ابومحذوره جمحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
جز (جایگزینی متن - '<ref> ' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ')
خط ۲۷: خط ۲۷:


==نام، قبیله==
==نام، قبیله==
ابومحذوره اوس بن مِعْیر بن لوذان از تیره بنی‌جُمح [[قریش]] بود.<ref>اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰.</ref> در نام او اختلاف فراوان دیده می‌شود و مشهورترین نام‌های او اوس<ref>اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref> و سمره است.<ref>الطبقات, ج۵, ص۷؛ الاصابه، ج۳، ص۱۵۳.</ref>
ابومحذوره اوس بن مِعْیر بن لوذان از تیره بنی‌جُمح [[قریش]] بود.<ref>اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰.</ref> در نام او اختلاف فراوان دیده می‌شود و مشهورترین نام‌های او اوس<ref>اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref> و سمره است.<ref>الطبقات, ج۵, ص۷؛ الاصابه، ج۳، ص۱۵۳.</ref>  


==اسلام آوردن==
==اسلام آوردن==
وی پس از [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. [[مسلمان]] شد.<ref>الطبقات, ج۵, ص۷؛انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷.</ref> برخی اسلام آوردنش را در همان سال پس از [[جنگ حنین]] دانسته‌اند.<ref>المعارف, ص۳۰۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۰, ص۱۳۴.</ref> در چگونگی اسلام آوردن وی گفته‌اند: پس از فتح حنین، همراه گروهی از کودکان یا جوانان<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸.</ref> برای تمسخر [[پیامبر(ص)]] نزد ایشان آمد و با شنیدن صدای مؤذن رسول خدا، به تمسخر [[اذان]] گفت. از آن‌جا که صدایی زیبا داشت، پیامبر او را فراخواند و دست مبارکش را بر سر وی کشید و برایش دعا کرد. سپس ابومحذوره اسلام آورد و تا پایان عمر، حدود ۵۰ سال، موهای جلوی سرش را به پاسداشت تبرک دستان پیامبر کوتاه نکرد.<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ المنتخب, ص۶۲؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.</ref> وی پس از یادگیری اذان و اقامه، به درخواست خود، از سوی رسول خدا مؤذن [[مسجدالحرام]] شد.<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۷؛ المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۰-۱۷۳.</ref>
وی پس از [[فتح مکه]] به سال هشتم ق. [[مسلمان]] شد.<ref>الطبقات, ج۵, ص۷؛انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷.</ref> برخی اسلام آوردنش را در همان سال پس از [[جنگ حنین]] دانسته‌اند.<ref>المعارف, ص۳۰۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۰, ص۱۳۴.</ref> در چگونگی اسلام آوردن وی گفته‌اند: پس از فتح حنین، همراه گروهی از کودکان یا جوانان<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸.</ref> برای تمسخر [[پیامبر(ص)]] نزد ایشان آمد و با شنیدن صدای مؤذن رسول خدا، به تمسخر [[اذان]] گفت. از آن‌جا که صدایی زیبا داشت، پیامبر او را فراخواند و دست مبارکش را بر سر وی کشید و برایش دعا کرد. سپس ابومحذوره اسلام آورد و تا پایان عمر، حدود ۵۰ سال، موهای جلوی سرش را به پاسداشت تبرک دستان پیامبر کوتاه نکرد.<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ المنتخب, ص۶۲؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.</ref> وی پس از یادگیری اذان و اقامه، به درخواست خود، از سوی رسول خدا مؤذن [[مسجدالحرام]] شد.<ref>المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۷؛ المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۰-۱۷۳.</ref>  


==نقل روایت==
==نقل روایت==
ابومحذوره [[روایت|روایت‌هایی]] درباره اذان از رسول خدا(ص) نقل کرده است. در برخی از این روایات، پیامبر(ص) بندهای اذان و [[اقامه]] را به ترتیب در ۱۹ و ۱۷ فقره به وی تعلیم فرموده است.<ref>المعجم الکبیر, ج۱, ص۱۷۱؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.</ref> در اذان ابومحذوره، جمله «حی علی خیر العمل» نیامده است. در برخی گزارش‌ها از وی نقل شده که رسول خدا در اذان صبح افزودن «الصلاة خیر من النوم» را به او امر کرده است.<ref>المصنف, ج۱, ص۴۵۸-۴۵۹؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۲.</ref> گویا در این روایت‌ها تحریف رخ داده؛ زیرا جمله «حی علی خیر العمل» چنان‌که نقل شده، در اذان نخستین بوده<ref>الانتصار، ص۱۳۶؛ السنن الکبری, ج۱, ص۴۲۵.</ref> و در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] حذف شده است.<ref>مسند زید بن علی, ص۹۳؛ الصحیح من سیرة النبی, ج۴, ص۲۸۴.</ref> نیز «جمله الصلاة خیر من النوم» در زمان عمر به اذان افزوده شده است.<ref>مسند زید بن علی، ص۹۳.</ref> به دلیل اختلاف در اذان و اقامه ابومحذوره و [[بلال حبشی|بلال]] [[فقیه|فقیهان]] [[اهل‌ سنت]] به گونه‌های مختلف نظر داده‌اند.<ref>سبل الهدی, ج۸, ص۸۶.</ref> بر پایه گزارشی، اذان بلال در [[نماز صبح]] نیز جمله «حی علی خیر العمل» داشته است.<ref>کنز العمال، ج۸، ص۳۴۲.</ref>
ابومحذوره [[روایت|روایت‌هایی]] درباره اذان از رسول خدا(ص) نقل کرده است. در برخی از این روایات، پیامبر(ص) بندهای اذان و [[اقامه]] را به ترتیب در ۱۹ و ۱۷ فقره به وی تعلیم فرموده است.<ref>المعجم الکبیر, ج۱, ص۱۷۱؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.</ref> در اذان ابومحذوره، جمله «حی علی خیر العمل» نیامده است. در برخی گزارش‌ها از وی نقل شده که رسول خدا در اذان صبح افزودن «الصلاة خیر من النوم» را به او امر کرده است.<ref>المصنف, ج۱, ص۴۵۸-۴۵۹؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۲.</ref> گویا در این روایت‌ها تحریف رخ داده؛ زیرا جمله «حی علی خیر العمل» چنان‌که نقل شده، در اذان نخستین بوده<ref>الانتصار، ص۱۳۶؛ السنن الکبری, ج۱, ص۴۲۵.</ref> و در زمان [[عمر بن خطاب|عمر]] حذف شده است.<ref>مسند زید بن علی, ص۹۳؛ الصحیح من سیرة النبی, ج۴, ص۲۸۴.</ref> نیز «جمله الصلاة خیر من النوم» در زمان عمر به اذان افزوده شده است.<ref>مسند زید بن علی، ص۹۳.</ref> به دلیل اختلاف در اذان و اقامه ابومحذوره و [[بلال حبشی|بلال]] [[فقیه|فقیهان]] [[اهل‌ سنت]] به گونه‌های مختلف نظر داده‌اند.<ref>سبل الهدی, ج۸, ص۸۶.</ref> بر پایه گزارشی، اذان بلال در [[نماز صبح]] نیز جمله «حی علی خیر العمل» داشته است.<ref>کنز العمال، ج۸، ص۳۴۲.</ref>  


==منصب اذان‌گویی==
==منصب اذان‌گویی==
به ادعای ابومحذوره، رسول خدا منصب اذان‌گویی را به او و تیره‌اش [[بنی‌جمح]] و موالی آنان سپرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۴؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.</ref> از این رو، وی مؤذن مسجدالحرام لقب گرفت<ref>الثقات, ج۳, ص۱۷۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۶.</ref> و [[مکه|مکیان]] به اذان‌گویی او افتخار می‌کردند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۴۰.</ref> استمرار این منصب را برای وی، فرزندان، نوادگان<ref>الطبقات, ج۶, ص۸؛ الثقات, ج۳, ص۱۷۴.</ref> و عموزادگان او و نیز در دیگر خاندان‌های جمحی<ref>الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref> باید در سایه نصب [[پیامبر(ص)]] دانست. گفته‌اند از همین روی، [[معاویه]] مؤذن خود را آن‌گاه که پیش از ابومحذوره در مسجدالحرام اذان گفت، به درون [[چاه زمزم]] انداخت.<ref>المصنف, ج۱, ص۴۵۹؛ الطبقات، ج۵، ص۴۵۰؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۰؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.</ref>
به ادعای ابومحذوره، رسول خدا منصب اذان‌گویی را به او و تیره‌اش [[بنی‌جمح]] و موالی آنان سپرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۴؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.</ref> از این رو، وی مؤذن مسجدالحرام لقب گرفت<ref>الثقات, ج۳, ص۱۷۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۶.</ref> و [[مکه|مکیان]] به اذان‌گویی او افتخار می‌کردند.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۴۰.</ref> استمرار این منصب را برای وی، فرزندان، نوادگان<ref>الطبقات, ج۶, ص۸؛ الثقات, ج۳, ص۱۷۴.</ref> و عموزادگان او و نیز در دیگر خاندان‌های جمحی<ref>الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref> باید در سایه نصب [[پیامبر(ص)]] دانست. گفته‌اند از همین روی، [[معاویه]] مؤذن خود را آن‌گاه که پیش از ابومحذوره در مسجدالحرام اذان گفت، به درون [[چاه زمزم]] انداخت.<ref>المصنف, ج۱, ص۴۵۹؛ الطبقات، ج۵، ص۴۵۰؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۰؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.</ref>  


ابومحذوره در دوره عُمَر به تشویق خلیفه، اذان ظهر را به سبب گرمای هوا به تأخیر می‌انداخت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۹۸، ۱۴۱؛ اتحاف الخیره، ج۱، ص۴۳۶.</ref> وی هنگام [[طواف]]، [[حاجی|حاجیان]] را با صدای بلند به [[تکبیر]] و [[تهلیل]] ترغیب می‌کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۶.</ref>  
ابومحذوره در دوره عُمَر به تشویق خلیفه، اذان ظهر را به سبب گرمای هوا به تأخیر می‌انداخت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۹۸، ۱۴۱؛ اتحاف الخیره، ج۱، ص۴۳۶.</ref> وی هنگام [[طواف]]، [[حاجی|حاجیان]] را با صدای بلند به [[تکبیر]] و [[تهلیل]] ترغیب می‌کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۶.</ref>


==وفات و روایت پیامبر(ص) درباره وفات وی==
==وفات و روایت پیامبر(ص) درباره وفات وی==
بر اساس نظر مشهور، وی به سبب داشتن منصب اذان‌گویی مسجدالحرام به [[مدینة النبی|مدینه]] نرفت و در [[مکه]] درگذشت.<ref>الطبقات, ج۶, ص۸؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۹.</ref> اما برخی از اقامت طولانی وی در [[کوفه]]<ref>مشاهیر علماء الامصار, ص۵۷.</ref> و مدتی نیز در [[شام]] یاد کرده‌اند.<ref>معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.</ref> خانه وی در مکه در [[محله بنی‌سهم]] و در مجاورت [[کوه قعیقعان|کوه قُعَیقَعان]] قرار داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۶۴؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۳۴۳.</ref> درگذشت وی را میان سال‌های ۵۸ تا ۷۹ق. دانسته‌اند.<ref>الثقات، ج۳, ص۱۷۴؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴.</ref> گویا این اختلاف نظر ناشی از این روایت است که رسول خدا(ص) بر [[ابوهریره]] و [[سمرة بن جندب]] و ابومحذوره وارد شد و فرمود هریک از آن سه که دیرتر بمیرد، از جهنمیان است.<ref>الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۱۲, ص۱۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> این خبر را می‌توان هشداری به این سه نفر و برخاسته از آینده‌نگری پیامبر(ص) درباره سرنوشت آنان دانست.<ref>ابوهریره، ص۲۱۵.</ref> از این رو، نزد [[اهل‌ سنت]] در سال وفات این سه نفر اختلاف بسیار دیده می‌شود. برخی سال وفات ابومحذوره را پس از سمرة بن جندب (م.۵۸، ۵۹، ۶۰<ref>الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ اسد الغابه, ج۲, ص۳۵۶؛ الاصابه, ج۳, ص۱۵۰.</ref> یا ۷۹ق.)<ref>الاصابه, ج۷, ص۳۵۶.</ref> و برخی پیش از سمره<ref>انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷؛ البدایة و النهایه, ج۶, ص۲۲۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۲, ص۲۲۴.</ref> و بعضی دیگر پس از درگذشت ابوهریره (م.۵۹ یا ۷۹ق.<ref>المعجم الصغیر, ج۱, ص۱۲۵؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref>) دانسته‌اند.<ref>التاریخ الکبیر, ج۲, ص۱۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.</ref> به هر حال، این روایت موجب نقض دیدگاه [[عدالت صحابه]] است. از همین رو، گروهی از بزرگان اهل‌ سنت به توجیهاتی سُست و خلاف ظاهر در این زمینه دست زده‌اند. در مرحله نخست خواسته‌اند با اظهار نظرهای گوناگون درباره تاریخ مرگ این سه نفر، این موضوع در ابهام بماند. به همین منظور، در برخی روایت‌ها، نام سمره را حذف کرده و از او با عنوان «رجل آخر» یاد کرده‌اند.<ref>المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۷؛ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۵۷.</ref> نیز آن را حدیثی غریب شمرده و علت آن را حضور شخصی به نام [[سعید بن یزید بن سلمه]] در سند روایت می‌دانند. اما او [[ثقه]] است و روایت‌هایش در [[صحاح سته]] دیده می‌شود.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۴.</ref>
بر اساس نظر مشهور، وی به سبب داشتن منصب اذان‌گویی مسجدالحرام به [[مدینة النبی|مدینه]] نرفت و در [[مکه]] درگذشت.<ref>الطبقات, ج۶, ص۸؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۹.</ref> اما برخی از اقامت طولانی وی در [[کوفه]]<ref>مشاهیر علماء الامصار, ص۵۷.</ref> و مدتی نیز در [[شام]] یاد کرده‌اند.<ref>معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.</ref> خانه وی در مکه در [[محله بنی‌سهم]] و در مجاورت [[کوه قعیقعان|کوه قُعَیقَعان]] قرار داشت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۶۴؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۳۴۳.</ref> درگذشت وی را میان سال‌های ۵۸ تا ۷۹ق. دانسته‌اند.<ref>الثقات، ج۳, ص۱۷۴؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴.</ref> گویا این اختلاف نظر ناشی از این روایت است که رسول خدا(ص) بر [[ابوهریره]] و [[سمرة بن جندب]] و ابومحذوره وارد شد و فرمود هریک از آن سه که دیرتر بمیرد، از جهنمیان است.<ref>الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۱۲, ص۱۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۲۲۵-۲۲۶.</ref> این خبر را می‌توان هشداری به این سه نفر و برخاسته از آینده‌نگری پیامبر(ص) درباره سرنوشت آنان دانست.<ref>ابوهریره، ص۲۱۵.</ref> از این رو، نزد [[اهل‌ سنت]] در سال وفات این سه نفر اختلاف بسیار دیده می‌شود. برخی سال وفات ابومحذوره را پس از سمرة بن جندب (م.۵۸، ۵۹، ۶۰<ref>الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ اسد الغابه, ج۲, ص۳۵۶؛ الاصابه, ج۳, ص۱۵۰.</ref> یا ۷۹ق.)<ref>الاصابه, ج۷, ص۳۵۶.</ref> و برخی پیش از سمره<ref>انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷؛ البدایة و النهایه, ج۶, ص۲۲۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۲, ص۲۲۴.</ref> و بعضی دیگر پس از درگذشت ابوهریره (م.۵۹ یا ۷۹ق.<ref>المعجم الصغیر, ج۱, ص۱۲۵؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.</ref> ) دانسته‌اند.<ref>التاریخ الکبیر, ج۲, ص۱۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.</ref> به هر حال، این روایت موجب نقض دیدگاه [[عدالت صحابه]] است. از همین رو، گروهی از بزرگان اهل‌ سنت به توجیهاتی سُست و خلاف ظاهر در این زمینه دست زده‌اند. در مرحله نخست خواسته‌اند با اظهار نظرهای گوناگون درباره تاریخ مرگ این سه نفر، این موضوع در ابهام بماند. به همین منظور، در برخی روایت‌ها، نام سمره را حذف کرده و از او با عنوان «رجل آخر» یاد کرده‌اند.<ref>المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۷؛ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۵۷.</ref> نیز آن را حدیثی غریب شمرده و علت آن را حضور شخصی به نام [[سعید بن یزید بن سلمه]] در سند روایت می‌دانند. اما او [[ثقه]] است و روایت‌هایش در [[صحاح سته]] دیده می‌شود.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۴.</ref>  


برخی، از جمله [[بیهقی]] و [[ابن کثیر]]، برخلاف دیگران، ظاهر سخن پیامبر(ص) را پذیرفته و آخرین نفر را سمره معرفی کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج۶، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref> [[علامه شرف‌ الدین]] درباره این روایت توضیح فراوان داده و این ابهام از طرف پیامبر را دلیل خُبث باطنی هر سه، از جمله ابومحذوره، دانسته است.<ref>ابوهریره، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref>
برخی، از جمله [[بیهقی]] و [[ابن کثیر]]، برخلاف دیگران، ظاهر سخن پیامبر(ص) را پذیرفته و آخرین نفر را سمره معرفی کرده‌اند.<ref>البدایة و النهایه، ج۶، ص۲۵۳-۲۵۴.</ref> [[علامه شرف‌ الدین]] درباره این روایت توضیح فراوان داده و این ابهام از طرف پیامبر را دلیل خُبث باطنی هر سه، از جمله ابومحذوره، دانسته است.<ref>ابوهریره، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref>  


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۴ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۴۵

ابومحذوره جمحی
مشخصات فردی
نام کامل اوس بن مِعْیر بن لوذان
کنیه ابومحذوره
زادروز و زادگاه مکه
محل زندگی مکه و بنا به نقل برخی، کوفه و شام
نسب/قبیله تیره بنی‌جمح قریش
درگذشت/شهادت اختلافی است
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردن سال هشتم هجری
نحوه اسلام آوردن با دعای پیامبر(ص)
دلیل شهرت موذن مسجدالحرام

ابومَحذوره جُمَحی، از تیره بنی‌جمح مؤذن پیامبر در مسجدالحرام پس از فتح مکه تا هنگام درگذشتش در دهه پنجم ق. بود. وی روایت‌هایی درباره اذان از پیامبر خدا(ص) روایت کرده است. روایتی از پیامبر(ص) مبنی بر جهنمی بودن آخرین نفری که از میان ابوهریره و سمرة بن جندب و ابومحذوره بمیرد وارد شده و علامه شرف‌الدین آن را دال بر خبث باطنی وی دانسته است.

نام، قبیله

ابومحذوره اوس بن مِعْیر بن لوذان از تیره بنی‌جُمح قریش بود.[۱] در نام او اختلاف فراوان دیده می‌شود و مشهورترین نام‌های او اوس[۲] و سمره است.[۳]

اسلام آوردن

وی پس از فتح مکه به سال هشتم ق. مسلمان شد.[۴] برخی اسلام آوردنش را در همان سال پس از جنگ حنین دانسته‌اند.[۵] در چگونگی اسلام آوردن وی گفته‌اند: پس از فتح حنین، همراه گروهی از کودکان یا جوانان[۶] برای تمسخر پیامبر(ص) نزد ایشان آمد و با شنیدن صدای مؤذن رسول خدا، به تمسخر اذان گفت. از آن‌جا که صدایی زیبا داشت، پیامبر او را فراخواند و دست مبارکش را بر سر وی کشید و برایش دعا کرد. سپس ابومحذوره اسلام آورد و تا پایان عمر، حدود ۵۰ سال، موهای جلوی سرش را به پاسداشت تبرک دستان پیامبر کوتاه نکرد.[۷] وی پس از یادگیری اذان و اقامه، به درخواست خود، از سوی رسول خدا مؤذن مسجدالحرام شد.[۸]

نقل روایت

ابومحذوره روایت‌هایی درباره اذان از رسول خدا(ص) نقل کرده است. در برخی از این روایات، پیامبر(ص) بندهای اذان و اقامه را به ترتیب در ۱۹ و ۱۷ فقره به وی تعلیم فرموده است.[۹] در اذان ابومحذوره، جمله «حی علی خیر العمل» نیامده است. در برخی گزارش‌ها از وی نقل شده که رسول خدا در اذان صبح افزودن «الصلاة خیر من النوم» را به او امر کرده است.[۱۰] گویا در این روایت‌ها تحریف رخ داده؛ زیرا جمله «حی علی خیر العمل» چنان‌که نقل شده، در اذان نخستین بوده[۱۱] و در زمان عمر حذف شده است.[۱۲] نیز «جمله الصلاة خیر من النوم» در زمان عمر به اذان افزوده شده است.[۱۳] به دلیل اختلاف در اذان و اقامه ابومحذوره و بلال فقیهان اهل‌ سنت به گونه‌های مختلف نظر داده‌اند.[۱۴] بر پایه گزارشی، اذان بلال در نماز صبح نیز جمله «حی علی خیر العمل» داشته است.[۱۵]

منصب اذان‌گویی

به ادعای ابومحذوره، رسول خدا منصب اذان‌گویی را به او و تیره‌اش بنی‌جمح و موالی آنان سپرد.[۱۶] از این رو، وی مؤذن مسجدالحرام لقب گرفت[۱۷] و مکیان به اذان‌گویی او افتخار می‌کردند.[۱۸] استمرار این منصب را برای وی، فرزندان، نوادگان[۱۹] و عموزادگان او و نیز در دیگر خاندان‌های جمحی[۲۰] باید در سایه نصب پیامبر(ص) دانست. گفته‌اند از همین روی، معاویه مؤذن خود را آن‌گاه که پیش از ابومحذوره در مسجدالحرام اذان گفت، به درون چاه زمزم انداخت.[۲۱]

ابومحذوره در دوره عُمَر به تشویق خلیفه، اذان ظهر را به سبب گرمای هوا به تأخیر می‌انداخت.[۲۲] وی هنگام طواف، حاجیان را با صدای بلند به تکبیر و تهلیل ترغیب می‌کرد.[۲۳]

وفات و روایت پیامبر(ص) درباره وفات وی

بر اساس نظر مشهور، وی به سبب داشتن منصب اذان‌گویی مسجدالحرام به مدینه نرفت و در مکه درگذشت.[۲۴] اما برخی از اقامت طولانی وی در کوفه[۲۵] و مدتی نیز در شام یاد کرده‌اند.[۲۶] خانه وی در مکه در محله بنی‌سهم و در مجاورت کوه قُعَیقَعان قرار داشت.[۲۷] درگذشت وی را میان سال‌های ۵۸ تا ۷۹ق. دانسته‌اند.[۲۸] گویا این اختلاف نظر ناشی از این روایت است که رسول خدا(ص) بر ابوهریره و سمرة بن جندب و ابومحذوره وارد شد و فرمود هریک از آن سه که دیرتر بمیرد، از جهنمیان است.[۲۹] این خبر را می‌توان هشداری به این سه نفر و برخاسته از آینده‌نگری پیامبر(ص) درباره سرنوشت آنان دانست.[۳۰] از این رو، نزد اهل‌ سنت در سال وفات این سه نفر اختلاف بسیار دیده می‌شود. برخی سال وفات ابومحذوره را پس از سمرة بن جندب (م.۵۸، ۵۹، ۶۰[۳۱] یا ۷۹ق.)[۳۲] و برخی پیش از سمره[۳۳] و بعضی دیگر پس از درگذشت ابوهریره (م.۵۹ یا ۷۹ق.[۳۴] ) دانسته‌اند.[۳۵] به هر حال، این روایت موجب نقض دیدگاه عدالت صحابه است. از همین رو، گروهی از بزرگان اهل‌ سنت به توجیهاتی سُست و خلاف ظاهر در این زمینه دست زده‌اند. در مرحله نخست خواسته‌اند با اظهار نظرهای گوناگون درباره تاریخ مرگ این سه نفر، این موضوع در ابهام بماند. به همین منظور، در برخی روایت‌ها، نام سمره را حذف کرده و از او با عنوان «رجل آخر» یاد کرده‌اند.[۳۶] نیز آن را حدیثی غریب شمرده و علت آن را حضور شخصی به نام سعید بن یزید بن سلمه در سند روایت می‌دانند. اما او ثقه است و روایت‌هایش در صحاح سته دیده می‌شود.[۳۷]

برخی، از جمله بیهقی و ابن کثیر، برخلاف دیگران، ظاهر سخن پیامبر(ص) را پذیرفته و آخرین نفر را سمره معرفی کرده‌اند.[۳۸] علامه شرف‌ الدین درباره این روایت توضیح فراوان داده و این ابهام از طرف پیامبر را دلیل خُبث باطنی هر سه، از جمله ابومحذوره، دانسته است.[۳۹]

پانویس

  1. اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰.
  2. اسد الغابه, ج۱, ص۱۵۰؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.
  3. الطبقات, ج۵, ص۷؛ الاصابه، ج۳، ص۱۵۳.
  4. الطبقات, ج۵, ص۷؛انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷.
  5. المعارف, ص۳۰۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۰, ص۱۳۴.
  6. المصنف، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸.
  7. المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ المنتخب, ص۶۲؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.
  8. المصنف، ج۱، ص۴۵۸-۴۵۹؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۷؛ المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۰-۱۷۳.
  9. المعجم الکبیر, ج۱, ص۱۷۱؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.
  10. المصنف, ج۱, ص۴۵۸-۴۵۹؛ معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۲.
  11. الانتصار، ص۱۳۶؛ السنن الکبری, ج۱, ص۴۲۵.
  12. مسند زید بن علی, ص۹۳؛ الصحیح من سیرة النبی, ج۴, ص۲۸۴.
  13. مسند زید بن علی، ص۹۳.
  14. سبل الهدی, ج۸, ص۸۶.
  15. کنز العمال، ج۸، ص۳۴۲.
  16. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۳۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۴؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.
  17. الثقات, ج۳, ص۱۷۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۶.
  18. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۴۰.
  19. الطبقات, ج۶, ص۸؛ الثقات, ج۳, ص۱۷۴.
  20. الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.
  21. المصنف, ج۱, ص۴۵۹؛ الطبقات، ج۵، ص۴۵۰؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۰؛ المستدرک, ج۳, ص۵۱۵.
  22. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۹۸، ۱۴۱؛ اتحاف الخیره، ج۱، ص۴۳۶.
  23. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۴۶.
  24. الطبقات, ج۶, ص۸؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۳۴, ص۲۵۹.
  25. مشاهیر علماء الامصار, ص۵۷.
  26. معرفة الصحابه, ج۳, ص۱۴۱۱.
  27. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۶۴؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۳۴۳.
  28. الثقات، ج۳, ص۱۷۴؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۴.
  29. الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ تهذیب الکمال, ج۱۲, ص۱۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۲، ص۲۲۵-۲۲۶.
  30. ابوهریره، ص۲۱۵.
  31. الاستیعاب, ج۲, ص۶۵۴؛ اسد الغابه, ج۲, ص۳۵۶؛ الاصابه, ج۳, ص۱۵۰.
  32. الاصابه, ج۷, ص۳۵۶.
  33. انساب الاشراف, ج۱۰, ص۲۶۷؛ البدایة و النهایه, ج۶, ص۲۲۶؛ امتاع الاسماع, ج۱۲, ص۲۲۴.
  34. المعجم الصغیر, ج۱, ص۱۲۵؛ الاستیعاب, ج۴, ص۱۷۵۲.
  35. التاریخ الکبیر, ج۲, ص۱۹؛ المعجم الکبیر, ج۷, ص۱۷۷.
  36. المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۷۷؛ تهذیب الکمال، ج۳۴، ص۲۵۷.
  37. سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۸۴.
  38. البدایة و النهایه، ج۶، ص۲۵۳-۲۵۴.
  39. ابوهریره، ص۲۱۸-۲۱۹.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل ابومحذوره جمحی.
  • ابوهریره: سید عبدالحسین شرف‌ الدین (م.۱۳۷۶ق.)، انصاریان، قم
  • اتحاف الخیرة المهره: احمد بن ابی‌بکر البوصیری (م.۸۴۰ق.)، ریاض،‌ دار الوطن، ۱۴۲۰ق
  • اخبار مکه: الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
  • اخبار مکه: الفاکهی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالملک، بیروت،‌ دار خضر، ۱۴۱۴ق
  • الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت،‌ دار الجیل، ۱۴۱۲ق
  • اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،‌ دار الکتاب العربی
  • الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
  • امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
  • الانتصار: السید المرتضی (م.۴۳۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق
  • انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۱۷ق
  • البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق
  • التاریخ الکبیر: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت،‌ دار الفکر، ۱۴۰۷ق
  • تهذیب الکمال: المزی (م.۷۴۲ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق
  • الثقات: ابن حبان (م.۳۵۴ق.)، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
  • السنن الکبری: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت،‌ دار الفکر
  • سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
  • الصحیح من سیرة النبی(ص): جعفر مرتضی العاملی، بیروت،‌ دار السیره، ۱۴۱۴ق
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت،‌ دار صادر
  • کنز العمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
  • المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م.۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت،‌ دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
  • مسند زید بن علی: زید بن علی (م.۱۲۲ق.)، بیروت،‌ دار مکتبة الحیاة
  • مشاهیر علماء الامصار: محمد بن حبان البستی (م.۳۵۴ق.)، به کوشش مرزوق علی،‌ دار الوفاء، ۱۴۱۱ق
  • المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی
  • المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
  • المعجم الصغیر: الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، بیروت،‌ دار الکتب العلمیه
  • المعجم الکبیر: الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
  • معرفة الصحابه: ابونعیم الاصفهانی (م.۴۳۰ق.)، به کوشش العزازی، ریاض،‌ دار الوطن، ۱۴۱۹ق
  • المنتخب من کتاب ذیل المذیل: الطبری (م.۳۱۰ق.)، بیروت، اعلمی.