افاضه از منا به مکه: تفاوت میان نسخهها
جز (←پانویس) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''افاضه از منا به مکه'''، چهارمین و آخرین جابجاشدن حاجیان در حج است. | '''افاضه از منا به مکه'''، چهارمین و آخرین جابجاشدن حاجیان در حج است. | ||
بر پایه فقه اسلامی، کوچ از منا به مکه که بیشتر با عنوان | بر پایه فقه اسلامی، کوچ از منا به مکه که بیشتر با عنوان «[[نفر|نَفْر]]*» از آن یاد میشود، در روزهای دوازدهم و سیزدهم ذیحجه صورت میپذیرد که به ترتیب «[[روز نفر اول]]» و «[[روز نفر دوم]]» نام دارند.<ref>غنیة النزوع، ص186؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref> مهمترین پشتوانه تخییر در نفر از منا آیه 203 بقره/2 است که بر پایه آن، با انتخاب هر یک از دو گزینه تعجیل ([[نفر روز دوازدهم|نَفْر روز دوازدهم]]) و تاخیر ([[نَر روز سیزدهم|نَفْر روز سیزدهم]]) [[مکلف]] گناهی انجام نمیدهد:<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص138؛ المجموع، ج8، ص249.</ref> {{قلم رنگ|سبز|... فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَاَخَّرَ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَی...}} . البته به تصریح بسیاری از فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الکافی فی الفقه، ص198؛ الدروس، ج1، ص458.</ref> و اهل سنت،<ref>مغنی المحتاج، ج1، ص506؛ نیل الاوطار، ج5، ص137.</ref> تاخیر فضیلتی بیشتر دارد. نکته مهم آن است که در این آیه، گناهکار نبودن عجله کننده یا تاخیرکننده ویژه {مَنِ اتَّقَی} به شمار رفته است. فقیهان امامی<ref>الجامع للشرائع، ص218؛ الدروس، ج1، ص458؛ کفایة الاحکام، ج1، ص358.</ref> بر پایه حدیثهای تفسیری<ref>التهذیب، ج5، ص273.</ref> بر آنند که مقصود از {مَنِ اتَّقَی} کسی است که در حال [[احرام]]، از کشتن [[صید]] و آمیزش با همسر پرهیز کرده باشد. از اینرو، بر پایه فقه امامی، افاضه از منا در روز دوازدهم تنها برای کسانی جایز است که در حال احرام از این دو کار خودداری کرده باشند.<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الوسیله، ص188؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207.</ref> برخی نیز افاضه در روز دوازدهم را مشروط به پرهیز از همه محرماتی دانستهاند که موجب کفارهاند.<ref>السرائر، ج1، ص605.</ref> همچنین شماری از امامیان<ref>الکافی فی الفقه، ص198؛ غنیة النزوع، ص186؛ اصباح الشیعه، ص160.</ref> نفر اول را برای کسی که نخستین بار [[حج واجب]] میگزارد (صَروره) و برخی<ref>فقه القرآن، ج1، ص300.</ref> برای امیر الحاج جایز ندانستهاند. | ||
شماری از مفسران اهل سنت مقصود از [[تقوا]] در این آیه را پرهیز از کشتن صید در حال احرام<ref>تفسیر سمرقندی، ج1، ص162؛ تفسیر ثعلبی، ج2، ص119.</ref> و شماری دیگر پرهیز از آمیزش، فسوق و [[جدال]] دانستهاند.<ref>نک: البحر المحیط، ج2، ص324؛ التحریر و التنویر، ج2، ص248.</ref> با این همه، فقیهان اهل سنت جواز نفر را در روز دوازدهم، مشروط به پرهیز از این امور نشمردهاند و تنها برخی از آنان افاضه امیر الحاج را در نفر نخست مجاز ندانستهاند.<ref>کشاف القناع، ج2، ص594؛ مغنی المحتاج، ج1، ص506.</ref> | |||
از دیدگاه فقیهان امامی<ref>المقنعه، ص422؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207؛ تحریر الاحکام، ج2، ص13.</ref> و اهل سنت،<ref>الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.</ref> افاضه در روز دوازدهم باید پس از زوال صورت گیرد. شماری از اهل سنت بر این باورند که نفر در روز سیزدهم نیز باید پس از زوال باشد.<ref>نک: الهدایه، ج1، ص146؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref> فقیهان امامی به پشتوانه روایات،<ref>الکافی، ج4، ص520؛ التهذیب، ج5، ص271-273.</ref> افاضه را پیش از ظهر روز سیزدهم جایز و حتی برتر شمردهاند.<ref>التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ المختصر النافع، ص97.</ref> به باور امامیان،<ref>التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص373.</ref> مالکیان،<ref>حاشیة الصاوی، ج2، ص64.</ref> شافعیان<ref>الام، ج2، ص236-237؛ فتح العزیز، ج7، ص395-396؛ المجموع، ج8، ص249.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص479؛ کشاف القناع، ج2، ص594.</ref> افاضه در روز دوازدهم باید پیش از غروب آفتاب انجام پذیرد و اگر [[حجگزار]] هنگام غروب در منا باشد، [[بیتوته شب سیزدهم]] در آنجا بر او واجب میگردد، مگر آنکه پیش از غروب، از منا بیرون رفته و برای انجام دادن کاری دیگر به منا برگشته باشد. در برابر، حنفیان افاضه را تا پیش از طلوع فجر، جایز ولی مکروه دانستهاند.<ref>الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص159.</ref> (← [[ایام تشریق]]، نفر، [[وقوف]]) | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۹
افاضه از منا به مکه، چهارمین و آخرین جابجاشدن حاجیان در حج است.
بر پایه فقه اسلامی، کوچ از منا به مکه که بیشتر با عنوان «نَفْر*» از آن یاد میشود، در روزهای دوازدهم و سیزدهم ذیحجه صورت میپذیرد که به ترتیب «روز نفر اول» و «روز نفر دوم» نام دارند.[۱] مهمترین پشتوانه تخییر در نفر از منا آیه 203 بقره/2 است که بر پایه آن، با انتخاب هر یک از دو گزینه تعجیل (نَفْر روز دوازدهم) و تاخیر (نَفْر روز سیزدهم) مکلف گناهی انجام نمیدهد:[۲] ... فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ وَمَنْ تَاَخَّرَ فَلا اِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَی... . البته به تصریح بسیاری از فقیهان امامی[۳] و اهل سنت،[۴] تاخیر فضیلتی بیشتر دارد. نکته مهم آن است که در این آیه، گناهکار نبودن عجله کننده یا تاخیرکننده ویژه {مَنِ اتَّقَی} به شمار رفته است. فقیهان امامی[۵] بر پایه حدیثهای تفسیری[۶] بر آنند که مقصود از {مَنِ اتَّقَی} کسی است که در حال احرام، از کشتن صید و آمیزش با همسر پرهیز کرده باشد. از اینرو، بر پایه فقه امامی، افاضه از منا در روز دوازدهم تنها برای کسانی جایز است که در حال احرام از این دو کار خودداری کرده باشند.[۷] برخی نیز افاضه در روز دوازدهم را مشروط به پرهیز از همه محرماتی دانستهاند که موجب کفارهاند.[۸] همچنین شماری از امامیان[۹] نفر اول را برای کسی که نخستین بار حج واجب میگزارد (صَروره) و برخی[۱۰] برای امیر الحاج جایز ندانستهاند. شماری از مفسران اهل سنت مقصود از تقوا در این آیه را پرهیز از کشتن صید در حال احرام[۱۱] و شماری دیگر پرهیز از آمیزش، فسوق و جدال دانستهاند.[۱۲] با این همه، فقیهان اهل سنت جواز نفر را در روز دوازدهم، مشروط به پرهیز از این امور نشمردهاند و تنها برخی از آنان افاضه امیر الحاج را در نفر نخست مجاز ندانستهاند.[۱۳] از دیدگاه فقیهان امامی[۱۴] و اهل سنت،[۱۵] افاضه در روز دوازدهم باید پس از زوال صورت گیرد. شماری از اهل سنت بر این باورند که نفر در روز سیزدهم نیز باید پس از زوال باشد.[۱۶] فقیهان امامی به پشتوانه روایات،[۱۷] افاضه را پیش از ظهر روز سیزدهم جایز و حتی برتر شمردهاند.[۱۸] به باور امامیان،[۱۹] مالکیان،[۲۰] شافعیان[۲۱] و حنبلیان[۲۲] افاضه در روز دوازدهم باید پیش از غروب آفتاب انجام پذیرد و اگر حجگزار هنگام غروب در منا باشد، بیتوته شب سیزدهم در آنجا بر او واجب میگردد، مگر آنکه پیش از غروب، از منا بیرون رفته و برای انجام دادن کاری دیگر به منا برگشته باشد. در برابر، حنفیان افاضه را تا پیش از طلوع فجر، جایز ولی مکروه دانستهاند.[۲۳] (← ایام تشریق، نفر، وقوف)
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ غنیة النزوع، ص186؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص138؛ المجموع، ج8، ص249.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الکافی فی الفقه، ص198؛ الدروس، ج1، ص458.
- ↑ مغنی المحتاج، ج1، ص506؛ نیل الاوطار، ج5، ص137.
- ↑ الجامع للشرائع، ص218؛ الدروس، ج1، ص458؛ کفایة الاحکام، ج1، ص358.
- ↑ التهذیب، ج5، ص273.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص380؛ الوسیله، ص188؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207.
- ↑ السرائر، ج1، ص605.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص198؛ غنیة النزوع، ص186؛ اصباح الشیعه، ص160.
- ↑ فقه القرآن، ج1، ص300.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج1، ص162؛ تفسیر ثعلبی، ج2، ص119.
- ↑ نک: البحر المحیط، ج2، ص324؛ التحریر و التنویر، ج2، ص248.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص594؛ مغنی المحتاج، ج1، ص506.
- ↑ المقنعه، ص422؛ شرائع الاسلام، ج1، ص207؛ تحریر الاحکام، ج2، ص13.
- ↑ الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص138.
- ↑ نک: الهدایه، ج1، ص146؛ کشاف القناع، ج2، ص594.
- ↑ الکافی، ج4، ص520؛ التهذیب، ج5، ص271-273.
- ↑ التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ المختصر النافع، ص97.
- ↑ التبیان، ج2، ص176؛ فقه القرآن، ج1، ص300؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص373.
- ↑ حاشیة الصاوی، ج2، ص64.
- ↑ الام، ج2، ص236-237؛ فتح العزیز، ج7، ص395-396؛ المجموع، ج8، ص249.
- ↑ المغنی، ج3، ص479؛ کشاف القناع، ج2، ص594.
- ↑ الهدایه، ج1، ص146؛ بدائع الصنائع، ج2، ص159.