آستان مقدس امام حسین

از ویکی حج
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۱ توسط Hodjat p (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} ==دفن بدن مطهر== به نوشته شیخ مفید، پس از آنکه لشکر عمر سعد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


دفن بدن مطهر

به نوشته شیخ مفید، پس از آنکه لشکر عمر سعد به کوفه بازگشتند، گروهی از قبیله بنی‌اسد که در منطقه «غاضریه» اقامت داشتند، به محل جنگ آمدند و بر امام حسین (ع) و یاران ایشان، نماز خواندند و آنها را دفن کردند.

آنها امام حسین (ع) را در محل قبر کنونی ایشان و فرزندش علی‌اکبر را پایین پای آن حضرت، به خاک سپردند. سایر شهدای کربلا را نیز در یک‌جا، کنار یکدیگر در امتداد پایین پای امام (ع)، دفن کردند. حضرت عباس (ع) را نیز در محل شهادت وی، در مسیر غاضریه، جایی که امروزه بارگاه ایشان قرار دارد، به خاک سپردند. [۱] گویند علت اینکه عباس را در محل شهادتش به خاک سپردند، آن بود که بدن وی به چند قسمت، پاره پاره شده بود و امکان انتقال آن به کنار قبر امام حسین (ع) و سایر شهدا نبود.

برخی نیز گفته‌اند که بنی‌اسد، حبیب بن مظاهر را در محلی نزدیک بالا سر امام حسین (ع) دفن کردند و بنی‌تمیم، حر بن یزید ریاحی را به نقطه‌ای در فاصله یک میل از قبر حسین (ع) منتقل و در آنجا دفن کردند. [۲]

نخستین زائران قبر امام حسین (ع)

بارگاه ملکوتی سرور شهیدان، حضرت امام حسین (ع)، از نخستین هفته‌های پس از واقعه عاشورا، به زیارتگاهی برای شیعیان تبدیل شد و از آن زمان تاکنون، همواره کانون توجه عاشقان و دوستداران آن حضرت بوده است.

عبیدالله بن حر جعفی

برخی گفته‌اند نخستین زائر امام حسین (ع)، «عبیدالله بن حر جعفی» بود[۳] که به گزارش طبری تاریخ‌نگار، پس از واقعه عاشورا، همراه یارانش به کربلا گریخت و با دیدن اجساد یا قبور شهدا، ابیاتی در رثای امام حسین (ع) و بیان پشیمانی خود از یاری نکردن آن حضرت، سرود. [۴] اما در این گزارش، به زیارت کردن عبیدالله بن حر از قبر امام (ع) و یارانش، اشاره صریحی نشده است.

(تصویر شماره ١١٧)

جابر بن عبدالله انصاری

با این حال، مشهور میان علمای شیعه آن است که نخستین زائر قبر شریف امام (ع)، «جابر بن عبدالله انصاری»، صحابی بزرگ پیامبر (ص) بود که در نخستین سالروز اربعین حسینی در ٢٠ صفر سال 6١ه. ق، به زیارت امام (ع) مشرف شد. [۵][۶][۷]

جزئیات زیارت جابر

البته منابع دیگر شیعه، جزئیات زیارت وی را دو گونه گزارش کرده‌اند: نخستین گزارش از عمادالدین طبری (متوفای 5٢5 ه. ق) است که زیارت جابر را همراه با عطیه عوفی، به تفصیل گزارش کرده است. اما در آن، سخنی از ملاقات وی با اهل‌بیت (ع)، به میان نیاورده است. [۸] خوارزمی نیز شبیه این گزارش را با تفاوت‌هایی نقل کرده است. [۹]

گزارش دوم از سید بن طاووس است که زیارت جابر را بدون همراهی عطیه و به اختصار بیان کرده و به دنبال آن ملاقات جابر را با اسرای اهل‌بیت (ع) که از شام بازمی‌گشتند، آورده است. [۱۰]

به هر حال، درباره تاریخ و جزئیات حضور جابر در کربلا و نیز امکان بازگشت اهل‌بیت (ع) از شام به کربلا در روز اربعین و دیدار جابر با آنان، میان علما و صاحب‌نظران، اختلاف‌نظر وجود دارد. [۱۱]

ساختمان قبر شریف

درباره نخستین ساختمان بنا شده بر قبر شریف امام حسین (ع)، در منابع تاریخی معتبر، اطلاع دقیقی در دست نیست. اما نویسندگان معاصر تاریخ کربلا و بارگاه امام حسین (ع)، اقوال و ادعاهایی را درباره تاریخ احداث نخستین بنا روی قبر بیان کرده‌اند که از اعتبار تاریخی، برخوردار نیست.

برخی گفته‌اند قبیله بنی‌اسد که امام حسین (ع) و سایر شهیدان را به خاک سپردند، نخستین کسانی بودند که بر قبور آنان، تربتی ساختند.

اما به نوشته برخی دیگر، مختار ثقفی، نخستین کسی بود که به ساخت‌وساز بر قبر مطهر اقدام نمود. [۱۲][۱۳] هیچ‌یک از این اقوال، مستند نیست و نمی‌توان به راحتی آنها را پذیرفت.

(تصویر شماره ١١٨)

نخستین ساختمان

وجود سقیفه (سایبان) یا گنبد کوچکی روی قبر شریف امام (ع)، در قرن دوم هجری، دور از ذهن نیست.

دلیل اول

در روایتی از امام صادق (ع) درباره چگونگی زیارت امام حسین (ع) و بیان زیارتنامه ایشان، آمده است: «اگر از سمت ورودی رو به مشرق آمدی، پس در ورودی بایست و بگو...» . [۱۴]

همچنین در ادامه، پس از بیان زیارتنامه امام (ع) و حضرت علی‌اکبر، آمده است که «از سقیفه خارج می‌شوی و مقابل قبور شهدا می‌ایستی». [۱۵]

سید محسن امین از این عبارات، چنین نتیجه‌گیری کرده است که بنای بارگاه امام حسین (ع) در آن زمان، شامل سقیفه‌ای بوده که یک درِ آن، سمت شرق قرار داشته است. اما به هر حال، در یا درهای دیگری نیز وجود داشته است. [۱۶]

همچنین از این زیارتنامه، چنین استنباط می‌شود که قبر حضرت علی‌اکبر (ع) نیز داخل سقیفه قرار داشته است.

دلیل دوم

در روایت دیگری از امام صادق (ع)، از ایستادن بیرون از «گنبد»، پیش از ورود به روضه شریف امام حسین (ع)، سخن به میان آمده است[۱۷] و این روایت، بر وجود گنبدی بر قبر شریف دلالت دارد.

تخریب قبر توسط متوکل

برخی از نویسندگان معاصر، از تخریب بارگاه امام (ع) به دستور‌ هارون الرشید، سخن گفته‌اند. [۱۸][۱۹] اما در منابع تاریخی، اشاره‌ای به این موضوع نشده است و با توجه به اهتمام‌ هارون به احداث گنبد و بارگاهی بر قبر امام علی (ع) در نجف، چنین اقدامی از وی، بعید می‌نماید.

(تصویر شماره ١١٩)


اما متوکل عباسی که به تصریح منابع معتبر تاریخی، دشمنی و کینه‌اش به اهل‌بیت پیامبر (ع) شناخته شده بود، دستور داد تا قبر امام حسین (ع) را تخریب نمایند و زائران را از گرد حرم آن حضرت، متفرق سازند و از زیارت ایشان منع کنند.

نظر نویسندگان متأخر

برخی نویسندگان متاخر، از چهار بار تخریب قبر امام حسین (ع) در دوره متوکل، سخن گفته‌اند. اما از منابع تاریخی و کهن، چنین برداشت می‌شود که در دوره متوکل، قبر امام حسین (ع) یک یا دو بار تخریب شده است.

آنچه در بیشتر منابع تاریخی آمده، آن است که متوکل در سال 236ه. ق، دستور داد قبر امام حسین (ع) را خراب کنند و محل آن را شخم بزنند، بذرپاشی کنند و آب بر آن ببندند. همچنین از آمدن مردم به آنجا جلوگیری نمایند و با زائران قبر آن حضرت، برخورد کنند. [۲۰][۲۱] [۲۲]

نظر طبری

در تاریخ طبری در این‌باره آمده است: «وفیها امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن علی وهدم ما حوله من المنازل والدور وان یحرَث ویبذَر ویسقی موضع قبره وان یمنع الناس من اتیانه فذکر ان عامل صاحب الشرطة نادی فی الناحیة: من وجدناه عند قبره بعد ثلاثة بعثنا به الی المطبَق فهرب الناس وامتنعوا من المصیر الیه وحُرِث ذلک الموضع وزُرِع ما حوالیه.

(تصویر شماره ١٢٠)

نظر شیخ طوسی

اما شیخ طوسی در امالی خود، چنین نقل کرده است که در سال ٢٣٧ه. ق، متوکل یکی از فرماندهان خود را با عده زیادی از لشکریان فرستاد تا قبر امام حسین (ع) را خراب کنند[۲۳] و مردم را از زیارت و اجتماع در آنجا منع کنند. او نیز به کربلا رفت و طبق دستور متوکل، عمل کرد.

سپس متوکل در سال 247ه. ق متوجه شد که مردم کوفه و سواد آن، همچنان به زیارت قبر امام حسین (ع) می‌روند. ازاین‌رو فرمانده دیگری را با تعدادی از لشکریان خود به کربلا فرستاد تا این بار قبر شریف را نبش کنند و زمین آن را شخم بزنند. [۲۴]

(تصویر شماره ١٢١)

بازسازی و توسعه آستان تا آغاز دوره صفوی

تا آغاز دوره صفویان شاهد اقدام مختلفی در رابطه با توسعه آستان مقدس حسینی هستیم.

گشایش زیارت در دوره منتصر عباسی

گفته می‌شود پس از تخریب قبر امام حسین (ع) به دستور متوکل، فرزندش منتصر که پدر خود را به علت نصب و دشمنی او با اهل‌بیت پیامبر (ع) به قتل رسانید، بارگاه امام حسین (ع) را بازسازی کرد و زائران قبر شریف آن حضرت را برای زیارت، آزاد گذاشت.

مهاجرت سادات به کربلا

در این دوره، تعدادی از سادات و علویان و در راس آنان، ابراهیم مجاب، فرزند محمد عابد، فرزند امام موسی کاظم (ع)، به کربلا مهاجرت کردند و اطراف حرم امام (ع) سکونت گزیدند. [۲۵]

ادامه گشایش‌ها در دوره معتضد عباسی

همچنین گفته می‌شود در دوره معتضد عباسی (حک: ٢٧٩-٢٨٩ه. ق)، محمد بن زید علوی، از داعیان زیدی طبرستان، به زیارت دو حرم امام علی (ع) در نجف و امام حسین (ع) در کربلا آمد و به بازسازی بنای حرم امام حسین (ع) اقدام نمود. [۲۶]

اقدامات عضدالدوله آل بویه

در منابع تاریخی کهن، به این دو بازسازی، اشاره نشده است؛ اما از عمارت و ساختن بارگاه مطهر امام حسین (ع) به دستور عضدالدوله دیلمی، از امرای آل بویه، سخن به میان آمده است. [۲۷] ابن‌اثیر نیز در تاریخ خود به اقدامات عمرانی عضدالدوله در کربلا در سال 369ه. ق، اشاره کرده است. [۲۸]

او همچنین در سال 371ه. ق، به زیارت قبر مطهر امام حسین (ع) مشرف شد و به سادات علوی و مردم ساکن مجاور بارگاه مقدس، کمک‌های مالی و غیرمالی فراوانی کرد. [۲۹]

در سال 369ه. ق، ضبّة بن محمد اسدی که به راهزنی می‌پرداخت، بارگاه امام حسین (ع) را غارت کرد. عضدالدوله دیلمی نیز لشکری را به مقر وی، در شهر عین‌التمر، فرستاد که البته ضُبّه خود را نجات داد و فرار کرد. اما خانواده وی، اسیر و اموالش مصادره شدند. ابن‌اثیر این حادثه را عِقابی برای وی، در نتیجه غارت بارگاه امام حسین (ع) دانسته است.[۳۰]

آتش‌سوزی حرم مطهر و بازسازی

در سال 407ه. ق گنبد حرم امام حسین (ع) و رواق‌های آن در آتش سوخت. علت آتش‌سوزی این بود که عوام مردم، دو شمع (چراغ) بزرگ روشن کردند که در نیمه شب روی ازارها سقوط کرد و آن را آتش زد و آتش به جاهای دیگر سرایت کرد. [۳۱][۳۲] در همین دوره، ابوالحسن بن فضل رامهرمزی، وزیر سلطان‌الدوله، حصار حرم امام حسین (ع) را بازسازی کرد. [۳۳]

زیارت قبر مطهر توسط سلاطین روزگار

در این دوره و دوره‌های بعدی، بسیاری از خلفای عباسی و پادشاهان، به زیارت قبر امام حسین (ع) اهتمام داشتند.

در سال 436ه. ق، سلطان ابوکالیجار مرزبان بن سلطان‌الدوله بویهی (متوفای 44٠ه. ق) به زیارت حرم امام حسین (ع) در کربلا و حرم امام علی (ع) در نجف، مشرف شد. [۳۴]

در سال 479ه. ق، سلطان ملکشاه سلجوقی به همراه وزیرش نظام‌الملک، بارگاه مطهر امام حسین (ع) را زیارت کردند. [۳۵]

در ربیع‌الثانی سال 55٣ه. ق نیز المقتفی لامرالله[۳۶] و در سال 696ه. ق، سلطان غازان، پادشاه ایلخانی، این بارگاه مقدس را زیارت کردند. [۳۷]

بسیاری از بازدیدهای پادشاهان، بازسازی‌ها و اقدامات خیریه‌ای را از سوی آنها به دنبال داشته است؛ برای مثال، ملکشاه در زیارت خود در سال 479ه. ق دستور بازسازی دیوار حرم را صادر کرد. [۳۸][۳۹]

(تصویر شماره ١٢٢)

غارت حرم توسط المسترشد بالله

به گزارش ابن شهرآشوب، در نیمه اول قرن ششم هجری، المسترشد بالله، خلیفه عباسی، به این بهانه که «قبر، نیازی به خزانه ندارد»، اموال حرم حسینی و کربلا و نجف را غارت کرد و آن را میان لشکریان خود تقسیم کرد. اما طولی نکشید که او و پسرش، به قتل رسیدند. [۴۰][۴۱] او در زمانی که درگیر جنگ با سلطان مسعود بن محمد ابن ملکشاه سلجوقی بود، به دست فداییان اسماعیلی، در سال 529ه. ق، کشته شد. [۴۲] با توجه به سال کشته شدن مسترشد، به نظر می‌رسد که قضیه غارت اموال نیز در همین سال، یعنی سال 529ه. ق، اتفاق افتاده است. [۴۳]

درایت علمای شیعه در دوره حمله مغولان به عراق

در زمان حمله ویرانگر مغولان، به فرماندهی «هولاکو» به عراق در سال 656ه. ق، با درایت و تدبیر علمای شیعه، از جمله سید بن طاووس، دو بارگاه مطهر امام علی (ع) و امام حسین (ع) و دو شهر مهم شیعه، یعنی حله و کوفه، از تخریب و کشتار در امان ماندند. [۴۴]

گزارش ابن بطوطه

ابن‌بطوطه، جهانگرد مسلمان که در سال ٧٢٧ه. ق از کربلا بازدید نمود، در توصیف این شهر و ساختمان آستان مقدس امام حسین (ع) می‌نویسد:

کربلا شهر کوچکی است که نخلستان‌ها، اطراف آن را گرفته‌اند و از رودخانه فرات، آبیاری می‌شود. روضه مقدسه امام حسین، داخل شهر واقع شده است و مدرسه‌ای بزرگ و زاویه‌ای دارد که در آن، برای مسافران طعام می‌دهند. خادمان و حاجبان بر در روضه امام ایستاده‌اند و ورود به حرم، بدون اجازه آنان میسر نیست. هنگام ورود، باید عتبه شریفه را که از نقره است، بوسید. روی قبر، قندیل‌های زرین و سیمین گذاشته شده و از درهای آن، پرده‌های حریر، آویخته‌اند. [۴۵]

اقدامات امین‌الدین مرجان

در سال 767ه. ق، امین‌الدین مرجان بن عبدالله که سلطان اویس، پادشاه آل‌جلایر، او را والی بغداد، نموده بود، به کربلا آمد و در مجاورت آستان امام حسین (ع) مسجد و مناره‌ای ساخت و املاک خود در بغداد، کربلا و عین‌التمر را وقف آن نمود.

مناره این مسجد که به نام «مناره عبد» شناخته می‌شد و از مناره‌های تاریخی ارزشمند عراق به شمار می‌آمد، در دوره اخیر، توسط شهرداری کربلا، از بین رفت.

اقدامات سلطان اویس

در همین سال، سلطان اویس، نیز به بازسازی و توسعه بنای آستان مقدس اقدام نمود و پس از وی، فرزندانش به نام‌های سلطان حسن و سلطان حصین، کار تکمیل بنا و توسعه را ادامه دادند.

تاریخ این توسعه بنای آستان، در کتیبه‌ای در محلی که امروزه در حرم امام حسین (ع) به نام «نخله مریم» شناخته می‌شود، ثبت شده بود. اما در سال 1216ه. ق، عثمانی‌ها آن را از محل خود برداشتند و اثری از آن، باقی نگذاشتند.

عبدالجواد کلیددار معتقد است که ساختمان کنونی آستان امام حسین (ع)، مربوط به توسعه بنای آن در دوره سلطان اویس است. اما پس از آن، بارها دولتمردان شیعه وعثمانی‌ها، در آن بازسازی و تغییراتی ایجاد کرده‌اند. در نتیجه، به‌صورت اولیه خود، باقی نمانده است. [۴۶] می‌گویند در جریان توسعه آل جلایر، دو مناره، مجاور ایوان اصلی حرم ایجاد شد که علامه سماوی ماده تاریخ آن را عبارت «دو ستون زرین»، معادل ٧٩٣ه. ق، گفته است. [۴۷]

(تصویر شماره ١٢٣)

روند بازسازی و توسعه آستان در دوره صفوی

در سال ٩١4ه. ق، شاه اسماعیل اول صفوی، بغداد را فتح کرد و سپس به زیارت قبر امام حسین (ع) در کربلا آمد و هدایایی به بارگاه مقدس هدیه کرد. [۴۸]

همچنین گفته‌اند که او در سال ٩٢٠ه. ق، دستور ساخت شش صندوقچه چوبی خاتم و منبت‌کاری نفیس را صادر کرد تا بر قبور مطهر امامان مدفون در عراق، نصب شود که البته صندوقچه قبر امام حسین (ع)، پس از وفات شاه اسماعیل در سال ٩٣٢ه. ق، روی قبر مطهر نصب گردید. [۴۹] در سال ٩4١ه. ق پادشاه عثمانی، سلطان سلیمان قانونی، به زیارت کربلا آمد و دستور بازسازی و مرمت بنای آستان امام حسین (ع) را صادر کرد. در کتاب بیان منازل سفر العراقین تالیف نصوح مطراق‌چی، که موضوع آن شرح لشکرکشی‌های سلطان سلیمان قانونی به عراق عرب و عجم است، نگاره‌ای هنری از آستان مقدس وجود دارد که نشان‌دهنده تصویر و وضعیت تقریبی ساختمان آن در زمان بازدید سلطان سلیمان است. در سال ٩٨٠ه. ق، شاه طهماسب صفوی با دولت عثمانی، عهدنامه صلحی امضا کرد و به زیارت کربلا آمد و دستور بازسازی آستان مقدس و مسجد واقع در شمال حرم و توسعه رواق حرم و صحن از سمت شمال را صادر کرد. در همین سال، حسن بغدادی [۵۰] تبریزی، از نزدیکان شاه طهماسب، گنبد حرم را طلاکاری کرد و در سال ٩٨٢ه. ق، بازسازی مناره عبد، به دستور شاه طهماسب، به پایان رسید. [۵۱] شیخ محمد سماوی مادّه تاریخ این بازسازی را به فارسی «انگشت یار» و به عربی «خنصر الاحب» که معادل عربی همان عبارت فارسی می‌باشد، گفته است. [۵۲] در سال ١٠٣٢ه. ق، شاه عباس کبیر صفوی، وارد عراق شد و پس از زیارت قبر امیرمؤمنان (ع)، به زیارت قبر امام حسین (ع) رفت. سپس دستور داد تا برای نخستین بار، ضریح مشبکی از جنس مس، تهیه و روی قبر نصب گردد. این ضریح تا سال ١٣5٧ه. ق، در محل خود باقی بود. سپس آن را برداشتند و صندوق و محفظه شیشه‌ای را که برای حفاظت صندوق خاتم است، به‌جای آن گذاشتند. همچنین به دستور وی، گنبد مطهر، کاشی‌کاری گردید و ساختمان حرم و صحن و رواق‌ها، بازسازی شد. [۵۳] در سال ١٠4٨ه. ق، شاه صفی اول صفوی، به زیارت امام حسین (ع) آمد و اموالی را برای بازسازی حرم مطهر، اختصاص داد. به دستور وی، مسجد پشت سر را بازسازی کردند و دیوار صحن را از سمت شمال، خراب کردند و مساحت صحن را توسعه دادند و رواق شمالی را ساختند. [۵۴] در سال ١١5٣ه. ق، گوهرشاد بیگم، دختر شاه سلطان حسین صفوی و همسر نادرشاه افشار، به تعمیر و تزیین و کاشی‌کاری حرم، اقدام کرد. او کف حرم را با کف‌پوش نفیس، فرش نمود و برای کلیه درهای حرم، پرده‌های نفیسی نصب کرد و بالای ضریح نیز چراغی از طلای خالص قرار داد. [۵۵]

حمله وهابی‌ها به کربلا

یکی از برجسته‌ترین و در عین حال وحشیانه‌ترین حوادث تجاوز به شهر مقدس کربلا و بارگاه مطهر امام حسین (ع)، فاجعه حمله وهابی‌ها در سال ١٢١6ه. ق بود که ویرانی و آتش‌سوزی بارگاه مطهر و غارت و کشتار مردم را به دنبال داشت. این حادثه، در دوره حکومت عبدالعزیز بن سعود، از حاکمان دولت اول آل سعود در منطقه نجد عربستان، اتفاق افتاد. شعرای شیعه عراقی، در اشعار خود، به زشتی و شدت حادثه و تاثر خود از آن اشاره کرده‌اند و بسیاری از علما و نویسندگان نیز ابعاد و جزئیاتی از حادثه را ثبت کرده‌اند که در اینجا شرح این ماجرا را از زبان یک نویسنده غربی، یعنی مستر استفان همیسلی لونکریک در کتابش، چهار قرن از تاریخ عراق، نقل می‌کنیم: [۵۶] خبر نزدیک شدن وهابی‌ها به کربلا، شامگاه روز دوم ماه آوریل سال ١٨٠١م و هنگامی که بیشتر ساکنان شهر، به زیارت نجف اشرف رفته بودند، منتشر شد. از این‌رو حاضران در شهر، با عجله و شتاب، درها را بستند. اما وهابی‌ها که ششصد نفر پیاده و چهارصد نفر سواره، برآورد شده‌اند، فرود آمدند و چادرهای خود را برپا کردند و نیروهای خود را به سه دسته تقسیم نمودند. آنان از زاویه یکی از زائرسراها در ناحیه «باب المخیم»، روزنه‌ای در دیوار گشودند و به‌طور ناگهانی، داخل یک زائرسرا شدند و به نزدیک‌ترین دروازه‌های شهر حمله کردند و با گشودن ساده و راحت آن، داخل شهر شدند. ساکنان، وحشت کردند و سراسیمه پا به فرار گذاشتند و نمی‌دانستند چه کنند. وهابی‌های خشن، راه خود را به‌سوی روضه مقدسه گشودند و شروع به تخریب آن کردند. تمام آرایه‌های معماری، نظیر قضیب معدنی، کتیبه‌های چوبی از جنس ساج و آیینه‌های بزرگ را از جا کندند و هدایای نفیس و نذورات گرانبها، اعم از پیشکش‌های صاحب‌منصبان و زمامداران و سلاطین و شاهان فارس را غارت نمودند. همه طلاهای دیوارها و سقف را جدا ساختند و شمعدانی‌ها، سجاده و آویزهای ارزشمند و قیمتی را برداشتند و درهای منبت‌کاری شده و خلاصه هر وسیله‌ای از این قبیل را جمع‌آوری نمودند و به بیرون حرم، انتقال دادند. مستر لونکریک، در ادامه، از کشته شدن بسیاری از اهالی بی‌گناه کربلا، سخن گفته و نوشته است: [۵۷] افزون بر این کارها، حدود پنجاه نفر را نزدیک ضریح و پانصد نفر را نیز بیرون حرم در صحن، به قتل رساندند. این مهاجمان وحشی در شهر هم، دست به فساد و تخریب زدند و به هر کسی رسیدند، او را بی‌رحمانه کشتند. همچنین به هر خانه‌ای دستبرد زدند و به پیر و کودک رحم نکردند و حرمت هیچ زن و مردی را نگاه نداشتند. از همین روی، هیچ جنبنده‌ای از کشتار وحشیانه یا اسارتشان، در امان نماند. بعضی، شمار کشته‌شدگان را هزار نفر و برخی دیگر، پنج برابر آن (پنج هزار نفر) برآورد کرده‌اند.

روند بازسازی و توسعه آستان از دوره قاجار تا زمان حاضر

پس از روی کارآمدن قاجار، آقا محمدشاه قاجار دستور داد تا گنبد حرم امام حسین (ع) بازسازی و سپس به‌طور کامل، طلاکاری شود. برخی تاریخ این کار را ١٢٠6ه. ق و برخی نیز ١٢٠٧ه. ق، بیان کرده‌اند. [۵۸] اما در کتاب «تاریخ محمدی» که تالیف آن در سال ١٢١١ه. ق پایان یافته است، سال ١٢٠5ه. ق ذکر شده و ماده تاریخ آن از قول سلیمان صباحی کاشانی، چنین آمده است: «در گنبد حسین علی زیب جست زر». اما عددی که از این مصرع به دست می‌آید، ١٢٠٧ است[۵۹] که شاید تاریخ پایان طلاکاری گنبد باشد. در سال ١٢٢٠ه. ق، محمدعلی میرزای قاجار (م١٢٣٧ه. ق) اموال فراوانی را برای بازسازی ویرانی‌های به‌جا مانده از حمله وحشیانه وهابی‌ها اختصاص داد. [۶۰] در سال ١٢٣٢ه. ق نیز، به دستور یکی از زنان فتحعلی‌شاه قاجار، ایوان روضه مقدسه، طلاکاری گردید. او در سال ١٢٢٩ه. ق، به همراه چهل هزار زائر ایرانی، به کربلا می‌رود که در همان زمان، این شهر به محاصره عشایر در می‌آید. از این‌رو نذر می‌کند در صورت رهایی از محاصره، به طلاکاری ایوان اقدام نماید. [۶۱] در سال ١٢٧6ه. ق ناصرالدین‌شاه قاجار، دستور داد تا پوشش طلای گنبد بارگاه امام حسین (ع) با طلاهای جدید عوض شود. او اجرای این کار را به شیخ عبدالحسین طهرانی، که به دستور وی برای اجرای خدمات عمرانی در عتبات عالیات، به عراق آمده بود، واگذار کرد. طلاهای قدیمی گنبد امام حسین (ع) نیز به آستان کاظمین انتقال یافت و بر گنبد این آستان، نصب گردید. [۶۲] بر کتیبه‌های موجود بر گردن گنبد حرم امام حسین (ع)، به طلاکاری آن در دوره ناصرالدین‌شاه، اشاره شده و تاریخ آن، ١٢٧٣ه. ق، ثبت شده است. همچنین شیخ عبدالحسین طهرانی به دستور ناصرالدین‌شاه، اقدامات عمرانی مهم دیگری نیز در آستان مقدس حسینی اجرا کرد. او در سال ١٢٧6ه. ق، دکه بزرگ واقع در نمای جنوبی حرم مطهر را که ایوان طلای حرم را پوشش می‌دهد، بنا کرد. سقف و ستون‌های ایوان، چوبی بود و ستون‌های آن، از درخت‌های جنگلی هند آورده شده بود. [۶۳] او همچنین کارهای دیگری را آغاز کرد؛ از جمله ساختن ایوان معروف به ناصری در صحن آستان؛ ساختن مسجد ناصری در ضلع غربی آستان حسینی، ساختن مدرسه زینبیه نزدیک تل زینبیه و ساختن مدرسه صدر از ثلث اموال میرزا تقی‌خان نوری، صدراعظم ناصرالدین‌شاه. [۶۴] همان‌گونه که در ادامه به تفصیل بیشتری بیان خواهد شد، متاسفانه این مسجد و مدارس دینی، بعدها به بهانه احداث خیابان اطراف حرم، خراب شد و از بین رفت. در سال ١٢٧٩ه. ق، کار ساخت طبقه دوم حجره‌ها و ایوانچه‌ها، گرداگرد صحن شریف امام حسین (ع) اجرا شد و سپس نمای آن، کاشی‌کاری گردید. [۶۵] در سال ١٢٨٣ه. ق، شیخ عبدالحسین طهرانی به کربلا بازگشت تا بر کار تکمیل اقدامات عمرانی ناصرالدین‌شاه، نظیر ساخت مسجد و ایوان ناصری، نظارت کند. [۶۶] در سال ١٢٨٧ه. ق، ناصرالدین‌شاه که از سوی پادشاه عثمانی، رسماً برای زیارت عتبات عالیات عراق دعوت شده بود، وارد کربلا شد و با توجه به خدمات عمرانی وی در آستان حسینی، مورد استقبال مردم، علما و بزرگان کربلا قرار گرفت. [۶۷] همچنین در دوره ناصرالدین‌شاه، گنبد حرم امام حسین (ع) از داخل آینه‌کاری و تزیین گردید و کتیبه‌هایی حاوی آیات قرآن و نیز اشعار محتشم کاشانی، بر آن قرار داده شد. [۶۸] سپس سقف و بخش فوقانی دیوار رواق‌های گرداگرد حرم، آینه‌کاری و تزیین گردید که در یکی از کتیبه‌های موجود در حرم، تاریخ پایان تزیینات، سال ١٢٩5ه. ق و تاریخ پایان آینه‌کاری، سال ١٣٠١ه. ق، ثبت شده است. [۶۹] در سال ١٢٩6ه. ق، نمای بیرونی غربی روضه مطهره و ایوان بالاسر زیبایی به دست معمار ایرانی، استاد احمد شیرازی به شکل زیبایی کاشی‌کاری و با مقرنس‌کاری تزیین گردید. [۷۰] در سال ١٣١٠ه. ق حسن‌رفیق پاشا، والی بغداد، چند تار موی منسوب به پیامبر اعظم (ص) را به حرم امام حسین (ع) هدیه کرد که بدین مناسبت، مراسم باشکوهی در کربلا برگزار شد. [۷۱] در سال ١٣65ه. ق - ١٩45م همه سرداب‌های موجود زیر رواق‌ها و ایوان طلای حرم که تا پیش از این محل دفن مردگان بود، با سیمان پر شد و دفن مردگان در آنها، ممنوع اعلام شد. [۷۲]

تاریخچه صندوقچه‌ها و ضریح قبر مطهر امام (ع)

شش صندوقچه‌ چوبی خاتم و منبت‌ که شاه اسماعیل صفوی در سال ٩٢٠ه. ق، دستور ساخت‌شان صادر کرده بود بر قبور مطهر امامان مدفون در عراق نصب شد. البته صندوقچه قبر امام حسین (ع)، پس از وفات شاه اسماعیل در سال ٩٣٢ه. ق بر قبر مطهر، نصب گردید. [۷۳] در سال ١١٣٣ه. ق، گوهرشاه خانم، دختر شاه سلطان حسین صفوی که به ازدواج نادرشاه درآمد، صندوقچه چوبی خاتم‌کاری نفیسی را که ساخته دست هنرمندان شیرازی بود، به حرم مطهر هدیه کرد. [۷۴] این صندوقچه در جریان حمله وهابی‌ها به کربلا، آسیب دید و مقداری از آن، در آتش سوخت و برای همین، در سال ١٢٢5ه. ق بازسازی گردید. [۷۵] به علت نشستن گرد و غبار و چربی و آلودگی بر صندوقچه، در سال ١٣6٠ه. ق، استاد «محمد صنیع خاتم شیرازی»، صنعتگر معروف ایرانی، آن را به‌طور مناسب و شایسته‌ای، بازسازی کرد؛ به‌گونه‌ای که گویا برای نخستین بار از دست سازنده اصلی آن، بیرون آمده است. برای آنکه صندوقچه از گرد و غبار آسیب نبیند، آن را از چهار سمت و نیز از سمت بالا، با شیشه‌های سنگی مخصوصی پوشاندند و خطوط تقاطع شیشه‌ها را از پنبه و لاستیک پر کردند. [۷۶] این صندوقچه، هنوز روی قبر شریف، موجود است و طول، عرض و ارتفاع آن، به ترتیب 4/5، ٣ و ١/٣٠ متر است. در سال ١٢١٣ه. ق، فتحعلی‌شاه قاجار به ملک‌الشعرای دربار خود، فتحعلی‌خان صبای کاشانی، دستور داد که ضریحی نقره‌ای بر قبر امام حسین (ع) نصب کند. او نیز صنعتگران را مامور کرد تا ضریح را بسازند و برخی اشعار خود را در مدح و رثای امام حسین (ع) بر ضریح نوشت. ساخت ضریح، پنج ماه طول کشید و آن را دید. سپس در سال ١٢١٨ه. ق، محمدحسین قراگوزلو، حاکم همدان، این ضریح را به کربلا منتقل و بر قبر شریف حضرت سیدالشهداء (ع)، نصب کرد. [۷۷] در دوره ناصرالدین‌شاه نیز یکی از زنان وی، به نام انیس‌الدوله، ضریح دیگری را از نقره، برای نصب بر قبر شریف امام (ع) هدیه نمود که طول آن، 4/٨٠ متر و ارتفاع آن، ١/٧٠ متر بود. [۷۸] طاهر سیف‌الدین، داعی مطلق پیشین فرقه بُهره هند که از فرقه‌های اسماعیلیان به شمار می‌آید، پس از زیارت کربلا در سال ١٣55ه. ق، تصمیم گرفت ضریح جدیدی را به حرم مطهر امام حسین (ع) هدیه کند. ضریح اهدایی وی که با ضریح قاجاری تعویض شد، از نقره خالص، و طول، عرض و ارتفاع آن، به ترتیب 5/5، 4/5 و ٣/٧ متر بود. [۷۹]

(تصویر شماره ١٢4)

کار ساختن این ضریح، در سال ١٣5٨ه. ق به پایان رسید و طی مراسمی رسمی با حضور داعی مزبور، رونمایی شد. برخی شعرای شیعه، از جمله عبدالکریم النایف و شیخ محمد سماوی، بدین مناسبت اشعاری سرودند که ماده تاریخ اشعارشان، به ترتیب برابر با ١٣55 و ١٣5٨ه. ق است. [۸۰] گفته می‌شود ضریح نقره‌ای قبلی پس از بازسازی، به آستان سامرا ارسال شد و بر قبر امامین عسکریین (ع) نصب گردید. [۸۱] در سال ١٣٧5ه. ق، طاهر سیف‌الدین برای این ضریح، تاجی از طلا نصب کرد که نمای بیرونی آن، شامل چهار نوار بود؛ به‌گونه‌ای که محیط هر نوار، به صورت متدرج، از پایین به بالا، افزایش می‌یافت. روی هریک از این نوارها، کتیبه برجسته‌ای به خط ثلث و با پوشش آب طلا، قرار گرفته بود. [۸۲] این ضریح، بیش از 75 سال روی قبر امام حسین (ع) باقی بود؛ تا اینکه در سال ١٣٩١ ه. ش، از روی قبر شریف برداشته شد و ضریح جدیدِ ساخته شده در ایران، جایگزین آن گردید.

(تصویر شماره ١٢5)

پروژه ساخت ضریح جدید امام حسین (ع)، در سال ١٣٨5ه. ش در ایران، با تشکیل هیئت امنایی برای این کار، آغاز شد. طرح هنری ضریح را «استاد محمود فرشچیان»، نقاش بزرگ معاصر ایران ارائه داد و خطاطی کتیبه‌های آن را «استاد سید محمدحسینی موحد»، از خوشنویسان بزرگ جهان اسلام برعهده گرفت و قلم‌زنی روی ضریح را نیز هنرمندان اصفهانی انجام دادند. کار ساخت ضریح، از خرداد ماه سال ١٣٨٧ه. ش، در شبستان مدرسه معصومیه قم آغاز شد. برای طراحی سازه ضریح، از سیستم‌های روز مهندسی استفاده شد و مهندسان مختلف رشته‌های عمران و معماری، به‌ویژه آقایان عبدالحمید توکلی‌بینا و مهدی خوش‌نژاد، در ساخت ضریح کمک و نظارت کردند. جنس اصلی سازه ضریح که قطعات نقره و طلا روی آن ترکیب شده، از چوب ساج است که در سال ١٩٩٣م از جنگل‌های برمه استحصال شده و وزن چوب‌های به کار رفته در ضریح، 5350 کیلوگرم است. همچنین مقدار ١١٨ کیلو و 65٠ گرم طلا و بالغ بر 46٠٠ کیلوگرم نقره در ساخت ضریح، استفاده شده است. ضریح جدید همانند ضریح قبلی، شش گوشه و تقریباً به همان ابعاد، ساخته شده است. مساحت نمای آن ٣٣/٨6 مترمربع، طول و عرض آن ٧/٣4* 5/٠4 متر و ارتفاع آن نیز 4/49 متر است. تعداد پنجره‌های مشبک گرداگرد ضریح نیز بیست پنجره است. سرانجام این ضریح پس از بدرقه مردم شهرهای مختلف ایران، به کربلا انتقال یافت و پس از نصب بر قبر شریف امام حسین (ع)، طی مراسم باشکوهی در ١5 اسفند ١٣٩١ ه. ش رونمایی شد.

معماری صحن‌ها و حجره‌های آستان مقدس

حرم مطهر امام حسین (ع) را صحن وسیعی احاطه کرده است. صحن آستان مقدس حسینی از داخل، به شکل مستطیل و از بیرون، به شکل بیضی است. مجموع مساحت صحن به 1500 مترمربع و ارتفاع دیوارهای آن، به دوازده متر می‌رسد. دیوارهای صحن از داخل، تا ارتفاع دو متر، با سنگ و بقیه، با کاشی پوشش یافته و نقش‌های زیبا و کتیبه‌های قرآنی نیز زینت‌بخش آن است. گرداگرد صحن، ایوانچه‌ها و حجره‌ها و در پس آن، حصار بیرونی آستان مقدس قرار دارد. ایوانچه‌ها و حجره‌ها، در دو طبقه ساخته شده است که در هر طبقه، 65 ایوانچه وجود دارد. [۸۳] در گذشته، حجره‌های اطراف صحن، مخصوص تدریس علوم دینی و مباحثه طلاب بوده است. اما تعدادی از آنها، به مقابر خانوادگی و تعداد دیگری نیز به محل دفن علما و مشاهیر، تبدیل شده است.

مشاهیر مدفون در حجره‌ها

از جمله مشاهیری که در حجره‌های اطراف صحن دفن شده‌اند، می‌توان به قبر عالم مجاهد، شیخ محمدتقی شیرازی و قبر شیخ زین‌العابدین حائری در ضلع شرقی صحن و قبر شیخ عبدالحسین تهرانی (متوفای ١٢٨6ه. ق) و قبر سید مرتضی کشمیری (متوفای ١٣4٢ه. ق)، در ضلع غربی صحن، اشاره کرد.

ساعت باب القبله

در ضلع جنوبی صحن، بالای ورودی اصلی صحن، یعنی باب القبله، ساعت بزرگی روی یک پایه سیمانی بلند قرار دارد که آن را تولیت آستان حسینی، در سال ١٣٨٢ه. ق، از آلمان خریداری کرده است. این ساعت، جایگزین ساعت قدیمی‌تری شده است که آن را ناصرالدین‌شاه قاجار در سال ١٣١٢ه. ق هدیه کرده بود. بدنه پایه یا برج ساعت نیز در سال ١٣٨٣ه. ق، کاشی‌کاری شده و بالای آن، گنبد کوچکی از طلا، نصب شده است. [۸۴]

ورودی‌های صحن

صحن شریف آستانه حسینی، دارای چند ورودی است که هریک به‌سوی یکی از محله‌های کربلا گشوده می‌شود. این ورودی‌ها، درون ایوان‌هایی مزین به کاشی‌کاری‌های زیبا، با نقش‌های هندسی و گیاهی، قرار دارد. در گذشته، تعداد آنها، هفت ورودی بود که در جریان توسعه صحن، دو ورودی با یکدیگر ادغام شد و چهار ورودی جدید نیز ساخته شد که بدین ترتیب، تعداد ورودی‌های صحن، به ده ورودی افزایش یافت. این ورودی‌ها عبارت‌اند از: [۸۵] ١. باب القبله: قدیمی‌ترین در و ورودی اصلی صحن است که با توجه به قرار داشتن آن در سمت قبله (جنوب) صحن، به این نام شهرت یافته است. ارتفاع آن، حدود پانزده متر و عرض قاعده آن، هشت متر است. بر کاشی‌های آن، تاریخ‌های ١٢٧5ه. ق و ١٣٨5ه. ق، به چشم می‌خورد. ٢. باب الرجاء: از درهای جدید صحن است که میان باب القبله و باب قاضی الحاجات قرار دارد و ارتفاع آن، حدود پنج متر و عرض آن، ٣/5 متر است. ٣. باب قاضی الحاجات: این ورودی مقابل سوق‌العرب قرار دارد و ارتفاع آن، پنج متر و عرض آن، ٣/5 متر و تاریخ آن، ١٢٨6ه. ق است. 4. باب الشهداء: این ورودی، در میانه ضلع شرقی صحن قرار دارد و حاصل ادغام دو ورودی قدیمی، به نام‌های باب الصحن الصغیر و باب الصافی است. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است. 5. باب الکرامه: از درهای جدید صحن است که در گوشه شمال شرقی صحن قرار دارد و ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است. 6. باب السلام: از درهای جدید صحن است که در میانه ضلع شمالی قرار دارد و طول آن، چهار متر و عرض آن، سه متر و تاریخ آن، ١٣٩٢ه. ق است. ٧. باب السدره: در گوشه شمال غربی صحن واقع است و به یاد درخت سدری که در سده نخست هجری، نزدیک قبر امام (ع) بوده است و زائران به‌وسیله آن، محل قبر را می‌یافتند، بدین نام خوانده شده است. تاریخ این در، ١٣٩٢ه. ق است. ٨. باب السلطانیه: در ضلع غربی صحن قرار دارد و وجه تسمیه‌اش آن است که یکی از سلاطین عثمانی، آن را ساخته است. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است. ٩. باب الراس الشریف: از درهای جدید صحن است و در میانه ضلع غربی صحن قرار دارد و از آنجا که روبه‌روی بالاسر حضرت قرار دارد، بدین نام شهرت یافته است. بر سردر آن، تاریخ ١٣٧٢ه. ق به چشم می‌خورد. بالای این ورودی، ساعت آونگ‌دار بزرگی، نصب شده است. ١٠. باب الزینبیه: این دروازه در جنوب غربی صحن قرار دارد و به علت نزدیک بودنش به تل زینبیه، به این نام شناخته می‌شود. ارتفاع آن، چهار متر و عرض آن، سه متر است.

ایوان‌های صحن

اطراف صحن، ایوان‌های بزرگی وجود دارد که مهم‌ترین آنها، عبارت‌اند از ایوان وزیر و ایوان ناصری.

ایوان وزیر

این ایوان، وسط ضلع شمالی صحن واقع است و به یکی از وزرای دوره قاجار منسوب است که قبرش، پشت همین ایوان قرار دارد. در این ایوان، بسیاری از علمای بزرگ، به خاک سپرده شده‌اند که نامشان بر سنگ‌هایی، بر دیوار نوشته شده است که از آن جمله، می‌توان به «خطیب کربلا سید جواد هندی» و «حجت‌الاسلام سید میرزا‌هادی حسینی»، اشاره کرد. امروزه یکی از درهای صحن، به نام «باب السلام»، در این ایوان گشوده شده است.

(تصویر شماره ١٢6)

ایوان ناصری

این ایوان در ضلع غربی صحن قرار دارد و با انتساب به ناصرالدین‌شاه قاجار، به این نام شناخته می‌شد. اما بعداً با انتساب به سلطان عبدالحمید عثمانی که آن را بازسازی کرد، به ایوان حمیدی شهرت یافت. ارتفاع ایوان و طول و عرض قاعده آن، به ترتیب ١5* ٨* 5 متر است. از اشعار فارسی «شیخ جابر کاظمی» و نیز ماده تاریخ عربی آن، برمی‌آید که تاریخ ساخت آن، 1275ه. ق بوده است. این ایوان، براساس ماده تاریخ اشعار عربی موجود داخل ایوان، در سال ١٣٠٩ه. ق، در دوره سلطان عبدالحمید عثمانی، بازسازی شده است.

ایوان طلا

ایوان طلا در ضلع جنوبی حرم قرار دارد و مشرف به صحن است و دیوارهای آن، با طلای ناب روکش شده و قسمت‌های فوقانی دیوارها با کاشی‌های زیبا، تزیین یافته است. در این ایوان و دو طرف آن، سه درِ چوبی با روکش طلا و تزیینات میناکاری وجود دارد که کتیبه‌های حاوی آیات قرآن و اشعار عربی نیز بر آنها نقش بسته است. ایوان طلا را دکه بزرگی با سقف و ستون‌های چوبی، پوشش داده است. این دکه، به شکل مستطیلی به طول 36 متر و عرض ده متر است و دارای سقف بلندی است که بخش میانی آن، ارتفاع بیشتر و دو بخش جانبی آن، ارتفاع کمتری دارد. همان‌گونه که بیان شد این دکه، در دوره ناصرالدین‌شاه و با تلاش شیخ عبدالحسین طهرانی در سال 1276 ه ق، بنا شد. سقف و ستون‌های این دکه که در آن زمان، از چوب بود، در سال 1342ه. ق با چوب‌های جدیدی که از هند آورده بودند، بازسازی شد. [۸۶] در جبهه دکه، تعداد دوازده ستون چوبی وجود داشت که دو ستون، به ارتفاع سیزده متر در بخش میانی و مرتفع آن و شش ستون به ارتفاع نه متر، در دو جناح شرقی و غربی دکه و دو نیم ستون به ارتفاع چهار متر نیز در انتهای غربی و شرقی آن، قرار داشت. جبهه و ستون‌های چوبی این دکه، در سال ١٣٨٨ه. ق، با جبهه و ستون‌هایی از سنگ مرمر فاخر، تعویض گردید. [۸۷]

افزون‌بر ایوان طلا، در ضلع غربی حرم و متصل به رواق ابراهیم مجاب، ایوان دیگری به نام ایوان راس الحسین (بالاسر) وجود دارد که طاق آن به شکل زیبایی، کاشی‌کاری شده است. در این ایوان، کتیبه‌ای به چشم می‌خورد که تاریخ ١٢٩6ه. ق بر آن ثبت شده است.

(تصویر شماره ١٢٧ و ١٢٨)

حرم و گنبدخانه

حرم مطهر امام حسین (ع) که صحن وسیعی، آن را از چهار جهت احاطه کرده، 3850 مترمربع مساحت دارد. بخش مرکزی حرم، شامل گنبدخانه است که وسط آن، قبر شریف امام حسین (ع) و فرزندشان علی‌اکبر قرار دارد. روی قبر، صندوقچه چوبی خاتم‌کاری نفیسی، وجود دارد و روی این صندوقچه، ضریح فولادی و روی آن نیز ضریح نقره و طلاکوب، نصب شده است. در زاویه جنوبی گنبدخانه، به فاصله حدود 1/5 متر از قبر علی‌اکبر و در حدفاصل گنبدخانه و رواق جنوبی، محل دفن شهدای کربلا قرار دارد. روی این محل، ضریح یک ضلعی از نقره، به طول 4/8 متر، نصب شده است که از پنج دهانه (پنجره) به عرض هر دهانه، 75 سانتی‌متر و ارتفاع ٧٠ سانتی‌متر، تشکیل شده است.

(تصویر شماره ١٢٩)

رواق‌های حرم

اطراف گنبدخانه حرم امام حسین (ع) را رواق‌های زیبایی از چهار جهت احاطه کرده است که عرض همه این رواق‌ها، پنج متر و طول دو رواق شمالی و جنوبی، حدود چهل متر و طول دو رواق شرقی و غربی، حدود 45 متر است. دیوارها و کف رواق‌ها، دارای پوششی از سنگ مرمر و سقف رواق‌ها، آینه‌کاری شده است. هر رواق، به نام خاصی است که عبارت‌اند از:

(تصویر شماره ١٣٠)

١. رواق ابراهیم مجاب (رواق غربی): این رواق در غرب گنبدخانه قرار دارد و وجه تسمیه آن، وجود قبر و ضریح ابراهیم مجاب، در انتهای شمالی آن است. روی قبر ابراهیم مجاب، صندوقچه‌ای از چوب ساج مرغوب و نیز ضریحی از فولاد سبز، نصب شده است. همچنین در این رواق، قبور چند تن از علما قرار دارد که از آن جمله‌اند: سید عبدالله بحرانی، سید محسن بن عبدالله بحرانی، سید محمد بن سید محسن بحرانی و سید محمد زینی حسنی. از این رواق، دو در، به نام‌های باب حبیب ابن مظاهر و باب سید ابراهیم مجاب، به‌سوی صحن گشوده می‌شود.

(تصویر شماره ١٣١)

٢. رواق حبیب بن مظاهر (رواق جنوبی): وجه تسمیه این رواق، وجود قبر حبیب ابن مظاهر اسدی، شهید بزرگ کربلا می‌باشد که روی آن، ضریحی از نقره وجود دارد و در تاریخ ١4١٠ه. ق، بازسازی شده است. در این رواق، برخی از شخصیت‌های علمی مشهور دفن شده‌اند که از آن جمله‌اند: سید محمدمهدی موسوی شهرستانی (متوفای ١٢١6ه. ق)، سید محمدحسین، پسر محمدمهدی شهرستانی، سید محمدحسین مرعشی حسینی، معروف به شهرستانی (متوفای ١٣١5ه. ق) و میرزا محمدعلی، فرزند سید محمدحسن مرعشی (متوفای ١٣44ه. ق). همه این شخصیت‌ها، در یک مقبره، پشت قبور شهدای کربلا، به خاک سپرده شده‌اند. ٣. رواق فقها (رواق شرقی): این رواق، در گذشته، به سبب دفن آقا محمدباقر وحید بهبهانی در آن، به نام رواق آقا باقر معروف بود. اما امروزه، به علت وجود قبور چند فقیه شیعه در آن، به رواق فقها شهرت یافته است. کنار وحید بهبهانی، دو تن دیگر از فقها به نام‌های سید علی طباطبایی صاحب کتاب «ریاض العلماء» و شیخ یوسف آل عصفور صاحب کتاب «الحدائق الناضره»، در یک مقبره، در سمت راست درِ حرم، دفن شده‌اند و در گذشته ضریح کوچکی بر قبر آنان بود. از دیگر شخصیت‌های مدفون در این رواق می‌توان از سید کاظم رشتی (متوفای ١٢5٩ه. ق)، سید احمد بن سید کاظم رشتی (متوفای ١٢٩5ه. ق) و شاعر بزرگ حاج جواد بدقت (متوفای ١٢٨١ه. ق) یاد کرد. از این رواق، دری به سوی صحن و دو در، به حرم باز می‌شود.

(تصویر شماره ١٣٢)

4. رواق سلاطین (رواق شمالی): وجه تسمیه این رواق، وجود مقبره چند تن از شاهان قاجار در آن است که عبارت‌اند از: مظفرالدین‌شاه، محمدعلی‌شاه و احمدشاه قاجار. مقابل مقبره آنها، قبر سید عبدالحسین حجت طباطبایی و خطیب مشهور، سید حسن استرآبادی، قرار دارد.

گنبد و گلدسته‌ها

بر فراز قبر مطهر امام حسین (ع)، گنبد مرتفعی وجود دارد که از بیرون، با الواح طلای ناب پوشیده شده و جلوه زیبایی به آستان مقدس داده است. گنبد از بیرون، پیازی شکل و ارتفاع آن از سطح زمین، حدود ٣٧ متر است. بالای گنبد، میله‌ای از طلا و بر فراز آن، یک چراغ نصب شده است. در ساقه مدور گنبد نیز ده پنجره به عرض ١٣٣ سانتی‌متر برای نورگیری و نیز کتیبه‌هایی به نام ناصرالدین‌شاه و تاریخ طلاکاری گنبد، وجود دارد. براساس این کتیبه‌ها، طلاکاری کنونی گنبد در سال ١٢٧٣ه. ق و به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار صورت گرفته است. همچنین براساس اسناد موجود در اداره اوقاف کربلا، تعداد خشت‌های طلای به‌کار رفته در گنبد، 7526 خشت و مجموع سطح طلاکاری آن، ٣٠١ مترمربع است.

(تصویر شماره ١٣٣)

گنبد از داخل، با پوششی از کاشی‌کاری زیبا همراه با اسامی دوازده امام، تزیین یافته است. قسمت بالای نمای داخلی گنبد، کتیبه‌ای حاوی سوره فجر و در قاعده گنبد، آیاتی از سوره منافقون و تاریخ ١٣٧١ه. ق، نقش بسته است. در فاصله ده متری از جنوب گنبد و در دو طرف ایوان طلای حرم مطهر، دو گلدسته بزرگ با پوشش طلا وجود دارد که ارتفاع هریک از کف صحن، حدود 25 متر و قطر آن نیز چهار متر است. در نوک هریک از این گلدسته‌ها، میله‌ای نصب شده است و بر فراز آن نیز چراغی برای روشنایی وجود دارد. این دو گلدسته، در سال 786ه. ق در دوران سلطان اویس جلایری، بنا نهاده شد و فرزند وی احمد جلایری، آنها را با کاشی‌های زرد طلایی، آراست. تعداد خشت‌های طلای به‌کار رفته در این دو گلدسته، در مجموع، 8024 خشت است.

(تصویر شماره 134 و 135)

گنجینه آستان

در حال حاضر، در سالنی واقع در طبقه دوم حجره‌های واقع در نیمه غربی ضلع جنوبی صحن، گنجینه آستان تاسیس شده است که در آن، بسیاری از اشیای نفیس و ارزشمندی که شاهان و بزرگان ایران و هند و...، به این آستان هدیه کرده‌اند، به نمایش گذاشته شده است. این اشیاء، شامل انواع جواهر، قندیل‌های طلا، ظرف‌های طلا و نقره، پارچه‌های زربافت و ابریشمی، ترمه‌های زیبا، شمشیرها و ابزار جنگی، عتیقه‌جات و کاشی‌های قدیمی و نفیس می‌شود. همچنین برخی از قرآن‌ها و نسخه‌های خطی نفیس موجود در کتابخانه آستان مقدس، در این گنجینه دیده می‌شود. از جمله مهم‌ترین قرآن‌های خطی موجود در این گنجینه، قرآنی است بسیار قدیمی به خط کوفی که به امام زین‌العابدین (ع) منسوب است. قرآن دیگری نیز از تاریخ 6٩٣ه. ق، به خط یاقوت مستعصمی، خطاط مشهور مسلمان، [۸۸] در این گنجینه وجود دارد.

آثار و اماکن از بین رفته در محدوده آستان مقدس

در محدوده آستان حضرت سیدالشهداء (ع) و متصل به آن، بناهای مختلفی شامل مدارس، مقابر و غیره وجود داشت که بیانگر شکوه و عظمت این آستان مقدس و اهمیت تاریخی و جایگاه برجسته علمی و فرهنگی آن بود. متاسفانه بیشتر این بناها در یک‌صد سال اخیر، به دست برخی از مقامات عراق و شهرداران مغرض کربلا، به بهانه‌هایی چون توسعه شهری و احداث خیابان در گرداگرد آستان مقدس، از بین رفت. در اینجا، به تعدادی از این بناها، اشاره می‌کنیم:

صحن کوچک

در ضلع شرقی صحن بزرگ و اصلی آستان سیدالشهدا (ع)، صحن کوچکی وجود داشت که راهرویی مسقف به طاق‌های مقرنس و کاشی‌کاری شده، به آن متصل می‌شد. مساحت این صحن، 48 مترمربع بود که دیوارهای بلندی داشت و از آثار تاریخی و هنری نفیس و ارزشمند به شمار می‌آمد. نمای صحن مزین به کاشی‌کاری‌های ممتاز با نقش‌های گیاهی زیبا بود. همچنین در این صحن، دو مناره کوچک مزین به آیات قرآن وجود داشت که در سال 1262ه. ق به دستور نجیب پاشا، والی عثمانی، ساخته شده بود. متاسفانه شهرداری کربلا، این اثر تاریخی بی‌نظیر را در سال 1368ه. ق برابر با 1948 م. به بهانه احداث خیابان در گرداگرد آستان امام حسین (ع)، به‌طور کامل، ویران کرد. روحانیان شیعه نیز در اعتراض به این اقدام، از برگزاری نماز جماعت در صحن حرم امام حسین (ع) خودداری کردند. [۸۹]

مناره عبد

در گذشته، افزون‌بر دو گلدسته موجود در دو طرف ایوان اصلی حرم امام حسین (ع)، مناره سومی نیز در ضلع شرقی آستان مقدس وجود داشته که از نظر هنر و معماری اسلامی، بسیار ارزشمند و بااهمیت بوده است. این گلدسته که به نام «مناره عبد» شناخته می‌شد، در سال 767ه. ق، به دست مرجان بن عبدالله، حاکم عراق، در دوره سلطان اویس جلایری، ساخته شد. قطر قاعده آن، حدود بیست متر و ارتفاع آن، چهل متر بود و نمای آن با کاشی‌های زیبا، تزیین یافته بود. [۹۰][۹۱] این مناره نفیس و ارزشمند که به مدت شش قرن، صحیح و سالم پابرجا مانده بود، متاسفانه در سال 1354ه. ق - 1935م، به دستور یاسین الهاشمی، نخست وزیر وقت عراق، خراب گردید. بهانه دولت عراق برای تخریب مناره، فرسودگی و کج شدن آن بود. اما گویا هدف اصلی آنها از این کار، دست گذاشتن بر اوقاف فراوانی بود که بانی مناره برای آن، تعیین کرده بود. به هر حال این اقدام، موجب ناراحتی و تاسف اهالی کربلا شد و شعرای شیعه عراق نیز در اشعاری که بدین مناسبت سرودند، نارضایتی خود را ابراز کردند. [۹۲][۹۳]

مقبره آل بویه

در گذشته، در مجاورت حرم امام حسین (ع)، مقبره‌ای مخصوص آل‌بویه وجود داشت که پادشاهان و حاکمان این خاندان را که وصیت می‌کردند در کربلا دفن شوند، در این مقبره به خاک می‌سپردند. محل این مقبره، به مرور زمان فراموش شد و در دل خاک، پنهان شد؛ تا اینکه در سال ١٢٩٢ه. ق، یکی از سادات خاندان آل صافی، یکی از خانه‌های مجاور صحن کوچک آستان امام حسین (ع) را خریداری کرد تا در آن، مقبره خانوادگی برای خود ایجاد کند. در زمان شروع ساخت مقبره، روزنه و دریچه‌ای پیدا شد که به مقبره‌ای متصل می‌گشت و در آن قبوری وجود داشت و از کتیبه‌های روی آنها مشخص شد که مدافن آل‌بویه است. [۹۴] این مقبره به‌طور کامل در روز چهارشنبه 22 محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/11/24 م)، به دست عبدالرسول خالصی، شهردار کربلا، ویران گردید و از بین رفت. [۹۵]

مسجد جامع و مقام راس الحسین (ع)

ابتدای خیابان سدره، نزدیک آستان امام حسین (ع)، مسجدی تاریخی به نام راس‌الحسین (ع) قرار داشت و میان آن، مقامی وجود داشت که محل قرار گرفتن سر بریده امام (ع)، پیش از انتقال آن به کوفه، به شمار می‌آمد. متاسفانه این مسجد و مقام، به بهانه احداث خیابان پیرامون آستان حسینی، به دستور طاهر القیسی، شهردار کربلا، خراب گردید و از بین رفت. [۹۶][۹۷]

مدرسه سردار حسن خان

این مدرسه، بزرگ‌ترین مدرسه علمی کربلا بود که در شمال آستانه حسینی قرار داشت. بسیاری از علمای برجسته، در آن تحصیلات دینی خود را تکمیل کرده‌اند. این مدرسه و موقوفات آن، در روز پنج‌شنبه شانزدهم محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/١١/١٨م)، به دستور عبدالرسول خالصی، ویران گردید. [۹۸]

مدرسه زینبیه

از مدارس دینی مهم کربلا و واقع در غرب آستانه حسینی بود که ورودی آن، از داخل صحن آستان، قرار داشت. این مدرسه به همراه موقوفات آن، در روز دوشنبه سیزدهم محرم‌الحرام سال 1368ه. ق (1948/١١/15م)، به دستور عبدالرسول خالصی، خراب شد. [۹۹]

مدرسه صدراعظم نوری

از مدارس علمی مهم کربلا و واقع در غرب آستانه حسینی بود که به دستور طاهر القیسی، ویران گردید. [۱۰۰] این مدرسه را میرزا آقاخان نوری (متوفای 1243ه. ق)، دومین صدراعظم ناصرالدین‌شاه قاجار، ساخته بود.

مسجد بزرگ ناصری

از مساجد باشکوه کربلا و واقع در غرب آستان مقدس بود که به دستور عبدالرسول خالصی، در ماه ربیع‌الاول سال 1368ه. ق، ویران گردید. [۱۰۱] این مسجد، از آثار دوره ناصرالدین‌شاه قاجار در کربلا، به شمار می‌آمد.

تکیه بکتاشیه

این بنا در گذشته، از مشهورترین بناهای وابسته به آستان امام حسین (ع) بود که داخل صحن، از سمت شرق باب القبله، قرار داشت. تکیه بکتاشیه، محل گردهمایی صوفیان شیعه ترک، در روزگار حکومت عثمانی بود که به دست یکی از همین صوفیان، به نام «عبدالمؤمن دده» ساخته شد. از برجسته‌ترین صوفیانی که در جمع صوفیان این تکیه، حاضر می‌شدند، می‌توان از فضولی بغدادی (متوفای 963ه. ق، 1483 - 1556م)، شاعر بزرگ ترک زبان، و دو فرزندش، فضلی و روحی بغدادی، یاد کرد. در اواخر دوره عثمانی که سلطان عبدالحمید دوم، با صوفیان طریقت بکتاشیه مبارزه می‌کرد، نام این تکیه را به تکیه نقشبندیه، تغییر داد. این تکیه در جریان توسعه صحن آستان در دوره اخیر، از بین رفت. [۱۰۲]

 ==پانویس==
  1. الارشاد، ج٢، ص١١4.
  2. ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص٢١٩.
  3. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، آل‌طعمه، ص٧٢.
  4. تاریخ الطبری، ج5، ص4٧٠.
  5. مسارّ الشیعة، الشیخ المفید، ص46.
  6. مصباح المتهجد، الطوسی، ج٢، ص٧٨٧.
  7. العدد القویة، العلامة الحلی، ص٢١٩.
  8. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، عمادالدین الطبرسی، صص ١٢5 و ١٢6.
  9. مقتل الحسین، الخوارزمی، ج٢، صص ١٩٠ و ١٩١.
  10. اللهوف فی قتلی الطفوف، السید بن طاووس، ص١١4.
  11. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: تاریخ در آینۀ پژوهش، «پژوهشی در اربعین حسینی (ع)»، محسن رنجبر، ش 5، بهار ١٣٨4، صص ١5٧ و ١٩٢.
  12. تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد الکلیددار، ص٢٠٨.
  13. نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین، السید حسن الصدر، ص٢٣.
  14. «اذا اتیت الباب الذی یلی الشرق فقف علی الباب وقل: ...» . اعیان الشیعه به نقل از کامل الزیارات، ابن‌قولویه. در متن چاپ موجودِ کامل الزیارات، عبارت ایستادن بر درِ شرقی، به چشم نمی‌خورد.
  15. «ثم تخرج من السقیفة وتقف بازاء قبور الشهداء». اعیان الشیعه به نقل از کامل الزیارات، ص٢56.
  16. اعیان الشیعة، سیدمحسن امین عاملی، ج١، ص6٢٧.
  17. المزار الکبیر، ص4٢٩.
  18. نزهة اهل الحرمین، ص٢٨.
  19. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص٧4.
  20. تاریخ الطبری، ج٩، ص١٨5.
  21. الکامل فی التاریخ، ج٧، ص55.
  22. وفیات الاعیان، ج٣، ص٣65.
  23. در برخی نسخه‌های امالی، به‌جای خراب کردن، عبارت پراکندن از قبر امام حسین (ع) آمده و علامه مجلسی در بحار الانوار، عبارت دوم را از نسخه‌های مصحّح، نقل کرده است. بنابراین معلوم نیست متوکل در سال ٢٣٧ ه. ق قبر را خراب کرده باشد. آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (ع)»، سید حسن فاطمی، ص١٠.
  24. الامالی، صص ٣٢٨ و ٣٢٩.
  25. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص٧٨ به نقل از مدینة الحسین.
  26. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص٧٩ به نقل از مدینة الحسین.
  27. نزهة القلوب، ص٣٢.
  28. الکامل فی التاریخ، ج٨، ص705.
  29. فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی (ع)، صص ٢٩٢ و ٢٩٣.
  30. الکامل فی التاریخ، ج٨، ص٧١٠.
  31. المنتظم، ج١5، ص١٢٠.
  32. الکامل فی التاریخ، ج٩، ص295.
  33. المنتظم، ابن‌جوزی، ج15، ص١٢٠.
  34. الکامل فی التاریخ، ج٩، ص525.
  35. مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، یوسف بن قزاوغلی (سبط ابن الجوزی)، ج١٩، ص407.
  36. المنتظم، ج١٨، ص125.
  37. الحوادث الجامعة، ابن الفوطی، ص٣٣٣.
  38. المنتظم، ج16، ص259.
  39. مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج١٩، ص407.
  40. در چاپ جدید مناقب آل ابی‌طالب، ج٢، ص٣٨٧.
  41. تنها کربلا و حائر حسینی ذکر شده است. اما در چاپ قدیمی، ج٢، ص١٧١، شهر نجف نیز افزوده شده است و با توجه به اینکه ابن شهرآشوب، این حادثه را در باب معجزات امام علی (ع) آورده است، غارت اموال نجف نیز تایید می‌شود.
  42. المنتظم، ج١٧، صص ٢٩٩ و ٣٠٠.
  43. آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (ع)»، ص١٠.
  44. شهر حسین، مدرس بستان‌آبادی، صص 269 و ٢٧٢.
  45. سفرنامه ابن بطوطه، ج١، صص ٢٧٢ و ٢٧٣.
  46. تاریخ کربلا و حائر حسینی، عبدالجواد کلیددار، صص 244 و 247.
  47. مجالی اللطف بارض الطف، الشیخ محمد السماوی، ص304.
  48. تاریخ حبیب السیر، خواند میر، ج4، ص4٩4.
  49. دائرةالمعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، محمدصادق کرباسی، ج٢، صص ٧5 و ٧٩.
  50. دائرةالمعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، محمدصادق کرباسی، ج٢، صص ٧٠ و ٧١.
  51. دائرةالمعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، صص ٧5 و ٧٩.
  52. مجالی اللطف بارض الطف، ص٣٠٧.
  53. شهر حسین، صص ٣١4 و ٣١6.
  54. شهر حسین، ص٣١٨.
  55. شهر حسین، ص٣١٨.
  56. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص٣١٠.
  57. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص ٣١٠ و ٣١١.
  58. شهر حسین، ص٣45.
  59. آینه پژوهش، «لغزش‌ها در تاریخ بارگاه سیدالشهداء (ع)»، ص١٢.
  60. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص٣5١.
  61. شهر حسین، صص 4٠٠ و 4٠١.
  62. شهر حسین، ص٣46.
  63. شهر حسین، ص4٠6.
  64. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج٢، صص ١6٣ و ١64.
  65. مدینة الحسین، ج١، صص4١ و 4٩.
  66. مدینة الحسین، ص٣4.
  67. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج٢، صص ١٧٣ و ١٧4.
  68. شهر حسین، ص4٠٨.
  69. شهر حسین، ص4٢٣.
  70. ر. ک: بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، عبدالحسین الکلیددار آل طعمة، ص٧٩.
  71. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص4٩.
  72. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، صص ١66 و ١6٧.
  73. دائرة المعارف الحسینیة - تاریخ المراقد، ج٢، صص 5٨ و 6١.
  74. شهر حسین، ص٣٢5.
  75. تاریخ جغرافیائی کربلای معلی، عمادالدین حسین اصفهانی، ص١١٣.
  76. شهر حسین، صص 46٣ و 464.
  77. ناسخ التواریخ، تواریخ قاجاریه، محمدتقی خان سپهر، ج١، ص١١6.
  78. شهر حسین، ص4٢٣.
  79. تاریخ جغرافیائی کربلای معلی، صص ١٢٣ و ١٢5.
  80. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج٢، صص ٣١٧ و ٣١٨.
  81. دائرة المعارف الحسینیة، ص٣٢٢.
  82. دائرة المعارف الحسینیة، صص ٣٨٩ و ٣٩٣.
  83. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، صص ٩٧ و ١٩٠.
  84. دائرة المعارف الحسینیة، تاریخ المراقد، ج٢، صص 4١١ و 4١٣.
  85. برای تفصیل بیشتر، ر. ک: تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، صص ١٨4 و ١٩٠.
  86. شهر حسین، ص4١٣.
  87. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١5٨.
  88. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١١٠.
  89. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، صص ١٨٣ و 184.
  90. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص٣١٨.
  91. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١٧٩.
  92. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص ٣٢٠ و ٣٣٠.
  93. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، صص ١٨١ و ١٨٢.
  94. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١٨٣.
  95. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص٣6٧.
  96. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و 366.
  97. کربلاء فی الذاکرة، صص 169 و ١٧٠.
  98. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص362 و 367.
  99. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و366.
  100. تاریخ کربلا و حائر حسینی، ص361 و366.
  101. تاریخ کربلا و حائر حسینی، صص361 و 366.
  102. تاریخ مرقد الحسین والعباس (ع)، ص١٧١.
==منبع==