نهر علقمه

از ویکی حج

نهر علقمه یا علقمی،

موقعیت

امروزه نهر علقمه از میان رفته است.[۱] بر پایه گزارش ابن خردادبه (م. حدود ۳۰۰ق) و مسعودی (م.۳۴۵یا ۳۴۶ق)، زماني که فرات به هيت و الانبار که در دو طرف فرات قرار دارد مي‌رسید، به دو شاخه تقسيم شده، شاخه‌اي به سمت غرب رفته و به نهر علقمه معروف بود و سرانجام به کوفه مي‌رسید.[۲] برخی دیگر نیز، نهر علقمه را جدا شده از فرات، میان هیت و الانبار و متمایل به جنوب دانسته‌، که سرانجام به قصر هیبره و شهرهای کوفه و حله می‌رسیده است.[۳]

به باور عبدالحسین کلیدار، آنچه امروزه از نهر علقمه باقي مانده، مربوط به بخشي است که به شمال مرقد «عون» رسیده و به سمت جنوب راه کج مي‌کند و به غاضريه در ساحل شرقي و منطقه مربوط به اسکان بني‌أسد مي‌رسد؛ به موازات غاضريه، در ساحل غربي نهر علقمه، شريعه امام صادق(ع) قرار گرفته است. پلي به نام پل غاضريه، حلقه وصل ميان علقمه و شريعه امام صادق(ع) است؛ سپس به طرف شمال غربي منحرف شده و به نحوي متمايل به ضلع شرقي کربلا است تا به آستان حضرت عباس(ع) مي‌رسد و در حقيقت، آبی که به دور قبر او در حال چرخش است، از آنجا تغذيه مي‌گردد. پس از عبور از بين‌الحرمين به سمت جنوب شرقي کربلا به راه خود ادامه داده تا اينکه به منطقه نينوا رسیده و در این‌جا دو نهر نينوا و علقمه به هم وصل شده و به هر سرزميني مي‌رسند، آن را سيراب مي‌کنند. در اين مسير، پي‌درپي به سمت ضلع جنوبي و شرقي، به صورت مارپيچ تغيير جهت مي‌دهد. در ميانه راه نجف و کربلا به خان حماد رسیده و يکباره به طرف شرق تغيير مسير داده و رود هندي را قطع مي‌کند تا اينکه کاملا شرق کوفه را پوشش مي‌دهد و امروز نيز آثارش قابل مشاهده است.[۴]

در سال ۱۴۴۰ق. (۲۰۱۸م)، آستان امام حسین(ع)، طی پروژه مشترکی با دانشگاه دورهام انگلیس، به دنبال تعیین مسیر نهر علقمه در زمان رویداد عاشورا بوده است.[۵]

پیشینه

هارفی بوتر، نویسنده کتاب تاریخ القدیم، از نهری سخن گفته که بخت النصر، پادشاه ایران، از بخش‌های بالای فرات حفر کرد تا آنکه آن را به دریا رساند. به باور برخی، با توجه به ویژگی‌هایی که توصیف کرده، می‌بایست این نهر، همان علقمه باشد.[یادداشت ۱][۶] برخی معتقدند، علقمه از نهر قدیمی مارسس گرفته شده که از میان رفته بود؛ ولی در دوره‌های بعد احیا شد.[۷] برخی نیز بر این باورند که جد مؤیدالدین محمد بن علقمی (م.۶۵۶ق)، وزیر مستعصم عباسی این نهر را حفر کرده است.[۸]

ضعف دولت عباسی، یورش بیگاناگان و قرمطیان[۹] و مصادره زمین‌های اطراف نهر علقمه توسط رجال دولتی،[۱۰] باعث شد مناطق اطراف این نهر خالی از سکنه شده و در پی آن نهر علقمه دچار خطری زیست‌محیطی شود.[۱۱]

تنوخی (۳۲۷- ۳۸۴ق)، در کتاب الفرج بعد الشدة، از نهر علقمه نام برده و به روستایی به نام «کی آوی» اشاره کرده که در نزدیکی این نهر قرار داشته است.[۱۲]

آل بویه، در سده چهارم قمری، به سبب توجهی که به حرم امامان(ع) داشتند، به نهر علقمی نیز رسیدگی کردند. این اقدام را، تنها سبب زنده ماندن نهر علقمه، تا نیمه سده پنجم دانسته‌اند.[۱۳]

بر پایه گزارشی از ابن جوزی، در بخش رویدادهای سال ۴۵۱ق. ارسلان مظفر بساسیری، به قصد زیارت حرم امام علی(ع) به سوی کوفه حرکت کرده تا به واسط رسید. وی به سبب نذری که کرده بود، گروه زیادی از کارگران را با خود همراه کرده بود تا نهر علقمه را حفر کرده و تا شهر کربلا بکشند.[۱۴] برخی، این گزارش را دلیلی بر بقای حیات این نهر، تا نیمه سده پنجم قمری دانسته‌اند.[۱۳]

بر پایه گزارشی در سال ۴۷۹ق. نهر علقمه خراب شده بود و عمادالدوله سرهنگ ساوتکین آن را حفر کرد.[۱۵]
این نهر تا پایان سده هفتم قمری باقی بوده و پس از آن اثری از آن نمانده است.[۱۶]

بر پایه گزارشی، اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴م، در ناحیه‌ای نزدیک شمال شرقی کربلا، نرسیده به منطقه ضیعة الوند،[یادداشت ۲] آثاری از نهر خشکیده‌ای یافت شده که گمان رفته نهر علقمه یا یکی از شاخه‌های آن بوده باشد.[۱۷]

علت نامگذاری

عَلْقَم، به معنای «درختي که ميوه تلخي داشته باشد»[یادداشت ۳] و علقمة، به معنای «تلخ» آمده است. آب چاه‌های منطقه، تلخ بوده، عرب‌ها برای شیرین کردن آن، با سختی،‌ آب آن را با آب چشمه‌های کربلا آمیخته می‌کردند؛ سپس، آب گوارای این نهر به آنها رسید. فاصله بین آن سختی و تلخی و این شیرینی و گوارایی زیاد بود؛ از این رو، به باور برخی، این نهر را به ضد آن، یعنی علقمه نامگذاری کردند.[۶]


گفته شده، این نهر را مردی از قبیله بنی علقمه حفر کرده؛‌ از این رو به علقمه خوانده شده است.[یادداشت ۴][۱۸] عبدالرزاق مقرّم، این مطلب را غیر قابل اعتماد دانسته، زیرا شاهد آشکاری ندارد.[۱۹]

رویدادهای تاریخی

گفته شده، نهر علقمه در سال‌هاي دور، به بيابان‌هاي بصره متصل بوده و مانند سدي در برابر حمله‌ها از آن استفاده شده است. پادشاهان ساساني افزون بر عمران و آبادانی آن، به سبب موقعیت دفاعی و تاکتیکی آن، به این نهر توجه داشته‌اند.

ابوالسرایا (م.۱۹۹ق)، در منطقه رحبه، از هرثمه سردار خلافت عباسی، شکست خورده و به منطقه جازیه حرکت کرد. هرثمه او را دنبال کرده و تصمیم گرفت آب فرات را بر او بسته و آنها را از آب منع کند. او را به سوی شرق کوفه فرستاده و آب فرات را بر آنها بست.[۲۰] برخی این توضیح را افزوده‌اند که آب شرق کوفه از علقمه تغذیه می‌شود.[۱۷]

در دوره ضعف دولت عباسی، وقتی قرمطی‌ها از سمت انبار، بغداد را تهدید کرده بودند، نهر علقمه مانع پشیروی آنها شده و اینگونه، علقمه، پایتخت حکومت عباسی را از ویرانی و سقوط نجات داد.[۲۱]

پانوشت

  1. معارف الرجال، ج3، ص176.
  2. التنبيه و الاشراف ص47 ، نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۸۱، به نقل از المسالک و الممالک، ص233.
  3. نهاية الارب في فنون الادب، ج2 ،ص267.
  4. نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۷۶ و ۷۷.
  5. تعیین مسیر نهر علقمه در زمان واقعه عاشورا پروژه مشترک آستان قدس حسینی با دانشگاه دورهام انگلیس، العتبة الحسینیة المقدسة، دریافت شده در ۶ آذز ۱۳۹۸ش.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۹۹.
  7. وادي الفرات، ج2، ص87.
  8. الفخری، ص۳۲۱.
  9. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۱۰۴.
  10. الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۷۵.
  11. نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۸، ص۸۲؛ رک: الحوادث الجامعة، ص۴۰۱.
  12. الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۹۲.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ بعیة النبلاء فی تاریخ الکربلاء، ص۱۰۵.
  14. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج8 ،ص202.
  15. تاریخ سلسله سلجوقی، ص۷۲.
  16. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۱۰۶.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۸۳.
  18. العباس، ص۲۷۴؛ تاج العروس، ج۱۵، ص۵۰۳.
  19. العباس، ص۲۷۴.
  20. مقاتل الطالبین، ص۵۴۲.
  21. تاریخ الخلفاء، ص۳۷۶.
  1. بخش‌های بالای فرات برای این کار انتخاب شد، زیرا آب سطحی در اطراف آن بخش‌ها بالا بوده و با سرعت و جهش حرکت می‌کند.
  2. این منطقه، منتسب به بنی اسد است و در آن زمان ویرانه‌هایی از آن باقی بوده است.
  3. الحنظل.
  4. علقمیون، طایفه‌ای از تمیم و دارم بوده و جد آنها علقمة بن زرارة بن عدس است.

منابع

این مقاله برگرفته از مقاله نهرهای کربلا در منابع تاریخی، سید عبدالحسن کلیدار، ترجمه محمدحسین خوشنویس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و هشتم، پاییز 1395، ص76 است.
  • بغیة النبلاء‌ فی تاریخ کربلا، عبدالحسین الکیدار آل طعمة، تحقیق سید عادل عبدالصالح الکیدار، مراجعة و تعلیق عبد الامير عزيز القريشي، طارق نافع الحمداني، توسط الامانة العامة للعتبة الحسينية المقدسة، مركز كربلاء للدراسات، 1435ق.
  • تاج العروس من جواهر القاموس، سيد محمد مرتضى الحسيني الواسطي الزبيدي الحنفي، دراسة و تحقيق علي شيري، دار الفكر للطباعة والنشر و التوزيع، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • تاريخ الخلفا، عبدالرحمن سيوطي، انتشارات حوراء، تهران، 1382ش.
  • تاریخ سلسله سلجوقی: زبدة النصره و نخبة العصره، فتح بن علی بنداری، ترجمه محمدحسین جلیلی‌ کرمانشاهی‌، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • الحوادث الجامعة، بجلي، دارالکتب العلمية، بيروت، 1415ق.
  • التنبيه و الاشراف، علي بن حسين مسعودي، دارالصاوي، قاهره، 1420ق.
  • العتبة الحسینیة المقدسة.
  • العباس، سید عبدالرزاق موسوی مقرم، تحقیق محمد الحسون، منشورات الاجتهاد، قم، ۱۴۲۷ق.
  • معارف الرجال، محمد حرز الدین، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، مطبعة الولایة، قم، ۱۴۰۵ق.
  • مقاتل الطالبيين، ابوالفرج اصفهاني، منشورات شريف رضي، 1410ق.
  • الفرج بعدالشدة، ابوعلي المحسن بن علي تنوخي، انتشارات پيکان، 1384ش.
  • الفخری فی آداب السلطانیة و الدول الإسلامیة، محمد بن علی بن طقطقی، تحقیق عبد القادر محمد مایو، دار القلم العربی، حلب، ۱۴۱۸ق.
  • الکامل في التاريخ، عزالدين ابوالحسن علي بن محمد بن اثير، دارالکتب العلمية، بيروت، 1410ق.
  • المنتظم في تاريخ الملوک و الامم، عبدالرحمن بن علي بن جوزي، دارالکتب العلمية، بيروت، 1400ق.
  • نهاية الارب في فنون الادب، احمد بن عبدالوهاب نويري، دارالکتب و الوثائق القومية، 1415ق.
  • وادي فرات، احمد سوسة، انتشارات دارالاضواء، بيروت، 1430ق.