محرمات احرام، کارهایی است که انجام آنها پس از مُحرم شدن، تا زمان بیرون آمدن از احرام بر انسان حرام است. این محرمات ۲۴ مورد است که برخی میان زن و مرد مشترک، برخی ویژه مردان و برخی ویژه زنان است.

احرام

نوشتار اصلی: احرامنخستین عمل از اعمال عمره و حج، احرام است. انسان باید در یکی از میقات‌‌ها، مانند مسجد شجره و جحفه لباس احرام پوشیده، نیت کرده و لبیک بگوید. او با این اعمال، مُحرم می‌شود.

هنگام احرام، برخی کارها بر مُحرِم حرام می‌شود که از آن‌ها به «تُروک احرام» [۱] یا «مَحظورات احرام»[۲] تعبیر شده است. برخی از این مُحَرَّمات ویژه مردان، شماری مختص زنان و بسیاری ازآن‌ها مشترک میان مردان و زنان است.[۳]

تعداد محرمات

در شمارش این محرمات در منابع فقهی اختلافاتی به چشم می‌خورد. در دیدگاه مشهور فقیهان امامی[۴] و برخی از فقیهان اهل سنت[۵] از محرمات بیست‌گانه سخن رفته است.

آراء دیگری نیز در میان فقیهان شیعه و اهل سنت یافت می‌شود؛ از جمله: ۷،[۶] ،۹[۷] ،۱۰[۸]، ‌۱۴، ۱۸، ‌۲۳، [۹] ‌۲۴، [۱۰] ۲۵، [۱۱] ۲۶[۱۲] و ۳۰.[۱۳]

مهم‌ترین سبب اختلاف نظر در شمار محرمات، به ویژه میان فقیهان شیعه و اهل سنت، اختلاف در اصل حلال‌بودن یا حُرمت برخی از اعمال است. اهل سنت برخی از کارهایی را که فقیهان شیعه حرام دانسته‌اند، حلال می‌شمارند و به عکس. نیز برخی از فقیهان شماری از این محرمات را با عناوین کلی یاد کرده‌اند و برخی دیگر آن‌ها را به‌گونه تفصیلی برشمرده‌اند. این محرمات به اختصار عبارتند از:

مُحَرَّمات مشترک میان مردان و زنان

شکار (صید) حیوانات خشکی.

به اتفاق شیعه[۱۴] و اهل سنت[۱۵] شکار حیوانات خشکی بر محرم حرام است.

آمیزش

نوشتار اصلی: آمیزش هرگونه مباشرت جنسی، خواه با همسر باشد یا دیگری، با انسان باشد یا حیوان، برای محرم حرام است.[۱۶]

فُسوق(دشنام‌گویی)

نوشتار اصلی: فسوق در برخی حدیث‌های امامان شیعه(ع) فسوق به دروغ و دشنام معنا شده است؛[۱۷] هرچند برخی مقصود از آن را مطلق گناه شمرده‌اند.[۱۸]

جدال

[۱۹] مقصود از جدال، در باور فقیهان امامی، سوگند خوردن به خدا برای پیروزی بر طرف مقابل است، با گفتن جملاتی مخصوص.[۲۰] فقیهان اهل سنت مقصود از آن را تخاصم، مجادله و تفاخر دانسته‌اند.[۲۱]

التذاذ جنسی

نوشتار اصلی: التذاذ جنسی به نظر فقیهان امامی و اهل سنت، هر‌گونه لذت‌جویی جنسی بر محرم حرام است.[۲۲]

استمناء

نوشتار اصلی: استمناء یا خودارضایی.[۲۳]

  1. عقد ازدواج. به نظر فقیهان امامی و برخی فقیهان اهل سنت، عقد ازدواج بر مُحرِم حرام است؛ خواه ولی باشد و خواه وکیل[۲۴] و برای خودش باشد یا دیگری.[۲۵] برخی از فقیهان اهل سنت آن را جایز شمرده‌اند.[۲۶]
  2. ازاله مو (زدودن یا قطع‌کردن مو از سر یا بدن خود یا دیگری.[۲۷]
  3. کندن یا کوتاه‌کردن ناخن.[۲۸]
  4. استعمال بوی خوش. بهره بردن از بوی خوش، خواه با بوییدن و خواه مالیدن آن به بدن، برای محرم حرام است.[۲۹]
  5. روغن مالیدن. به نظر همه فقیهان امامی و بیشتر فقیهان اهل سنت، مالیدن روغن معطر[۳۰] و به نظر مشهور فقیهان امامی و برخی از فقیهان اهل سنت، مالیدن روغن غیر معطر به بدن نیز حرام است.[۳۱] برخی فقیهان تنها کاربرد آن را در سر ممنوع کرده‌اند.[۳۲]
  6. کندن درختان و گیاهان حرم، جز موارد خاص.
  7. کشتن جانوران روی بدن. به نظر مشهور فقیهان امامی[۳۳] و برخی از فقیهان اهل سنت[۳۴] کشتن جانوران بدن مانند پشه و شپش بر محرم حرام است. اندکی از فقیهان شیعه و برخی از اهل سنت، این کار را مکروه شمرده‌اند.[۳۵]
  8. سرمه کشیدن. به نظر برخی از فقیهان امامی[۳۶] و اهل سنت[۳۷] استفاده از سرمه معطر و غیر معطر بر محرم حرام است؛ هرچند بعضی آن را مباح دانسته‌اند.[۳۸]
  9. حمل سلاح. به نظر مشهور فقیهان شیعه، جز در موارد ضروری، حمل سلاح بر محرم حرام است.[۳۹] شماری از فقیهان این کار را مکروه شمرده‌اند.[۴۰]
  10. نگاه‌کردن در آینه. به باور مشهور فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، نگاه‌کردن در آینه بر محرم حرام[۴۱] و به نظر برخی دیگر، مکروه است.[۴۲]
  11. کشیدن دندان. به نظر مشهور فقیهان امامی[۴۳] و برخی فقیهان اهل سنت[۴۴] کشیدن دندان بر محرم، حرام و به نظر برخی، جایز است.[۴۵]
  12. بیرون‌آوردن خون. به نظر بسیاری از فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، بیرون آوردن اختیاری خون بر محرم حرام است؛[۴۶] هرچند با خاراندن بدن یا مسواک زدن باشد.[۴۷] برخی از فقیهان این کار را مکروه یا مباح شمرده‌اند.[۴۸]

برخی دیگر از محرمات احرام به فتوای برخی فقیهان عبارت‌اند از: زینت کردن،[۴۹] فروبردن سر در آب،[۵۰] غسل‌کردن به قصد خنک شدن[۵۱] و غسل دادن شخص محرم با کافور پس از مرگ.[۵۲]

مُحَرَّمات مخصوص مردان

  1. پوشیدن لباس دوخته.‌ به اتفاق فقیهان شیعه[۵۳] و اهل سنت[۵۴] پوشیدن لباس دوخته در حال احرام بر مردان حرام است؛ خواه پیراهن باشد و خواه شلوار. برخی فقیهان شیعه این کار را برای زنان نیز جایز ندانسته‌اند.[۵۵]
  2. پوشاندن سر. پوشاندن سر به اجماع فقیهان شیعه[۵۶] و اهل سنت[۵۷] بر مردان حرام است.[۵۸]
  3. زیر سایه رفتن.‌ به اجماع فقیهان امامی[۵۹] و برخی از مذاهب اهل سنت[۶۰] زیر سایه رفتن مردان در حال احرام حرام است. به باور برخی از فقیهان اهل سنت، این کار برای مردان جایز است.[۶۱]
  4. پوشاندن روی پا. به نظر فقیهان امامی[۶۲] و بسیاری از فقیهان اهل سنت، پوشاندن روی پا به طور کامل، بر مردان حرام است.[۶۳]
  5. استفاده از انگشتر. به باور فقیهان امامی، استفاده از انگشتر برای زینت، نه برای رعایت استحباب، بر مردان حرام است.[۶۴]

مُحَرَّمات مخصوص زنان

  1. پوشاندن صورت.‌ به اجماع فقیهان شیعه[۶۵] و اهل سنت[۶۶] پوشاندن صورت بر زنان در حال احرام، حرام است.
  2. بهره گرفتن از زیورآلات. به باور فقیهان امامی[۶۷] و برخی از فقیهان اهل سنت[۶۸] استفاده از زیورآلات بر زنان محرم به قصد زینت، حرام و از دید برخی از فقیهان اهل سنت، مکروه یا مباح است.[۶۹]
  3. پوشیدن دستکش. به نظر فقیهان امامی[۷۰] و اهل سنت[۷۱] پوشیدن دستکش بر زنان حرام و به نظر برخی دیگر مباح است.[۷۲]

انجام آگاهانه هر یک از این مُحَرَّمات، کفاره دارد. اما اگر این کار از روی سهو یا خطا و یا فراموشی انجام گیرد، کفاره ندارد، جز شکار (صید) که هر چند با سهو یا فراموشی انجام شود، کفاره دارد.[۷۳]

پانویس

  1. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۲؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۹.
  2. روضة الطالبین، ج۲، ص۳۱۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۶۱.
  3. مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۸.
  4. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۳؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۰۳.
  5. نک: حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۵۹.
  6. اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۵۹؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۱.
  7. المغنی، ج۳، ص۲۶۲؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۸۹.
  8. الاقناع، ج۱، ص۲۳۷؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۵۹.
  9. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۶؛ فقه الصادق، ج۱۰، ص۳۲۸.
  10. الحج و العمره، ص۱۸۷؛ الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۱، ص۳۱۱.
  11. المعتمد، ج۳، ص۳۶۰، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.
  12. مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۸۷.
  13. الروضة البهیه، ج۲، ص۲۳۶.
  14. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۳؛ المعتمد، ج۳، ص۳۵۸، «کتاب الحج».
  15. فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۵؛ المغنی، ج۳، ص۲۸۶.
  16. النهایه، ص۲۱۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۲۰۶؛ المجموع، ج۷، ص۲۹۰؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۴.
  17. تهذیب، ج۵، ص۲۹۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۶۳.
  18. مجمع البیان، ج۲، ص۴۴؛ المجموع، ج۷، ص۱۴۰؛ مجمع الزوائد، ج۶، ص۳۱۸.
  19. المغنی، ج۳، ص۲۶۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۳؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۶۶.
  20. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۹۳؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۸۰۸.
  21. المغنی، ج۳، ص۲۶۵؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۶۶.
  22. بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۵؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۸۰؛ الدروس، ج۱، ص۳۶۸.
  23. الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۲؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۰۷.
  24. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۲-۳۸۳؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹.
  25. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۳؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۱.
  26. بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۷؛ الجوهر النقی، ج۷، ص۲۱۰.
  27. المجموع، ج۷، ص۲۴۷؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۴۵؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۳.
  28. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۴-۳۵۵؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۰.
  29. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۹۳؛ المجموع، ج۷، ص۲۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.
  30. المغنی، ج۳، ص۳۰۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۲؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.
  31. المغنی، ج۳، ص۳۰۰؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۳۵؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۷.
  32. المغنی، ج۳، ص۳۰۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۷؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۳.
  33. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۶۲؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۶.
  34. بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۶۵؛ المغنی، ج۳، ص۲۶۷.
  35. المغنی، ج۳، ص۲۶۷؛ کشاف القناع، ج۲، ص۵۱۱.
  36. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶.
  37. فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مغنی المحتاج، ج۳، ص۴۰۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۹۹.
  38. فتح العزیز، ج۷، ص۴۶۳؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴-۳۲۵.
  39. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳؛ المعتمد، ج۴، ص۲۶۱، «کتاب الحج».
  40. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۳.
  41. المغنی، ج۳، ص۲۹۸؛ الحدائق، ج۱۵، ص۴۵۴؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۴۸.
  42. المحلی، ج۷، ص۲۴۷؛ الخلاف، ج۲، ص۳۱۹؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۸.
  43. الروضة البهیه، ج۲، ص۳۶۱؛ المعتمد، ج۴، ص۴۲، «کتاب الحج».
  44. المحلی، ج۷، ص۲۴۸؛ فقه السنه، ج۱، ص۶۶۷.
  45. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۴؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۷۰؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۳۰.
  46. المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۰۷؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۷.
  47. مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۹.
  48. المغنی، ج۳، ص۲۷۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۵۷-۳۵۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۹۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۵۲۴.
  49. تعالیق مبسوطه، ج۱۰، ص۲۲۷؛ کلمة التقوی، ج۳، ص۳۲۵.
  50. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۹؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۰۲.
  51. مختلف الشیعه، ج۴، ص۸۳؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۲۰.
  52. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۲۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۲۹۴.
  53. المبسوط،سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۲۹؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷.
  54. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۴۲؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۷.
  55. الحدائق، ج۱۵، ص۸۹.
  56. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۹.
  57. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۲؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۳.
  58. المغنی، ج۳، ص۳۰۲؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۳۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۰.
  59. الحدائق، ج۱۵، ص۴۷۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۹۷.
  60. المغنی، ج۳، ص۲۸۲؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۸.
  61. المغنی، ج۳، ص۲۸۲؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۷.
  62. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۹۸؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
  63. المجموع، ج۷، ص۲۵۸؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۷۲؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۸۲.
  64. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۹؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۴۵.
  65. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۳۷؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۵۹.
  66. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۷؛ المجموع، ج۷، ص۲۵۰؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۳۲۴.
  67. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۱.
  68. المغنی، ج۳، ص۳۰۹.
  69. المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۸؛ المجموع، ج۱۸، ص۱۸۹.
  70. الخلاف، ج۲، ص۲۹۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۰۲.
  71. فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۴؛ المغنی، ج۳، ص۳۱۰.
  72. المغنی، ج۲، ص۳۰۹؛ فتح العزیز، ج۷، ص۴۵۴؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۶۷.
  73. السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ فقه الصادق، ج۹، ص۱۵۳.

منابع

این مقاله برگرفته از ویژه‌نامه عمره مفرده: وصال دوست، حوزه نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت معاونت فرهنگی، ۱۳۹۳ش، ص۷۴-۷۹ است.