در حال ویرایش کاربر:Jalalyaghmoori/کارها
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
به باور مشهور فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج8، ص205، 266؛ روضة الطالبین، ج2، ص396-397؛ الاقناع، ج1، ص233-234.</ref>، حلق یا تقصیر از ارکان عمره است و برخی از آنان رکن بودن حلق را وابسته به نُسک بودن آن دانستهاند. همچنین به باور برخی از فقیهان شافعی<ref>روضة الطالبین، ج2، ص397؛ مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ اعانة الطالبین، ج2، ص331.</ref> ترتیب میان ارکان عمره نیز از ارکان آن به شمار میرود. شماری اندک از فقیهان امامی نیز واجباتی دیگر، جز احرام و طواف و سعی را در شمار ارکان عمره یاد کردهاند؛ از جمله: نیت<ref>السرائر، ج1، ص616؛ الرسائل التسع، ص355؛ مختلف الشیعه، ج4، ص366.</ref>، تلبیه<ref>الدروس، ج1، ص328؛ رسائل، ج2، ص150.</ref> و ترتیب<ref>کشف الغطاء، ج4، ص429؛ جواهر الکلام، ج18، ص136.</ref>. ولی فقیهان متأخر، رکن بودن این موارد را نپذیرفتهاند.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص226-227؛ مدارک الاحکام، ج7، ص240؛ جواهر الکلام، ج18، ص3.</ref> | به باور مشهور فقیهان شافعی<ref>المجموع، ج8، ص205، 266؛ روضة الطالبین، ج2، ص396-397؛ الاقناع، ج1، ص233-234.</ref>، حلق یا تقصیر از ارکان عمره است و برخی از آنان رکن بودن حلق را وابسته به نُسک بودن آن دانستهاند. همچنین به باور برخی از فقیهان شافعی<ref>روضة الطالبین، ج2، ص397؛ مغنی المحتاج، ج1، ص513؛ اعانة الطالبین، ج2، ص331.</ref> ترتیب میان ارکان عمره نیز از ارکان آن به شمار میرود. شماری اندک از فقیهان امامی نیز واجباتی دیگر، جز احرام و طواف و سعی را در شمار ارکان عمره یاد کردهاند؛ از جمله: نیت<ref>السرائر، ج1، ص616؛ الرسائل التسع، ص355؛ مختلف الشیعه، ج4، ص366.</ref>، تلبیه<ref>الدروس، ج1، ص328؛ رسائل، ج2، ص150.</ref> و ترتیب<ref>کشف الغطاء، ج4، ص429؛ جواهر الکلام، ج18، ص136.</ref>. ولی فقیهان متأخر، رکن بودن این موارد را نپذیرفتهاند.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص226-227؛ مدارک الاحکام، ج7، ص240؛ جواهر الکلام، ج18، ص3.</ref> | ||
احمد بن محمد نیشابوری: قاضی حرمین در سالهای پس از ۳۲۶ ق. | |||
ابوحسین احمد بن محمد بن عبدالله نیشابوری از بزرگان مذهب حنفی در دوران خود به شمار میرفت.<ref>الوافی بالوفیات، ج۸، ص۲۴؛ شذرات الذهب، ج۴، ص۲۶۹.</ref> در منابع به سال تولد او تصریح نشده است. از آنجا که وی در ۲۱ محرم سال ۳۵۱ق.<ref>العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۵-۲۶.</ref> در نیشابور<ref>الجواهر المضیه، ج۲، ص۲۴۹؛ اخبار ابی حنیفه، ص۱۷۱.</ref> درگذشته و در این هنگام ۷۰ سال داشته است<ref>شذرات الذهب، ج۴، ص۲۶۹؛ العبر، ج۲، ص۲۹۶.</ref>، میتوان تولد او را به سال ۲۸۱ق. دانست. وی فقه را نزد ابوحسین کرخی و ابوطاهر بن دَبّاس<ref>اخبار ابی حنیفه، ص۱۷۱؛ الجواهر المضیه، ج۲، ص۲۴۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۵-۲۶.</ref> و حدیث را در محضر ابوخلیفه فضل بن حُباب و حسن بن سفیان فراگرفت.<ref>العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۶؛ الوافی بالوفیات، ج۸، ص۲۴؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۶.</ref> چندی در موصل و رَمْله عراق به قضاوت پرداخت<ref>العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۶؛ تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۵۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۶.</ref> و ۱۰ سال در منصب قاضی الحرمین بود.<ref>تاریخ الاسلام، ج۲۶، ص۵۰.</ref> به اعتقاد قرشی، قاضی الحرمین لقبی است که به او داده شد و افزون بر وی، خاندانش نیز با این لقب شناخته میشدند.<ref>الجواهر المضیه، ج۲، ص۳۸۲.</ref> | |||
او پس از دوری ۴۰ ساله از نیشابور، در سال ۳۳۶ق. به زادگاه خویش بازگشت و به سال ۳۴۵ق. عهدهدار قضاوت این شهر شد.<ref>العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۶.</ref> علت بازگشت وی به نیشابور دانسته نیست. او به نشر دانش اهمیتی ویژه میداد تا آنجا که به گفته بزرگانی مانند ابواسحاق شیرازی، فقیهان حنفی نیشابور از شاگردان او و ابوسهل زجاجی به شمار میآمدند.<ref>اخبار ابی حنیفه، ص۱۷۱؛ الجواهر المضیه، ج۲، ص۲۴۹.</ref> حاکم نیشابوری در گزارش اخباری از احمد بن محمد نیشابوری، به نقل از ابوبکر ابهری، از بزرگان مذهب مالکی، احمد را فقیهترینِ دانشور خراسان دانسته است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۲۶؛ العقد الثمین، ج۳، ص۱۴۶؛ العبر، ج۲، ص۲۹۷.</ref> | |||
فرزندان وی نیز تا چند نسل منصب قضاوت را بر عهده داشتند؛ از جمله قاضی ابونصر بن قاضی ابوحسین بن قاضی ابوالقاسم که همگی به ابوحسین قاضی الحرمین نسب میبرند.<ref>المنتخب من کتاب السیاق، ج۱، ص۲۱۲.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== |