چاه ابی‌عِنَبه، یکی از چاه‌های مشهور مدینه در حره غربی است که توقفگاه حضرت محمد(ص) در برخی غزوات بوده است.


نام

از چاه ابی‌عِنَبه، با نام ابی‌عُتبه،[۱] یا بئر عتبه[۲] نیز یاد شده که به گمان، ناشی از تصحیف می‌باشد. برخی، چاه معروف به «وَدی بن امیر جمال حسین» از اشراف حسینی را از نام‌های متأخر این چاه دانسته‌اند.[۳] در برخی سفرنامه‌های سده سیزدهم قمری، از این چاه با نام چاه «وزاد» یاد شده است.[۴] از سبب این نامگذاری‌ها، حفر کننده چاه و مالک آن گزارشی در دست نیست.

مکان

چاه ابی‌عِنَبه، از چاه‌های معروف مدینه واقع در حره غربی مدینه، نزدیک به چاه سُقیا[۵] و در مسیر راه مدینه به مکه[۶] است. فاصله این چاه را تا مدینه، با اختلاف یک[۷] یا دو میل[۸] دانسته‌اند.

در رویدادهای تاریخی

از چاه ابی‌عنبه در منابع سیره و مغازی و در گزارش‌های برخی غزوه‌های حضرت محمد(ص) یاد شده است. در گزارشی، به‌هنگام رهسپاری مسلمانان برای نبرد بدر، پیامبر(ص) به قیس بن ابی‌صعصعه دستور داد تا شمار نیروهای سپاه را به او گزارش دهد. قیس پس از شمارش نفرات سپاه در کنار چاه ابی‌عنبه، گزارش آن را به وی داد.[۹] پس از آن، پیامبر(ص) در همین مکان از سپاه سان دید و نوجوانان کم سنِ حاضر در سپاه را به مدینه بازگرداند.[۱۰] برخی، توقف حضرت محمد(ص) را در کنار چاه سقیا دانسته‌اند.[۱۱] بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر(ص) در کنار چاه ابی‌عنبه، ابولبابه را به عنوان جانشین خود در مدینه تعیین کرد و به مدینه بازگرداند.[۱۲]

پس از نبرد احد، پیامبر(ص) برای دفع خطرِ بازگشتِ احتمالی مشرکان، نیروهای خود را گرد آورد و برای تعقیب مشرکان از مدینه خارج شد و تا چاه ابی‌عنبه آمد. در این غزوه که به «حمراء الاسد» معروف شد، پیامبر(ص) در کنار این چاه از نیروهای خود سان دید و برای مجروحانی که هنوز جراحاتشان از نبرد احد بهبود نیافته بود ولی با آن حال در سپاه حاضر شده بودند، دعا کرد.[۱۳]

در سال هشتم هجری، آنگاه که پیامبر برآن شد تا به تلافی پیمان‌شکنی قریش، مکه را فتح کند، نیروهای خود را در کنار چاه ابی‌عنبه گرد آورد و پرچم‌های سپاه را در این مکان بین افراد توزیع کرد.[۱۴]

از مجموع این گزارش‌ها برمی‌آید که محل این چاه، مکانی مناسب برای گردآوری و ساماندهی لشکر حضرت محمد(ص) در حرکت‌های نظامی به سمت جنوب و مکه بوده است.

در روایات

در کتاب‌های حدیثی،[۱۵] از این چاه در ضمن روایتی یاد شده است. در این روایت، آنگاه که پدر و مادر کودکی، برای بر عهده گرفتن کفالت فرزند خود اختلاف پیدا کردند و برای داوری نزد حضرت محمد(ص) آمدند زن با این ادعا که فرزندش برای او همیشه از چاه ابی‌عنبه آب می‌آورد درخواست داشت تا فرزندش نزد او بماند. ابن زباله (م.پس‌از۲۰۰ق)، مشابه چنین گزارشی را از ابن جریح (م.۱۵۰ یا ۱۵۱ق) نقل کرده است؛ به گزارش وی، در زمان ابوبکر خلیفه نخست، «عاصم بن عمر» مورد نزاع پدر و مادربزرگ خود قرار گرفت؛ مادر بزرگ عاصم، نزد ابوبکر مدعی شد که وی برایش از چاه ابی‌عنبه آب می‌آورد.[۱۶]

از مجموعه این گزارش‌ها بر می‌آید که آب این چاه قابل شُرب و مورد استفاده مردم مدینه بوده است.

وضعیت کنونی

به رغم آنکه سفرنامه‌نویسان سده سیزدهم قمری،‌ از این چاه یاد کرده‌اند[۱۷] از موقعیت کنونی آن آگاهی در دست نیست.

پانویس

  1. تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص816؛ تاریخ دمشق، ج49، ص472؛ اسد الغابه، ج5، ص93.
  2. موسوعه مرآة الحرمین، ج4، ص781-782.
  3. وفاءالوفا، ج3، ص143؛ الجواهر الثمینه، ص121.
  4. هدایة الحجاج، ص214.
  5. التعریف بما آنست الهجره، ص165.
  6. نک: المغازی، ج1، ص335؛ معجم البلدان، ج2، ص86.
  7. الاماکن، ص167؛ الامکنة و المیاه، ج2، ص309؛ معجم البلدان، ج1، ص301.
  8. معجم مااستعجم، ج3، ص974؛ المعالم الاثیره، ص203.
  9. المغازی، ج1، ص26.
  10. الطبقات، ج2، ص8؛ بهجة النفوس، ج1، ص319.
  11. الطبقات، ج1، ص393.
  12. عیون الاثر، ج1، ص287.
  13. المغازی، ج1، ص335؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج3، ص816؛ در المنثور، ج2، ص101.
  14. المغازی، ج2، ص800؛ امتاع الاسماع، ج7، ص168.
  15. سنن ابی داود، ج1، ص509؛ سنن الدارمی، ج2، ص170؛ سنن النسائی، ج6، ص185.
  16. اخبار المدینه، ص217؛ وفاء الوفا، ج3، ص143.
  17. هدایة الحجاج، ص214.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل چاه ابی‌عنبه.
  • اسد الغابه فی معرفه الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق.)، بیروت، دارالکتاب العربی.
  • الاماکن او ما اتفق لفظه و افترق مسماه من الامکنه، محمد بن موسی الحازمی ( - ۵۸۴ق.)
  • امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، احمد بن علی المقریزی ( -۸۴۵ق.) به کوشش محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی ( -۶۹۹ق.)، به کوشش محمد عبدالوهاب، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۲۰۰۲م.
  • تاریخ مدینه دمشق، علی بن الحسن ابن عساکر ( -۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق.
  • التعریف بما آنست الهجره من معالم دارالهجره، محمد بن احمد المطری ( -۷۴۱ق.)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دارالملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق.
  • تفسیر ابن ابی حاتم (تفسیر القرآن العظیم)، ابن ابی حاتم ( -۳۲۷ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۱۹ق.
  • الجواهر الثمینه فی محاسن المدینه، محمد کبریت الحسینی (م ۱۰۷۰ق)، به کوشش محمد حسن اسماعیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
  • فی محاسن المدینه، محمد کبریت الحسینی ( - ۱۰۷۰ق.)، به کوشش اسماعیل، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
  • خبار المدینه، محمد بن الحسن ابن زبالة ( -۱۹۹ق.)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق.
  • الدر المنثور فی التفسیر بالماثور و هو مختصر تفسیر ترجمان القرآن، عبدالرحمن بن ابی‌بکر السیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق.)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۶۵ق.
  • سنن ابی داود، ابو داود سلیمان بن الاشعث ( -۲۷۵ق.)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
  • سنن الدارمی، عبدالله بن عبدالرحمن الدارمی ( -۲۵۵ق.)، بی جا، دار احیاء السنه النبویه، بی تا.
  • سنن النسائی، احمد بن علی النسائی (۲۱۵-۳۰۳ق.)، تحقیق صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، ۱۳۴۸ق.
  • الطبقات الکبری ( الطبقه الخامسه من الصحابه)، محمد بن سعد ( -۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
  • عیون الاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر (السیره النبویه)، فتح‌الدین محمد ابن سید الناس ( -۷۳۴ق.)، به کوشش ابراهیم محمد رمضان، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۴ق.
  • المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۱ق.
  • معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی ( -۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
  • معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، عبدالله بن عبدالعزیز البکری ( -۴۸۷ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
  • المغازی، محمد بن عمر الواقدی ( -۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
  • موسوعه مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری باشا ( -۱۲۹۰ق.)، القاهره، دارالآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
  • وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی، علی بن عبدالله السمهودی ( -۹۱۱ق.)، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
  • هدایة الحجاج (سفرنامه مکه)، سید محمد رضا طباطبایی، به کوشش جعفریان، قم، مورخ، ۱۳۸۶ش.