خدمت ایرانیان در حرمین
خدمت ایرانیان به حرمین، خدمات ایرانیان درباره حرمین، به ویژه ساخت بناهای دارای سود همگانی و بازسازی بناهای مقدس است که مورد توجه پادشاهان و مردم ایران بوده است.
کهنترین گزارشها از ارسال هدایا به دست حاکمان ایران پس از اسلام، مربوط به حجگزاری طاهر بن عبدالله بن طاهر (م. ۲۴۸ق) و اهدای قفلی زرین به کعبه از سوی او است که از هزار مثقال طلا ساخته شده بود. محمد بن عبدالله بن طاهر از دیگر اعضای خاندان طاهریان که به سال ۲۴۶ق. امیرالحاج بود، نیز در این سال اموالی فراوان میان مردم مکه و مدینه انفاق کرد.[۱]
گزارش دیگر که از اهتمام شاهان ایرانی در خدمت به حرمین در دست است، مربوط به هدایایی است که نوح بن منصور سامانی (حک: ۳۶۵–۳۸۷ق) هر سال به دست وزیرش احمد خوارزمی به حرمین میفرستاد.[۲] از میان حکمرانان آلبویه، نام عضدالدوله به دلیل خدماتش در آبادانی راههای حج، بازسازی چاههای آب در مسیر حاجیان، یاری به مجاوران مکه و مدینه، فراهم ساختن جامه کعبه که از دیبای شوشتر بود و در این شهر بافته میشد، و نیز ساختن دیواری برای مدینه با هدف پیشگیری از حمله راهزنان در تاریخ حرمین ثبت شده است.[۳]
در دوره غزنویان و سلجوقیان
به دستور محمود غزنوی (۳۸۸–۴۲۱ق) از پادشاهان قدرتمند غزنوی، جامهای برای کعبه تهیه شد که بعدها در دوران سلجوقیان در سال ۴۶۶ق. بر دیوار کعبه نصب شد.[۴] ابراهیم بن مسعود بن محمود بن سبکتکین (درگذشت ۴۸۱ق) از دیگر شاهان غزنوی، هر سال قرآنی به خط خود مینوشت و برای مکه وقف میکرد و همراه هدایای دیگر به مکه میفرستاد.[۵]
ملکشاه (۴۶۵–۴۸۵ق) از پادشاهان سلجوقی، به ساختن منارهها و چاهها در راه مکه پرداخت و گرفتن مالیات از کاروانیان حج را برداشت.[۶]
در دوره ایلخانیان
ایلخانان پس از قبول اسلام، به حج اهمیت فراوان میدادند. در دوران احمد تکودار (درگذشت ۶۸۳ق) سومین پادشاه ایلخانیان، حاصل موقوفات حرمین در ایران گردآوری و به مکه فرستاده شد. غازان خان (حکومت: ۶۹۴-۷۰۳ق) دیگر پادشاه ایلخانی نیز، پرده کعبه برای کعبه فراهم کرد و اموال فراوانی برای انفاق در مکه به حج فرستاد. علیشاه جیلانی وزیر ابوسعید بهادرخان (حکومت: ۷۱۶-۷۳۶ق) آخرین پادشاه ایلخان در ایران، در سال ۷۱۸ق. دو قفل زرین آراسته با گوهرها و سنگهای قیمتی برای نصب بر در کعبه همراه کاروان فرستاد.[۷]
بازان به نیابت از چوپان، امیر مقتدر ایلخانی، به ساختن نهری برای رساندن آب به مکه پرداخت که بعدها به نهر بازان شناخته شد.[۸] ساختن مدرسهای در مدینه که به نام او مدرسه چوپانیه/ جوبانیه خوانده میشد، از دیگر کارهای عمرانی چوپان در حرمین است.[۹]
موقوفات آلمظفر
جلالالدین شاهشجاع (حکومت: ۷۵۹–۷۶۵ق) از سلاطین آل مظفر، کاروانسرایی در مکه ساخت و کتابهایی را برای آن وقف کرد.[۱۰] مسؤول کارهای شاه شجاع در مکه، محمد بن اسحق شیرازی بود که از دانشوران دوران خود به شمار میرفت و در دانش طب مهارت داشت و ۳۰ سال در مکه مجاور بود.[۱۱]
هدیه شاهرخ تیموری
شاهرخ میرزا یکی از پادشاهان تیموری، در سال ۸۴۸ق. جامهای به مکه فرستاد، این جامه در تاریخ از میان هدایای پادشاهان ایرانی به حرمین، بازتاب فراوان داشته است. این جامه که در یزد بافته شده بود، به دست هیئتی از بزرگان دولت تیموری به مصر فرستاده شد و سپس آن را به مکه بردند و بر کعبه آویختند.[۱۲]
تهیه پوشش کعبه بهطور سنتی بر عهده مصریان بود و این افتخاری به شمار میرفت که مصریان نمیخواستند از دست بدهند. شاهرخ تیموری به ملکالاشرف برسبای نامه نوشت تا اجازه فرستادن جامه کعبه را بگیرد؛ ولی ملکالاشرف (حکومت: ۸۲۵–۸۴۲ق) در پاسخ، تهیه جامه کعبه را ویژه مصریان دانست. با مرگ ملکالاشرف در سال ۸۴۱ق؛ و نشستن الملک الظاهر (حکومت: ۸۴۲–۸۵۷ق) به جای او، روابط حکومت مصر با شاهرخ تیموری بهبود یافت و اجازه نصب پرده کعبه به شاهرخ داده شد.[۱۳]
هدایای پادشاهان صفوی
در دوران شاه عباس کبیر موقوفهای بزرگ به سادات مدینه اختصاص یافت که شامل نیمی از اجاره دکانها، کاروانسراها و حمام در میدان نقش جهان اصفهان بود.[۱۴] از دیگر هدایای پادشاهان صفوی به حرمین، یک شَمامِه (گوی مرکب از مواد خوشبوکننده) یاد کرد که سلطان حسین صفوی در سال ۱۱۱۹ق. برای نصب در حجره پیامبر به مدینه فرستاد. این شمامه با طلا، الماس و یاقوت تزیین شده بود و به دلیل سهلانگاری خادمان حرم، از میان رفت.[۱۵]
هدایای شاهان قاجار
گزارشهایی درباره هدایای شاهان قاجار در زمینه امور حج و حرمین در دست است؛ از جمله آنها، یاری مظفرالدین شاه (حکومت: ۱۳۱۳–۱۳۲۴ق) به راهآهن حجاز است. دولت عثمانی برای ساخت راهآهن حجاز که دمشق را به مدینه متصل میکرد، از حکومتهای کشورهای اسلامی یاری مالی خواست و شاه ایران ۵۰ هزار لیره عثمانی برای انجام این طرح یاری کرد.[۱۶]
در دوره پهلوی و جمهوری اسلامی ایران
در دوران پهلوی، پیشنهادی از سوی مسؤولان دولت ایران برای ساختن سایبانی در بقیع برای زائران به مسؤولان عربستان ارائه شد که به دلیل مخالفت دولت سعودی به نتیجه نرسید. به سال ۱۳۷۸ش. نیز پیشنهادی مشابه از مسؤولان جمهوری اسلامی ایران برای ساختن سایهبان و سنگفرش کردن قبرستان با هزینه دولت ایران به مسؤولان سعودی ارائه شد که بیپاسخ ماند.[۱۷][۱۸] افزون بر اینها، معمولاً هر سال از گلاب ایران برای شستشوی کعبه استفاده میکنند.[۱۹]
خدمت بازرگانان و ثروتمندان
خدمت به حرمین، اختصاص به شاهان نداشت. افزون بر پادشاهان، نام بسیاری از بازرگانان و ثروتمندان ایرانی نیز به دلیل خدمت به اهل حرمین یا ساخت بناهای عمومی یا بازسازی برخی بناهای مقدس حرمین، در تاریخ ثبت شده است. ابراهیم بن محمد بن علی، معروف به ابونصر فارسی استرآبادی (م. ۴۶۶ق) از افرادی است که به دلیل فراوانی تلاشهای خیرخواهانهاش در مکه و مدینه، به لقب مغیثالحرمین نامبردار شد. علی بن محمد بن علی، برادر ابونصر، نیز در این کارها با او همکاری داشته است. برخی او را فرستاده آلبارسلان شاه سلجوقی به شمار آوردهاند. پرداخت سی هزار دینار به حاکم مکه که برای بازسازی بخشهایی از مسجدالحرام و بازسازی نهر زبیده هزینه شد، بازسازی مسجد هلیجه، تهیه جامه کعبه، نقرهکاری ناودان کعبه، و بخشش فراوان به فقیران مکه و مدینه از خدمات او به حرمین است.[۲۰] ابراهیم بن حسین فارسی، معروف به رامشت (م. ۵۳۴ق) از دیگر بازرگانان و ثروتمندان ایرانی ساکن مکه است که به دلیل کارهای عمرانیاش در مکه و مدینه، از شهرت فراوان برخوردار است. کاروانسرایی که او به سال ۵۲۹ق. در مکه ساخت و برای صوفیان و فقیران وقف کرد، سدهها به نام کاروانسرای رامشت خوانده میشد. به سال ۵۳۲ق. هنگامی که جامه کعبه از سوی خلیفه عباسی به مکه نرسید، رامشت فارسی با پول خود جامهای برای کعبه فراهم کرد که هجده هزار دینار ارزش داشت. او همچنین ناودانی برای کعبه و حطیمی برای امام حنبلیان ساخت.[۲۱] محمد بن علی بن ابی منصور اصفهانی، معروف به جواد اصفهانی (م. ۵۵۹ق) که وزیر اتابک قطبالدین زنگی، حاکم سلجوقی موصل، بود، ایرانی دیگری است که به دلیل فراوانی خیرات و انفاقهایش به الجواد شناخته شد. نوسازی مسجد خیف در منا، تزیین کعبه با طلا، بازسازی مسجدی بر کوه عرفات، ساختن برکهها، بازسازی قناتها، ساختن دیواری برای شهر مدینه، بازسازی بخشهایی از مسجد نبوی، و انفاق اموال فراوان از کارهای نیک او است. هنگامی که جواد اصفهانی درگذشت، پیکرش را به مکه و مدینه بردند و در مدینه به خاک سپردند.[۲۲] خاندان ورامینی از خاندانهای سرشناس ایرانی در دوران سلجوقیان بود. ابوسعد ورامینی که معمار حرمین لقب داشت و نیز پسرش حسین، بناهای فراوان از جمله مدرسه و مسجد در مکه و مدینه ساختند.[۲۳] از دیگر افرادی که در مکه و مدینه کاروانسرا یا مدرسهای را وقف کردند، میتوان به افراد زیر اشاره کرد: ابراهیم بن محمد بن ابراهیم اصفهانی (م. ۷۵۶ق) معروف به العز اصفهانی به سال ۷۴۹ق. کاروانسرایی را برای فقیران در مکه ساخت.[۲۴] امیر زینالدین فرامرز محمود افزری یک کاروانسرا و یک دارالمؤذنین در مکه برای صوفیان غریب وقف کرد.[۲۵] عبدالعزیز بن علی بن عثمان اصفهانی، معروف به عجمی (م. ۷۶۴ق) مکانی را برای زائرانی که در راه مانده بودند، وقف نمود.[۲۶] محمد بن علی گیلانی، معروف به خواجه پیر محمد گیلانی (زاده ۸۰۸ق) در مکه کاروانسرایی ساخت.[۲۷] خدمات عمرانی ایرانیان در حرمین، تنها به ساختن کاروانسرا محدود نشده است. نام دانیال بن علی بن سلیمان لرستانی (م. ۷۵۰ق) به دلیل همکاری در ساخت چشمه بازان،[۲۸] عبدالله بن ابیبکر کردی به دلیل وقف کتابهای بسیار برای کاروانسرای ربیع رامشت،[۲۹] حسین بن احمد بن محمد گیلانی معروف به ابنقاوان برای بازسازی چاه غرس در مدینه و ساختن مسجدی نزدیک آن،[۳۰] و محمد بن محمد کازرونی معروف به خواجه امام برای بازسازی و صاف کردن راه کوههای جبل و ثور[۳۱] در منابع تاریخی ثبت شده است. گزارشی که ابنجبیر از بازسازی چاه زمزم به دست یک ایرانی ناشناس ارائه میکند، نشان میدهد که نام همه ایرانیانی که در بازسازی حرمین شریفین نقش داشتهاند، در منابع تاریخی ثبت نشده است.[۳۲]
در دوران معاصر
در دوران معاصر نیز شماری از ایرانیان در کارهای مربوط به آبادانی حرمین نقش داشتهاند. از آن جمله باید از محمد کمالپور، مهندس ایرانی، که در ۱۳۴۴ش. به ریاض رفت و در راهاندازی سازمان نقشهبرداری عربستان و تهیه نخستین نقشه هوایی از شهر مکه نقش داشت و نیز محمدعلی شهرستانی (زاده۱۳۱۱ش) مهندس عمران که طرحهایی برای اجرا در صحرای عرفات داد، نام برد.
پانویس
- ↑ تاریخ طبری، ج9، ص221؛ اتحاف الوری، ج2، ص290، 325.
- ↑ ترجمه تاریخ یمینی، ص36.
- ↑ تجارب الامم، ج6، ص457؛ احسن التقاسیم، ص254؛ وفاء الوفاء، ج3، ص106؛ مآثر الملوک، ص117.
- ↑ اتحاف الوری، ج2، ص476.
- ↑ الکامل، ج10، ص167.
- ↑ تاریخ دولة آل سلجوق، ص228؛ الکامل، ج10، ص213؛ سلجوقنامه، ص32.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص160-161.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص182؛ روضة الصفا، ج5، ص4381؛ العقد الثمین، ج1، ص126.
- ↑ تاریخ حبیب السیر، ج3، ص213؛ روضة الصفا، ج5، ص4380-4381؛ وفاء الوفاء، ج3، ص26.
- ↑ العقد الثمین، ج5، ص3-4؛ تاریخ آل مظفر، ص96.
- ↑ العقد الثمین، ج1، ص409-410.
- ↑ تاریخ حبیب السیر، ج3، ص632؛ جامع مفیدی، ج3، ص156؛ النجوم الزاهره، ج15، ص52، 364-365.
- ↑ تاریخ حبیب السیر، ج3، ص632؛ جامع مفیدی، ج3، ص156؛ النجوم الزاهره، ج15، ص52، 364-365.
- ↑ مقالات تاریخی، دفتر11، ص76-77؛ مهاجران آل ابوطالب، ص146، 646-647.
- ↑ منائح الکرم، ج5، ص433-434.
- ↑ تاریخ مکه، ص579؛ التاریخ الشامل، ج3، ص13.
- ↑ میقات حج، ش46، ص166-167، «تخریب بقیع به روایت اسناد.
- ↑ ش30، ص70، «مصاحبه با آیتاللههاشمی رفسنجانی.
- ↑ حج25، ص45؛ گلواژههای حج و عمره، ص462.
- ↑ العقد الثمین، ج3، ص261-262؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص256-257.
- ↑ اتحاف الوری، ج2، ص504-505؛ شفاء الغرام، ج1، ص609؛ العقد الثمین، ج4، ص385-386.
- ↑ الکامل، ج11، ص306-308؛ العقد الثمین، ج2، ص212؛ وفاء الوفاء، ج3، ص9، 155.
- ↑ نک: مجالس المومنین، ج1، ص94؛ نک: آثار الوزراء، ص358؛ نقض، ص200، 222-223.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص238؛ العقد الثمین، ج3، ص239-240.
- ↑ اتحاف الوری، ج3، ص31؛ العقد الثمین، ج6، ص363.
- ↑ العقد الثمین، ج5، ص454.
- ↑ الدر الکمین، ج1، ص216.
- ↑ العقد الثمین، ج4، ص343.
- ↑ العقد الثمین، ج5، ص116.
- ↑ التحفة اللطیفه، ج2، ص337.
- ↑ العقد الثمین، ج2، ص322-323.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص93-94.