ام هانی
ام هانی خواهر امام علی(ع) است که یکی از درهای مسجدالحرام به نام او نامیده شده است، وی دختر ابوطالب و فاطمه بنت اسد است. ام هانی همسر هبیرة بن ابیوهب مخزومی بوده که در دوران پیامبر(ص) به نیکی از وی یاد نشده است. بعضی از منابع از دلبستگی وی و پیامبر(ص) قبل از بعثت خبر دادهاند ولی به دلیل مناسباتی بین ابوطالب و قبیله بنیمخزوم مجبور به ازدواج با هبیرة شده است. هنگام اسلام آوردن وی را سال هشتم هجری هنگام فتح مکه همراه زنان قریش گزارش دادهاند ولی بنابر شواهدی قبل از فتح مکه بوده است. از نکات برجسته زندگی وی حضور پیاپی پیامبر(ص) در خانه امهانی است، دیگر مورد آغاز معراج پیامبر از خانه او گزارش شده است. همچنین در لیلة المبیت پیامبر بعد از خروج از منزل خود به خانه ام هانی رفته و بعد از آنجا از مکه خارج شده است. همچنین وی در حجة الوداع همراه پیامبر(ص) بود و از نخستین راویان غدیر خم میباشد. جایگاه اجتماعی ام هانی نزد پیامبر دارای اهمیت ویژه بود تا جایی که پیامبر(ص) بر حمایت از امهانی و بنیهاشم در پی حسادت بعضی از صحابه نسبت به وی تاکید کرد. امهانی نقشی ویژه کنار اهل بیت(ع) و برادرش امام علی(ع) در دوران حکومتش ایفا کرد و از مهمترین راویان سخنان حضرت فاطمه(س) با ابوبکر در موضوع فدک و حدیث ثقلین بوده است. امهانی نهتنها نزد رسول خدا(ص) و دیگر مسلمانان محترم بود، بلکه اهل بیت(ع) نیز به انتسابشان به او مباهات میکردند. زمان وفات وی دقیقا مشخص نیست ولی در گزارشی، سخن از دیدار او با امام حسین(ع) ساعاتی پیش از بیرون آمدن از مدینه به میان آمدهکه نشان دهنده زندگانی او تا سال 60 ق. است. و حدیث ثقلین بهشمار میرود.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | فاخته، فاطمه، عاتکه و هند بنت ابوطالب |
کنیه | امهانی |
محل زندگی | مکه و مدینه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | قبیله قریش |
خویشان سرشناس | ابوطالب، حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع)، |
درگذشت/شهادت | مدینه |
مدفن | مدینه یا قبرستان بقیع |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | پیش از فتح مکه |
هجرت به | مدینه |
دلیل شهرت | خواهر تنی امام علی(ع)، معراج پیامبر(ص) از خانه امهانی، |
نقشهای برجسته | حضور در فتح مکه، نقش داشتن در واقعه لیلة المبیت، احکام و فرمانهایی در خانه امهانی از جانب پیامبر(ص)، علی بن ابیطالب(ع) و عبدالله بن عباس |
دیگر فعالیتها | راوی حدیث اهل بیت(ع)، آزادی بردگان |
نام و نسب
ام هانی خواهر امام علی(ع) است که یکی از درهای مسجدالحرام به نام او نامیده شده است. امهانی دختر ابوطالب و فاطمه بنت اسد بن هاشم[۱]و خواهر تنی طالب، عقیل، جعفر و امام علی(ع) است.[۲]از او با نامهایی چون فاخته، [۳] فاطمه[۴]و عاتکه[۵]یاد شده است.
همسر
همسرش هبیرة بن ابیوهب مخزومی در شعری از او با نام «هند» یاد کرده است.[۶] از هبیره همسر وی، در دوران پیامبر(ص) به نیکی یاد نشده است. برخی او را در شمار آزاردهندگان رسول خدا(ص) دانستهاند.[۷]شماری از مفسران نخستین، مانند مقاتل بن سلیمان (م. 150ق.) ، نزول آیات 1-7 سوره ماعون را درباره او و عاص بن وائل (م. 1ق.) پدر عمرو عاص (م. 43ق.) شمردهاند.[۸]برخی او را از کشته شدگان نبرد خندق میدانند[۹]؛ اما بیشتر تاریخنگاران بر این باورند که او پس از فتح مکه به یمن[۱۰]یا نجران[۱۱]گریخت و همانجا در حال کفر درگذشت. امهانی از او دارای چهار فرزند به نامهایهانی، عمر، یوسف و جعده شد.[۱۲]درباره ازدواج دیگر وی، در منابع گزارشی نیامده است.
خواستگاری پیامبر
شماری از منابع از وجود دلبستگی متقابل میان او و پیامبر(ص) در دوران پیش از بعثت و حتی خواستگاری پیامبر(ص) از او سخن به میان آوردهاند.[۱۳]به سبب مناسبات خانوادگی ابوطالب با بنیمخزوم، ابوطالب ناچار به پذیرش خواستگاری هبیرة بن ابی وهب مخزومی از امهانی شد.[۱۴]در پی فتح مکه نیز پیامبر(ص) بار دیگر از او خواستگاری کرد که وی از پذیرش خواسته پیامبر(ص) به دو دلیل عذر آورد: یکم نزول آیه 50 احزاب: ( یا اَیُّهَا النَّبِیُّ اِنَّا اَحْلَلْنا لَکَ اَزْواجَکَ اللاَّتی آتَیْتَ اُجُورَهُنَّ وَ ما مَلَکَت یَمینُکَ مِمَّا اَفاءَ اللهُ عَلَیْکَ وَ بَناتِ عَمِّکَ وَ بَناتِ عَمَّاتِکَ وَ بَناتِ خالِکَ وَ بَناتِ خالاتِکَ اللاَّتیهاجَرْنَ مَعَک...)؛ «ای پیامبر! برای تو آن همسرانی را که مَهْرشان را دادهای، حلال کردیم و نیز کنیزانی را که خدا از غنیمت جنگی در اختیار تو قرار داده و دختران عمویت و دختران عمّههایت و دختران دایی تو و دختران خالههایت که با تو مهاجرت کردهاند.» امهانی از آن رو که از مهاجران نخستین به مدینه نبود، خود را در زمره مصداقهای یاد شده در این آیه نمیدید.[۱۵]دوم اینکه به سبب ضرورت نگهداری از فرزندان خردسالش، احتمال میداد که نتواند وظیفه همراهی و همسری پیامبر(ص) را به خوبی ادا کند.[۱۶]البته پیامبر(ص) این دغدغه او را خصلت ممتاز زنان قریش دانسته، او را به این ویژگی ستود.[۱۷]با وجود این گزارشها، برخی وی را در شمار همسران پیامبر(ص) دانستهاند.[۱۸]
اسلام آوردن
برخی صحابهنگاران، هنگام اسلام آوردن اُم هانی را سال هشتم ق. و در پی فتح مکه دانستهاند.[۱۹]گویا این اشتباه برآمده از آمیختن میان مسلمان شدن و بیعت او با پیامبر(ص) در پی فتح مکه همراه با دیگر زنان قریش[۲۰]باشد؛ زیرا شواهدی در دست است که اسلام او را در موارد گوناگون پیش از فتح مکه ثابت میکند. از جمله آنها، تعیین سهمی از غنیمتهای خیبر برای او پیش از فتح مکه است.[۲۱]برخی نویسندگان سدههای نخستین، پیشینه هرگونه شرک را برای او منتفی دانستهاند.[۲۲]
نکات برجسته زندگی
از نکات برجسته زندگی امهانی که در تاریخ مکه نقش ویژه دارند، میتوان این موارد را برشمرد: 1. نخستین چاهی که در مکه و به دست قصیّ بن کلاب حفر شد، در خانه او[۲۳]بود. 2. ابن عباس گزارش کرده که ابابیل (پرندگانی که با نابود کردن سپاه ابرهه، از کعبه و مردم مکه محافظت کردند) را در خانه امهانی دیده است.[۲۴]همچنین نمونهای از سنگهایی که این پرندگان حمل میکردند، در خانه او نگهداری میشده است.[۲۵]3. پیامبر(ص) پیاپی در خانه او حضور مییافت.[۲۶]4. مهمترین رخدادی که نام امهانی را با رویدادهای آغاز اسلام پیوند داده و پیشینه اسلام وی پیش از فتح مکه و حتی پیش از هجرت را تایید میکند، آغاز اسراء و معراج از خانه او است.[۲۷]پیامبر(ص) در پی اقامه نماز عشا همراه امهانی و در خانه او، [۲۸] سفر اسراء را آغاز کرد. این خانه نزدیک مسجدالحرام قرار داشت (← خانه امهانی) و شاید از همین رو یا بر اثر واقعه معراج، از دیرباز نام یکی از درهای بیست و سهگانه مسجدالحرام، باب امهانی بوده است.[۲۹]
آغاز معراج از خانه امهانی
گزارش آغاز معراج از خانه امهانی، با ظاهر آیات اول سوره اسراء که مبدا این سفر را مسجدالحرام دانسته، ناسازگار است. از این رو، برخی مفسران با تکیه بر روایتی از امهانی، مسجدالحرام را مجازاً شامل قلمر وی گسترده حتی به اندازه شهر مکه و حرم دانستهاند.[۳۰]برخی نیز واقعه معراج را تنها یک بار ندانسته و احتمال دادهاند که این خانه مبدا سفرهای دیگر بوده است.[۳۱]البته برخی گزارشها درباره آغاز این سفر از شعب ابیطالب[۳۲]را نمیتوان با گزارش نخست در تعارض دانست؛ زیرا خانه امهانی در آن دوره در محدوده شعب ابیطالب بوده است.[۳۳]در بخشی دیگر از گزارشهای معراج پیامبر(ص) آمده است که ابوطالب در پی نگرانی از غیبت پیامبر(ص) 70 تن از فرزندان مطّلب را برای نابودی تهدیدکنندگان احتمالی جان رسول خدا(ص) فراخواند. اما با یافتن پیامبر(ص) در حالی که در برابر خانه امهانی سفر الهی خود را به پایان رسانده بود، از تصمیم خود بازگشت.[۳۴]
5. از امهانی در واقعه لیلة المبیت نیز سخن رفته است. ایشان در پی بیرون آمدن شبانه از خانه خود، به خانه امهانی رفت و پس از درنگی کوتاه، از مکه بیرون شد.[۳۵]
در دوران فتح مکه
امهانی تا هنگام فتح مکه در این شهر ماند. در دوران فتح مکه، جایگاه او نزد رسول خدا(ص) بیشتر آشکار شد؛ زیرا در روز فتح، بر پایه گزارشی، در خانه او منزل گزید.[۳۶]همچنین مجرمانی چون حارث بن هشام و زهیر بن ابی امیه[۳۷]یا عبدالله بن ابیربیعه[۳۸]را که امهانی به آنها امان داده بود، بخشود.[۳۹]امان دادن او در روز فتح مکه، مستندی برای جواز امان دادن زنان در اسلام دانسته شده است.[۴۰]
جایگاه وی نزد مسلمانان
بیان احکام و فرمانهایی در خانه امهانی از جانب پیامبر(ص)، [۴۱] علی بن ابیطالب(ع)[۴۲]و عبدالله بن عباس، [۴۳] ازدیگر شواهد اهمیت جایگاه اجتماعی امهانی در آن دوره است.
امهانی در پی فتح مکه، همراه دیگر زنان مسلمان با پیامبر(ص) بیعت و سپس به مدینه هجرت کرد.[۴۴]جایگاه ویژه وی نزد رسول خدا(ص) حسادت برخی صحابه همچون عمر بن خطاب را برانگیخت؛ اما پیامبر(ص) بر حمایت از امهانی و بنیهاشم تاکید کرد.[۴۵]او در سال دهم ق. و در حجة الوداع همراه پیامبر(ص) بود و از نخستین راویان غدیر خم دانسته شده است.[۴۶]
نقش ویژه کنار اهل بیت(ع)
پس از رحلت رسول خدا(ص) امهانی نقشی ویژه کنار اهل بیت(ع) و برادرش امام علی(ع) در دوران حکومتش ایفا کرد. او از مهمترین راویان سخنان حضرت فاطمه(س) با ابوبکر در موضوع فدک[۴۷]و حدیث ثقلین[۴۸]بهشمار میرود. همچنین نامه امام علی(ع) به امهانی در موضوع نبرد جمل، [۴۹] موضعگیری وی در برابر ناکثین[۵۰]و گزارش او از عهدشکنی و توطئه طلحه و زبیر (م. 36ق.) [۵۱]از نکات برجسته زندگانی سیاسی و اجتماعی امهانی در مدینه هستند.
عرصه فکری و علمی
در عرصه فکری و علمی، امهانی با گزارش 48 حدیث[۵۲]درحوزههای گوناگون فقهی، اعتقادی و بهویژه تاریخی که در منابعی چون مسانید و صحاح سته نیز آمدهاند، [۵۳] نقشی ویژه داشته است. گزارشی از بردگان آزاد شده او در منابع حدیثی، بیانگر بعدی دیگر از اثرگذاری او در تاریخ فکری و سیاسی آغاز اسلام است. از جمله این افراد، ابوصالح باذان/ باذام[۵۴]صاحب کتاب تفسیری شنیده شده از ابن عباس، [۵۵] محمد بن عمران، [۵۶] ذکوان، [۵۷] ابی مره یزید، [۵۸] ابوالجنیز ثویر بن ابیفاخته از تابعین و صحابه امامان سجاد و باقر و صادق(ع)[۵۹]و ام راشد[۶۰]هستند.
احترام امهانی
امهانی نه تنها نزد رسول خدا(ص) و دیگر مسلمانان محترم بود، بلکه اهل بیت(ع) نیز به انتسابشان به او مباهات میکردند. پیامبر(ع) فرمود: آیا شما را راهنمایی نکنم به کسانی که از جهت عمو و عمه، بهترین مردمان هستند؟ صحابه گفتند: بله. پیامبر(ص) فرمود: ایشان حسن و حسین(ع) هستند؛ زیرا عموی ایشان، جعفر بن ابیطالب و عمه آنان، امهانی دختر ابوطالب است.[۶۱]
همچنین فرمود: خدایا! تو میدانی که حسن و حسین(ع) و والدینشان و عمو و عمهشان همه از اهل بهشت هستند.[۶۲]
فرزندان
از میان چهار فرزند امهانی، جعده جایگاهی مهمتر دارد. وی از شرکت کنندگان در نبرد صفین بود[۶۳]و از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) به حکومت خراسان منصوب شد.[۶۴]خاندان جعده از مؤثرترین خاندانهای شیعی در کوفه و از دعوت کنندگان امام حسین(ع) به کوفه دانسته شدهاند.[۶۵]
وفات
زمان وفات امهانی بهگونه دقیق در منابع گزارش نشده است. در گزارشی، سخن از دیدار او با امام حسین(ع) ساعاتی پیش از بیرون آمدن از مدینه به میان آمده[۶۶]که نشان دهنده زندگانی او تا سال 60 ق. است. در منابع متاخر، تنها به دیدار امام با یکی از عمههایش بدون ذکر نام اشاره شده است.[۶۷]برپایه این گزارش، زنان بنیهاشم با آگاهی از تصمیم امام حسین(ع) برای بیرون آمدن از مدینه، امهانی را آگاه ساختند و او با چشمانی اشکبار، امام را با خواندن سرودههایی از ابوطالب بدرقه کرد:
وابیض یستسقی الغمام بوجهه ***** ثمال الیتامی عصمة للارامل
تطوف به الهلاک من آلهاشم ***** فهم عنده فی نعمة و فواضل[۶۸]
پس از اینکه امام حسین(ع) او را به صبر و پذیرش تقدیر خداوند فراخواند، خود چنین سرود:
و ما اَمهانی وحدها ساء حالها ***** خروج الحسین عن مدینة جده
و لکنما القبر الشریف و من به ***** ومنبره یبکون من اجل فقده[۶۹]
با توجه به همین گزارش که متاخرترین گزارش از زندگانی او است، میتوان مدفن وی را شهر مدینه و گویا قبرستان بقیع دانست.
پیوند به بیرون
ام هانی، نمونه فضیلت؛ پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
ام هانی؛ دانشنامه اسلامی، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهمالسلام.
پانویس
- ↑ الطبقات، ج8، ص38-39، 178.
- ↑ الطبقات، ج8، ص178؛الاستیعاب، ج4، ص1889، 1963.
- ↑ الطبقات، ج8، ص120؛مسند احمد، ج6، ص340.
- ↑ اسد الغابه، ج6، ص228، 404.
- ↑ الاصابه، ج8، ص346.
- ↑ المغازی، ج2، ص848؛السیرة النبویه، ج2، ص876.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص242.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج3، ص527.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص242.
- ↑ المحبر، ص396؛انساب الاشراف، ج2، ص41.
- ↑ المغازی، ج2، ص847.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1964.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص242؛المحبر، ص396.
- ↑ المحبر، ص97-98؛الطبقات، ج8، ص120.
- ↑ الطبقات، ج8، ص121؛تاریخ طبری، ج16، ص619.
- ↑ الطبقات، ج8، ص120؛وسائل الشیعه، ج20، ص37.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص97؛الکافی، ج5، ص326.
- ↑ نهایة الارب، ج18، ص8.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1889، 1963.
- ↑ الکامل، ج2، ص252.
- ↑ الطبقات، ج8، ص47؛المغازی، ج2، ص649.
- ↑ شرح الاخبار، ج1، ص120؛ج2، ص375.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج1، ص240؛معجم البلدان، ج4، ص87.
- ↑ جوامع الجامع، ج3، ص845.
- ↑ الدر المنثور، ج6، ص396.
- ↑ المستدرک، ج4، ص54.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص402؛الطبقات، ج1، ص167.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص402.
- ↑ شرف النبی، ص406.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج6، ص55؛التبیان، ج6، ص446.
- ↑ المیزان، ج13، ص31-32؛مناقب آل ابی طالب، ج1، ص153.
- ↑ الطبقات، ج1، ص166.
- ↑ المیزان، ج13، ص31-32.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص26؛مناقب آل ابی طالب، ج1، ص156.
- ↑ کنز الفوائد، ص206.
- ↑ المصنف، ج4، ص361.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص411.
- ↑ المغازی، ج2، ص829؛تاریخ یعقوبی، ج2، ص59.
- ↑ الطبقات، ج2، ص110؛المغازی، ج2، ص829-830.
- ↑ المجموع، ج19، ص303.
- ↑ المغازی، ج2، ص829؛المعجم الکبیر، ج24، ص406.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص665؛تاریخ طبری، ج3، ص214.
- ↑ المصنف، ج2، ص442.
- ↑ تذکرة الخواص، ص22.
- ↑ المعجم الکبیر، ج24، ص434؛مجمع الزوائد، ج9، ص257.
- ↑ الطرائف، ص140-141؛الغدیر، ج1، ص18.
- ↑ الطبقات، ج2، ص240؛فتوح البلدان، ج1، ص36.
- ↑ مسند الرضا7، ص209؛خلاصة عبقات الانوار، ج1، ص31.
- ↑ الجمل، ص212.
- ↑ الایضاح، ص82.
- ↑ الجمل، ص233؛شرح الاخبار، ج1، ص396.
- ↑ اسد الغابه، ج5، ص624.
- ↑ مسند احمد، ج6، ص341؛صحیح البخاری، ج1، ص74؛صحیح مسلم، ج1، ص182.
- ↑ صحیح البخاری، ج1، ص273؛المعارف، ص479.
- ↑ الطبقات، ج6، ص299-300؛تفسیر صنعانی، ج3، ص246.
- ↑ رجال طوسی، ص291.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج3، ص378.
- ↑ صحیح مسلم، نووی، ج4، ص28.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج4، ص321-322.
- ↑ المحاسن، ج2، ص546-547؛رجال طوسی، ص111، 174.
- ↑ شرح الاخبار، ج1، ص120؛کفایة الاثر، ص98.
- ↑ شرف النبی، ص264؛المناقب، ص289.
- ↑ وقعة صفین، ص465.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص242؛الاخبار الطوال، ص173.
- ↑ انساب الاشراف، ج3، ص366.
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص359-360.
- ↑ بحار الانوار، ج45، ص88.
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص359-360.
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص359-360.
منابع
- الاخبار الطوال: ابن داود الدینوری (م. 282ق.) ، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، 1412ق.
- الارشاد: المفید (م. 413ق.) ، بیروت، دار المفید، 1414ق.
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی.
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
- الایضاح: الفضل بن شاذان (م. 260ق.) ، به کوشش الحسینی الارموی، دانشگاه تهران، 1363ش.
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
- التاریخ الصغیر: البخاری (م. 256ق.) ، به کوشش محمود ابراهیم، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق.
- التبیان: الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تذکرة الخواص: سبط بن الجوزی (م. 654ق.) ، قم، الرضی، 1418ق.
- تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م. 427ق.) ، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
- تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن): السمعانی (م. 489ق.) ، به کوشش مصطفی مسلم، عربستان، الرشد، 1410ق.
- تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م. 150ق.) ، به کوشش احمد فرید، دار الکتب العلمیه، 1424ق.
- الجمل و النصرة لسید العتره: المفید (م. 413ق.) ، قم، مکتبة الداوری.
- جوامع الجامع: الطبرسی (م. 548ق.) ، قم، نشر اسلامی، 1418ق.
- خلاصة عبقات الانوار: علی الحسینی المیلانی، تهران، بعثت، 1405ق.
- الدر المنثور: السیوطی (م. 911ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1365ق.
- رجال طوسی: الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش القیومی، قم، نشر اسلامی، 1415ق.
- زین الاخبار: گردیزی (م. 443ق.) ، به کوشش عبدالحی، تهران، دنیای کتاب، 1363ش.
- السیرة النبویه: ابنهشام (م. 8-213ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه.
- شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار: النعمان المغربی (م. 363ق.) ، به کوشش جلالی، قم، نشر اسلامی، 1414ق.
- شرف النبی (شرف المصطفی): ابوسعید خرگوشی (م. 406ق.) ، به کوشش محمد روشن، تهران، بابک، 1361ش.
- صحیح البخاری: البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم بشرح النووی: النووی (م. 676ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، 1407ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الطرائف: ابن طاوس (م. 664ق.) ، قم، مطبعة الخیام، 1399ق.
- عقیل ابن ابی طالب: احمدی میانجی، به کوشش مجتبی فرجی، دار الحدیث، 1425ق.
- الغدیر: الامینی (م. 1390ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
- فتوح البلدان: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، 1956م.
- الکافی: الکلینی (م. 329ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار صادر، 1385ق.
- کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م. 400ق.) ، به کوشش کوهکمری، قم، بیدار، 1401ق.
- کنز الفوائد: الکراجکی (م. 449ق.) ، قم، مکتبة المصطفوی، 1410ق.
- مجمع الزوائد: الهیثمی (م. 807ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی، 1402ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (م. 676ق.) ، دار الفکر.
- المحاسن: ابن خالد البرقی (م. 274ق.) ، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش.
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
- مستدرکات علم رجال الحدیث: علی النمازی (م. 1405ق.) ، تهران، حیدری، 1414ق.
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.) ، بیروت، دار صادر.
- مسند الرضا(ع): داود بن سلیمان الغازی (م. 203ق.) ، به کوشش حسینی، قم، دفتر تبلیغات، 1418ق.
- المصنّف: ابن ابی شیبه (م. 235ق.) ، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق.
- المعارف: ابن قتیبه (م. 276ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.) ، بیروت، دار صادر، 1995م.
- المعجم الکبیر: الطبرانی (م. 360ق.) ، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- معجم رجال الحدیث: الخوئی (م. 1413ق.) ، بیروت، 1409ق.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
- مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.) ، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق.
- المناقب: الخوارزمی (م. 568ق.) ، به کوشش مالک محمودی، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
- موسوعة کلمات الامام الحسین(ع): به کوشش جمعی از محققان، دار المعروف، 1416ق.
- المیزان: الطباطبائی (م. 1402ق.) ، بیروت، اعلمی، 1393ق.
- نهایة الارب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.) ، قاهره، دار الکتب و الوثائق، 1423ق.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. 1104ق.) ، قم، آل البیت:، 1412ق.
- وقعة صفین: ابن مزاحم المنقری (م. 212ق.) ، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، 1404ق.