التحفة اللطیفة (کتاب)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۰ توسط Engineer (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref> ')


التحفة اللطیفة کتابی در تاریخ محلی و شرح‌حال نام‌آوران مدینه، نوشته شمس‌الدین سخاوی (831-902 ق.) است. نویسنده‌ی این کتاب در قاهره متولد شد و در مصر به فراگیری علوم مختلف به‌خصوص حدیث و رجال پرداخت. آثار این نویسنده حدود 190 تا 270 اثر شمرده‌شده است که اغلب آن‌ها درزمینه‌ی حدیث و تاریخ است.

التحفة اللطیفة (کتاب)
پدید آورندگان
نویسنده شمس‌الدین سخاوی
تاریخ نگارش (قرن 9قمری)
محتوا
موضوع تراجم
زبان عربی
نشر
تعداد جلد 6
ناشر بحوث و دراسات المدینه
محل نشر عربستان
تاریخ نشر (2008 م.)

سخاوی در نوشتن التحفة اللطیفه از آثار نویسندگان گذشته بسیار استفاده کرده است و این کتاب با ترتیب الفبایی شامل معرفی دانشمندان، راویان حدیث و رجال سیاسی و اجتماعی شهر مدینه پیش از ظهور اسلام تا سده (نهم ق.) و مختصری از تاریخ اسلام و نیز شرح مکان‌ها و آثار مدینه است و از منابع مهم تاریخ فرهنگی و اجتماعی این شهر به شمار می‌رود. التحةالطیفه با شرح مختصری از زندگانی پیامبر(ص) شروع‌شده و در ادامه در مورد شهر مدینه و فضیلت آن صحبت شده است. این اثر زندگی‌نامه‌ی "بسیاری از دانشمندان علوم دینی، رجال حدیث، ادیبان، امیران و حکمرانان، کارکنان مسجد نبوی و مردم دیگر را در برمی‌گیرد که براثر کار نیک و اخلاق نیکو یا مشی صوفیانه خود قرن‌ها در خاطره مردم شهر زنده بوده‌اند". چاپ‌های این کتاب تاکنون از نسخه‌ی ناقص آن گرفته‌شده است و تا حرف میم وزندگی نامه‌ی محمد بن مبارک را شامل می‌شود.

معرفی نویسنده

محمد بن عبدالرحمن بن ابی‌بکر، ملقب به شمس‌الدین ابوالخیر و مشهور به سخاوی، از دانشمندان بزرگ شافعی سده (نهم ق.) است. سخاوی در قاهره زاده شد و در حوزه علمی مصر به فراگیری دانش‌های گوناگون پرداخت و بیش از هر چیز در حدیث و رجال به مهارت رسید.[۱]

وی از کودکی همراه پدرش در مجلس درس ابن حجر عسقلانی (773-852 ق.) محدث و رجالی مشهور آن دوران، شرکت می‌کرد. همین ملازمت دیرپا او را به‌عنوان بزرگ‌ترین شاگرد ابن حجر، نام‌آور ساخت. او در این مدت از درس دیگر مشایخ قاهره نیز بهره جست و پس از مرگ ابن حجر به سال 852 ق. نخستین سفر علمی خود را با سفر به شهرهای دیگر مصر آغاز نمود و بعدها بارها به شام و حجاز رفت.[۲] سخاوی در این سفرها مشایخ بسیار را دید و روایات فراوان به یاد سپرد. مشایخ او را بیش از 400 تن دانسته‌اند.[۳] همین سفرهای فراوان و آشنایی با مشایخ و دانشوران زمان، ماده اصلی کتاب‌های رجال و تراجم او، ازجمله التحفة اللطیفه را فراهم کرد. سخاوی پنج بار به‌قصد حج به مکه رفت و هر بار مدتی در مکه و مدینه اقامت کرد و در آنجا به تعلیم، تدریس و تألیف برخی از آثارش پرداخت.[۴]

دوران زندگی سخاوی را دوران آشوب سیاسی در مصر دانسته‌اند که با حکومت سلسله ممالیک چَرکَسی (784-923 ق.) هم‌زمان گشت. مصر در طول زندگی سخاوی، 12 سلطان دید. از آن میان، تنها سلطان اشرف قایتبای در 30 سال پایانی عمر سخاوی، حکومتی باثبات یافت و توانست چندی آرامش اجتماعی و اقتصادی را به مصر بازگرداند.[۵] بااین‌همه، کوشش‌های علمی، به‌ویژه تاریخ‌نگاری همچنان از رونق برخوردار بود. برخی این دوران را پایان شکوفایی دانش در سرزمین مصر دانسته و سخاوی را از واپسین دانشمندان برجسته آن دیار شمرده‌اند.[۶]

آثار نویسنده

شمار آثار سخاوی را میان 190 تا 270 دانسته‌اند.[۷] [۸] وی در قلمرو حدیث و تاریخ آثار بسیار داردکه از آن میان می‌توان به الضوء اللامع لاهل القرن التاسع و الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ در موضوع تاریخ و الابتهاج باذکار المسافر الحاج که مجموعه ذکرهای مستحب ویژه سفر حج است، اشاره کرد.

سخاوی در الاعلان بالتوبیخ از نگارش کتابی در تاریخ مدینه گزارش داده؛ اما از نام آن سخنی به میان نیاورده است.[۹] ذیل زندگی‌نامه خود در الضوء اللامع نیز از فراهم کردن سیاهه کتابی به نام تاریخ المدنیین[۱۰] سخن گفته است. همین اشاره، بیشتر محققان را به این عقیده واداشته که تاریخ المدنیین همان التحفة اللطیفه است.[۱۱] [۱۲] [۱۳] این حدس با توجه به مناسبت محتوای التحفه بانام تاریخ المدنیین، دور از ذهن نیست. از دیگر سو، بسیاری از نویسندگان، کتاب تاریخ المدنیین را اثری جداگانه به شمار آورده‌ و به‌اشتباه از آن بانام تاریخ المدینتین یادکرده‌اند.[۱۴] [۱۵] [۱۶]

اشاره سخاوی به رویدادهای سال (902 ق.) یعنی سال وفاتش در این کتاب، این اندیشه را تقویت می‌کند که التحفة اللطیفه از واپسین نوشته‌های او است.[۱۷] این با اعتقاد به یکی بودن التحفة اللطیفه و تاریخ المدنیین که سخاوی چند سال پیش و در الضوء اللامع (897 ق.) از وجود آن گزارش داده است، منافات دارد، مگر این‌که سیاهه التحفه را کهن‌تر و مربوط به همان سال‌های تدوین الضوء اللامع و تاریخ تنقیح نهایی آن را سال (902 ق.) بدانیم. نکته دیگر، اشاره سخاوی به کتاب الضوء اللامع و بهره‌گیری از آن در نگارش التحفة اللطیفه است که به معنای متأخر بودن التحفة اللطیفه نسبت به الضوء اللامع است. بر این اساس، نگارش التحفه و دست‌کم تدوین نهایی آن باید مربوط به پس از سال (897 ق.) باشد.

منابع کتاب

سخاوی در نگارش التحفة اللطیفه از منابع گسترده تاریخی و رجالی بهره برده است. او در مقدمه با اشاره به آثار پیشین، آن‌ها را ناقص شمرده و نبود اثری جامع در تراجم مردم مدینه را سبب نوشتن این کتاب‌خوانده است.[۱۸] از آن میان، باید از کتاب تعلیق الشمس نوشته محمد بن صالح و کتاب نصیحة المشاور و تعزیة المجاور از ابن فرحون (م. 769 ق.) نام برد. سخاوی از این دو کتاب بسیار بهره برده و می‌توان گفت که آن دو اساس کار او در نوشتن التحفة اللطیفه بوده‌اند. کتاب دیگری که سخاوی از آن سود برده، الروضة الفردوسیة فی اسماء من دفن فی البقیع نوشته ابوعبدالله اقشهری (م. 731 ق.) است. وی نیز از شیوه ابن حجر در رجال و شرح‌حال‌نگاری و روش تاریخ‌نگاری تقی الدین فاسی (775-832 ق.) نویسنده العقد الثمین در تاریخ مکه اثر پذیرفته و از آثار آن دو فراوان بهره برده است. الضوء اللامع اثر دیگر نویسنده نیز از منابع اصلی التحفه است. ازآنجاکه بخش مهم کتاب را زندگی‌نامه معاصران سخاوی تشکیل می‌دهد، بسیاری از مطالب الضوء اللامع در شرح حال نام‌آوران سده (نهم ق.) عیناً در کتاب التحفه آمده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۱۹] )

محتوای کتاب

در میان کسانی که سخاوی از آن‌ها گزارش کرده، جز نام نویسندگان بزرگ و مشهور کتاب‌های تاریخی و رجالی، به نام نویسندگان کمتر شناخته‌شده‌ای مانند شریف ابوالقاسم حسینی،[۲۰] تقی الدین محمد بن رافع[۲۱] و محمد بن یوسف بن مسدی[۲۲] (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۲۳] ) برمی‌خوریم که آثار برخی از آنان به دست ما نرسیده است.

سخاوی در این اثر، بیشتر بر آثار نویسندگان حوزه علمی شام و مصر تکیه کرده است. بااین‌حال، از کتاب‌هایی همچون تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری (م. 405 ق.)، تاریخ قزوین عبدالکریم رافعی (م. 632 ق.) و رجال طوسی (م. 460 ق.) نیز بهره برده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۲۴] )

سخاوی کتاب را با خلاصه‌ای از شرح زندگی پیامبر(ص) گرامی آغاز کرده و پس از یادکرد فضیلت شهر مدینه، از بنای مسجدالنبی(ص) سخن گفته و به وصف ساختمان مسجد و تغییرهای آن به دستور خلفا و حکمرانان پرداخته است. وظایف ادارات داخلی مسجد نبوی مانند فرّاشان و خادمان و اشاره به نام رؤسای ایشان، معرفی فشرده مساجد و بارگاه‌ها و آرامگاه‌های مدینه، معرفی امیران و والیان مدینه در طول تاریخ و اشاره به رخدادهای ناگوار تاریخی از مطالب مقدمه کتاب هستند.

از دید سخاوی، تاریخ محلی هر سرزمین به معنای شرح حال ساکنان آن است و هر چه از نیکی و بدی شهر و سرزمینی در حافظه تاریخ می‌ماند، از احوال و صفات ساکنانش برمی‌خیزد.[۲۵] ازاین‌رو، کتاب او جز این مقدمه کوتاه، اثری در شرح حال نام‌آوران و بزرگان مدینه تا سده (نهم ق.) است. این اثر زندگی‌نامه بسیاری از دانشمندان علوم دینی، رجال حدیث، ادیبان، امیران و حکمرانان، کارکنان مسجد نبوی و مردم دیگر را در برمی‌گیرد که براثر کار نیک و اخلاق نیکو یا مشی صوفیانه خود قرن‌ها در خاطره مردم شهر زنده بوده‌اند. سخاوی یادکرد از صالحان را مایه پند و پاداش دانسته و آن را مایه فرود آمدن رحمت و سعادت به شمار آورده است.[۲۶] بااین‌حال، ‌ همه کتابش را به شرح زندگی‌ صالحان و دانشوران اختصاص نداده و به گفته خود، نام کسانی را که از راه نیکان روی گردانده‌اند، نیز آورده است.[۲۷] نسخه موجود کتاب، معرفی بیش از 4000 تن را در خود جای‌داده است.

بسیاری از نام‌آوران معرفی‌شده در کتاب سخاوی، مانند خود او زاده مدینه نیستند؛ بلکه برای تحصیل یا تعلیم در آنجا سکونت کرده یا مدتی در آن شهر اقامت گزیده‌اند. شرح حال برخی از نام‌آوران تنها به جهت سفرهای پرشمار آنان به مدینه یا داشتن منزلی در این شهر آورده شده است. سخاوی گاه از حکمرانان و امیرانی نام می‌برد که نه‌تنها مدنی نیستند، بلکه در این شهر ساکن نبوده‌ و تنها سفری به مدینه داشته‌اند یا حتی از راه دور، برای ساخت‌وساز یک بنا یا تغییری در سیمای شهر مدینه یا مسجد پیامبر(ص) تصمیمی گرفته‌اند. (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۲۸] ) این دست گزارش‌ها در کتاب التحفة اللطیفه بر تاریخ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی معماری مدینه پرتو افکنده است.

اساس کار سخاوی بر اختصار است. او پس از یادکرد نام، کنیه و القاب هر فرد، به بیان آگاهی‌های عمومی زندگی او مانند مکان و هنگام تولد و مشاغل و مناصب سیاسی و علمی می‌پردازد. وی در بیان احوال دانشوران دین، به سیر آموزش آنان اشاره‌کرده و از استادان آن‌ها نام‌برده است. هر جا که این دانشوران از دوستان یا معاصران اویند، حجم و تنوع این آگاهی‌ها بیشتر است. وی با یادکرد سفرهای دانشمندان میان شهرهای حجاز و مصر و شام، تصویری از محیط علمی بخشی از جهان اسلام در سده‌های پس از سقوط بغداد و تبدیل مصر به مرکز علمی غرب جهان اسلام را به دست داده است.

درباره راویان حدیث، سخاوی به شیوه منابع رجالی، از وثاقت راوی سخن گفته و در بیان آگاهی‌های رجالی، دامنه‌ای گسترده از دیدگاه‌ها را گردآورده و کتاب‌های بسیار را کاویده است. او هرگاه شناختی دقیق از حالات روحی و سیره اخلاقی افراد داشته، این آگاهی را در جمله‌هایی کوتاه به شرح‌حال فرد افزوده است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۲۹] ) افزون بر آن، نام برخی از افراد به سبب همین ویژگی‌های اخلاقی مانند زهد، فراوانی عبادت، عزلت، شرکت در کارهای خیر و یاری به محرومان در کتاب سخاوی راه‌یافته است. (برای نمونه رجوع شود به صفحات.[۳۰] )

نسخه‌های خطی و چاپ‌های کتاب

چاپ‌های کتاب تاکنون از نسخه‌ای ناقص بهره برده‌اند که شرح حال مردم مدینه را تا نیمه‌های حرف میم و زندگی‌نامه محمد بن مبارک شامل می‌شود؛ اما بخشی از کتاب که از محمد بن محمد تا پایان را در برمی‌گیرد، در کتابخانه توبقابی سرای ترکیه موجود است.[۳۱]

التحفة اللطیفه نخستین بار به سال (1957 ق.) به تصحیح محمد حامد الفقی در سه جلد و باهمت اسعد الحسینی الطرابوزانی در قاهره به چاپ رسید[۳۲] که افزون بر نقصان، اشتباهات فراوان متنی دارد. این چاپ چند بار تجدید شده و چاپ‌های دیگر نیز بر پایه آن صورت گرفته است. چاپی تازه از کتاب که با تحقیقات مفصل و تصحیح مناسب به همت «مرکز بحوث و دراسات المدینه» در عربستان به سال (2008 م.) در شش جلد منتشرشده است، همچنان بر پایه نسخه خطی ناقص تنظیم گشته و فاقد بخش پایانی کتاب است؛ اما این بخش به‌تازگی موردتوجه این مرکز قرارگرفته و در دست تصحیح و انتشار است.[۳۳]




پانویس

  1. . الضوء اللامع، ج 8، ص 2-3.
  2. . الضوء اللامع، ج 8، ص 5-8.
  3. . شذرات الذهب، ج 8، ص 15.
  4. . الضوء اللامع، ج 8، ص 14.
  5. . قول المنبی، ص 6، مقدمه.
  6. . التاریخ العربی و المؤرخون، ج 3، ص 177.
  7. . قول المنبی، ص 85-116، مقدمه.
  8. نک: مؤلفات السخاوی.
  9. . الاعلان بالتوبیخ، ص 275.
  10. . الضوء اللامع، ج 8، ص 17.
  11. . المغانم المطابه، مقدمه.
  12. التحفة اللطیفه، ص 12.
  13. مؤلفات السخاوی، ص 66.
  14. . نک: الاعلام، ج 6، ص 195.
  15. معجم ما الف عن مدینة المنوره، ص 40.
  16. المدینة المنورة فی آثار المؤلفین، ص 51.
  17. . مجلة المدینة المنوره، ش 23، ص 43، الامــام الســخاوی وکتابـه التحفـة اللطیفة فی تاریخ المدینة الشریفه.
  18. تحفةالطیفه، ج 1، ص 6
  19. تحفةالطیفه، ج 1، ص 161، 172
  20. . الاعلان بالتوبیخ، ص 333.
  21. . الاعلان بالتوبیخ، ص 223.
  22. . الاعلان بالتوبیخ، ص 226.
  23. تحفةالطیفه، ج 1، ص 347
  24. تحفةالطیفه، ج 1، ص 172، 372، 409
  25. تحفةالطیفه، ج 1، ص 1
  26. تحفةالطیفه، ج 1، ص 3
  27. تحفةالطیفه، ج 1، ص 3
  28. تحفةالطیفه، ج 1، ص 227، 282
  29. تحفةالطیفه، ج 1، ص 247
  30. تحفةالطیفه، ج 1، ص 227، 282
  31. . تاریخ العربی و المؤرخون، ج 3، ص 179.
  32. . معجم المطبوعات العربیه، ص 426.
  33. . مجلة المدینة المنوره، ش 30، ص 92، القسم الناقص من کتاب التحفة اللطیفه...


منابع


 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل تحفةالطیفه فی تاریخ المدینة الشریفة.


*الاعلام: الزرکلی (م. 1396 ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997 م؛

*الاعلان بالتوبیخ: شمس‌الدین السخاوی (م. 902 ق.)، به کوشش فرانز روز، بیروت، دار الکتب العلمیه؛

*التاریخ العربی و المورخون: شاکر مصطفی، بیروت، دار العلم للملایین، 1990 م؛

*شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. 1089 ق.)، بیروت، دار الفکر، 2001 م؛

*قول المنبی عن ترجمة ابن عربی: شمس‌الدین السخاوی (م. 902 ق.)، به کوشش خالد بن العربی، السعودیه، جامعة‌ام القری، 1421 ق؛

*الضوء اللامع: شمس‌الدین السخاوی (م. 902 ق.)، قاهره، دار الکتب الاسلامی؛

المدینة المنوره (فصلنامه): مرکز بحوث و دراسات المدینة المنوره، 1430 ق؛

المدینة المنورة فی آثار المؤلفین: عبدالله بن عبدالرحیم عسیلان، ناشر: مؤلف، 1997 م؛

*معجم ما الف عن المدینة المنوره: عبدالرزاق فراج الصاعدی، جده، المکتبة القصریة الذهبیه، 1417 ق؛

*معجم المطبوعات العربیة فی المملکة العربیة السعودیه: علی جواد الطاهر، ریاض، دار الیمامه، 1997 م؛

*المغانم المطابه: محمد الفیروزآبادی (م. 817 ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1389 ق؛

*مؤلفات السخاوی: مشهور سلمان و احمد الشقیرات، دار ابن حزم، 1419 ق؛