ادنیالحل: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:محدوده حرم مکه.jpg|بندانگشتی|محدوده حرم مکه]] | [[پرونده:محدوده حرم مکه.jpg|بندانگشتی|محدوده حرم مکه]] | ||
ادنیالحل | '''ادنیالحل''' نزدیکترین منطقه حل به [[حرم مکه|حرم]]، از [[میقات|مواقیت]] [[احرام]] در موارد خاص و اضطراری. برخی از مصادیق احرام از ادنی الحل عبارتند از؛ میقات [[عمره مفرده]] برای ساکنان [[مکه]]، میقات مجاوران در مکه که مشمول حکم [[آفاقی]] هستند و هنوز حکم اهل مکه را نیافتهاند، میقات اضطراری برای کسانی که به سبب وجود مانع، فراموشی یا جهل، از میقاتها گذشته باشند و میقات کسانی که از میقاتهای اصلی یا همراستای آنها عبور نکنند. | ||
==واژهشناسی، معنای اصطلاحی== | ==واژهشناسی، معنای اصطلاحی== | ||
واژه «ادنی» صفت و از ریشه «د ـ ن ـ و» به معنای نزدیکتر و نزدیکترین است.<ref>العین، ج8، ص75، «دنو».</ref> مقصود از «الحلّ» منطقه بیرون از محدوده حرم مکی است.<ref>نک: لسان العرب، ج5، ص241؛ تاج العروس، ج14، ص162، «دنو».</ref> | واژه «ادنی» صفت و از ریشه «د ـ ن ـ و» به معنای نزدیکتر و نزدیکترین است.<ref>العین، ج8، ص75، «دنو».</ref> مقصود از «الحلّ» منطقه بیرون از محدوده [[حرم مکی]] است.<ref>نک: لسان العرب، ج5، ص241؛ تاج العروس، ج14، ص162، «دنو».</ref> | ||
مراد از اصطلاح ادنی الحل در منابع فقهی، نزدیکترین منطقه حلّ به حرم، یعنی مناطق بیرون از حدود حرم و چسبیده به مرز آن است.<ref>نک: المجموع، ج7، ص305؛ مسالک الافهام، ج2، ص202.</ref> گاه از این مناطق مرزی حرم به «ادنی الحرم» نیز تعبیر شده است.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص281؛ المغنی، ج3، ص512؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص239-240.</ref> | مراد از اصطلاح ادنی الحل در منابع فقهی، نزدیکترین منطقه حلّ به حرم، یعنی مناطق بیرون از حدود حرم و چسبیده به مرز آن است.<ref>نک: المجموع، ج7، ص305؛ مسالک الافهام، ج2، ص202.</ref> گاه از این مناطق مرزی حرم به «ادنی الحرم» نیز تعبیر شده است.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص281؛ المغنی، ج3، ص512؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص239-240.</ref> | ||
==برخی مصادیق احرام از ادنی الحل== | ==برخی مصادیق احرام از ادنی الحل== | ||
ادنی الحل در مبحث حج منابع فقهی، به منزله یکی از مواقیت احرام (میقاتها یا مکانهایی که احرامگزاران باید از آنجا محرم شوند) در برخی موارد خاص یا اضطراری است که مهمترین مصادیق آن عبارتند از: | ادنی الحل در مبحث [[حج]] منابع فقهی، به منزله یکی از [[میقات|مواقیت]] [[احرام]] (میقاتها یا مکانهایی که احرامگزاران باید از آنجا محرم شوند) در برخی موارد خاص یا اضطراری است که مهمترین مصادیق آن عبارتند از: | ||
'''۱.''' میقات عمره مفرده برای ساکنانِ مکه: به نظر فقیهان امامی<ref>الخلاف، ج2، ص281؛ الکافی فی الفقه، ص202؛ تحریر الاحکام، ج1، ص563.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>فتح العزیز، ج7، ص97؛ عمدة القاری، ج9، ص131؛ نیل الاوطار، ج5، ص23.</ref> میقات ساکنان مکه، خواه مردم مکه و خواه مسافران مقیم، در عمره مفرده و نیز عمره پس از حج قِران و | '''۱.''' میقات [[عمره مفرده]] برای ساکنانِ [[مکه]]: به نظر فقیهان [[امامیه|امامی]]<ref>الخلاف، ج2، ص281؛ الکافی فی الفقه، ص202؛ تحریر الاحکام، ج1، ص563.</ref> و برخی از [[اهل سنت]]<ref>فتح العزیز، ج7، ص97؛ عمدة القاری، ج9، ص131؛ نیل الاوطار، ج5، ص23.</ref> میقات ساکنان مکه، خواه مردم مکه و خواه مسافران مقیم، در عمره مفرده و نیز عمره پس از [[حج قران|حج قِران]] و [[حج افراد|اِفراد]]، ادنی الحل است. پشتوانه فقیهان [[شیعه]]، حدیثهای نقل شده<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص450-451.</ref> از [[امامان(ع)]] درباره عمره [[پیامبر اکرم(ص)]] است که از مکانهایی جز میقاتهای پنجگانه [[حج تمتع]] محرم شدند؛ از جمله [[جِعرانه]] در شمال شرقی مکه؛ و نیز حدیثهایی<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص454.</ref> چون [[روایت]] [[عمر بن زید]] که میقاتهای احرام را برای عمره مکیان، جعرانه و [[حدیبیه]] در شمال غربی مکه دانسته و با تعبیر «و ما أشْبَهَهُما» آن را به همه مناطق ادنی الحل گسترش داده است.<ref>مستند الشیعه، ج11، ص189-190؛ الحدائق، ج14، ص455.</ref> فقیهان اهل سنت نیز به حدیثهایی استناد کردهاند که مفاد آنها گزارش عمرههای [[پیامبر(ص)]] و دستور ایشان به [[عبدالرحمن بن ابیبکر]] برای مُحرم کردن [[عایشه]] از [[تنعیم]] در شمال مکه است.<ref>صحیح البخاری، ج4، ص14؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص997، 999؛ المغنی، ج3، ص210.</ref> | ||
فقیهان شیعه<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص562-563؛ الدروس، ج1، ص338.</ref> و اهل سنت<ref>المجموع، ج7، ص204.</ref> به پشتوانه این روایات، به ویژه حدیثهای گزارش دهنده از سیره نبوی، محرم شدن عمرهگزار مقیم مکه را از یکی از سه مکان یاد شده در این حدیثها (تنعیم، جعرانه و حدیبیه) مستحب شمردهاند. بیشتر فقیهان شیعه<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص194-195؛ الدروس، ج1، ص338؛ قس: جواهر الکلام، ج18، ص119.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>المجموع، ج7، ص204-205.</ref> جعرانه را از آن رو که میقات شخص پیامبر(ص) بوده، بر تنعیم ترجیح داده و برخی دیگر از اهل سنت<ref>الفقه الاسلامی، ج3، ص453.</ref> تنعیم را از آنجا که نزدیکترین منطقه حل به مکه است، برتر دانستهاند. اندکی از آنها نیز حدیبیه را ترجیح داده<ref>نک: المجموع، ج7، ص205.</ref> و شماری دیگر از فقیهان هیچ تمایزی میان آنها برنشمردهاند.<ref>شرح معانی الآثار، ج2، ص241؛ عمدة القاری، ج10، ص120.</ref> | فقیهان شیعه<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص562-563؛ الدروس، ج1، ص338.</ref> و اهل سنت<ref>المجموع، ج7، ص204.</ref> به پشتوانه این روایات، به ویژه حدیثهای گزارش دهنده از سیره نبوی، محرم شدن عمرهگزار مقیم مکه را از یکی از سه مکان یاد شده در این حدیثها (<small>تنعیم، جعرانه و حدیبیه</small>) [[مستحب]] شمردهاند. بیشتر فقیهان شیعه<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص194-195؛ الدروس، ج1، ص338؛ قس: جواهر الکلام، ج18، ص119.</ref> و برخی از اهل سنت<ref>المجموع، ج7، ص204-205.</ref> جعرانه را از آن رو که میقات شخص پیامبر(ص) بوده، بر تنعیم ترجیح داده و برخی دیگر از اهل سنت<ref>الفقه الاسلامی، ج3، ص453.</ref> تنعیم را از آنجا که نزدیکترین منطقه حل به مکه است، برتر دانستهاند. اندکی از آنها نیز حدیبیه را ترجیح داده<ref>نک: المجموع، ج7، ص205.</ref> و شماری دیگر از فقیهان هیچ تمایزی میان آنها برنشمردهاند.<ref>شرح معانی الآثار، ج2، ص241؛ عمدة القاری، ج10، ص120.</ref> | ||
به شماری از فقیهان امامی نسبت دادهاند که در هر عمره | به شماری از فقیهان امامی نسبت دادهاند که در هر [[عمره مفرده]]، خواه عمرهگزار ساکن مکه باشد و خواه [[آفاقی]] غیر ساکن در مکه، میقات را ادنی الحل شمردهاند.<ref>نک: المعتمد، ج2، ص429.</ref> برخی فقیهان امامی<ref>المعتمد، ج2، ص393، 429؛ التهذیب، تبریزی، ج2، ص106.</ref> میقات عمرهگزار آفاقی را تنها در صورتی ادنی الحل دانستهاند که وی در حال مسافرت بدون قصد عمره به حدود حرم نزدیک شود و در آنجا قصد عمره مفرده کند. پشتوانه آنها حدیثی حاکی از احرام پیامبر(ص) از جعرانه در مسیر بازگشت از [[غزوه حنین]] است. برخی به [[مالک بن انس]] نسبت دادهاند که وی میقات عمرهگزاران از مکه را تنها منطقه تنعیم میدانسته است.<ref>نک: صحیح مسلم، ج8، ص152.</ref> اندکی از فقیهان پیشین اهل سنت بر آن بودهاند که میقات عمره واجب برای مکیان همان میقاتهای پنجگانه احرام؛ و میقات عمره مستحب برای آنان ادنی الحل است.<ref>الانصاف، ج4، ص54.</ref> | ||
به نظر فقیهان شیعه<ref>المبسوط، ج1، ص337؛ تحریر الاحکام، ج2، ص61؛ قس: مناسک الحج، ص65.</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج3، ص379؛ المجموع، ج7، ص390.</ref> میقات قضای عمره مفرده نیز برای ساکنان مکه، در صورت افساد عمره، ادنی الحل است. البته به نظر برخی از فقیهان اهل سنت<ref>فتح العزیز، ج7، ص475.</ref> از جمله احمد | به نظر فقیهان شیعه<ref>المبسوط، ج1، ص337؛ تحریر الاحکام، ج2، ص61؛ قس: مناسک الحج، ص65.</ref> و اهل سنت<ref>المغنی، ج3، ص379؛ المجموع، ج7، ص390.</ref> میقات قضای عمره مفرده نیز برای ساکنان مکه، در صورت افساد عمره، ادنی الحل است. البته به نظر برخی از فقیهان اهل سنت<ref>فتح العزیز، ج7، ص475.</ref> از جمله [[احمد بن حنبل|احمد حنبل]]، در [[عمره قضا]]، میقات همان مکان احرام عمره اداء است. برخی فقیهان محرم شدن مکیان را در عمره مفرده از میقاتهای پنجگانه نیز تجویز کردهاند.<ref>فتح العزیز، ج7، ص475؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص194.</ref> حتی وجوب آن در [[ماههای حج]] از احمد حنبل گزارش شده است.<ref>المغنی، ج3، ص211.</ref> به نظر فقیهان امامی<ref>تذکرة الفقهاء، ج7، ص205؛ قس: جواهر الکلام، ج18، ص133.</ref> و شماری از فقیهان اهل سنت<ref>نک: المجموع، ج8، ص265.</ref> احرام مکی برای عمره از منطقه حرم، بدون رفتن به منطقه ادنی الحل منعقد نمیشود و تجدید آن از ادنی الحل لازم است. البته بیشتر فقیهان اهل سنت احرام چنین فردی را صحیح، ولی مشمول [[کفاره]] دانستهاند.<ref>المجموع، ج8، ص265؛ مواهب الجلیل، ج4، ص40.</ref> | ||
کسی که از ادنی الحل محرم میشود، مستحب است تا لحظه دیدن بیت الله الحرام، گفتن تلبیه (لبیک اللهم لبیک... ) را ادامه دهد.<ref>المغنی، ج3، ص418.</ref> | کسی که از ادنی الحل محرم میشود، مستحب است تا لحظه دیدن بیت الله الحرام، گفتن [[تلبیه]] (<small>لبیک اللهم لبیک...</small> ) را ادامه دهد.<ref>المغنی، ج3، ص418.</ref> | ||
'''۲.''' میقات مجاوران در مکه که مشمول حکم آفاقی هستند و هنوز حکم اهل مکه را نیافتهاند: به نظر فقیهان امامی<ref>نک: المقنعه، ص396؛ الحدائق، ج14، ص412-413.</ref>، فرد مقیم در مکه که پیشتر حج تمتع بر او واجب شده، قطعاً باید برای احرام عمره تمتع از مکه بیرون شود. برخی فقیهان<ref>التهذیب، طوسی، ج5، ص35؛ الحدائق، ج14، ص412، 414.</ref> به پشتوانه حدیثهایی از جمله روایتهای حلبی و حماد از امام صادق(ع) بر آنند که میقات اینگونه اشخاص، ادنی الحل است. فقیهان دیگر میقات اصلی آنان را میقات سرزمین خود و در صورت وجود عذر و اضطرار، میقات آنها را ادنی الحل دانستهاند.<ref>المعتبر، ج2، ص799؛ مستند الشیعه، ج13، ص114.</ref> برخی دیگر به دلیل وجود حدیثهای گوناگون در این زمینه، به تخییر میان میقات بودن ادنی الحل و یکی از میقاتهای پنجگانه قائل شدهاند.<ref>نک: المعتمد، ج2، ص218-222.</ref> | '''۲.''' میقات مجاوران در مکه که مشمول حکم آفاقی هستند و هنوز حکم اهل مکه را نیافتهاند: به نظر فقیهان امامی<ref>نک: المقنعه، ص396؛ الحدائق، ج14، ص412-413.</ref>، فرد مقیم در مکه که پیشتر [[حج تمتع]] بر او واجب شده، قطعاً باید برای احرام عمره تمتع از مکه بیرون شود. برخی فقیهان<ref>التهذیب، طوسی، ج5، ص35؛ الحدائق، ج14، ص412، 414.</ref> به پشتوانه [[حدیث|حدیثهایی]] از جمله روایتهای [[حلبی]] و [[حماد]] از [[امام صادق(ع)]] بر آنند که میقات اینگونه اشخاص، ادنی الحل است. فقیهان دیگر میقات اصلی آنان را میقات سرزمین خود و در صورت وجود عذر و اضطرار، میقات آنها را ادنی الحل دانستهاند.<ref>المعتبر، ج2، ص799؛ مستند الشیعه، ج13، ص114.</ref> برخی دیگر به دلیل وجود حدیثهای گوناگون در این زمینه، به تخییر میان میقات بودن ادنی الحل و یکی از میقاتهای پنجگانه قائل شدهاند.<ref>نک: المعتمد، ج2، ص218-222.</ref> | ||
'''۳.''' میقات اضطراری برای کسانی که به سبب وجود مانع، فراموشی یا جهل، از میقاتها گذشته باشند: به نظر مشهور فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص178؛ تحریر الاحکام، ج1، ص565.</ref> به پشتوانه حدیثهایی<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص328-331.</ref>، کسانی که به سبب وجود عذر مانند مانع خارجی، فراموشی و جهل بدون احرام برای عمره تمتع از میقات خود بگذرند، لازم است در نخستین فرصت به میقات مزبور بازگردند و از آنجا محرم شوند. اگر بازگشتن به میقات به علت تنگی وقت یا سببهای دیگر ممکن نباشد، اینان باید به ادنی الحل بروند و از آنجا محرم گردند.<ref>نک: الدروس، ج1، ص341؛ مجمع الفائده، ج6، ص171.</ref> به این دلیل و نیز به پشتوانه حدیثهای خاص<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص329-330.</ref> میقاتِ اضطراری بانوانی که به گمان جایز نبودن احرام برای آنان به سبب | '''۳.''' میقات اضطراری برای کسانی که به سبب وجود مانع، فراموشی یا جهل، از میقاتها گذشته باشند: به نظر مشهور فقیهان امامی<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص178؛ تحریر الاحکام، ج1، ص565.</ref> به پشتوانه حدیثهایی<ref>نک: وسائل الشیعه، ج11، ص328-331.</ref>، کسانی که به سبب وجود عذر مانند مانع خارجی، فراموشی و جهل بدون احرام برای عمره تمتع از میقات خود بگذرند، لازم است در نخستین فرصت به میقات مزبور بازگردند و از آنجا محرم شوند. اگر بازگشتن به میقات به علت تنگی وقت یا سببهای دیگر ممکن نباشد، اینان باید به ادنی الحل بروند و از آنجا محرم گردند.<ref>نک: الدروس، ج1، ص341؛ مجمع الفائده، ج6، ص171.</ref> به این دلیل و نیز به پشتوانه حدیثهای خاص<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص329-330.</ref> میقاتِ اضطراری بانوانی که به گمان جایز نبودن [[احرام]] برای آنان به سبب [[حیض]]، بدون احرام وارد مکه شوند، نیز ادنی الحل است، مشروط بر آن که نتوانند از میقات اصلی محرم شوند.<ref>شرائع الاسلام، ج1، ص187؛ الدروس، ج1، ص349.</ref> حتی برخی فقیهان<ref>العروة الوثقی، ج4، ص649.</ref> در صورت عبور عمدی شخص از میقاتهای پنجگانه بدون احرام در عمره مفرده، [[میقات]] وی را ادنی الحل دانستهاند. | ||
'''۴.''' میقات کسانی که از میقاتهای اصلی یا همراستای آنها عبور نکنند: به نظر برخی فقیهان | '''۴.''' میقات کسانی که از میقاتهای اصلی یا همراستای آنها عبور نکنند: به نظر برخی فقیهان [[امامیه|امامی]]، میقات حجگزارانی که از یکی از میقاتهای سفارش شده یا همراستای آنها عبور نکنند، ادنی الحل است.<ref>تحریر الاحکام، ج1، ص565؛ مجمع الفائده، ج6، ص186.</ref> پشتوانه این حکم، ادلهای چون اصل برائت از تکلیف زاید به ضمیمه [[حرام|حرمت]] ورود به حرم بدون احرام و نیز این نکته است که ادنی الحل میقاتی اضطراری است.<ref>نک: ایضاح الفوائد، ج1، ص284؛ مدارک الاحکام، ج7، ص224.</ref> | ||
افزون بر موارد یاد شده، اندکی از فقیهان امامی گاه ادنی الحل را میقات اضطراری دانستهاند؛ از جمله برای کسانی که منزل آنها میان منطقه حرم و میقاتهای اصلی جای دارد<ref>مسالک الافهام، ج2، ص202؛ مجمع الفائده، ج7، ص391.</ref>، کسی که به نیابت از میت در حالت اضطرار و تنگی وقت | افزون بر موارد یاد شده، اندکی از فقیهان امامی گاه ادنی الحل را میقات اضطراری دانستهاند؛ از جمله برای کسانی که منزل آنها میان [[حرم مکی|منطقه حرم]] و میقاتهای اصلی جای دارد<ref>مسالک الافهام، ج2، ص202؛ مجمع الفائده، ج7، ص391.</ref>، کسی که به نیابت از میت در حالت اضطرار و تنگی وقت [[ح]]ج به جا آورد<ref>مجمع الفائده، ج6، ص80-81.</ref> و تازه [[مسلمان|مسلمانی]] که محرم شدنش از میقات سرزمین خود ناممکن باشد.<ref>مجمع الفائده، ج6، ص96-97.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۲۴
ادنیالحل نزدیکترین منطقه حل به حرم، از مواقیت احرام در موارد خاص و اضطراری. برخی از مصادیق احرام از ادنی الحل عبارتند از؛ میقات عمره مفرده برای ساکنان مکه، میقات مجاوران در مکه که مشمول حکم آفاقی هستند و هنوز حکم اهل مکه را نیافتهاند، میقات اضطراری برای کسانی که به سبب وجود مانع، فراموشی یا جهل، از میقاتها گذشته باشند و میقات کسانی که از میقاتهای اصلی یا همراستای آنها عبور نکنند.
واژهشناسی، معنای اصطلاحی
واژه «ادنی» صفت و از ریشه «د ـ ن ـ و» به معنای نزدیکتر و نزدیکترین است.[۱] مقصود از «الحلّ» منطقه بیرون از محدوده حرم مکی است.[۲]
مراد از اصطلاح ادنی الحل در منابع فقهی، نزدیکترین منطقه حلّ به حرم، یعنی مناطق بیرون از حدود حرم و چسبیده به مرز آن است.[۳] گاه از این مناطق مرزی حرم به «ادنی الحرم» نیز تعبیر شده است.[۴]
برخی مصادیق احرام از ادنی الحل
ادنی الحل در مبحث حج منابع فقهی، به منزله یکی از مواقیت احرام (میقاتها یا مکانهایی که احرامگزاران باید از آنجا محرم شوند) در برخی موارد خاص یا اضطراری است که مهمترین مصادیق آن عبارتند از:
۱. میقات عمره مفرده برای ساکنانِ مکه: به نظر فقیهان امامی[۵] و برخی از اهل سنت[۶] میقات ساکنان مکه، خواه مردم مکه و خواه مسافران مقیم، در عمره مفرده و نیز عمره پس از حج قِران و اِفراد، ادنی الحل است. پشتوانه فقیهان شیعه، حدیثهای نقل شده[۷] از امامان(ع) درباره عمره پیامبر اکرم(ص) است که از مکانهایی جز میقاتهای پنجگانه حج تمتع محرم شدند؛ از جمله جِعرانه در شمال شرقی مکه؛ و نیز حدیثهایی[۸] چون روایت عمر بن زید که میقاتهای احرام را برای عمره مکیان، جعرانه و حدیبیه در شمال غربی مکه دانسته و با تعبیر «و ما أشْبَهَهُما» آن را به همه مناطق ادنی الحل گسترش داده است.[۹] فقیهان اهل سنت نیز به حدیثهایی استناد کردهاند که مفاد آنها گزارش عمرههای پیامبر(ص) و دستور ایشان به عبدالرحمن بن ابیبکر برای مُحرم کردن عایشه از تنعیم در شمال مکه است.[۱۰]
فقیهان شیعه[۱۱] و اهل سنت[۱۲] به پشتوانه این روایات، به ویژه حدیثهای گزارش دهنده از سیره نبوی، محرم شدن عمرهگزار مقیم مکه را از یکی از سه مکان یاد شده در این حدیثها (تنعیم، جعرانه و حدیبیه) مستحب شمردهاند. بیشتر فقیهان شیعه[۱۳] و برخی از اهل سنت[۱۴] جعرانه را از آن رو که میقات شخص پیامبر(ص) بوده، بر تنعیم ترجیح داده و برخی دیگر از اهل سنت[۱۵] تنعیم را از آنجا که نزدیکترین منطقه حل به مکه است، برتر دانستهاند. اندکی از آنها نیز حدیبیه را ترجیح داده[۱۶] و شماری دیگر از فقیهان هیچ تمایزی میان آنها برنشمردهاند.[۱۷]
به شماری از فقیهان امامی نسبت دادهاند که در هر عمره مفرده، خواه عمرهگزار ساکن مکه باشد و خواه آفاقی غیر ساکن در مکه، میقات را ادنی الحل شمردهاند.[۱۸] برخی فقیهان امامی[۱۹] میقات عمرهگزار آفاقی را تنها در صورتی ادنی الحل دانستهاند که وی در حال مسافرت بدون قصد عمره به حدود حرم نزدیک شود و در آنجا قصد عمره مفرده کند. پشتوانه آنها حدیثی حاکی از احرام پیامبر(ص) از جعرانه در مسیر بازگشت از غزوه حنین است. برخی به مالک بن انس نسبت دادهاند که وی میقات عمرهگزاران از مکه را تنها منطقه تنعیم میدانسته است.[۲۰] اندکی از فقیهان پیشین اهل سنت بر آن بودهاند که میقات عمره واجب برای مکیان همان میقاتهای پنجگانه احرام؛ و میقات عمره مستحب برای آنان ادنی الحل است.[۲۱]
به نظر فقیهان شیعه[۲۲] و اهل سنت[۲۳] میقات قضای عمره مفرده نیز برای ساکنان مکه، در صورت افساد عمره، ادنی الحل است. البته به نظر برخی از فقیهان اهل سنت[۲۴] از جمله احمد حنبل، در عمره قضا، میقات همان مکان احرام عمره اداء است. برخی فقیهان محرم شدن مکیان را در عمره مفرده از میقاتهای پنجگانه نیز تجویز کردهاند.[۲۵] حتی وجوب آن در ماههای حج از احمد حنبل گزارش شده است.[۲۶] به نظر فقیهان امامی[۲۷] و شماری از فقیهان اهل سنت[۲۸] احرام مکی برای عمره از منطقه حرم، بدون رفتن به منطقه ادنی الحل منعقد نمیشود و تجدید آن از ادنی الحل لازم است. البته بیشتر فقیهان اهل سنت احرام چنین فردی را صحیح، ولی مشمول کفاره دانستهاند.[۲۹]
کسی که از ادنی الحل محرم میشود، مستحب است تا لحظه دیدن بیت الله الحرام، گفتن تلبیه (لبیک اللهم لبیک... ) را ادامه دهد.[۳۰]
۲. میقات مجاوران در مکه که مشمول حکم آفاقی هستند و هنوز حکم اهل مکه را نیافتهاند: به نظر فقیهان امامی[۳۱]، فرد مقیم در مکه که پیشتر حج تمتع بر او واجب شده، قطعاً باید برای احرام عمره تمتع از مکه بیرون شود. برخی فقیهان[۳۲] به پشتوانه حدیثهایی از جمله روایتهای حلبی و حماد از امام صادق(ع) بر آنند که میقات اینگونه اشخاص، ادنی الحل است. فقیهان دیگر میقات اصلی آنان را میقات سرزمین خود و در صورت وجود عذر و اضطرار، میقات آنها را ادنی الحل دانستهاند.[۳۳] برخی دیگر به دلیل وجود حدیثهای گوناگون در این زمینه، به تخییر میان میقات بودن ادنی الحل و یکی از میقاتهای پنجگانه قائل شدهاند.[۳۴]
۳. میقات اضطراری برای کسانی که به سبب وجود مانع، فراموشی یا جهل، از میقاتها گذشته باشند: به نظر مشهور فقیهان امامی[۳۵] به پشتوانه حدیثهایی[۳۶]، کسانی که به سبب وجود عذر مانند مانع خارجی، فراموشی و جهل بدون احرام برای عمره تمتع از میقات خود بگذرند، لازم است در نخستین فرصت به میقات مزبور بازگردند و از آنجا محرم شوند. اگر بازگشتن به میقات به علت تنگی وقت یا سببهای دیگر ممکن نباشد، اینان باید به ادنی الحل بروند و از آنجا محرم گردند.[۳۷] به این دلیل و نیز به پشتوانه حدیثهای خاص[۳۸] میقاتِ اضطراری بانوانی که به گمان جایز نبودن احرام برای آنان به سبب حیض، بدون احرام وارد مکه شوند، نیز ادنی الحل است، مشروط بر آن که نتوانند از میقات اصلی محرم شوند.[۳۹] حتی برخی فقیهان[۴۰] در صورت عبور عمدی شخص از میقاتهای پنجگانه بدون احرام در عمره مفرده، میقات وی را ادنی الحل دانستهاند.
۴. میقات کسانی که از میقاتهای اصلی یا همراستای آنها عبور نکنند: به نظر برخی فقیهان امامی، میقات حجگزارانی که از یکی از میقاتهای سفارش شده یا همراستای آنها عبور نکنند، ادنی الحل است.[۴۱] پشتوانه این حکم، ادلهای چون اصل برائت از تکلیف زاید به ضمیمه حرمت ورود به حرم بدون احرام و نیز این نکته است که ادنی الحل میقاتی اضطراری است.[۴۲]
افزون بر موارد یاد شده، اندکی از فقیهان امامی گاه ادنی الحل را میقات اضطراری دانستهاند؛ از جمله برای کسانی که منزل آنها میان منطقه حرم و میقاتهای اصلی جای دارد[۴۳]، کسی که به نیابت از میت در حالت اضطرار و تنگی وقت حج به جا آورد[۴۴] و تازه مسلمانی که محرم شدنش از میقات سرزمین خود ناممکن باشد.[۴۵]
پانویس
- ↑ العین، ج8، ص75، «دنو».
- ↑ نک: لسان العرب، ج5، ص241؛ تاج العروس، ج14، ص162، «دنو».
- ↑ نک: المجموع، ج7، ص305؛ مسالک الافهام، ج2، ص202.
- ↑ نک: الخلاف، ج2، ص281؛ المغنی، ج3، ص512؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص239-240.
- ↑ الخلاف، ج2، ص281؛ الکافی فی الفقه، ص202؛ تحریر الاحکام، ج1، ص563.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص97؛ عمدة القاری، ج9، ص131؛ نیل الاوطار، ج5، ص23.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص450-451.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص454.
- ↑ مستند الشیعه، ج11، ص189-190؛ الحدائق، ج14، ص455.
- ↑ صحیح البخاری، ج4، ص14؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص997، 999؛ المغنی، ج3، ص210.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص562-563؛ الدروس، ج1، ص338.
- ↑ المجموع، ج7، ص204.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص194-195؛ الدروس، ج1، ص338؛ قس: جواهر الکلام، ج18، ص119.
- ↑ المجموع، ج7، ص204-205.
- ↑ الفقه الاسلامی، ج3، ص453.
- ↑ نک: المجموع، ج7، ص205.
- ↑ شرح معانی الآثار، ج2، ص241؛ عمدة القاری، ج10، ص120.
- ↑ نک: المعتمد، ج2، ص429.
- ↑ المعتمد، ج2، ص393، 429؛ التهذیب، تبریزی، ج2، ص106.
- ↑ نک: صحیح مسلم، ج8، ص152.
- ↑ الانصاف، ج4، ص54.
- ↑ المبسوط، ج1، ص337؛ تحریر الاحکام، ج2، ص61؛ قس: مناسک الحج، ص65.
- ↑ المغنی، ج3، ص379؛ المجموع، ج7، ص390.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص475.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص475؛ تذکرة الفقهاء، ج7، ص194.
- ↑ المغنی، ج3، ص211.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص205؛ قس: جواهر الکلام، ج18، ص133.
- ↑ نک: المجموع، ج8، ص265.
- ↑ المجموع، ج8، ص265؛ مواهب الجلیل، ج4، ص40.
- ↑ المغنی، ج3، ص418.
- ↑ نک: المقنعه، ص396؛ الحدائق، ج14، ص412-413.
- ↑ التهذیب، طوسی، ج5، ص35؛ الحدائق، ج14، ص412، 414.
- ↑ المعتبر، ج2، ص799؛ مستند الشیعه، ج13، ص114.
- ↑ نک: المعتمد، ج2، ص218-222.
- ↑ شرائع الاسلام، ج1، ص178؛ تحریر الاحکام، ج1، ص565.
- ↑ نک: وسائل الشیعه، ج11، ص328-331.
- ↑ نک: الدروس، ج1، ص341؛ مجمع الفائده، ج6، ص171.
- ↑ وسائل الشیعه، ج11، ص329-330.
- ↑ شرائع الاسلام، ج1، ص187؛ الدروس، ج1، ص349.
- ↑ العروة الوثقی، ج4، ص649.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص565؛ مجمع الفائده، ج6، ص186.
- ↑ نک: ایضاح الفوائد، ج1، ص284؛ مدارک الاحکام، ج7، ص224.
- ↑ مسالک الافهام، ج2، ص202؛ مجمع الفائده، ج7، ص391.
- ↑ مجمع الفائده، ج6، ص80-81.
- ↑ مجمع الفائده، ج6، ص96-97.
پیوند به بیرون
منابع
- الانصاف فیما تضمنه الکشاف: ابن المنیر الاسکندری (م.683ق.)، مصر، مصطفی البابی، 1385ق
- الایضاح: الفضل بن شاذان (م.260ق.)، به کوشش الحسینی الارموی، دانشگاه تهران، 1363ش
- تاج العروس: الزبیدی (م.1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م.726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، 1420ق
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م.726ق.)، قم، آل البیت(ع)، 1414ق
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م.460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش
- التهذیب فی مناسک الحج و العمره: جواد بن علی تبریزی (م.1427ق.)
- جواهر الکلام: النجفی (م.1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م.1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش
- الخلاف: الطوسی (م.460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1418ق
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م.786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق
- سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م.275ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م.676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق
- شرح معانی الآثار: احمد بن سلامه الطحاوی (م.321ق.)، به کوشش النجار، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق
- صحیح البخاری: البخاری (م.256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق
- صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م.676ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق
- العروة الوثقی: سید محمد کاظم یزدی (م.1337ق.)، قم، نشر اسلامی، 1420ق
- عمدة القاری: العینی (م.855ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- العین: خلیل (م.175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.623ق.)، دار الفکر
- الفقه الاسلامی و ادلته: وهبة الزحیلی، دار الفکر، دمشق
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م.447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین(ع)، 1403ق
- لسان العرب: ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م.460ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م.993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق
- المجموع شرح المهذب: النووی (م.676ق.)، دار الفکر
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.1009ق.)، قم، آل البیت(ع)، 1410ق
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م.965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق
- مستند الشیعه: احمد النراقی (م.1245ق.)، قم، آل البیت(ع)، 1415ق
- المعتبر: المحقق الحلی (م.676ق.)، مؤسسه سید الشهداء، 1363ش
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (م.1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق
- المغنی: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه
- المقنعه: المفید (م.413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م.381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق
- مناسک الحج: سید علی سیستانی، قم، شهید، 1413ق
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م.954ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق
- نیل الاوطار: الشوکانی (م.1255ق.)، بیروت، دار الجیل، 1973م
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.1104ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.