| اَلسَّلامُ عَلی نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الْاَوَّلِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الاْخِرِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ بَعَثَهُ اللهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ اَسَد الْهاشِمِیَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْکَرِیمَةُ الرَّضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا کافِلَةَ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیِّینَ |
| اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا والِدَةَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلی رَسُولِ اللهِ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَربِیَتُها لِوَلِیِّ اللهِ الْاَمِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطّاهِرِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی وَلَدِکِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّکِ أَحْسَنْتِ الْکَفالَةَ، وَأَدَّیْتِ الْاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فِی مَرْضاةِ اللهِ، وَبالَغْتِ فِی حِفْظِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ، مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ، کافِلَةً بِتَرْبِیَتِهِ، مُشْفِقَةً عَلی نَفْسِهِ، واقِفَةً عَلی خِدْمَتِهِ |
| مُخْتارَةً رِضاهُ، مُؤْثِرَةً هَواهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی الْاِیمانِ وَالتَّمَسُّکِ بِأَشْرَفِ الْاَدْیانِ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، طاهِرَةً زَکِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً، فَرَضِیَ اللهُ عَنْکِ وَأَرْضاکِ، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَأْواکِ، اَلَلّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد، وَانْفَعْنِی بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنِی عَلی مَحَبَّتِها، وَلا تَحرِمْنِی شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ الْاَئِمَّةِ مِن ذُرِّیَّتِها، وَارْزُقْنِی مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِی مَعَها وَمَعَ أَوْلادِهَا الطّاهِرِینَ، اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی إِیّاها، وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ إِلَیْها أَبَداً ما أَبْقَیْتَنِی |
| وَإِذا تَوَفَّیْتَنِی فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِها، وَأَدْخِلْنِی فِی شَفاعَتِها، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ. اَللّهُمَّ بِحَقِّها عِندَکَ وَمَنزِلَتِها لَدَیْکَ، اِغْفِرلِی وَلِوالِدَیَّ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النّارِ. |
زیارتنامه فاطمه بنت اسد: تفاوت میان نسخهها
S.Mohammad.R (بحث | مشارکتها) |
S.Mohammad.R (بحث | مشارکتها) |
||
| (۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{در دست ویرایش|ماه=[[آبان]]|روز=[[۱۴]]|سال=[[۱۴۰۴]]|کاربر=S.Mohammad.R }} | ||
[[رده:مقالههای در حال ویرایش]] | |||
'''زیارتنامه فاطمه بنت اسد''' زیارتنامهای که مستحب است پس از زیارت امامان بقیع، نزد [[مزار فاطمه بنت اسد|قبر فاطمه بنت اسد]]، مادر امام علی(ع) خوانده شود. مورخان مرقد وی را نزدیک قبور امامان بقیع دانستهاند. البته بنابر قولی، قبر او نزدیک [[قبر حلیمه سعدیه]]، دایه پیامبر(ص)، است. | '''زیارتنامه فاطمه بنت اسد''' زیارتنامهای که مستحب است پس از زیارت امامان بقیع، نزد [[مزار فاطمه بنت اسد|قبر فاطمه بنت اسد]]، مادر امام علی(ع) خوانده شود. مورخان مرقد وی را نزدیک قبور امامان بقیع دانستهاند. البته بنابر قولی، قبر او نزدیک [[قبر حلیمه سعدیه]]، دایه پیامبر(ص)، است. | ||
| خط ۸: | خط ۱۰: | ||
[[فاطمه بنت اسد]] نخستین زنی است که پیاده از [[مکه]] به [[مدینه]] هجرت کرد<ref>الکافی، ج2، ص474.</ref> و در زمره صحابه پیامبر شمرده میشود.<ref>تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار، ص 209.</ref> او در سال چهارم هجری وفات یافت. [[پیامبراسلام|پیامبر]] و [[امام علی(ع)]] وی را به خاک سپردند.<ref>أمالی شیخ صدوق، ص314.</ref> پیامبر علاقه زیادی به فاطمه بنت اسد داشت. اوخود وارد قبر شد و به همراه علی(ع) در قبر خوابیدند تا خداوند عذاب قبر را از فاطمه بگرداند.<ref>استیعاب فی معرفه الاصحاب، ج 4، ص 1891.</ref> | [[فاطمه بنت اسد]] نخستین زنی است که پیاده از [[مکه]] به [[مدینه]] هجرت کرد<ref>الکافی، ج2، ص474.</ref> و در زمره صحابه پیامبر شمرده میشود.<ref>تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار، ص 209.</ref> او در سال چهارم هجری وفات یافت. [[پیامبراسلام|پیامبر]] و [[امام علی(ع)]] وی را به خاک سپردند.<ref>أمالی شیخ صدوق، ص314.</ref> پیامبر علاقه زیادی به فاطمه بنت اسد داشت. اوخود وارد قبر شد و به همراه علی(ع) در قبر خوابیدند تا خداوند عذاب قبر را از فاطمه بگرداند.<ref>استیعاب فی معرفه الاصحاب، ج 4، ص 1891.</ref> | ||
==زیارتنامه== | ==زیارتنامه اول== | ||
زیارتنامه ای که به هنگام زیارت مرقد فاطمه مادر امیرالمومنین خوانده می شود:<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج۵، ص۱۸۰.</ref> | |||
{{نقل قول دوقلو | {{نقل قول دوقلو | ||
| تیتر= زیارت فاطمه بنت اسد | | تیتر= زیارت فاطمه بنت اسد | ||
| خط ۲۰: | خط ۲۴: | ||
| و چون مرا میراندی در زمره او محشورم کن و در شفاعت او داخلم گردان به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا به حقی که این بانوی محترم نزد تو دارد و به مقام و منزلت او در درگاهت که بیامرز مرا و پدر و مادرم و همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را و بده به ما در دنیا خوبی و در آخرت نیز خوبی و نگاهمان دار به رحمتت از عذاب دوزخ. | | و چون مرا میراندی در زمره او محشورم کن و در شفاعت او داخلم گردان به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا به حقی که این بانوی محترم نزد تو دارد و به مقام و منزلت او در درگاهت که بیامرز مرا و پدر و مادرم و همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را و بده به ما در دنیا خوبی و در آخرت نیز خوبی و نگاهمان دار به رحمتت از عذاب دوزخ. | ||
}} | }} | ||
==زیارتنامه دوم== | |||
زیارتنامهای که مرحوم سید محسن امین در کتاب مفتاح الجنات برای زیارت فاطمه بنت اسد نقل کرده است:<ref> مفتاح الجنات، ج۲، ص۳۲.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
| خط ۲۷: | خط ۳۴: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* '''أمالی شیخ صدوق'''، محمدبن علی شیخ صدوق، تهران، کتابچی، 1376. | * '''أمالی شیخ صدوق'''، محمدبن علی شیخ صدوق، تهران، کتابچی، 1376. | ||
*'''الإستیعاب فی معرفه الاصحاب'''، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر، بیروت، دارالجیل، 1412. | |||
* '''إثبات الوصیه للإمام علی بن ابی طالب'''، علی بن حسین مسعودی، قم، انصاریان، 1384. | * '''إثبات الوصیه للإمام علی بن ابی طالب'''، علی بن حسین مسعودی، قم، انصاریان، 1384. | ||
* '''الکافی'''، محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق دارالحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1429. | * '''الکافی'''، محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق دارالحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1429. | ||
*'''تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار''' ، محمد ابن حبان، تحقیق بوران ضناوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، 1408. | *'''تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار''' ، محمد ابن حبان، تحقیق بوران ضناوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، 1408. | ||
* '''راهنمای حرمین شریفین'''، غفاری، ابراهیم، انتشارات اسوه، ۱۳۷۰ش. | |||
*'''طبقات الکبری''' ، محمد بن سعد ابن سعد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410. | |||
* '''مفتاح الجنات في الأدعیة و الأعمال و الصلوات و الزیارات'''، امین، سید محسن، مؤسسه اعلمی، بیروت، بیتا. | |||
* '''نسب قریش'''، مصعب بن عبدالله، تصحیح لوی، پرووانسال، اواریست، قاهره، دارالمعارف، 1999. | * '''نسب قریش'''، مصعب بن عبدالله، تصحیح لوی، پرووانسال، اواریست، قاهره، دارالمعارف، 1999. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۳۳
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:S.Mohammad.R در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
زیارتنامه فاطمه بنت اسد زیارتنامهای که مستحب است پس از زیارت امامان بقیع، نزد قبر فاطمه بنت اسد، مادر امام علی(ع) خوانده شود. مورخان مرقد وی را نزدیک قبور امامان بقیع دانستهاند. البته بنابر قولی، قبر او نزدیک قبر حلیمه سعدیه، دایه پیامبر(ص)، است.
فاطمه بنت اسد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فاطمه دختر اسد بن هاشم بن عبدمناف و همسر ابوطالب بود.[۱] وی مادر طالب، عقیل، جعفر، امام علی(ع) و امهانی ست.[۲] هنگام تولد امام علی(ع) کعبه شکافته شد و فاطمه فرزندش را در خانه خدا بهدنیا آورد.[۳] او و ابوطالب سرپرستی پیامبر را در کودکی و پس از وفات عبدالمطلب برعهده داشتند.[۴]
فاطمه بنت اسد نخستین زنی است که پیاده از مکه به مدینه هجرت کرد[۵] و در زمره صحابه پیامبر شمرده میشود.[۶] او در سال چهارم هجری وفات یافت. پیامبر و امام علی(ع) وی را به خاک سپردند.[۷] پیامبر علاقه زیادی به فاطمه بنت اسد داشت. اوخود وارد قبر شد و به همراه علی(ع) در قبر خوابیدند تا خداوند عذاب قبر را از فاطمه بگرداند.[۸]
زیارتنامه اول[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زیارتنامه ای که به هنگام زیارت مرقد فاطمه مادر امیرالمومنین خوانده می شود:[۹]
| اَلسَّلامُ عَلی نَبِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الْاَوَّلِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مُحَمَّد سَیِّدِ الاْخِرِینَ، اَلسَّلامُ عَلی مَنْ بَعَثَهُ اللهُ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلی فاطِمَةَ بِنْتِ اَسَد الْهاشِمِیَّةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْکَرِیمَةُ الرَّضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا کافِلَةَ مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِیِّینَ |
| سلام بر پیامبر خدا، سلام بر رسول خدا، سلام بر محمد آقای رسولان، سلام بر محمد آقای اولین، سلام بر محمد آقای آخرین، سلام بر کسی که خدا برانگیختش رحمت برای جهانیان، سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای پیغمبر، سلام بر فاطمه دختر اسد آن بانوی هاشمی، سلام بر تو ای راستگوی پسندیده، سلام بر تو ای بانوی پرهیزکار پاکیزه، سلام بر تو ای بانوی بزرگوار و خشنود از حق، سلام بر تو ای کفالت کننده محمد خاتم پیمبران |
| اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا والِدَةَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلی رَسُولِ اللهِ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ تَربِیَتُها لِوَلِیِّ اللهِ الْاَمِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ الطّاهِرِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ وَعَلی وَلَدِکِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّکِ أَحْسَنْتِ الْکَفالَةَ، وَأَدَّیْتِ الْاَمانَةَ، وَاجْتَهَدْتِ فِی مَرْضاةِ اللهِ، وَبالَغْتِ فِی حِفْظِ رَسُولِ اللهِ، عارِفَةً بِحَقِّهِ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ، مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ، کافِلَةً بِتَرْبِیَتِهِ، مُشْفِقَةً عَلی نَفْسِهِ، واقِفَةً عَلی خِدْمَتِهِ |
| سلام بر تو ای مادرِ بزرگِ اوصیایِ الهی، سلام بر تو ای که آشکار شد مهرت نسبت به رسول خدا خاتم پیمبران سلام بر تو ای که به او تفویض شد تربیت ولی اللّه امین سلام بر تو و بر روح تو و بدن پاکت سلام بر تو و بر فرزندت و رحمت خدا و برکاتش گواهی دهم که براستی تو بخوبی کفالت کردی و حق امانت را ادا کردی و در بدست آوردن موجبات خوشنودی خدا کوشش کردی و در نگهداری رسول خدا حد اعلای سعی خود را مبذول داشتی در حالی که به حق او آشنا و به راستگوییش ایمان داشتی و به نبوتش معترف و به نعمتش بینا و آشنا بودی و تربیتش را بعهده گرفتی و نسبت بدان حضرت مهر ورزیدی و برای خدمتکاریش خود را مهیا کردی |
| مُخْتارَةً رِضاهُ، مُؤْثِرَةً هَواهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی الْاِیمانِ وَالتَّمَسُّکِ بِأَشْرَفِ الْاَدْیانِ، راضِیَةً مَرْضِیَّةً، طاهِرَةً زَکِیَّةً، تَقِیَّةً نَقِیَّةً، فَرَضِیَ اللهُ عَنْکِ وَأَرْضاکِ، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَکِ وَمَأْواکِ، اَلَلّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد، وَانْفَعْنِی بِزِیارَتِها، وَثَبِّتْنِی عَلی مَحَبَّتِها، وَلا تَحرِمْنِی شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ الْاَئِمَّةِ مِن ذُرِّیَّتِها، وَارْزُقْنِی مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِی مَعَها وَمَعَ أَوْلادِهَا الطّاهِرِینَ، اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی إِیّاها، وَارْزُقْنِی الْعَوْدَ إِلَیْها أَبَداً ما أَبْقَیْتَنِی |
| و خوشنودیش را اختیار کردی و نسبت به خواستههای او ایثار نمودی وگواهی دهم که تو ازاین جهان رفتی درحالی که به حق ایمان داشتی و به بهترین ادیان متمسک گشته ودر حال خوشنودی وپسندیدگی وپاکی وپاکیزگی وپرهیزکاری ودور از هربدی بودی پس خدا از توخوشنود باد وخوشنودت سازد وبهشت رامنزل ومأوایت قراردهد خدایا درود فرست بر محمد وآل محمد وسود ده مرا بوسیله زیارت این بانوی محترم وثابتم بدار به دوستیش و محرومم مکن از شفاعت او و شفاعت امامان از نژادش و روزیم کن هم جواریش را و محشور کن مرا با او و با فرزندان پاکش خدایا قرار مده این زیارتم را آخرین زیارتم و روزیم گردان آمدن به زیارتش را همیشه تا زنده ام داری |
| وَإِذا تَوَفَّیْتَنِی فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِها، وَأَدْخِلْنِی فِی شَفاعَتِها، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ. اَللّهُمَّ بِحَقِّها عِندَکَ وَمَنزِلَتِها لَدَیْکَ، اِغْفِرلِی وَلِوالِدَیَّ وَلِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الاْخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِکَ عَذابَ النّارِ. |
| و چون مرا میراندی در زمره او محشورم کن و در شفاعت او داخلم گردان به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا به حقی که این بانوی محترم نزد تو دارد و به مقام و منزلت او در درگاهت که بیامرز مرا و پدر و مادرم و همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را و بده به ما در دنیا خوبی و در آخرت نیز خوبی و نگاهمان دار به رحمتت از عذاب دوزخ. |
| سلام بر پیامبر خدا، سلام بر رسول خدا، سلام بر محمد آقای رسولان، سلام بر محمد آقای اولین، سلام بر محمد آقای آخرین، سلام بر کسی که خدا برانگیختش رحمت برای جهانیان، سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای پیغمبر، سلام بر فاطمه دختر اسد آن بانوی هاشمی، سلام بر تو ای راستگوی پسندیده، سلام بر تو ای بانوی پرهیزکار پاکیزه، سلام بر تو ای بانوی بزرگوار و خشنود از حق، سلام بر تو ای کفالت کننده محمد خاتم پیمبران |
| سلام بر پیامبر خدا، سلام بر رسول خدا، سلام بر محمد آقای رسولان، سلام بر محمد آقای اولین، سلام بر محمد آقای آخرین، سلام بر کسی که خدا برانگیختش رحمت برای جهانیان، سلام و رحمت خدا و برکاتش بر تو ای پیغمبر، سلام بر فاطمه دختر اسد آن بانوی هاشمی، سلام بر تو ای راستگوی پسندیده، سلام بر تو ای بانوی پرهیزکار پاکیزه، سلام بر تو ای بانوی بزرگوار و خشنود از حق، سلام بر تو ای کفالت کننده محمد خاتم پیمبران |
| سلام بر تو ای مادرِ بزرگِ اوصیایِ الهی، سلام بر تو ای که آشکار شد مهرت نسبت به رسول خدا خاتم پیمبران سلام بر تو ای که به او تفویض شد تربیت ولی اللّه امین سلام بر تو و بر روح تو و بدن پاکت سلام بر تو و بر فرزندت و رحمت خدا و برکاتش گواهی دهم که براستی تو بخوبی کفالت کردی و حق امانت را ادا کردی و در بدست آوردن موجبات خوشنودی خدا کوشش کردی و در نگهداری رسول خدا حد اعلای سعی خود را مبذول داشتی در حالی که به حق او آشنا و به راستگوییش ایمان داشتی و به نبوتش معترف و به نعمتش بینا و آشنا بودی و تربیتش را بعهده گرفتی و نسبت بدان حضرت مهر ورزیدی و برای خدمتکاریش خود را مهیا کردی |
| و خوشنودیش را اختیار کردی و نسبت به خواستههای او ایثار نمودی وگواهی دهم که تو ازاین جهان رفتی درحالی که به حق ایمان داشتی و به بهترین ادیان متمسک گشته ودر حال خوشنودی وپسندیدگی وپاکی وپاکیزگی وپرهیزکاری ودور از هربدی بودی پس خدا از توخوشنود باد وخوشنودت سازد وبهشت رامنزل ومأوایت قراردهد خدایا درود فرست بر محمد وآل محمد وسود ده مرا بوسیله زیارت این بانوی محترم وثابتم بدار به دوستیش و محرومم مکن از شفاعت او و شفاعت امامان از نژادش و روزیم کن هم جواریش را و محشور کن مرا با او و با فرزندان پاکش خدایا قرار مده این زیارتم را آخرین زیارتم و روزیم گردان آمدن به زیارتش را همیشه تا زنده ام داری |
| و چون مرا میراندی در زمره او محشورم کن و در شفاعت او داخلم گردان به رحمتت ای مهربانترین مهربانان خدایا به حقی که این بانوی محترم نزد تو دارد و به مقام و منزلت او در درگاهت که بیامرز مرا و پدر و مادرم و همه مردان مؤمن و زنان با ایمان را و بده به ما در دنیا خوبی و در آخرت نیز خوبی و نگاهمان دار به رحمتت از عذاب دوزخ. |
زیارتنامه دوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زیارتنامهای که مرحوم سید محسن امین در کتاب مفتاح الجنات برای زیارت فاطمه بنت اسد نقل کرده است:[۱۰]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ کتاب نسب قریش، ص 91.
- ↑ الطبقات الکبری، ج8، ص178.
- ↑ إثبات الوصیه لإمام علی بن أبی طالب، ص133.
- ↑ أمالی شیخ صدوق، ص314.
- ↑ الکافی، ج2، ص474.
- ↑ تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار، ص 209.
- ↑ أمالی شیخ صدوق، ص314.
- ↑ استیعاب فی معرفه الاصحاب، ج 4، ص 1891.
- ↑ راهنمای حرمین شریفین، ج۵، ص۱۸۰.
- ↑ مفتاح الجنات، ج۲، ص۳۲.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- أمالی شیخ صدوق، محمدبن علی شیخ صدوق، تهران، کتابچی، 1376.
- الإستیعاب فی معرفه الاصحاب، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر، بیروت، دارالجیل، 1412.
- إثبات الوصیه للإمام علی بن ابی طالب، علی بن حسین مسعودی، قم، انصاریان، 1384.
- الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق دارالحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، 1429.
- تاریخ الصحابه الذین روی عنهم الاخبار ، محمد ابن حبان، تحقیق بوران ضناوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، 1408.
- راهنمای حرمین شریفین، غفاری، ابراهیم، انتشارات اسوه، ۱۳۷۰ش.
- طبقات الکبری ، محمد بن سعد ابن سعد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1410.
- مفتاح الجنات في الأدعیة و الأعمال و الصلوات و الزیارات، امین، سید محسن، مؤسسه اعلمی، بیروت، بیتا.
- نسب قریش، مصعب بن عبدالله، تصحیح لوی، پرووانسال، اواریست، قاهره، دارالمعارف، 1999.