ابوطالب: تفاوت میان نسخهها
S.Mohammad.R (بحث | مشارکتها) |
S.Mohammad.R (بحث | مشارکتها) |
||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
پدرش [[عبدالمطلب]] بزرگ [[مکه]] و رئیس [[قریش]]<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۲.</ref> و مادرش فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران از قبیله [[بنیمخزوم]] بود.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸۸.</ref> | پدرش [[عبدالمطلب]] بزرگ [[مکه]] و رئیس [[قریش]]<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۴۲.</ref> و مادرش فاطمه بنت عمرو بن عائذ بن عمران از قبیله [[بنیمخزوم]] بود.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۹۲؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸۸.</ref> | ||
== سقایت == | === همسر و فرزندان === | ||
مورخان برای ابوطالب از همسرش [[فاطمه بنت اسد]]<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲؛ ج۸، ص۴۸؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.</ref> چهار پسر و سه دختر نام بردهاند. پسران او [[طالب بن ابیطالب|طالب]]، [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]]، [[جعفر بن ابیطالب|جعفر]] و [[امام علی(ع)]]<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲؛ ج۸، ص۵۱؛ مقاتل الطالبیین، ص۳.</ref> و دخترانش امهانی،<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۲؛ ج۸، ص۱۵۱.</ref> جُمانه و رَیطه،<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۲؛ ج۸، ص۴۸.</ref> نام داشتند. برخی گفتهاند که او از همسری دیگر بنام عَلّه نیز پسری به نام طُلَیق داشته است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۲؛ ج۸، ص۴۸.</ref> | |||
=== سقایت === | |||
میزبانی و پذیرایی از حاجیان ([[سقایت]] و [[رفادت]]) در [[مکه|شهر مکه]]، از عوامل مؤثر نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در حجاز شمرده میشد. این منصب را هاشم بن عبدمناف بر عهده داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۶۴.</ref> پس از هاشم، فرزندش [[عبدالمطلب]] میزبانی حاجیان را بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳.</ref> برای سه سال ابوطالب عهدهدار رفادت و سقایت شد. به گفته مورخان وی توان اقتصادی ادامه این کار را نداشت، از این رو، آن را به برادرش عباس واگذار کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۶۴.</ref> | میزبانی و پذیرایی از حاجیان ([[سقایت]] و [[رفادت]]) در [[مکه|شهر مکه]]، از عوامل مؤثر نفوذ اجتماعی و سیاسی قریش در حجاز شمرده میشد. این منصب را هاشم بن عبدمناف بر عهده داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۶۴.</ref> پس از هاشم، فرزندش [[عبدالمطلب]] میزبانی حاجیان را بر عهده داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۳.</ref> برای سه سال ابوطالب عهدهدار رفادت و سقایت شد. به گفته مورخان وی توان اقتصادی ادامه این کار را نداشت، از این رو، آن را به برادرش عباس واگذار کرد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۶۴.</ref> | ||
ابوطالب پس از آسیب دیدن [[کعبه]] توسط سیل، عهدهدار تعمیر آن شد و دستور داد تا از مالی پاکیزه در بازسازی بنای کعبه استفاده کنند. [[پیامبر(ص)]] در این سال ۲۵ سال داشت و اختلاف بر سر نصب [[حجرالاسود]] در همین ماجرا رخ داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹.</ref> | ابوطالب پس از آسیب دیدن [[کعبه]] توسط سیل، عهدهدار تعمیر آن شد و دستور داد تا از مالی پاکیزه در بازسازی بنای کعبه استفاده کنند. [[پیامبر(ص)]] در این سال ۲۵ سال داشت و اختلاف بر سر نصب [[حجرالاسود]] در همین ماجرا رخ داد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹.</ref> | ||
==جایگاه اجتماعی== | === جایگاه اجتماعی === | ||
بر پایه [[حدیث|حدیثی]] از [[امام علی(ع)]]، ابوطالب در عین تهیدستی سرور [[قریش]] بود و پیش از او هرگز تهیدستی بر قریش ریاست نکرده بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.</ref> بزرگمنشی وی در میان قریش زبانزد بود. به علت درایت و نفوذ کلامش در میان قریش، تیرههای مختلف هنگام اختلافات او را داور قرار میدادند. ابوطالب را بانی سنت سوگند در شهادتدادن برای اولیای دم ([[قسامه|قَسامه]]) دانستهاند.<ref>سنن النسائی، ج۸، ص۳-۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> این سنت در [[اسلام]] نیز ادامه یافت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> | بر پایه [[حدیث|حدیثی]] از [[امام علی(ع)]]، ابوطالب در عین تهیدستی سرور [[قریش]] بود و پیش از او هرگز تهیدستی بر قریش ریاست نکرده بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴.</ref> بزرگمنشی وی در میان قریش زبانزد بود. به علت درایت و نفوذ کلامش در میان قریش، تیرههای مختلف هنگام اختلافات او را داور قرار میدادند. ابوطالب را بانی سنت سوگند در شهادتدادن برای اولیای دم ([[قسامه|قَسامه]]) دانستهاند.<ref>سنن النسائی، ج۸، ص۳-۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> این سنت در [[اسلام]] نیز ادامه یافت.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> | ||
==خصوصیات== | === خصوصیات === | ||
ابوطالب به سخاوت شهرت داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸۸.</ref> وی همچنین شاعری توانا و برجسته بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> اشعار او در سدههای نخستین اسلامی مورد توجه و استناد شاعران و ادیبان معروف بوده است.<ref>الکتاب، ج۳، ص۲۶۰-۲۶۱؛ البیان و التبیین، ج۳، ص۳۰.</ref> وی در حمایت و پشتیبانی از پیامبر اسلام(ص) شعری سرود که به [[قصیده لامیه]] شهرت یافت.<ref>ایمان ابی طالب، مفید، ص۱۸.</ref> | ابوطالب به سخاوت شهرت داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸۸.</ref> وی همچنین شاعری توانا و برجسته بود.<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۱۹.</ref> اشعار او در سدههای نخستین اسلامی مورد توجه و استناد شاعران و ادیبان معروف بوده است.<ref>الکتاب، ج۳، ص۲۶۰-۲۶۱؛ البیان و التبیین، ج۳، ص۳۰.</ref> وی در حمایت و پشتیبانی از پیامبر اسلام(ص) شعری سرود که به [[قصیده لامیه]] شهرت یافت.<ref>ایمان ابی طالب، مفید، ص۱۸.</ref> | ||
==سرپرستی پیامبر== | |||
ابوطالب پس از مرگ پدرش [[عبدالمطلب|عبدالمطَّلِب]] به وصیت وی، سرپرستی [[پیامبر(ص)]] را که هشت سال بیشتر نداشت، عهدهدار شد.<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۱۸؛ دلائل النبوه، ج۲، ص۲۲.</ref> گزارش شده که ابوطالب بیش از فرزندانش به او محبت میکرد، بهترین غذا را برایش فراهم میساخت و بسترش را در کنار بستر خود قرار میداد و میکوشید همواره او را همراه خود داشته باشد.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۱۹.</ref> در سفرهای تجاری نیز او را با خود میبرد. ملاقات [[بحیرای راهب]] با پیامبر(ص) و توصیه راهب به ابوطالب درباره وی، در یکی از همین سفرها گزارش شده است.<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۰-۱۲۱؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۶.</ref> | |||
ابوطالب همکاری تجاری با [[خدیجه]] را به محمد(ص) توصیه کرد<ref>الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۱۲۹؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۶.</ref> و سپس از سوی وی به خواستگاری خدیجه رفت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۰۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰.</ref> برخی گفتهاند که خطبه عقد را نیز او خواند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۴۱؛ الروض الانف، ج۲، ص۲۳۸؛ شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۷۰.</ref> | |||
ابوطالب | |||
== | ==حمایت از پیامبر== | ||
پس از دعوت آشکار [[پیامبر(ص)]] به اسلام، فشار [[قریش]] بر ابوطالب افزایش یافت.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۱.</ref> در [[یوم الانذار]] که دعوتشدگان بیشتر از [[بنیهاشم]] بودند، برخی از اعضای برجسته هاشمی مانند [[ابولهب]] وی را شماتت کردند. وقتی در همین جلسه پیامبر(ص) [[امام علی(ع)]] را برادر، وصی و خلیفه خود خواند، گروهی با تمسخر به ابوطالب گفتند: به تو فرمان داد که از فرزندت اطاعت کنی!<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۶۳.</ref> | |||
ابوطالب | بنابر گزارشهای تاریخی بزرگان قریش سه بار نزد ابوطالب آمدند و از وی خواستند یا مانع دعوت پیامبر شود یا پیامبر را به قریش تسلیم کند.<ref name=":0" /> <ref name=":1" /> | ||
وی در برابر قریش کوشید آنان را مجاب سازد و نیز پیامبر(ص) را از خطرهای دعوتش آگاه کند.<ref name=":0">السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۱-۱۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۵-۶۷.</ref> مشرکان قریش حتی به ابوطالب پیشنهاد کردند تا محمد(ص) را با [[عمارة بن ولید مخزومی]] که جوانی زیبا و باذکاوت بود، مبادله کند.<ref name=":1">انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۰-۲۹۱؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> وی در برابر این پیشنهاد، سخت برآشفت و آنان را با سرودن شعری مؤاخذه<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳.</ref> و بر پایه گزارشی، به قتل تهدید کرد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳؛ نک: تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷.</ref> | |||
سرودههایی از ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) روایت شده است.<ref>نک: السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref> | سرودههایی از ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) روایت شده است.<ref>نک: السیرة النبویه، ج۱، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref> در سال هفتم وقتی از تصمیم قریش برای قتل پیامبر آگاه شد، شعری بدین مضمون سرود: به خدا سوگند! قریش نمیتواند به تو دست یابد، مگر این که من در خاک خفته باشم.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۱.</ref> | ||
==واکنش ابوطالب به دعوت به اسلام== | ==واکنش ابوطالب به دعوت به اسلام== | ||