حضرت ابراهیم(ع) در میان پیروان ادیان توحیدی، پیشوای‌ موحدان و پدر امت‌های یکتاپرست به شمار می‌رود. در ادبیات اسلامی و در قرآن ابراهیم به عنوان سازنده یا بازسازی کننده کعبه شناخته شده است. در قرآن و روایات اسلامی از هجرت او به مکه و جریان ساخت کعبه با مشارکت اسماعیل(ع) و حج‌گزاری ابراهیم سخن گفته شده است.

ابراهیم(ع) نزد اقوام و ملل

واژه ابراهیم[یادداشت ۱] واژه‌ای بابلی [یادداشت ۲] که بنابر نظر برخی لغت‌شناسان مرکب از «إب» به معنای پدر و «راهیم» به معنای رحیم است.[۱] [یادداشت ۳]

عهدین و قرآن او را الگوی تسلیم در برابر خداوند و صاحب والاترین فضیلت‌های اخلاقی شمرده‌اند.[۲] قرآن، وی‌ را مردی بردبار و رئوف‌ دانسته که برای خود و دیگران آمرزش می‌طلبید (سوره هود، آیه ۷۵؛ سوره توبه، آیه ۱۱۴) و همواره‌ فرمانبر خدا بود و فرزندانش‌ را نیز به‌ تسلیم‌ در برابر حکم‌ و مشیت‌ پروردگار سفارش می‌کرد. (سوره بقره‌، آیه ۱۳۱، ۱۳۲) خداوند او را «حنیف” یعنی رویگردان از باطل به سوی حق (سوره نحل‌، آیه ۱۲۰؛ نک: سوره آل‌عمران‌، آیه ۱۷، ۶۸؛ سوره نساء، آیه ۱۲۵) و نخستین مسلمان شمرده است. (سوره انعام‌، آیه ۱۶۳)

عرب پیش‌ از اسلام‌ نیز ابراهیم را کاملاً می‌شناخت. تصویر یا تندیس‌ او و اسماعیل(ع) را در خانه کعبه‌ نهاده بودند و بر پایه روایتی، پیامبر(ص) هنگام فتح‌ مکه، این دو تندیس را از درون کعبه بیرون کشید و شکست.[۳] افزون بر این، آثاری پرشمار از‌ ابراهیم‌ شامل مقامات، زیارتگاه‌ها، اندیشه‌ها و اعمال توحیدی منسوب به وی، در سراسر منطقه سامی‌نشین از بین‌ النهرین تا شبه جزیره سینا یافت می‌شود که نشان تأثیر گسترده و عمیق وی در میان اقوام و امت‌ها و ملت‌های این منطقه است.[۴]

تولد و هجرت از بابل

در روایت‌های اسلامی به اطلاعات گسترده درباره زندگی شخصی ابراهیم برمی‌خوریم. همه روایت‌ها در تولد ابراهیم در سرزمین بابل، در جنوب عراق کنونی، اتفاق‌نظر دارند[۵] و محل دقیق آن را در پایتخت این سرزمین نزدیک شهر ناصریه کنونی دانسته‌اند که به نام بابل معروف بوده است.[۶]

موضوع هجرت ابراهیم(ع) از سرزمین اصلی خود چند بار در قرآن گزارش شده است. [۷] بنا بر روایت‌های تفسیری، مقصد این هجرت سرزمین مقدس[۸] و در گزارشی غیر مشهور، مصر بوده[۹] و در روایتی از ابن عباس، مقصد هجرت ابراهیم مکه دانسته شده است.[۱۰] این هجرت پس از رهایی ابراهیم از آتش[۱۱] و بر اساس روایت‌هایی چند، در پی تبعید وی به دست نمرود بوده است.[۱۲]

روایت تورات

طبق روایت تورات، ابراهیم همراه پدرش تارح و همسرش ساره و برادرزاده‌اش لوط از اور کلدان بیرون آمد و به حران هجرت کرد.[۱۳] سپس به فرمان خدا حران را به مقصد سرزمین کنعان ترک کرد.[۱۴] سرزمین مقدس به عنوان مقصد نهایی هجرت او یاد شده است.[۱۵] برخی روایت‌ها، نقل تورات را تأیید می‌کند که بر اساس آن، ابراهیم ابتدا به حران رفت و مدتی در آن‌جا اقامت گزید و سپس‌ دوباره از حران، رهسپار فلسطین شد.[۱۶]

سفر به مکه

در قرآن، بر خلاف تورات، از سفر ابراهیم به مکه یاد شده که احتمالاً دست‌کم دو بار رخ داده است. در سفر نخست، هاجر و اسماعیل نیز همراه وی بودند و او آنان را در مکه سکنا داد. در آن زمان، مکه سرزمینی خشک و بی‌آب و علف بود [۱۷]: ﴿رَبَّنا إِنِّی أَسکنتُ مِن ذُرِّیتِی بِواد غَیرِ ذِی زَرع عِندَ بَیتِک المُحَرَّم...﴾ [۱۸]

بر پایه روایت‌های فراوان، حضرت اسماعیل در این سفر نوزاد بوده است و ابراهیم به فرمان خداوند و همراهی جبرئیل، اسماعیل را در جایگاه کنونی حجر اسماعیل نهاد.[۱۹] بر اساس روایتی دیگر، پس از رسیدن به مکه و بازگشت ابراهیم، حضرت اسماعیل از شدت تشنگی به حالت مرگ افتاد تا آن که به لطف خدا، در آن سرزمین آب یافت شد و مقصد کاروان‌هایی از یمن گردید.[۲۰] بنابر روایات مفسران سکنا یافتن اسماعیل و هاجر در این مکان و دعای خیر ابراهیم برای این شهر زمینه ساز تاسیس شهر مکه یا رونق آن شد.[۲۱][۲۲]

سفر دوباره ابراهیم به مکه

بر پایه ظاهر آیات قرآن، ابراهیم بیش از یک بار به مکه سفر کرد. در سفر نخست، فرزند نوزادش اسماعیل و هاجر را در آن‌جا سکونت داد (سوره ابراهیم، آیه ۳۷) و در سفر دوم، کعبه را با کمک فرزند جوانش اسماعیل بنا کرد و مراسم حج را به جا آورد. (سوره بقره، آیه ۱۲۷)

بنای کعبه

از ظاهر برخی آیات، مانند {{آیه|إِنَّ أَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاس...}} (سوره آل‌عمران، آیه ۹۶) و روایت‌های صریح برمی‌آید که کعبه قبل از ابراهیم وجود داشته و به دست حضرت آدم بنا شده است.[۲۳] همچنین برخی از مفسران به آیه ﴿وَ إِذ یرفَعُ إِبراهیمُ القَواعِدَ مِنَ البَیت...﴾ (سوره بقره، آیه ۱۲۷) برای اثبات وجود کعبه پیش از ابراهیم و نقش وی در تعمیر و بازسازی آن تمسّک جسته‌اند.[۲۴] در مقابل، برخی از مفسران ابراهیم را بنیان‌گذار کعبه دانسته و اخبار ساخت کعبه به دست آدم(ع) را ضعیف شمرده‌اند.[۲۵]

 
مقام ابراهیم در مسجدالحرام

از روایت‌های فراوان برمی‌آید که مکان کعبه در آغاز برای ابراهیم مشخص نبوده و جبرئیل مکان ساختن آن را به وی آموخت.[۲۶] در آیات قرآن، دستور بنای کعبه به ابراهیم، صریحاً یاد نشده است؛ اما در برخی روایت‌ها که مفسران به آن‌ها تمسک کرده‌اند، آمده که خدا او را مأمور ساختن کعبه فرمود.[۲۷]

ابراهیم در بنای کعبه تنها نبوده و اسماعیل یاری‌اش می‌کرده و برایش آجر یا سنگ می‌آورده و ابراهیم آن را می‌ساخته است.[۲۸] در برخی روایت‌ها نیز از یاری فرشتگان به آنان یاد شده است.[۲۹] مصالح ساختمان نوعی آجر یا سنگ قرمز بوده که از پنج کوه مختلف پیرامون کعبه و بر اساس روایتی، از کوه طُوی‌ٰ آورده بودند.[۳۰]

مقام ابراهیم

نوشتار اصلی: مقام ابراهیم مقام‌ ابراهیم‌ در کنار کعبه‌ نیز اثری دیگر از ابراهیم(ع) است: ﴿وَإِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبرَاهِیمَ مُصَلًّی﴾. (سوره بقره، آیه ۱۲۵؛ نیز نک: سوره آل‌عمران، آیه ۹۷) گفته‌اند این همان سنگی است که وی به‌ هنگام‌ بنای‌ کعبه‌ زیر پای‌ خود نهاد. برخی نیز خود خانه کعبه‌ را همان مقام‌ ابراهیم‌ دانسته‌اند.[۳۱]

فراخوانی مردم به حج

پس از ساختن کعبه، به ابراهیم فرمان داده شد که مردم را از سوی خدا به حج فراخواند: ﴿و‌أَذِّن فی النّاسِ بِالحَجّ...﴾. (سوره حجّ، آیه ۲۷) او بر کوه ابوقبیس ایستاد و دست بر گوش خود نهاد و فریاد برآورد:‌ ای مردم! خدای خود را اجابت کنید. گروهی از قبیله یمنی جُرْهُم نخستین کسانی بودند که دعوتش را اجابت کردند.[۳۲]

حج‌گزاری ابراهیم(ع)

از ظاهر آیات قرآن برمی‌آید که ابراهیم با مناسک حج آشنا نبوده است. از این رو، از خداوند خواست تا آن را به وی بیاموزد: ﴿... وأَرِنا مَناسِکنا...﴾. (سوره بقره، آیه ۱۲۸) مفسران روایاتی را آورده‌اند که نشان می‌دهد جبرئیل مناسک حج را به ابراهیم آموخته است.[۳۳][۳۴]

درباره تعداد حج‌گزاری‌های ابراهیم، گزارشی در دست نیست؛ گفته شده که نخستین حج ابراهیم پس از ساختن خانه خدا بوده است.[۳۵] نیز این دیدگاه مورد تأیید کسانی است که او را بنیان ‌گذار کعبه می‌دانند.[۳۶] با این حال در روایت‌هایی آمده که نخستین حج ابراهیم پیش از بنای کعبه بوده است.[۳۷]

پانویس

  1. الصحاح، ج‌۵، ص‌۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸؛ البحر المحیط، ج۱، ص۵۴۲.
  2. کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۱-۳؛ قصص الانبیاء، جزائری، ص۱۱۰.
  3. صحیح البخاری، ج۵، ص۹۳؛ فتح الباری، ج۸، ص۱۴.
  4. العرب و الیهود، ص۲۵۱، ۲۵۶.
  5. معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۳.
  6. عمدة القاری، ج۱۵، ص۳۴۰.
  7. سوره مریم آیه ۴۸؛ سوره صافات، آیه ۹۹؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۶؛ سوره انبیاء، آیه ۷۱؛
  8. جامع البیان، ج۲۰، ص۱۷۴؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۵.
  9. الکامل، ج۱، ص۱۰۰.
  10. جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۲‌؛ مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۱۰۰.
  11. جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص۶۰؛ الکافی، ج۸، ص۳۷۰-۳۷۱.
  12. الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج‌۱۲، ص‌۳۹-۱۵۴.
  13. کتاب مقدس، پیدایش، ۱۱: ۳۱.
  14. کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۴-۵.
  15. کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۱.
  16. جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۱‌؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۹۸؛ ج‌۲۳، ص‌۶۵‌؛ اعلام القرآن، ص‌۲۳.
  17. جامع البیان، ج۱، ص۷۵۵؛ مجمع البیان، ج۶، ص۸۴.
  18. سوره ابراهیم، آیه ۳۷
  19. صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۶؛ الکافی، ج۴، ص۲۰۱.
  20. الکافی، ج۴، ص۲۰.
  21. المیزان، ج۱۲، ص۶۸.
  22. حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۶.
  23. مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۶؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۹۰-۲۹۱؛ کنز الدقائق، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹.
  24. تفسیر قمی، ج۱، ص۶۱؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۰؛ حقایق التأویل، ص۱۷۶.
  25. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۹۱.
  26. تفسیر قمی، ج۱، ص۶۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۹؛ بحار الانوار، ج۹۶، ص۳۸.
  27. تفسیر قمی، ج۱، ص۶۱؛ الصافی، ج۱، ص۱۸۹؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۹۹.
  28. تفسیر ثعلبی، ج۱، ص۲۷۴؛ المیزان، ج۱، ص۲۹۲؛ مجمع‌ البیان، ج‌۱، ص‌۳۸۹.
  29. عمدة القاری، ج۹، ص۲۱۳.
  30. تفسیر قمی، ج۱، ص۶۲؛ عمدة القاری، ج۹، ص۲۱۳؛ الصافی، ج۱، ص۱۸۹.
  31. جامع البیان، ج۱، ص۷۴۶-۷۴۷؛ قس‌: التفسیر الکبیر، ج۴، ص۵۴.
  32. الکافی، ج۴، ص۲۰۵؛ عمدة القاری، ج۹، ص۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۵.
  33. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۸۹؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۳۷.
  34. بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۰۰.
  35. تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۱۸۹؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۱۰۰.
  36. التبیان، ج‌۱، ص‌۴۶۲.
  37. الکافی، ج۴، ص۲۰۲-۲۰۳.
  1. این واژه با اندکی اختلاف به شکل‌های گوناگون در کتب لغت آمده و در مجموع هفت شکل به جز ابراهیم، برای آن ثبت شده است: إبراهُم، ابراهَم، إبرَهَم، ابراهِم، إبراهام، ابرُهُم و ابراهوم.‌ ر.ک به: المعرّب، ص‌۱۲؛ بصائر ذوی التمییز، ج‌۶، ص‌۳۲. برخی نیز از وجود نُه قرائت برای این واژه در قرآن یاد کرده‌اند. ر.ک به: سبل الهدی، ج۱، ص۳۰۶.
  2. این واژه ریشه‌ای غیر عربی دارد (نک: الصحاح، ج۵، ص۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸، «برهم».) و برخی آن را عبری، گروهی سریانی و برخی دیگر مندایی و حبشی گفته‌اند. ر.ک به واژه‌های دخیل، ص۹۹-۱۰۱. اما با توجه به ظهور متأخر این زبان‌ها نسبت به زمان حضرت ابراهیم و نیز با عنایت به اطلاعات تاریخی از سرزمین ابراهیم در جنوب عراق کنونی، باید آن را متعلق به زبان بابلی کهن شمرد. البته نخستین سند موجود از این واژه در متون عبری و به طور مشخص در عهد عتیق به چشم می‌خورد.
  3. با توجه به شواهد زبانی بر این کلمات در زبان‌های سامی قدیم و نیز عبری و سریانی، این دیدگاه پذیرفتنی به نظر می‌رسد. نک: واژه‌های دخیل، ص۱۰۰-۱۰۱.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل ابراهیم(ع).
  • اخبار مکه: الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
  • اعلام القرآن: شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ش
  • بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
  • البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م.۷۵۴ق.)، به کوشش عادل احمد و دیگران، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
  • بصائر ذوی التمییز: الفیروز آبادی (م.۸۱۷ق.)، به کوشش محمد علی، بیروت، المکتبة العلمیه
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت،‌دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق
  • تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق
  • التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۴۰۹ق
  • تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه
  • تفسیر القمی: القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم،‌دار الکتاب، ۱۴۰۴ق
  • التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق
  • تفسیر ثعلبی (الکشف و البیان): الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م.۶۷۱ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
  • تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م.۱۵۰ق.)، به کوشش احمد فرید،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق
  • جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۱۵ق
  • حقائق التأویل: الشریف الرضی (م.۴۰۶ق.)، با شرح کاشف الغطاء، بیروت،‌دار المهاجر
  • حواشی الشروانی و العبادی: الشروانی (م.۱۳۰۱ق.) و العبادی (م.۹۹۴ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی
  • الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۳۶۵ق
  • روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
  • السنن الکبری: البیهقی (م.۴۵۸ق.)، بیروت،‌دار الفکر
  • الصافی: الفیض الکاشانی (م.۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق
  • الصحاح: الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش احمد العطار، بیروت،‌دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
  • صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت،‌دار الفکر، ۱۴۰۱ق
  • الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت،‌دار صادر
  • العرب‌ و الیهود فی‌ التاریخ: احمد سوسه، دمشق‌، ۱۹۷۲م‌
  • علل الشرایع: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق
  • عمدة القاری: العینی (م.۸۵۵ق.)، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی
  • غریب القرآن الکریم: الطریحی (م.۱۰۸۵ق.)، به کوشش محمد کاظم، قم، زاهدی
  • فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت،‌دار المعرفه
  • قاموس الکتاب المقدس: بطرس عبدالملک و دیگران، قاهره،‌دار الثقافه، ۱۹۹۴م
  • قصص الانبیاء: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد،‌دار الکتب الحدیثه، ۱۳۸۸ق
  • قصص الانبیاء: الجزائری (م.۱۱۱۲ق.)، قم، الشریف الرضی
  • الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران،‌دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۵ق
  • کتاب مقدس: ترجمه: فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰ش
  • کنز الدقایق: المشهدی (م.۱۱۲۵ق.)، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق
  • لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق
  • مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق
  • مروج الذهب: المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم،‌دار الهجره، ۱۴۰۹ق
  • المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م.۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت،‌دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
  • مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت،‌دار صادر
  • المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
  • معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت،‌دار صادر، ۱۹۹۵م
  • المعرب من الکلام الاعجمی: الجوالیقی (م.۵۴۰ق.)، به کوشش خلیل عمران، بیروت،‌دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق
  • من لایحضره الفقیه: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
  • المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق
  • نور الثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش
  • واژه‌های دخیل در قرآن مجید: آرتور جفری، ترجمه: بدره‌ای، توس، ۱۳۷۲ش
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل‌ البیت:، ۱۴۱۲ق
  • الهدی الی دین المصطفی۹: البلاغی (م.۱۳۵۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۵ق.
  • Judaica, Letterpress Enterprises, Jerusalem, 1996.