|
|
خط ۲: |
خط ۲: |
|
| |
|
| == مفهوم شناسی == | | == مفهوم شناسی == |
| مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.<ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref> پس مکروه بر ضد محبوب<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص342.</ref> و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> در قرآن واژه مکروه به معنای ناپسند و زشت آمده است.<ref>«كُلُّ ذلِكَ كانَ سَيِّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوها» (سوره اسراء، آیه 38)</ref> برخی گفته اند مکروه از "کریهة" گرفته شده و آن شدت در جنگ است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص342. </ref> در برخی روایات مکروه به معنای "شاقّ" (سخت) و "شرّ" (بد) نیز آمده است.<ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج4، ص169؛ لسان العرب، ج13، ص535.</ref> | | مکروه در لغت اسم مفعول از "کره" است که معنایی بر خلاف رضا و حبّ دارد. <ref>معجم مقائيس اللغة، ج5، ص172.</ref> چنانچه در قرآن این دو واژه در مقابل هم قرار گرفته است.<ref>خداوند متعال فرمود: «وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ.» (سوره بقرة، آیه 216)</ref> پس مکروه بر ضد محبوب<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاح، ص318؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص342.</ref> و به معنای ناپسند، ناپسندیده، ناروا، ناخوش، ناگوار، ناخوش آیند است.<ref>رک: لغتنامه دهخدا، مدخل مکروه؛ فرهنگ فارسی عمید، مدخل مکروه.</ref> برخی گفته اند مکروه از "کریهة" گرفته شده و آن شدت در جنگ است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، صص342. </ref> در برخی روایات مکروه به معنای "شاقّ" (سخت) و "شرّ" (بد) نیز آمده است.<ref>النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج4، ص169؛ لسان العرب، ج13، ص535.</ref> |
|
| |
|
| در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]'''<ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref> و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص342. </ref> و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه الزامی در ترک نیست. مانند اینکه گفته آب یا غذای داغ نخور.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> | | در فقه، مكروه یکی از '''[[احکام پنج گانه تکلیفی]]'''<ref>فرهنگ معین، مدخل مکروه.</ref> و به معنای عملی است که ترکش اولویت دارد و بهتر است انجام نشود.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص342. </ref> و شارع از مکلف خواسته که آن را ترک کند؛ اگرچه ترک آن الزامی نیست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص788؛ دائرة المعارف فقه مقارن، ص432؛ معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133؛ فرهنگ اصطلاحات اصول، ج1، ص290؛ الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،ص280؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref>بدین ترتیب ترك کردن کار مكروه، امری مطلوب است و مصلحت (فایده و سود) و ثواب دارد، ولى انجام آن [[حرام]] نيست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref><ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> |
| | |
| مکروه نوعى از '''[[احكام ترخيصى]]''' است؛ (یعنی از احکامی است که فرد می تواند در برخی شرایط به آن عمل نکند.) با اینکه عمل مکروه مفسده (ضرر و زیان) دارد ولی مفسده اش به حدی نرسیده است که شارع مکلفین را به صورتی وادار به ترک آن کند که اجازه انجام آن را نداشته باشند. بنابراين، ترك مكروه، مطلوب و داراى مصلحت (فایده و سود) و ثواب است، ولى انجام آن حرام نيست.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص667.</ref>
| |
|
| |
|
| == مراتب مکروه == | | == مراتب مکروه == |
| کراهت دارای مراتبی است: | | عمل مکروه را دو نوع دانستهاند. عملی که کراهت شدید دارد و مورد خشم خدا است مانند وام ندادن به افراد نيازمند و عملی که کراهت شدید ندارد، مانند پوشيدن لباس سياه.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref> |
| | |
| 1. كراهت شديد و آن جايى است كه عمل مورد تنفر و خشم فراوان خداوند باشد، مانند وام ندادن به افراد نيازمند.
| |
| | |
| 2. كراهت غير شديد و آن در جايى است كه عمل ناپسند باشد ولى نه در حدّ بالا مانند پوشيدن لباس سياه. مراتب كراهت نيز با بيان شرع مشخص مىشود.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref>
| |
| | |
| کارهایی مثل: نزدیکی با همسر از پشت؛<ref>اللمعة الدمشقية في فقه الإمامية، ص 174.</ref> صحبت کردن بعد از اینکه مؤذّن " قد قامت الصلاة" گفت، در صورتی که آن سخن برای نماز مصلحتی (فایده و سودی) نداشته باشد؛<ref>روض الجنان في شرح إرشاد الأذهان، ج2، ص657؛ جواهر الكلام في ثوبه الجديد، ج5، ص96.</ref> خندیدن بین قبرها <ref>بحار الأنوار، ج78، ص62.</ref> برداشتن چيزى كه در حرم پيدا مىكند، <ref>جامع الفتاوى - مناسك حج، ص247، مسأله 960.</ref> طبق نظر فقهای شیعه دارای کراهت شدید است.
| |
|
| |
|
| == حکم مکروه == | | == حکم مکروه == |
| حکم مکروه این است که ترک کننده آن ثواب و پاداش داده،<ref>معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133. معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343 </ref> و مدح و تمجید می شود.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> و انجام دهنده آن سرزنش،<ref>رک: معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> و عذاب نمی شود. <ref>رک: معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص133 معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> برخی گفته اند: با انجام مکروه ترس عذاب است<ref>رک: معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> و با حلال شمردنش کفر نیست.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref>
| | برخی گفته اند: با انجام مکروه ترس عذاب است<ref>رک: معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> و با حلال شمردنش کفر نیست.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> |
|
| |
|
| برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعهاى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مىشود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref> | | برخی گفته اند: هر چند مكروهات مؤاخذه و كيفرى را در پى ندارد ولى اگر مكروهى فراگير و جزء فرهنگ جامعهاى گردد؛ آن جامعه در خور مذمّت و سرزنش است؛ زيرا چنين وضعيتى نشان دهنده سهل انگارى نسبت به وظايف دينى و الهى است، علاوه بر اين كه سبب مىشود حكم خداوند به تدریج فراموش گردد.<ref>رک: دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref> |
|
| |
| == مکروه از نظر اهل سنت ==
| |
| در نزد اهل سنت اصطلاح مکروه ضد [[مستحب|مندوب]] است.<ref>معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343. </ref> در نزد '''[[مالکیه]]''' امر به ترک است بدون اینکه با انجامش عذاب در پی داشته باشد. در نزد '''[[حنفیه]]''' و '''[[شافعیه]]''' چیزی است که ترکش بر انجامش ترجیح داشته باشد. در نزد '''[[اباضیه]]''' چیزی است که بر ترک آن از روی فرمانبرداری ثواب و پاداش داده می شود و بر انجام آن عذاب نمی شود.<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا؛ ص: 318.</ref>
| |
|
| |
| [[حنفیه]] مکروه را به دو نوع تنزیهی و تحریمی تقسیم کرده اند: در نزد حنفیه '''[[مکروه تنزیهی]]''' چیزی است که شارع ترک آن را خواسته است اما نه به صورت الزام (وادار کردن)؛ مانند نهی شارع از خوردن گوشت اسب.و '''[[مکروه تحریمی]]''' چیزی است که شارع با دلیل ظنی مانند خبر واحد، ترک آن را به صورت الزامی خواسته است.<ref>الدليل الفقهى تطبيقات فقهية لمصطلحات علم الأصول،صص280-281؛ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهية، ج3، ص343.</ref> و در نزد '''[[شافعیه]]'''، چیزی است که با دلیلی ثابت شود که احتمال تأویل (معنایی برخلاف معنای ظاهری) داشته باشد.<ref>القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص318.</ref>
| |
|
| |
| [[ابوحنيفه]] مکروه را «مكروه تنزيهى» مىنامد. [[حنفيّه]] گفتهاند: اگر حرمت به دليل قطعى ثابت شود به آن «[[حرام]]» مىگويند و اگر به دليل ظنّى ثابت شود به آن «[[مكروه تحريمى]]» گفته مىشود. <ref>دائرة المعارف فقه مقارن، ص432.</ref>
| |
|
| |
| '''[[مکروه تحریمی]]''' در نزد '''[[جمهور]]''' مترادف [[حرام]] است و حکمش وجوب اجتناب است اما انکار کننده اش در نزد '''[[حنفیه]]''' تکفیر نمی شود. حکم '''[[مکروه تنزیهی]]''' این است که ترکش از نظر شرع مطلوب و از انجام دادنش برتر است. <ref>معجم اصطلاحات أصول الفقه، ص134؛ و نیز رک: القاموس الفقهي لغة و اصطلاحا، ص318.</ref>
| |
|
| |
|
| == تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی == | | == تفاوت معنای مکروه در ابواب مختلف فقهی == |
| معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند: | | معنای مکروه در عبادات با معنای آن در غیر عبادات فرق می کند: |
| | |
| '''كراهت در عبادات''' به معناى «اقلّيت ثواب» (کم بودن ثواب) است؛ يعنى اگر عبادتى داراى چند فرد باشد و به يكى از آنها، نهى تنزيهى يا كراهتى تعلق گيرد، ثواب اين فرد در مقايسه با افراد ديگر از همان طبيعت يا نوع از عبادت كمتر است. براى مثال، اگر مسافرى نماز شكسته را به امام جماعتى كه نمازش كامل است اقتدا كند، اين نماز كراهت پيدا مى كند؛ يعنى ثواب آن از ساير نمازهاى جماعتى كه در آنها، غیر مسافر به غیر مسافر اقتدا مى كند، كمتر است.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref>
| |
|
| |
|
| '''كراهت در غير عبادت''' به معناى نقصان و کاستی موجود در خود عمل است؛ يعنى خداوند از آن عمل متنفّر و بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref> | | '''كراهت در عبادات''' به معناى کم بودن ثواب است؛ مثلا اقتدا کردن نماز شکسته مسافر به امام جماعتی که نمازش کامل است مکروه است، يعنى ثواب آن از نمازهاى جماعتى كه غیر مسافر به غیر مسافر اقتدا مى كند، كمتر است.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567؛ الاصطلاحات الفقهية في الرسائل العملية، ص138.</ref> |
|
| |
|
| بنابر این هنگامی که می گویند: نمازخواندن در حمام و قبرستان و یا تلاوت قرآن برای فردِ جُنُب و یا خانمهایی که در عادت ماهیانه هستند، مکروه است؛ کراهت به آن معنا نیست که بهتر است آن عمل ترک شود، بلکه بدین معناست که ثواب عبادت در این مکان ها و حالات کمتر است؛ یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و یا ثواب تلاوت قرآن برای فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است.
| | '''كراهت در غير عبادت''' به معناى نقصان و کاستی موجود در خود عمل است؛ يعنى خداوند از آن عمل بیزار است؛ هرچند این تنفر و بیزاری به حدى نرسيده كه ترك آن واجب شود، اما خداوند انجام آن را دوست ندارد.<ref>رک: فرهنگ نامه اصول فقه، ص567.</ref> بدین ترتیب کراهت به آن معنا نیست که بهتر است آن عمل ترک شود، بلکه بدین معناست که ثواب عبادت در این مکان ها و حالات کمتر است؛ یعنی ثواب نماز خواندن در حمام کمتر از نماز خواندن در غیر حمام است، و یا ثواب تلاوت قرآن برای فرد جنب کمتر از فرد غیر جنب است. |
|
| |
|
| == اقسام مکروه == | | == اقسام مکروه == |