در حال ویرایش کاربر:Salar/صفحه تمرین۲
این ویرایش را میتوان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که میخواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثیسازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی | متن شما | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَی الاْعصارِ وَالاْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ أُؤَدِّیَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ اِلاّ بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ اَبَداً جَدیداً وَثَنآءً طارِفاً عَتیداً اَجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنـَا وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ أَنْ نُحْصِیَ مَدی اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَداًهَیْهاتَ إنّی ذلِکَ وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فی کِتابِکَ النّاطِقِ، | | اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَی الاْعصارِ وَالاْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ أُؤَدِّیَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ اِلاّ بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ اَبَداً جَدیداً وَثَنآءً طارِفاً عَتیداً اَجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنـَا وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ أَنْ نُحْصِیَ مَدی اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَداًهَیْهاتَ إنّی ذلِکَ وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فی کِتابِکَ النّاطِقِ، | ||
| خلاصه با تمام این امور گواهی میدهم بر اینکه اگر به حرکت میآمدم و طول روزگاران، و زمانهای بس دراز میکوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر میکردم، که شکر یکی از نعمتهایت را بجا آورم نخواهم توانست، جز با منتّت که به سبب آن شکرت بر من واجب میشود، شکری دایم و نو، و ثنایی تازه و فراهم. آری اگر من و همه شمارشگران از آفریدگانت، حرص ورزیم که نهایت نعمتهایت، از نعمتهای سابقهدار و بیسابقهات را برشماریم، هرگز نمیتوانیم به شماره آوریم، و نه اندازه آن را حصا کنیم، چه دور است چنین چیزی چگونه ممکن است؟ و حال آنکه تو در کتاب گویایت، | | خلاصه با تمام این امور گواهی میدهم بر اینکه اگر به حرکت میآمدم و طول روزگاران، و زمانهای بس دراز میکوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر میکردم، که شکر یکی از نعمتهایت را بجا آورم نخواهم توانست، جز با منتّت که به سبب آن شکرت بر من واجب میشود، شکری دایم و نو، و ثنایی تازه و فراهم. آری اگر من و همه شمارشگران از آفریدگانت، حرص ورزیم که نهایت نعمتهایت، از نعمتهای سابقهدار و بیسابقهات را برشماریم، هرگز نمیتوانیم به شماره آوریم، و نه اندازه آن را حصا کنیم، چه دور است چنین چیزی چگونه ممکن است؟ و حال آنکه تو در کتاب گویایت، | ||
... | |||
| ارتفاع = <!-- مثلا 20em --> | |||
}} | |||
===متن=== | |||
| وَالنَّبَاءِ الصّادِقِ وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ الله لا تُحْصُوها صَدَقَ کِتابُکَ اْللّهُمَّ وَاِنْبآؤُکَ وَبَلَّغَتْ اَنْبِیآؤُکَ وَرُسُلُکَ ما اَنْزَلْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ وَحْیِکَ وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دینِکَ غَیْرَ أَنّی یا اِلهی اَشْهَدُ بِجُهْدی وَجِدّی وَمَبْلَغِ طاعَتی وَوُسْعی وَ أَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً فَیَکُونَ مَوْرُوثاً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی مُلْکِهِ فَیُضآدُّهُ فیَما ابْتَدَعَ، | | وَالنَّبَاءِ الصّادِقِ وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ الله لا تُحْصُوها صَدَقَ کِتابُکَ اْللّهُمَّ وَاِنْبآؤُکَ وَبَلَّغَتْ اَنْبِیآؤُکَ وَرُسُلُکَ ما اَنْزَلْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ وَحْیِکَ وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دینِکَ غَیْرَ أَنّی یا اِلهی اَشْهَدُ بِجُهْدی وَجِدّی وَمَبْلَغِ طاعَتی وَوُسْعی وَ أَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً فَیَکُونَ مَوْرُوثاً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی مُلْکِهِ فَیُضآدُّهُ فیَما ابْتَدَعَ، | ||
| و خبر صادقانه ات اعلام کردهای: اگر نعمتهای خدا را برشمارید، قدرت شمارش آن را ندارید. خدایا کتابت راست گفته، و اخبارت صادقانه است، و پیامبرانت و رسولانت به مردم رساندند، آنچه را از وحیت بر آنان نازل کردی. و برای آنان و به وسیله آنان از دینت شریعت ساختی، معبودا من گواهی میدهم به تلاش و کوششم، و به قدر رسایی طاعت و ظرفیتم، و از باب ایمان و یقین میگویم: سپاس خدای را که فرزندی نگرفته، تا از او ارث برند، و برای او در فرمانرواییاش شریکی نبوده تا با او در آنچه پدیدآورده مخالفت کند، | | و خبر صادقانه ات اعلام کردهای: اگر نعمتهای خدا را برشمارید، قدرت شمارش آن را ندارید. خدایا کتابت راست گفته، و اخبارت صادقانه است، و پیامبرانت و رسولانت به مردم رساندند، آنچه را از وحیت بر آنان نازل کردی. و برای آنان و به وسیله آنان از دینت شریعت ساختی، معبودا من گواهی میدهم به تلاش و کوششم، و به قدر رسایی طاعت و ظرفیتم، و از باب ایمان و یقین میگویم: سپاس خدای را که فرزندی نگرفته، تا از او ارث برند، و برای او در فرمانرواییاش شریکی نبوده تا با او در آنچه پدیدآورده مخالفت کند، | ||
خط ۲۸: | خط ۳۳: | ||
| و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست تا او را در آنچه ساخته یاری دهد، پس منزّه است او، منزّه است او، اگر در آسمان و زمین معبودهایی جز خدا بود، هر آینه هر دو تباه میشدند و متلاشی میگشتند، منزّه است خدای یگانه یکتا، و بینیاز، که نزاده، و زاده نشده و احدی همتایش نبوده است. سپاس خدای را، سپاسی که برابری کند با سپاس فرشتگان مقرّب، و انبیای مرسلش را، و درود و سلام خدا بر بهترین برگزیده از خلقش محمّد خاتم پیامبران، و اهلبیت پاک و پاکیزه و ناب گشته او باد. | | و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست تا او را در آنچه ساخته یاری دهد، پس منزّه است او، منزّه است او، اگر در آسمان و زمین معبودهایی جز خدا بود، هر آینه هر دو تباه میشدند و متلاشی میگشتند، منزّه است خدای یگانه یکتا، و بینیاز، که نزاده، و زاده نشده و احدی همتایش نبوده است. سپاس خدای را، سپاسی که برابری کند با سپاس فرشتگان مقرّب، و انبیای مرسلش را، و درود و سلام خدا بر بهترین برگزیده از خلقش محمّد خاتم پیامبران، و اهلبیت پاک و پاکیزه و ناب گشته او باد. | ||
آنگاه آن حضرت، شروع به درخواست از خدا کرد، و در دعا اهتمام ورزید، و درحالی که اشک از دیدههای مبارکش جاری بود، دعا را به این صورت ادامه داد: | |||
| اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی أَراکَ وَاَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَخِرْلی فی قَضآئِکَ وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ حَتّی لا احِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَةَ فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی وَاجْعَلْ سَمْعی وَبَصَری اَلْوارِثَیْنِ مِنّی وَانْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی وَاَرِنی فیهِ ثاری وَمَـارِبی وَاَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتی وَاسْتُرْ عَوْرَتی وَاْغْفِرْ لی خَطیَّئَتی وَاخْسَاءْ شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی، | | اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی أَراکَ وَاَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَخِرْلی فی قَضآئِکَ وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ حَتّی لا احِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَةَ فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی وَاجْعَلْ سَمْعی وَبَصَری اَلْوارِثَیْنِ مِنّی وَانْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی وَاَرِنی فیهِ ثاری وَمَـارِبی وَاَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتی وَاسْتُرْ عَوْرَتی وَاْغْفِرْ لی خَطیَّئَتی وَاخْسَاءْ شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی، | ||
| خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را میبینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانیات بدبختم مکن، و خیر در قضایت را برایم اختیار کن، و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداختی نخواهم، و تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم. خدایا قرار ده، بینیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیدهام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم بهرهمند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان. خدایا گرفتاریام را برطرف کن، و زشتیام را بپوشان، و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن، | | خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را میبینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانیات بدبختم مکن، و خیر در قضایت را برایم اختیار کن، و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداختی نخواهم، و تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم. خدایا قرار ده، بینیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیدهام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم بهرهمند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان. خدایا گرفتاریام را برطرف کن، و زشتیام را بپوشان، و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن، | ||
| وَاْجَعْلْ لی یا اِلهی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الاْ خِرَهِ وَالاْوْلی اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی سَمیعاً بَصیراً وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بی وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً رَبِّ بِما بَرَاءْتَنْی فَعَدَّلْتَ فِطْرَتی رَبِّ بِما اَنْشَاءْتَنی فَاَحْسَنْتَ صُورَتی رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَیَّ وَفی نَفْسی عافَیْتَنی رَبِّ بِما کَلاْتَنی وَوَفَّقْتَنی رَبِّ بِما اَنـَعْمَتَ عَلَیَّ فَهَدَیْتَنی رَبِّ بِما اَوْلَیْتَنی وَمِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنی رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنی وَسَقَیْتَنی رَبِّ بِما اَغْنَیْتَنی وَاَقْنَیْتَنی رَبِّ بِما اَعَنْتَنی وَاَعْزَزْتَنی، | | وَاْجَعْلْ لی یا اِلهی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الاْ خِرَهِ وَالاْوْلی اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی سَمیعاً بَصیراً وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بی وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً رَبِّ بِما بَرَاءْتَنْی فَعَدَّلْتَ فِطْرَتی رَبِّ بِما اَنْشَاءْتَنی فَاَحْسَنْتَ صُورَتی رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَیَّ وَفی نَفْسی عافَیْتَنی رَبِّ بِما کَلاْتَنی وَوَفَّقْتَنی رَبِّ بِما اَنـَعْمَتَ عَلَیَّ فَهَدَیْتَنی رَبِّ بِما اَوْلَیْتَنی وَمِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنی رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنی وَسَقَیْتَنی رَبِّ بِما اَغْنَیْتَنی وَاَقْنَیْتَنی رَبِّ بِما اَعَنْتَنی وَاَعْزَزْتَنی، | ||
| و برایم معبودا در آخرت و دنیا درجه ای برتر قرار ده، خدایا تو را سپاس، مرا آفریدی، و شنوا و بینا قرار دادی، و تو را سپاس که مرا پدیدآوردی، و از روی رحمت، آفریدهای متناسب قرار دادی، درحالیکه از آفرینش من بینیاز بودی، پروردگارا به اینکه مرا پدیدآوردی. پس در خلقتم تناسب نهادی، پروردگارا به اینکه آفرینشم را آغاز نمودی، و صورتم را نیکو نمودی، پروردگارا به اینکه به من احسان کردی و در خویشتنم عافیت نهادی، پروردگارا به اینکه محافظتم نمودی و موّفقم داشتی، پروردگارا چون بر من نعمت بخشیدی، راهنماییام نمودی، پروردگارا به اینکه سزاوار احسانم کردی، از هر خیری عطایم کردی، پروردگارا به اینکه مرا خوراندی و نوشاندی، پروردگارا به اینکه بینیازم ساختی و اندوختهام بخشیدی، پروردگارا به اینکه یاریام نمودی و عزّتم بخشیدی، | | و برایم معبودا در آخرت و دنیا درجه ای برتر قرار ده، خدایا تو را سپاس، مرا آفریدی، و شنوا و بینا قرار دادی، و تو را سپاس که مرا پدیدآوردی، و از روی رحمت، آفریدهای متناسب قرار دادی، درحالیکه از آفرینش من بینیاز بودی، پروردگارا به اینکه مرا پدیدآوردی. پس در خلقتم تناسب نهادی، پروردگارا به اینکه آفرینشم را آغاز نمودی، و صورتم را نیکو نمودی، پروردگارا به اینکه به من احسان کردی و در خویشتنم عافیت نهادی، پروردگارا به اینکه محافظتم نمودی و موّفقم داشتی، پروردگارا چون بر من نعمت بخشیدی، راهنماییام نمودی، پروردگارا به اینکه سزاوار احسانم کردی، از هر خیری عطایم کردی، پروردگارا به اینکه مرا خوراندی و نوشاندی، پروردگارا به اینکه بینیازم ساختی و اندوختهام بخشیدی، پروردگارا به اینکه یاریام نمودی و عزّتم بخشیدی، | ||
| رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنی مِنْ سِتْرِکَ الصّافی وَیَسَّرْتَ لی مِنْ صُنْعِکَ الْکافی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَعِنّی عَلی بَواَّئِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالی وَالاْیّامِ وَنَجِّنی مِنْ اَهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الاْ خِرَهِوَاکْفِنی شَرَّ ما یَعْمَلُ الظّالِمُونَ فِی الاْرْضِ اَللّهُمَّ ما اَخافُ فَاکْفِنی وَما اَحْذَرُ فَقِنی وَفی نَفْسی وَدینی فَاحْرُسْنی وَفی سَفَری فَاحْفَظْنی وَفی اَهْلی وَمالی فَاخْلُفْنی وَفیما رَزَقْتَنی فَبارِکْ لی وَفی نَفْسی فَذَلِّلْنی وَفی اَعْیُنِ النّاسِ فَعَظِّمْنی وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالاْنْسِ فَسَلِّمْنی وَبِذُنُوبی فَلا تَفْضَحْنی وَبِسَریرَتی فَلا تُخْزِنی وَبِعَمَلی فَلا تَبْتَلِنی وَنِعَمَکَ فَلا تَسْلُبْنی وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی. اِلهی اِلی مَنْ تَکِلُنی؟ | | //رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنی مِنْ سِتْرِکَ الصّافی وَیَسَّرْتَ لی مِنْ صُنْعِکَ الْکافی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَعِنّی عَلی بَواَّئِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالی وَالاْیّامِ وَنَجِّنی مِنْ اَهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الاْ خِرَهِوَاکْفِنی شَرَّ ما یَعْمَلُ الظّالِمُونَ فِی الاْرْضِ اَللّهُمَّ ما اَخافُ فَاکْفِنی وَما اَحْذَرُ فَقِنی وَفی نَفْسی وَدینی فَاحْرُسْنی وَفی سَفَری فَاحْفَظْنی وَفی اَهْلی وَمالی فَاخْلُفْنی وَفیما رَزَقْتَنی فَبارِکْ لی وَفی نَفْسی فَذَلِّلْنی وَفی اَعْیُنِ النّاسِ فَعَظِّمْنی وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالاْنْسِ فَسَلِّمْنی وَبِذُنُوبی فَلا تَفْضَحْنی وَبِسَریرَتی فَلا تُخْزِنی وَبِعَمَلی فَلا تَبْتَلِنی وَنِعَمَکَ فَلا تَسْلُبْنی وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی. اِلهی اِلی مَنْ تَکِلُنی؟ | ||
اِلی قَریبٍ فَیَقْطَعُنی اَمْ اِلی بَعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنی اَمْ اِلَی الْمُسْتَضْعَفینَ لی وَاَنْتَ رَبّی وَمَلیکُ اَمْری اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتی وَبُعْدَ داری وَهَوانی عَلی مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْری اِلهی فَلا تُحْلِلْ عَلَیَّ غَضَبَکَ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَیَّ فَلا اُبالی سُبْحانَکَ غَیْرَ اَنَّ عافِیَتَکَ اَوْسَعُ لی فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَشْرَقَتْ لَهُ الاْرْضُ وَ السَّمواتُ وَکُشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ. | |||
وَصَلُحَ بِهِ اَمْرُ الاْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ اَنْ لا تُمیتَنی عَلی غَضَبِکَ وَلا تُنْزِلْ بی سَخَطَکَ لَکَ الْعُتْبی لَکَ الْعُتْبی حَتّی تَرْضی قَبْلَ ذلِک لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْعَتیقِ الَّذی اَحْلَلْتَهُ الْبَرَکَهَ وَجَعَلْتَهُ لِلنّاسِ اَمْناً یا مَنْ عَفا عَنْ عَظیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ یا مَنْ اَسْبَغَ النَّعْمآءَ بِفَضْلِهِ یا مَنْ اَعْطَی الْجَزیلَ بِکَرَمِهِ یا عُدَّتی فی شِدَّتی یا صاحِبی فی وَحْدَتی یا غِیاثی فی کُرْبَتی یا وَلِیّی فی نِعْمَتی یا اِلهی وَاِلهَ آبائی اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَرَبَّ جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتِمِ النَّبِیّینَ وَ الِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَمُنْزِلَ التَّوریهِ وَالاْ نْجیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ وَمُنَزِّلَ کهیَّعَّصَّ وَطه وَیسَّ وَالْقُرآنِ الْحَکیمِ | |||
اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاْرْضُ بِرُحْبِها وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ وَاَنْتَ مُقیلُ عَثْرَتی وَلَوْلا سَتْرُکَ اِیّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ وَاَنْتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصْرِ عَلی اَعْدآئی وَلَوْلا نَصْرُکَ اِیّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبینَ یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَهِ فَاَوْلِیآئُهُ بِعِزِّهِ یَعْتَزُّونَ یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلوُکُ نیرَ الْمَذَلَّهِ عَلی اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ، | |||
یَعْلَمُ خائِنَهَ الاْعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ وَ غَیْبَ ما تَاْتی بِهِ الاْزْمِنَهُ وَالدُّهُورُ یا مَنْ لا یَعْلَمُ کَیْفَ هُوَ اِلاّ هُوَیا مَنْ لا یَعْلَمُ ما هُوَ اِلاّ هُوَ یا مَنْ لا یَعْلَمُهُ اِلاّ هُوَ یا مَنْ کَبَسَ الاْرْضَ عَلَی الْمآءِ وَسَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ یا مَنْ لَهُ اَکْرَمُ الاْسْمآءِ یا ذَاالْمَعْرُوفِ الَّذی لا یَنْقَطِعُ اَبَداً یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّهِ مَلِکاً یا ر ادَّهُ عَلی یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ اَیُّوبَ وَمُمْسِکَ یَدَیْ اِبْرهیمَ | یَعْلَمُ خائِنَهَ الاْعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ وَ غَیْبَ ما تَاْتی بِهِ الاْزْمِنَهُ وَالدُّهُورُ یا مَنْ لا یَعْلَمُ کَیْفَ هُوَ اِلاّ هُوَیا مَنْ لا یَعْلَمُ ما هُوَ اِلاّ هُوَ یا مَنْ لا یَعْلَمُهُ اِلاّ هُوَ یا مَنْ کَبَسَ الاْرْضَ عَلَی الْمآءِ وَسَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ یا مَنْ لَهُ اَکْرَمُ الاْسْمآءِ یا ذَاالْمَعْرُوفِ الَّذی لا یَنْقَطِعُ اَبَداً یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّهِ مَلِکاً یا ر ادَّهُ عَلی یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ اَیُّوبَ وَمُمْسِکَ یَدَیْ اِبْرهیمَ | ||
خط ۸۳: | خط ۸۱: | ||
===ترجمه=== | ===ترجمه=== | ||
پروردگارا به اینکه به من پوشاندی، از پوشش با صفایت و بر من آسان نمودی، از رفتار کفایت کننده ات، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر بلاهای روزگار، و حوادث شبها و روزها یاری ده، و از هراسهای دنیا، و گرفتاریهای آخرت نجات ده، و مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمین انجام میدهند کفایت کن، خدایا از آنچه میترسم مرا بس باش و از آنچه حذر میکنم نگهداری کن، و در نفسم و دینم از من نگهبانی فرما و مرا در سفرم نگهدار، و در خاندان و مالم جانشین باش، و مرا در آنچه نصیبم فرمودی برکت ده، و در نزد خویش خوارم ساز، و در دیدگان مردم بزرگم کن، و از شرّ جن و انس سالمم بدار و به گناهانم رسوایم مساز، و به باطنم سبکم منما، و به عملم دچارم مکن، و مرا از نعمتهایت محروم مفرما، و به غیر خود واگذارم مکن. خدایا، مرا به که واگذار میکنی؟ | |||
به نزدیک تا با من به دشمنی برخیزد، یا به بیگانه تا با من با ترشرویی برخورد کند یا به آنان که خوارم میشمرند؟، و حال اینکه تو خدای من، و زمامدار کار منی. من به تو شکایت میکنم، از غربتم، و دوری خانه آخرتم، و سبکی ام نزد کسی که اختیار کارم را به او دادی. خدایا غضبت را بر من فرود نیاور، اگر در مقام خشم کردن بر من نباشی، از غیر تو باک ندارم، منزّهی تو، جز اینکه عافیتت بر من گستردهتر است، از تو درخواست میکنم پروردگارا به نور جمالت، که زمین و آسمانها به آن روشن گشت، و تاریکیها به آن برطرف شد، | |||
و کار گذشتگان و آیندگان به وسیله آن به اصلاح رسید، که مرا بر خشمت نمیرانی، و ناخشنودی ات را بر من فرود نیاوری، خشنودی حق توست، خشنودی حق توست، تا پیش از آن راضی شوی، معبودی جز تو نیست، پروردگار خانه محترم، و مشعرالحرام، و خانه کعبه که برکت را در آن نازل فرمودی، و آن را برای مردم ایمن ساختی، ای آن که با بردباریاش از گناهان بزرگ گذشت، ای آن که با فضلش نعمتها را کامل ساخت، ای آن که با کرمش گسترده و فراوان عطا کرد، ای توشهام در سختیها، ای همراهم در تنهایی، ای فریادرسم در گرفتاریها، ای سرپرستم در نعمتها، ای خدای من و خدای پدرانم ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب، و پروردگار جبراییل و میکاییل و اسرافیل و پروردگار محمّد خاتم پیامبران و اهلبیت برگزیدهاش و نازلکننده تورات و انجیل و زبور و قرآن و فروفرستنده کهیعص و طه و یس و قرآن حکیم | |||
تو پناهگاه منی زمانی که راهها با همه وسعتشان درماندهام کنند، و زمین با همه پهناوریاش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود، هر آینه من از هلاکشدگان بودم، و نادیدهگیرنده لغزشم تویی، و اگر پردهپوشیات بر من نبود، هرآینه من از رسواشدگان بودم، و تویی که مرا با پیروزی بر دشمنانم تأیید میکنی، و اگر یاری تو نبود هر آینه من از شکستخوردگان بودم، ای که وجودش را به بلندی و برتری اختصاص داده، در نتیجه اولیایش به عزّت او عزیز میشوند، ای آن که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت بر گردنهایشان گذاشتهاند، در نتیجه از حملاتش ترسانند، | تو پناهگاه منی زمانی که راهها با همه وسعتشان درماندهام کنند، و زمین با همه پهناوریاش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود، هر آینه من از هلاکشدگان بودم، و نادیدهگیرنده لغزشم تویی، و اگر پردهپوشیات بر من نبود، هرآینه من از رسواشدگان بودم، و تویی که مرا با پیروزی بر دشمنانم تأیید میکنی، و اگر یاری تو نبود هر آینه من از شکستخوردگان بودم، ای که وجودش را به بلندی و برتری اختصاص داده، در نتیجه اولیایش به عزّت او عزیز میشوند، ای آن که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت بر گردنهایشان گذاشتهاند، در نتیجه از حملاتش ترسانند، |