بوی خوش: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/926221/فقه-حج-نقد-و-بررسی-پاره-ای-از-مسائل-مناسک-2 مختاری، رضا، فقه حج: نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک -2، مجله میقات حج، زمستان 1385 - شماره 58 (32 صفحه - از 81 تا 112).] | *[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/926221/فقه-حج-نقد-و-بررسی-پاره-ای-از-مسائل-مناسک-2 مختاری، رضا، فقه حج: نقد و بررسی پاره ای از مسائل مناسک -2، مجله میقات حج، زمستان 1385 - شماره 58 (32 صفحه - از 81 تا 112).] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۱
این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به: بوی خوش (فتاوای مراجع). |
دسته | محرمات احرام |
---|---|
مربوط به آیین | احرام در عمره و حج |
مکان | حرم مکی |
زمان | در هنگام احرام |
حکم | حرام است |
کفاره | دارد |
اشیای وابسته | عطر، گل، میوه و سبزی خوشبو |
مفاهیم فقهی وابسته | محرمات احرام |
جستارهای وابسته | بوی خوش (فتاوای مراجع) |
بوی خوش یکی از محرمات احرام است به این معنا که حجگزار در حال احرام نباید از مواد خشبو کننده و عطرها استفاده کند یا مواد خوشبو را لمس کند یا بخورد یا ببوید. علاوه بر عطرها، استفاده از هرگونه ماده خوشبو حتی غذاهای خوشبو نیز در حال احرام ممنوع است اما دیدن و خرید و فروش عطر و عبور کردن از محل فروش عطر اشکالی ندارد.
درباره حکم فقهی برخی کاربردهای بوی خوش در حال احرام، میان مذاهب اسلامی و حتی گاه میان فقیهان یک مذهب فقهی، اختلافنظر وجود دارد. فقیهان، بهویژه فقهای امامی، برخی مصداقهای بوی خوش یا کاربردهای آن را از شمول حکم حرمت مستثنی دانستهاند. مانند خلوق کعبه (عطر ویژه پوشش کعبه)، عطر بازار عطرفروشان میان صفا و مروه، نیاز و اضطرار و استهلاک ماده خوشبو کننده.
کفاره بوی خوش در فقه امامی، به پشتوانه احادیث، قربانی کردن یک گوسفند است.
کاربرد بوی خوش پیش از احرام
بین فقیهان شیعه و اهل سنت درباره کاربرد بوی خوش پیش از احرام اختلاف نظر وجود دارد.
دیدگاه فقیهان شیعه
به نظر فقیهان امامی، در صورتی که بوی عطر در بدن یا لباس تا هنگام احرام پاک شود یا قابل رفع باشد، کاربرد آن پیش از احرام مباح و در غیر این صورت، حرام است.[۱]
دیدگاه اهلسنت
درباره کاربرد بوی خوش پیش از احرام، فقیهان اهل سنت اختلاف نظر دارند.
به نظر مشهور فقیهان اهلسنت،[۲] خوشبو ساختن بدن پیش از احرام برای کسی که قصد احرام دارد، مستحب و خوشبو ساختن لباس پیش از احرام جایز است؛ خواه آثار عطر و حتی عین آن تا هنگام احرام باقی بماند و خواه نماند. برخی فقیهان اهلسنت، از جمله مالک بن انس و برخی از مالکیان[۳] و حنفیان[۴] این کار را مکروه شمردهاند. حتی به مالک اعتقاد به حرمت نیز نسبت داده شده است.[۵]
بوی خوش در زمان احرام
از کارهای ممنوع در حال احرام، هرگونه بهره بردن از بوی خوش است مانند بوییدن عطرها، آغشتن لباس و بدن به مواد خوشبو کننده و دیگر کاربردهایی همچون خوردن، لمس کردن و مالیدن آنها است. ممنوعیت یاد شده شامل کودکی که محرِم شده[۶] و نیز کاربرد مواد خوشبو مانند کافور برای غسل دادن شخصی که در حال احرام فوت کند[۷] هم میشود.
موضوع بوی خوش در زمان احرام، در مبحث حج و باب محرمات احرام در منابع فقهی با عنوان «طیب» آمده و به احکام مربوط به استفاده از عطرها و دیگر چیزهایی که بوی خوش میدهند پرداخته شده است. طیب در لغت به معنای عطر و هر چیز خوشبو است.[۸]
برخی مواد خوشبوی ممنوع در حج
در روایات امامان شیعه(ع) به مواردی از مواد خوشبو کننده و ممنوعیت آن در حال احرام اشاره شده است[۹] که عبارتند از: مُشک، عود، عنبر، زعفران، کافور و اِسپَرَک (نوعی گیاه). برخی فقیهان امامی مانند شیخ طوسی نیز تنها همین چند گونه ماده معطر را مشمول این حکم دانستهاند.[۱۰]
بر پایه دیدگاه مشهور، هر چیز که عرفاً «خوشبو» بهشمار رود که غرض اصلی یا آشکار از کاربردش بوی خوشِ آن باشد، مشمول حکم حرمت است[۱۱] که میتوان آن را در سه گروه اصلی جای داد: گیاهان خوشبو، خوراکیهای خوشبو و چیزهای خوشبوی غیرِ خوراکیهای مانند صابون و عطر.
گیاهان خوشبو
برخی منابع فقهی امامیه[۱۲] و اهلسنت[۱۳] گیاهان خوشبو را سهگونه دانستهاند:
1. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته نمیشوند و از آنها عطر گرفته نمیشود، مانند گیاهان صحرایی از جمله اذخر و شببو و درمنه و گلهای میوهها.
2. گیاهانی که بهسبب خوشبو بودن تکثیر میشوند و از آنها عطر هم بهدست میآید؛ مانند گل سرخ، بنفشه، یاسمن و نیلوفر.
3. گیاهانی که به سبب معطر بودن کاشته میشوند، ولی از آنها عطر به دست نمیآید؛ مانند گل نرگس، ریحان و مرزنجوش.
مشهور فقیهان امامی[۱۴] و اهلسنت[۱۵] کاربرد گونه اول از گیاهان خوشبو را بر احرامگزار حرام نمیدانند؛ چنانکه در حدیثی[۱۶] از امام صادق(ع) کاربرد گیاهان صحرایی یاد شده تجویز گشته است. ولی درباره دوگونه دیگر اختلاف نظر وجود دارد: برخی[۱۷] کاربرد گونه دوم و برخی[۱۸] از جمله شافعی، استعمال گونه سوم آنها را ممنوع شمردهاند، بهویژه گونه دوم که مصداقهای آن به تصریح برخی فقیهان «طیب» بهشمار میروند. شماری از فقیهان هم در دوگونه اخیر یا یکی از آنها قائل به جواز یا کراهت شدهاند.[۱۹]
خوراکیهای خوشبو
به تصریح فقیهان امامی[۲۰] و اهلسنت[۲۱] خوردن و بوییدن میوههای خوشبو مانند سیب و نیز عصاره آنها[۲۲] برای احرامگزار جایز است. اما شیخ طوسی، فقیه شیعه در قرن چهارم و پنجم هجری خودداری از آنها را بهتر دانسته[۲۳] و به نظر برخی فقیهان معاصر شیعه، احتیاط در ترک بوییدن آنهاست.[۲۴]
همچنین به نظر فقیهان امامیه[۲۵] و اهلسنت،[۲۶] خوردن غذایی که شامل مواد معطّر مانند زعفران باشد، بر محرم حرام است البته به شرط آنکه ماده معطر در غذا به طور کامل حل نشده و بوی آن از بین نرفته باشد. بنابراین با حل شدن و از بین رفتن بوی آن ماده معطر، حرمت آن از بین میرود.[۲۷]
از دیدگاه فقیهان معاصر شیعه، خوردن و بوییدن نعنا و دیگر سبزیهای خوشبو بنابر احتیاط، جایز نیست و باید از آن اجتناب شود.[۲۸] البته برخی نیز خوردن و بوییدن این سبزیها را جایز میدانند.[۲۹]
چیزهای خوشبوی غیر خوراکی
به نظر فقیهان شیعه، استفاده از صابون و شامپوهای بودار -که در عرف مردم به آن خوشبو بگویند- در حال احرام بنابر احتیاط جایز نیست و باید از آن اجتناب شود[۳۰] اما اگر به آن صابون و شامپو، خوشبو گفته نمیشود استفاده از آنها مانعی ندارد.[۳۱]
همچنین مالیدن عطر بر بدن و لباس، جایز نیست؛ و همینطور پوشیدن لباسی که بوی عطر می دهد اگرچه قبلا به آن عطر مالیده باشد جایز نیست.[۳۲]
کفاره بوی خوش
کاربرد عمدی بوی خوش در حال احرام، از نگاه فقیهان شیعه[۳۳] و اهلسنت[۳۴] موجب کفاره است. همچنین از آنجا که حرمت کاربرد بوی خوش، حکمی پیوسته و شامل همه لحظات احرام است، در صورتی که احرامگزار پس از کاربرد آن به سبب فراموشی یا اجبار یا اکراه در زمان مناسب به رفع آن اقدام نکند، کفاره بر او واجب میشود.[۳۵] اما در صورتی که خود به خود مادهای خوشبو به بدن و لباس او بچسبد و او در زایل کردن آن در زمان مناسب، کوتاهی کند،[۳۶]حنفیان استشمام بوی خوش را موجب کفاره نمیدانند.[۳۷]
کفاره بوی خوش در فقه شیعه
به نظر فقیهان شیعه، کفاره استفاده عمدی از بوی خوش در حال احرام، یک گوسفند است.[۳۸] فقیهان شیعه همه نمونههای ممنوع بوی خوش در حال احرام و نیز روشهای کاربرد آن مانند استفاده به صورت عطر، خوراک، بُخور، سرمه، رنگ، استنشاق، روغن (پماد) و لمس کردن را موجب کفاره دانستهاند.[۳۹]
کفاره بوی خوش در فقه اهلسنت
کفاره بوی خوش در فقه اهلسنت عبارت است از تخییر میان سه گزینه: قربانی کردن یک گوسفند، اطعام شش مسکین، و سه روز روزه گرفتن.[۴۰] فقیهان اهلسنت نیز همه مصداقهای ممنوع بوی خوش و نیز همه روشهای کاربرد آن مانند استفاده به صورت عطر، خوراک و بُخور را مشمول کفاره دانستهاند.[۴۱]
کفاره در صورت جهل و فراموشی و اضطرار
به نظر مشهور فقیهان امامیه[۴۲] و شماری از اهلسنت[۴۳] از جمله بیشتر حنبلیان و شافعیان، استفاده از بوی خوش در صورت ندانستن، فراموشی و اضطرار، کفاره ندارد. اما دیگر فقیهان اهلسنت در صورت کاربرد بوی خوش به سبب فراموشی یا جهل نیز کفاره را واجب دانستهاند.[۴۴] حتی برخی شافعیان در صورت کاربرد چیزی خوشبو با علم به حکم و جهل به وجوب کفاره یا ناآگاهی از طیب بودن آن (جهل به موضوع) به وجوب کفاره باور دارند.[۴۵]
به نظر شیخ طوسی، در موارد اضطرار به کاربرد بوی خوش، کفاره واجب است از جمله درباره کاربرد روغن یا داروی خوشبو.[۴۶]
تداخل کفارات
اگر احرامگزار به گونه مکرّر به کاربرد بوی خوش اقدام کند، به باور شماری از فقیهان، در صورتی که این کارها در یک زمان صورت گیرد، تنها یک کفاره و در غیر این صورت، کفارههای گوناگون واجب خواهد شد.[۴۷]
شماری دیگر در صورت تقارب زمانی وقوع اسباب گوناگون (اتحاد مجلس)، به تداخل کفارات (وجوب یک کفاره) باور دارند و بعضی اتحاد صنف را معیار تداخل شمردهاند.[۴۸]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص226، 333؛ جواهر الکلام، ج20، ص395؛ المعتمد، ج4، ص192.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج1، ص400-401؛ المغنی، ج3، ص226-228؛ المجموع، ج7، ص218، 221-222.
- ↑ بدایة المجتهد، ج1، ص263-264؛ مواهب الجلیل، ج4، ص231-232.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص144.
- ↑ تنویر الحوالک، ص312؛ مواهب الجلیل، ج4، ص231-232؛ اضواء البیان، ج5، ص85.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص329؛ مواهب الجلیل، ج3، ص428.
- ↑ المقنعه، ص440؛ الحدائق، ج3، ص431؛ نک: وسائل الشیعه، ج2، ص503-505.
- ↑ العین، ج2، ص8، «عطر؛ الصحاح، ج1، ص173، «طیب»؛ ج2، ص751، «عطر؛ لسان العرب، ج1، ص565، «طیب».
- ↑ نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.
- ↑ نک: التهذیب، ج5، ص299؛ وسائل الشیعه، ج12، ص446.
- ↑ المغنی، ج3، ص293؛ مغنی المحتاج، ج1، ص520؛ الحدائق، ج15، ص413؛ مستند الشیعه، ج11، ص374.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریر الاحکام، ج2، ص26-27.
- ↑ المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص304-305؛ مجمع الفائده، ج6، ص286-287.
- ↑ المغنی، ج3، ص293-294؛ المجموع، ج7، ص277-278.
- ↑ الکافی، کلینی، ج4، ص355.
- ↑ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص277؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.
- ↑ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص278؛ تحریر الاحکام، ج2، ص27.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ المغنی، ج3، ص294؛ المجموع، ج7، ص276-278.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص352؛ تحریرالاحکام، ج2، ص26.
- ↑ المغنی، ج3، ص293-294؛ فتح العزیز، ج7، ص456؛ مواهب الجلیل، ج4، ص223.
- ↑ نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص352.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص352.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۶-۹۷.
- ↑ المقنع، ص231؛ المقنعه، ص397؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص319، 353.
- ↑ روضة الطالبین، ج6، ص384؛ البحر الرائق، ج3، ص6؛ کشاف القناع، ج2، ص499.
- ↑ الموطّا، ج1، ص330؛ بدائع الصنائع، ج2، ص191؛ مواهب الجلیل، ج4، ص231.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۸.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۸.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۸.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۹.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۶.
- ↑ الدروس، ج1، ص375؛ قواعد الاحکام، ج1، ص470-471؛ الحدائق، ج15، ص431.
- ↑ الام، ج2، ص166، 224؛ المجموع، ج7، ص377؛ مواهب الجلیل، ج4، ص228.
- ↑ المجموع، ج7، ص338، 340؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص12.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص462؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص318؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص62.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص191؛ البحر الرائق، ج3، ص4.
- ↑ مناسک نوین، ص۹۹.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص353؛ شرائع الاسلام، ج1، ص226؛ الحدائق، ج15، ص431.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص191؛ المجموع، ج7، ص377؛ کشاف القناع، ج2، ص524-525.
- ↑ نک: المجموع، ج7، ص269؛ الفقه الاسلامی، ج3، ص235-238.
- ↑ قواعد الاحکام، ج1، ص472؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص317، 350؛ ج8، ص13؛ مدارک الاحکام، ج8، ص431.
- ↑ المغنی، ج3، ص528؛ المجموع، ج7، ص338.
- ↑ المغنی، ج3، ص527؛ المجموع، ج7، ص343.
- ↑ المجموع، ج7، ص340.
- ↑ نک: المبسوط، طوسی، ج1، ص350-351؛ بدائع الصنائع، ج2، ص191.
- ↑ الخلاف، ج2، ص299؛ المغنی، ج3، ص527؛ المجموع، ج7، ص376.
- ↑ نک: المجموع، ج7، ص378-379، 382؛ الحدائق، ج15، ص552؛ جواهر الکلام، ج20، ص435-436.
منابع
- الاستبصار: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363ش.
- الاستذکار: ابن عبدالبر (درگذشت 463ق.)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دارالکتب العلمیه، 2000م.
- اضواء البیان: محمد امین الشنقیطی (درگذشت 1393ق.)، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
- اعانة الطالبین: السید البکری الدمیاطی (درگذشت 1310ق.)، بیروت، دارالفکر، 1418ق.
- الام: الشافعی (م 204ق.)، بیروت، دارالفکر، 1403ق.
- البحر الرائق: ابونجیم المصری (درگذشت 970ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (درگذشت 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق7، 1420ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (درگذشت 535/539ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق.
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، آل البیت:، 1414ق.
- تنویر الحوالک: السیوطی (درگذشت 911ق.)، به کوشش محمد الخالدی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش.
- جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت 940ق.)، قم، آل البیت:، 1411ق.
- الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (درگذشت 690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- الجوهر النقی: الماردینی (750ق.)، دارالفکر.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (درگذشت 1230ق.)، احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (درگذشت 1252ق.)، بیروت، دارالفکر، 1415ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق.
- ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (درگذشت 1090ق.)، آل البیت:.
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (درگذشت 436ق.)، به کوشش حسینی و رجایی، قم، دارالقرآن، 1405ق.
- روضة الطالبین: النووی (درگذشت 676ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- السرائر: ابن ادریس (درگذشت 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
- الشرح الکبیر: ابوالبرکات (درگذشت 1201ق.)، مصر، داراحیاء الکتب العربیه.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (درگذشت 682ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- الصحاح: الجوهری (درگذشت 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دارالعلم للملایین، 1407ق.
- صحیح البخاری: البخاری (درگذشت 256ق.)، بیروت، دارالفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (درگذشت 676ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی، 1407ق.
- صحیح مسلم: مسلم (درگذشت 261ق.)، بیروت، دارالفکر.
- صراط النجاة: میرزا جواد التبریزی، برگزیده، 1416ق.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت 230ق.)، بیروت، دارصادر.
- عمدة القاری: العینی (درگذشت 855ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- العین: خلیل (درگذشت 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، 1409ق.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت 623ق.)، دارالفکر.
- الفقه الاسلامی و ادلته: وهبة الزحیلی، دمشق، دارالفکر، 1418ق.
- فقه السنه: سید سابق، بیروت، دارالکتاب العربی.
- الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت: عبدالرحمن الجزیری، محمد غروی و مازج یاسر، بیروت، الثقلین، 1419ق.
- قواعد الاحکام: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1413ق.
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (درگذشت 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین7، 1403ق.
- الکافی: الکلینی (درگذشت 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375ش.
- کتاب الحج: تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، 1400ق.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
- کفایة الاحکام (کفایة الفقه): محمد باقر السبزواری (درگذشت 1090ق.)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، 1423ق.
- لسان العرب: ابن منظور (درگذشت 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
- المبسوط: السرخسی (درگذشت 483ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1406ق.
- مجمع الزوائد: الهیثمی (درگذشت 807ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی، 1402ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت 676ق.)، دارالفکر.
- المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (درگذشت 456ق.)، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دارالفکر.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت 1009ق.)، قم، آل البیت:، 1410ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده.
- المراسم العلویه: سلار حمزة بن عبدالعزیز (درگذشت 448ق.)، به کوشش حسینی، قم، المجمع العالمی لاهل البیت:، 1414ق.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (درگذشت 1245ق.)، قم، آل البیت:، 1415ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (درگذشت 241ق.)، بیروت، دارصادر.
- المصنّف: ابن ابیشیبه (درگذشت 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دارالفکر، 1409ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
- معجم علوم القرآن: ابراهیم محمد الجرمی، دمشق، دارالقلم، 1422ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت 977ق.)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1377ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (درگذشت 620ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
- المقنع: الصدوق (درگذشت 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی7، 1415ق.
- المقنعه: المفید (درگذشت 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- مناسک حج (محشی): محمدرضا محمودی، تهران، مشعر، 1429ق.
- مناسک نوین، مصطفی آخوندی و عبدالرحمان انصاری، تهران، محراب قلم، ۱۳۹۰ش.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، چاپ سنگی.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت 954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1416ق.
- الموطّا: مالک بن انس (درگذشت 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1406ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (درگذشت 481ق.)، قم، نشر اسلامی، 1406ق.
- النهایه: الطوسی (درگذشت 460ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی، 1400ق.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (درگذشت 1104ق.)، قم، آل البیت:، 1412ق.
- الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (درگذشت 560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، 1408ق.