پرش به محتوا

مقبره شهدای احد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
Salar (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۳: خط ۵۳:
| طول جغرافیایی = 39.611744
| طول جغرافیایی = 39.611744
| ‌ توضیح نقشه =  
| ‌ توضیح نقشه =  
}}'''مَقبَره شهدای احد''' در شمال شهر [[مدینه]] و در جنوب [[کوه احد]] قرار دارد و محل دفن تعدادی از شهدای [[غزوه احد]] از جمله [[حمزه بن عبدالمطلب]] عموی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]] است. دست‌کم از سده ششم بنایی با گنبدی بلند روی این مقبره وجود داشت اما این گنبد و بارگاه در حدود 1344 قمری به دست [[وهابیان]] ویران شد. از سال۱۳۸۳ قمری محوطه مقبره شهدا را با دیواری محصور کرده‌اند.  
}}'''مَقبَره شهدای احد''' در شمال شهر [[مدینه]] و در جنوب [[کوه احد]] قرار دارد. این مقبره محل دفن تعدادی از شهدای [[غزوه احد]] از جمله [[حمزه بن عبدالمطلب]]، عموی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(ص)]]، است. دست‌کم از سده ششم بنایی با گنبدی بلند روی این مقبره وجود داشت اما این گنبد و بارگاه در حدود 1344 قمری به دست [[وهابیان]] ویران شد. از سال۱۳۸۳ قمری محوطه مقبره شهدا را با دیواری محصور کرده‌اند.  


== مکان و نام ==
== مکان و نام ==
مقبره شهدای احد در غرب [[مسجد حمزه]] کنونی<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص377.</ref> و جنوب [[کوه احد]]<ref name=":023">رحلة ابن جبير، ص154.</ref> قرار دارد. نام های قدیمی «المَشهَد» و «مشهد حمزة» برای این مکان بیان شده.<ref>معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص426</ref>
مقبره شهدای احد در غرب [[مسجد حمزه]] کنونی در شمال [[مدینه]]<ref>آثار اسلامی مکه و مدینه، ص377.</ref> و جنوب [[کوه احد]] قرار دارد.<ref name=":023">رحلة ابن جبير، ص154.</ref> نام‌های قدیمی «المَشهَد» و «مشهد حمزة» نیز برای این مکان بیان شده است.<ref>معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص426</ref>


== جنگ احد ==
== جنگ احد ==
{{اصلی|غزوه احد}}در سال سوم هجرت در دامنه جنوبی کوه احد، میان [[مسلمانان]] و مشرکان [[قریش]] نبردی روی داد که [[غزوه احد]] نام گرفت. در این نبرد، 70 نفر از مسلمانان کشته شدند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص382.</ref> و به فرمان [[پیامبر(ص)]] در محل [[شهادت|شهادتشان]] در دامنه همین کوه دفن شدند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰، ۹۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۹.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها، پیش از دستور پیامبر(ص) پیکرهای شماری از شهدا در مکان‌های دیگر دفن شد و بازگرداندن آن‌ها به احد ممکن نبود.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۲.</ref> عموی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] در این جنگ شهید شد و در این مکان دفن شد.<ref name=":0">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D8%A8%D9%87.pdf&page=125 تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۱۲۵.]</ref>[[پرونده:مقبره_شهدای_غزوه_احد.jpg|بندانگشتی|مقبره شهدای [[غزوه احد]] در دامنه کوه احد]]
{{اصلی|غزوه احد}}در سال سوم هجرت در دامنه جنوبی کوه احد، میان [[مسلمانان]] و مشرکان [[قریش]] نبردی روی داد که [[غزوه احد]] نام گرفت. در این نبرد، 70 نفر از مسلمانان کشته شدند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص382.</ref> و به فرمان [[پیامبر(ص)]] در محل [[شهادت|شهادتشان]] در دامنه همین کوه دفن شدند.<ref>السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰، ۹۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۹.</ref> بر پایه برخی گزارش‌ها، پیش از دستور پیامبر(ص) پیکرهای شماری از شهدا در مکان‌های دیگر دفن شد و بازگرداندن آن‌ها به احد ممکن نبود.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۲.</ref> [[حمزة بن عبدالمطلب]]، عموی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]]، در این جنگ شهید شده و در این مکان دفن شد.<ref name=":0">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%B4%D8%A8%D9%87.pdf&page=125 تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۱۲۵.]</ref>[[پرونده:مقبره_شهدای_غزوه_احد.jpg|بندانگشتی|مقبره شهدای [[غزوه احد]] در دامنه کوه احد]]
== مدفونان ==
== مدفونان ==
در قبرستان شهدای احد، افزون بر حمزه، [[عبدالله بن عمرو بن حزام]]، [[عمرو بن جموح]]، و [[سهل بن قیس]] در نزدیکی حمزه مدفون هستند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.</ref><ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.</ref> برخی از قبرهای موجود در این منطقه را متعلق به بادیه‌نشینانی می‌دانند که در دوران [[عمر بن خطاب]]<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰.</ref> یا [[هشام بن عبدالملک]]، در آن‌جا دفن شده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.</ref>
در قبرستان شهدای احد، افزون بر حمزه، [[عبدالله بن عمرو بن حزام]]، [[عمرو بن جموح]]، و [[سهل بن قیس]] در نزدیکی حمزه مدفون هستند.<ref>تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.</ref><ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.</ref> برخی از قبرهای موجود در این منطقه را متعلق به بادیه‌نشینانی می‌دانند که در دوران [[عمر بن خطاب]]<ref>المغازی، ج۱، ص۳۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰.</ref> یا [[هشام بن عبدالملک]]، در آن‌جا دفن شده‌اند.<ref>تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.</ref>


== تاریخچه مقبره ==
== تاریخچه مقبره ==
[[ابراهیم رفعت باشا]] (م.1353ق.) نویسنده کتاب [[مرآت الحرمین]] در مقابل درب مقبره، سنگی را دیده که بر روی آن تاریخ تاسیس بنا، در سال 275قمری اعلام شده بود.<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص393.</ref>
مقبره شهدای احد از صدر اسلام مورد زیارت و توجه بود. [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(ص)]] به زیارت قبور شهدای احد می‌رفت و به آن توصیه می‌کرد. [[حضرت زهرا (س)]] و دیگر مسلمین نیز به زیارت قبر حمزه مداومت و اعتنا داشتند.<ref>تحلیلی از غزوه احد، شهدا و مزارات آن، ص206-225.</ref> بنابر برخی گزارش‌ها، در زمان [[معاویه بن ابی سفیان|معاویه]] (حدود 40 سال پس از واقعه احد) به علت جریان سیل در مقبره شهیدان احد، اجساد را از محدوده سیل جابجا کردند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج2، ص138 ؛ التمهید، ج19، ص240-242 ؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص539.</ref> [[ابراهیم رفعت باشا]] (م.1353ق.) نویسنده کتاب [[مرآت الحرمین]] در مقابل درب مقبره، سنگی را دیده که بر روی آن تاریخ تاسیس بنا، در سال 275قمری اعلام شده بود.<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص393.</ref>


=== ساختن مسجد بر قبر حمزه ===
=== ساختن مسجد بر قبر حمزه ===
در 570قمری مادر خلیفه «[[الناصر عباسی]]» برروی مقبره شهدا گنبدی بلند و محکم ساخت.<ref>تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة، ص477؛ [https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D8%A8%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%A9.pdf&page=126 التعریف بما انست الهجرة، ص126].</ref> اولین گزارش از وجود مسجد بر روی مقبره، مربوط به نقل [[ابن جبیر اندلسی|ابن جُبَیر]] سفرنامه‌نویس اندلسی(م.614ق./1217م.) است که در 580قمری مسجدی بر روی قبر حمزه دیده و قبر در داخل صحن مسجد کنار شهدای دیگر قرار داشت و مردم از خاک قرمز رنگ اطراف مقبره که منتسب به حمزه می‌دانستند، تبرک جویی می‌کردند.<ref name=":022">رحلة ابن جبير، ص154.</ref>
در 570قمری مادر خلیفه «[[الناصر عباسی]]» برروی مقبره شهدا گنبدی بلند و محکم ساخت.<ref>تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة، ص477؛ [https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87%3A%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B9%D8%B1%DB%8C%D9%81_%D8%A8%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AC%D8%B1%D8%A9.pdf&page=126 التعریف بما انست الهجرة، ص126].</ref> اولین گزارش از وجود ساختمان بر روی مقبره، مربوط به نقل [[ابن جبیر اندلسی|ابن جُبَیر]] سفرنامه‌نویس اندلسی (م.614ق./1217م.) است که در 580 قمری مسجدی بر روی قبر حمزه دیده است. قبر در داخل صحن مسجد کنار شهدای دیگر قرار داشت و مردم از خاک قرمز رنگ اطراف قبری که منتسب به حمزه می‌دانستند، تبرک جویی می‌کردند.<ref name=":022">رحلة ابن جبير، ص154.</ref>


در سال های بعد، گزارش هایی از تکمیل و بازسازی بنا تا 893قمری در دست است<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص392 ؛ معالم المدینة المنوره بین العمارة و التاریخ، ج2، ص435.</ref> [[احمد خیاری]] تاریخنگار مدینه (م.1380ق.) گزارشی از ساخت مسجدی زیبا بر روی قبر حمزه توسط حکومت عثمانی (677-1300ق./1299-1922م.) ارائه کرده است.<ref name=":122">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D9%88_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%D8%A7.pdf&page=191 تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.]</ref> این مکان در ۱۳۲۵قمری، دارای بنایی محکم، بدون تزئینات و دارای یک گنبد بر بالای قبر حمزه توصیف شده به شکلی که در در شمال مسجد، مقبره شهدا قرار داشته است.<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص390.</ref>
گزارش‌هایی از تکمیل و بازسازی بنا تا 893 قمری در دست است<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص392 ؛ معالم المدینة المنوره بین العمارة و التاریخ، ج2، ص435.</ref> [[احمد خیاری]] تاریخ‌نگار مدینه (م.1380ق.) گزارشی از ساخت مسجدی زیبا بر روی قبر حمزه توسط حکومت عثمانی (677-1300ق./1299-1922م.) ارائه کرده است.<ref name=":122">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D9%88_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%D8%A7.pdf&page=191 تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.]</ref> این مکان در ۱۳۲۵ قمری، دارای بنایی محکم، بدون تزئینات و دارای یک گنبد بر بالای قبر حمزه توصیف شده است.<ref>مرآة الحرمين، ج1، ص390.</ref>


=== تخریب به دست وهابیون ===
=== تخریب به دست وهابیان ===
در حدود 1344قمری در جریان [[محاصره مدینه]] توسط وهابیون، مسجد به همراه مزار حمزه منهدم شد.<ref>كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبد الوهاب، ص55.</ref> در 1383قمری دولت سعودی (شروع از 1280ق./1902م) به دور قبر حمزه و دیگر شهدای نزدیکش که بدون سقف مانده بودند، دیوار کشید سپس مسجد دیگری در مکان دیگر(در سمت شرق و نزدیک به قبر) بنا کرد.<ref name=":123">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D9%88_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%D8%A7.pdf&page=191 تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.]</ref>
در حدود 1344 قمری در جریان [[محاصره مدینه]] توسط [[وهابیان]]، مسجد به همراه مزار حمزه منهدم شد.<ref>كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبد الوهاب، ص55.</ref> در 1383 قمری [[آل سعود|دولت سعودی]] به دور قبر حمزه و دیگر شهدای نزدیکش که بدون سقف مانده بودند، دیوار کشید سپس [[مسجد حمزة بن عبدالمطلب (مدینه)|مسجد دیگری]] در نزدیکی آن بنا کرد.<ref name=":123">[https://wikihaj.com/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%AF%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D9%88_%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB%D8%A7.pdf&page=191 تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.]</ref> گفته شده در دیوار دور مقبره شهدای احد از ضریح آهنی که (قبل از تخریب بقیع) در [[بارگاه امامان(ع) در بقیع|بارگاه اهل بیت(ع)]] در [[بقیع]] بود، استفاده شده است.<ref>مدینه شناسی، جلد2، ص261و262.</ref>
 
== زیارت نامه حضرت حمزه ==
{{نقل قول دوقلو
| تیتر = زیارت حضرت حمزه در احد
| ارتفاع = 300px
|السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسُولِ اللّه صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِک، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ (ص)، وَکنْتَ فِیما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِک، وَ مُتَقَرِّباً إِلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِذلِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْی بِزِیارَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِی بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسِی، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی،
أَتَیتُک مِنْ شُقَّةٍ بَعِیدَةٍ طالِباً فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِی ذُنُوبِی وَأَتَیتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّی؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَیهِ خَیراً لِی مِنْکمْ أَهْلَ بَیتِ الرَّحْمَةِ، فَکنْ لِی شَفِیعاً یوْمَ فَقْرِی وَحاجَتِی، فَقَدْ سِرْتُ إِلَیک مَحْزُوناً، وَأَتَیتُک مَکرُوباً، وَسَکبْتُ عَبْرَتِی عِنْدَک باکیاً، وَصِرْتُ إِلَیک مُفْرَداً،
وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِی اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِی عَلی بِرِّهِ، وَدَلَّنِی عَلی فَضْلِهِ، وَهَدانِی لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِی فِی الْوِفادَةِ إِلَیهِ، وَأَلْهَمَنِی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَیتٍ لَا یشْقی مَنْ تَوَلَّاکمْ، وَلَا یخِیبُ مَنْ أَتاکمْ، وَلَا یخْسَرُ مَنْ یهْواکمْ، وَلَا یسْعَدُ مَنْ عاداکمْ.
پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:
 
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِک بِلُزُومِی لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِیجِیرَنِی مِنْ نِقْمَتِک وَسَخَطِک وَمَقْتِک فِی یوْمٍ تَکثُرُ فِیهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ کلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِی الْیوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَی وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،
 
وَلَا تُخَیبْنِی بَعْدَ الْیوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حاجَتِی، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیک ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَرَجاءَ رَحْمَتِک، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، وَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی جِنایةِ نَفْسِی، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِی، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِی وَلکنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛
 
فَانْظُرِ الْیوْمَ تَقَلُّبِی عَلی قَبْرِ عَمِّ نَبِیک، فَبِهِمَا فُکنِی مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا یهُونَنَّ عَلَیک ابْتِهالِی، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْک صَوْتِی، وَلَا تَقْلِبْنِی بِغَیرِ حَوائِجِی، یا غِیاثَ کلِّ مَکرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیرانِ الْغَرِیقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکةِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَی نَظْرَةً لَاأَشْقی بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِی وَعَبْرَتِی وَانْفِرادِی، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاک، وَتَحَرَّیتُ الْخَیرَ الَّذِی لَا یعْطِیهِ أَحَدٌ سِواک، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِی؛
 
اللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِیبَنَّ الْیوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حَاجَتِی، وَلَا تُخَیبَنَّ شُخُوصِی وَوِفادَتِی، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِی، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِی، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِی، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَک عَلی نَفْسِی، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، فَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی ذَنْبِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی، بِرَحْمَتِک یا کرِیمُ یا کرِیمُ.
 
|سلام بر تو ای عموی رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سلام بر تو ای بهترین شهیدان، سلام بر تو ای شیر خدا و شیر رسول خدا، گواهی می دهم که تو در راه خدای عزّوجل جهاد کردی و جانت را بخشیدی و برای رسول خدا خیرخواهی نمودی و در آنچه نزد خدای پاک بود شوق داشتی،
پدر و مادرم فدایت، به سویت آمدم تا با این آمدن به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) تقرّب جویم، مشتاق به توأم در شفاعت، با زیارتت رهایی جانم را می طلبم، به تو پناهنده ام از آتشی که مثل من به خاطر جنایتی که بر خود کرده ام مستحقّ آن است، از گناهانی که بر پشتم بار کرده ام گریزانم، به امید رحمت پروردگارم به تو پناهنده ام،
از راه دور مشقّت باری به سویت آمدم، خواهان آزادی از آتش دوزخ ام، پشتم را گناهانم سنگین بار کرده و بجا آورده ام آنچه را که پروردگارم را به خشم آورده؛ احدی را برای خود بهتر از شما اهل بیت رحمت نیافتم که به او پناه برم، پس روز تهیدستی و حاجتم شفیع من باش که اندوهگین به سویت سفر کردم و محزون به جانبت آمدم و گریه کنان در پیشگاهت اشک ریختم و تنها به محضرت آمدم
و تو از کسانی هستی که خدا پیوندش را به من دستور داده و به نیکی بر او فرمانم داده و بر فضلش دلالتم کرده و به محبّتش راهنمایی ام نموده و به وارد شدن بر او تشویقم کرده و خواستن حوایج را نزد او به من الهام نموده، شما اهل بیتی هستید که هرکه دوستتان بدارد هرگز بدبخت نشود و هرکه به جانب شما آید هرگز محروم نگردد و هرکه دلبستۀ شما باشد هرگز زیانکار نشود و هرکه شما را دشمن بدارد هرگز به سعادت نرسد.
 
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا، من با نیاز به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خود را در معرض رحمتت قرار دادم تا از انتقامت پناهم دهد، در روزی که ناله ها در آن بسیار می شود و هرکه به آنچه پیش فرستاده سرگرم شود و از خود دفاع نماید، اگر در آن روز به من رحم کنی، ترس و اندوهی بر من نیست و اگر کیفرم دهی، پس مولایی هستی که او را بر بنده اش قدرت کامل است،
 
پس از این روز محرومم مساز و بدون برآورده شدن حاجتم باز مگردان، چراکه خود را به قبر عموی پیامبرت چسباندم و به وسیله او به سوی تو تقرّب جستم، برای طلب رضای تو و امید به رحمتت، بنابراین از من بپذیر و به بردباری ات بر جهلم و به مهرت بر جنایتی که به خود وارد آوردم، به من بازگرد؛ هرآینه گناهم بزرگ شد و از اینکه به من ستم کنی نمی ترسم، ولی از بدی حساب می ترسم؛
 
پس امروز غلطیدنم بر قبر عموی پیامبرت را بنگر، پس به حق حرمت آن دو بزرگوار از آتش آزادم کن و کوششم را محروم از رحمت مفرما و زاری ام بر تو سبک نیاید و صدایم از تو در پرده نماند و بدون برآورده شدن حاجتم مرا باز نگردان، ای فریادرس هر دلگیر اندوهگین، ای گشاینده اندوه از غم زده سرگردان و غرق شده مشرف به هلاکت، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به من نظر کن نظر کردنی که بعد از آن هرگز بدبخت نشوم و به زاری و اشک و تنهایی ام رحم کن، من خشنودی ات را امید دارم و جویای آن خیری هستم که احدی آن را جز تو عطا نمی کند، پس آرزویم را باز مگردان؛
 
خدایا اگر کیفر کنی، پس مولایی هستی که بر بنده اش و کیفرش به بدی عملش قدرت دارد، پس امروز نومیدم مکن و بدون حاجتم باز مگردان و حرکت کردن و آمدنم را ناامید مفرما، زیرا توشه ام را هزینه کردم و بدنم را به زحمت انداختم و بیابان های خطرناک را پشت سر گذاشتم و اهل و مال و آنچه را به من دادی بجای گذاردم و آنچه را نزد تو است بر خود اختیار نمودم و به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) پناه بردم و به وسیله او برای به دست آوردن رضایتت تقرّب جستم، پس به بردباری ات بر جهلم و به رأفتت بر گناهم بازگرد، به راستی گناهم بزرگ شده، به مهربانی ات ای بزرگوار، ای بزرگوار.
}}


== نگارخانه ==
== نگارخانه ==
<gallery>
<gallery mode="packed" heights="150px">
پرونده:مسجد حمزه1.png|تصویر قدیمی مقبره که بنای مسجد حمزه بر روی آن قرار دارد، پیش از تخریب سال 1343قمری.
پرونده:مسجد حمزه1.png|تصویر قدیمی مقبره که بنای مسجد حمزه بر روی آن قرار دارد، پیش از تخریب سال 1343قمری.
پرونده:مسجد حمزه4.png|جایگزین=|تصویر قدیمی مقبره در ایام خاصی که مردم مدینه عادت به زیارت قبر حضرت حمزه داشتند.<ref>معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص442</ref>
پرونده:مسجد حمزه4.png|جایگزین=|تصویر قدیمی مقبره پیش از تخریب.<ref>معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص442</ref>
پرونده:مسجد حمزه3.png|تصویر داخل مقبره و قبر حضرت حمزه با حصاری که آن را احاطه کرده.
پرونده:مسجد حمزه3.png|تصویر داخل مقبره و قبر حضرت حمزه با حصاری که آن را احاطه کرده.
پرونده:مسجد حمزه 12.jpg|تصویر متعلق به سال 1904میلادی/1321قمری
پرونده:مسجد حمزه 12.jpg|تصویر متعلق به سال 1904میلادی/1321قمری
خط ۸۶: خط ۱۱۸:


* [[غزوه احد]]
* [[غزوه احد]]
* [[مسجد حمزة بن عبدالمطلب (مدینه)]]
* [[مسجدهای مدینه]]
* [[مسجدهای مدینه]]


خط ۱۰۸: خط ۱۴۱:
*'''وفاء الوفا باخبار دار المصطفی'''، علی بن عبدالله السمهودی، تحقیق قاسم السامرائی، لندن، موسسه الفرقان للتراث الاسلامی، ۲۰۰۱م.
*'''وفاء الوفا باخبار دار المصطفی'''، علی بن عبدالله السمهودی، تحقیق قاسم السامرائی، لندن، موسسه الفرقان للتراث الاسلامی، ۲۰۰۱م.
*'''تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا'''، خیاری، احمد یاسین احمد. ۱۴۱۹. ۱ج. ریاض  عربستان: المملکة العربیة السعودیة. الأمانة العامة للإحتفال بمرور مائة عام علی تأسیس المملکة.
*'''تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا'''، خیاری، احمد یاسین احمد. ۱۴۱۹. ۱ج. ریاض  عربستان: المملکة العربیة السعودیة. الأمانة العامة للإحتفال بمرور مائة عام علی تأسیس المملکة.
*'''فصل من تاريخ المدينة المنورة'''، على الحافظ، جده، مكتبة الثقاف{{پایان}}
*'''فصل من تاريخ المدينة المنورة'''، على الحافظ، جده، مكتبة الثقاف
*'''تحلیلی از غزوه احد، شهدا و مزارات آن'''، محمود سامانی، تهران، مشعر، 1400ش.
*'''تفسیر ثعلبی'''، ثعلبی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1422ق.
*'''التمهید'''، ابن عبد البر، بی‌جا، وزارت الاوقاف، 1387ق.
*'''السیره الحلبیه'''، الحلبی، بیروت، دارالمعرفه، 1400ق.
*'''مدینه شناسی'''، محمدباقر نجفی، تهران، خرمایستان، 1367ش.
{{پایان}}
[[رده:اماکن مدینه]]
[[رده:اماکن مدینه]]
[[رده:قبرستان‌های تاریخی شیعه]]
[[رده:قبرستان‌های تاریخی شیعه]]
[[رده:قبرستان‌های حجاز]]
[[رده:قبرستان‌های حجاز]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]
[[رده:مقاله‌های آماده ترجمه]]
[[ar:مقبرة شهداء أحد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۵۸

اطلاعات اوليه
مکانشمال شهر مدینه، جنوب کوه احد
کاربریقبرستان
تاریخ بنا
زمان پایه‌گذاریجنگ احد سال سوم هجرت
رویدادهامحل جنگ احد

مسیریابی

در حال بارگیری نقشه...

مَقبَره شهدای احد در شمال شهر مدینه و در جنوب کوه احد قرار دارد. این مقبره محل دفن تعدادی از شهدای غزوه احد از جمله حمزه بن عبدالمطلب، عموی پیامبر اسلام(ص)، است. دست‌کم از سده ششم بنایی با گنبدی بلند روی این مقبره وجود داشت اما این گنبد و بارگاه در حدود 1344 قمری به دست وهابیان ویران شد. از سال۱۳۸۳ قمری محوطه مقبره شهدا را با دیواری محصور کرده‌اند.

مکان و نام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مقبره شهدای احد در غرب مسجد حمزه کنونی در شمال مدینه[۱] و جنوب کوه احد قرار دارد.[۲] نام‌های قدیمی «المَشهَد» و «مشهد حمزة» نیز برای این مکان بیان شده است.[۳]

جنگ احد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال سوم هجرت در دامنه جنوبی کوه احد، میان مسلمانان و مشرکان قریش نبردی روی داد که غزوه احد نام گرفت. در این نبرد، 70 نفر از مسلمانان کشته شدند[۴] و به فرمان پیامبر(ص) در محل شهادتشان در دامنه همین کوه دفن شدند.[۵] بر پایه برخی گزارش‌ها، پیش از دستور پیامبر(ص) پیکرهای شماری از شهدا در مکان‌های دیگر دفن شد و بازگرداندن آن‌ها به احد ممکن نبود.[۶] حمزة بن عبدالمطلب، عموی پیامبر(ص)، در این جنگ شهید شده و در این مکان دفن شد.[۷]

مقبره شهدای غزوه احد در دامنه کوه احد

مدفونان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در قبرستان شهدای احد، افزون بر حمزه، عبدالله بن عمرو بن حزام، عمرو بن جموح، و سهل بن قیس در نزدیکی حمزه مدفون هستند.[۸][۹] برخی از قبرهای موجود در این منطقه را متعلق به بادیه‌نشینانی می‌دانند که در دوران عمر بن خطاب[۱۰] یا هشام بن عبدالملک، در آن‌جا دفن شده‌اند.[۱۱]

تاریخچه مقبره[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مقبره شهدای احد از صدر اسلام مورد زیارت و توجه بود. پیامبر(ص) به زیارت قبور شهدای احد می‌رفت و به آن توصیه می‌کرد. حضرت زهرا (س) و دیگر مسلمین نیز به زیارت قبر حمزه مداومت و اعتنا داشتند.[۱۲] بنابر برخی گزارش‌ها، در زمان معاویه (حدود 40 سال پس از واقعه احد) به علت جریان سیل در مقبره شهیدان احد، اجساد را از محدوده سیل جابجا کردند.[۱۳] ابراهیم رفعت باشا (م.1353ق.) نویسنده کتاب مرآت الحرمین در مقابل درب مقبره، سنگی را دیده که بر روی آن تاریخ تاسیس بنا، در سال 275قمری اعلام شده بود.[۱۴]

ساختن مسجد بر قبر حمزه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در 570قمری مادر خلیفه «الناصر عباسی» برروی مقبره شهدا گنبدی بلند و محکم ساخت.[۱۵] اولین گزارش از وجود ساختمان بر روی مقبره، مربوط به نقل ابن جُبَیر سفرنامه‌نویس اندلسی (م.614ق./1217م.) است که در 580 قمری مسجدی بر روی قبر حمزه دیده است. قبر در داخل صحن مسجد کنار شهدای دیگر قرار داشت و مردم از خاک قرمز رنگ اطراف قبری که منتسب به حمزه می‌دانستند، تبرک جویی می‌کردند.[۱۶]

گزارش‌هایی از تکمیل و بازسازی بنا تا 893 قمری در دست است[۱۷] احمد خیاری تاریخ‌نگار مدینه (م.1380ق.) گزارشی از ساخت مسجدی زیبا بر روی قبر حمزه توسط حکومت عثمانی (677-1300ق./1299-1922م.) ارائه کرده است.[۱۸] این مکان در ۱۳۲۵ قمری، دارای بنایی محکم، بدون تزئینات و دارای یک گنبد بر بالای قبر حمزه توصیف شده است.[۱۹]

تخریب به دست وهابیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در حدود 1344 قمری در جریان محاصره مدینه توسط وهابیان، مسجد به همراه مزار حمزه منهدم شد.[۲۰] در 1383 قمری دولت سعودی به دور قبر حمزه و دیگر شهدای نزدیکش که بدون سقف مانده بودند، دیوار کشید سپس مسجد دیگری در نزدیکی آن بنا کرد.[۲۱] گفته شده در دیوار دور مقبره شهدای احد از ضریح آهنی که (قبل از تخریب بقیع) در بارگاه اهل بیت(ع) در بقیع بود، استفاده شده است.[۲۲]

زیارت نامه حضرت حمزه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

زیارت حضرت حمزه در احد

السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسُولِ اللّه صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِک، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ (ص)، وَکنْتَ فِیما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،

بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِک، وَ مُتَقَرِّباً إِلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِذلِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْی بِزِیارَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِی بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسِی، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی، أَتَیتُک مِنْ شُقَّةٍ بَعِیدَةٍ طالِباً فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِی ذُنُوبِی وَأَتَیتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّی؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَیهِ خَیراً لِی مِنْکمْ أَهْلَ بَیتِ الرَّحْمَةِ، فَکنْ لِی شَفِیعاً یوْمَ فَقْرِی وَحاجَتِی، فَقَدْ سِرْتُ إِلَیک مَحْزُوناً، وَأَتَیتُک مَکرُوباً، وَسَکبْتُ عَبْرَتِی عِنْدَک باکیاً، وَصِرْتُ إِلَیک مُفْرَداً، وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِی اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِی عَلی بِرِّهِ، وَدَلَّنِی عَلی فَضْلِهِ، وَهَدانِی لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِی فِی الْوِفادَةِ إِلَیهِ، وَأَلْهَمَنِی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَیتٍ لَا یشْقی مَنْ تَوَلَّاکمْ، وَلَا یخِیبُ مَنْ أَتاکمْ، وَلَا یخْسَرُ مَنْ یهْواکمْ، وَلَا یسْعَدُ مَنْ عاداکمْ. پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِک بِلُزُومِی لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِیجِیرَنِی مِنْ نِقْمَتِک وَسَخَطِک وَمَقْتِک فِی یوْمٍ تَکثُرُ فِیهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ کلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِی الْیوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَی وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،

وَلَا تُخَیبْنِی بَعْدَ الْیوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حاجَتِی، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیک ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَرَجاءَ رَحْمَتِک، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، وَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی جِنایةِ نَفْسِی، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِی، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِی وَلکنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛

فَانْظُرِ الْیوْمَ تَقَلُّبِی عَلی قَبْرِ عَمِّ نَبِیک، فَبِهِمَا فُکنِی مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا یهُونَنَّ عَلَیک ابْتِهالِی، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْک صَوْتِی، وَلَا تَقْلِبْنِی بِغَیرِ حَوائِجِی، یا غِیاثَ کلِّ مَکرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیرانِ الْغَرِیقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکةِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَی نَظْرَةً لَاأَشْقی بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِی وَعَبْرَتِی وَانْفِرادِی، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاک، وَتَحَرَّیتُ الْخَیرَ الَّذِی لَا یعْطِیهِ أَحَدٌ سِواک، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِی؛

اللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِیبَنَّ الْیوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حَاجَتِی، وَلَا تُخَیبَنَّ شُخُوصِی وَوِفادَتِی، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِی، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِی، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِی، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَک عَلی نَفْسِی، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، فَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی ذَنْبِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی، بِرَحْمَتِک یا کرِیمُ یا کرِیمُ.

السَّلامُ عَلَیک یا عَمَّ رَسُولِ اللّه صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَیک یا خَیرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَیک یا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّک قَدْ جاهَدْتَ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِک، وَ نَصَحْتَ رَسُولَ اللّهِ (ص)، وَکنْتَ فِیما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ راغِباً،

بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی أَتَیتُک مُتَقَرِّباً إِلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِزِیارَتِک، وَ مُتَقَرِّباً إِلی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ بِذلِک، راغِباً إِلَیک فِی الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِْی بِزِیارَتِک خَلاصَ نَفْسِی، مُتَعَوِّذاً بِک مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِی بِما جَنَیتُ عَلی نَفْسِی، هارِباً مِنْ ذُنُوبِی الَّتِی احْتَطَبْتُها عَلی ظَهْرِی، فَزِعاً إِلَیک رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّی، أَتَیتُک مِنْ شُقَّةٍ بَعِیدَةٍ طالِباً فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ، وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِی ذُنُوبِی وَأَتَیتُ مَا أَسْخَطَ رَبِّی؛ وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ إِلَیهِ خَیراً لِی مِنْکمْ أَهْلَ بَیتِ الرَّحْمَةِ، فَکنْ لِی شَفِیعاً یوْمَ فَقْرِی وَحاجَتِی، فَقَدْ سِرْتُ إِلَیک مَحْزُوناً، وَأَتَیتُک مَکرُوباً، وَسَکبْتُ عَبْرَتِی عِنْدَک باکیاً، وَصِرْتُ إِلَیک مُفْرَداً، وَأَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَ نِی اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِی عَلی بِرِّهِ، وَدَلَّنِی عَلی فَضْلِهِ، وَهَدانِی لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِی فِی الْوِفادَةِ إِلَیهِ، وَأَلْهَمَنِی طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، أَنْتُمْ أَهْلُ بَیتٍ لَا یشْقی مَنْ تَوَلَّاکمْ، وَلَا یخِیبُ مَنْ أَتاکمْ، وَلَا یخْسَرُ مَنْ یهْواکمْ، وَلَا یسْعَدُ مَنْ عاداکمْ. پس رو به قبله کن و دو رکعت نماز زیارت بخوان و پس از تمام شدن نماز، خود را به قبر بچسبان و چنین بگو:

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، اللّهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِک بِلُزُومِی لِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِیجِیرَنِی مِنْ نِقْمَتِک وَسَخَطِک وَمَقْتِک فِی یوْمٍ تَکثُرُ فِیهِ الْأَصْواتُ، وَتُشْغَلُ کلُّ نَفْسٍ بِمَا قَدَّمَتْ وَتُجَادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَإِنْ تَرْحَمْنِی الْیوْمَ فَلَا خَوْفٌ عَلَی وَلَا حُزْنٌ، وَ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ،

وَلَا تُخَیبْنِی بَعْدَ الْیوْمِ، وَلَا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حاجَتِی، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَیک ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، وَرَجاءَ رَحْمَتِک، فَتَقَبَّلْ مِنِّی، وَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی جِنایةِ نَفْسِی، فَقَدْ عَظُمْ جُرْمِی، وَمَا أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِی وَلکنْ أَخافُ سُوءَ الْحِسابِ؛

فَانْظُرِ الْیوْمَ تَقَلُّبِی عَلی قَبْرِ عَمِّ نَبِیک، فَبِهِمَا فُکنِی مِنَ النَّارِ، وَلا تُخَیبْ سَعْیی، وَلَا یهُونَنَّ عَلَیک ابْتِهالِی، وَلَا تَحْجُبَنَّ عَنْک صَوْتِی، وَلَا تَقْلِبْنِی بِغَیرِ حَوائِجِی، یا غِیاثَ کلِّ مَکرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَیا مُفَرِّجاً عَنِ الْمَلْهُوفِ الْحَیرانِ الْغَرِیقِ الْمُشْرِفِ عَلَی الْهَلَکةِ، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَانْظُرْ إِلَی نَظْرَةً لَاأَشْقی بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِی وَعَبْرَتِی وَانْفِرادِی، فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاک، وَتَحَرَّیتُ الْخَیرَ الَّذِی لَا یعْطِیهِ أَحَدٌ سِواک، فَلَا تَرُدَّ أَمَلِی؛

اللّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلی لَهُ الْقُدْرَةُ عَلی عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلَا أَخِیبَنَّ الْیوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِی بِغَیرِ حَاجَتِی، وَلَا تُخَیبَنَّ شُخُوصِی وَوِفادَتِی، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِی، وَأَتْعَبْتُ بَدَنِی، وَقَطَعْتُ الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَمَا خَوَّلْتَنِی، وَآثَرْتُ مَا عِنْدَک عَلی نَفْسِی، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِیک صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِک، فَعُدْ بِحِلْمِک عَلی جَهْلِی، وَبِرَأْفَتِک عَلی ذَنْبِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی، بِرَحْمَتِک یا کرِیمُ یا کرِیمُ.

سلام بر تو ای عموی رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سلام بر تو ای بهترین شهیدان، سلام بر تو ای شیر خدا و شیر رسول خدا، گواهی می دهم که تو در راه خدای عزّوجل جهاد کردی و جانت را بخشیدی و برای رسول خدا خیرخواهی نمودی و در آنچه نزد خدای پاک بود شوق داشتی،

پدر و مادرم فدایت، به سویت آمدم تا با این آمدن به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) تقرّب جویم، مشتاق به توأم در شفاعت، با زیارتت رهایی جانم را می طلبم، به تو پناهنده ام از آتشی که مثل من به خاطر جنایتی که بر خود کرده ام مستحقّ آن است، از گناهانی که بر پشتم بار کرده ام گریزانم، به امید رحمت پروردگارم به تو پناهنده ام، از راه دور مشقّت باری به سویت آمدم، خواهان آزادی از آتش دوزخ ام، پشتم را گناهانم سنگین بار کرده و بجا آورده ام آنچه را که پروردگارم را به خشم آورده؛ احدی را برای خود بهتر از شما اهل بیت رحمت نیافتم که به او پناه برم، پس روز تهیدستی و حاجتم شفیع من باش که اندوهگین به سویت سفر کردم و محزون به جانبت آمدم و گریه کنان در پیشگاهت اشک ریختم و تنها به محضرت آمدم و تو از کسانی هستی که خدا پیوندش را به من دستور داده و به نیکی بر او فرمانم داده و بر فضلش دلالتم کرده و به محبّتش راهنمایی ام نموده و به وارد شدن بر او تشویقم کرده و خواستن حوایج را نزد او به من الهام نموده، شما اهل بیتی هستید که هرکه دوستتان بدارد هرگز بدبخت نشود و هرکه به جانب شما آید هرگز محروم نگردد و هرکه دلبستۀ شما باشد هرگز زیانکار نشود و هرکه شما را دشمن بدارد هرگز به سعادت نرسد.

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا، من با نیاز به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خود را در معرض رحمتت قرار دادم تا از انتقامت پناهم دهد، در روزی که ناله ها در آن بسیار می شود و هرکه به آنچه پیش فرستاده سرگرم شود و از خود دفاع نماید، اگر در آن روز به من رحم کنی، ترس و اندوهی بر من نیست و اگر کیفرم دهی، پس مولایی هستی که او را بر بنده اش قدرت کامل است،

پس از این روز محرومم مساز و بدون برآورده شدن حاجتم باز مگردان، چراکه خود را به قبر عموی پیامبرت چسباندم و به وسیله او به سوی تو تقرّب جستم، برای طلب رضای تو و امید به رحمتت، بنابراین از من بپذیر و به بردباری ات بر جهلم و به مهرت بر جنایتی که به خود وارد آوردم، به من بازگرد؛ هرآینه گناهم بزرگ شد و از اینکه به من ستم کنی نمی ترسم، ولی از بدی حساب می ترسم؛

پس امروز غلطیدنم بر قبر عموی پیامبرت را بنگر، پس به حق حرمت آن دو بزرگوار از آتش آزادم کن و کوششم را محروم از رحمت مفرما و زاری ام بر تو سبک نیاید و صدایم از تو در پرده نماند و بدون برآورده شدن حاجتم مرا باز نگردان، ای فریادرس هر دلگیر اندوهگین، ای گشاینده اندوه از غم زده سرگردان و غرق شده مشرف به هلاکت، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به من نظر کن نظر کردنی که بعد از آن هرگز بدبخت نشوم و به زاری و اشک و تنهایی ام رحم کن، من خشنودی ات را امید دارم و جویای آن خیری هستم که احدی آن را جز تو عطا نمی کند، پس آرزویم را باز مگردان؛

خدایا اگر کیفر کنی، پس مولایی هستی که بر بنده اش و کیفرش به بدی عملش قدرت دارد، پس امروز نومیدم مکن و بدون حاجتم باز مگردان و حرکت کردن و آمدنم را ناامید مفرما، زیرا توشه ام را هزینه کردم و بدنم را به زحمت انداختم و بیابان های خطرناک را پشت سر گذاشتم و اهل و مال و آنچه را به من دادی بجای گذاردم و آنچه را نزد تو است بر خود اختیار نمودم و به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) پناه بردم و به وسیله او برای به دست آوردن رضایتت تقرّب جستم، پس به بردباری ات بر جهلم و به رأفتت بر گناهم بازگرد، به راستی گناهم بزرگ شده، به مهربانی ات ای بزرگوار، ای بزرگوار.

سلام بر تو ای عموی رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، سلام بر تو ای بهترین شهیدان، سلام بر تو ای شیر خدا و شیر رسول خدا، گواهی می دهم که تو در راه خدای عزّوجل جهاد کردی و جانت را بخشیدی و برای رسول خدا خیرخواهی نمودی و در آنچه نزد خدای پاک بود شوق داشتی،

پدر و مادرم فدایت، به سویت آمدم تا با این آمدن به رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد) تقرّب جویم، مشتاق به توأم در شفاعت، با زیارتت رهایی جانم را می طلبم، به تو پناهنده ام از آتشی که مثل من به خاطر جنایتی که بر خود کرده ام مستحقّ آن است، از گناهانی که بر پشتم بار کرده ام گریزانم، به امید رحمت پروردگارم به تو پناهنده ام، از راه دور مشقّت باری به سویت آمدم، خواهان آزادی از آتش دوزخ ام، پشتم را گناهانم سنگین بار کرده و بجا آورده ام آنچه را که پروردگارم را به خشم آورده؛ احدی را برای خود بهتر از شما اهل بیت رحمت نیافتم که به او پناه برم، پس روز تهیدستی و حاجتم شفیع من باش که اندوهگین به سویت سفر کردم و محزون به جانبت آمدم و گریه کنان در پیشگاهت اشک ریختم و تنها به محضرت آمدم و تو از کسانی هستی که خدا پیوندش را به من دستور داده و به نیکی بر او فرمانم داده و بر فضلش دلالتم کرده و به محبّتش راهنمایی ام نموده و به وارد شدن بر او تشویقم کرده و خواستن حوایج را نزد او به من الهام نموده، شما اهل بیتی هستید که هرکه دوستتان بدارد هرگز بدبخت نشود و هرکه به جانب شما آید هرگز محروم نگردد و هرکه دلبستۀ شما باشد هرگز زیانکار نشود و هرکه شما را دشمن بدارد هرگز به سعادت نرسد.

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا، من با نیاز به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خود را در معرض رحمتت قرار دادم تا از انتقامت پناهم دهد، در روزی که ناله ها در آن بسیار می شود و هرکه به آنچه پیش فرستاده سرگرم شود و از خود دفاع نماید، اگر در آن روز به من رحم کنی، ترس و اندوهی بر من نیست و اگر کیفرم دهی، پس مولایی هستی که او را بر بنده اش قدرت کامل است،

پس از این روز محرومم مساز و بدون برآورده شدن حاجتم باز مگردان، چراکه خود را به قبر عموی پیامبرت چسباندم و به وسیله او به سوی تو تقرّب جستم، برای طلب رضای تو و امید به رحمتت، بنابراین از من بپذیر و به بردباری ات بر جهلم و به مهرت بر جنایتی که به خود وارد آوردم، به من بازگرد؛ هرآینه گناهم بزرگ شد و از اینکه به من ستم کنی نمی ترسم، ولی از بدی حساب می ترسم؛

پس امروز غلطیدنم بر قبر عموی پیامبرت را بنگر، پس به حق حرمت آن دو بزرگوار از آتش آزادم کن و کوششم را محروم از رحمت مفرما و زاری ام بر تو سبک نیاید و صدایم از تو در پرده نماند و بدون برآورده شدن حاجتم مرا باز نگردان، ای فریادرس هر دلگیر اندوهگین، ای گشاینده اندوه از غم زده سرگردان و غرق شده مشرف به هلاکت، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و به من نظر کن نظر کردنی که بعد از آن هرگز بدبخت نشوم و به زاری و اشک و تنهایی ام رحم کن، من خشنودی ات را امید دارم و جویای آن خیری هستم که احدی آن را جز تو عطا نمی کند، پس آرزویم را باز مگردان؛

خدایا اگر کیفر کنی، پس مولایی هستی که بر بنده اش و کیفرش به بدی عملش قدرت دارد، پس امروز نومیدم مکن و بدون حاجتم باز مگردان و حرکت کردن و آمدنم را ناامید مفرما، زیرا توشه ام را هزینه کردم و بدنم را به زحمت انداختم و بیابان های خطرناک را پشت سر گذاشتم و اهل و مال و آنچه را به من دادی بجای گذاردم و آنچه را نزد تو است بر خود اختیار نمودم و به قبر عموی پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) پناه بردم و به وسیله او برای به دست آوردن رضایتت تقرّب جستم، پس به بردباری ات بر جهلم و به رأفتت بر گناهم بازگرد، به راستی گناهم بزرگ شده، به مهربانی ات ای بزرگوار، ای بزرگوار.

نگارخانه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. آثار اسلامی مکه و مدینه، ص377.
  2. رحلة ابن جبير، ص154.
  3. معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص426
  4. انساب الاشراف، ج1، ص382.
  5. السیرة النبویه، ج۲، ص۶۰، ۹۸؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۹.
  6. المغازی، ج۱، ص۳۱۲.
  7. تاریخ المدینه المنوره، ج۱، ص۱۲۵.
  8. تاریخ معالم المدینه، ص۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۱۶-۱۱۷.
  9. المغازی، ج۱، ص۳۱۲-۳۱۳؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.
  10. المغازی، ج۱، ص۳۱۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۴۱۰.
  11. تاریخ المدینه، ج۱، ص۱۳۰.
  12. تحلیلی از غزوه احد، شهدا و مزارات آن، ص206-225.
  13. تفسیر ثعلبی، ج2، ص138 ؛ التمهید، ج19، ص240-242 ؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص539.
  14. مرآة الحرمين، ج1، ص393.
  15. تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة، ص477؛ التعریف بما انست الهجرة، ص126.
  16. رحلة ابن جبير، ص154.
  17. مرآة الحرمين، ج1، ص392 ؛ معالم المدینة المنوره بین العمارة و التاریخ، ج2، ص435.
  18. تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.
  19. مرآة الحرمين، ج1، ص390.
  20. كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبد الوهاب، ص55.
  21. تاریخ معالم المدینه المنوره قدیما و حدیثا، ص191.
  22. مدینه شناسی، جلد2، ص261و262.
  23. معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، جزء ۴، مجلد۲، ص442

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  • السیرة النبویه، ابن هشام (م.۸-۲۱۳ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
  • المغازی، الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • انساب الاشراف، البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ دار هجرة النبی المختار، عبدالله مرجانی، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 2002م.
  • طبقات الکبری، ابن سعد، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • محمد صل الله علیه وآله وسلم فی الکتب المقدسه، سامی عامری، قاهره، مرکز التنویر الاسلامی للخدمات المعرفیه، ۱۴۲۶ق.
  • الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، أبو ريحان البيرونی، تهران، میراث مکتوب، 1380ش.
  • مرآة الحرمين، ابراهیم رفعت باشا، قاهره، المكتبه الثقافيه الدينيه، بی‌تا.
  • كشف الارتياب في أتباع محمد بن عبد الوهاب، سید محسن امین، قم، مکتبة الحرمین، بی‌تا
  • آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، تهران، مشعر، 1386ش.
  • رحلة ابن جبير ( تذكرة بالأخبار عن اتفاقات الأسفار )، محمد بن احمد ابن جبیر، بیروت، العربیه، 2008م.
  • تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة، ابوبکر بن حسین مراغی، فیوم، دارالفلاح للبحث العلمی و تحقیق التراث، 1430ق.
  • معالم المدینه المنوره بین العماره و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، مدینه، ناشر:مولف، ۲۰۱۱م.
  • وفاء الوفا باخبار دار المصطفی، علی بن عبدالله السمهودی، تحقیق قاسم السامرائی، لندن، موسسه الفرقان للتراث الاسلامی، ۲۰۰۱م.
  • تاریخ معالم المدینة المنورة قدیما و حدیثا، خیاری، احمد یاسین احمد. ۱۴۱۹. ۱ج. ریاض  عربستان: المملکة العربیة السعودیة. الأمانة العامة للإحتفال بمرور مائة عام علی تأسیس المملکة.
  • فصل من تاريخ المدينة المنورة، على الحافظ، جده، مكتبة الثقاف
  • تحلیلی از غزوه احد، شهدا و مزارات آن، محمود سامانی، تهران، مشعر، 1400ش.
  • تفسیر ثعلبی، ثعلبی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1422ق.
  • التمهید، ابن عبد البر، بی‌جا، وزارت الاوقاف، 1387ق.
  • السیره الحلبیه، الحلبی، بیروت، دارالمعرفه، 1400ق.
  • مدینه شناسی، محمدباقر نجفی، تهران، خرمایستان، 1367ش.