زینت
زینت آنچه با آن چیزی را میآرایند، آراستن و یکی از محرمات احرام است. بیشتر فقیهان شیعه هر گونه زینتی را در حال احرام حرام دانستهاند. در مقابل، فقیهان اهل سنت و برخی فقیهان شیعه، تنها مصداقهایی از زینت را در حال احرام حرام شمردهاند. استفاده از زیورآلات، پوشیدن لباس حریر، سرمه کشیدن و نگاه کردن در آینه برخی از مصدایق زینت دانسته شده است.
واجبات |
شروع از میقات • نیت • لباس احرام • تلبیه |
محرمات احرام |
مشترک بین زن و مرد |
شکار حیوانات خشکی • کشتن جانوران بدن • کندن درختان • التذاذ جنسی • آمیزش • استمناء • عقد ازدواج • فسوق • جدال • زینت • بوی خوش • روغن مالیدن به بدن • نگاه کردن در آینه • سرمه کشیدن • ازاله مو • ناخن گرفتن • خون برون آوردن • کشیدن دندان • حمل سلاح |
ویژه مردان |
پوشیدن لباس دوخته • پوشاندن سر • استظلال |
ویژه زنان |
پوشاندن صورت • پوشاندن دست |
دیگر احکام |
مستحبات احرام |
مکروهات احرام |
به فتوای بیشتر فقیهان شیعه، در صورت زینت کردن احرامگزار یا ارتکاب مصداقهای زینت، کفاره بر او واجب نیست. به گفته برخی فقیهان شیعه و اهل سنت، پرداختت کفاره در بعضی مصداقهای زینت واجب است.
در روایات اهل بیت(ع)، زینت در غیر حال احرام، بهویژه هنگام رفتن به مساجد و حضور میان مخالفانِ شیعه مورد سفارش قرار گرفته است.
زینت چیست؟
زینت در اصطلاح فقه به آنچه سبب آراسته شدن و زیبایی انسان میشود اطلاق شده،[۱] که به دو قسم زینت ظاهری و زینت باطنی تقسیم شده است. زینت ظاهری به زینتهای ظاهر و آشکار همچون صورت و دستها، حنای دستها، انگشتر و دیگر زیورآلات گفته میشود[۲]و زینتهای پنهان مانند دستبند و النگو، گوشواره، خلخال پا و گردنبند اطلاق میگردد.[۳] افزون بر موارد یاد شده، در روایات اهل بیت(ع) نیز از لباسهای نیکو و زیبا،[۴] شانه زدن[۵] و معطر کردن[۶] به عنوان مصادیق زینت یاد شده است.
به روزهای عید بدان جهت که مردم با لباس فاخر خود را میآرایند نیز، «یوم الزِّینَه (روز زینت)» گفته میشود.[۷] این عنوان بر روز هفتم ذی الحجه نیز اطلاق شده است؛ زیرا در این روز حجگزاران محملها و هودجهای خود را برای رفتن به سوی عرفات زینت میکردند.[۸]
مصادیق
در آیات قرآن، موضوع زینت کردن در گستره و موارد مختلفی به کار رفته است که برخی از آنها ظاهری هستند؛ مانند تزیین آسمان به ستارگان،[۹] زینت بودن اموال و فرزندان،[۱۰] زینت هنگام نماز[۱۱][یادداشت ۱] و زینت زنان، که به پنهان کردن آن از نامحرمان (به جز آنچه آشکار است) امر شده است.[۱۴] در مقابل، برخی از زینتهای به کار رفته در قرآن، معنوی هستند؛ مانند تزیین قلوب مؤمنان به زینت ایمان[۱۵] و تزیین اعمال بد توسط شیطان.[۱۶]
مصادیق زینت در روایات و کتابهای فقهی نیز فراوان است؛ مانند استحباب تزیین مؤمن با پوشیدن لباسهای نیکو[۱۷] استحباب تزیین زن برای شوهر و شوهر برای زن،[۱۸] کراهت یا حرمت تزیین کالا برای فریب مشتری،[۱۹] حرمت تزیین مردان با زینتهای زنانه و تزیین زنان با زینتهای مردانه،[۲۰] تزیین مساجد و مشاهد مشرفه[۲۱] و تزیین مصاحف.[۲۲]
در حال احرام
درباره جواز زینت کردن حاجی در حال احرام یا حرام بودن آن، در میان فقیهان مذاهب اسلامی اختلافنظر است. عموم فقیهان شیعه زینت را از محرمات احرام شمردهاند. برخی از فقیهان هر گونه زینتی را در حال احرام حرام دانسته[۲۳] و برخی تنها به مصداقهای خاصی از آن اشاره کردهاند.[۲۴] فقیهان اهل سنت نیز تنها برخی مصادیق زینت را برای مُحرم حرام شمردهاند.[۲۵] بعضی از مصادیق زینت در حال احرام چنین است:
زیور آلات
به نظر بیشتر فقیهان شیعه پوشیدن زیور آلات جدید برای زنان در حال احرام حرام است؛ اما پوشیدن زیور آلاتی که به آنها عادت داشتهاند، در صورتی که قصد زینت با آنها را نداشته و برای مردان از جمله شوهر نیز آشکار نکنند جایز است.[۲۶] در مقابل، برخی از فقیهان پوشیدن زیور آلات جدید و نشان دادن زیور آلاتی که عادت داشتهاند را به مردان -چه شوهر یا غیر شوهر- مکروه شمردهاند.[۲۷]
برخی از فقیهان حنبلیه نیز پوشیدن زیورآلات را برای زنان در حال احرام جایز نمیدانند؛[۲۸] ولی حنفیه[۲۹] مالکیه[۳۰] و شافعیه[۳۱] پوشیدن زیورآلات را بر زنان در حال احرام روا میدانند. برخی از فقیهان اهل سنت نیز پوشیدن زیورآلات را برای زنان مکروه شمردهاند.[۳۲]
درباره در دست کردن انگشتر نیز اختلافنظر است. به نظر فقیهان شیعه، پوشیدن انگشتر در حال احرام به قصد زینت حرام است؛ اما به قصد عمل به سنت و برخورداری از ثواب مستحب است.[۳۳] شافعیه[۳۴] و حنبلیه[۳۵] پوشیدن انگشتر را جایز شمردهاند. در فقه مالکی، هم قول به جواز و هم منع آن نقل شده است.[۳۶]
پوشیدن لباس حریر
به نظر فقهای شیعه، پوشیدن لباس حریر بر مردان در حال احرام حرام است؛[۳۷] اما در مورد زنان اختلافنظر است. برخی فقیهان شیعه از جمله بیشتر متأخرین با استناد به روایاتی از اهل بیت(ع) پوشیدن لباس یاد شده را برای زنان در حال احرام جایز شمردهاند.[۳۸] در مقابل، گروهی دیگر با استناد به روایاتی که در آنها زنان از پوشیدن لباس حریر در حال احرام منع شدهاند و نیز اصل احتیاط، این عمل را بر آنان حرام شمردهاند.[۳۹]
پوشیدن لباس زینتی
برخی فقیهان بر آنند که پوشیدن لباسهایی با رنگ روشن از سوی مردان که زینت به شمار میرود یا مُحرم با پوشیدن آن قصد زینت دارد، در حال احرام حرام است[۴۰] و نیز پوشیدن لباسهای زینتی برای زنان در حال احرام حرام است.[۴۱]
در روایات اهل بیت(ع) نیز، از پوشیدن لباسهایی خاص از جمله لباسهای راه راه و رنگارنگ یا رنگ زرد[۴۲] یا رنگ قرمز شدید[۴۳] نهی شده است که فقیهان این روایات را حمل بر کراهت کردهاند.[۴۴] برخی نیز سبب نهی از پوشیدن چنین لباسهایی را استفاده معمول آنها برای زینت و عدم تناسب آن با فلسفه احرام دانستهاند.[۴۵]
حنا کردن
در مورد حکم حنا زدن در حال احرام فتوای فقیهان مختلف است. بیشتر فقیهان شیعه حنا کردن در حال احرام برای زینت و نیز قبل از احرام در صورتی که اثر آن تا بعد از احرام باقی بماند را مکروه شمردهاند.[۴۶] در مقابل برخی فقیهان این عمل را بر محرم حرام دانستهاند. یکی از دلالیل آنها حرام بودن هر گونه زینتی در حال احرام است.[۴۷]
شافعیه استعمال حنا برای زنان را قبل از احرام مستحب و بعد از احرام مکروه شمردهاند؛[۴۸] ولی حنفیه بدان سبب که آن را از اقسام داروهای خوشبو دانستهاند استعمال آن را در حال احرام بر محرم حرام شمردهاند.[۴۹] برخی حکم یاد شده را به همه فقیهان مذاهب چهارگانه اهل سنت نسبت دادهاند.[۵۰]
سرمه کشیدن
سرمه کشیدن کشیدن مادهای خاص بر چشم برای زینت و درمان است[۵۱] و یکی از محرمات احرام شمرده شده است.[۵۲] استفاده از سرمه معطر در حال احرام برای مرد و زن حرام دانسته شده است؛[۵۳] البته برخی از فقیهان شیعه این عمل را مکروه شمردهاند.[۵۴] سرمه غیر معطر نیز، اگر برای زینت استفاده شود از محرمات احرام است؛[۵۵] البته فقیهان شافعی این عمل را مکروه دانستهاند.[۵۶] همچنین به فتوای بیشتر فقیهان شیعه[۵۷] و اهل سنت،[۵۸] استفاده از سرمه سیاه حتی اگر غیر معطر باشد حرام است.
نگاه کردن در آینه
فقیهان اسلامی درباره نگاه مُحرم به آینه اختلافنظر دارند. بیشتر فقیهان شیعه به دلیل زینت بودن، این عمل را حرام دانستهاند.[۵۹] در مقابل، برخی این عمل را مکروه شمردهاند.[۶۰]
به گفته احمد بن حنبل، از فقیهان چهارگانه اهل سنت، نگاه مُحرم به آینه اگر به قصد مرتب نمودن سر و صورت و زینت باشد جایز نیست؛ ولی اگر برای ضرورت مانند مداوا یا برداشتن مو از چشم باشد جایز است.[۶۱] امام شافعی نگاه در آینه را جایز دانسته، مگر این که منجر به عمل حرامی مانند کنده شدن مو یا زینت شود که در این صورت جایز نمیداند.[۶۲]
عینک زدن
بنابر نظر برخی فقیهان معاصر شیعه، استفاده از عینک در صورتی که زینت به شمار آید بر مُحرم حرام است.[۶۳] برخی دیگر ملاک تزیین را عُرف قرار دادهاند؛ بنابراین اگر پوشیدن عینک برای محرم در نزد عرف زینت نباشد جایز است، ولی اگر عرف آن را زینت به شمار آورد استفاده از آن در حال احرام جایز نیست، هر چند قصد محرم اهداف دیگری مانند جلوگیری از تابش آفتاب، قرائت قرآن و دعا، یا مسائل پزشکی باشد؛ البته در این موارد نیز هرگاه موضوع به حدّ اضطرار برسد، استفاده از عینک جایز خواهد بود.[۶۴]
کفاره زینت در حال احرام
بر اساس رأی بیشتر فقیهان شیعه در صورت زینت کردن محرم در حال احرام یا ارتکاب مصداقهای زینت مانند پوشیدن زیورآلات و سرمه کشیدن، کفاره بر محرم واجب نیست.[۶۵] به نظر برخی نیز، وظیفه مکلف در این مورد تنها استغفار است.[۶۶]
در برابر، برخی فقیهان شیعه معتقدند در صورت ارتکاب هر یک از مصادیق زینت در صورت علم و عمد، بنا بر احتیاط گوسفندی را قربانی کند.[۶۷] برخی دیگر از فقیهان نیز احوط و اولی را آن میدانند که محرم در صورت سرمه کشیدن و نگاه در آینه گوسفندی را قربانی کند.[۶۸]
به نظر حنفیه، در صورت زینت کردن محرم با حنا، قربانی کردن حیوانی واجب است.[۶۹] مالکیه نیز برآنند که در صورت سرمه کشیدن از سوی محرم فدیه واجب است.[۷۰]
زینت در غیر حال احرام
در قرآن به زینت هنگام رفتن به مساجد سفارش شده است.[۷۱] همچنین در احادیث، مؤمنان به پوشیدن لباسهای نیک و زینت دادن خود، هنگام حضور در میان پیروان مذاهب دیگر توصیه شدهاند.[۷۲] یکی از آداب ورود به مشاهد معصومان(ع) و اولیای الهی نیز، پوشیدن لباسهای نیکو و استفاده از عطر دانسته شده است.[۷۳]
امامان(ع)، شیعیان را به ویژه آنان که در میان مخالفانِ مذهب شیعه حضور دارند، به زینتِ معنوی نیز سفارش کردهاند.[۷۴] از جمله در روایتی، امام صادق(ع) همه شیعیان حاضر در میان مخالفان را به تقوای الهی، راستگویی، ادای امانت و اخلاق نیک با آنان سفارش کرده و داشتن این ویژگیها را سبب حسن ظن مخالفین به امامان شیعه دانسته است.[۷۵]
پانویس
- ↑ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۲۲۰؛ معجم لغه الفقهاء، ص۲۳۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۷۶؛ ریاض المسائل، ج۱۰، ص۶۷؛ مهذب الاحکام، ج۵، ص۲۳۴.
- ↑ زبده البیان، ص۵۴۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۲۸۰؛ معالم التنزیل، ج۳، ص۳۳۸.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۵۵.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۸۶؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۲۱–۱۲۲.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۴۶.
- ↑ تاج العروس، ج۱۸، ص۲۶۸ «زین».
- ↑ کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۹؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۴۹؛ اعانه الطالبین، ج۲، ص۷۵.
- ↑ صافات:۶.
- ↑ کهف:۴۶.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۴۵۵.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۸۶؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۱۲۱.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۳۶؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۴۴۶.
- ↑ نور:۳۱
- ↑ حجرات:۷.
- ↑ انفال:۴۸.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۳۸ ،۴۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۵، ۸.
- ↑ مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۷۶؛ مستند الشیعه، ج۱۴، ص۱۷۲؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۴۲۱.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸، مستند الشیعه، ج۱۴، ص۲۳؛ الروضه البهیه، ج۳، ص۲۸۹.
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۲، ص۱۱۵؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۳۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۸، ص۱۹۷.
- ↑ مفتاح الکرامه، ج۶، ص۳۰۴–۳۰۶؛ جواهر الکلام، ج۱۴، ص۹۰–۹۱؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۶۲؛ تذکره الفقهاء، ج۱۲، ص۱۶۴؛ مواهب الجلیل، ج۱، ص۱۸۰،۲۶۴.
- ↑ کتاب الحج، خوئی، ج۳، ص۳۶۰؛ التهذیب فی مناسک العمره و الحج، ج۲، ص۲۰۳؛ منتخب الاحکام، ص۱۶۱.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۶ و ۴۴۷؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۴–۳۷۰.
- ↑ الاقناع، ج۲، ص۲۹۶؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۶.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۲۰؛ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷۳.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۵؛ الجمل والعقود، ص۱۳۶.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۸.
- ↑ المدونه الکبری، امام مالک، ج۱، ص۴۶۲.
- ↑ فتح العزیز، عبد الکریم الرافعی، ج۵، ص۲۷ – ۲۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۹.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۸؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۸.
- ↑ کشاف القناع، ج۲، ص۵۲۲؛ المغنی، ج۳، ص۲۷۸.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۳، ص۴۳۲؛ حاشیه الدسوقی، ج۲، ص۵۹.
- ↑ الروضه البهیه، ج۲، ص۲۳۱؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۳۰۳.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۲۴۰؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۲.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۹۹؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۷۶؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۸۸–۸۳.
- ↑ کلمه التقوی، ج۳، ص۳۲۵.
- ↑ صراط النجاه، خوئی، (التعلیق تبریزی)، ج۱، ص۲۲۳، ج۴، ص۱۱۲
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۴۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۷۸ و ۴۸۰.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۷۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۴۸۰.
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۵۳؛ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.
- ↑ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۱۶.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۷ و ۴۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۰؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۲۶۳.
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۵۶۱؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۷.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۲۵۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، ج۱، ص۸۳۷.
- ↑ لغت نامه، ج۸، ص۱۲۰۱۰؛ ج۱۱، ص۱۶۰۴۷؛ تاج العروس، ج۱۵، ص۶۴۹ «کحل»؛ فرهنگ معین، ص۵۵۴ «سرمه».
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۰.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۰.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵؛ کشف اللثام، ج۵، ص۳۵۵.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۴؛ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۶؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۱۲۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹؛ المغنی، ج۳، ص۳۰۶.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۳۵۳ و ۳۵۴.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۵؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۲–۴۵۰؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۷۵.
- ↑ کتاب الام، ج۲، ص۱۶۴؛ المجموع، ج۷، ص۳۵۳؛ المدونة الکبری، ج۱، ص۴۵۸؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۲۹.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۵۴، ۴۵۵؛ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۹۴.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۷، ص۳۲۸؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۴۴.
- ↑ المغنی لابن قدامه، ج۳، ص۲۹۷.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۲۱؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۶۹.
- ↑ کتاب الحج، خویی، ج۴، ص۱۴۹؛ تحریرالوسیله، امام خمینی، ج۱، ص۴۲۳؛ احکام عمره مفرده (فاضل)، ص۷۱.
- ↑ مناسک الحج، فیاض، ص۱۱۱.
- ↑ مهذب الاحکام، ج۱۳، ص۲۲۱؛ تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۲۲؛ مناسک الحج، وحید خراسانی، ص۱۰۵.
- ↑ الحدائق الناضره، ج۱۵، ص۴۴۷.
- ↑ کلمه التقوی، ج۳، ص۱۲۵.
- ↑ کتاب الحج، خوئی، ج۴، ص۱۴۵؛ سند العروه الوثقی، ج۳، ص۱۳۷؛ مناسک الحج، تبریزی، ص۱۲۰و۱۲۱.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۲۵؛ بدائع الصنایع، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۳۰.
- ↑ اعراف:۳۱.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۴۸۰؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۷۱، ص۱۴۸.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۸، ص۴۴۹؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ج۱، ص۶۹۷.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به الکافی، ج۲، ص۲۱۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۱۹ و ج۱۲، ص۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۵، ص۵۰۶.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۳۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۶.
منابع
- احکام عمره مفرده: محمد فاضل موحدی لنکرانی، تحقیق محمد عطایی، قم، امیر قلم ۱۴۲۶ق.
- اعانه الطالبین علی حل الفاظ فتح المعین: عثمان بن محمد البکری (م. ۱۳۱۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
- الاقناع فی حل الفاظ ابی شجاع: محمد بن احمد الخطیب الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار المعرفه، بیتا.
- التهذیب فی مناسک العمره و الحج: جواد تبریزی (م. ۱۴۲۷ق)، قم، دار التفسیر، ۱۴۲۳ق.
- الجمل والعقود فی العبادات: شیخ طوسی، مترجم محمد واعظ زاده خراسانی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۷ش.
- الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره: یوسف بن احمد البحرانی (م. ۱۱۸۶ق)، تحقیق محمد تقی ایروانی و علی آخوندی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
- الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه: زینالدین بن علی (شهید ثانی) (م. ۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
- الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- المبسوط فی فقه الامامیه: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق محمد باقر البهبودی، تهران، المکتبه المرتضویه، ۱۳۸۷ق.
- المبسوط: محمد بن احمد بن سهل السرخسی (م. ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- المجموع شرح المهذب: یحیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر.
- المدونه الکبری: مالک بن انس (م. ۱۷۹ق)، بیروت، دار الآحیاءالتراث العربی، ۱۳۲۳ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (م. ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار: محمد باقر المجلسی (م. ۱۱۱۱ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
- تاج العروس من جواهر القاموس: مرتضی الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق)، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تحریر الوسیله: سید روح الله موسوی الخمینی (م. ۱۳۶۸ش)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق.
- تذکره الفقهاء: حسن بن یوسف الحلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
- تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، مطبعه العلمیه، ۱۳۹۹ق.
- جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی الجواهری (م. ۱۲۶۶ق)، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- حاشیه الدسوقی: محمد بن احمد الدسوقی (م. ۱۲۳۰ق)، بیروت، احیاء الکتب العربیه.
- حواشی الشروانی و ابن قاسم علی تحفه المحتاج بشرح منهاج العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق) و العبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۱۰م.
- روضه الطالبین و عمده المتقین: یحیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، بیتا.
- ریاض المسائل فی بیان احکام الشرع بالدلائل: سید علی طباطبائی (م. ۱۲۳۱ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
- زبده البیان فی احکام القرآن: احمد بن محمد (مقدس اردبیلی) (م. ۹۹۳ق)، تحقیق محمد باقر بهبودی، تهران، مکتبه المرتضویه، ۱۳۸۶ش.
- سند العروه الوثقی: محمد سند البحرانی، تحقیق ماجد آل عصفور، بیروت، مؤسسه ام القری، ۱۴۲۳ق.
- صراط النجاه: سید ابو القاسم موسوی الخویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مکتب نشر المنتخب، ۱۴۱۶ق.
- فتح العزیز شرح الوجیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق)، بیروت، دار الفکر.
- فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (م. ۹۳۶ق)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- فرهنگ معین: محمد معین، اهتمام عزیزالله علیزاده، تهران، فردوس، ۱۳۸۶ش.
- قرب الاسناد: عبدالله بن جعفر حمیری (م. ۳۰۰ق) قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
- کتاب الحج: سید ابوالقاسم الموسوی الخویی (م. ۱۴۱۳. ق)، قم، لطفی، ۱۴۰۹ق.
- کتاب الحج: سید محمدرضا موسوی گلپایگانی، مقرر احمد صابری همدانی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۳ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۲ق)، تحقیق محمد حسن محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- کشف الغطاء عن مبهمات الشریعه الغراء: جعفر بن خضر کاشف الغطاء (م. ۱۲۲۸ق)، تحقیق عباس تبریزیان و دیگران، قم، انتشارات الإسلامی، ۱۴۲۲ق.
- کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام: محمد بن الحسن الفاضل الهندی (م. ۱۱۳۷ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۶ق.
- کلمه التقوی (فتاوی): محمد امین زین الدین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۳ق.
- لسان العرب: محمد بن مکرم ابن منظور (م. ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- لغت نامه: دهخدا (م. ۱۳۳۴ش) زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
- مختلف الشیعه فی احکام الشریعه: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
- مسالک الافهام الی آیات الاحکام: فاضل جواد الکاظمی (م. ۱۰۶۵. ق)، تحقیق شریفزاده، مرتضویه، ۱۳۴۷ق.
- مستند الشیعه فی احکام الشریعه: احمد بن محمد مهدی النراقی (م. ۱۲۴۵ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
- معالم التنزیل فی التفسیر و التاویل (تفسیر البغوی): الحسین بن مسعود البغوی (م. ۴۳۲ق)، تحقیق خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۷ق.
- معجم الفاظ الفقه الجعفری: احمد فتح الله، الدمام، مطابع المدخول، ۱۴۱۵ق.
- معجم لغه الفقهاء: محمد قلعجی، بیروت، دارالنفائس، ۱۴۰۸ق.
- مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- مفتاح الکرامه: سید محمد جواد العاملی، تحقیق محمد باقر الخالصی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۱ق.
- من لا یحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (م. ۳۸۱ق)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- مناسک الحج: المیرزا جواد التبریزی، قم، مهر، ۱۴۱۴ق.
- مناسک الحج: سید علی سیستانی، قم، شهید، ۱۴۱۳ق.
- مناسک الحج: شیخ وحید خراسانی، قم.
- مناسک الحج: محمد اسحاق فیاض کابلی، قم، دفتر آیه الله، ۱۴۲۶ق.
- منتخب الاحکام: سید علی خامنه ای، تحقیق حسن فیاض، بی نا، بی تا.
- مهذب الاحکام فی بیان الحلال و الحرام: سید عبدالأعلیسبزواری (م. ۱۴۱۴ق)، مکتبه آیه الله سبزواری، ۱۴۱۶ق.
- مواهب الجلیل: محمد بن محمد الحطاب الرعینی (م. ۹۵۴ق)، تحقیق زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن الحسن الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.