آل بویه
آل بویه سلسلهای ایرانی و شیعه بود که با همکاری سه برادر به نامهای علی عمادالدوله، احمد معزالدوله و حسن رکنالدوله تشکیل شد.
نسب | ابوشجاع |
---|---|
سرسلسله | علی عمادالدوله، احمد معزالدوله و حسن رکنالدوله |
مکان قبیله | ایران |
مذهب | اسلام _شیعه |
محل حکومت | بخش هایی از ایران، عراق، جزیره و شام |
مدت حکومت | سال 320 تا 447ه. ق |
اشخاص مهم | علی عمادالدوله، احمد معزالدوله، حسن رکنالدوله، عضدالدوله، شرف الدوله، صمصام الدوله، بهاء الدوله، سلطان الدوله، عماد الدوله و ملک رحیم |
مهمترین اقدامات | بازسازی چاههای آب در مسیر حاجیان، یاری رسانی به مجاوران مکه و مدینه، فراهم ساختن جامه کعبه از دیبای شوشتر و ساختن دیواری گرداگرد مدینه |
مناصب مهم | امیر الحاج، مسئول امور حج و امور سیاسی و نظامی خلافت عباسیان |
آل بویه بهعنوان امیرالامرای عباسیان تمام امور سیاسی و نظامی خلافت را از سال 334ه. ق تا 447ه. ق به مدت حدود ١١٠ سال در اختیار داشتند. آنان با اخشیدیان و پس از آنها با فاطمیان بهعنوان حاکمان مصر، در راستای نفوذ در حرمین و خوانده شدن خطبه به نامشان رقابت داشتند. آنان با توجه به تسلط کامل بر دستگاه خلافت، وظایف عباسیان را در امور حج انجام میدادند.
از میان حکمرانان آل بویه، نام عضدالدوله به دلیل خدماتش در آبادانی راههای حج، بازسازی چاههای آب در مسیر حاجیان، یاری رسانی به مجاوران مکه و مدینه، فراهم ساختن جامه کعبه از دیبای شوشتر و ساختن دیواری گرداگرد مدینه برای پیشگیری از حمله راهزنان در تاریخ حرمین ثبت شده است.
بنیانگذاری ویرایش
سلسله آل بویه (بویهیان، دیلمیان) با همیاری سه برادر به نامهای علی عمادالدوله، احمد معزالدوله و حسن رکنالدوله تشکیل شد و از حدود سال 320 تا 447ه. ق بر ایران حکومت کردند. در این سال، سلجوقیان با تصرف بغداد به عمر آن دولت خاتمه دادند.[۱]
کسب امور خلافت عباسیان ویرایش
آل بویه بهعنوان امیرالامرای عباسیان و با داشتن اقتدار، تمام امور سیاسی و نظامی خلافت را از سال 334ه. ق (سال فتح بغداد) تا 447ه. ق به مدت حدود ١١٠ سال در اختیار داشتند. آنان در رقابت با اخشیدیان و پس از آنها با فاطمیان بهعنوان حاکمان مصر، به حجاز توجه ویژهای میکردند تا از این طریق کسب مشروعیت کنند. آنان با توجه به تسلط کامل بر دستگاه خلافت، وظایف آنان را در امور حج انجام میدادند.
رقابت با اخشیدیان برای نفوذ در حرمین ویرایش
آل بویه پس از تسلط بر بغداد در سال 334ه. ق، با اخشیدیان (323-358ه. ق) بهعنوان فرمانروایان مصر، در راستای نفوذ در حرمین و خوانده شدن خطبه به نامشان رقابت داشتند. معزالدوله بویهی در سال 342ه. ق، کاروان حاجیان عراق را با دو امیرالحاج از علویان به نامهای ابوالحسن محمد بن عبدالله و ابوعبدالله احمد بن عمر بن یحیی، به مکه گسیل داشت. آنها در مکه با سپاهیان ابن اخشید که برای دفاع از موقعیت وی به همراه کاروان حاجیان مصر آمده بودند، درگیر شدند و توانستند با غلبه بر آنها به نام معزالدوله خطبه بخوانند.[۲] در سال 343ه. ق نیز میان کاروان اعزامی معزالدوله و مصریان درگیری رخ داد. اینبار نیز مصریان مغلوب شدند و در کنار نام خلیفه به نام امرای آل بویه یعنی رکنالدوله، معزالدوله و عزالدوله و سپس اخشید خطبه خوانده شد.[۳]
رقابت با فاطمیان برای نفوذ در حرمین ویرایش
پس از سقوط اخشیدیان، فاطمیان (سال 358ه. ق) در مصر، سرسختترین رقیب آل بویه و عباسیان در حرمین، در طول سده چهارم و پنجم ه. ق بودند.[۴] فاطمیان که درصدد نابودی دستگاه خلافت عباسی بودند، تلاش داشتند با نفوذ و اثرگذاری بیشتر در تحولات حجاز و حرمین شریفین، مشروعیت و اعتبار لازم را کسب کنند. نزدیکی جغرافیایی مصر به حجاز از یکطرف و تامین بخش عمده نیازهای عمومی دو شهر مقدس مکه و مدینه از طرف دیگر، فرصت و بستر مناسبی را برای تسلط آنان بر حرمین فراهم ساخته بود.
از اینرو، آل بویه ناچار بودند برای کاستن از نفوذ فاطمیان در حرمین و نیز کسب اعتبار، به نمایندگی از دستگاه خلافت، با فاطمیان مبارزه کنند. رقابت این دولتها تاثیر خود را در خطبه خواندن و دعا برای خلیفه و سلطان در مسجدالحرام میگذاشت که به تناوب میان آنان دست بهدست میگشت. حتی گاهی برای امرِ خطبهخوانی، بین دو گروه، جنگ شدیدی در مراسم حج درمیگرفت که در برخی موارد، آل بویه، موفقتر از فاطمیان مصر عمل میکردند.[۵]
آل بویه تا زمان عضدالدوله مناسبات گستردهای با حجاز نداشتند و فاطمیان با تلاشهای خود توانستند خطبای حرمین را متقاعد کنند که نامشان در خطبه جایگزین نام خلیفه عباسی شود.[۶]
تلاش عضدالدوله برای تحکیم موقعیت در حجاز ویرایش
با استقرار عضدالدوله در بغداد (سال ٣6٧ه. ق) وی تلاش گستردهای را برای نفوذ و تحکیم موقعیت خود در حجاز انجام داد که عبارتند از:
خطبهخوانی در مکه ویرایش
عضدالدوله نخست، کاروانی را به امیر الحاجی ابواحمد موسوی (پدر شریف رضی) به مکه فرستاد و به او دستور داد در آن شهر به نام امیر آل بویه خطبه خوانده شود که با رضایت امیر مکه این هدف عضدالدوله تحقق یافت و نام او همراه خلیفه عباسی در خطبه آورده شد. سال بعد دوباره، نام خلیفه فاطمی در خطبه جایگزین خلیفه عباسی شد.[۷]؛
لغو عوارض، اصلاح راه و توزیع ثروت ویرایش
لغو عوارضی که بهعنوان راهداری از حاجیان عراق گرفته میشد؛
اصلاح راه عراق به مکه و اهتمام به راه حج؛[۸]
توزیع مبالغ فراوان میان خاندانهای بانفوذ مکه و مجاوران خانه خدا؛[۹]
بازسازی و ارسال جامه کعبه ویرایش
بازسازی و اصلاح چاهها، راهها و شهرهای مسیر حج؛
بنا به گزارش ابن مسکویه، عضدالدوله در سال 396ه. ق پس از تسلط بر بغداد، پوششی برای کعبه فرستاد.[۱۰]؛
حصار کشیدن دور مدینه ویرایش
برخی، عضدالدوله را نخستین کسی دانستهاند که به دور شهر مدینه حصار کشید.[۱۱] این اقدامات در پی ناکامی عضد الدوله در حذف نام رقیب خود، خلیفه فاطمی از خطبه در حرمین انجام شد؛
کشتن برخی سران قبیله بنوشیبان ویرایش
قبیله بنوشیبان به کاروان حج عراقیان در مسیر راه جبل حمله میکردند. از اینرو، عضدالدوله با تشکیل سپاهی بزرگ، عملیاتی بر ضد آنان ترتیب داد که منجر به کشته شدن برخی سران بنوشیبان شد و بدینترتیب، بغداد و سرزمین عراق از دست آنان آسایش یافت.[۱۲]
اقدامات بدر بن حسنویه برای حجاج ویرایش
بدر بن حسنویه در دوره آل بویه که بر بخش جبال ایران حاکم بود، با دادن مالیات راه به اعراب و قبایل میان راه، امنیت حجگزاران را فراهم میساخت. وی در سال 386ه. ق که ابوعبدالله بن عبید علوی، امیر الحاج بود، پنج هزار دینار با بزرگان کاروان حج خراسان فرستاد تا در عوض مالیاتی که در مسیر حج از حجاج میگرفتند، پرداخت شود و اینکار هر ساله رسم شد و بعدها به نه هزار دینار افزایش یافت.[۱۳] ابن اثیر نیز درباره اقدام بدر بن حسنویه در سال ٣٨٨ه. ق چنین نوشته است:
در این سال، کار بدر بن حسنویه شأن و منزلتی بزرگ یافت و از دیوان خلیفه ملقب به لقب ناصرالدین و الدوله گردید. نسبت به حرمین (مکه و مدینه) بسیار صدقات ببخشید و خرج بسیار در مورد اعرابی که در راه مکه بودند، میکرد که حجاج از آزار آنها ایمنی داشته و دست از آزار آنان بکشند و یارانش را از تباهی و فساد نهی و منع کرد و راهزنی آنان موقوف داشت، مقامش بزرگ و نامش شهره شد.[۱۴]
کمرنگ شدن روابط با حجاز ویرایش
قابل یادآوری است که با ضعف آل بویه در نیمه اول سده پنجم، روابط آنان با حجاز به حداقل رسید. افزون بر ارتباطات رسمی و سیاسی در عصر آل بویه، ایرانیانی نیز در حرمین حضور داشتند که صاحب مناصبی دینی بودند. ابوحسین احمدبن محمد بن عبدالله نیشابوری از بزرگان مذهب حنفی از آن جمله است. وی از سال 326ه. ق نه و یا ده سال در منصب «قاضی الحرمین» بود.[۱۵]
نام و مدت زمامداری امیران ویرایش
عماد الدوله، ابوالحسن علی بن بویه (٣٢٠ - ٣٣٨ه. ق)؛
عضد الدوله، ابو شجاع پناه خسرو بن رکن الدوله (٣٣٨ - ٣٧٢ه. ق)؛
شرف الدوله، ابو الفوارس شیر ذیل بن عضد الدوله (٣٧٢ - ٣٧٩ه. ق)؛
صمصام الدوله، ابو کالیجار مرزبان بن عضد الدوله (٣٧٩ - ٣٨٨ه. ق)؛
بهاء الدوله، ابو نصر بن عضد الدوله (٣٨٨ - 4٠٣ه. ق)؛
سلطان الدوله، ابو شجاع بن بهاء الدوله (4٠٣ - 4١5ه. ق)؛
عماد الدوله، ابو کالیجار مرزبان بن سلطان الدوله (4١5 - 44٠ه. ق)؛
ملک رحیم ابونصر خسرو فیروز بن ابوکالیجار مرزبان (44٠ - 44٧ه. ق).
گفتنی است شعبهای از دیالمه عراق یعنی معزالدوله و جانشینانش بر سرزمینهای عراق عرب و خوزستان و کرمان حکومت میکردند. بعد از مرگ معزالدوله در سال 356 هجری، پسرش، عزالدوله بختیار، جانشین پدر شد. وی در سال 367 هجری از عضد الدوله شکست خورد و متصرفاتش ضمیمه قلمرو عضدالدوله گردید. جانشینان عضد الدوله تا سال 44٨ هجری بر سر تصرف سرزمینهای یادشده، همیشه با یکدیگر اختلاف و درگیری داشتند.[۱۶]
پیوند به بیرون ویرایش
پانویس ویرایش
- ↑ درباره چگونگی تأسیس دولت آل بویه و تاریخ سیاسی آن ر. ک: سلسلههای اسلامی، ص٣٠٢ ٣٠٧؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص١4٩ به بعد.
- ↑ الکامل، ج٨، ص5٠6؛ اتحاف الوری، ج٢، ص٣٩٨.
- ↑ الکامل، ج٨، ص5٠٩.
- ↑ ر. ک: رقابت عباسیان و فاطمیان، ص١4 به بعد.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج٨، ص5٠6.
- ↑ ر. ک: الکامل، ج٨، ص64٧ و 66٧؛ اتحاف الوری، ج٢، ص4١٠ - 4١٧ و ص6٣٠ و 6٣١؛ البدایة و النهایة، ج١١، ص٢٧٧.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج4، ص١٣٠.
- ↑ الملاحم الجغرافیه لدروب الحجیج، ص١٨-١٩.
- ↑ تجارب الامم، ج٢، ص٣6٩؛ الکامل فی التاریخ، ج٨، ص٧٠4؛ نهایة الارب، ٢6، ص٢١٨.
- ↑ تجارب الامم، ج٢، ص4٠٧؛ الکامل فی التاریخ، ج٨، ص٧٠4.
- ↑ تحفة الازهار، ج٢، ص٣6٧.
- ↑ تجارب الامم، ج٢، ص٣٩٨.
- ↑ تجارب الامم، ج٧، ص٣٣٩.
- ↑ الکامل، ترجمه، ج٢١، ص٢5٧.
- ↑ المنتخب من کتاب السیاق، ص١٠٢؛ تاریخ الاسلام، ج٣٠.
- ↑ تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان، ص٢4١.
منابع ویرایش
- سلسلههاى اسلامى جديد راهنماى گاه شمارى و تبارشناسى، ادمون ليفورد باسورث، ترجمه: فريدون بدرهاى، تهران، مركز باستانشناسى اسلام و ايران، ١٣٨١ه.ش.
- اتحاف الورى، عمر بن محمد بن فهد (درگذشت ٨٨۵ه .ق)، به كوشش: عبدالكريم، مكه، جامعة امالقرى، ١۴٠٨ه .ق.
- تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاريه، حسن پيرنيا و عباس اقبال، تهران، خيام، ١٣٨٠ه.ش.
- الكامل فى التاريخ، ابن اثير (م۶٣٠ه .ق)، بيروت، دار صادر، ١٣٨۵ه .ق.
- رقابت عباسيان و فاطميان در سيادت بر حرمين شريفين، سليمان الخرابشه، ترجمه: جعفريان، قم، مشعر، ١٣٨۵ه.ش.
- الكامل فى التاريخ، ابن اثير، به كوشش عبدالله قاضى، بيروت، دار الكتب العلميه، ١۴٠٧ه.ق.
- البداية و النهاية، أبوالفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى (م ٧٧۴)، بيروت، دار الفكر، ١۴٠٧ه.ق.
- المنتخب من کتاب السیاق لتاریخ نیسابور: ابراهیم بن محمد الصیرفینی (درگذشت ۶۴۱ق.)، به کوشش خالد حیدر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تاريخ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد بن خلدون (م ٨٠٨)، تحقيق خليل شحادة، طبع الثانية، بيروت، دار الفكر، ١۴٠٨ه .ق.
- تجارب الامم، ابوعلى مسكويه رازى(م۴٢١ه .ق)، به كوشش: ابوالقاسم امامى، تهران، سروش، ١٣٧٩ه.ش.
- الملامح الجغرافية لدروب الحجيج، عبدالمجيد البكر، جده، تهامه، ١۴٠١ه .ق.
- نهاية الارب، نويرى، احمد بن عبدالوهاب، قاهره، دار الكتب و الوثائق، ١۴٢٣ه .ق.
- تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير، الذهبى (م٧۴٨ه .ق)، به كوشش: عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربى، ١۴١٠ه .ق.
- تحفة الازهار و زلال الانهار، ضامن بن شدقم حسينى مدنى، تحقيق: سلمان الجبورى، آيينه ميراث با همكارى كتابخانه تخصصى تاريخ اسلام و ايران، ١٣٧٨ه .ش.
- تاريخ تطبيقى ايران با كشورهاى جهان، عزيزالله بيات، تهران، امير كبير، بىتا.