حج بانوان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح سجاوندی، اصلاح املا)
خط ۱: خط ۱:
بر پايه فقه اسلامي، [[حج]] بر زنان -همانند مردان- واجب است و شرايط [[استطاعت]] و وجوب حج براي زنان همان شرايط حج مردان است؛ البته برخي فقها شرايط ديگري براي وجوب حج بر زنان افزوده‌اند. بانوان در برخي احکام حج با مردان تفاوت دارند. در اين مقاله، احکام اختصاصي حج بانوان مورد بحث قرار مي‌گيرد و به مباحث عمومي و کلي حج بانوان که مشترک با مردان است، پرداخته نمي‌شود.
بر پایه فقه اسلامی، [[حج]] بر زنان -همانند مردان- واجب است و شرایط [[استطاعت]] و وجوب حج برای زنان همان شرایط حج مردان است؛ البته برخی فقها شرایط دیگری برای وجوب حج بر زنان افزوده‌اند. بانوان در برخی احکام حج با مردان تفاوت دارند. در این مقاله، احکام اختصاصی حج بانوان مورد بحث قرار می‌گیرد و به مباحث عمومی و کلی حج بانوان که مشترک با مردان است، پرداخته نمی‌شود.
==وجوب حج==
از منظر فقه اسلامي، تکليف به حج به طور يکسان متوجه زنان و مردان است<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330.</ref>؛ در احاديث نيز، اداي حج و عمره براي زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص75؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص968؛ سنن الدارقطني، ج2، ص249</ref>  فقيهان امامي<ref>الکافي في الفقه، ص192؛ الحدائق الناضره، ج15، ص127؛ جواهر الکلام، ج18، ص450</ref>  و اهل سنت،<ref>الحاوي الکبير، ج4، ص92</ref> به استناد آيات، احاديث و اجماع،<ref>جواهر الکلام، ج17، ص‏220، 330. </ref> قائلند که هر کس شرايط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثا، حج بر او واجب مي‏شود و احکام اختصاصي و متفاوت هر يک از زن و مرد در برخي مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است. اين احکام اختصاصي را مي‌توان در دو بخش کلي دسته‌بندي کرد: بخشي که مربوط به پيش از حج و شرايط مستطيع شدن زن است و بخشي که مربوط به اعمال و مناسک حج است.


==استطاعت==
== وجوب حج ==
به طور کلي، شرايط استطاعت و وجوب حج براي بانوان همان شرايط وجوب و [[استطاعت]] براي مردان است.<ref>السرائر، ج1، ص621.</ref> با اين حال، زنان در اين زمينه احکام ويژه‌اي دارند. مهم‌ترين اين احکام عبارتند از:
از منظر فقه اسلامی، تکلیف به حج به‌طور یکسان متوجه زنان و مردان است<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330.</ref>؛ در احادیث نیز، ادای حج و عمره برای زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.<ref>مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص75؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص968؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص249</ref> فقیهان امامی<ref>الکافی فی الفقه، ص192؛ الحدائق الناضره، ج15، ص127؛ جواهر الکلام، ج18، ص450</ref> و اهل سنت،<ref>الحاوی الکبیر، ج4، ص92</ref> به استناد آیات، احادیث و اجماع،<ref>جواهر الکلام، ج17، ص‏220، 330.</ref> قائلند که هر کس شرایط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، حج بر او واجب می‌شود و احکام اختصاصی و متفاوت هر یک از زن و مرد در برخی مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است. این احکام اختصاصی را می‌توان در دو بخش کلی دسته‌بندی کرد: بخشی که مربوط به پیش از حج و شرایط مستطیع شدن زن است و بخشی که مربوط به اعمال و مناسک حج است.
===هزينه حج===
بنا بر نظر فقيهان، هزينه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زني که خودش هزينه حج را دارد يا با کسب مي‏تواند هزينه خويش را به دست آورد، مستطيع است و بايد در نخستين فرصت حج را به جا آورد. حتي اگر به سبب حج رفتنِ اين زن، شوهر او براي مخارج زندگي به زحمت مي‏‌افتد، در صورتي که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگي زن نباشد، مستطيع است و بايد به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمي‏‌شود.<ref>مناسک حج، محشي، ص43.</ref> ولي زني که خودش هزينه حج (يا بخشي از آن) را ندارد، اما شوهر يا پدر او يا شخص ديگر هزينه حج او (يا کمبود آن) را متقبل شود يا او را به حج ببرد و هزينه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمينان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و اين حج مجزي از حَجّة الاسلام خواهد بود.<ref>مناسک حج، محشي، ص33.</ref>


===نفقه زن===
== استطاعت ==
هر چند هزينه سفر حج زن -چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نيست، ولي فقها تصريح کرده‏اند در مدتي که زن در سفر حج است، چه واجب-حتي اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل نفقه او، اگر در مسافرت نبود، بر عهده شوهر است.<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> در واقع تنها به اندازه تفاوت هزينه سفر و حَضَر بر عهده خود زن است و اگر تفاوت نداشته باشد، همه بر عهده شوهر است. از اين رو به تصريح فقها گاه ممکن است زن بدون اين که خود سرمايه‏اي داشته باشد، مستطيع گردد.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص417. </ref>
به‌طور کلی، شرایط استطاعت و وجوب حج برای بانوان همان شرایط وجوب و [[استطاعت]] برای مردان است.<ref>السرائر، ج1، ص621.</ref> با این حال، زنان در این زمینه احکام ویژه‌ای دارند. مهم‌ترین این احکام عبارتند از:


===مهريه===
=== هزینه حج ===
به نظر فقيهان، زني که مهريه او به مقدار هزينه حج يا بيشتر از آن است يا هزينه حج او را کامل مي‏کند، در صورتي که شوهرش توانايي پرداخت مهريه را ندارد، زن حق مطالبه مهريه را ندارد و مستطيع به شمار نمي‌رود. ولي اگر شوهر توانايي پرداخت مهريه را دارد و تقاضاي مهر از شوهر، موجب بروز ناراحتي و مشکلات در زندگي نشود و او حاضر به پرداخت آن باشد، مستطيع محسوب مي‌شود و مطالبه مهر، نه تنها مانعي ندارد، بلکه لازم است. ولي اگر تقاضاي مهريه براي زن موجب مشکلاتي در زندگي شود، مطالبه آن لازم نيست و استطاعت حاصل نمي‏شود. همچنين اگر مردي، به هر علتي، مهريه همسرش را نپردازد، حج بر زن واجب نمي‏شود و با ترک آن، حج بر او مستقرّ نمي‏شود. ولي اگر مرد، حاضر به پرداخت بوده و زن مطالبه نکرده باشد، حج بر عهده زن مستقر مي‏گردد.<ref>مناسک حج، محشي، ص40-41؛ مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref>
بنا بر نظر فقیهان، هزینه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زنی که خودش هزینه حج را دارد یا با کسب می‌تواند هزینه خویش را به دست آورد، مستطیع است و باید در نخستین فرصت حج را به جا آورد. حتی اگر به سبب حج رفتنِ این زن، شوهر او برای مخارج زندگی به زحمت می‌افتد، در صورتی که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگی زن نباشد، مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمی‌شود.<ref>مناسک حج، محشی، ص43.</ref> ولی زنی که خودش هزینه حج (یا بخشی از آن) را ندارد، اما شوهر یا پدر او یا شخص دیگر هزینه حج او (یا کمبود آن) را متقبل شود یا او را به حج ببرد و هزینه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و این حج مجزی از حَجّة الاسلام خواهد بود.<ref>مناسک حج، محشی، ص33.</ref>


===وعده ضمن عقد===
=== نفقه زن ===
بنا بر نظر فقها، اگر مردي ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمي‏شود. ولي بر شوهرش لازم است به وعده‏اش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض اين که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهريه است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref>
هر چند هزینه سفر حج زن -چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نیست، ولی فقها تصریح کرده‌اند در مدتی که زن در سفر حج است، چه واجب-حتی اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل نفقه او، اگر در مسافرت نبود، بر عهده شوهر است.<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> در واقع تنها به اندازه تفاوت هزینه سفر و حَضَر بر عهده خود زن است و اگر تفاوت نداشته باشد، همه بر عهده شوهر است. از این رو به تصریح فقها گاه ممکن است زن بدون این که خود سرمایه‌ای داشته باشد، مستطیع گردد.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص417.</ref>  
===رجوع به کفايت===
به نظر فقيهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزينه زندگي آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نيست و «رجوع به کفايت» (يعني اين‌که پس از بازگشت از حج، راه درآمدي داشته باشد، به گونه‌اي که براي زندگاني به سختي و حرج نيفتد) براي آنان محقّق است و به بيش از آن نيازي نيست.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> ولي زني که افرادي را تحت تکفّل دارد و هزينه زندگي آن‌ها بر عهده اوست، مثل زني که همسرش از دنيا رفته و او مخارج فرزندانش را عهده‏‌دار است، در صورتي مستطيع است که علاوه بر هزينه حج و احتياجات زندگي، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنين زني که شوهرش از دنيا رفته و اموالي از ارث به او رسيده که به مقدار هزينه حج است، در صورتي مستطيع است که راه درآمدي پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر مي‏افتد، حج بر او واجب نيست.<ref>مناسک حج، محشي، ص36، 40.</ref>
===اذن شوهر===
به نظر فقيهان امامي<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏86؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و شماري از فقيهان اهل سنت،<ref>الکافي في فقه الإمام أحمد، ج1، ص470.</ref> به استناد احاديث،<ref>تهذيب الاحکام، ج5، ص400.</ref> حج واجب، مشروط به اذن کسي از جمله شوهر نيست و حتي اگر شوهر اذن ندهد، زن بايد به حج برود و شوهر نيز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، مي‏تواند رفتن او را تا آخرين کاروان به تأخير بيندازد. همچنين اداي حجي که به سبب نذر بر زن واجب شده باشد، منوط به اذن شوهر نيست. البته در صورتي که شرايط وجوب نذر حاصل باشد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص88. </ref> درباره شرايط نذر براي زن، بيشتر فقها بر آنند که زن شوهردار، بايد براي نذر، از شوهر خود اجازه بگيرد و بدون اذن، نذر او صحيح نيست.<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص621</ref> اما برخي ديگر گفته‌اند که اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نيست. بر اين اساس، زن مي‏تواند براي اداي حج واجب (حجة الاسلام يا حج نذري)، بر خلاف رضايت شوهر، سفر کند؛ با اين حال براي زن مستحب است از همسر خود اجازه بگيرد و رضايت او را جلب کند.<ref>المجموع، ج8، ص325؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏87</ref>  


به اجماع فقهاي امامي<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ مسالک الافهام، ج2، ص153؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref>  و اهل سنت،<ref>المغني، ج۳، ص203؛ المجموع، ج8، ص332. </ref> به دليل احاديث <ref>وسائل الشيعه، ج8، ص110. </ref>  و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91؛ المغني، ج۳، ص165. </ref> اداي حج استحبابي توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصيت کرده و بايد نمازهايش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.<ref>الجامع للشرائع، ص221</ref> برخي فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهره ‏مندي جنسي دانسته‌اند. بنابر اين تنها محدود به جايي نمي‏شود که عملاً اين حق شوهر فوت شود، بلکه حتي اگر به دليل بيماري يا مُحرم بودن يا در سفر بودن، شوهر امکان بهره‏مندي عملي از آن را نداشته باشد، باز مي‏تواند مانع حج استحبابي زن شود.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص333-334. </ref>  هرچند برخي در اين نظر مناقشه کرده‌اند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91. </ref>  
=== مهریه ===
به نظر فقیهان، زنی که مهریه او به مقدار هزینه حج یا بیشتر از آن است یا هزینه حج او را کامل می‌کند، در صورتی که شوهرش توانایی پرداخت مهریه را ندارد، زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع به شمار نمی‌رود؛ ولی اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را دارد و تقاضای مهر از شوهر، موجب بروز ناراحتی و مشکلات در زندگی نشود و او حاضر به پرداخت آن باشد، مستطیع محسوب می‌شود و مطالبه مهر، نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است؛ ولی اگر تقاضای مهریه برای زن موجب مشکلاتی در زندگی شود، مطالبه آن لازم نیست و استطاعت حاصل نمی‌شود. همچنین اگر مردی، به هر علتی، مهریه همسرش را نپردازد، حج بر زن واجب نمی‌شود و با ترک آن، حج بر او مستقرّ نمی‌شود؛ ولی اگر مرد، حاضر به پرداخت بوده و زن مطالبه نکرده باشد، حج بر عهده زن مستقر می‌گردد.<ref>مناسک حج، محشی، ص40-41؛ مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref>


به نظر فقيهان، در تمامي احکام مذکور، زني که در طلاق رِجعي است و عدّه ‏اش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زيرا در طلاق رجعي، مرد حق بازگشت و بهره‌مندي از زن را دارد و حج، مانع اين حق است.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص154؛ مدارک الاحکام، ج7، ص92؛ الحدائق الناضره، ج14، ص146-147.</ref>  ولي در عده طلاق بائن و نيز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- براي زن جايز است و نيازي به اجازه نيست.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ مدارک الاحکام، ج7، ص93؛ الحدائق الناضره، ج14، ص147.</ref>  
=== وعده ضمن عقد ===
بنا بر نظر فقها، اگر مردی ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمی‌شود؛ ولی بر شوهرش لازم است به وعده‌اش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض این که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهریه است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref>


===وجود محرم===
=== رجوع به کفایت ===
به نظر فقيهان امامي،<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> شافعي<ref>المجموع، ج8، ص343. </ref>  و مالکي،<ref>مواهب الجليل، ج3، ص447.</ref> وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج براي زن نيست؛ چه زن پير باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد يا نکرده باشد؛<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص331-332؛ مهذب الأحکام، ج12، ص148.</ref> زيرا شرايط وجوب حج براي زن و مرد يکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلي است، داشتن امنيت و اطمينان به سلامت در سفر است.<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ غنية النزوع، ص193؛ مسالک الافهام، ج2، ص153. </ref>از اين رو اگر زن بتواند به تنهايي به حج برود و بر خود نترسد، شرط نيست که مَحرمي همراه او باشد. اگر زن امنيت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نيازمند همراهي مَحرم باشد، واجب است يکي از محارم يا فرد مورد اطميناني را همراه خود ببرد و اگر مَحرمي همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زيرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر اين اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نياز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89-90؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref>  
به نظر فقیهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزینه زندگی آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نیست و «رجوع به کفایت» (یعنی این‌که پس از بازگشت از حج، راه درآمدی داشته باشد، به گونه‌ای که برای زندگانی به سختی و حرج نیفتد) برای آنان محقّق است و به بیش از آن نیازی نیست.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.</ref> ولی زنی که افرادی را تحت تکفّل دارد و هزینه زندگی آن‌ها بر عهده اوست، مثل زنی که همسرش از دنیا رفته و او مخارج فرزندانش را عهده‌دار است، در صورتی مستطیع است که علاوه بر هزینه حج و احتیاجات زندگی، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنین زنی که شوهرش از دنیا رفته و اموالی از ارث به او رسیده که به مقدار هزینه حج است، در صورتی مستطیع است که راه درآمدی پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر می‌افتد، حج بر او واجب نیست.<ref>مناسک حج، محشی، ص36، 40.</ref>  


در مقابل، فقيهان حنبلي<ref>المغني، ج3، ص191؛ کشاف القناع، ج2، ص457. </ref> و حنفي،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ بدائع الصنائع، ج2، ص123؛ البحر الرائق، ج2، ص552. </ref> وجود مَحرم را به طور مطلق (به نظر حنبليان) يا در صورتي که فاصله زن تا مکه به اندازه سه روز باشد (به نظر حنفيان)، شرط استطاعت شمرده و تصريح کرده‌اند که از جمله شرايط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پير باشد-با خود، مرد مَحرمي همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دايي و اگر واجد آنان نباشد، حج براي او واجب و حتي جايز نخواهد بود.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ الشرح الکبير، ابن قدامه، ج3، ص190. </ref>
=== اذن شوهر ===
به نظر فقیهان امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏86؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت،<ref>الکافی فی فقه الإمام أحمد، ج1، ص470.</ref> به استناد احادیث،<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص400.</ref> حج واجب، مشروط به اذن کسی از جمله شوهر نیست و حتی اگر شوهر اذن ندهد، زن باید به حج برود و شوهر نیز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، می‌تواند رفتن او را تا آخرین کاروان به تأخیر بیندازد. همچنین ادای حجی که به سبب نذر بر زن واجب شده باشد، منوط به اذن شوهر نیست. البته در صورتی که شرایط وجوب نذر حاصل باشد.<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص88.</ref> درباره شرایط نذر برای زن، بیشتر فقها بر آنند که زن شوهردار، باید برای نذر، از شوهر خود اجازه بگیرد و بدون اذن، نذر او صحیح نیست.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص621</ref> اما برخی دیگر گفته‌اند که اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نیست. بر این اساس، زن می‌تواند برای ادای حج واجب (حجة الاسلام یا حج نذری)، بر خلاف رضایت شوهر، سفر کند؛ با این حال برای زن مستحب است از همسر خود اجازه بگیرد و رضایت او را جلب کند.<ref>المجموع، ج8، ص325؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏87</ref>  


==احکام حج بانوان==
به اجماع فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ مسالک الافهام، ج2، ص153؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.</ref> و اهل سنت،<ref>المغنی، ج۳، ص203؛ المجموع، ج8، ص332.</ref> به دلیل احادیث<ref>وسائل الشیعه، ج8، ص110.</ref> و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91؛ المغنی، ج۳، ص165.</ref> ادای حج استحبابی توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصیت کرده و باید نمازهایش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.<ref>الجامع للشرائع، ص221</ref> برخی فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهره‌مندی جنسی دانسته‌اند. بنابر این تنها محدود به جایی نمی‌شود که عملاً این حق شوهر فوت شود، بلکه حتی اگر به دلیل بیماری یا مُحرم بودن یا در سفر بودن، شوهر امکان بهره‌مندی عملی از آن را نداشته باشد، باز می‌تواند مانع حج استحبابی زن شود.<ref>جواهر الکلام، ج17، ص333-334.</ref> هرچند برخی در این نظر مناقشه کرده‌اند.<ref>مدارک الاحکام، ج7، ص91.</ref>
احکام اختصاصي مربوط به مناسک حج بانوان را مي‏توان به دو بخش کلي تقسيم کرد: بيشتر اين احکام، احکامي عمومي است که مربوط به تمامي بانوان در شرايط مختلف است و پاره‌اي از آنها، مسائلي است که تنها در مواقع اضطراري و موقعيت‌هاي استثنايي و براي گروهي از زنان (مانند زنان داراي عذر در ايام عادت ماهانه) رخ مي‌دهد؛


از جمله احکام مربوط به محل احرام، نيت و طواف. مهم‌ترين احکام ويژه بانوان در حج و عمره عبارتند از:
به نظر فقیهان، در تمامی احکام مذکور، زنی که در طلاق رِجعی است و عدّه اش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زیرا در طلاق رجعی، مرد حق بازگشت و بهره‌مندی از زن را دارد و حج، مانع این حق است.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص154؛ مدارک الاحکام، ج7، ص92؛ الحدائق الناضره، ج14، ص146-147.</ref> ولی در عده طلاق بائن و نیز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- برای زن جایز است و نیازی به اجازه نیست.<ref>السرائر، ج1، ص622؛ مدارک الاحکام، ج7، ص93؛ الحدائق الناضره، ج14، ص147.</ref>


==='''احرام'''===
=== وجود محرم ===
احکام و شرايط احرام بانوان همان شرايط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخي موارد که تفاوت‌هايي ميان آنان وجود دارد؛ از جمله:
به نظر فقیهان امامی،<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref> شافعی<ref>المجموع، ج8، ص343.</ref> و مالکی،<ref>مواهب الجلیل، ج3، ص447.</ref> وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج برای زن نیست؛ چه زن پیر باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد یا نکرده باشد؛<ref>مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص331-332؛ مهذب الأحکام، ج12، ص148.</ref> زیرا شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلی است، داشتن امنیت و اطمینان به سلامت در سفر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ غنیة النزوع، ص193؛ مسالک الافهام، ج2، ص153.</ref>از این رو اگر زن بتواند به تنهایی به حج برود و بر خود نترسد، شرط نیست که مَحرمی همراه او باشد. اگر زن امنیت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نیازمند همراهی مَحرم باشد، واجب است یکی از محارم یا فرد مورد اطمینانی را همراه خود ببرد و اگر مَحرمی همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زیرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر این اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نیاز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.<ref>مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89-90؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.</ref>


====محل احرام====
در مقابل، فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص191؛ کشاف القناع، ج2، ص457.</ref> و حنفی،<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ بدائع الصنائع، ج2، ص123؛ البحر الرائق، ج2، ص552.</ref> وجود مَحرم را به‌طور مطلق (به نظر حنبلیان) یا در صورتی که فاصله زن تا مکه به اندازه سه روز باشد (به نظر حنفیان)، شرط استطاعت شمرده و تصریح کرده‌اند که از جمله شرایط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پیر باشد-با خود، مرد مَحرمی همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دایی و اگر واجد آنان نباشد، حج برای او واجب و حتی جایز نخواهد بود.<ref>تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص190.</ref>
به نظر برخي فقيهان امامي، حج‌گزاراني که از مدينه به مکه مي‏روند، بايد داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزديک آن باشد، صحيح نيست. اما از آن‌جا که ورود به مسجد، براي بانوان داراي عذر (شامل زن حائض، يعني زني که در ايام عادت ماهانه است و زن نَفْساء يعني زني که پس از زايمان خون مي‏بيند) جايز نيست، آنان يا بايد با نذر پيش از ميقات (مثلاً در مدينه) محرم شوند يا اگر با نذر محرم نشده‌‏اند، بايد درحال عبور از مسجد محرم شوند. ولي نبايد در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمي‏توانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتياط آن است که نزديک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه يا مُحاذي آن احرام را تجديد کنند.


اگر زنِ داراي عذر، به گمان اين‌که احرام بستن براي او ممنوع است، بدون احرام از ميقات عبور کند، بايد در صورت امکان برگردد و از ميقات احرام ببندد و در غير اين صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، بايد به بيرون از حرم بازگردد و اگر اين هم براي او امکان ندارد، از همان جا مُحرم شود.<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622-623؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>زن مستحاضه هم بايد داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جايز است. غسل مستحبي زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحيح است <ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> حتي برخي اين استحباب را براي اين زنان بيشتر از ديگران دانسته‌اند.<ref>المغني، ج۳، ص261. </ref>
== احکام حج بانوان ==
احکام اختصاصی مربوط به مناسک حج بانوان را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد: بیشتر این احکام، احکامی عمومی است که مربوط به تمامی بانوان در شرایط مختلف است و پاره‌ای از آنها، مسائلی است که تنها در مواقع اضطراری و موقعیت‌های استثنایی و برای گروهی از زنان (مانند زنان دارای عذر در ایام عادت ماهانه) رخ می‌دهد.


====نيت احرام====
از جمله احکام مربوط به محل احرام، نیت و طواف. مهم‌ترین احکام ویژه بانوان در حج و عمره عبارتند از:
در صورتي که زن، در ميقات حائض باشد و بداند که تا پايان وقت عمره تمتّع پاک نمي‏شود، به نظر برخي فقيهان، بايد به نيت حج افراد محرم شود؛ يعني با همان احرام به عرفات برود و وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعي و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. سپس براي انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعيم) برود و در آن‌جا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد. ولي برخي ديگر گفته‌اند که چون اين يقين، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتياط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم مي‏شوم به احرامي که بر من واجب است از عمره تمتّع يا حج افراد». پس اگر پيش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحيح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد  عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحيح است.<ref>مناسک حج، محشي، ص118. </ref>


====لباس احرام====
=== احرام ===
به نظر فقيهان<ref>مناسک حج، محشي، ص538-539. </ref> و به دليل احاديث،<ref>الکافي، ج4، ص344؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص340؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص73-74. </ref> بر بانوان پوشيدن لباس خاصي به عنوان لباس احرام-چنان‌که بر مردان واجب است- لازم نيست و زنان مي‏توانند در همان لباسي که بر تن دارند، در صورتي که داراي شرايط باشد، مُحرم شوند. برخي نيز پوشيدن لباس احرام را براي زنان مستحب دانسته‌اند.<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشي، ص538-539. </ref> افزون بر اينها، برخي بر آنند که لباس احرام زن نبايد از حرير خالص باشد. نيز پوشيدن لباس رنگي براي زن احرام‌گزار مکروه و انتخاب رنگ سفيد براي لباس احرام او بهتر است. <ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشي، ص538-539. </ref>
احکام و شرایط احرام بانوان همان شرایط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخی موارد که تفاوت‌هایی میان آنان وجود دارد؛ از جمله:


====تلبيه====
==== محل احرام ====
از واجبات احرام، تلبيه (لبيک گفتن) است و از مستحبّات تلبيه، به نظر فقيهان امامي<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشيعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسي، ج4، ص6؛ فتح العزيز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487. </ref>  به استناد احاديث<ref>سنن النسائي، ج5، ص162؛ من لايحضره الفقيه، ج2، ص326؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص92. </ref>، بلند کردن صدا هنگام لبيک گفتن است؛ حتي معدودي از فقيهان، قائل به وجوب آن شده ‏اند.<ref>تهذيب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272. </ref> (¬ تلبيه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبيه اختصاص به مردان دارد و فقهاي امامي<ref>المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ غنية النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64. </ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزيز، ج7، ص263؛ مواهب الجليل، ج4، ص202؛ حاشية رد المحتار، ج2، ص541. </ref> به استناد احاديث<ref>الکافي، ج4، ص405</ref>، زنان را مشمول آن ندانسته ‏اند. بلکه حتي آهسته گفتنِ تلبيه را براي آنان مستحب شمرده ‏اند<ref>الکافي، ج4، ص405</ref> زيرا آهسته گفتن، با اصل پوشيدگي درباره زنان متناسب‌تر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از اين رو برخي فقيهان اهل سنت گفته‌اند که بلند گفتن تلبيه براي زن، به اندازه‌اي که تنها خودش بشنود،  جايز است.<ref>المغني، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنين از مستحبات تلبيه، تکرار آن در حال احرام است. به تصريح فقيهان، تکرار تلبيه براي زن حائض و نفساء نيز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219. </ref>
به نظر برخی فقیهان امامی، حج‌گزارانی که از مدینه به مکه می‌روند، باید داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزدیک آن باشد، صحیح نیست. اما از آن‌جا که ورود به مسجد، برای بانوان دارای عذر (شامل زن حائض، یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه است و زن نَفْساء یعنی زنی که پس از زایمان خون می‌بیند) جایز نیست، آنان یا باید با نذر پیش از میقات (مثلاً در مدینه) محرم شوند یا اگر با نذر محرم نشده‌اند، باید درحال عبور از مسجد محرم شوند؛ ولی نباید در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمی‌توانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه یا مُحاذی آن احرام را تجدید کنند.


==محرّمات احرام==
اگر زنِ دارای عذر، به گمان این‌که احرام بستن برای او ممنوع است، بدون احرام از میقات عبور کند، باید در صورت امکان برگردد و از میقات احرام ببندد و در غیر این صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، باید به بیرون از حرم بازگردد و اگر این هم برای او امکان ندارد، از همان‌جا مُحرم شود.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622-623؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>زن مستحاضه هم باید داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جایز است. غسل مستحبی زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحیح است<ref>السرائر، ج1، ص622.</ref> حتی برخی این استحباب را برای این زنان بیشتر از دیگران دانسته‌اند.<ref>المغنی، ج۳، ص261.</ref>
بيشتر محرّمات احرام، براي زنان و مردان، مشترک است. برخي از آنها ويژه مردان است و براي زنان جايز شمرده شده است<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ الحدائق الناضره، ج15، ص‏483-488؛ جواهر الکلام، ج18، ص394. </ref>؛ مانند پوشيدن لباس دوخته<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ الجامع للشرائع، ص222؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92. </ref>، پوشيدن لباس ابريشمي<ref>. احکام النساء، ص35. </ref>، پوشاندن سر<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320.</ref>، پوشاندن پا<ref>. السرائر، ج1، ص543-544؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153. </ref> و زير سايه رفتن (استظلال٭).<ref>. رياض المسائل، ج6، ص332؛ مستند الشيعه، ج12، ص29؛ الشرح الکبير، ج2، ص55-56. </ref> حتي پاره‌اي از محرّماتِ ويژه مردان، گاه براي زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92. </ref> شماري از فقها<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ قواعد الاحکام، ج1، ص424.</ref> بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نيز حرام است. (← پوشاندن پا٭)


مواردي از محرّمات احرام نيز ويژه بانوان است؛ از جمله:
==== نیت احرام ====
===پوشاندن صورت===  
در صورتی که زن، در میقات حائض باشد و بداند که تا پایان وقت عمره تمتّع پاک نمی‌شود، به نظر برخی فقیهان، باید به نیت حج افراد محرم شود؛ یعنی با همان احرام به عرفات برود و وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. سپس برای انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعیم) برود و در آن‌جا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد؛ ولی برخی دیگر گفته‌اند که چون این یقین، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم می‌شوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتّع یا حج افراد». پس اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحیح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحیح است.<ref>مناسک حج، محشی، ص118.</ref>
به اتفاق فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحدائق  
 
==== لباس احرام ====
به نظر فقیهان<ref>مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> و به دلیل احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص344؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص340؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص73-74.</ref> بر بانوان پوشیدن لباس خاصی به عنوان لباس احرام-چنان‌که بر مردان واجب است- لازم نیست و زنان می‌توانند در همان لباسی که بر تن دارند، در صورتی که دارای شرایط باشد، مُحرم شوند. برخی نیز پوشیدن لباس احرام را برای زنان مستحب دانسته‌اند.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref> افزون بر اینها، برخی بر آنند که لباس احرام زن نباید از حریر خالص باشد. نیز پوشیدن لباس رنگی برای زن احرام‌گزار مکروه و انتخاب رنگ سفید برای لباس احرام او بهتر است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.</ref>
 
==== تلبیه ====
از واجبات احرام، تلبیه (لبیک گفتن) است و از مستحبّات تلبیه، به نظر فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> و اهل سنت،<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ فتح العزیز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487.</ref> به استناد احادیث،<ref>سنن النسائی، ج5، ص162؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص326؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص92.</ref> بلند کردن صدا هنگام لبیک گفتن است؛ حتی معدودی از فقیهان، قائل به وجوب آن شده‌اند.<ref>تهذیب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> (¬ تلبیه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبیه اختصاص به مردان دارد و فقهای امامی<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64.</ref> و اهل سنت،<ref>فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.</ref> به استناد احادیث،<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زنان را مشمول آن ندانسته‌اند. بلکه حتی آهسته گفتنِ تلبیه را برای آنان مستحب شمرده‌اند<ref>الکافی، ج4، ص405</ref> زیرا آهسته گفتن، با اصل پوشیدگی درباره زنان متناسب‌تر است.<ref>جواهر الکلام، ج18، ص272.</ref> از این رو برخی فقیهان اهل سنت گفته‌اند که بلند گفتن تلبیه برای زن، به اندازه‌ای که تنها خودش بشنود، جایز است.<ref>المغنی، ج۲، ص257، ج3، ص310.</ref> همچنین از مستحبات تلبیه، تکرار آن در حال احرام است. به تصریح فقیهان، تکرار تلبیه برای زن حائض و نفساء نیز مستحب است.<ref>مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219.</ref>
 
== محرّمات احرام ==
بیشتر محرّمات احرام، برای زنان و مردان، مشترک است. برخی از آنها ویژه مردان است و برای زنان جایز شمرده شده است<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الحدائق الناضره، ج15، ص‏483-488؛ جواهر الکلام، ج18، ص394.</ref>؛ مانند پوشیدن لباس دوخته،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الجامع للشرائع، ص222؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.</ref> پوشیدن لباس ابریشمی،<ref>. احکام النساء، ص35.</ref> پوشاندن سر،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320.</ref> پوشاندن پا<ref>. السرائر، ج1، ص543-544؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.</ref> و زیر سایه رفتن (استظلال٭).<ref>. ریاض المسائل، ج6، ص332؛ مستند الشیعه، ج12، ص29؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55-56.</ref> حتی پاره‌ای از محرّماتِ ویژه مردان، گاه برای زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.</ref> شماری از فقها<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ قواعد الاحکام، ج1، ص424.</ref> بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نیز حرام است. (← پوشاندن پا٭)
 
مواردی از محرّمات احرام نیز ویژه بانوان است؛ از جمله:
=== پوشاندن صورت ===  
به اتفاق فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحدائق  
الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18،  
الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18،  
ص389-394. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسي، ج4، ص33. </ref>، به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص346؛ السنن البيهقي، ج5، ص47. </ref>، براي زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. بنابر اين زن احرام‌گزار نبايد صورت خود را با نقاب يا روبند و مانند اينها بپوشاند و صورت او بايد به مقداري که در وضو شسته مي‏شود، باز باشد.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحاوي الکبير، ج4، ص93. </ref> به نظر برخي، پوشاندن بخشي از صورت، به طوري که به آن نقاب و برقع نگويند، جايز است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص93؛ مناسک حج، محشي، ص186. </ref> به نظر بيشتر فقيهان، پوشاندن صورت توسط زن احرام‌گزار، موجب کفاره نيست. ولي برخي فقيهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قرباني کردن گوسفند) دانسته‌اند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ الحاوي الکبير، ج4، ص92-93. </ref>
ص389-394.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص33.</ref> به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص346؛ السنن البیهقی، ج5، ص47.</ref> برای زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. بنابر این زن احرام‌گزار نباید صورت خود را با نقاب یا روبند و مانند اینها بپوشاند و صورت او باید به مقداری که در وضو شسته می‌شود، باز باشد.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص93.</ref> به نظر برخی، پوشاندن بخشی از صورت، به طوری که به آن نقاب و برقع نگویند، جایز است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص93؛ مناسک حج، محشی، ص186.</ref> به نظر بیشتر فقیهان، پوشاندن صورت توسط زن احرام‌گزار، موجب کفاره نیست؛ ولی برخی فقیهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قربانی کردن گوسفند) دانسته‌اند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93.</ref>
===پوشاندن دست===
 
به نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142. </ref>، مالکي<ref>. المدونة الکبري، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجليل، ج4، ص202. </ref>، حنبلي<ref>. المغني، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521. </ref> و شافعي<ref>. فتح العزيز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359. </ref> پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احاديث<ref>. صحيح البخاري، ج2، ص214-215؛ سنن ابي داود، ج1، ص410؛ الکافي، ج4، ص344-345، 348. </ref>، براي زنان جايز نيست. در مقابل، فقيهان حنفي، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمرده‌اند.<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشية رد المحتار، ج2، ص581. </ref> پوشيدن دستکش براي مردان نيز از اين نظر که پوشيدن لباس دوخته به شمار مي‌رود، حرام است.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521. </ref> در واقع، آنچه بر احرام‌گزار مرد حرمت دارد، پوشاندني است که مصداق پوشيدن لباس دوخته به شمار رود. در حالي که پوشاندن دست با دستکش براي زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقيهان اهل سنت<ref>. المغني، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجليل، ج4، ص202. </ref> و برخي فقيهان امامي<ref>. کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119. </ref>، پوشيدن دستکش را براي زن مستلزم وجوب کفاره دانسته‌اند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش ديگري جز دستکش حرام نيست.<ref>. المغني، ج3، ص310؛ مواهب الجليل، ج4، ص202-203؛ حواشي الشرواني، ج4، ص165. </ref> (← پوشاندن دست٭)
=== پوشاندن دست ===
از ديگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زيورآلات براي زينت است. البته انگشتر و زيورهايي که زن قبلاً استفاده مي‌کرده، لازم نيست براي احرام از تن بيرون آورد. ولي به تصريح فقيهان نبايد آنها را به مرد نشان دهد؛ حتّي به شوهر خودش يا ساير مرداني که با او محرم‌اند.<ref>. مناسک حج، محشي، امام خميني، ص178-179. </ref>
به نظر فقیهان امامی،<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142.</ref> مالکی،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> حنبلی<ref>. المغنی، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521.</ref> و شافعی<ref>. فتح العزیز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359.</ref> پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احادیث،<ref>. صحیح البخاری، ج2، ص214-215؛ سنن ابی داود، ج1، ص410؛ الکافی، ج4، ص344-345، 348.</ref> برای زنان جایز نیست. در مقابل، فقیهان حنفی، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمرده‌اند.<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص581.</ref> پوشیدن دستکش برای مردان نیز از این نظر که پوشیدن لباس دوخته به شمار می‌رود، حرام است.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521.</ref> در واقع، آنچه بر احرام‌گزار مرد حرمت دارد، پوشاندنی است که مصداق پوشیدن لباس دوخته به شمار رود. در حالی که پوشاندن دست با دستکش برای زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقیهان اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.</ref> و برخی فقیهان امامی،<ref>. کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119.</ref> پوشیدن دستکش را برای زن مستلزم وجوب کفاره دانسته‌اند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش دیگری جز دستکش حرام نیست.<ref>. المغنی، ج3، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202-203؛ حواشی الشروانی، ج4، ص165.</ref> (← پوشاندن دست٭)
===طواف و نماز آن===
از دیگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زیورآلات برای زینت است. البته انگشتر و زیورهایی که زن قبلاً استفاده می‌کرده، لازم نیست برای احرام از تن بیرون آورد؛ ولی به تصریح فقیهان نباید آنها را به مرد نشان دهد؛ حتّی به شوهر خودش یا سایر مردانی که با او محرم‌اند.<ref>. مناسک حج، محشی، امام خمینی، ص178-179.</ref>
از آن‌جا که ميان اعمال حج و عمره، تنها طواف و نماز طواف است که نياز به طهارت دارد، زناني که در ايام حج دچار حيض يا نفاس مي‌شوند، هر چند در ساير اعمال مانند احرام، سعي، وقوف، قرباني، تقصير و رمي محدوديتي ندارند، اما براي انجام طواف و نماز آن، بايد تا پس از پاک شدن از حيض يا نفاس صبر کنند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ غنية النزوع، ص193.</ref> امر، با توجه به محدوديت زماني اعمال حج، باعث شده آنان در برخي موارد احکام متفاوتي با مردان داشته باشند؛ مانند تبديل حج تمتّع به حج افراد، در صورتي که حيض يا نفاس، مانع خروج از احرام عمره و احرام بستن دوباره براي حج باشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏188؛ الحدائق الناضره، ج14،  
 
ص327، 340. </ref> (← تبدّل حج/ عمره٭)
=== طواف و نماز آن ===
===وظيفه حائض و نفساء===
از آن‌جا که میان اعمال حج و عمره، تنها طواف و نماز طواف است که نیاز به طهارت دارد، زنانی که در ایام حج دچار حیض یا نفاس می‌شوند، هر چند در سایر اعمال مانند احرام، سعی، وقوف، قربانی، تقصیر و رمی محدودیتی ندارند، اما برای انجام طواف و نماز آن، باید تا پس از پاک شدن از حیض یا نفاس صبر کنند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193.</ref> امر، با توجه به محدودیت زمانی اعمال حج، باعث شده آنان در برخی موارد احکام متفاوتی با مردان داشته باشند؛ مانند تبدیل حج تمتّع به حج افراد، در صورتی که حیض یا نفاس، مانع خروج از احرام عمره و احرام بستن دوباره برای حج باشد.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏188؛ الحدائق الناضره، ج14،  
هر گاه زني که حج تمتّع انجام مي‌دهد، پيش از طواف عمره تمتّع حائض شود، بايد تا زمان خروج براي عرفات صبر کند؛ اگر تا آن زمان عذر او برطرف نشود و طواف از وي فوت گردد، بايد به حج افراد عدول کند؛ يعني نيت خود را از عمره تمتّع-که مستلزم ورود به مسجد در آغاز عمل است-به حجّ افراد برگرداند و پيش از طواف، به عرفات و مشعر و منا برود و طواف حج را تا بعد از پاک شدن از حيض، به تأخير اندازد و پس از پايان حج، به جاي عمره تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و همين عمل، براي زن حائض، مجزي از حج تمتّع است‏.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623؛ الحدائق الناضره، ج14، ص340-347.</ref> به نظر فقها حکم مذکور (وجوب انتظار) براي حالتي است که زن بداند پيش از وقوف به عرفات از خون پاک مي‏شود. ولي اگر بداند تا آخر وقت پاک نمي‏شود يا ترس آن داشته باشد که پاک نشود، مي‌تواند از همان ابتدا به حج افراد عدول کند.<ref>. المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref>
ص327، 340.</ref> (← تبدّل حج/ عمره٭)


همچنين اگر زن در اثناي طواف، حائض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام خارج شود و به نظر فقها به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص448-449.</ref>، در صورتي که بيش از نصف طواف را به جا آورده باشد، بايد بقيه طواف را رها نمايد (و پس از پاک شدن آن را به اتمام برساند). سپس سعي و تقصير را به جا آورد و در اين صورت، عمره تمتّع وي کامل است. اما اگر کمتر از نصف، طواف کرده باشد، چنانچه پيش از تمام شدن وقت عمره تمتّع پاک شود، بايد پس از غسل، طواف را اعاده کند و بقيه اعمال را به جا آورد و چنانچه تا آخر وقت پاک نشود، بايد حج تمتّع را به حج افراد تبديل کند و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکميل نموده، نماز بخواند و بعد بقيه طواف‌ها را به جا آورد.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص116، 417-419؛ الحدائق الناضره، ج14، ص347-351. </ref> البته برخي فقيهان گفته‌اند که در اين فرض، زن مخير است بين اين که به حج افراد عدول کند و بين اين که اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد، سپس براي حج، احرام بسته و به حج برود و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضاي طواف عمره را پيش از طواف حج به جا آورد. برخي فقها نيز اساساً تفاوتي ميان اداي طواف کمتر يا بيشتر از نصف قائل نشده و بر آنند که در هر صورت، حج تمتّع تبديل به افراد مي‌شود.<ref>. السرائر، ج1، ص623.</ref>
=== وظیفه حائض و نفساء ===
هر گاه زنی که حج تمتّع انجام می‌دهد، پیش از طواف عمره تمتّع حائض شود، باید تا زمان خروج برای عرفات صبر کند؛ اگر تا آن زمان عذر او برطرف نشود و طواف از وی فوت گردد، باید به حج افراد عدول کند؛ یعنی نیت خود را از عمره تمتّع-که مستلزم ورود به مسجد در آغاز عمل است-به حجّ افراد برگرداند و پیش از طواف، به عرفات و مشعر و منا برود و طواف حج را تا بعد از پاک شدن از حیض، به تأخیر اندازد و پس از پایان حج، به جای عمره تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و همین عمل، برای زن حائض، مجزی از حج تمتّع است‏.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623؛ الحدائق الناضره، ج14، ص340-347.</ref> به نظر فقها حکم مذکور (وجوب انتظار) برای حالتی است که زن بداند پیش از وقوف به عرفات از خون پاک می‌شود؛ ولی اگر بداند تا آخر وقت پاک نمی‌شود یا ترس آن داشته باشد که پاک نشود، می‌تواند از همان ابتدا به حج افراد عدول کند.<ref>. المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref>  


نيز در صورتي که زن پس از پايان طواف و پيش از اقامه نماز طواف يا در بين نماز حائض شود، عمره وي صحيح است و بايد پس از حصول طهارت و پيش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.</ref> زني که بعد از عمره تمتّع و پيش از احرام حج، حيض ببيند، تغييري در وظيفه او پيش نمي‏آيد و بايد براي حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.<ref>. مناسک حج، محشي، ص220-222. </ref> به تصريح فقها، در تمامي احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زيرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالي که بر آنان واجب است يا کارهايي که از گردن آنان ساقط مي‌شود، برابر هستند.<ref>. المغني، ج۳، ص261. </ref>
همچنین اگر زن در اثنای طواف، حائض شود، باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و به نظر فقها به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص448-449.</ref> در صورتی که بیش از نصف طواف را به جا آورده باشد، باید بقیه طواف را رها نماید (و پس از پاک شدن آن را به اتمام برساند). سپس سعی و تقصیر را به جا آورد و در این صورت، عمره تمتّع وی کامل است. اما اگر کمتر از نصف، طواف کرده باشد، چنانچه پیش از تمام شدن وقت عمره تمتّع پاک شود، باید پس از غسل، طواف را اعاده کند و بقیه اعمال را به جا آورد و چنانچه تا آخر وقت پاک نشود، باید حج تمتّع را به حج افراد تبدیل کند و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکمیل نموده، نماز بخواند و بعد بقیه طواف‌ها را به جا آورد.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص116، 417-419؛ الحدائق الناضره، ج14، ص347-351.</ref> البته برخی فقیهان گفته‌اند که در این فرض، زن مخیر است بین این که به حج افراد عدول کند و بین این که اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد، سپس برای حج، احرام بسته و به حج برود و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضای طواف عمره را پیش از طواف حج به جا آورد. برخی فقها نیز اساساً تفاوتی میان ادای طواف کمتر یا بیشتر از نصف قائل نشده و بر آنند که در هر صورت، حج تمتّع تبدیل به افراد می‌شود.<ref>. السرائر، ج1، ص623.</ref>


===وظيفه مستحاضه===
نیز در صورتی که زن پس از پایان طواف و پیش از اقامه نماز طواف یا در بین نماز حائض شود، عمره وی صحیح است و باید پس از حصول طهارت و پیش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.</ref> زنی که بعد از عمره تمتّع و پیش از احرام حج، حیض ببیند، تغییری در وظیفه او پیش نمی‌آید و باید برای حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.<ref>. مناسک حج، محشی، ص220-222.</ref> به تصریح فقها، در تمامی احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زیرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالی که بر آنان واجب است یا کارهایی که از گردن آنان ساقط می‌شود، برابر هستند.<ref>. المغنی، ج۳، ص261.</ref>
به نظر فقيهان، به استناد احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص449.</ref>، زن مستحاضه، در صورتي که به وظايف استحاضه عمل نمايد (يعني همان وظايفي که براي نماز دارد)، مي‏تواند طواف کند و در مقام ابراهيم نماز طواف را به جا آورد؛ زيرا استحاضه مانع از صحت طواف نيست.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.</ref> مستحاضه کثيره بايد تمام وظايفي را که براي نمازهاي روزانه لازم است، براي طواف واجب و نماز آن نيز جداگانه انجام دهد. مگر اين‌که از وقت غسل براي طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوي پاک باشد که در باطن نيز آلودگي نباشد.<ref>. مناسک حج، محشي، ص285. </ref>


===نگراني از حيض و نفاس===
=== وظیفه مستحاضه ===
حج‌گزار بايد پنج عمل طواف، نماز طواف، سعي، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نمي‏تواند آنها را پيش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخي بانوان مي‌توانند اين اعمال را پيش از اعمال منا به جا آورند: بانواني که نگران‌اند پس از مناسک منا دچار حيض يا نفاس گردند.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27. </ref> ولي اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، بايد پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> ولي اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، بايد براي طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نايب بگيرد و سعي را خودش به جا آورد. البته در انجام اين اعمال بايد ترتيب رعايت شود؛ يعني ابتدا نايب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعي را انجام دهد و سپس نايب وي، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخي فقيهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حيض را نپذيرفته و تأکيد کرده‌اند که اعمال حج، بايد به ترتيب و در جاي خود به جا  
به نظر فقیهان، به استناد احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص449.</ref> زن مستحاضه، در صورتی که به وظایف استحاضه عمل نماید (یعنی همان وظایفی که برای نماز دارد)، می‌تواند طواف کند و در مقام ابراهیم نماز طواف را به جا آورد؛ زیرا استحاضه مانع از صحت طواف نیست.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.</ref> مستحاضه کثیره باید تمام وظایفی را که برای نمازهای روزانه لازم است، برای طواف واجب و نماز آن نیز جداگانه انجام دهد. مگر این‌که از وقت غسل برای طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوی پاک باشد که در باطن نیز آلودگی نباشد.<ref>. مناسک حج، محشی، ص285.</ref>
 
=== نگرانی از حیض و نفاس ===
حج‌گزار باید پنج عمل طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نمی‌تواند آنها را پیش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخی بانوان می‌توانند این اعمال را پیش از اعمال منا به جا آورند: بانوانی که نگران‌اند پس از مناسک منا دچار حیض یا نفاس گردند.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.</ref> ولی اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، باید پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> ولی اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، باید برای طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نایب بگیرد و سعی را خودش به جا آورد. البته در انجام این اعمال باید ترتیب رعایت شود؛ یعنی ابتدا نایب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعی را انجام دهد و سپس نایب وی، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخی فقیهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حیض را نپذیرفته و تأکید کرده‌اند که اعمال حج، باید به ترتیب و در جای خود به جا  
آورده شود.<ref>. السرائر، ج1، ص624.</ref>
آورده شود.<ref>. السرائر، ج1، ص624.</ref>


همچنين مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعي، در حال اختيار، جايز نيست؛ ولي زني که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، مي‏تواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعي را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقيمانده باشد و حائض گردد، در حالي که نيمي از آن را پيش‌تر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را براي او جايز دانسته‌اند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر فقهاي اهل سنت نيز زني که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقي‌مانده باشد، لازم نيست براي طواف وداع صبر کند و مي‌تواند از مکه خارج شود.<ref>. المغني، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4. </ref>
همچنین مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعی، در حال اختیار، جایز نیست؛ ولی زنی که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، می‌تواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعی را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقیمانده باشد و حائض گردد، در حالی که نیمی از آن را پیش‌تر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را برای او جایز دانسته‌اند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر فقهای اهل سنت نیز زنی که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقی‌مانده باشد، لازم نیست برای طواف وداع صبر کند و می‌تواند از مکه خارج شود.<ref>. المغنی، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4.</ref>
 
=== پوشش در طواف ===
به نظر فقیهان، بانوان باید در طواف، به جز صورت، به مقداری که در وضو شسته می‌شود و دست‌ها تا مچ، پوشش شرعی را رعایت کنند. بر این اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز این است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نیست؛ ولی در طواف، پوشاندن پاها نیز مانند سایر قسمت‌های بدن، لازم است. البته به نظر برخی پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولی شرط صحت طواف نیست. همچنین بیرون آوردن کتف و بازوی دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقیهان اهل سنت (جز مالکیان)<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغنی، ج3، ص386.</ref> برای مردها در طواف مستحب است، برای زنان جایز نیست<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المغنی، ج۳، ص413.</ref>؛ زیرا آشکار ساختن اعضای بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40.</ref>
 
=== رَمَل ===
فقیهان اهل سنّت در طواف، «رَمَل» (تند راه رفتن همراه با نزدیک بودنِ گام‌ها به یکدیگر<ref>. المغنی، ج3، ص385-386؛ شرح صحیح مسلم، ج9، ص7.</ref> یا به حرکت درآوردن کتف‌ها هنگام راه رفتن، مانند مبارزان در عرصه نبرد)<ref>. المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236.</ref> را به دلیل حدیث پیامبر<ref>. فتح العزیز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.</ref>۹ برای مردان مستحب شمرده‏<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛
العدة شرح العمده، ج3، ص202.</ref> ولی برای بانوان مستحب ندانسته‌اند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص92، 94.</ref> ولی بیشتر فقهای امامی، رمَل را برای مرد و زن مستحب ندانسته‌اند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-‏110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص‏161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-‏129.</ref>
 
=== زمان طواف ===
به نظر برخی فقیهان اهل سنت، مستحب است بانوان شب‌ها طواف کنند؛ زیرا طواف در شب، با پوشیدگی آنان مناسب‌تر است و همچنین در شب، ازدحام جمعیت کمتر است و برای زنان امکان نزدیک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361.</ref>
 
=== استلام ===
استلام حجرالاسود (دست کشیدن بر حجرالاسود) و نیز بوسیدن آن، هر چند امری مستحب است، اما به نظر فقیهان امامی<ref>. احکام النساء، ص‏32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-‏120.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.</ref> به استناد احادیث<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص364.</ref> از زنان برداشته شده است؛ زیرا این کار هم برای بانوان زحمت دارد و هم برای دیگران.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> به نظر برخی فقیهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف کعبه و شب‌هنگام برای زنان استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> برخی فقهای امامی نیز استلام زنان را، در صورت ازدحام جمعیت، جایز نمی‌دانند.<ref>. المقنع، ص226؛ الحدائق الناضره، ج16، ص120؛ جواهر الکلام، ج19، ص236.</ref>
 
=== ورود به کعبه ===
فقهیان، به استناد احادیث،<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص‏448.</ref> قائلند ورود به خانه کعبه یکی از مستحبات مورد تأکید برای مردان است؛ ولی برای بانوان تأکید ندارد، بلکه تنها استحباب و فضیلت دارد.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> برخی فقیهان افزوده‌اند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، باید در غیر اوقات شلوغی و ازدحام وارد شود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر برخی فقها به استناد برخی احادیث، ورود زن مستحاضه به کعبه، در هیچ حالتی جایز نیست<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331-332؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> و به نظر برخی دیگر، مراد از این احادیث، شدت کراهت است، نه حرمت؛ زیرا استحاضه در حکم طهارت است.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref>
 
=== سعی ===
از مستحبات سعی میان صفا و مروه، «هَرْوَله» (یعنی تندرفتن بدون دویدن) در بخشی از سعی و بالا رفتن بر کوه صفاست؛ ولی این استحباب، بنا بر نظر فقیهان امامی<ref>. غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج16، ص271-274؛ جواهر الکلام، ج19، ص423.</ref> و اهل سنت،<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95؛ المغنی، ج۳، ص404-405.</ref> ویژه مردان است و شامل بانوان نمی‌شود. البته برخی فقیهان گفته‌اند که اگر محل سعی برای بانوان خلوت باشد، هروله کردن اشکالی ندارد.<ref>. احکام النساء، ص33.</ref> همچنین به نظر فقیهان اهل سنت، سعی کردن در حال سواره برای زنان ممنوع است. در حالی که برای مردان جایز شمرده شده است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref>
 
=== وقوف در عرفات ===
به نظر فقیهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روی زمین و در حالت نشسته و نیز در کناره‌های صحرای عرفات وقوف کنند. در حالی که برای مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ایستاده و در محل صخره‌های سیاه استحباب دارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص94.</ref>
 
=== وقوف در مشعر ===
اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختیاری) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عید قربان است. اما با توجه به دشواری حرکت از مشعر به منا و به ویژه سختی اعمال روز عید قربان، بانوان می‌توانند در شب عید قربان، پس از آن که قدری در مشعرالحرام توقف کردند، پیش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتی رمی را که یکی از اعمال روز عید است، شبانه به جا آورند. این حکم به دلیل احادیث<ref>. الکافی، ج4، ص474-475؛ تهذیب الاحکام، ج5،
ص194-195.</ref>، یکی از مصادیق وقوف اضطراری و مورد اتفاق فقیهان امامی،<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشیعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78.</ref> و اهل سنت<ref>. المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی المحتاج، ج1، ص500.</ref> است.
 
=== رمی ===
به نظر تمامی فقیهان، بانوان می‌توانند در شب عید قربان، جمره عقبه را رمی کنند؛ هرچند از رمی در روز ناتوان نباشند. این حکم اختصاص به رمی روز عید دارد و رمی جمرات، در روزهای بعد، باید مانند دیگران، از طلوع آفتاب تا غروب انجام شود و رمی در شب جایز نیست. مگر برای کسی که از رمی در روز ناتوان باشد؛ مانند زنی که به سبب زیادی جمعیت نمی‌تواند در روز رمی کند. البته برخی فقها بر آنند که چنین زنی باید برای رمی، در روز نایب بگیرد. همچنین به نظر فقهای اهل سنت، بالا بردن دست‌ها هنگام رمی که برای مردان مستحب شمرده شده است، برای بانوان استحبابی ندارد.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref>
 
=== قربانی ===
برخی فقها<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص‏157.</ref> به استناد برخی روایات،<ref>. وسائل الشیعه، ج10، ص‏136؛ السنن الکبری، بیهقی، ج5، ص‏238، ج9، ص‏283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص‏17.</ref> قائل به استحباب ذبح قربانی توسط خود حج‌گزار یا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در این مسئله فرقی میان زن و مرد نگذاشته‌اند. برخی هم به استناد برخی احادیث،<ref>. الکافی، ج4، ص‏497.</ref> به صراحت، ذبح بانوان را جایز شمرده‌اند. برخی ذبح قربانی را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل دانای به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وی، انجام آن را به عهده زن می‌دانند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص317.</ref> برخی فقیهان اهل سنت نیز اساساً این استحباب را شامل بانوان ندانسته‌اند.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref>
 
=== حلق و تقصیر ===
بنا بر نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226.</ref> و اهل سنت<ref>. المغنی، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210.</ref> به استناد روایات،<ref>. سنن الدارمی، ج2، ص64؛ سنن ابی داود، ج1، ص441؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص390.</ref> سر تراشیدن -که یکی از مناسک حج و عمره است<ref>. مواهب الجلیل، ج4، ص181؛ مستند الشیعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232.</ref>- ویژه مردان است و برای زنان جایز نیست. بلکه آنان باید به جای حلق، تقصیر کنند؛ یعنی مقداری از مو یا ناخن خود را بگیرند.
(← حلق و تقصیر٭) البته برخی فقهای اهل سنت، حلق را برای بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفته‌اند که تقصیر برای آنان بهتر است.<ref>. الحاوی الکبیر، ج4، ص95.</ref>
 
=== طواف نساء ===
مشهور و بلکه اکثریت قریب به اتفاق فقهای امامی، بر آنند که طواف نساء و نماز آن، علاوه بر مردان، بر زنان و حتی کودکان نیز واجب است و تا زمانی که حج‌گزار زن طواف نساء را به جا نیاورد، شوهرش بر او حلال نیست و اگر ازدواج نکرده باشد، ازدواج برای او حرام است.<ref>. کشف اللثام، ج6، ص‏227؛ الحدائق الناضره، ج16، ص‏184-186؛ جواهر الکلام، ج19، ص‏259-260.</ref> تنها علامه حلّی در این باره مناقشه کرده<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص‏445.</ref> و حرمت مرد بر زن، در صورت ترک طواف نساء توسط زن را بی‌دلیل دانسته است.<ref>. مختلف الشیعه، ج4، ص300-301.</ref>  


===پوشش در طواف===
=== تکبیر ===
به نظر فقيهان، بانوان بايد در طواف، به جز صورت، به مقداري که در وضو شسته مي‏شود و دست‏ها تا مچ، پوشش شرعي را رعايت کنند. بر اين اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز اين است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نيست. ولي در طواف، پوشاندن پاها نيز مانند ساير قسمت‏هاي بدن، لازم است. البته به نظر برخي پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولي شرط صحت طواف نيست. همچنين بيرون آوردن کتف و بازوي دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقيهان اهل سنت (جز مالکيان)<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغني، ج3، ص386. </ref> براي مردها در طواف مستحب است، براي زنان جايز نيست<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94؛ المغني، ج۳، ص413. </ref>؛ زيرا آشکار ساختن اعضاي بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.<ref>. الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40. </ref>
از مستحبات حج در ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی‌حجه) به نظر فقیهان امامی<ref>. السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.</ref> و اهل سنت،<ref>. المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483.</ref> گفتن تکبیرهای مخصوص است. ( تکبیر٭) به تصریح برخی فقیهان، بانوان باید این تکبیرها را با صدای آهسته بگویند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref>


===رَمَل===
=== جلوگیری از عادت ماهانه ===
فقيهان اهل سنّت در طواف، «رَمَل» (تند راه رفتن همراه با نزديک بودنِ گام‌ها به يکديگر<ref>. المغني، ج3، ص385-386؛ شرح صحيح مسلم، ج9، ص7. </ref> يا به حرکت در آوردن کتف‌ها هنگام راه رفتن، مانند مبارزان در عرصه نبرد)<ref>. المبسوط، سرخسي، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236. </ref> را به دليل حديث پيامبر<ref>. فتح العزيز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147. </ref>9 براي مردان مستحب شمرده‏<ref>. نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛
به نظر برخی فقیهان، جلوگیری از عادت ماهانه (به وسیله خوردن قرص، تزریق آمپول و مانند آن)، برای عقب انداختن عادت ماهانه در ایام حج، چنانچه برای بدن ضرر نداشته باشد، جایز است. زنی که برای جلوگیری از عادت ماهانه قرص می‌خورد، چنانچه چیزی از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز به‌طور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و باید به وظیفه مُستحاضه عمل کند. همچنین زنی که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه‌اش به هم می‌خورد، به طوری که گاهی در مدت طولانی خون و لکه می‌بیند، اگر به گونه‌ای است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بیرون نیاید، ولی در داخل آلوده به خون باشد-حکم حیض دارد؛ ولی اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، یا به‌طور مستمر نیست، یعنی گاهی آلودگی وجود دارد و
العدة شرح العمده، ج3، ص202. </ref> ولي براي بانوان مستحب ندانسته‌اند.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص92، 94.</ref> ولي بيشتر فقهاي امامي، رمَل را براي مرد و زن مستحب ندانسته‌اند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-‏110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص‏161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-‏129. </ref>  
گاهی وجود ندارد، باید به وظایف مستحاضه
عمل کند.<ref>. مناسک حج، محشی، ص283، 287-290.</ref>


===زمان طواف===
=== افساد حج ===
به نظر برخي فقيهان اهل سنت، مستحب است بانوان شب‌ها طواف کنند؛ زيرا طواف در شب، با پوشيدگي آنان مناسب‌تر است و همچنين در شب، ازدحام جمعيت کمتر است و براي زنان امکان نزديک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361. </ref>
در صورت فاسد شدن حج به سبب [[آمیزش]]، به نظر فقیهان امامی<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.</ref> و  
===استلام===
اهل سنت،<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص217.</ref> فرقی میان زن و مرد نیست. مشروط بر آن که هر دو راضی به مباشرت باشند. از این رو چنانچه زن از روی اختیار و با رضایت، حج خود را فاسد کند، هزینه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولی اگر زن احرام‌گزار راضی به آمیزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحیح است و قضا بر عهده‌اش نخواهد بود.<ref>. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>
استلام حجرالاسود (دست کشيدن بر حجرالاسود) و نيز بوسيدن آن، هر چند امري مستحب است، اما به نظر فقيهان امامي<ref>. احکام النساء، ص‏32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-‏120. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.</ref>، به استناد احاديث<ref>. دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لايحضره الفقيه، ج4، ص364.</ref> از زنان برداشته شده است؛ زيرا اين کار هم براي بانوان زحمت دارد و هم براي ديگران.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> به نظر برخي فقيهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف کعبه و شب‌هنگام براي زنان استحباب دارد.<ref>. المجموع، ج۸، ص38.</ref> برخي فقهاي امامي نيز استلام زنان را، در صورت ازدحام جمعيت، جايز نمي‌دانند.<ref>. المقنع، ص226؛ الحدائق الناضره، ج16، ص120؛ جواهر الکلام، ج19، ص236.</ref>
===ورود به کعبه===
فقهيان، به استناد احاديث<ref>. تهذيب الاحکام، ج5، ص‏448.</ref>، قائلند ورود به خانه کعبه يکي از مستحبات مورد تأکيد براي مردان است. ولي براي بانوان تأکيد ندارد، بلکه تنها استحباب و فضيلت دارد.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref> برخي فقيهان افزوده‌اند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، بايد در غير اوقات شلوغي و ازدحام وارد شود.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> به نظر برخي فقها به استناد برخي احاديث، ورود زن مستحاضه به کعبه، در هيچ حالتي جايز نيست<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331-332؛ الجامع للشرائع، ص222.</ref> و به نظر برخي ديگر، مراد از اين احاديث، شدت کراهت است، نه حرمت؛ زيرا استحاضه در حکم طهارت است.<ref>. السرائر، ج1، ص625.</ref>
===سعي===
از مستحبات سعي ميان صفا و مروه، «هَرْوَله» (يعني تندرفتن بدون دويدن) در بخشي از سعي و بالا رفتن بر کوه صفاست. ولي اين استحباب، بنا بر نظر فقيهان امامي<ref>. غنية النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج16، ص271-274؛ جواهر الکلام، ج19، ص423. </ref> و اهل سنت<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95؛ المغني، ج۳، ص404-405. </ref>، ويژه مردان است و شامل بانوان نمي‏شود. البته برخي فقيهان گفته‌اند که اگر محل سعي براي بانوان خلوت باشد، هروله کردن اشکالي ندارد.<ref>. احکام النساء، ص33. </ref> همچنين به نظر فقيهان اهل سنت، سعي کردن در حال سواره براي زنان ممنوع است. در حالي که براي مردان جايز شمرده شده است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref>  
===وقوف در عرفات===
به نظر فقيهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روي زمين و در حالت نشسته و نيز در کناره‌هاي صحراي عرفات وقوف کنند. در حالي که براي مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ايستاده و در محل صخره‌هاي سياه استحباب دارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص94.</ref>
===وقوف در مشعر===
اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختياري) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عيد قربان است. اما با توجه به دشواري حرکت از مشعر به منا و به ويژه سختي اعمال روز عيد قربان، بانوان مي‌توانند در شب عيد قربان، پس از آن که قدري در مشعرالحرام توقف کردند، پيش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتي رمي را که يکي از اعمال روز عيد است، شبانه به جا آورند. اين حکم به دليل احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص474-475؛ تهذيب الاحکام، ج5،
ص194-195. </ref>، يکي از مصاديق وقوف اضطراري و مورد اتفاق فقيهان امامي<ref>. الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشيعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78. </ref>، و اهل سنت<ref>. المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغني المحتاج، ج1، ص500. </ref> است.
===رمي===
به نظر تمامي فقيهان، بانوان مي‏توانند در شب عيد قربان، جمره عقبه را رمي کنند؛ هرچند از رمي در روز ناتوان نباشند. اين حکم اختصاص به رمي روز عيد دارد و رمي جمرات، در روزهاي بعد، بايد مانند ديگران، از طلوع آفتاب تا غروب انجام شود و رمي در شب جايز نيست. مگر براي کسي که از رمي در روز ناتوان باشد؛ مانند زني که به سبب زيادي جمعيت نمي‏تواند در روز رمي کند. البته برخي فقها بر آنند که چنين زني بايد براي رمي، در روز نايب بگيرد. همچنين به نظر فقهاي اهل سنت، بالا بردن دست‌ها هنگام رمي که براي مردان مستحب شمرده شده است، براي بانوان استحبابي ندارد.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref>
===قرباني===
برخي فقها<ref>. جواهر الکلام، ج19، ص‏157. </ref> به استناد برخي روايات<ref>. وسائل الشيعه، ج10، ص‏136؛ السنن الکبري، بيهقي، ج5، ص‏238، ج9، ص‏283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص‏17. </ref>، قائل به استحباب ذبح قرباني توسط خود حج‌گزار يا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در اين مسئله فرقي ميان زن و مرد نگذاشته‏اند. برخي هم به استناد برخي احاديث<ref>. الکافي، ج4، ص‏497. </ref>، به صراحت، ذبح بانوان را جايز شمرده‏اند. برخي ذبح قرباني را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل داناي به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وي، انجام آن را به عهده زن مي‌دانند.<ref>. تذکرة الفقهاء، ج8، ص317. </ref> برخي فقيهان اهل سنت نيز اساساً اين استحباب را شامل بانوان ندانسته‌اند.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref>
===حلق و تقصير===
بنا بر نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226. </ref> و اهل سنت<ref>. المغني، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210. </ref> به استناد روايات<ref>. سنن الدارمي، ج2، ص64؛ سنن ابي داود، ج1، ص441؛ تهذيب الاحکام، ج5، ص390. </ref>، سر تراشيدن -که يکي از مناسک حج و عمره است<ref>. مواهب الجليل، ج4، ص181؛ مستند الشيعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232. </ref>- ويژه مردان است و براي زنان جايز نيست. بلکه آنان بايد به جاي حلق، تقصير کنند؛ يعني مقداري از مو يا ناخن خود را بگيرند.
(← حلق و تقصير٭) البته برخي فقهاي اهل سنت، حلق را براي بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفته‌اند که تقصير براي آنان بهتر است.<ref>. الحاوي الکبير، ج4، ص95.</ref>


===طواف نساء===
=== نیابت زن ===
مشهور و بلکه اکثريت قريب به اتفاق فقهاي امامي، بر آنند که طواف نساء و نماز آن، علاوه بر مردان، بر زنان و حتي کودکان نيز واجب است و تا زماني که حج‌گزار زن طواف نساء را به جا نياورد، شوهرش بر او حلال نيست و اگر ازدواج نکرده باشد، ازدواج براي او حرام است.<ref>. کشف اللثام، ج6، ص‏227؛ الحدائق الناضره، ج16، ص‏184-186؛ جواهر الکلام، ج19، ص‏259-260. </ref> تنها علامه حلّي در اين باره مناقشه کرده<ref>. قواعد الاحکام، ج1، ص‏445. </ref> و حرمت مرد بر زن، در صورت ترک طواف نساء توسط زن را بي‌دليل دانسته است.<ref>. مختلف الشيعه، ج4، ص300-301. </ref>  
به نظر تمامی فقیهان امامی و اهل سنت، با این که زن و مرد در برخی احکام حج متفاوت‌اند، یکسانی میان نایب و منوب عنه در جنسیت، در حج نیابتی شرط نیست و همان گونه که مرد می‌تواند به نیابت از مرد و زن حج گزارد، زن نیز می‌تواند برای ادای حج، نایب زن یا مردی شود.<ref>. تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.</ref>به نظر مشهور فقها، شرایط نیابتِ زن همان شرایط نیابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).<ref>. السرائر، ج1، ص630-632.</ref>  


===تکبير===
== منبع‌شناسی ==
از مستحبات حج در ايام تشريق (يازدهم تا سيزدهم ذي‌حجه) به نظر فقيهان امامي<ref>. السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35. </ref> و اهل سنت<ref>. المدونة الکبري، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسي، ج2، ص43-44؛ المغني، ج3، ص483. </ref>، گفتن تکبيرهاي مخصوص است.( تکبير٭) به تصريح برخي فقيهان، بانوان بايد اين تکبيرها را با صداي آهسته بگويند.<ref>. الجامع للشرائع، ص222.</ref>
در منابع فقهی، مباحث مربوط به حج بانوان، بیشتر در مبحث حج و گاه در مباحثی چون طهارت ذکر شده است. برخی فقیهان نیز بابی جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تأکید بر برخی احکام مشترک میان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهم‌ترین احکام اختصاصی حج و عمره زنان را گرد آورده‌اند. همچنین در این زمینه، می‌توان به کتاب احکام النساء شیخ مفید اشاره کرد که بابی از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تک نگاری‌های مربوط به این موضوع نیز می‌توان از دو کتاب مناسک حج (ویژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ویژه بانوان) نوشته محمدحسین فلاح‌زاده یاد کرد.
===جلوگيري از عادت ماهانه===
به نظر برخي فقيهان، جلوگيري از عادت ماهانه (به وسيله خوردن قرص، تزريق آمپول و مانند آن)، براي عقب انداختن عادت ماهانه در ايام حج، چنانچه براي بدن ضرر نداشته باشد، جايز است. زني که براي جلوگيري از عادت ماهانه قرص مي‏خورد، چنانچه چيزي از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز به طور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مُستحاضه عمل کند. همچنين زني که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه‏اش به هم مي‏خورد، به طوري که گاهي در مدت طولاني خون و لکه مي‏بيند، اگر به گونه‌اي است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بيرون نيايد، ولي در داخل آلوده به خون باشد-حکم حيض دارد. ولي اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، يا به طور مستمر نيست، يعني گاهي آلودگي وجود دارد و
گاهي وجود ندارد، بايد به وظايف مستحاضه
عمل کند.<ref>. مناسک حج، محشي، ص283، 287-290. </ref>
===افساد حج===
در صورت فاسد شدن حج به سبب [[آميزش]]، به نظر فقيهان امامي<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعيه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.</ref> و
اهل سنت<ref>. بدائع الصنائع، ج2، ص217.</ref>، فرقي ميان زن و مرد نيست. مشروط بر آن که هر دو راضي به مباشرت باشند. از اين رو چنانچه زن از روي اختيار و با رضايت، حج خود را فاسد کند، هزينه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولي اگر زن احرام‌گزار راضي به آميزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحيح است و قضا بر عهده‌اش نخواهد بود.<ref>. المبسوط في فقه الاماميه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.</ref>
===نيابت زن===
به نظر تمامي فقيهان امامي و اهل سنت، با اين که زن و مرد در برخي احکام حج متفاوت‌اند، يکساني ميان نايب و منوب عنه در جنسيت، در حج نيابتي شرط نيست و همان گونه که مرد مي‏تواند به نيابت از مرد و زن حج گزارد، زن نيز مي‏تواند براي اداي حج، نايب زن يا مردي شود.<ref>. تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.</ref>به نظر مشهور فقها، شرايط نيابتِ زن همان شرايط نيابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).<ref>. السرائر، ج1، ص630-632.</ref>


==منبع‌شناسی==
== پانویس ==
در منابع فقهي، مباحث مربوط به حج بانوان، بيشتر در مبحث حج و گاه در مباحثي چون طهارت ذکر شده است. برخي فقيهان نيز بابي جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تأکيد بر برخي احکام مشترک ميان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهم‌ترين احکام اختصاصي حج و عمره زنان را گرد آورده‌اند.  همچنين در اين زمينه، مي‌توان به کتاب احکام النساء شيخ مفيد اشاره کرد که بابي از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تک نگاري‌هاي مربوط به اين موضوع نيز مي‌توان از دو کتاب مناسک حج (ويژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ويژه بانوان) نوشته محمدحسين فلاح‌زاده ياد کرد.
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
خط ۱۳۷: خط ۱۵۶:
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
}}
}}
* '''احکام النساء''': شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.تحقيق مهدي نجف، بيروت، دار المفيد، 1414ق؛
* '''احکام النساء''': شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶–۴۱۳قتحقیق مهدی نجف، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق؛
* '''الاستذکار (الجامع لمذاهب فقهاء الامصار و علماء الاقطار فيما تضمنه الموطا من معاني الرأي و الآثار و شرح ذلک کله بالايجاز و الاختصار)''': يوسف بن عبدالله بن عبدالبر (368-463ق.)، به کوشش سالم محمد عطا و علي محمد معوض، بيروت، دار الکتب العلميه، 1421ق؛
* '''الاستذکار (الجامع لمذاهب فقهاء الامصار و علماء الاقطار فیما تضمنه الموطا من معانی الرأی و الآثار و شرح ذلک کله بالایجاز و الاختصار)''': یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد عطا و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛
* '''الام''': محمد بن ادريس الشافعي (م.204ق.بيروت، دار الفکر، 1403ق؛
* '''الام''': محمد بن ادریس الشافعی (م. ۲۰۴قبیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق؛
* '''البحر الرائق''' (شرح کنز الدقائق): زين‌الدين بن ابراهيم بن نجيم (م.970ق.تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛
* '''البحر الرائق''' (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (م. ۹۷۰قتحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
* '''بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع''': ابوبکر بن مسعود الکاشاني (م.587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبيبيه، 1409ق؛
* '''بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع''': ابوبکر بن مسعود الکاشانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق؛
* '''تحرير الاحکام الشرعيه علي مذهب الاماميه''': حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، به کوشش ابراهيم بهادري، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، 1420ق؛
* '''تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق؛
* '''تحفة الفقهاء''': محمد بن احمد السمرقندي (م.9-535ق.بيروت، دار الکتب العلميه، 1414ق؛
* '''تحفة الفقهاء''': محمد بن احمد السمرقندی (م. ۹–۵۳۵قبیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
* '''تذکرة الفقهاء''': حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1414-1423ق؛
* '''تذکرة الفقهاء''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق؛
* '''تهذيب الاحکام في شرح المقنعة للشيخ المفيد''': محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1365ش؛
* '''تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید''': محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛
* '''الثمر الداني علي رسالة القيرواني''': صالح بن عبدالله الأبي الازهري (م.1330ق.بيروت، مکتبة الثقافيه، بي‌تا؛
* '''الثمر الدانی علی رسالة القیروانی''': صالح بن عبدالله الأبی الازهری (م. ۱۳۳۰قبیروت، مکتبة الثقافیه، بی‌تا؛
* '''الجامع للشرائع''': يحيي بن سعيد حلي (601-690ق.)، قم، مؤسسه سيدالشهداء، 1405ق؛
* '''الجامع للشرائع''': یحیی بن سعید حلی (۶۰۱–۶۹۰ق)، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق؛
* '''جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام''': محمد حسين نجفي (م.1266ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، بی‌تا؛  
* '''جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام''': محمد حسین نجفی (م. ۱۲۶۶قبیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛  
* '''حاشية رد المحتار علي الدر المختار''': شرح التنوير الابصار في فقه مذهب الامام ابي‌حنيفه النعمان، محمد امين بن عابدين (م.1252ق.بيروت، دار الفکر، 1415ق؛
* '''حاشیة رد المحتار علی الدر المختار''': شرح التنویر الابصار فی فقه مذهب الامام ابی‌حنیفه النعمان، محمد امین بن عابدین (م. ۱۲۵۲قبیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
* '''الحاوي الکبير في فقه مذهب الامام الشافعي''': علي بن محمد الماوردي (م.450ق.)، به کوشش علي محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دار الکتب العلميه، 1414ق؛
* '''الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی''': علی بن محمد الماوردی (م. ۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
* ا'''لحدائق الناضرة في احکام العترة الطاهره''': يوسف بن احمد البحراني (م.1186ق.تحقيق محمد تقي ايرواني و علي آخوندي، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1363ش؛
* ا'''لحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره''': یوسف بن احمد البحرانی (م. ۱۱۸۶قتحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش؛
* '''حواشي العلامتين عبدالحميد الشرواني و احمد بن قاسم العبادي علي تحفة المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر الهيثمي''': الشرواني (م.1301ق.العبادي (م.994ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا؛
* '''حواشی العلامتین عبدالحمید الشروانی و احمد بن قاسم العبادی علی تحفة المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر الهیثمی''': الشروانی (م. ۱۳۰۱قالعبادی (م. ۹۹۴قبیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛
* '''الدروس الشرعية في فقه الاماميه''': محمد بن مکي (م.786ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق؛
* '''الدروس الشرعیة فی فقه الامامیه''': محمد بن مکی (م. ۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
* '''دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضايا و الاحکام''': نعمان بن محمد المغربي (م.363ق.تحقيق آصف بن علي اصغر فيضي، قاهره، دار المعارف، 1383ق؛
* '''دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام''': نعمان بن محمد المغربی (م. ۳۶۳قتحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق؛
* '''رياض المسائل في بيان احکام الشرع بالدلائل''': سيد علي طباطبائي (م.1231ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق؛
* '''ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل''': سید علی طباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
* '''السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي''': محمد بن احمد بن ادريس (م.598ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق؛
* '''السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی''': محمد بن احمد بن ادریس (م. ۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق؛
* '''سنن ابن ماجه''': محمد بن زيد الربعي ابن ماجه (م.275ق.)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1395ق؛
* '''سنن ابن ماجه''': محمد بن زید الربعی ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق؛
* '''سنن ابي داود''': ابوداود سليمان بن الاشعث (م.275ق.تحقيق و تعليق سعيد محمد اللحام، بيروت، دار الفکر، 1410ق؛
* '''سنن ابی داود''': ابوداود سلیمان بن الاشعث (م. ۲۷۵قتحقیق و تعلیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛
* '''سنن الدار قطني''': علي بن عمر الدارقطني (م.385ق.)، به کوشش منصور بن سيد الشوري، بيروت، دار الکتب العلميه، 1417ق؛
* '''سنن الدار قطنی''': علی بن عمر الدارقطنی (م. ۳۸۵ق)، به کوشش منصور بن سید الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق؛
* '''سنن الدارمي''': عبدالله بن عبدالرحمن الدارمي (م.255ق.)، دمشق، مطبعة الاعتدال، 1349ق؛
* '''سنن الدارمی''': عبدالله بن عبدالرحمن الدارمی (م. ۲۵۵ق)، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق؛
* '''السنن الکبري''': احمد بن الحسين البيهقي (384-458ق.بيروت، دار الفکر، 1416ق؛
* '''السنن الکبری''': احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸قبیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق؛
* '''سنن النسائي''': احمد بن علي النسائي (215-303ق.تحقيق صدقي جميل العطار، بيروت، دار الفکر، 1348ق؛
* '''سنن النسائی''': احمد بن علی النسائی (۲۱۵–۳۰۳قتحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق؛
* ش'''رائع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام''': جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، به کوشش سيد صادق شيرازي، تهران، انتشارات استقلال، 1409ق؛
* ش'''رائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام''': جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، انتشارات استقلال، ۱۴۰۹ق؛
* '''الشرح الکبير''': ابوالبرکات احمد بن محمد الدردير (م.1201ق.)، مصر، دار احياء الکتب العربيه؛
* '''الشرح الکبیر''': ابوالبرکات احمد بن محمد الدردیر (م. ۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه؛
* '''شرح الکبير''': عبدالرحمن بن قدامه (م.682ق.بيروت دارالکتب العربي؛ شرح صحيح مسلم، يحيي بن شرف النووي (631 -676ق.بيروت، دار الکتاب العربي، 1407ق؛
* '''شرح الکبیر''': عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲قبیروت دارالکتب العربی؛ شرح صحیح مسلم، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶قبیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛
* '''صحيح البخاري''': محمد بن اسماعيل البخاري (م.256ق.)، به کوشش عبدالعزيز بن عبدالله بن باز، بيروت، دار الفکر، 1401ق؛
* '''صحیح البخاری''': محمد بن اسماعیل البخاری (م. ۲۵۶ق)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛
* '''العدة في شرح العمده''': عبدالرحمن بن ابراهيم المقدسي (م.624ق.)، قاهره، دار الحديث، 1424ق؛
* '''العدة فی شرح العمده''': عبدالرحمن بن ابراهیم المقدسی (م. ۶۲۴ق)، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۴ق؛
* '''عون المعبود (شرح سنن ابي داود'''): ابي الطيب محمد شمس الحقّ العظيم آبادي (م.1329ق.بيروت، دار الکتب العلميه، 1415ق؛
* '''عون المعبود (شرح سنن ابی داود'''): ابی الطیب محمد شمس الحقّ العظیم آبادی (م. ۱۳۲۹قبیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛
* '''غنية النزوع''': حمزة بن علي بن زهرة الحلبي (م.585ق.تحقيق ابراهيم بهادري، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق؛
* '''غنیة النزوع''': حمزة بن علی بن زهرة الحلبی (م. ۵۸۵قتحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق؛
* '''فتح العزيز''': عبدالکريم بن محمد رافعي قزوينی (م.623ق.)، دار الفکر؛  
* '''فتح العزیز''': عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی (م. ۶۲۳ق)، دار الفکر؛  
* '''قواعد الاحکام في معرفة الحلال و الحرام''': حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1413ق؛
* '''قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق؛
* '''الکافي في الفقه''': ابوالصلاح تقي‌الدين الحلبي (م.447ق.تحقيق استادي، اصفهان، مکتبة اميرالمؤمنين7، 1403ق؛
* '''الکافی فی الفقه''': ابوالصلاح تقی‌الدین الحلبی (م. ۴۴۷قتحقیق استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین۷، ۱۴۰۳ق؛
* '''الکافي في فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.بيروت، دار الکتب العلميه، 1414ق؛
* '''الکافی فی فقه الامام احمد''': عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰قبیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
* '''الکافي''': محمد بن يعقوب کليني (م.329ق.)، به کوشش علي‌اکبر غفاري، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1375ش؛
* '''الکافی''': محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
* '''کتاب الحج''': ابوالقاسم خويي (م.1413ق.)، قم، لطفي، 1409ق؛
* '''کتاب الحج''': ابوالقاسم خویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق؛
* '''کشاف القناع عن متن الاقناع''': منصور بن يونس البهوتي (م.1052ق.)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعيل شافعي، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛
* '''کشاف القناع عن متن الاقناع''': منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۲ق)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
* '''کشف اللثام''': محمد بن الحسن الفاضل الهندي (م.1137ق.)، قم، نشر الاسلامي، 1416ق؛ المبدع شرح المقنع، ابراهيم بن محمد ابن مفلح (م.844ق.تحقيق محمد حسن، بيروت، دار الکتب العلميه، 1418ق؛
* '''کشف اللثام''': محمد بن الحسن الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق؛ المبدع شرح المقنع، ابراهیم بن محمد ابن مفلح (م. ۸۴۴قتحقیق محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
* ا'''لمبسوط في فقه الاماميه''': محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش محمدباقر بهبودي و سيد محمدتقي کشفي، تهران، مکتبة المرتضويه، 1351ش؛
* ا'''لمبسوط فی فقه الامامیه''': محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمدباقر بهبودی و سید محمدتقی کشفی، تهران، مکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش؛
* '''المبسوط''': محمد بن احمد السرخسي (م.483ق.بيروت، دار المعرفه، 1406ق؛
* '''المبسوط''': محمد بن احمد السرخسی (م. ۴۸۳قبیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
* '''مجمع الزوائد و منبع الفوائد''': علي بن ابي‌بکر الهيثمي (م.807ق.بيروت، دار الکتاب العربي، 1408ق؛
* '''مجمع الزوائد و منبع الفوائد''': علی بن ابی‌بکر الهیثمی (م. ۸۰۷قبیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۸ق؛
* '''مجمع الفائدة و البرهان في شرح ارشاد الاذهان''': مقدس اردبيلي احمد بن محمد (م.993ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق؛
* '''مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان''': مقدس اردبیلی احمد بن محمد (م. ۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق؛
* '''المجموع شرح المهذب''': يحيي بن شرف النووي (631-676ق.بيروت، دار الفکر؛  
* '''المجموع شرح المهذب''': یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶قبیروت، دار الفکر؛  
* '''المختصر النافع في فقه الاماميه (النافع في مختصر الشرائع)''': جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، تهران، بنياد بعثت، 1410ق؛
* '''المختصر النافع فی فقه الامامیه (النافع فی مختصر الشرائع)''': جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۰ق؛
* '''مختلف الشيعه في احکام الشريعه''': حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق؛
* '''مختلف الشیعه فی احکام الشریعه''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
* '''مدارک الاحکام في شرح شرائع الاسلام''': سيد محمد بن علي موسوي عاملي (956 1009ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1410ق؛
* '''مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام''': سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ ۱۰۰۹ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق؛
* '''المدونة الکبري''': روايت سحنون بن سعيد التنوخي عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابي عبدالله مالک بن انس، قاهره، دار السعاده، بي‌تا؛
* '''المدونة الکبری''': روایت سحنون بن سعید التنوخی عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابی عبدالله مالک بن انس، قاهره، دار السعاده، بی‌تا؛
* '''مسالک الافهام الي تنقيح شرائع الاسلام''': زين‌الدين بن علي، شهيد ثاني (911-966ق.)، قم، انتشارات معارف اسلامي، 1416ق؛
* '''مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام''': زین‌الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
* '''مستمسک العروة الوثقي''': سيد محسن حکيم (م.1390ق.)، قم، انتشارات کتابخانه آيت‌الله العظمي مرعشي نجفي، 1404ق؛
* '''مستمسک العروة الوثقی''': سید محسن حکیم (م. ۱۳۹۰ق)، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛
* '''مستند الشيعة في احکام الشريعه''': احمد بن محمد مهدي النراقي (1185-1245ق.)، قم، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، 1415ق؛
* '''مستند الشیعة فی احکام الشریعه''': احمد بن محمد مهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق؛
* '''مسند الامام احمد بن حنبل''': احمد بن حنبل (م.241ق.بيروت، دار الصادر، بي‌تا؛
* '''مسند الامام احمد بن حنبل''': احمد بن حنبل (م. ۲۴۱قبیروت، دار الصادر، بی‌تا؛
* '''المعتبر في شرح المختصر''': جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، قم، انتشارات سيد الشهداء، 1364ش؛
* '''المعتبر فی شرح المختصر''': جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش؛
* '''المعتمد في شرح المناسک''': (کتاب الحج: محاضرات الخويي): به کوشش محمدرضا موسوي خلخالي، قم، انتشارات دار العلم/ مؤسسه احياء آثار الامام الخويي، 1410ق؛
* '''المعتمد فی شرح المناسک''': (کتاب الحج: محاضرات الخویی): به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دار العلم/ مؤسسه احیاء آثار الامام الخویی، ۱۴۱۰ق؛
* '''معرفة السنن و الآثار''': احمد بن الحسين البيهقي (م.458ق.تحقيق کسروي حسين، بيروت، دار الکتب العلميه؛
* '''معرفة السنن و الآثار''': احمد بن الحسین البیهقی (م. ۴۵۸قتحقیق کسروی حسین، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
* '''مغني المحتاج الي معرفة معاني الفاظ المنهاج''': محمد بن احمد الشربيني (م.977ق.بيروت، دار احياء التراث العربي، 1377ق؛
* '''مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج''': محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷قبیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛
* '''المغني''': عبدالله بن قدامه (م.620ق.بيروت، دار الکتب العربي؛
* '''المغنی''': عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰قبیروت، دار الکتب العربی؛
* '''المقنع''': محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.)، قم، انتشارات مؤسسة الامام الهادي، 1415ق؛
* '''المقنع''': محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱–۳۸۱ق)، قم، انتشارات مؤسسة الامام الهادی، ۱۴۱۵ق؛
* '''المقنعه''': شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق؛
* '''المقنعه''': شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶–۴۱۳ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق؛
* '''من لايحضره الفقيه''': محمد بن علي بن بابويه (شيخ صدوق) (311-381ق.تحقيق و تصحيح علي‌اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق؛
* '''من لایحضره الفقیه''': محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱–۳۸۱قتحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛
* '''مناسک حج (المحشي)''': سيد روح الله خميني (م.1368ش.)، تهران، مشعر، 1381ش؛
* '''مناسک حج (المحشی)''': سید روح الله خمینی (م. ۱۳۶۸ش)، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش؛
* '''مناسک حج و عمره''': محمد تقي بهجت (م.1430ق.) قم، شفق، 1424ق؛
* '''مناسک حج و عمره''': محمد تقی بهجت (م. ۱۴۳۰ق) قم، شفق، ۱۴۲۴ق؛
* '''منتخب مناسک حج''': سيد روح الله خميني (م.1368ش.)، تهران، مشعر، 1426ق؛
* '''منتخب مناسک حج''': سید روح الله خمینی (م. ۱۳۶۸ش)، تهران، مشعر، ۱۴۲۶ق؛
* '''منتهي المطلب في تحقيق المذهب''': حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، مشهد، انتشارات بنياد پژوهش‌هاي اسلامي آستان قدس رضوي، 1414ق؛
* '''منتهی المطلب فی تحقیق المذهب''': حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق؛
* '''مهذب الاحکام في بيان الحلال و الحرام''': سيد عبدالأعلي‏سبزواري (م.1414ق.)، مکتبة آيه الله سبزواري، 1416ق؛
* '''مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام''': سید عبدالأعلی‌سبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، مکتبة آیه الله سبزواری، ۱۴۱۶ق؛
* '''المهذب''': عبدالعزيز بن نحرير البراج (م.481ق.تحقيق موسسة سيد الشهداء، قم، نشر الاسلامي، 1406ق؛
* '''المهذب''': عبدالعزیز بن نحریر البراج (م. ۴۸۱قتحقیق موسسة سید الشهداء، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۰۶ق؛
* '''مواهب الجليل''': محمد بن محمد الحطاب الرعيني (م.954ق.تحقيق زکريا عميرات، بيروت، دار الکتب العلميه، 1416ق؛
* '''مواهب الجلیل''': محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴قتحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛
* '''وسائل الشيعه (تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعه)''': محمد بن الحسن الحر العاملي (1033-1104ق.)، به کوشش عبدالرحيم رباني شيرازي، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1403ق.
* '''وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه)''': محمد بن الحسن الحر العاملی (۱۰۳۳–۱۱۰۴ق)، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:احکام حج]]
[[رده:احکام حج]]

نسخهٔ ‏۵ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۰۶

بر پایه فقه اسلامی، حج بر زنان -همانند مردان- واجب است و شرایط استطاعت و وجوب حج برای زنان همان شرایط حج مردان است؛ البته برخی فقها شرایط دیگری برای وجوب حج بر زنان افزوده‌اند. بانوان در برخی احکام حج با مردان تفاوت دارند. در این مقاله، احکام اختصاصی حج بانوان مورد بحث قرار می‌گیرد و به مباحث عمومی و کلی حج بانوان که مشترک با مردان است، پرداخته نمی‌شود.

وجوب حج

از منظر فقه اسلامی، تکلیف به حج به‌طور یکسان متوجه زنان و مردان است[۱]؛ در احادیث نیز، ادای حج و عمره برای زن، به منزله جهاد در راه خدا دانسته شده است.[۲] فقیهان امامی[۳] و اهل سنت،[۴] به استناد آیات، احادیث و اجماع،[۵] قائلند که هر کس شرایط وجوب را داشته باشد، چه زن، چه مرد و چه خنثی، حج بر او واجب می‌شود و احکام اختصاصی و متفاوت هر یک از زن و مرد در برخی مسائل، به عنوان استثناء مطرح شده است. این احکام اختصاصی را می‌توان در دو بخش کلی دسته‌بندی کرد: بخشی که مربوط به پیش از حج و شرایط مستطیع شدن زن است و بخشی که مربوط به اعمال و مناسک حج است.

استطاعت

به‌طور کلی، شرایط استطاعت و وجوب حج برای بانوان همان شرایط وجوب و استطاعت برای مردان است.[۶] با این حال، زنان در این زمینه احکام ویژه‌ای دارند. مهم‌ترین این احکام عبارتند از:

هزینه حج

بنا بر نظر فقیهان، هزینه سفر حج زن بر عهده خود اوست و زنی که خودش هزینه حج را دارد یا با کسب می‌تواند هزینه خویش را به دست آورد، مستطیع است و باید در نخستین فرصت حج را به جا آورد. حتی اگر به سبب حج رفتنِ این زن، شوهر او برای مخارج زندگی به زحمت می‌افتد، در صورتی که به زحمت افتادن شوهر موجب اختلال در زندگی زن نباشد، مستطیع است و باید به حج برود و به زحمت افتادن شوهر، مانع استطاعت زن نمی‌شود.[۷] ولی زنی که خودش هزینه حج (یا بخشی از آن) را ندارد، اما شوهر یا پدر او یا شخص دیگر هزینه حج او (یا کمبود آن) را متقبل شود یا او را به حج ببرد و هزینه او را هم بپردازد، چنانچه به گفته او اطمینان داشته باشد، واجب است قبول کند و به حج برود و این حج مجزی از حَجّة الاسلام خواهد بود.[۸]

نفقه زن

هر چند هزینه سفر حج زن -چه واجب و چه مستحب- بر عهده شوهر نیست، ولی فقها تصریح کرده‌اند در مدتی که زن در سفر حج است، چه واجب-حتی اگر اجازه نگرفته باشد- و چه مستحب- اگر با اذن شوهر باشد- معادل نفقه او، اگر در مسافرت نبود، بر عهده شوهر است.[۹] در واقع تنها به اندازه تفاوت هزینه سفر و حَضَر بر عهده خود زن است و اگر تفاوت نداشته باشد، همه بر عهده شوهر است. از این رو به تصریح فقها گاه ممکن است زن بدون این که خود سرمایه‌ای داشته باشد، مستطیع گردد.[۱۰]

مهریه

به نظر فقیهان، زنی که مهریه او به مقدار هزینه حج یا بیشتر از آن است یا هزینه حج او را کامل می‌کند، در صورتی که شوهرش توانایی پرداخت مهریه را ندارد، زن حق مطالبه مهریه را ندارد و مستطیع به شمار نمی‌رود؛ ولی اگر شوهر توانایی پرداخت مهریه را دارد و تقاضای مهر از شوهر، موجب بروز ناراحتی و مشکلات در زندگی نشود و او حاضر به پرداخت آن باشد، مستطیع محسوب می‌شود و مطالبه مهر، نه تنها مانعی ندارد، بلکه لازم است؛ ولی اگر تقاضای مهریه برای زن موجب مشکلاتی در زندگی شود، مطالبه آن لازم نیست و استطاعت حاصل نمی‌شود. همچنین اگر مردی، به هر علتی، مهریه همسرش را نپردازد، حج بر زن واجب نمی‌شود و با ترک آن، حج بر او مستقرّ نمی‌شود؛ ولی اگر مرد، حاضر به پرداخت بوده و زن مطالبه نکرده باشد، حج بر عهده زن مستقر می‌گردد.[۱۱]

وعده ضمن عقد

بنا بر نظر فقها، اگر مردی ضمن عقد ازدواج، به همسرش وعده سفر حج داده باشد، صرف وعده، موجب استطاعت زن نمی‌شود؛ ولی بر شوهرش لازم است به وعده‌اش وفا کند و حکم مطالبه آن، با فرض این که استحقاق مطالبه کردن ثابت شده باشد، مانند مهریه است.[۱۲]

رجوع به کفایت

به نظر فقیهان، در مورد بانوان شوهردار که تحت تکفّل شوهر خود هستند و هزینه زندگی آنان بر عهده شوهر است، داشتن راه درآمد شرط نیست و «رجوع به کفایت» (یعنی این‌که پس از بازگشت از حج، راه درآمدی داشته باشد، به گونه‌ای که برای زندگانی به سختی و حرج نیفتد) برای آنان محقّق است و به بیش از آن نیازی نیست.[۱۳] ولی زنی که افرادی را تحت تکفّل دارد و هزینه زندگی آن‌ها بر عهده اوست، مثل زنی که همسرش از دنیا رفته و او مخارج فرزندانش را عهده‌دار است، در صورتی مستطیع است که علاوه بر هزینه حج و احتیاجات زندگی، مخارج افراد تحت تکفل خود را، تا برگشت از حج، داشته باشد. همچنین زنی که شوهرش از دنیا رفته و اموالی از ارث به او رسیده که به مقدار هزینه حج است، در صورتی مستطیع است که راه درآمدی پس از بازگشت از سفر حج داشته باشد. البته اگر به سبب حج رفتن از غنا به فقر می‌افتد، حج بر او واجب نیست.[۱۴]

اذن شوهر

به نظر فقیهان امامی[۱۵] و شماری از فقیهان اهل سنت،[۱۶] به استناد احادیث،[۱۷] حج واجب، مشروط به اذن کسی از جمله شوهر نیست و حتی اگر شوهر اذن ندهد، زن باید به حج برود و شوهر نیز حق ندارد زن را از انجام حجِ واجب، منع کند. البته در صورت وسعت وقت، می‌تواند رفتن او را تا آخرین کاروان به تأخیر بیندازد. همچنین ادای حجی که به سبب نذر بر زن واجب شده باشد، منوط به اذن شوهر نیست. البته در صورتی که شرایط وجوب نذر حاصل باشد.[۱۸] درباره شرایط نذر برای زن، بیشتر فقها بر آنند که زن شوهردار، باید برای نذر، از شوهر خود اجازه بگیرد و بدون اذن، نذر او صحیح نیست.[۱۹] اما برخی دیگر گفته‌اند که اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نیست. بر این اساس، زن می‌تواند برای ادای حج واجب (حجة الاسلام یا حج نذری)، بر خلاف رضایت شوهر، سفر کند؛ با این حال برای زن مستحب است از همسر خود اجازه بگیرد و رضایت او را جلب کند.[۲۰]

به اجماع فقهای امامی[۲۱] و اهل سنت،[۲۲] به دلیل احادیث[۲۳] و تقدم حق واجب شوهر بر کار مستحب زن،[۲۴] ادای حج استحبابی توسط زن، مشروط به اذن شوهر اوست و اگر شوهرش اجازه ندهد و او به حج برود، معصیت کرده و باید نمازهایش را تمام بخواند و استحقاق نفقه را هم ندارد.[۲۵] برخی فقها منظور از حق واجب شوهر را اعم از حق بهره‌مندی جنسی دانسته‌اند. بنابر این تنها محدود به جایی نمی‌شود که عملاً این حق شوهر فوت شود، بلکه حتی اگر به دلیل بیماری یا مُحرم بودن یا در سفر بودن، شوهر امکان بهره‌مندی عملی از آن را نداشته باشد، باز می‌تواند مانع حج استحبابی زن شود.[۲۶] هرچند برخی در این نظر مناقشه کرده‌اند.[۲۷]

به نظر فقیهان، در تمامی احکام مذکور، زنی که در طلاق رِجعی است و عدّه اش تمام نشده، مانند زن شوهردار است؛ زیرا در طلاق رجعی، مرد حق بازگشت و بهره‌مندی از زن را دارد و حج، مانع این حق است.[۲۸] ولی در عده طلاق بائن و نیز عده وفات، به حج رفتن -خواه واجب و خواه مستحب- برای زن جایز است و نیازی به اجازه نیست.[۲۹]

وجود محرم

به نظر فقیهان امامی،[۳۰] شافعی[۳۱] و مالکی،[۳۲] وجود «مَحرم» و امکان همراه داشتن او در سفر حج، شرط استطاعت و وجوب حج برای زن نیست؛ چه زن پیر باشد چه جوان، و چه ازدواج کرده باشد یا نکرده باشد؛[۳۳] زیرا شرایط وجوب حج برای زن و مرد یکسان است و آنچه در سفر حج ملاک اصلی است، داشتن امنیت و اطمینان به سلامت در سفر است.[۳۴]از این رو اگر زن بتواند به تنهایی به حج برود و بر خود نترسد، شرط نیست که مَحرمی همراه او باشد. اگر زن امنیت نداشته باشد و نتواند تنها به حج برود و نیازمند همراهی مَحرم باشد، واجب است یکی از محارم یا فرد مورد اطمینانی را همراه خود ببرد و اگر مَحرمی همراه او نشود، حج بر او واجب نخواهد بود؛ زیرا بدون مَحرم، توان سفر حج را ندارد. بر این اساس، وجود مَحرم تنها در صورت نیاز، شرط استطاعت و وجوب حج خواهد بود.[۳۵]

در مقابل، فقیهان حنبلی[۳۶] و حنفی،[۳۷] وجود مَحرم را به‌طور مطلق (به نظر حنبلیان) یا در صورتی که فاصله زن تا مکه به اندازه سه روز باشد (به نظر حنفیان)، شرط استطاعت شمرده و تصریح کرده‌اند که از جمله شرایط وجوب حج بر زن، آن است که زن-هرچند پیر باشد-با خود، مرد مَحرمی همراه داشته باشد؛ مانند پدر، برادر، شوهر، عمو و دایی و اگر واجد آنان نباشد، حج برای او واجب و حتی جایز نخواهد بود.[۳۸]

احکام حج بانوان

احکام اختصاصی مربوط به مناسک حج بانوان را می‌توان به دو بخش کلی تقسیم کرد: بیشتر این احکام، احکامی عمومی است که مربوط به تمامی بانوان در شرایط مختلف است و پاره‌ای از آنها، مسائلی است که تنها در مواقع اضطراری و موقعیت‌های استثنایی و برای گروهی از زنان (مانند زنان دارای عذر در ایام عادت ماهانه) رخ می‌دهد.

از جمله احکام مربوط به محل احرام، نیت و طواف. مهم‌ترین احکام ویژه بانوان در حج و عمره عبارتند از:

احرام

احکام و شرایط احرام بانوان همان شرایط و احکام احرام مردان است؛ جز در برخی موارد که تفاوت‌هایی میان آنان وجود دارد؛ از جمله:

محل احرام

به نظر برخی فقیهان امامی، حج‌گزارانی که از مدینه به مکه می‌روند، باید داخل مسجد شجره مُحرم شوند و احرام در خارج مسجد، هرچند نزدیک آن باشد، صحیح نیست. اما از آن‌جا که ورود به مسجد، برای بانوان دارای عذر (شامل زن حائض، یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه است و زن نَفْساء یعنی زنی که پس از زایمان خون می‌بیند) جایز نیست، آنان یا باید با نذر پیش از میقات (مثلاً در مدینه) محرم شوند یا اگر با نذر محرم نشده‌اند، باید درحال عبور از مسجد محرم شوند؛ ولی نباید در مسجد توقف کنند. البته اگر نتوانند در حال عبور از مسجد شجره محرم شوند و نمی‌توانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، احتیاط آن است که نزدیک مسجد مُحرم شوند و در جُحفه یا مُحاذی آن احرام را تجدید کنند.

اگر زنِ دارای عذر، به گمان این‌که احرام بستن برای او ممنوع است، بدون احرام از میقات عبور کند، باید در صورت امکان برگردد و از میقات احرام ببندد و در غیر این صورت، اگر وارد حرم نشده، از همان محل و اگر وارد حرم شده، باید به بیرون از حرم بازگردد و اگر این هم برای او امکان ندارد، از همان‌جا مُحرم شود.[۳۹]زن مستحاضه هم باید داخل مسجد شجره محرم شود و رفتن او به مسجد جایز است. غسل مستحبی زن حائض، نفساء و مستحاضه قبل از ورود به مسجد صحیح است[۴۰] حتی برخی این استحباب را برای این زنان بیشتر از دیگران دانسته‌اند.[۴۱]

نیت احرام

در صورتی که زن، در میقات حائض باشد و بداند که تا پایان وقت عمره تمتّع پاک نمی‌شود، به نظر برخی فقیهان، باید به نیت حج افراد محرم شود؛ یعنی با همان احرام به عرفات برود و وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا را انجام دهد و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. سپس برای انجام عمره مفرده به خارج حرم (مثلاً تنعیم) برود و در آن‌جا محرم شود و اعمال عمره مفرده را به جا آورد؛ ولی برخی دیگر گفته‌اند که چون این یقین، بر حسب عادت است و امکان دارد بر خلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند: «محرم می‌شوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتّع یا حج افراد». پس اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد و حج تمتّع او صحیح است و اگر پاک نشد، به همان احرام، اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد او صحیح است.[۴۲]

لباس احرام

به نظر فقیهان[۴۳] و به دلیل احادیث،[۴۴] بر بانوان پوشیدن لباس خاصی به عنوان لباس احرام-چنان‌که بر مردان واجب است- لازم نیست و زنان می‌توانند در همان لباسی که بر تن دارند، در صورتی که دارای شرایط باشد، مُحرم شوند. برخی نیز پوشیدن لباس احرام را برای زنان مستحب دانسته‌اند.[۴۵] افزون بر اینها، برخی بر آنند که لباس احرام زن نباید از حریر خالص باشد. نیز پوشیدن لباس رنگی برای زن احرام‌گزار مکروه و انتخاب رنگ سفید برای لباس احرام او بهتر است.[۴۶]

تلبیه

از واجبات احرام، تلبیه (لبیک گفتن) است و از مستحبّات تلبیه، به نظر فقیهان امامی[۴۷] و اهل سنت،[۴۸] به استناد احادیث،[۴۹] بلند کردن صدا هنگام لبیک گفتن است؛ حتی معدودی از فقیهان، قائل به وجوب آن شده‌اند.[۵۰] (¬ تلبیه٭) اما استحباب بلند گفتنِ تلبیه اختصاص به مردان دارد و فقهای امامی[۵۱] و اهل سنت،[۵۲] به استناد احادیث،[۵۳] زنان را مشمول آن ندانسته‌اند. بلکه حتی آهسته گفتنِ تلبیه را برای آنان مستحب شمرده‌اند[۵۴] زیرا آهسته گفتن، با اصل پوشیدگی درباره زنان متناسب‌تر است.[۵۵] از این رو برخی فقیهان اهل سنت گفته‌اند که بلند گفتن تلبیه برای زن، به اندازه‌ای که تنها خودش بشنود، جایز است.[۵۶] همچنین از مستحبات تلبیه، تکرار آن در حال احرام است. به تصریح فقیهان، تکرار تلبیه برای زن حائض و نفساء نیز مستحب است.[۵۷]

محرّمات احرام

بیشتر محرّمات احرام، برای زنان و مردان، مشترک است. برخی از آنها ویژه مردان است و برای زنان جایز شمرده شده است[۵۸]؛ مانند پوشیدن لباس دوخته،[۵۹] پوشیدن لباس ابریشمی،[۶۰] پوشاندن سر،[۶۱] پوشاندن پا[۶۲] و زیر سایه رفتن (استظلال٭).[۶۳] حتی پاره‌ای از محرّماتِ ویژه مردان، گاه برای زنان واجب است؛ مانند پوشاندن سر و پوشاندن پا در برابر نامحرم.[۶۴] شماری از فقها[۶۵] بر آنند که پوشاندن پا بر زن احرام‌گزار نیز حرام است. (← پوشاندن پا٭)

مواردی از محرّمات احرام نیز ویژه بانوان است؛ از جمله:

پوشاندن صورت

به اتفاق فقیهان امامی[۶۶] و اهل سنت،[۶۷] به استناد احادیث،[۶۸] برای زن پوشاندن صورت در حال احرام حرام است. بنابر این زن احرام‌گزار نباید صورت خود را با نقاب یا روبند و مانند اینها بپوشاند و صورت او باید به مقداری که در وضو شسته می‌شود، باز باشد.[۶۹] به نظر برخی، پوشاندن بخشی از صورت، به طوری که به آن نقاب و برقع نگویند، جایز است.[۷۰] به نظر بیشتر فقیهان، پوشاندن صورت توسط زن احرام‌گزار، موجب کفاره نیست؛ ولی برخی فقیهان آن را مستلزم وجوب کفاره (قربانی کردن گوسفند) دانسته‌اند.[۷۱]

پوشاندن دست

به نظر فقیهان امامی،[۷۲] مالکی،[۷۳] حنبلی[۷۴] و شافعی[۷۵] پوشاندن دست با دستکش در حال احرام، به استناد احادیث،[۷۶] برای زنان جایز نیست. در مقابل، فقیهان حنفی، پوشاندن دست را با دستکش حرام نشمرده‌اند.[۷۷] پوشیدن دستکش برای مردان نیز از این نظر که پوشیدن لباس دوخته به شمار می‌رود، حرام است.[۷۸] در واقع، آنچه بر احرام‌گزار مرد حرمت دارد، پوشاندنی است که مصداق پوشیدن لباس دوخته به شمار رود. در حالی که پوشاندن دست با دستکش برای زنان، مستقلاً از محرّمات احرام شمرده شده است. فقیهان اهل سنت[۷۹] و برخی فقیهان امامی،[۸۰] پوشیدن دستکش را برای زن مستلزم وجوب کفاره دانسته‌اند. به نظر فقها، پوشاندن دست با پوشش دیگری جز دستکش حرام نیست.[۸۱] (← پوشاندن دست٭) از دیگر محرّمات احرام، انگشتر به دست کردن و کاربرد زیورآلات برای زینت است. البته انگشتر و زیورهایی که زن قبلاً استفاده می‌کرده، لازم نیست برای احرام از تن بیرون آورد؛ ولی به تصریح فقیهان نباید آنها را به مرد نشان دهد؛ حتّی به شوهر خودش یا سایر مردانی که با او محرم‌اند.[۸۲]

طواف و نماز آن

از آن‌جا که میان اعمال حج و عمره، تنها طواف و نماز طواف است که نیاز به طهارت دارد، زنانی که در ایام حج دچار حیض یا نفاس می‌شوند، هر چند در سایر اعمال مانند احرام، سعی، وقوف، قربانی، تقصیر و رمی محدودیتی ندارند، اما برای انجام طواف و نماز آن، باید تا پس از پاک شدن از حیض یا نفاس صبر کنند.[۸۳] امر، با توجه به محدودیت زمانی اعمال حج، باعث شده آنان در برخی موارد احکام متفاوتی با مردان داشته باشند؛ مانند تبدیل حج تمتّع به حج افراد، در صورتی که حیض یا نفاس، مانع خروج از احرام عمره و احرام بستن دوباره برای حج باشد.[۸۴] (← تبدّل حج/ عمره٭)

وظیفه حائض و نفساء

هر گاه زنی که حج تمتّع انجام می‌دهد، پیش از طواف عمره تمتّع حائض شود، باید تا زمان خروج برای عرفات صبر کند؛ اگر تا آن زمان عذر او برطرف نشود و طواف از وی فوت گردد، باید به حج افراد عدول کند؛ یعنی نیت خود را از عمره تمتّع-که مستلزم ورود به مسجد در آغاز عمل است-به حجّ افراد برگرداند و پیش از طواف، به عرفات و مشعر و منا برود و طواف حج را تا بعد از پاک شدن از حیض، به تأخیر اندازد و پس از پایان حج، به جای عمره تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و همین عمل، برای زن حائض، مجزی از حج تمتّع است‏.[۸۵] به نظر فقها حکم مذکور (وجوب انتظار) برای حالتی است که زن بداند پیش از وقوف به عرفات از خون پاک می‌شود؛ ولی اگر بداند تا آخر وقت پاک نمی‌شود یا ترس آن داشته باشد که پاک نشود، می‌تواند از همان ابتدا به حج افراد عدول کند.[۸۶]

همچنین اگر زن در اثنای طواف، حائض شود، باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و به نظر فقها به استناد احادیث،[۸۷] در صورتی که بیش از نصف طواف را به جا آورده باشد، باید بقیه طواف را رها نماید (و پس از پاک شدن آن را به اتمام برساند). سپس سعی و تقصیر را به جا آورد و در این صورت، عمره تمتّع وی کامل است. اما اگر کمتر از نصف، طواف کرده باشد، چنانچه پیش از تمام شدن وقت عمره تمتّع پاک شود، باید پس از غسل، طواف را اعاده کند و بقیه اعمال را به جا آورد و چنانچه تا آخر وقت پاک نشود، باید حج تمتّع را به حج افراد تبدیل کند و پس از پاک شدن، ابتدا طواف ناقص عمره را تکمیل نموده، نماز بخواند و بعد بقیه طواف‌ها را به جا آورد.[۸۸] البته برخی فقیهان گفته‌اند که در این فرض، زن مخیر است بین این که به حج افراد عدول کند و بین این که اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد، سپس برای حج، احرام بسته و به حج برود و پس از فراغت از حج و بازگشت به مکه، قضای طواف عمره را پیش از طواف حج به جا آورد. برخی فقها نیز اساساً تفاوتی میان ادای طواف کمتر یا بیشتر از نصف قائل نشده و بر آنند که در هر صورت، حج تمتّع تبدیل به افراد می‌شود.[۸۹]

نیز در صورتی که زن پس از پایان طواف و پیش از اقامه نماز طواف یا در بین نماز حائض شود، عمره وی صحیح است و باید پس از حصول طهارت و پیش از طواف حج، نماز طواف را قضا کند.[۹۰] زنی که بعد از عمره تمتّع و پیش از احرام حج، حیض ببیند، تغییری در وظیفه او پیش نمی‌آید و باید برای حج تمتّع محرم شود و به عرفات برود.[۹۱] به تصریح فقها، در تمامی احکام مذکور، حکم زن نفساء همانند حکم زن حائض است؛ زیرا زنان نفساء و زنان حائض، در اعمالی که بر آنان واجب است یا کارهایی که از گردن آنان ساقط می‌شود، برابر هستند.[۹۲]

وظیفه مستحاضه

به نظر فقیهان، به استناد احادیث،[۹۳] زن مستحاضه، در صورتی که به وظایف استحاضه عمل نماید (یعنی همان وظایفی که برای نماز دارد)، می‌تواند طواف کند و در مقام ابراهیم نماز طواف را به جا آورد؛ زیرا استحاضه مانع از صحت طواف نیست.[۹۴] مستحاضه کثیره باید تمام وظایفی را که برای نمازهای روزانه لازم است، برای طواف واجب و نماز آن نیز جداگانه انجام دهد. مگر این‌که از وقت غسل برای طواف، تا آخر نماز طواف، به نحوی پاک باشد که در باطن نیز آلودگی نباشد.[۹۵]

نگرانی از حیض و نفاس

حج‌گزار باید پنج عمل طواف، نماز طواف، سعی، طواف نساء و نماز آن را پس از اعمال منا به جا آورد و نمی‌تواند آنها را پیش از وقوف به عرفات ادا کند. اما به نظر مشهور، برخی بانوان می‌توانند این اعمال را پیش از اعمال منا به جا آورند: بانوانی که نگران‌اند پس از مناسک منا دچار حیض یا نفاس گردند.[۹۶] ولی اگر آنها را مقدم نکرد و حائض شد، باید پس از مناسک منا منتظر بماند تا عذر او برطرف شود.[۹۷] ولی اگر نتواند تا وقت پاک شدن در مکه بماند، باید برای طواف حج و نماز آن و طواف نساء و نماز آن، نایب بگیرد و سعی را خودش به جا آورد. البته در انجام این اعمال باید ترتیب رعایت شود؛ یعنی ابتدا نایب او طواف حج و نماز آن را به جا آورد، پس از آن، زن سعی را انجام دهد و سپس نایب وی، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. برخی فقیهان، اساساً مقدم کردن اعمال در صورت ترس از حیض را نپذیرفته و تأکید کرده‌اند که اعمال حج، باید به ترتیب و در جای خود به جا آورده شود.[۹۸]

همچنین مقدم داشتن طواف نساء و نماز آن بر سعی، در حال اختیار، جایز نیست؛ ولی زنی که خوف آن دارد حائض شود و نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، می‌تواند پس از طواف حج و نماز آن، طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و سپس سعی را به جا آورد. اگر تنها طواف نساء زن، باقیمانده باشد و حائض گردد، در حالی که نیمی از آن را پیش‌تر انجام داده باشد، فقها حج او را تمام دانسته و خروج از مکه را برای او جایز دانسته‌اند.[۹۹] به نظر فقهای اهل سنت نیز زنی که پس از طواف افاضه حائض شود و تنها طواف وداع او باقی‌مانده باشد، لازم نیست برای طواف وداع صبر کند و می‌تواند از مکه خارج شود.[۱۰۰]

پوشش در طواف

به نظر فقیهان، بانوان باید در طواف، به جز صورت، به مقداری که در وضو شسته می‌شود و دست‌ها تا مچ، پوشش شرعی را رعایت کنند. بر این اساس، تفاوت پوشش در طواف با نماز این است که پوشاندن پاها در نماز، در صورت نبودن نامحرم، واجب نیست؛ ولی در طواف، پوشاندن پاها نیز مانند سایر قسمت‌های بدن، لازم است. البته به نظر برخی پوشش از نامحرم، هرچند واجب است، ولی شرط صحت طواف نیست. همچنین بیرون آوردن کتف و بازوی دست راست از لباس احرام (اضطباع٭) که به نظر فقیهان اهل سنت (جز مالکیان)[۱۰۱] برای مردها در طواف مستحب است، برای زنان جایز نیست[۱۰۲]؛ زیرا آشکار ساختن اعضای بدن، با اصل پوشش بدن زنان، ناسازگار است.[۱۰۳]

رَمَل

فقیهان اهل سنّت در طواف، «رَمَل» (تند راه رفتن همراه با نزدیک بودنِ گام‌ها به یکدیگر[۱۰۴] یا به حرکت درآوردن کتف‌ها هنگام راه رفتن، مانند مبارزان در عرصه نبرد)[۱۰۵] را به دلیل حدیث پیامبر[۱۰۶]۹ برای مردان مستحب شمرده‏[۱۰۷] ولی برای بانوان مستحب ندانسته‌اند.[۱۰۸] ولی بیشتر فقهای امامی، رمَل را برای مرد و زن مستحب ندانسته‌اند.[۱۰۹]

زمان طواف

به نظر برخی فقیهان اهل سنت، مستحب است بانوان شب‌ها طواف کنند؛ زیرا طواف در شب، با پوشیدگی آنان مناسب‌تر است و همچنین در شب، ازدحام جمعیت کمتر است و برای زنان امکان نزدیک شدن به کعبه و استلام حجرالاسود وجود دارد.[۱۱۰]

استلام

استلام حجرالاسود (دست کشیدن بر حجرالاسود) و نیز بوسیدن آن، هر چند امری مستحب است، اما به نظر فقیهان امامی[۱۱۱] و اهل سنت،[۱۱۲] به استناد احادیث[۱۱۳] از زنان برداشته شده است؛ زیرا این کار هم برای بانوان زحمت دارد و هم برای دیگران.[۱۱۴] به نظر برخی فقیهان اهل سنت، استلام در وقت خلوت بودن اطراف کعبه و شب‌هنگام برای زنان استحباب دارد.[۱۱۵] برخی فقهای امامی نیز استلام زنان را، در صورت ازدحام جمعیت، جایز نمی‌دانند.[۱۱۶]

ورود به کعبه

فقهیان، به استناد احادیث،[۱۱۷] قائلند ورود به خانه کعبه یکی از مستحبات مورد تأکید برای مردان است؛ ولی برای بانوان تأکید ندارد، بلکه تنها استحباب و فضیلت دارد.[۱۱۸] برخی فقیهان افزوده‌اند که اگر زن بخواهد وارد کعبه شود، باید در غیر اوقات شلوغی و ازدحام وارد شود.[۱۱۹] به نظر برخی فقها به استناد برخی احادیث، ورود زن مستحاضه به کعبه، در هیچ حالتی جایز نیست[۱۲۰] و به نظر برخی دیگر، مراد از این احادیث، شدت کراهت است، نه حرمت؛ زیرا استحاضه در حکم طهارت است.[۱۲۱]

سعی

از مستحبات سعی میان صفا و مروه، «هَرْوَله» (یعنی تندرفتن بدون دویدن) در بخشی از سعی و بالا رفتن بر کوه صفاست؛ ولی این استحباب، بنا بر نظر فقیهان امامی[۱۲۲] و اهل سنت،[۱۲۳] ویژه مردان است و شامل بانوان نمی‌شود. البته برخی فقیهان گفته‌اند که اگر محل سعی برای بانوان خلوت باشد، هروله کردن اشکالی ندارد.[۱۲۴] همچنین به نظر فقیهان اهل سنت، سعی کردن در حال سواره برای زنان ممنوع است. در حالی که برای مردان جایز شمرده شده است.[۱۲۵]

وقوف در عرفات

به نظر فقیهان اهل سنت، در وقوف به عرفات، مستحب است که بانوان روی زمین و در حالت نشسته و نیز در کناره‌های صحرای عرفات وقوف کنند. در حالی که برای مردان، وقوف بر مرکب، وقوف در حالت ایستاده و در محل صخره‌های سیاه استحباب دارد.[۱۲۶]

وقوف در مشعر

اصل زمان وقوف در مشعرالحرام (وقوف اختیاری) از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عید قربان است. اما با توجه به دشواری حرکت از مشعر به منا و به ویژه سختی اعمال روز عید قربان، بانوان می‌توانند در شب عید قربان، پس از آن که قدری در مشعرالحرام توقف کردند، پیش از فجر، به طرف منا حرکت کنند و حتی رمی را که یکی از اعمال روز عید است، شبانه به جا آورند. این حکم به دلیل احادیث[۱۲۷]، یکی از مصادیق وقوف اضطراری و مورد اتفاق فقیهان امامی،[۱۲۸] و اهل سنت[۱۲۹] است.

رمی

به نظر تمامی فقیهان، بانوان می‌توانند در شب عید قربان، جمره عقبه را رمی کنند؛ هرچند از رمی در روز ناتوان نباشند. این حکم اختصاص به رمی روز عید دارد و رمی جمرات، در روزهای بعد، باید مانند دیگران، از طلوع آفتاب تا غروب انجام شود و رمی در شب جایز نیست. مگر برای کسی که از رمی در روز ناتوان باشد؛ مانند زنی که به سبب زیادی جمعیت نمی‌تواند در روز رمی کند. البته برخی فقها بر آنند که چنین زنی باید برای رمی، در روز نایب بگیرد. همچنین به نظر فقهای اهل سنت، بالا بردن دست‌ها هنگام رمی که برای مردان مستحب شمرده شده است، برای بانوان استحبابی ندارد.[۱۳۰]

قربانی

برخی فقها[۱۳۱] به استناد برخی روایات،[۱۳۲] قائل به استحباب ذبح قربانی توسط خود حج‌گزار یا حضور او در کنار نائب در هنگام ذبح بوده و در این مسئله فرقی میان زن و مرد نگذاشته‌اند. برخی هم به استناد برخی احادیث،[۱۳۳] به صراحت، ذبح بانوان را جایز شمرده‌اند. برخی ذبح قربانی را توسط مرد مسلمان بالغ عاقل دانای به احکام، مستحب دانسته و در صورت نبودن وی، انجام آن را به عهده زن می‌دانند.[۱۳۴] برخی فقیهان اهل سنت نیز اساساً این استحباب را شامل بانوان ندانسته‌اند.[۱۳۵]

حلق و تقصیر

بنا بر نظر فقیهان امامی[۱۳۶] و اهل سنت[۱۳۷] به استناد روایات،[۱۳۸] سر تراشیدن -که یکی از مناسک حج و عمره است[۱۳۹]- ویژه مردان است و برای زنان جایز نیست. بلکه آنان باید به جای حلق، تقصیر کنند؛ یعنی مقداری از مو یا ناخن خود را بگیرند. (← حلق و تقصیر٭) البته برخی فقهای اهل سنت، حلق را برای بانوان صرفاً مکروه دانسته و گفته‌اند که تقصیر برای آنان بهتر است.[۱۴۰]

طواف نساء

مشهور و بلکه اکثریت قریب به اتفاق فقهای امامی، بر آنند که طواف نساء و نماز آن، علاوه بر مردان، بر زنان و حتی کودکان نیز واجب است و تا زمانی که حج‌گزار زن طواف نساء را به جا نیاورد، شوهرش بر او حلال نیست و اگر ازدواج نکرده باشد، ازدواج برای او حرام است.[۱۴۱] تنها علامه حلّی در این باره مناقشه کرده[۱۴۲] و حرمت مرد بر زن، در صورت ترک طواف نساء توسط زن را بی‌دلیل دانسته است.[۱۴۳]

تکبیر

از مستحبات حج در ایام تشریق (یازدهم تا سیزدهم ذی‌حجه) به نظر فقیهان امامی[۱۴۴] و اهل سنت،[۱۴۵] گفتن تکبیرهای مخصوص است. ( تکبیر٭) به تصریح برخی فقیهان، بانوان باید این تکبیرها را با صدای آهسته بگویند.[۱۴۶]

جلوگیری از عادت ماهانه

به نظر برخی فقیهان، جلوگیری از عادت ماهانه (به وسیله خوردن قرص، تزریق آمپول و مانند آن)، برای عقب انداختن عادت ماهانه در ایام حج، چنانچه برای بدن ضرر نداشته باشد، جایز است. زنی که برای جلوگیری از عادت ماهانه قرص می‌خورد، چنانچه چیزی از او خارج شود و بداند که خون است، هرچند حداقل سه روز به‌طور مستمر و متصل به هم نباشد، حکم استحاضه را دارد و باید به وظیفه مُستحاضه عمل کند. همچنین زنی که به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه‌اش به هم می‌خورد، به طوری که گاهی در مدت طولانی خون و لکه می‌بیند، اگر به گونه‌ای است که خون حداقل سه روز استمرار دارد، هرچند بیرون نیاید، ولی در داخل آلوده به خون باشد-حکم حیض دارد؛ ولی اگر کمتر از سه روز ادامه دارد، یا به‌طور مستمر نیست، یعنی گاهی آلودگی وجود دارد و گاهی وجود ندارد، باید به وظایف مستحاضه عمل کند.[۱۴۷]

افساد حج

در صورت فاسد شدن حج به سبب آمیزش، به نظر فقیهان امامی[۱۴۸] و اهل سنت،[۱۴۹] فرقی میان زن و مرد نیست. مشروط بر آن که هر دو راضی به مباشرت باشند. از این رو چنانچه زن از روی اختیار و با رضایت، حج خود را فاسد کند، هزینه کفاره و مخارج حج قضا بر عهده خود اوست و تنها معادل نفقه حَضَر بر عهده شوهر او خواهد بود ولی اگر زن احرام‌گزار راضی به آمیزش نبوده و شوهرش او را مجبور به مباشرت کرده باشد، اعمال او صحیح است و قضا بر عهده‌اش نخواهد بود.[۱۵۰]

نیابت زن

به نظر تمامی فقیهان امامی و اهل سنت، با این که زن و مرد در برخی احکام حج متفاوت‌اند، یکسانی میان نایب و منوب عنه در جنسیت، در حج نیابتی شرط نیست و همان گونه که مرد می‌تواند به نیابت از مرد و زن حج گزارد، زن نیز می‌تواند برای ادای حج، نایب زن یا مردی شود.[۱۵۱]به نظر مشهور فقها، شرایط نیابتِ زن همان شرایط نیابت مرد است (مانند بلوغ، عقل و بر عهده نداشتن حج واجب).[۱۵۲]

منبع‌شناسی

در منابع فقهی، مباحث مربوط به حج بانوان، بیشتر در مبحث حج و گاه در مباحثی چون طهارت ذکر شده است. برخی فقیهان نیز بابی جداگانه از مبحث حج را به احکام بانوان اختصاص داده و در آن، ضمن تأکید بر برخی احکام مشترک میان زن و مرد (مانند اصل وجوب حج)، مهم‌ترین احکام اختصاصی حج و عمره زنان را گرد آورده‌اند. همچنین در این زمینه، می‌توان به کتاب احکام النساء شیخ مفید اشاره کرد که بابی از آن، به احکام حج و عمره بانوان اختصاص داده شده است. از تک نگاری‌های مربوط به این موضوع نیز می‌توان از دو کتاب مناسک حج (ویژه بانوان) و مناسک عمره مفرده (ویژه بانوان) نوشته محمدحسین فلاح‌زاده یاد کرد.

پانویس

  1. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330.
  2. مسند الامام احمد بن حنبل، ج6، ص75؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص968؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص249
  3. الکافی فی الفقه، ص192؛ الحدائق الناضره، ج15، ص127؛ جواهر الکلام، ج18، ص450
  4. الحاوی الکبیر، ج4، ص92
  5. جواهر الکلام، ج17، ص‏220، 330.
  6. السرائر، ج1، ص621.
  7. مناسک حج، محشی، ص43.
  8. مناسک حج، محشی، ص33.
  9. السرائر، ج1، ص622.
  10. السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص417.
  11. مناسک حج، محشی، ص40-41؛ مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.
  12. مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.
  13. مناسک حج و عمره، بهجت، ص45-46.
  14. مناسک حج، محشی، ص36، 40.
  15. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏86؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.
  16. الکافی فی فقه الإمام أحمد، ج1، ص470.
  17. تهذیب الاحکام، ج5، ص400.
  18. تذکرة الفقهاء، ج7، ص88.
  19. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص621
  20. المجموع، ج8، ص325؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏87
  21. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ مسالک الافهام، ج2، ص153؛ الحدائق الناضره، ج14، ص145.
  22. المغنی، ج۳، ص203؛ المجموع، ج8، ص332.
  23. وسائل الشیعه، ج8، ص110.
  24. مدارک الاحکام، ج7، ص91؛ المغنی، ج۳، ص165.
  25. الجامع للشرائع، ص221
  26. جواهر الکلام، ج17، ص333-334.
  27. مدارک الاحکام، ج7، ص91.
  28. مسالک الافهام، ج2، ص154؛ مدارک الاحکام، ج7، ص92؛ الحدائق الناضره، ج14، ص146-147.
  29. السرائر، ج1، ص622؛ مدارک الاحکام، ج7، ص93؛ الحدائق الناضره، ج14، ص147.
  30. مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.
  31. المجموع، ج8، ص343.
  32. مواهب الجلیل، ج3، ص447.
  33. مستمسک العروة الوثقی، ج10، ص331-332؛ مهذب الأحکام، ج12، ص148.
  34. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ غنیة النزوع، ص193؛ مسالک الافهام، ج2، ص153.
  35. مسالک الافهام، ج2، ص153؛ مدارک الاحکام، ج7، ص89-90؛ الحدائق الناضره، ج14، ص143.
  36. المغنی، ج3، ص191؛ کشاف القناع، ج2، ص457.
  37. تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ بدائع الصنائع، ج2، ص123؛ البحر الرائق، ج2، ص552.
  38. تحفة الفقهاء، ج1، ص387-388؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص190.
  39. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622-623؛ الجامع للشرائع، ص221.
  40. السرائر، ج1، ص622.
  41. المغنی، ج۳، ص261.
  42. مناسک حج، محشی، ص118.
  43. مناسک حج، محشی، ص538-539.
  44. الکافی، ج4، ص344؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص340؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص73-74.
  45. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.
  46. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص319-320؛ مناسک حج، محشی، ص538-539.
  47. السرائر، ج1، ص536؛ مستند الشیعه، ج11، ص319؛ جواهر الکلام، ج18، ص272.
  48. المبسوط، سرخسی، ج4، ص6؛ فتح العزیز، ج7، ص262، 263؛ کشاف القناع، ج2، ص487.
  49. سنن النسائی، ج5، ص162؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص326؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص92.
  50. تهذیب الاحکام، ج5، ص92؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص272.
  51. المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج15، ص64.
  52. فتح العزیز، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص541.
  53. الکافی، ج4، ص405
  54. الکافی، ج4، ص405
  55. جواهر الکلام، ج18، ص272.
  56. المغنی، ج۲، ص257، ج3، ص310.
  57. مناسک حج و عمره، بهجت، ص218-219.
  58. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الحدائق الناضره، ج15، ص‏483-488؛ جواهر الکلام، ج18، ص394.
  59. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ الجامع للشرائع، ص222؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.
  60. . احکام النساء، ص35.
  61. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320.
  62. . السرائر، ج1، ص543-544؛ مجمع الفائدة و البرهان، ج6، ص305؛ المعتمد، ج4، ص153.
  63. . ریاض المسائل، ج6، ص332؛ مستند الشیعه، ج12، ص29؛ الشرح الکبیر، ج2، ص55-56.
  64. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92.
  65. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ قواعد الاحکام، ج1، ص424.
  66. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحدائق الناضره، ج15، ص129-132، 489؛ جواهر الکلام، ج18، ص389-394.
  67. . الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص33.
  68. . الکافی، ج4، ص346؛ السنن البیهقی، ج5، ص47.
  69. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص93.
  70. . الحاوی الکبیر، ج4، ص93؛ مناسک حج، محشی، ص186.
  71. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ الحاوی الکبیر، ج4، ص92-93.
  72. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص320؛ السرائر، ج1، ص544؛ المعتمد، ج4، ص142.
  73. . المدونة الکبری، ج1، ص459؛ الموطا، ج1، ص328؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.
  74. . المغنی، ج3، ص308-309؛ کشاف القناع، ج2، ص473، 520، 521.
  75. . فتح العزیز، ج7، ص454؛ المجموع، ج7، ص257، 263، 268، 269، 359.
  76. . صحیح البخاری، ج2، ص214-215؛ سنن ابی داود، ج1، ص410؛ الکافی، ج4، ص344-345، 348.
  77. . المبسوط، سرخسی، ج4، ص128؛ بدائع الصنائع، ج2، ص186؛ حاشیة رد المحتار، ج2، ص581.
  78. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص317؛ المجموع، ج7، ص257، 359؛ کشاف القناع، ج2، ص520-521.
  79. . المغنی، ج3، ص310؛ المجموع، ج7، ص263؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202.
  80. . کتاب الحج، ج4، ص143؛ منتخب مناسک حج، ص119.
  81. . المغنی، ج3، ص310؛ مواهب الجلیل، ج4، ص202-203؛ حواشی الشروانی، ج4، ص165.
  82. . مناسک حج، محشی، امام خمینی، ص178-179.
  83. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ غنیة النزوع، ص193.
  84. . تذکرة الفقهاء، ج7، ص‏188؛ الحدائق الناضره، ج14، ص327، 340.
  85. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623؛ الحدائق الناضره، ج14، ص340-347.
  86. . المختصر النافع، ص79؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.
  87. . الکافی، ج4، ص448-449.
  88. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص116، 417-419؛ الحدائق الناضره، ج14، ص347-351.
  89. . السرائر، ج1، ص623.
  90. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص623.
  91. . مناسک حج، محشی، ص220-222.
  92. . المغنی، ج۳، ص261.
  93. . الکافی، ج4، ص449.
  94. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص624.
  95. . مناسک حج، محشی، ص285.
  96. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330-331؛ المعتبر، ج2، ص783، 788؛ کشف اللثام، ج5، ص27.
  97. . الجامع للشرائع، ص222.
  98. . السرائر، ج1، ص624.
  99. . الجامع للشرائع، ص222.
  100. . المغنی، ج۳، ص۴۶8؛ المجموع، ج۸، ص۲۸4.
  101. . المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ المجموع، ج8، ص19؛ المغنی، ج3، ص386.
  102. . الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المغنی، ج۳، ص413.
  103. . الام، ج2، ص192؛ المبدع، ج3، ص218؛ المجموع، ج8، ص40.
  104. . المغنی، ج3، ص385-386؛ شرح صحیح مسلم، ج9، ص7.
  105. . المبسوط، سرخسی، ج4، ص10؛ عون المعبود، ج5، ص236.
  106. . فتح العزیز، ج7، ص325؛ بدائع الصنائع، ج2، ص147.
  107. . نک: بدائع الصنائع، ج2، ص147؛ المجموع، ج8، ص43؛ العدة شرح العمده، ج3، ص202.
  108. . الحاوی الکبیر، ج4، ص92، 94.
  109. . تذکرة الفقهاء، ج8، ص108-‏110؛ مدارک الاحکام، ج8، ص‏161؛ الحدائق الناضره، ج16، ص125-‏129.
  110. . الحاوی الکبیر، ج4، ص94؛ المجموع، ج7، ص361.
  111. . احکام النساء، ص‏32؛ الحدائق الناضره، ج16، ص119-‏120.
  112. . الحاوی الکبیر، ج4، ص136؛ المجموع، ج۸، ص۳۷-38.
  113. . دعائم الاسلام، ج1، ص314؛ من لایحضره الفقیه، ج4، ص364.
  114. . المجموع، ج۸، ص38.
  115. . المجموع، ج۸، ص38.
  116. . المقنع، ص226؛ الحدائق الناضره، ج16، ص120؛ جواهر الکلام، ج19، ص236.
  117. . تهذیب الاحکام، ج5، ص‏448.
  118. . السرائر، ج1، ص625.
  119. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ السرائر، ج1، ص625؛ الجامع للشرائع، ص222.
  120. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331-332؛ الجامع للشرائع، ص222.
  121. . السرائر، ج1، ص625.
  122. . غنیة النزوع، ص193؛ الحدائق الناضره، ج16، ص271-274؛ جواهر الکلام، ج19، ص423.
  123. . الحاوی الکبیر، ج4، ص95؛ المغنی، ج۳، ص404-405.
  124. . احکام النساء، ص33.
  125. . الحاوی الکبیر، ج4، ص95.
  126. . الحاوی الکبیر، ج4، ص94.
  127. . الکافی، ج4، ص474-475؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص194-195.
  128. . الحدائق الناضره، ج16، ص444؛ مستند الشیعه، ج12، ص239-240؛ جواهر الکلام، ج19، ص77-78.
  129. . المجموع، ج۸، ص۱۲۵؛ المغنی المحتاج، ج1، ص500.
  130. . الحاوی الکبیر، ج4، ص95.
  131. . جواهر الکلام، ج19، ص‏157.
  132. . وسائل الشیعه، ج10، ص‏136؛ السنن الکبری، بیهقی، ج5، ص‏238، ج9، ص‏283؛ مجمع الزوائد، ج4، ص‏17.
  133. . الکافی، ج4، ص‏497.
  134. . تذکرة الفقهاء، ج8، ص317.
  135. . الحاوی الکبیر، ج4، ص95.
  136. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص331؛ قواعد الاحکام، ج1، ص444؛ الحدائق الناضره، ج17، ص226.
  137. . المغنی، ج3، ص457، 462؛ بدائع الصنائع، ج2، ص141؛ المجموع، ج8، ص194، 210.
  138. . سنن الدارمی، ج2، ص64؛ سنن ابی داود، ج1، ص441؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص390.
  139. . مواهب الجلیل، ج4، ص181؛ مستند الشیعه، ج12، ص374؛ جواهر الکلام، ج19، ص232.
  140. . الحاوی الکبیر، ج4، ص95.
  141. . کشف اللثام، ج6، ص‏227؛ الحدائق الناضره، ج16، ص‏184-186؛ جواهر الکلام، ج19، ص‏259-260.
  142. . قواعد الاحکام، ج1، ص‏445.
  143. . مختلف الشیعه، ج4، ص300-301.
  144. . السرائر، ج1، ص319؛ جواهر الکلام، ج20، ص34-35.
  145. . المدونة الکبری، ج1، ص171-172؛ المبسوط، سرخسی، ج2، ص43-44؛ المغنی، ج3، ص483.
  146. . الجامع للشرائع، ص222.
  147. . مناسک حج، محشی، ص283، 287-290.
  148. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص336؛ الدروس الشرعیه، ج1، ص338، 369؛ مسالک الافهام، ج2، ص475-476.
  149. . بدائع الصنائع، ج2، ص217.
  150. . المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص330؛ السرائر، ج1، ص622؛ الجامع للشرائع، ص221.
  151. . تذکرة الفقها، ج7، ص118؛ مسالک الافهام، ج2، ص167.
  152. . السرائر، ج1، ص630-632.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [ حج بانوان].
  • احکام النساء: شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶–۴۱۳ق)، تحقیق مهدی نجف، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق؛
  • الاستذکار (الجامع لمذاهب فقهاء الامصار و علماء الاقطار فیما تضمنه الموطا من معانی الرأی و الآثار و شرح ذلک کله بالایجاز و الاختصار): یوسف بن عبدالله بن عبدالبر (۳۶۸–۴۶۳ق)، به کوشش سالم محمد عطا و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛
  • الام: محمد بن ادریس الشافعی (م. ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق؛
  • البحر الرائق (شرح کنز الدقائق): زین‌الدین بن ابراهیم بن نجیم (م. ۹۷۰ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
  • بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع: ابوبکر بن مسعود الکاشانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق؛
  • تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، به کوشش ابراهیم بهادری، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق، ۱۴۲۰ق؛
  • تحفة الفقهاء: محمد بن احمد السمرقندی (م. ۹–۵۳۵ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
  • تذکرة الفقهاء: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴–۱۴۲۳ق؛
  • تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید: محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛
  • الثمر الدانی علی رسالة القیروانی: صالح بن عبدالله الأبی الازهری (م. ۱۳۳۰ق)، بیروت، مکتبة الثقافیه، بی‌تا؛
  • الجامع للشرائع: یحیی بن سعید حلی (۶۰۱–۶۹۰ق)، قم، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۴۰۵ق؛
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی (م. ۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛
  • حاشیة رد المحتار علی الدر المختار: شرح التنویر الابصار فی فقه مذهب الامام ابی‌حنیفه النعمان، محمد امین بن عابدین (م. ۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
  • الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الامام الشافعی: علی بن محمد الماوردی (م. ۴۵۰ق)، به کوشش علی محمد معوض و عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
  • الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره: یوسف بن احمد البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش؛
  • حواشی العلامتین عبدالحمید الشروانی و احمد بن قاسم العبادی علی تحفة المنهاج بشرح المنهاج ابن حجر الهیثمی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق)و العبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛
  • الدروس الشرعیة فی فقه الامامیه: محمد بن مکی (م. ۷۸۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
  • دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام: نعمان بن محمد المغربی (م. ۳۶۳ق)، تحقیق آصف بن علی اصغر فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق؛
  • ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل: سید علی طباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
  • السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی: محمد بن احمد بن ادریس (م. ۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق؛
  • سنن ابن ماجه: محمد بن زید الربعی ابن ماجه (م. ۲۷۵ق)، به کوشش محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق؛
  • سنن ابی داود: ابوداود سلیمان بن الاشعث (م. ۲۷۵ق)، تحقیق و تعلیق سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛
  • سنن الدار قطنی: علی بن عمر الدارقطنی (م. ۳۸۵ق)، به کوشش منصور بن سید الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق؛
  • سنن الدارمی: عبدالله بن عبدالرحمن الدارمی (م. ۲۵۵ق)، دمشق، مطبعة الاعتدال، ۱۳۴۹ق؛
  • السنن الکبری: احمد بن الحسین البیهقی (۳۸۴–۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق؛
  • سنن النسائی: احمد بن علی النسائی (۲۱۵–۳۰۳ق)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق؛
  • شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام: جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، انتشارات استقلال، ۱۴۰۹ق؛
  • الشرح الکبیر: ابوالبرکات احمد بن محمد الدردیر (م. ۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه؛
  • شرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. ۶۸۲ق)، بیروت دارالکتب العربی؛ شرح صحیح مسلم، یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛
  • صحیح البخاری: محمد بن اسماعیل البخاری (م. ۲۵۶ق)، به کوشش عبدالعزیز بن عبدالله بن باز، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛
  • العدة فی شرح العمده: عبدالرحمن بن ابراهیم المقدسی (م. ۶۲۴ق)، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۴ق؛
  • عون المعبود (شرح سنن ابی داود): ابی الطیب محمد شمس الحقّ العظیم آبادی (م. ۱۳۲۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛
  • غنیة النزوع: حمزة بن علی بن زهرة الحلبی (م. ۵۸۵ق)، تحقیق ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق؛
  • فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی (م. ۶۲۳ق)، دار الفکر؛
  • قواعد الاحکام فی معرفة الحلال و الحرام: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ق؛
  • الکافی فی الفقه: ابوالصلاح تقی‌الدین الحلبی (م. ۴۴۷ق)، تحقیق استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین۷، ۱۴۰۳ق؛
  • الکافی فی فقه الامام احمد: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
  • الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
  • کتاب الحج: ابوالقاسم خویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق؛
  • کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۲ق)، به کوشش محمد حسن محمد اسماعیل شافعی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
  • کشف اللثام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق؛ المبدع شرح المقنع، ابراهیم بن محمد ابن مفلح (م. ۸۴۴ق)، تحقیق محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
  • المبسوط فی فقه الامامیه: محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵–۴۶۰ق)، به کوشش محمدباقر بهبودی و سید محمدتقی کشفی، تهران، مکتبة المرتضویه، ۱۳۵۱ش؛
  • المبسوط: محمد بن احمد السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
  • مجمع الزوائد و منبع الفوائد: علی بن ابی‌بکر الهیثمی (م. ۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۸ق؛
  • مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان: مقدس اردبیلی احمد بن محمد (م. ۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶–۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق؛
  • المجموع شرح المهذب: یحیی بن شرف النووی (۶۳۱–۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر؛
  • المختصر النافع فی فقه الامامیه (النافع فی مختصر الشرائع): جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۰ق؛
  • مختلف الشیعه فی احکام الشریعه: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
  • مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق؛
  • المدونة الکبری: روایت سحنون بن سعید التنوخی عن عبدالرحمن بن قاسم عن ابی عبدالله مالک بن انس، قاهره، دار السعاده، بی‌تا؛
  • مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: زین‌الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱–۹۶۶ق)، قم، انتشارات معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
  • مستمسک العروة الوثقی: سید محسن حکیم (م. ۱۳۹۰ق)، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق؛
  • مستند الشیعة فی احکام الشریعه: احمد بن محمد مهدی النراقی (۱۱۸۵–۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق؛
  • مسند الامام احمد بن حنبل: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بی‌تا؛
  • المعتبر فی شرح المختصر: جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲–۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش؛
  • المعتمد فی شرح المناسک: (کتاب الحج: محاضرات الخویی): به کوشش محمدرضا موسوی خلخالی، قم، انتشارات دار العلم/ مؤسسه احیاء آثار الامام الخویی، ۱۴۱۰ق؛
  • معرفة السنن و الآثار: احمد بن الحسین البیهقی (م. ۴۵۸ق)، تحقیق کسروی حسین، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
  • مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العربی؛
  • المقنع: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱–۳۸۱ق)، قم، انتشارات مؤسسة الامام الهادی، ۱۴۱۵ق؛
  • المقنعه: شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶–۴۱۳ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق؛
  • من لایحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (۳۱۱–۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق؛
  • مناسک حج (المحشی): سید روح الله خمینی (م. ۱۳۶۸ش)، تهران، مشعر، ۱۳۸۱ش؛
  • مناسک حج و عمره: محمد تقی بهجت (م. ۱۴۳۰ق) قم، شفق، ۱۴۲۴ق؛
  • منتخب مناسک حج: سید روح الله خمینی (م. ۱۳۶۸ش)، تهران، مشعر، ۱۴۲۶ق؛
  • منتهی المطلب فی تحقیق المذهب: حسن بن یوسف حلی (۶۴۸–۷۲۶ق)، مشهد، انتشارات بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۱۴ق؛
  • مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام: سید عبدالأعلی‌سبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، مکتبة آیه الله سبزواری، ۱۴۱۶ق؛
  • المهذب: عبدالعزیز بن نحریر البراج (م. ۴۸۱ق)، تحقیق موسسة سید الشهداء، قم، نشر الاسلامی، ۱۴۰۶ق؛
  • مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛
  • وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن الحسن الحر العاملی (۱۰۳۳–۱۱۰۴ق)، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.