلیان دستگیر شدند و مورد تنبیه و شکنجه قرار گرفتند. ابنجعفر خیاط نیز دستور داد تا مسجد براثا، حفظ شود و هرکس را که تلاش کرده بود تا مسجد را خراب کند، گردن بزنند.<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص198.</ref> | ||
همانگونه که از نوشته مورخان و سایر منابع برمیآید، مسجد براثا در دو قرن چهارم و پنجم هجری، محل اجتماع و گردهمایی شیعیان بوده ([[خطیب بغدادی]] درباره مسجد براثا نوشته است: «وکانت الرافضة تجتمع هناک».<ref>ر. ک: تاریخ بغداد، ج8، ص17.</ref>) و برای آنان، اهمیت ویژهای داشته است. | همانگونه که از نوشته مورخان و سایر منابع برمیآید، مسجد براثا در دو قرن چهارم و پنجم هجری، محل اجتماع و گردهمایی شیعیان بوده ([[خطیب بغدادی]] درباره مسجد براثا نوشته است: «وکانت الرافضة تجتمع هناک». <ref>ر. ک: تاریخ بغداد، ج8، ص17.</ref>) و برای آنان، اهمیت ویژهای داشته است. | ||
==مرکز تدریس== | ==مرکز تدریس== | ||
در منابع، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از علما و محدثان شیعه، در این مسجد، به تدریس و نقل حدیث میپرداختند، برای مثال، [[ابنعقده]]، محدث بزرگ زیدیمذهب، در این مسجد، به روایت حدیث میپرداخت (<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص225.</ref> شیخ طوسی حدیثی از ابوعمرو بن مهدی، نقل کرده است که آن را ابنعقده در روز جمعه، هشت روز پیش از پایان [[ماه جمادیالاولی]] سال 330 ه. ق، بعد از نماز جمعه در مسجد براثا نقل کرده است.<ref>ر. ک: امالی شیخ طوسی، ص169.</ref>) و به گفته برخی از مورخان اهل سنت، احادیثی در نکوهش برخی از صحابه [[پیامبر(ص)]] نقل میکرد.<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج14، ص37.</ref> | در منابع، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه بسیاری از علما و محدثان شیعه، در این مسجد، به تدریس و نقل حدیث میپرداختند، برای مثال، [[ابنعقده]]، محدث بزرگ زیدیمذهب، در این مسجد، به روایت حدیث میپرداخت (<ref>الاوراق، قسم اخبار الراضی بالله والمتقی لله، ج2، ص225.</ref> شیخ طوسی حدیثی از ابوعمرو بن مهدی، نقل کرده است که آن را ابنعقده در روز جمعه، هشت روز پیش از پایان [[ماه جمادیالاولی]] سال 330 ه. ق، بعد از نماز جمعه در مسجد براثا نقل کرده است. <ref>ر. ک: امالی شیخ طوسی، ص169.</ref>) و به گفته برخی از مورخان اهل سنت، احادیثی در نکوهش برخی از صحابه [[پیامبر(ص)]] نقل میکرد.<ref>المنتظم، ابن جوزی، ج14، ص37.</ref> | ||
خطیب بغدادی نیز در ذیل زندگینامه [[ابنقادسی]] (متوفای 447 ه. ق)، نوشته است که او ابتدا در مسجد جامع المنصور در بغداد، به نقل حدیث میپرداخت. اما بعد به مسجد براثا رفت و علت آن را چنین بیان کرد که در مسجد المنصور، ناصبیان به او اجازه نمیدادند که احادیث فضایل [[اهلبیت]] را روایت کند.<ref>تاریخ بغداد، ج8، ص531.</ref> همچنین شیخ مفید در سال 352 ه. ق، در مسجد براثا، حدیثی را از ابوعلی احمد بن محمد صولی، شنیده است.<ref>الامالی، الشیخ المفید، ص165.</ref> | خطیب بغدادی نیز در ذیل زندگینامه [[ابنقادسی]] (متوفای 447 ه. ق)، نوشته است که او ابتدا در مسجد جامع المنصور در بغداد، به نقل حدیث میپرداخت. اما بعد به مسجد براثا رفت و علت آن را چنین بیان کرد که در مسجد المنصور، ناصبیان به او اجازه نمیدادند که احادیث فضایل [[اهلبیت]] را روایت کند.<ref>تاریخ بغداد، ج8، ص531.</ref> همچنین شیخ مفید در سال 352 ه. ق، در مسجد براثا، حدیثی را از ابوعلی احمد بن محمد صولی، شنیده است.<ref>الامالی، الشیخ المفید، ص165.</ref> |