بنگلادش کشوری مسلمان و حج‌گزار در جنوب آسیا می‌باشد. پیشینه ورود اسلام به بنگلادش به سال 615م. می‌رسد که پیامبر اسلام(ص) برخی از صحابه را برای تبلیغ اسلام به آنجا فرستاده است و بعد از آن با ورود بازرگانان و دریانوردان عرب و سکونت در آنجا گسترش پیدا کرده است.

موقعیت جغرافیایی بنگلادش

پیشینه حج‌گزاری بنگالی‌ها به بعد از ورود اسلام به آنجا می‌رسد و مردم با پای پیاده و با الاغ و شتر به صورت کاروانی رهسپار سفر حج می‌شدند و راهی طولانی را می‌پیمودند و ماه‌ها در راه بودند، و به‌دلیل سختی و دوری راه انجام حج از طرف مردم با سختی فراوان روبرو می‌شد و به همین دلیل حاجیان زیادی به حج نمی‌رفتند.

حاکمان و امیران بنگال خدمات و هدایایی را نیز برای حرمین شریفین ارسال می‌کردند و مدارسی را برای آموزش اسلام برای افراد بنگالی تأسیس می‌کردند.

در پی استقلال بنگلادش از پاکستان مسئول امور حج وزارت ادیان بنگلادش بود، و در دوره معاصر از دو طریق دولتی و آژانس‌های مسافرتی دنبال می‌شود. آژانس‌های مسافرتی در پذیرش حاجیان و دریافت هزینه‌ها آزادانه عمل می‌کنند و مردم به دلخواه خود یکی از دو راه را انتخاب می‌کنند، لذا باعث افزایش درخواست سفر حج شده است، همچنین وضع مقررات، هزینه حمل و نقل و امنیت راه‌ها سبب افزایش شمار حاجیان شده است.

راه حج مردم بنگال از دو راه هوایی و دریایی صورت می‌گیرد.

معرفی جغرافیایی

نام رسمی این کشور جمهوری خلق بنگلادش[۱] است. بنگلادش از شمال و شرق به ایالت آسام و از غرب به ایالت بیهار و بنگال غربی محدود شده و از جنوب شرقی با کشور میانمار و از جنوب با خلیج بنگال هم‌مرز است.[۲]

مساحت آن 143،998 کیلومتر مربع است.[۳] این کشور اکنون به شش ایالت به نام داکا، چیتاگونگ، کولنا، باریشال، سیلهت و راجشاهی تقسیم شده است.

بیشترین میزان بارندگی در میان کشورهای آسیایی، به این کشور اختصاص دارد. پایتخت بنگلادش شهر داکا است و بر پایه سرشماری سال 2000م. جمعیت استان داکا 38،678،000 تن برآورد شده است؛ مهاجرت روستاییان به شهرها شدت یافته است.

زبان اصلی

«بنگالی» زبان اصلی مردم این کشور و یکی از شاخه‌های زبان‌های سنسکریت و آریایی در شبه قاره هند است. خط بنگالی نیز اصلاح شده خط سنسکریت است و شباهتی به اردو ندارد. البته لغات عربی، فارسی و انگلیسی به آن افزوده شده است.

تنها چند صد هزار تن مسلمان که پس از تقسیم شبه قاره هند، از ایالت بیهار به بنگلادش مهاجرت کردند، به زبان اردو سخن می‌گویند. زبان اقوام سرزمین‌های تپه‌ای شرق و شمال کشور نیز بیشتر از خانواده زبان‌های تبتی ـ برمه‌ای است.[۴]

جمعیت

بر پایه آمار جولای 2004م. جمعیت بنگلادش 141،340،473 تن است.[۵] دین رسمی این کشور اسلام و مذهب رسمی آن حنفی می‌باشد. حدود 85% از جمعیت این کشور مسلمان و بیشتر حنفی مذهبند. 15% باقیمانده هندو و‌اندکی نیز بودایی هستند.[۶] جز آن‌ها فرقه‌هایی از جمله قادیانی، بهایی‌ها و اهل حدیث نیز وجود دارند. شیعه اثنی عشری در این کشور در اقلیت است.

پیشینه ورود مسلمانان به بنگال

نخستین بار پیش از فتح سرزمین بنگال به‌دست مسلمانان، به سال 615م. تبلیغ اسلام در این سرزمین به دست برخی صحابه پیامبر(ص) مانند مالک بن وهب و قیس بن حُذیفه انجام پذیرفت.[۷] از آن هنگام، ورود بازرگانان عرب به این مناطق آغاز شد.[۸]

در سده هشتم م. دریانوردان عرب با کشتی‌ به سواحل بندر چیتاگونگ آمدند و در این منطقه سکونت دائم گزیدند. پیشینه تماس مردم این سرزمین با مسلمانان، به روابط بازرگانی یا ارتباط با کوچ‌نشین‌های مسلمان و کوشش‌های تبلیغی گروه‌هایی از مسلمانان در این منطقه پیشتر از فتح بنگال به دست مسلمانان برمی‌گردد.

از سکه‌هایی که در پهاپور و مینامتی به‌دست آمده، پیدا است که در روزگار‌ هارون الرشید (حک: 170-193ق.) نیز مسلمانان در این مناطق ساکن بوده‌اند.[۹]

نشانه‌هایی از آبادی‌های محل سکونت بازرگانان عرب، نزدیک چاتگام، پیش از حمله محمد بن بختیار خلجی دیده شده است.[۱۰] در روزگار تیموریان، مسلمانان از شمال هند و حتی ترکستان و حبشه و دیگر کشورهای دوردست به بنگال آمدند و در آن جا ساکن شدند.[۱۱]

از نوشته‌های تاریخ‌نگاران مسلمان مانند مسعودی، ابن خردادبه و ادریسی به‌خوبی پیدا است که اعراب با کشورهای شرق آسیا ارتباط تجاری داشتند و از همین مسیر به سواحل جنوب شرق آسیا کالا می‌رساندند.[۱۲]

در سده یازدهم م. صوفیانی از شبه جزیره عربستان، ایران، عراق، یمن و آسیای میانه برای تبلیغ دین اسلام به این مناطق سفر نمودند.[۱۳]

فتوحات اسلامی

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که در روزگار خلفا، سربازان مسلمان مرزهای شمالی شبه قاره هند را درنوردیدند.[۱۴] به گفته نویسنده «تاریخ فرشته»، مُهَلَب بن ابی‌صُفره نخستین کسی بود که به سال 28ق. قدم به سرحد هندوستان نهاد و به سال 44ق. شماری بسیار از هندوان به اسلام گرویدند.[۱۵]

فتوحات اسلامی در سده پنجم ق. در روزگار سلطان محمود غزنوی به‌سوی شمال شرقی هند گسترش یافت و تا دهلی رسید.[۱۶]

فتوحات غوریان

سلطان شهاب‌الدین به سال 569ق. به گسترش فتوحات خود از حدود کرمان تا ولایت سند ادامه داد و به سال 579ق. تا لاهور پیش رفت و بسیاری از هندوان را به اسلام درآورد.[۱۷] بر اثر فتوحات شهاب‌الدین، دامنه ممالک غَوْریان تا سواحل گَنْگا رسید.[۱۸] مردم هند بیشتر به دست همین ترکان مسلمان گشتند و مردمان پاکستان و بنگلادش تاریخ سیاسی خود را به حکمرانان مسلمان ترک پیوند می‌دهند.[۱۹]

سلطان شهاب‌الدین پس از فوت برادرش سلطان غیاث‌الدین (درگذشت 599ق.) که به سال 571ق. از مولتان تا دهلی را تصرف کرده بود، فتوحات را در هند دنبال نمود.

سپس سپاه احمد غزنوی بر شهرهای گوالیو، بوندلکند و دو منطقه بیهار و بنگال چیره شد؛ سلاطین غوری به ویژه سلطان شهاب‌الدین در دربار و سپاهیان، ترکان را به کار گماردند و با کمک آن‌ها فتوحات را در سرزمین هندوستان دنبال کردند.

قطب‌‌الدّین اِیْبک، یکی از این سرداران ترک، توانست متصرفات غوریان را در شمال هند گسترش دهد و تا شمال غربی هند پیشروی نماید.[۲۰] سردار دیگر ترک به نام اختیارالدین محمد بختیار خلجی، منطقه بیهار و بنگال را تصرف کرد.[۲۱] پس از شکست «لاکشمن شن» واپسین فرمانروای هندو به دست او، حکومت مسلمانان در بنگال مستقر شد.[۲۲]

در سال 689ق. حکمرانان مملوک معزّی جای خود را به سلسله خلجیان دادند که از نسل اختیارالدین محمد خلجی بودند. آن‌ها موفق شدند مغول‌ها را که بارها تا نزدیک دهلی هجوم آورده بودند، از مرزهای شمال غربی سرزمین خویش دور کنند.[۲۳]

گزارش ابن بطوطه

ابن بطوطه (درگذشت 779ق.) که در سده هشتم ق. به قصد انجام حج، به سفری طولانی در کشورهای مسلمان پرداخت، آن‌گاه که به سرزمین هند و بنگال رسید، از فراوانی نعمت و ارزاق عمومی در بنگال گزارش داده و از رسم‌های و آیین‌های مسلمانان آن سرزمین یاد کرده و به معرفی اولیا و صلحا و شاهان آن دیار پرداخته است.[۲۴]

حکومت مغول‌ها

پس از ترک‌ها، مغول‌ها در بنگال به حکومت رسیدند. آنان نیز تا‌اندازه‌ای به گسترش فرهنگ اسلام پرداختند. از همین‌رو، مبدا تاریخ بنگلادش در روزگار سلطنت اکبر شاه به هجری شمسی تغییر یافت.[۲۵]

سلسله افغانی سور از سال 1538 تا 1564م. در سرزمین بنگال پادشاهی کردند. آن‌ها بارها برای حفظ منافع در سرزمین بنگال با لشکریان مغول به جنگ‌های خونین پرداختند. به سال 1564م. سلسله سور به دست خاندان کرانی از میان رفت. این خاندان تا سال 1575م. بر بنگال تسلط داشتند تا این که به سال 1575م. به دست نیروهای اکبر شاه مغول منقرض گشتند و حکومت مغولان در بنگال آغاز شد.[۲۶]

حکومت مغولان در بنگال تا 1757م. ادامه داشت و با شکست واپسین پادشاه مغول، نواب سراج‌الدوله، در این منطقه، به‌دست نیروهای بریتانیا خاتمه یافت.[۲۷]

بنگال در دوره سلطه بریتانیا

در میانه سده 18م. انگلیسی‌ها برای تسخیر این مناطق با مغولان به نبرد پرداختند و بر این سرزمین چیره شدند. این نبرد در تاریخ بنگلادش به «نبرد پالاشی» معروف است.[۲۸]

از آن هنگام تا حدود دو سده، انگلیسی‌ها حکومت خود را بر این سرزمین ادامه دادند. مسلمانان و هندوها برای یافتن آزادی و استقلال کشورشان، با وحدت و همکاری بر ضد حکومت استعماری مبارزه کردند.

استقلال بنگال

این سرزمین در اثر مبارزه دانشوران و بزرگان مسلمان شیعی و سنی در سال 1947م. به استقلال رسید و با توافق هندوان و مسلمانان، دو کشور هندوستان و پاکستان (شرقی و غربی) پدید آمدند؛

این کشور از سال 1947 تا 1971م. به عنوان بخشی از خاک پاکستان به نام پاکستان شرقی شناخته می‌شد. در 16 دسامبر سال 1971م. این بخش استقلال یافت و نام جمهوری خلق بنگلادش را پذیرفت.

در این میان، شاعران بنگالی به‌ویژه شاعر مشهور بنگالی قاضی نذرالاسلام[۲۹] در بخشیدن روحیه حماسی به ملت بنگلادش به‌ویژه دانش‌آموختگان دانشگاه داکا تاثیر فراوان نهادند.[۳۰]

پیشینه حج‌گزاری

درباره حج‌گزاری بنگلادشی‌ها و روابط و مناسبات آن‌ها با حرمین، تا پیش از آغاز دوره حاکمان مسلمان در سده سیزدهم م. آگاهی‌های معتبر در دست نیست.[۳۱]

شروع سفر حج

پس از استقرار خواجه معین‌الدین چِشْتی (633ق.) عارف نامدار شبه قاره در این منطقه جنوب شرق آسیا، آشکارا از حج‌گزاری بنگالی‌ها نشان می‌توان یافت.

در آن هنگام، مردم با پای پیاده یا با الاغ و شتر به صورت کاروانی رهسپار حج می‌شدند و سفر آن‌ها ماه‌ها به درازا می‌کشید.[۳۲]

در این دوره، راه دریایی نیز به دلیل امنیت بیشتر و نزدیک‌تر بودن، برای سفر حج انتخاب می‌شد. در گزارش‌های تاریخی آمده است که حاکم داکا، شاه شجاع پسر دوم شاه جهان، به قصد حج‌گزاری راهی مکه شد و از راه دریایی به شبه جزیره عربستان رسید.[۳۳]

ارسال هدایا به حرمین شریفین

غیاث‌الدین سلطان بنگاله در 809ق. هدایا و صدقات مالی گسترده‌ای برای حرمین فرستاد و قاضیان و امامان و خطیبان حرمین را خلعت پوشاند.[۳۴] برپایه گزارشی، همین سلطان در نوبتی دیگر هدایایی گرانبها برای حسن بن عجلان امیر مکه فرستاد که در آن خیمه‌ای برای سایه افکندن بر سر حاجیان نیز بود تا در صحن مسجدالحرام نصب شود.[۳۵]

در 813ق. گزارشی درباره فرستادن هدایا و صدقاتی از سوی غیاث‌الدین سلطان بنگاله به مکه در دست است.

ساخت مدرسه در مکه و مدینه

وزیر این سلطان به نام خان جهان موظف شد فردی به نام یاقوت غیاثی را مامور کند تا مدرسه‌ای در مکه نزدیک مسجدالحرام بسازد.

از این‌رو، دو خانه چسبیده به مسجد نزدیک باب ام‌هانی خریداری و ویران گشت و مدرسه‌ای دینی به نام مدرسه سلطان غیاث‌الدین ساخته شد. نیز باغ‌ها و بستان‌هایی خریداری و وقف این مدرسه شدند. در این مدرسه، بر پایه مذاهب چهارگانه اهل سنت، چهار مدرس در نوبت‌ها و جای ویژه خود، به‌تدریس معارف اسلامی و فقهی می‌پرداختند. بعدها این مدرسه به دست محمد بن برکات امیر مکه و با همکاری قاضی شافعی شهر، ویران شد.[۳۶]

افزون بر این، شاه بنگاله مدرسه‌ای در مدینه ساخت و برای مدینه و امیر آن سرزمین، هدایا و اموالی فرستاد که میان راه مورد دستبرد قرار گرفت.[۳۷] درباره رباطی نزدیک مسجدالحرام که همین سلطان ساخته، در منابع پسین گزارشی آمده است.[۳۸]

در سال 832ق. جلال‌الدین محمد بن فندو، سلطان بنگال، اموال و هدایای فراوان برای مردم مکه و نیز امیر آن اشرف بَرْسْبای فرستاد.[۳۹] بعدها نیز همین شخص در فرستادن اموال و خیرات به مکه کوشا بود و پسرش نیز این رفتار را تداوم بخشید.[۴۰]

سختی تشرف به حج در قدیم

در زمان‌های قدیم‌تر، به دلیل سختی و دوری راه، انجام حج از جانب مردم مناطق بنگال شرقی و غربی آسان نبود و حاجیانی بسیار به سرزمین وحی مشرف نمی‌شدند. کسانی که قصد تشرف به حج داشتند، به صورت گروهی و دسته‌جمعی به این سفر معنوی می‌پرداختند.

معمولاً خانواده‌ها و خانم‌ها در این‌گونه کاروان‌ها راه نمی‌یافتند، مگر این که تجهیزات لازم در این سفر پر مشقت را فراهم کرده باشند.[۴۱] به احتمال بسیار، هر چهار یا پنج سال یک تن از هر منطقه این سرزمین می‌توانست به حج مشرف شود.

هرگاه مسلمانی برای مناسک حج آماده می‌شد، در طول یک یا دو ماه بستگانش برای دیدار و وداع به او سرمی‌زدند. مردم از سفر حج بیمناک بودند؛ زیرا مکه از این منطقه بسیار دور بود و حاجیان با طی مسافتی زمینی بسیار طولانی به آن‌جا می‌رسیدند.

هر فرد برای سفر حج باید ماه‌ها در سفر می‌بود و در برگشت نیز مخاطره‌هایی را به‌جان می‌خرید. بدین جهت، در این دوره بیشتر مسلمانان مستطیع نمی‌توانستند در عمر خود بیش از یک بار به حج مشرف شوند. در این میان، نور قطب العالم (درگذشت 1447/1449م) به پاس این که توانسته بود بیش از یک بار به حج مشرف شود، در تاریخ بنگلادش شهرت یافت.[۴۲]

خدمت حاکمان و امیران به حاجیان

در کتاب تاریخ بنگال بزرگ آمده است که حاکمان بنگال و امیران آن‌ها هر سال افرادی را از مناطق گوناگون برای حج به مکه اعزام می‌نمودند. آن‌ها در ایام حج در حرمین دفاتری برقرار می‌کردند و در طول سال مدارس دینی را برای آموزش اسلام به افراد بنگالی زبان باز می‌گذاشتند. این مدارس با کمک ثروتمندان مسلمان بنگال تاسیس شده بود.[۴۳]

حج‌گزاری در روزگار سلطه بریتانیا

در نیمه دوم سده هجدهم م. با استیلای سیاسی ـ نظامی بریتانیا بر هندوستان که هم‌زمان با رونق گرفتن سفرهای دریایی بود، حاجیان هند و بنگال معمولاً از راه دریایی رهسپار مکه می‌شدند[۴۴] و با عبور از اقیانوس هند به بندر جده می‌رسیدند.[۴۵]

در این دوره، بخشی از رنج سفر کاهش یافت؛ اما حاجیان بنگالی برای عزیمت به مکه با پدیده قرعه‌کشی روبه‌رو گشتند. با افزایش شمار خواستاران حج، دولت استعماری انگلیس در هند شماری محدود از حاجیان را با قرعه انتخاب و آن‌ها را از راه کلکته و بندر بمبئی اعزام می‌کرد.[۴۶]

در این میان، راه زمینی برای مسافرت به مکه از طریق ایران و کوفه یا ایران و بصره به‌عنوان کهن‌ترین مسیر متداول بوده است.[۴۷] تنها شاهدی که از تاریخ می‌توان برای این مسیر زمینی یاد نمود، حج‌گزاری حاج محمد محسن است که در سده هجدهم م. از طریق ایران و عراق به سرزمین عربستان رسید و در آن‌جا از راه نجد و احساء به حرمین وارد شد.[۴۸]

مدت سفر حج

به سبب دوری راه، سفر حج بیش از شش ماه به درازا می‌انجامید. در این دوره، بسیار رخ داد که کشتی حامل حاجیان میان راه دچار طوفان می‌شد. برخی حاجیان بر اثر گرمای طاقت‌فرسای سرزمین حجاز در مکه یا مدینه و یا میان راه جان خود را از دست می‌دادند.[۴۹]

حج‌گزاری در دوره حکومت پاکستان

پس از بیرون رفتن استعمارگران بریتانیا از هند، این سرزمین به سال 1947م. به دو کشور مستقل تقسیم گشت. نام بخشی از سرزمین هند را پاکستان و بخش دیگر را هندوستان نهادند.

در این دوره، بنگلادش زیر نظر دولت مرکزی پاکستان که در کراچی و سپس اسلام آباد مستقر بود، به‌عنوان پاکستان شرقی اداره می‌شد. برنامه حج‌گزاری در این دوره نظم بهتر یافت و بر شمار حاجیان افزوده شد. البته از زحمات طاقت‌فرسای این سفر معنوی کاسته نشد.

در این زمان، دولتمردان پاکستانی همان سیاست بریتانیا را دنبال کردند و شیوه قرعه‌کشی را ادامه دادند. هر سال شمار خواستاران حج از 20000 تن تجاوز نمی‌نمود؛ اما بیش از 3000 بنگالی نمی‌توانستند اعزام شوند. این شمار از حاجیان باید از مسیر کراچی به مکه می‌رسیدند و مشکلات سفر حج را همچنان به جان می‌خریدند.[۵۰]

با وجود تحویل مبالغ تعیین شده به دفتر امور حجاج که در وزارت امور دینی تاسیس شده بود، خواستاران حج سال‌ها از انجام حج محروم می‌ماندند و با حسرت ایام را سپری می‌نمودند.[۵۱]

حاجیان مشهور بنگالی

یکی از مسلمانان بنگلادش که در سده هجدهم م. توفیق تشرف به مکه یافت و به اشتهار فراوان رسید، حاج محمد محسن (درگذشت 1812م.) شیعه مذهب است که مدارس، مساجد، یتیم‌خانه‌ها و حسیینیه‌هایی فراوان در بنگلادش و بنگال غربی به نام وی وجود دارد.

همچنین حاج شریت الله (1781-1840م.) سنی مذهب از حاجیان سرشناسی است که هنگام حضور در مکه به باورهای وهابیان تمایل یافت و پس از بازگشت نهضت فرائض را پی افکند و به ترویج باورهای محمد بن عبدالوهاب پرداخت؛ حضور بنگالی‌ها در حرمین به دوران حکمرانان مسلمان در این سرزمین برمی‌گردد.

پیشینه حضور در حرمین شریفین

بنگالی‌ها از هنگامی که به دست صوفیان و از طریق نفوذ حاکمان مسلمان به اسلام گرویدند، برای حضور در حرمین بسیار کوشیدند. این حضور در دهه‌های اخیر به گونه‌ای چشمگیر نمایان گشته است.

به گزارش‌ عوامل دولت بنگلادش از دهه شصت سده گذشته، برخی بنگالی‌ها در مکه و مدینه مناصب قضا را در دست داشتند. اکنون بنگلادشی‌ها در مشاغل گوناگون از خدمت حرمین گرفته تا پزشکی و مهندسی، در حرمین حضور دارند.

تألیف سفرنامه

در منابع بنگالی زبان که تا پیش از دهه شصت سده بیستم م. نوشته شده است، کتاب‌های جداگانه با عنوان سفرنامه حج تدوین نشده است؛ اما بعدها کتاب‌هایی با عنوان‌های گوناگون که حاوی گزارش سفر حج است، نوشته شده است. از جمله آن‌ها، حج و کعبه تالیف مولانا سمیالدین، مکه آمار و مدینه آمار (مکه و مدینه از آن من) تالیف مولانا حبیب‌الرحمان و مادها پراچه حافظی حضور (حافظی حضور در خاورمیانه) تالیف پروفسور اختر فاروق شهرت بیشتر یافت.

حج‌گزاری در دوران معاصر

در پی استقلال بنگلادش از پاکستان، وزارت ادیان بنگلادش کارگزار امور حج گشت و زیر نظر آن دفتری به نام «دفتر حج بنگلادش» مشغول به کار شد. مسؤولان این وزارت امور حج را با جدیت دنبال نمودند.

در نخستین سال‌های پس از استقلال، اعزام حاجیان به‌طور مستقیم از طریق وزارت ادیان انجام می‌پذیرفت؛ اما چندی بعد این سیاست تغییر نمود و امور حاجیان از دو طریق دولتی و آژانس‌های مسافرتی دنبال شد. این آژانس‌های مسافرتی باید از وزارت ادیان مجوز بگیرند؛ ولی در پذیرش حاجیان و دریافت هزینه‌ها، آزادانه عمل می‌کنند. مردم به دلخواه خود یکی از دو طریق را برای سفر به حج می‌توانند انتخاب نمایند.

افزایش شمار حاجیان

از این رو، شمار خواستاران حج بسیار افزایش یافته است. در آغاز این دوره، شمار حاجیان از 3000 به 24000 تن افزایش یافت.[۵۲] بر پایه گزارش رسمی دولت بنگلادش، هر سال پنجاه هزار تن از حاجیان بنگلادشی به عربستان اعزام می‌شوند.

اما آمار غیر رسمی از نزدیک به صد هزار تن حکایت دارد.[۵۳] بر پایه گزارش دفتر حج بنگلادش، به سال 2009م. شمار حاجیان بنگلادشی 58500 تن بوده است.[۵۴]

دولت عربستان برای بنگلادش مانند دیگر کشورها در برابر هر هزار تن جمعیت، یک سهمیه حج تمتع تعیین نموده است. اما به دلیل کم بودن خواستار حج نسبت به جمعیت، هرگز شمار حاجیان این کشور از سهمیه تعیین شده فراتر نرفته است. بدین‌جهت، در سال‌های اخیر، دولت عربستان محدودیت رسمی برای زائران این کشور در نظر نگرفته است.[۵۵]

به گزارش سایت رسمی دفتر حج بنگلادش، به سال 2011م. از این کشور، با مدیریت مستقیم دولتی 15000 تن و با مدیریت آژانس‌ها 105000 تن حاجی می‌توانستند به عربستان اعزام شوند.[۵۶] دختران مجرد و زنان بیوه تنها به شرط همراه داشتن بستگان محرم، می‌توانند به سفر حج مشرف گردند.[۵۷]

هزینه سفر حج

حج‌گزاری با مدیریت مستقیم دولت، از لحاظ شمار حاجیان محدودیت و از لحاظ هزینه‌ها سقفی معین دارد. اما اعزام از طریق آژانس‌های مسافرتی، هزینه‌های معین ندارد و به تناسب نوع امکانات، مبالغی از حاجیان دریافت می‌شود.

بر پایه آمار رسمی دفتر حج بنگلادش، به سال 2011م. هر خواستار حج برای اعزام با مدیریت مستقیم دولت مبلغ 259042 تاکا برابر با 3500 دلار بابت هزینه‌های سفر حج، جز تغذیه و قربانی، باید پرداخت کند.

متقاصیان حج با مدیریت آژانس‌ها برای بلیط هواپیما و امور اداره فرودگاه‌ها و نیز مخارج درون عربستان سعودی، هزینه‌ای مشابه را پرداخت می‌نمایند و در دیگر موارد، سقف پرداختی با توافق آژانس‌ها انجام می‌شود.[۵۸]


در بنگلادش هیچ‌کس حق وا‌گذاری یا انتقال سهمیه حج خود را به دیگری ندارد و اگر کسی برای سهمیه دولتی ثبت نام کرده باشد، در صورت انصراف، دولت مبالغ دریافتی را به وی برمی‌گرداند.[۵۹]

گزارش‌های مربوط به تعیین مقررات و هزینه حمل و نقل و اسکان حاجیان بنگالی، نشان می‌دهد در روزگار اخیر که امنیت و سهولت راه‌ها افزایش یافته، جمعیتی بیشتر از مناطق هند و بنگال به سفر حج آمده‌اند و دریافت هزینه‌های سفر آنان برای مسؤولان عربستان حائز اهمیت بوده است.[۶۰]

مسئول ساماندهی حاجیان

در سفر حج، یک زائر بنگلادشی در برابر دولت یا آژانس مسافرتی به جز انجام اعمال فریضه حج هیچ مسؤولیتی ندارد. دولت هر سال برخی نیروهای دولتی مانند مدیران و پزشکان را برای ساماندهی و ارائه خدمات بهتر به عربستان اعزام می‌دارد. آن‌ها بر مسکن، بهداشت و تغذیه حاجیان نظارت می‌کنند.[۶۱]

زائران بنگلادشی اگر بخواهند از کشور خود به حج اعزام شوند، باید با گذرنامه ویژه سفر حج، مسافرت نمایند.[۶۲]

راه‌های اعزام به حج

پس از استقلال بنگلادش در سال 1971م. اعزام حاجیان تنها از راه هوایی صورت می‌گرفت؛ اما به تدریج این مسیر با مشکلات گوناگون مانند کمبود هواپیما و نیاز به اجاره هواپیمای خارجی روبه‌رو شد. هر سال هواپیماهای خارجی را برای حمل حاجیان اجاره می‌کنند؛ اما این کار نیاز همه خواستاران را پاسخ نمی‌دهد.

از این‌رو، از سال2010 م. اعزام حاجیان از دو مسیر هوایی و دریایی انجام می‌پذیرد.

رسوم دینی حاجیان

رسم دینی رایج میان بسیاری از مردم از آغاز حج‌گزاری مسلمانان بنگلادش تا امروز این است که خواستاران حج خود را ملزم می‌دانند تا لباس احرامشان را از مال حلال فراهم کنند. همچنین مسافران، پیش از عزیمت به سوی مکه، از خانواده و دوستان و فامیل طلب بخشش و عفوکرده، قرض‌ها را ادا می‌کنند و وصیتنامه خود را می‌نویسند.

پانویس

  1. people's Republic of Bangladesh.
  2. دائرة المعارف اسلامی (به زبان بنگلا)، ج26، ص481.
  3. بنگلادش، ص4؛ دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص350، «بنگلادش.
  4. جهان اسلام، ج2، ص14.
  5. Cia-the world factbook. Bangladesh.
  6. دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج1، ص710.
  7. ورود اسلام به بنگلادش، ص21.
  8. تاریخ بنگلادش، ص67؛ شهر بندر چاتاگرم، ص15.
  9. دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص335.
  10. جهان اسلام، ج2 ص16.
  11. دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص334، «بنگال.
  12. تاریخ بنگلادش، ص117-119.
  13. تاریخ مسلمانان بنگلادش، ص24؛ تاریخ فرهنگ و جامعه بنگال، ج1، ص81، 174؛ Social History of the Muslims of Bengal، P86-190.
  14. الکامل، ج3، ص45؛ تاریخ طبری، ج4، ص86، 128، 181-182.
  15. تاریخ فرشته، ج1، ص16.
  16. افغانستان در مسیر تاریخ، ص106.
  17. تاریخ مختصر افغانستان، ص153-166.
  18. تاریخ ابن خلدون، ج4، ص527-528؛ الکامل، ج11، ص173-174.
  19. تاریخ بنگلادش، ص67-70.
  20. تاریخ حکومت‌های مسلمانان در هند، ص30-36.
  21. تاریخ حکومت‌های مسلمانان در هند، ص56-73.
  22. بنگلادش، ص37-38؛ تاریخ بنگلادش، ص345-353؛ تاریخ حکومت‌های مسلمان در هند، ص56-67، 307-315.
  23. اردو دائرة المعارف اسلامیه، ج4، ص934-940.
  24. رحلة ابن بطوطه، ج3، ص38-42.
  25. بنگلادش، ص39.
  26. تاریخ بنگلادش، ص194.
  27. بنگلادش، ص37-38؛ تاریخ بنگلادش، ص345-353؛ تاریخ حکومت‌های مسلمانان در هند، ص56-67، 307-315.
  28. تاریخ بنگلادش، ص301-305.
  29. اسلام و نذر الاسلام، ص135-141.
  30. گزیده احوال، ص81-85.
  31. بنگلاپیدیا، ج10، «حج.
  32. مکه و مدینه از آن من، ص1-2؛ طرق الحج الاسیوی، ص67.
  33. بنگلاپیدیا، ج9، «شاه شجاع».
  34. غایة المرام، ج2، ص277-278.
  35. التاریخ القویم، ج4، ص427.
  36. بلوغ القری، ج1، ص548.
  37. غایة المرام، ج2، ص283-285.
  38. مرآة الحرمین، ج1، ص478.
  39. اتحاف الوری، ج4، ص44-45.
  40. اتحاف الوری، ج4، ص94-96.
  41. طرق الحج الاسیوی، ص65.
  42. طرق الحج الاسیوی، ص65.
  43. تاریخ بنگال بزرگ، ص79.
  44. بنگلاپیدیا، ج10، «حج».
  45. طرق الحج الاسیوی، ص68.
  46. مکه و مدینه از آن من، ص1-2.
  47. طرق الحج الاسیوی، ص66-67.
  48. بنگلاپیدیا، ج7، «حاج محمد محسن».
  49. مکه و مدینه از آن من، ص1-2.
  50. مکه و مدینه از آن من، ص1-2.
  51. مکه و مدینه از آن من، ص2.
  52. مکه و مدینه از آن من، ص2.
  53. طرق الحج الاسیوی، ص66.
  54. http://www.hajj.gov.bd/bn/newsandevents/362-2009-11-17-11-33-45.html
  55. حج در کشور بنگلادش، ص1.
  56. www.hajj.gov.bd
  57. حج در کشور بنگلادش، ص1.
  58. www.hajj.gov.bd
  59. حج در کشور بنگلادش، ص1.
  60. نک: افادة الانام، ج4، ص430-444.
  61. افادة الانام، ج4، ص430-444.
  62. افادة الانام، ج4، ص430-444.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل بنگلادش.
  • اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (درگذشت 885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
  • اردو دائرة المعارف الاسلامی: زیر نظر دانشگاه پنجاب، لاهور، 1969م.
  • اسلام و نذر اسلام: احمد شهاب‌ الدین، داکا، بنیاد اسلامی، 1980م.
  • افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (درگذشت 1365ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، 1430ق.
  • افغانستان در مسیر تاریخ: غلام محمد غبار، تهران، جمهوری، 1374ش.
  • بلوغ القری فی ذیل اتحاف الوری: عبدالعزیز بن فهد المکی (درگذشت 920ق.)، به کوشش صلاح الدین و دیگران، دار القاهره، 1425ق.
  • بنگلاپیدیا: گروهی از مؤلفان، داکا، آسیاتیک سوساتی، 2003م.
  • بنگلادش: زیبا فرزین‌نیا، تهران، وزارت امور خارجه، 1372ش.
  • تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (درگذشت 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق.
  • التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
  • تاریخ بنگال بزرگ: محمد انعام الحق، انوسیلانی، براکاسانی، 2003م.
  • تاریخ بنگلادش: ک. علی، داکا، عزیز بوک دیپو، 2001م.
  • تاریخ حکومت‌های مسلمانان در هند: عبدالعلیم، داکا، مولا برادرس، 1966م.
  • تاریخ فرشته: محمد قاسم فرشته، لکنهو، 1281ق.
  • تاریخ مختصر افغانستان: عبدالحی حبیبی، دانش کتابخانه، 1377ش.
  • تاریخ مسلمانان بنگلادش: عباس علی خان، داکا، اسلامیک سنتر، 1994م.
  • تاریخ، فرهنگ و جامعه بنگال: ام. ‌ای. رحیم، داکا، بنگا آکادمی، 1982م.
  • جهان اسلام: مرتضی اسعدی، تهران، نشر دانشگاهی، 1369ش.
  • حج در کشور بنگلادش: خبرگزاری جهوری اسلامی ایران، تهران، 1377ش.
  • دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، 1378ش.
  • دائرة المعارف اسلامی «در زبان بنگلا: » بنیاد اسلامی بنگلادش، داکا، 1992م.
  • رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (درگذشت 779ق.)، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، 1417ق.
  • شهر بندر چاتگرم: عبدالحق چودوری، داکا، گاتیدهارا، 1994م.
  • طبقات ناصری: جوزجانی، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، دنیای کتاب، 1363ش.
  • طرق الحج الاسیوی: گروهی از علما، مالیزیا، المنظمة الاسلامیة للتربیة و العلوم و الثقافه، 1431ق.
  • غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (درگذشت 920ق.)، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة القری، 1409ق.
  • الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
  • گزیده احوال و آثار قاضی نذر الاسلام: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، داکا، 1995م.
  • مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (درگذشت 1353ق.)، قم، المطبعة العلمیه، 1344ق.
  • مکه و مدینه از آن من (سفرنامه حج): حبیب الرحمن، داکا، تیتاش، 1984م.
  • ورود اسلام به بنگلادش: نذیر احمد، داکا، فلاح، 1999م.
  • www.hajj. gov. bd.