وادی عقیق
وادی عقیق یا وادی مبارک، رودی فصلی در مدینه است، که از جنوب، وارد شهر شده، از شرقِ کوه عیر و پس از آن، از غرب کوههای جماوات گذر کرده و مسیر خود را به سوی شمال مدینه ادامه میدهد.
بخشی از وادی عقیق در مدینه، که از کنار کوههای جماوات گذر میکند. | |
اطلاعات اوليه | |
---|---|
مکان | از جنوب مدینه وارد شهر شده، از شرق کوه عیر و از غرب کوههای جماوات گذشته و به سوی شمال مدینه ادامه مسیر میدهد. |
نامهای دیگر | وادی مبارک |
- با میقات وادی عقیق اشتباه نشود.
این وادی، طولانیترین وادی حجاز بوده و بر پایه منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) آن را «وادی مبارک» نامیده است. امام علی(ع)، در بخش اکبرِ وادی عقیق، ۲۳ چاه حفر کرده که به ابیار علی(ع) شهرت یافته است.
واژهشناسی ویرایش
وادی، واژهای عربی، به معنای شکاف میان کوهها، زمینهای بلند و تپهها است که مسیر عبور سیل است.[۱] به باور برخی، «وادی» بستر ریزش آبی است که از سیل به وجود آمده؛ از این رو، به درّه نیز وادی گفتهاند.[۲] ریشه وادی، «و، د، ی» به معنای روان شدن است.[۳] جمع وادی، «اودیة» بوده[۴] و در آیه فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها[یادداشت ۱][۵] به کار رفته است.[۲]
برخی، برای برابرِ فارسی وادی، واژگان «رود فصلی»[۶] و «رود-دره فصلی» را به کار بردهاند.[۷] واژههایی مانند آبراهه،[یادداشت ۲][۸] مَسیل،[۹] آبکند و کال،[۱۰] دیگر واژههای مترادف «وادی» در زبان فارسی است.
واژه عقیق، از ریشه «ع، ق، ق» به معنای شکافتن بوده و در لغت به معنای زمینی است که آب، آن را شکافته و به مرور زمان توسعه داده است.[۱۱]
نام ویرایش
وادی عقیق، به «وادی مبارک» نیز خوانده شده است و آن به علت جایگاه بزرگی است که نزد مردم دارد.[۱۲] بر پایه روایتی، حضرت محمد(ص) این وادی را وادی مبارک نامیده است.[۱۳] واژه «عقیق»، به معنای «شکاف در زمین» آمده است. به گمان، این وادی را عقیق گفتهاند، چون شکاف طبیعی در زمین بوده و آب در آن جریان دارد. به گمانی دیگر، علت نامگذاری آن رنگ شبیه به عقیق آن است.[۱۴]
مکان ویرایش
وادی عقیق، از جنوب کوههای مکه آغاز شده، از سمت جنوب مدینه و از غرب کوه عیر وارد شهر مدینه میشود، سپس با پیچش خود به سمت شرق، وارد حوزه یثرب شده و در غربِ یثرب، از کنار کوههای جماوات و از سمت راست آنها گذشته و مسیر خود را به سمت شمال ادامه میدهد؛ به طور کلی میتوان این وادی را یک وادی جنوبی ـ شمالی دانست که در غرب حوزه یثرب جریان دارد.[۱۲]
ویژگی ویرایش
وادی عقیق، به سه بخش صغیر، کبیر و اکبر تقسیم شده است.[۱۵] آب این وادی، از طائف سرازیر شده و سپس از سوی غربی مدینه میگذرد؛ از این رو، وادی عقیق طولانیترین وادی حجاز است. به سبب آب این وادی، مناطق پیرامون آن حاصلخیز و دارای آب و هوایی خوب است.[۱۶]
در حدیث ویرایش
بر پایه برخی از روایات در منابع اهل سنت، حضرت محمد(ص) توجه ویژهای به این وادی داشته و آن را وادی مبارک نامیده است. جبرئیل در شبی بر او نازل شده و از جانب خدا، با اشاره به وادی عقیق از وی خواسته در آن «وادی مبارک»، نماز بخواند.[۱۳]
بر پایه روایتی در منابع شیعه، مراد از آب در آیه وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ،[یادداشت ۳][۱۷] «آب عقیق» است.[۱۸] محمدباقر مجلسی، عالم شیعه منظور از آب عقیق در این روایت را آب وادی عقیق دانسته است.[۱۹]
در تاریخ ویرایش
حضرت محمد(ص)، وادی عقیق را به عنوان اِقطاع[یادداشت ۴][۲۰] به بلال بن حارث داد؛ پس از او، به دست ابوبکر بن ابی قحافه و عمر بن خطاب افتاد.[۲۱]
در کنار این وادی، قصرهای بسیاری ساخته شد؛ مانند قصر سکینة بنت حسین که به «زینبی» نامیده شده بود، قصر سعید بن عاص و قلعه عروة بن زبیر، که امروزه اثری از آنها نیست.[۲۲]
پانوشت ویرایش
- ↑ کتاب العین، ج8، ص98؛ لسان العرب، ج15، ص384.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ مفردات ألفاظ القرآن، ص862؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج4، ص436.
- ↑ تهذیب اللغة، ج14، ص163؛ المصباح المنیر، ج2، ص654.
- ↑ کتاب العین، ج8، ص98.
- ↑ سوره رعد، آیه 17.
- ↑ رویکردهای زیباییشناسی شهری برای کناره رود فصلی، ص۲.
- ↑ اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-درههای فصلی؛ مجله مدیریت شهری، ش۳۳، ص۲۵۹.
- ↑ فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه «آبراهه».
- ↑ فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «وادی».
- ↑ فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، ذیل واژه «کال».
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۵۲۷؛ تهذیب اللغة، ج۱، ص۴۸؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۲۵۵.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ بررسی جغرافیای طبیعی مدینه، فصلنامه میقات، ش۱۰۳، ص۷۹-۱۰۰؛ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ابن کثیر، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۱۴؛ امتاع الاسماع، ج۹، ص۳۳.
- ↑ معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۵.
- ↑ البلدان، ص۱۵۱ ؛ وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفی، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ الیاس، بیتا، ص۱۲۰.
- ↑ سوره مؤمنون، آیه 18؛ ترجمه انصاریان، ص۳۴۳.
- ↑ كافي، ج12، ص657.
- ↑ مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج22، ص244.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۶۴۳.
- ↑ حموی، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۱۳۹ ؛ ابن اثیر، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۴۲ ؛ مقریزی، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۳۶۳.
- ↑ الجواهر الثمینة فی محاسن المدینه، ص۱۲۹؛ المعالم المدینة بین العمارة و التاریخ، ج۱، ص۵۴۶؛ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۸۰.
منابع ویرایش
- آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، انتشارات مشعر، قم، ۱۳۸۶ش.
- اصول و معیارهای طراحی ساماندهی رود-درههای فصلی؛ نمونه موردی: رود-دره فصلی ورودی شهرستان کرج، محمدرضا بمانیان، محمدرضا پورجعفر، زهرا محقق دولتآبادی، مجله مدیریت شهری، شماره۳۳، ص۲۵۹.
- امتاع الاسماع، احمد مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۲۰ق.
- البلدان، احمد بن اسحاق یعقوبی، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۳۳ق.
- ترجمه قرآن، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
- ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، ، مرتضوی، تهران، ۱۳۷۴ش.
- تهذیب اللغة، محمد بن احمد ازهری، احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۱ق.
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش.
- رویکردهای زیباییشناسی شهری برای کناره رود فصلی (نمونه موردی مهرانه رود تبریز)، مسعود وحدت طلب، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ۱۳۹۵ش.
- فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی، فرجالله خداپرستی، شیراز، دانشنامه فارس، ۱۳۷۶ش.
- فرهنگ فارسی عمید، حسن عمید، سرپرست تألیف و ویرایش فرهاد قربانزاده، اشجع، ۱۳۸۹ش.
- کافی، محمد بن يعقوب كلينى، دار الحدیث، قم، 1429ق.
- مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دار القلم، بیروت، ۱۴۱۲ق.
- الجواهر الثمینة فی محاسن المدینه، محمد حسینی مدنی، دار الکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ق.
- الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، اسماعیل بن حماد جوهری، تحقیق احمد عبد الغفور عطار، دار العلم للملایین، بیروت، ۱۳۷۶ق.
- کتاب العین، خلیل بن احمد فراهیدی، نشر هجرت، قم، ۱۴۰۹ق.
- لسان العرب، محمد بن مکرم (ابن منظور)، دار صادر، بیروت، ۱۴۱۴ق.
- مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، تهران، 1404ق.
- المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، احمد بن محمد فیومی، مؤسسه دار الهجرة، قم، ۱۴۱۴ق.
- معالم المدینه المنوره بین العمارة و التاریخ، عبدالعزیز کعکی، دار المکتبة الهلال، بیروت ۱۴۱۹ق.