مستحبات احرام

از ویکی حج

مستحبات احرام، اعمالی است که انجام آن پیش یا در حین احرام برای حج‌گزار یا عمره‌گزار مستحب است.

کارهای مستحب پیش از احرام عبارت است از: بلند نگه داشتن موی سر، نظافت کردن بدن، غسل و احرام پس از نماز.

از هنگام احرام تا پایان آن نیز برخی کارها مستحب شمرده شده‌اند که عبارتند از: شرط کردن احرام‌گزار با خداوند، بر زبان آوردن نیت احرام، دعا کردن، صلوات بر پیامبر(ص) و اضطباع.

احرام نخستین عمل از اعمال عمره و حج است و دارای واجبات، محرمات، مستحبات و مکروهاتی است.

ترتیب اعمال حج تمتع
عمره تمتع
۱ شوال تا ۹ ذوالحجه
احرام در میقاتطوافنماز طوافسعیتقصیر
حج
نهم ذوالحجه
احرام در مکهوقوف در عرفات
شب دهم
وقوف در مشعر
روز دهم
رمی جمره عقبهقربانیحلق یا تقصیر
شب یازدهم
بیتوته در منا
روز یازدهم
رمی جمرات سه‌گانه
شب دوازدهم
بیتوته در منا
روز دوازدهم
رمی جمراتطواف زیارتنماز طوافسعیطواف نساءنماز طواف نساء

احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نخستین عمل از اعمال عمره و حج، احرام است. انسان باید در یکی از میقات‌‌ها، مانند مسجد شجره و جحفه لباس احرام پوشیده، نیت کرده و لبیک بگوید. او با این اعمال، مُحرم می‌شود.

مستحبات پیش از احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مهم‌ترین کارهای مستحب پیش از احرام عبارتند از:

بلند نگه داشتن موی سر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دیدگاه مشهور فقیهان امامی، به استناد روایات،[۱] استحباب کوتاه نکردن موی سر از یک ماه پیش از مناسک عُمره است.[۲] در حج نیز مستحب است که از آغاز ماه ذی‌قعده موی سر کوتاه نشود.[۳] برخی رها‌کردن موی ریش را نیز مستحب دانسته‌اند.[۴]

نظافت‌کردن بدن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر فقیهان امامی[۵] و اهل سنت[۶] به استناد سیره نبوی و روایات[۷]، مستحب است حج‌گزار با زدودن غبار و آلودگی بدن، زدودن ‌موهای زاید و ‌کوتاه‌کردن سبیل و ناخن[۸] پیش از احرام و هنگام رسیدن به میقات، به پاکسازی بدن خود بپردازد.

غسل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان اهل سنت و بیشتر فقیهان امامی غسل را پیش از احرام مستحب شمرده‌اند.[۹] اندکی از فقیهان امامی غسل احرام را واجب شمرده‌اند.[۱۰] برخی از فقیهان بر آنند که اگر غسل ممکن نباشد، تیمم به جای آن مستحب است.[۱۱] مکان غسل احرام، میقات است؛ ولی در موارد عذر و ترس از نیافتن آب، غسل‌کردن پیش از میقات جایز شمرده شده است.[۱۲]

احرام پس از نماز[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر مشهور فقیهان امامی[۱۳] و برخی فقیهان اهل سنت[۱۴] مستحب است احرام بستن پس از نماز واجب یا مستحب صورت پذیرد. اندکی از فقیهان این کار را واجب شمرده‌اند.[۱۵] به باور فقیهان امامی[۱۶] و برخی از فقیهان اهل سنت[۱۷]، احرام پس از نماز واجب بهتر است و فقیهان امامی احرام پس از نماز ظهر یا پس از نماز ظهر و عصر را برترین حالت شمرده‌اند.[۱۸] اگر احرام در زمان نماز واجب نباشد، خواندن شش رکعت نماز نافلة احرام و در صورت ممکن نبودن این کار، خواندن چهار یا دو رکعت نماز سفارش شده است.[۱۹]

مستحبات در حال احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از هنگام احرام تا پایان آن برخی کارها مستحب شمرده شده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

شرط‌کردن احرام‌گزار با خداوند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور فقیهان شیعه[۲۰] و شافعی و حنبلی[۲۱] مستحب است احرام‌گزار هنگام احرام با خداوند شرط کند که اگر هنگام حج‌گزاری مانعی برایش پیش آید، حج را به عُمره تبدیل کند یا از احرام خارج شود. خروج از احرام هنگام بروز مانع، ساقط شدن قربانی[۲۲] و حتی به نظر برخی، ساقط شدن قضای حج در سال بعد و دست‌کم بهره‌مندی آن فرد از پاداش الهی است.[۲۳] به تصریح برخی از فقیهان امامی[۲۴] و اهل سنت[۲۵] اشتراط قلبی با خداوند کافی نیست و بر زبان آوردن آن نیز لازم است؛ ولی برخی نیت قلبی را کافی دانسته‌اند.[۲۶]

بر زبان آوردن نیت احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

فقیهان امامی[۲۷] بر پایه روایات[۲۸] و نیز برخی از فقیهان اهل سنت[۲۹] بر زبان آوردن نیت احرام را مستحب شمرده‌اند.

پوشیدن لباس سفید و پنبه‌ای[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به باور فقیهان امامی، پوشیدن لباس پنبه‌ای و سفید برای احرام‌گزار مستحب است.[۳۰]

بلند بودن و تکرار تَلبیَه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر فقیهان شیعه و اهل سنت، بلند گفتن تلبیه در آغاز احرام و نیز پس از آن، برای مردان مستحب است؛[۳۱]

به باور فقیهان شیعه و اهل سنت، تکرار فراوان تلبیه در همه حالات، از جمله هنگام بالا رفتن از بلندی یا فرود آمدن از آن، پس از هر نماز، هنگام سحر، در صورت تغییر حالت مانند بیدار شدن از خواب، و نیز در دیدار با آشنایان و همراهان مستحب است.[۳۲] به نظر فقیهان امامی، کسی که بیرون از مکه برای عُمره مُحرِم شده، تا هنگام مشاهده خانه‌های مکه، تکرار تلبیه برایش مستحب است.[۳۳] فقیهان اهل سنت نهایت زمان آن را هنگام ورود به حرم یا مشاهده کعبه یا آغاز طواف دانسته‌اند.[۳۴]

دعا هنگام احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در حالات گوناگون احرام، دعاهایی خاص مستحب به شمار رفته است؛ از جمله هنگام پوشیدن لباس احرام[۳۵] و پس از پوشیدن آن،[۳۶] ‌هنگام محرم شدن[۳۷] ‌و پس از تَلبیَه.[۳۸]

صلوات بر پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به نظر برخی از فقیهان شیعه و اهل سنت[۳۹] صلوات فرستادن بر پیامبر اسلام(ص) پس از تلبیه مستحب است.


اضطباع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اضطباع گذراندن ردای احرام از زیر کتف راست و افکندن آن بر کتف چپ هنگام طواف است و بر اساس نظر برخی از علمای شیعه و مذاهب حنفی، حنبلی و شافعی از مستحبات طوافِ حج و عمره به شمار می‌رود.

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. الکافی، ج۴، ص۴۴۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰۱.
  2. تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۶؛ سلسلة الینابیع، ج۸، ص۶۹۹.
  3. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۰؛سلسلة الینابیع، ج۷، ص۲۲۷.
  4. جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۷۱؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».
  5. کشف اللثام، ج۵، ص۲۴۶؛ المعتمد، ج۵، ص۴۶۴، «کتاب الحج».
  6. المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸.
  7. فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۲۲-۳۲۳.
  8. المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۲؛ المجموع، ج۷، ص۲۲۰.
  9. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۸-۲۱۸۹.
  10. مختلف الشیعه، ج۴، ص۵۱؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۱.
  11. فتح العزیز، ج۷، ص۲۴۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۲۴.
  12. الکافی، ج۴، ص۳۲۸؛ تهذیب، ج۵، ص۶۳.
  13. مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۴؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۲.
  14. المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۹۰.
  15. مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴؛ العروة‌ الوثقی، ج۴، ص۶۵۴.
  16. شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴.
  17. المغنی، ج۳، ص۲۲۹؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۳.
  18. مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۲۶؛ مستند الشیعه‌، ج۱۱، ص۲۷۴.
  19. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۰؛ ایضاح الفوائد، ج۱، ص۲۸۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۹۰.
  20. تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲؛ الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۰.
  21. المغنی، ج۳، ص۲۴۳؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.
  22. الخلاف، ج۲، ص۴۳۰-۴۳۱؛ المغنی، ج۳، ص۲۴۳.
  23. مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۶۲.
  24. تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۲-۵۷۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۸۱.
  25. المغنی، ج۳، ص۲۴۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۵؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۸۷.
  26. المغنی، ج۳، ص۲۴۶.
  27. الحدائق، ج۱۵، ص۱۰۹؛ مستمسک العروه، ج۱۱، ص۳۷۵.
  28. الکافی، ج۴، ص۳۳۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۲۰.
  29. اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۲۴.
  30. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۹؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۲.
  31. المغنی، ج۳، ص۲۵۴؛ فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۰.
  32. المغنی، ج۳، ص۲۵۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۴؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۷۳.
  33. الخلاف، ج۲، ص۲۹۳؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۴.
  34. الام، ج۷، ص۲۶۹؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۳۰؛ المغنی، ج۳، ص۴۱۸؛ فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۱.
  35. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۲۷؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۴.
  36. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲.
  37. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۴۲؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۶۶.
  38. فتح العزیز، ج۷، ص۲۶۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۴۹-۲۵۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۸۳.
  39. المغنی، ج۳، ص۲۶۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۲.