←اکنون
(←اکنون) |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مدرسه بزرگ آخوند== | ==مدرسه بزرگ آخوند== | ||
=== مکان === | ===مکان=== | ||
مدرسه بزرگ آخوند، معروف به مدرسة الکبری، در [[نجف]] ، تقریباً در انتهای بازار حُویش، کنار مدرسه بخارائیها قرار دارد. | مدرسه بزرگ آخوند، معروف به مدرسة الکبری، در [[نجف]] ، تقریباً در انتهای بازار حُویش، کنار مدرسه بخارائیها قرار دارد. | ||
=== تاریخچه === | ===تاریخچه=== | ||
این مدرسه، در سال ۱۳۲۱ق. زیر نظر [[آخوند خراسانی]]، مرجع تقلید [[شیعه]] و با کمک مالی آستانقلی بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری، امیر بخارا پایهگذاری شد.<ref name=":0">موقوفات ایرانیان در عراق، مجله میراث جاویدان، شماره ۶.</ref> بر پایه گزارش آقا نجفی قوچانی، در زمان ساخت این مدرسه، آخوند خراسانی، روزی یک ساعت به محل مدرسه رفته، گوشهای نشسته، کار بنّا و کارگران را تماشا میکرد.{{یادداشت|او مینویسد: رفتم نزد آقای آخوند؛ مدرسه بزرگ که تازه بنایی میکردند و خود آقای آخوند هر روز یک ساعتی به آن مدرسه میرفت و گوشهای مینشست و به کار عمله و بنا تماشا میکرد و خوشش میآمد؛ بلکه نوعاً تماشای تعمیرات خصوصاً خیریه که یک نوع از صدقات جاریه است، خوشایند است. نزدیک بود طبقه اول آن مدرسه تمام شود؛ عرض کردم از این مدرسه به من حجره داده میشود؟ فرمودند: پس به جهت که بنا میشود؟! [سپس به فرزندش گفت] میرزا مهدی! هر حجره که آقا میخواهد به ایشان بده و به اسم ایشان ثبت کن. آقا میرزا مهدی گفت: کدام را میخواهی؟ و من حجرهای که در گوشه واقع بود، تعیین کردم. فرمودند: همه از این حجرهها که فضای مدرسه در نظر اندازشان هست، تعیین میکنند و تو خیلی ساده هستی که گوشه مستور را تعیین میکنی. گفتم: من حجره میخواهم که درس در او بخوانم و افکارم مرتب باشد، نه برای تماشا که خوش منظره باشد؛ والا این قدرها من هم شعور دارم که آنها بهتر است، اما نه برای طلبه. . . کمکم منتقل شدم به مدرسه آخوند و به جدیت تمام مشغول به درس و بحث و نوشتن شدم.}}<ref name=":1">سیاحت شرق، ص ٣۴١.</ref> | این مدرسه، در سال ۱۳۲۱ق. زیر نظر [[آخوند خراسانی]]، مرجع تقلید [[شیعه]] و با کمک مالی آستانقلی بیگ، وزیر سلطان عبدالاحد بخاری، امیر بخارا پایهگذاری شد.<ref name=":0">موقوفات ایرانیان در عراق، مجله میراث جاویدان، شماره ۶.</ref> بر پایه گزارش آقا نجفی قوچانی، در زمان ساخت این مدرسه، آخوند خراسانی، روزی یک ساعت به محل مدرسه رفته، گوشهای نشسته، کار بنّا و کارگران را تماشا میکرد.{{یادداشت|او مینویسد: رفتم نزد آقای آخوند؛ مدرسه بزرگ که تازه بنایی میکردند و خود آقای آخوند هر روز یک ساعتی به آن مدرسه میرفت و گوشهای مینشست و به کار عمله و بنا تماشا میکرد و خوشش میآمد؛ بلکه نوعاً تماشای تعمیرات خصوصاً خیریه که یک نوع از صدقات جاریه است، خوشایند است. نزدیک بود طبقه اول آن مدرسه تمام شود؛ عرض کردم از این مدرسه به من حجره داده میشود؟ فرمودند: پس به جهت که بنا میشود؟! [سپس به فرزندش گفت] میرزا مهدی! هر حجره که آقا میخواهد به ایشان بده و به اسم ایشان ثبت کن. آقا میرزا مهدی گفت: کدام را میخواهی؟ و من حجرهای که در گوشه واقع بود، تعیین کردم. فرمودند: همه از این حجرهها که فضای مدرسه در نظر اندازشان هست، تعیین میکنند و تو خیلی ساده هستی که گوشه مستور را تعیین میکنی. گفتم: من حجره میخواهم که درس در او بخوانم و افکارم مرتب باشد، نه برای تماشا که خوش منظره باشد؛ والا این قدرها من هم شعور دارم که آنها بهتر است، اما نه برای طلبه. . . کمکم منتقل شدم به مدرسه آخوند و به جدیت تمام مشغول به درس و بحث و نوشتن شدم.}}<ref name=":1">سیاحت شرق، ص ٣۴١.</ref> | ||
در اواخر سده چهاردهم قمری، ساختمان این مدرسه فرسوده شده و در سال ۱۳۴۸ش. (۱۳۸۹ق) با تلاش نصرالله خلخالی و با هزینه علی سیاهپوشان تجدید بنا شد.<ref name=":0" /> عباس خاتم یزدی، عالم شیعی ساختمان جدید را «در سه طبقه مجلل» معرفی کرده است.<ref name=":2">خاطرات آیةالله خاتم یزدی، ص ۴١.</ref> | در اواخر سده چهاردهم قمری، ساختمان این مدرسه فرسوده شده و در سال ۱۳۴۸ش. (۱۳۸۹ق) با تلاش نصرالله خلخالی و با هزینه علی سیاهپوشان تجدید بنا شد.<ref name=":0" /> عباس خاتم یزدی، عالم شیعی ساختمان جدید را «در سه طبقه مجلل» معرفی کرده است.<ref name=":2">خاطرات آیةالله خاتم یزدی، ص ۴١.</ref> | ||
این مدرسه، در زمان دولت [[حزب بعث|بعثی]] [[عراق]]، بارها مورد یورش نیروهای امنیتی قرار گرفت؛ بهخصوص در [[انتفاضه شعبانیه|انقلاب شعبانیه]]، در سال ۱۴۱۱ق. (۱۹۹۱م) به اشغال دولت [[صدام]] | این مدرسه، در زمان دولت [[حزب بعث|بعثی]] [[عراق]]، بارها مورد یورش نیروهای امنیتی قرار گرفت؛ بهخصوص در [[انتفاضه شعبانیه|انقلاب شعبانیه]]، در سال ۱۴۱۱ق. (۱۹۹۱م) به اشغال دولت [[صدام]] درآمده و مدتها این اشغالگری ادامه داشت.<ref>خاطرات آیةالله خاتم یزدی، ص ۴١؛ مدارس آخوند خراسانی در نجف، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۱۲۰.</ref> | ||
=== اهمیت === | ===اهمیت=== | ||
در مدرسه بزرگ آخوند، شخصیتهای برجستهای مانند [[آقا نجفی قوچانی]] (م.۱۳۶۳ق)،<ref name=":1" /> [[سید محمود شاهرودی]] (م.۱۳۵۳ش)، [[سید عبدالاعلی سبزواری]] (م.۱۳۷۲ش) و [[سید عباس خاتم یزدی]] (متوفای ۱۳۸۰ش)<ref name=":2" /> در آن سکونت داشتند.<ref>مدارس آخوند خراسانی در نجف، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۱۱۹؛</ref> | در مدرسه بزرگ آخوند، شخصیتهای برجستهای مانند [[آقا نجفی قوچانی]] (م.۱۳۶۳ق)،<ref name=":1" /> [[سید محمود شاهرودی]] (م.۱۳۵۳ش)، [[سید عبدالاعلی سبزواری]] (م.۱۳۷۲ش) و [[سید عباس خاتم یزدی]] (متوفای ۱۳۸۰ش)<ref name=":2" /> در آن سکونت داشتند.<ref>مدارس آخوند خراسانی در نجف، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۱۱۹؛</ref> | ||
=== اکنون === | ===اکنون=== | ||
این مدرسه، بر پایه گزارشی در ۳ ربیعالاول ۱۴۳۳ق. (۶ اسفند ۱۳۹۰ش)، از یک حیاط بزرگ مربع شکل تشکیل شده است که | این مدرسه، بر پایه گزارشی در ۳ ربیعالاول ۱۴۳۳ق. (۶ اسفند ۱۳۹۰ش)، از یک حیاط بزرگ مربع شکل تشکیل شده است که پیرامون آن، سه طبقه و تعداد ۱۰۳ حجره وجود دارد. کتابخانه و مدرس آن در طبقه دوم، ضلع شرقی مدرسه قرار گرفته و دارای زیرزمین بزرگی است که به گفته خادم مدرسه، در مراسمهای مهم حوزوی، تشکیل جلسات و بزرگداشتهای سرتاسری از آن استفاده میشود. سردر مدرسه، نمای حجرهها و راهروهای مدرسه، با کاشیهای فیروزهای رنگ تزئین شده است. | ||
بر پایه همین گزارش، نزدیک به ۱۲۷ طلبه پاکستانی، هندی و افغانی در آن ساکن بودند. | بر پایه همین گزارش، نزدیک به ۱۲۷ طلبه پاکستانی، هندی و افغانی در آن ساکن بودند.<ref>مدارس آخوند خراسانی در نجف، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۹، ص۱۲۰.</ref> | ||
< | |||
==مدرسه وسطای آخوند== | ==مدرسه وسطای آخوند== |