آیه اکمال دین
آیه اِکمال دین، {الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَ أَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتی} سومین آیه سوره مائده است و از کاملشدن دین اسلام سخن میگوید. بسیاری از شیعیان و برخی از اهل سنت معتقدند که این آیه در مکانی به نام غدیر خم، پس از آن نازل شد که پیامبر(ص) دست امام علی(ع) را بالا برد و گفت: هر که من مولایم اویم، این علی مولای او است. در خصوص زمان نزول آیه اختلاف است؛ برخی آن را نهم ذی حجه (روز عرفه) و برخی دیگر هجدهم این ماه در حجة الوداع میدانند. روایتهای فراوانی از امامان شیعه، اکمال دین را به معنای نصب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر(ع) دانستهاند. در روایاتی از اهل سنت نیز آمده است که آیه اکمال، در غدیر و درخصوص امام علی نازل شده است.
وجه تسمیه
در بخشی از آیه ۳ سوره مائده، پس از یادآوری نومیدی کافران از ناکامی دین مسلمانان، به کامل شدن دین و خشنودی خداوند از اسلام به عنوان دین مردم تصریح شده است: «الیومَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِن دِینِکم فَلاَ تَخشَوهُم وَاخشَونِ الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَأَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا» (امروز کسانى که کافر شدهاند، از [کارشکنى در] دين شما نوميد گرديدهاند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما [به عنوان] آيينى برگزيدم)؛ از این رو، بخش یاد شده، آیه اِکمال دین و به اختصار «آیه اکمال» خوانده میشود.[۱]
شأن نزول
در شأن نزول آیه گفتهاند که در بازگشت پیامبر(ص) از حجة الوداع در غدیر خم، سه میل مانده به جُحْفه، آیه ۶۸ سوره مائده (یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَیک مِن رَبِّک)، نازل شد و به پیامبر(ص) دستور داد همه مسلمانان گرد هم آیند. سپس به خواندن خطبه پرداخت[۲] و گفت: خداوند به من فرمان داده که اگر آنچه را درباره علی ابلاغ شده است نگویم، رسالتم را انجام ندادهام.[۳] آنگاه دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه ﻓﻌﻠﻰّ مولاه» (هرکه من مولای اویم این علی مولای او است). در این هنگام، خداوند آیه «الیومَ أَکمَلتُ لَکم دِینَکم وَ أَتمَمتُ عَلَیکم نِعمَتی» را نازل کرد.[۴]
دیدگاه اهل سنت
پیامبر اسلام(ص) پیش از اعلام نزول آیه اکمال دین، به مسلمانان گفت: خداوند به من فرمان داده است که اگر آنچه را درباره علی ابلاغ شده است نگویم، رسالتم را انجام ندادهام. آنگاه دست علی را گرفت و گفت: «من کنت مولاه ﻓﻌﻠﻰّ مولاه» (هرکه من مولای اویم این علی مولای او است).
در میان اهل سنت ابن مردویه (درگذشت ۴۱۰ق) در چندین روایت از ابوسعید خدری، ابوهریره و مجاهد نقل میکند که آیه اکمال در غدیر در شأن امام علی(ع) نازل شد.[۵] حاکم حسکانی (درگذشت قرن پنجم هجری) نیز پنج روایت از ابوهریره، ابوسعید خدری و ابن عباس به همین مضمون آورده است.[۶] سیوطی (م.۹۱۱ق.) همچنین روایتهای دیگری از صحابه و تابعین و دانشوران مشهور اهل سنت، نزول آیه اکمال را در غدیر بعد از انتصاب علی(ع) به ولایت و خلافت گزارش کردهاند.[۷]
ابن کثیر (درگذشت ۷۴۴ق)[۸] و جمال الدین قاسمی ( ۱۳۳۲ق)[۹] نیز از جمله دانشوران معروف اهل سنت هستند که روایتهای نزول آیه اکمال در غدیر خم را نقل کرده و بر آنها صحه گذاشته یا از آنها خرده نگرفتهاند.
برخی از اهل سنت چون ابن تیمیه، این روایتها را ضعیف یا جعلی دانستهاند؛ اما علامه امینی نوشته است: با توجه به توثیق رجال سندهای این احادیث از منظر رجالشناسان اهل سنت و پذیرش آنها از سوی گروهی از دانشوران حدیث سنی و نیز نبود دلیل و مستندی معتبر برای جعل و تزویر آنها، اعتراضات یادشده، بیپایه به نظر میرسد.[۱۰]
زمان نزول
زمان نزول آیه را روز جمعه یا دوشنبه گفتهاند[۱۱] و در نزول آن در روز عرفه یا غدیر خم اختلاف کردهاند.[۱۲] قریب به اتفاق دانشمندان حدیث و تفسیر شیعه و برخی از اهل سنت، نزول آن را در هجدهم ذیحجه (روز غدیر) دانستهاند. در روایتهای فراوان شیعی، نزول آیه در روز غدیر خم و در پی نصب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر اسلام(ص) دانسته شده است.[۱۳]
گروهی نیز روز عرفه در حجة الوداع را زمان نزول آیه دانستهاند.[۱۴] این گروه درخصوص شأن نزول آیه گفتهاند چون پیامبر در روز عرفه از بالای جبل الرحمه در عرفات یا از بالای شتر[۱۵] به پیرامون خود نگریست و همه را مسلمان یافت و هیچ مشرکی را ندید، شادمان گشت و آنگاه جبرئیل آیه یاد شده را نازل ساخت.[۱۶] برخی از روایتهای شیعی نیز نزول آیه را در روز عرفه شمردهاند؛ با این حال مناسبت نزول آن را ابلاغ فرمان نصب امام علی(ع) میدانند که در روز غدیر عملی شد.[۱۷]
تفسیر اکمال دین
در روایتهایی فراوانی از امامان شیعه، اِکمال دین به معنای نصب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر در بازگشت از حجة الوداع دانسته شده است.[۱۸] بر این اساس، همه مفسران شیعه به همین نظر گراییدهاند.[۱۹]
علامه طباطبایی با بررسی تناسب میان بخشهای آیه و ذکر ادله فراوان قرآنی و روایی، بخش معروف به آیه اکمال را جملهای معترضه در میان آیه شمرده و موضوع اکمال دین را در پیوند با نومیدی کافران دانسته و گفته است که هر دو ناظر به روز مشخص واحدی هستند؛ آنگاه با بررسی یکایک احتمالهای مفسران، موارد نقض هریک را ذکر کرده، روز مورد نظر آیه را لزوماً روز تعیین جانشین پیامبر(ص) دانسته است که در غدیر خم رخ داد و سبب شد کافران از امکان نابودی اسلام پس از پیامبر نومید گردند و بدین سان، دین خداوند کامل شد.[۲۰]
ابن عباس و سدّی و گروهی دیگر از مفسران آن را ناظر به کامل شدن فرایض و حدود و واجبات و نواهی و حلالها و حرامها شمردهاند؛ بدینسان که هیچ زیادت و نقصانی در شریعت نماند و از این رو، بعد از آن هیچ آیهای حاوی این مضامین نازل نشد.[۲۱] فخر رازی با گستردن این دیدگاه، اکمال دین را در همه ابعاد و ناظر به تکامل تدریجی آن در طول تاریخ نزول ادیان الهی دانسته است.[۲۲] زَجّاج گفته است که به قرینه نومیدی مشرکان، اکمال ناظر به استواری دین اسلام و نبود هیچ واهمهای از کافران برای استمرار و گسترش آن است.[۲۳] گروهی نیز آن را به معنای اکمال حج و انجام فرایض و مناسک توحیدی آن بدون هیچ نگرانی و ترس از مشرکان شمردهاند.[۲۴]
پانویس
- ↑ نهج الحق، ص۱۹۲؛ الغدیر، ج۱، ص۲۳۴.
- ↑ المسترشد، ص۴۶۵.
- ↑ الاحتجاج، ج۱، ص۵۸-۵۹.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۵، ص۲۱۳-۲۱۴.
- ↑ مناقب علی بن ابی طالب، ص۲۳۱-۲۳۳.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۸.
- ↑ الدر المنثور، ج۳، ص۱۶-۱۷.
- ↑ تفسیر ابنکثیر، ج۲، ص۱۵.
- ↑ محاسن التأویل، ج۴، ص۳۳.
- ↑ الغدیر، ج۱، ص۲۹۴-۲۹۸.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ التبیان، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶.
- ↑ برای نمونه نک تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.
- ↑ تفسیر فرات کوفی، ص۱۱۸؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۹؛ الصافی، ج۲، ص۵.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۱۴۴؛ تاریخ طبری، ج۸، ص۸۹؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.
- ↑ جامع البیان، ج۶، ص۱۰۶، ۱۱۱.
- ↑ جامع البیان، ج۶، ص۱۰۵.
- ↑ نک تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۳.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۹۳؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۹، ۲۸۹؛ ج۸، ص۲۷؛ نک: شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۴۷۴؛ الصافی، ج۲، ص۱۰.
- ↑ نک المیزان، ج۵، ص۱۷۰-۱۷۵.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج۱، ص۴۵۳؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۳.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۳۸؛ قس: فی ظلال القرآن، ج۲، ص۸۴۳.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ الکشاف، ج۱، ص۵۹۳.
- ↑ جامع البیان، ج۶، ص۵۳؛ التبیان، ج۳، ص۴۳۵؛ مجمع البیان، ج۳، ص۲۴۵-۲۴۶.
منابع
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
- التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
- تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش الدراسات الاسلامیة البعثه، قم، البعثه، ۱۴۲۱ق.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
- تفسیر فرات الکوفی: الفرات الکوفی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
- تفسیر قاسمی (محاسن التأویل): القاسمی (م.۱۳۳۲ق.)، به کوشش محمد باسل، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- تفسیر مقاتل بن سلیمان: مقاتل بن سلیمان (م.۱۵۰ق.)، به کوشش احمد فرید، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۴ق.
- جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- جوامع الجامع: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۸ق.
- الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
- شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م.۵۰۶ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق.
- الصافی: الفیض الکاشانی (م.۱۰۹۱ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۲ق.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، بیروت، دار صادر.
- الغدیر: الامینی (م.۱۳۹۰ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش.
- فی ظلال القرآن: سید قطب (م.۱۳۸۶ق.)، قاهره، دار الشروق، ۱۴۰۰ق.
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
- الکشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
- مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
- المسترشد: الطبری الشیعی (م.قرن۴)، به کوشش محمودی، تهران، کوشانپور، ۱۴۱۵ق.
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهر آشوب (م.۵۸۸ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.
- المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
- نهج الحق و کشف الصدق: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، به کوشش الحسنی الارموی، قم، دار الهجره، ۱۴۰۷ق.