امام خمینی: کسی که محرم شد به احرامعمره تمتع و وارد مکه معظمه شد، اول چیزی که از اعمال عمره بر او واجب است، آن است که طواف کند به دور خانه کعبه برای عمره تمتع.
مراجع دیگر:
طواف چیست؟
مسئله ۵۳۱
امام خمینی: طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه کعبه گردیدن؛ به نحوی که خواهد آمد و هر دوری را شوط میگویند، پس طواف عبارت از هفت شوط است.
مراجع دیگر:
حکم به جا نیاوردن عمره
ترک عمره به عمد
مسئله ۵۳۲
امام خمینی: طواف از ارکان عمره است و کسی که آن را از روی عمد ترک کند
تا وقتی که فوت شود وقت آن، عمره او باطل است؛ چه عالم به مسئله باشد و
چه جاهل باشد.[م۵۳۲ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: و وجوب ذبح یک شتر مطلقاً، حتی در حال علم و عمد، موافق احتیاط است.
• آیة الله زنجانی: چه عالم به اصل وجوب طواف باشد و چه جاهل به آن، ولی کسی که به خاطر ندانستن برخی از احکام فرعی طواف، طواف صحیح را ترک کرده، در برخی صورتها عمرهاش باطل نمیشود و تفصیل آن در ضمن مسایل طواف خواهد آمد.
• آیة الله سبحانی: معنی رکن در نماز غیر از رکن در حج است، ترک رکن در نماز عمداً و سهواً موجب بطلان نماز است ولی ترک رکن در حج در صورت عمد مایه بطلان است نه در صورت سهو.
• آیة الله سیستانی: بنا بر احتیاط، جاهل به حکم باید یک شتر کفاره بدهد.
مسئله ۵۳۳
امام خمینی: چنین کسی که عمره خود را باطل کرد، احوط آن است که حج افراد به جا آورد،[م۵۳۳ ۱] و پس از آن عمره به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد میشود و وجوب قضای حج بر او در سال آینده قوی است.
• آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: عمرهاش باطل میشود و احرام او نیز باطل میشود و باید حج را در سال بعد اعاده کند و احتیاط مستحب این است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعم از حج و عمره مفرده تمام نماید.
• آیة الله زنجانی: باید حج افراد و پس از انجام حج و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده به جا آورد، هرچند حج او استحبابی باشد و اگر در این کار معذور نبوده کفایت از حج واجب نمیکند.
• آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: حج او مبدل به حج افراد میشود و در سال بعد هم باید حج را قضا کند.
مسئله ۵۳۴
امام خمینی: وقت فوت طواف، وقتی است که اگر بخواهد آن را با بقیه اعمال عمره به جا آورد، نتواند وقوف به عرفات کند.[م۵۳۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله بهجت: میزان در تنگی وقت... بیم از دست رفتن وقوف اختیاری عرفات است.
• آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: یعنی نتواند خود را به اندازه درک مقدار رکن از وقوف ـ مسمّای وقوف اختیاری ـ به عرفات برساند.
• آیة الله سیستانی: آخرِ زمان آن وقتی است که بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام کند.
ترک عمره به سهو
مسئله ۵۳۵
امام خمینی: اگر از روی سهو ترک کرده طواف را،[م۵۳۵ ۱] لازم است آن را به جا آورد هر وقت که باشد،[م۵۳۵ ۲] و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مکه یا مشقت داشته باشد برگشتن، باید شخص مورد اطمینانی را نایب بگیرد.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله سیستانی: یا آن را به طور صحیح انجام نداده.
↑
• آیة الله زنجانی: و اگر به محل خود برگشته باید به مکه رفته طواف نماید و اگر نتواند یا این کار ضرر جانی شدید داشته باشد باید برای طواف نایب بگیرد و اگر این کار مشقت داشته باشد مخیر است که خودش به جا آورد یا نایب بگیرد و در هر صورت بعد از طواف باید نماز آن را نیز به جا آورد.
• آیة الله فاضل: و سعی را نیز بنا بر احتیاط اعاده کند.
• آیة الله مکارم: و در این مدت چیزی بر او حرام نیست و احتیاط آن است که یک گوسفند قربانی به مکه بفرستد و اگر فرستادن به مکه ممکن نیست در محل خود قربانی کند.
به جا آوردن سعی قبل از طواف
مسئله ۵۳۶
امام خمینی: اگر سعی را به جا آورده، پیش از آنکه طواف را به جا آورد، احتیاط واجب[م۵۳۶ ۱] آن است که سعی را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، باید آن را هم بعد از طواف اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: اگر طواف را فراموش کند و پیش از فوت وقت به یاد آورد، باید طواف و نماز طواف را به جا آورد و سپس سعی انجام دهد.
• آیة الله زنجانی: باید بعد از طواف و نماز، سعی و تقصیر نماید و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند. البته اگر بعد از بازگشتن به وطن متوجه شود، انجام طواف و نماز کافی است.
• آیة الله سبحانی: باید علاوه بر طواف و نماز سعی را نیز مجدداً به جا آورد.
• آیة الله سیستانی: باید سعی را اعاده نماید، مگر در صورتی که طواف را فراموش کند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اینکه طواف عمره را تا وقوف در عرفات یا طواف حج را تا پایان ذیحجه فراموش کند، که اعاده سعی لازم نیست گرچه بهتر است.
• آیة الله فاضل: بنا بر اقوی سعی را نیز بعد از طواف اعاده کند.
• آیة الله مکارم: این احتیاط در مورد سعی مستحب است.
ناتوانی از طواف به دلیل بیماری
مسئله ۵۳۷
امام خمینی: اگر شخص محرم به واسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد که طواف کند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نکند، اگر ممکن است، خودِ او را به یک نحو ببرند و طواف دهند؛[م۵۳۷ ۱] اگرچه به دوش گرفتن یا بر تخت گذاشتن باشد،[م۵۳۷ ۲] و اگر ممکن نشود باید برای او نایب بگیرند.[م۵۳۷ ۳]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب آن است که به طوری او را طواف دهند که پاهایش به زمین
کشیده شود.
• آیة الله فاضل: و بهتر است در صورت امکان پاهای او به زمین کشیده شود.
• آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و طوری طواف دهند که پاهایش بر زمین کشیده شود و اگر ممکن نشود، او را توسط دوش یا چیز دیگر طواف دهند و اگر هیچگونه ممکن نشود نایب بگیرد که برای او طواف کند.
• آیة الله مکارم: و لازم نیست پاهای او به زمین کشیده شود.
↑
• آیة الله زنجانی: و اگر این کار ممکن نباشد یا با ضرر جانی همراه باشد باید نایب بگیرد و اگر طواف بر او مشقت شدید دارد مخیر است که خود طواف نماید یا نایب بگیرد.
امام خمینی: شخص مریض را که طواف میدهند باید مراعات شرایط و احکام طواف را، به مقداری که برای او ممکن است، بکنند.
مراجع دیگر:
واجبات طواف
مسئله *
امام خمینی: واجبات طواف دو قسم است:
قسم اول ـ چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:[م* ۱]
اول ـ نیت است؛ یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا آورد.[م* ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: شرایط صحت طواف چند چیز است: 1. نیت؛ 2. طهارت از حدث اکبر و اصغر؛ 3. طهارت از نجاست؛ 4. ختنه بودن برای مردان؛ 5. پوشاندن عورت؛ 6. غصبی نبودن جامه طواف؛ 7. موالات.
• آیة الله زنجانی: علاوه بر چیزهایی که در این دو قسمت میآید، امور دیگری نیز در طواف واجب، معتبر است: 1. موالات بین اجزای طواف؛ 2. ترتیب بین اجزای طواف؛ 3. اختیاری بودن طواف؛ 4. معلوم بودن عدد اشواط؛ 5. اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طوافکننده در معرض دید ناظر محترم است باید خود را بپوشاند، خواه طواف واجب باشد یا مستحب، اما این امر، جزء واجبات معتبر در صحت طواف نیست.
↑
• نظر آیات عظام در مسائل مربوط به کیفیت نیت در بحث نیت در احرام گذشت.
• آیة الله خامنهای: در نیت طواف باید تعیین کند که طواف عمره مفرده است یا طواف عمره تمتع. و همچنین تعیین کند که طواف حجة الاسلام است یا حج نذری یا حج استحبابی. و در صورتی که طواف را به نیابت از دیگری به جا میآورد، آن را نیز قصد کند.
• آیة الله سبحانی: و باید نوع آن را مشخص کند و اینکه طواف حج است یا طواف عمره یا طواف نساء در حجة الاسلام یا حجی مستحبی و یا اگر نایب است به نیت منوب عنه؛ البته اگر انجام وظیفه فعلی را نیت کند کافی است.
نیت
مسئله ۵۳۹
امام خمینی: نیت را لازم نیست به زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند، بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد، کفایت میکند و به عبارت دیگر، نیت در عبادت و کارهای دیگر، در این جهت فرق ندارد. پس همان طور که انسان با قصد آب میخورد و راه میرود عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۰
امام خمینی: باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا میکند. پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد.[م۵۴۰ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی: در طواف مانند سایر عبادات، قصد طواف و تعیین نوع آن و قصد قربت همراه با اخلاص
لازم است.
• آیة الله سیستانی: در عبادت معتبر است که برای تذلّل و کرنش در پیشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق کند یا نکند.
مسئله ۵۴۱
امام خمینی: اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند؛ یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همین طور هرچه را این طور به جا آورده باطل است و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۲
امام خمینی: ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال، باعث بطلان عمل نمیشود.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۳
امام خمینی: کفایت میکند در صحیح بودن عمل، آنکه برای خدا بیاورد یا برای اطاعت امر خدا، یا برای ترس از جهنم یا برای رسیدن به بهشت و ثواب.[م۵۴۳ ۱]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی: برای قصد قربت، کافی است که آن عمل «برای خدا» آورده شود و فرق نمیکند که انگیزه «انجام عمل برای خدا» محبت خداوند باشد یا ترس از جهنم یا شوق به بهشت و ثواب یا غیر آن.
• آیة الله سیستانی: در فرض صدق معیار مذکورِ در ذیل مسئله 540.
مسئله ۵۴۴
امام خمینی: اگر در عملی که برای خدا میآورد، رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد عمل باطل است.
دوم ـ آن است که طاهر باشد از حدث اکبر؛ مثل جنابت و حیض و نفاس و از حدث اصغر؛ یعنی باید با وضو باشد.
مراجع دیگر:
طهارت
مسئله ۵۴۵
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است؛ چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء، حتی در عمره و حج مستحب، که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۶
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر، در طواف مستحبی شرط نیست،[م۵۴۶ ۱] لیکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجدالحرام وارد شود، ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً[م۵۴۶ ۲] طواف مستحب کرد صحیح است.
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله خامنهای: در طواف مستحب لازم نیست وضو بگیرد ولی بنا بر احتیاط واجب طواف در حال جنابت یا حیض یا نفاس صحیح نیست.
• آیة الله سبحانی: در طواف مستحب، طهارت از حدث اکبر شرط است ولی طهارت از حدث اصغر
شرط نیست.
• آیة الله سیستانی: در طواف مستحب طهارت از حدث اصغر شرط نیست و بنا بر مشهور طهارت از حدث اکبر شرط نیست.
امام خمینی: طواف ـ یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن ـ مستحب است و بلکه هرچه شخص بتواند طواف کند خوب است.[م۵۴۷ ۱] و در این طواف طهارت شرط نیست.[م۵۴۷ ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعیت برای طواف واجب، طواف مستحب را ترک کنند.
↑
• آیات عظام خامنهای، سبحانی، سیستانی: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.
مسئله ۵۴۸
امام خمینی: اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند، باطل است؛ چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسئله باشد.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۴۹
امام خمینی: اگر در اثنای طواف، حدث عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم[م۵۴۹ ۱] است، باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.[م۵۴۹ ۲]
مراجع دیگر:
↑
• آیة الله مکارم: نصف طواف که همان سه و نیم دور است.
↑
• آیة الله بهجت: آنکه حدث بعد از تجاوز از نصف از روی سهو و غفلت باشد، که در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه میدهد و در صورتی که بعد از تجاوز از نصف و از روی عمد باشد حکم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است.
• آیة الله تبریزی: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روی عمد نباشد طواف باطل است و در غیر این صورت، احتیاط واجب این است که آن را اتمام کرده، سپس اعاده نماید، و میتواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
• آیة الله خامنهای: اگر پیش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است که قطع کند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده کند و در صورتی که بعد از نصف دور چهارم ـ قبل از پایان آن و یا بعد از آن ـ عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصیل طهارت اگر موالات عرفیه به هم نخورده طواف را تکمیل کند و اگر موالات به هم خورده بنا بر احتیاط طواف قبلی را تکمیل و یک طواف کامل جدید نیز به جا آورد، و میتواند به جای آن یک طواف کامل به قصد اعم از اتمام طواف ناقص گذشته یا طواف مستقل جدید به جا آورد و در هر صورت میتواند طواف قبلی را رها نموده و از نو طواف کند.
• آیة الله خویی: اگر حدث بعد از تمامی دور چهارم و بدون اختیار باشد، در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه میدهد. و اگر حدث بعد از نصف و پیش از تمامی دور چهارم طواف، یا بعد از تمامی دور چهارم و اختیاری باشد، احوط در این دو صورت این است که طواف خود را پس از طهارت از جایی که قطع نموده تمام کرده سپس اعادهاش نماید. و به جای این احتیاط اگر این کار را بکند کافی است که پس از قطع طواف و طهارت، یک طواف کامل به قصد اعم از تمام کردن طواف پیش و یک طواف کامل جدید به جا آورد.
• آیة الله زنجانی: حدث اختیاری طواف را باطل میکند و غیر اختیاری سه صورت دارد، اول: قبل از رسیدن به نیمه شوط چهارم، در این صورت باید پس از تحصیل طهارت، طواف را از سرگرفت. دوم: پس از پایان شوط چهارم که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را از جایی که محدث شده تکمیل کند. سوم: پس از رسیدن به نصف طواف و قبل از اتمام شوط چهارم، که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند و دوباره یک طواف کامل به جا آورد. در این تفصیل فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.
• آیة الله سبحانی: اگر بدون اختیار پس از تجاوز از نصف محدث شود باید طواف را قطع کند و پس از تحصیل طهارت از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند و اگر حدث از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند و سپس طواف را اعاده کند و میتواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام یا اتمام به جا آورد.
• آیة الله سیستانی: اگر بدون اختیار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، باید طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نماید.
• آیة الله فاضل: اگر در بین طوافِ واجب، حدث عارض شود میتواند طواف را رها کند و پس از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد و اگر بخواهد احتیاط کند، مسئله چهار صورت دارد:
اول: حدث قبل از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل میشود که باید بعد از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد؛ خواه محدث شدن اختیاری باشد یا بدون اختیار.
دوم: پس از رسیدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، که در این صورت پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف دیگر کند و نماز آن را نیز بخواند، خواه حدث با اختیار باشد یا بدون اختیار.
سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختیاراً خود را محدث کند، که در این صورت نیز مثل صورت دوم
عمل کند.
چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بیاختیار محدث شود، در این صورت پس از تحصیل طهارت، طواف را از آنجایی که محدث شده تمام کند، و صحیح است و در این مسئله فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.
جدید
مسئله ۵۵۰
امام خمینی: اگر در فرض سابق پيش از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۰ ۱]، حدث عارض شود احتياط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند و اين حکم در حدث اصغر است.[م۵۵۰ ۲]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر پيش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود طواف را قطع کند، پس از تحصيل طهارت آن را اعاده کند.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر حدث پيش از رسيدن به نصف طواف باشد، در اين صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود.
آیات عظام خامنهای، زنجانی، فاضل: وظيفه همان است که در مسئله سابق بيان شد.
آيه الله سبحاني، آيه الله مکارم: پيش از نصف يعني سه و نيم شوط باشد پس از تحصيل طهارت طواف را از سر گيرد.
آيه الله سيستاني: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و بايد پس از تحصيل طهارت، آن را دوباره انجام دهد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: پس اگر به سه شوط و نيم نرسيده، طواف او باطل است و بايد بعد از وضو يا غسل يا بعد از رفع عذر، طواف را از سر بگيرد و اگر از سه شوط و نيم گذشته و به ۴ شوط نرسيده احتياط به اتمام و اعاده طواف با نمازهاي آن ترک نشود.
امام خمینی: اگر در اثناي طواف حدث اکبر؛ مثل جنابت يا حيض عارض شود، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود، پس اگر پيش از تمامي دور چهارم[م۵۵۱ ۱] بود، پس از غسل طواف را اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) اين است که بعد از پاکي يک طواف کامل به نيت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
آيات عظام خامنه¬اي، زنجاني، فاضل، مکارم: به ذيل مسئله ۵۴۹ مراجعه شود.
آيه الله سبحاني: اگر در بين طواف حيض عارض شود، اگر پيش از گذشتن از نصف طواف بوده طواف او باطل ميشود، بايد پس از غسل اعاده کند و اما اگر پس از گذشتن از نصف طواف باشد، بايد پس از پاک شدن و غسل، از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند.
آيه الله سيستاني: اگر زن در حال احرام، حين انجام طواف حائض شود، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت وسعت داشته باشد بايد صبر کند تا پاک شود و طواف و اعمال بعدي را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد ميتواند بر عمره تمتع خود باقي بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد؛ يعني اينکه سعي و تقصير نمايد، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از اينکه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتياط مستحب اين است که به حج افراد عدول نمايد و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد،
مقداري که انجام داده صحيح است و باقي آن را بايد بعد از پاک شدن از حيض و انجام غسل به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد سعي و تقصير را انجام دهد و براي حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقي مانده است و نماز آن را انجام دهد.
مسئله ۵۵۲
امام خمینی: اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،[م۵۵۲ ۱] واجب است تيمم کند بدل از وضو يا بدل از غسل.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى: در صورت معذور بودن از غسل و مأيوس شدن از توانايي بر غسل، واجب است با تيمم طواف کند و احوط اولي اين است که نايب نيز بگيرند.
آيه الله زنجاني، آيه الله مکارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر کند تا عذر برطرف شود...
آيه الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود....
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: در غسل غير جنابت، علاوه بر تيمم بدل از غسل در صورت تمکن، بايد وضو هم بگيرد وگرنه بايد يک تيمم ديگر به جاي وضو به جا آورد و جنب متيمم بنا بر احتياط مستحب نايب هم بگيرد.
مسئله ۵۵۳
امام خمینی: اگر تيمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد، براي حدث اکبر لازم نيست تيمم کند، بلکه براي حدث اصغر بايد تيمم کند و تا حدث اکبر براي او حاصل نشده و عذرش باقي است همان تيمم اول کافي است، ليکن احتياط مستحب[م۵۵۳ ۱] آن است که تيمم بدل از غسل هم بکند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: احوط جمع بين وضو يا تيمم بدل از آن و تيمم بدل از حدث اکبر است.
آيه الله تبريزى: اگر بدل از غسلِ جنابت، تيمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقي است، بايد بدل از غسل تيمم کند و احتياط مستحب آن است که بين تيمم و وضو جمع کند و اگر براي حدث اکبرِ ديگر غير از جنابت تيمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد بايد بدل از غسل تيمم کند و بنا بر احتياط وضو هم بگيرد و اگر متمکن از وضو هم نبود بايد تيمم ديگري بدل از وضو بنمايد.
آيه الله خامنهاي: احتياط واجب.
آيه الله خويي: لازم است تيمم بدل از غسل بکند.
آيهالله سبحاني: استحباب تکرار تيمم بدل از غسل در جايي است که آب براي غسل ندارد و يا غسل حرجي است ولي براي حدث اصغر آب هست و وضو ميتواند بگيرد و حدث اکبر ديگري رخ نداده در عين حال تکرار تيمم بدل از غسل در مورد حدث اکبر مستحب است.
مسئله ۵۵۴
امام خمینی: احتياط واجب آن است که اگر اميد دارد که عذرش از وضو يا غسل مرتفع شود، صبر کند تا وقتي که وقت تنگ شود يا اميدش قطع شود.[م۵۵۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: افضل و احوط تأخير است ولي اظهر جواز مبادرت است.
آيه الله خامنهاي: و اگر ميداند عذر او تا آخر وقت برطرف ميشود، بايد صبر کند.
آيه الله خويي: اگر احتمال بقاي عذر تا آخر وقت ميدهد ميتواند صبر نکند ولي اگر بعداً کشف خلاف شد بايد اعاده نمايد بلي اگر عذرش نبودِ آب باشد بايد فحص کند، به تفصيلي که در رساله عمليه مذکور است.
آيه الله زنجاني: ولي محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجائاً تيمم کرده بعد معلوم شود که تا تنگي وقت عذرش باقي بوده، کفايت ميکند.
آيه الله سبحاني: انجام تيمم بدون يأس از قدرت بر انجام وضو و يا غسل به احتياط واجب جايز نيست و چنانچه با يأس از برطرف شدن عذر انجام داد و عذر در وقت برطرف شد اعاده لازم نيست.
آيه الله سيستاني: اگر وقت تنگ نباشد، تيمم جايز نيست مگر اينکه از بر طرف شدن عذر مأيوس باشد يا احتمال دهد در صورت تأخير از انجام تيمم نيز عاجز شود.
آيه الله گلپايگاني: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غير اين صورت تأخير بنا بر احتياط مستحب است.
آيه الله مکارم: احتياط مستحب آن است که تا آخرين فرصت صبر کند ولي اگر يقين دارد برطرف ميشود، بايد صبر کند.
مسئله ۵۵۵
امام خمینی: اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است يا نه، بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نيست وضو بگيرد و همچنين اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.
مسئله ۵۵۶
امام خمینی: اگر مُحدِث به حدث اصغر يا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته يا نه يا غسل کرده يا نه، بايد در فرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم غسل کند.
مسئله ۵۵۷
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده يا نه يا شک کند با غسل آن را به جا آورده يا نه، طواف او صحيح است[م۵۵۷ ۱]، ليکن براي اعمال بعد بايد طهارت تحصيل کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر بعد از حدث اصغر شک کند در اينکه قبل از طواف غسل کرده يا نه، بايد غسل کرده و طواف را اعاده کند و براي اعمال آتيه وضو بگيرد.
آيه الله زنجاني: چنانچه احتمال ميدهد در حال طواف به رعايت طهارت، توجه داشته طواف او صحيح است.
آيه الله سبحاني: و سابقه او از جهت تقدم طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد به شک خود اعتنا نکند ولي بايد براي اعمال بعد طهارت لازم را تحصيل نمايد.
مسئله ۵۵۸
امام خمینی: اگر در اثناي طواف شک کند که وضو داشته يا نه[م۵۵۸ ۱]، پس اگر بعد از تمامي دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگيرد و از همان جا تتمه طواف را به جا آورد[م۵۵۸ ۲] و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۸ ۳] است احتياط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.[م۵۵۸ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: حکم شک در طهارت در اثناي طواف هم همان حکم شک است در طهارت در اثناي نماز.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد.
آيه الله خامنهاي: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگيرد و فرقي بين تمام شدن چهار دور و قبل از آن نيست.
آيه الله زنجاني: چنانچه حالت سابقه را بداند طبق آن عمل نمايد وگرنه بايد پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را اعاده کند، خواه بعد از دور چهارم باشد يا قبل از آن.
آيه الله سبحاني: در صورتي که سابقه او حدث باشد يا سابقه او از نظر طهارت يا حدث روشن نباشد طواف او در هر دو صورت يعني چه شک وي قبل از نيمه طواف بوده و چه بعد از آن، باطل است.
آيه الله سيستاني: و سابقه طهارت نداشته باشد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: در اين صورت بايد وضو بگيرد و بعد طواف را از سر بگيرد، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد يا بعد از آن.
آيه الله فاضل: اگر در بين طواف شک کند که وضو داشته يا خير، مسئله سه صورت دارد، اول: حالت سابق خود را بداند که طاهر بوده در اين فرض جايز است طواف را تمام کند و براي اتمام آن وضو واجب نيست و اعاده طواف نيز لازم نيست و در اين صورت فرقي نيست که شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن. دوم: حالت سابق خود را بداند که مُحدِث بوده، در اين فرض ظاهراً هر مقدار طوافي که انجام داده، محکوم به بطلان است؛ چه شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن و بايد بعد از وضو از نو طواف کند. سوم: حالت سابق خود را نداند، که در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده کند و در اين صورت فرقي نيست که شک بعد از دور چهارم يا قبل از آن عارض شده باشد.
آيه الله مکارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند.
↑آيه الله مکارم: قبل از تمام شدن سه و نيم دور طواف او باطل است.
↑آيه الله سيستاني: اتمام لازم نيست بلکه اعاده کند.
مسئله ۵۵۹
امام خمینی: در تمام صورتهايي که در شک گفته شد که «بنا بر طهارت بگذارد» يا «طوافش صحيح است» بهتر آن است که تجديد وضو کند و رجائاً غسل به جا آورد، چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اشکال پيدا ميشود.
مسئله ۵۶۰
امام خمینی: اگر در اثناي طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت يا حيض يا نفاس يا نه، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون برود[م۵۶۰ ۱]، پس اگر شوط چهارم را تمام کرده بوده و شک کرده، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد[م۵۶۰ ۲] والاّ بعد از غسل اعاده کند طواف را و احتياط آن است که در صورت اول نيز اعاده کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: اگر متمکن است تطهير مينمايد و سپس اعاده ميکند.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: بايد غسل کرده و طواف را اعاده نمايد.
آيه الله خامنهاي: و پس از غسل برگردد و طواف را اعاده کند.
آيه الله زنجاني: و پس از غسل، طواف را تمام کرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده کند، خواه قبل از شوط چهارم شک کرده يا بعد از آن.
آيه الله سبحاني: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از نصف طواف باشد و يا بعد از آن.
آيه الله سيستاني: اگر امکان تيمم باشد و تيمم کردن کمتر از خارج شدن از مسجد وقت ميگيرد بايد تيمم کند و سپس خارج شود و اگر بيشتر وقت ميگيرد بايد فوراً خارج شود. (و در بقيه مسئله، نظريه ايشان موافق متن است).
آيه الله صافی، آيه الله گلپايگاني: و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و يا بعد از آن.
↑آيه الله فاضل: و به احتياط واجب طواف را اعاده کند.
مسئله ۵۶۱
امام خمینی: اگر آب و چيزي که به آن جايز است تيمم کند، موجود نباشد[م۵۶۱ ۱]، حکم آن حکم غير متمکن از طواف است، پس با مأيوس بودن از پيدا شدن يکي از آن دو، بايد نايب بگيرد. و احتياط وجوبي[م۵۶۱ ۲] آن است که اگر جنب و حائض و نفساء نيست خودش نيز طواف کند و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهايي که بر او لازم است ميتواند[م۵۶۱ ۳] وارد مسجدالحرام شود و طواف کند، بنابراين به احتياطي که در غير جنب و حائض و نفساء گفته شد بايد عمل کند، گرچه دخول مسجدالحرام نيز براي او خلاف احتياط استحبابي است.
↑آيه الله مکارم: فرض فاقد الطهورين در مسجدالحرام وجود ندارد.
↑آيات عظام تبريزي، خويي، زنجاني، سيستاني: و احتياط مستحب آن است.
↑آيه الله بهجت: مستحاضه متوسطه و کثيره بدون غسلهايي که بر آنها واجب است نميتواند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبي۹ شوند.
آيه الله زنجاني: مستحاضه کثيره بدون غسلهايي که بر او واجب است نميتواند وارد مسجدالحرام شود.
آيه الله سبحاني: مستحاضه متوسطه و کثيره اگر وظايف خود را براي نماز انجام داده باشند ميتوانند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبي۹ شوند.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: بدون به جا آوردن غسلهايي که بر او لازم است، بنا بر احتياط نميتواند وارد مسجد شود.
آيه الله مکارم: و مستحاضه هم نميتواند داخل مسجدالحرام شود.
↑آيه الله خامنهاي: بدن و لباس طوافکننده بايد از خون ـ و نيز از ساير نجاسات بنا بر احتياط واجب
ـ پاک باشد.
مسئله ۵۶۲
امام خمینی: احتياط واجب[م۵۶۲ ۱] آن است که از نجاساتي که در نماز عفو شده ـ مثل خون کمتر از درهم[م۵۶۲ ۲] و جامهاي که با آن نتوان[م۵۶۲ ۳] نماز خواند؛ مثل عرقچين و جوراب حتي انگشتر[م۵۶۲ ۴] نجس ـ اجتناب کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: خوني که از يک درهم کمتر باشد؛ و نيز خون جراحتها و زخمها که موجب بطلان نماز نميشود، به صحت طواف نيز خللي وارد نميکند. و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها
شرط نيست.
آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط، واجب نيست، به خصوص در خون قروح و جروح.
آيه الله سبحاني: بايد بدن محرم و جامههاي احرام طوافکننده از هر نوع نجاست پاک باشد حتي از برخي از نجاساتي که در حال نماز عفو شده مانند خون کمتر از درهم نيز اجتناب کنند لکن چيز نجسي که ساتر عورت نيست مانند جوراب و دستمال کوچک حمل آنها در نماز جايز است و در حال طواف نيز بياشکال است.
آيه الله فاضل: ظاهر آن است که....
↑آيه الله زنجاني: از خون بدن انسان يا حيوان حلالگوشت، نه دماء ثلاثه يا خون حيوان حرامگوشت.
↑آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي: طواف در جامهاي که با آن نتوان نماز خواند [يعني ساتر نباشد؛ مانند مثالهاي مذکور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنين بودن چيز نجس همراه انسان در طواف مانعي ندارد.
آيه الله سيستاني: همراه داشتن چيز متنجس در طواف مانع ندارد.
آيه الله مکارم: نجس بودن اين لباسهاي کوچک ضرري ندارد.
↑آيه الله سبحاني: انگشتر صدق ثوب نميکند و محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشکال ندارد.
آيه الله فاضل: در انگشتر و مانند آنکه ثوب صدق نميکند براي صحت طواف طهارت آنها شرط نيست همچنين همراه داشتن چيز متنجس در صورت جهل به مسئله مانعي ندارد.
مسئله ۵۶۳
امام خمینی: در خون قروح و جروح اگر تطهير آن مشقت داشته باشد لازم نيست تطهير کند.[م۵۶۳ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: اگر زخم يا جراحت يا دملي است که خوب نشده است، لازم نيست براي طواف و نماز آن زخم يا دمل و قسمتهايي از بدن و لباس را که معمولاً از آن خون نجس ميشود تطهير کند و اگر خوب شده بايد بدن و لباس را تطهير کند، مگر اين کار براي او ضرر داشته يا حرجي باشد و از اينجا حکم مسئله بعد نيز روشن ميشود.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: و احتياط آن است که هم خودش با آن حال طواف کند و هم نايب بگيرد تا براي او طواف نمايد.
مسئله ۵۶۴
امام خمینی: در خون قروح و جروح، تا آن اندازهاي که ميشود تطهير کرد و لباس را عوض کرد، احتياط واجب[م۵۶۴ ۱] آن است که تطهير کند يا جامه را عوض کند.
مراجع دیگر:
↑آيه الله سبحانی: بدن را براي طواف تطهير کند و جامه آلوده به خون را بشويد و يا عوض کند.
مسئله ۵۶۵
امام خمینی: احتياط آن است[م۵۶۵ ۱] که اگر ميتواند تأخير بيندازد طواف را تا بشود بيمشقت تطهير کرد، تأخير بيندازد به شرطي که وقت تنگ نشود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: واجب است.
آيه الله زنجاني: رعايت اين احتياط، لازم نيست، بلکه ميتوان بدون تأخير با تحمل مشقت، تطهير کرده طواف نمود.
آيه الله سبحاني: اگر وقت طواف وسيع است بايد صبر کند تا به نحو آسان بدن را تطهير نمايد و در صورت ضيق وقت میتواند با همان حالت طواف نمايد.
مسئله ۵۶۶
امام خمینی: اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد علم پيدا کند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است که طوافش صحيح است.
مسئله ۵۶۷
امام خمینی: اگر شک داشته باشد که لباسش يا بدنش نجس است، ميتواند با آن حال طواف کند و صحيح است؛ چه بداند که پيش از اين پاک بوده يا نداند، ليکن اگر بداند که پيشتر نجس بوده و نداند که تطهير شده است، نميتواند با آن حال طواف کند بلکه بايد تطهير کند و طواف کند.
مسئله ۵۶۸
امام خمینی: اگر در بين طواف نجاستي به بدن يا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير کند و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحيح است.[م۵۶۸ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: هرگاه نجس بودن بدن يا لباس خود را نميدانسته و در اثناي طواف دانست يا آنکه پيش از فراغت از طواف، بدن يا لباسش نجس شد، اگر جامه پاکي داشته باشد همان جا جامه نجس را کنده و با جامه پاک طواف خود را تمام نمايد و چنانچه جامه پاک همراه نداشته باشد. اگر اين حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن يا لباس باقيمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست يا حدوثش پيش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنا بر احتياط يک طواف کامل به قصد اعم از تمام يا اتمام به جا آورد.
آية الله خامنهاي، آية الله سبحاني: اگر بدون رها کردن طواف تطهير ممکن نباشد بايد دست از طواف بردارد و جامه يا بدن را تطهير کند و فوراً برگردد و طواف را [آية الله خامنهاي اضافه نمودهاند: اگر موالات به هم نخورده] از همان جا تمام کند و طواف او صحيح است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر در بين طواف لباس يا بدنش نجس شود يا بفهمد که از پيش نجس بوده و بدون رها کردن طواف، شستن آن ممکن نباشد، طواف را رها نمايد، و اگر چهار دور طواف کرده، بعد از تطهير بدن يا لباس بقيه طواف را تمام کند و اگر به سه دور و نيم نرسيده طواف او باطل است و بايد بعد از تطهير از سر بگيرد و اگر از سه دور و نيم گذشته و چهار دور را تمام نکرده احتياط آن است که بعد از تطهير از همان جا که رها کرده طواف را تمام کند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد.
مسئله ۵۶۹
امام خمینی: اگر در بين طواف نجاستي در بدن يا لباس خود ببيند و احتمال بدهد که در اين حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حکم مسئله قبل را دارد.
مسئله ۵۷۰
امام خمینی: اگر در بين طواف علم پيدا کند که نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده، احتياط[م۵۷۰ ۱] آن است که طواف را رها کند و تطهير کند و از همان جا بقيه طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند؛ خصوصاً اگر تطهير زياد طول بکشد و در اين صورت بعد از اتمام، نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نيز اعاده کند و در اين احتياط فرقي نيست بين آنکه بعد از چهار دور علم پيدا کند يا قبل از آن، گرچه در صورت دوم احتياط شديدتر است.
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: بايد طواف را رها کند و تطهير کند و از همان جا بقيه طواف را تمام کند و بنا بر احتياط مستحب، طواف و نماز را اعاده نيز بنمايد.
آيه الله سبحاني: حکم اين مسئله با حکم مسئله ۵۶۸ يکسان است. البته در صورت فوت موالات احتياط مستحب حکم به اتمام و اعاده است.
آيه الله سيستاني، آيه الله مکارم: حکم آن همان حکم مسئله ۵۶۸ است.
آيه الله فاضل: ظاهراً طوافش صحيح است، اگرچه احتياط استحبابي آن است که....
نظر ساير آيات عظام ذيل مسئله ۵۶۸ گذشت.
مسئله ۵۷۱
امام خمینی: اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند، احتياط واجب اعاده است،[م۵۷۱ ۱] و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد.[م۵۷۱ ۲]
چهارم ـ ختنه کردن است در حق مردان و اين شرط در زنها نيست، و احتياط واجب آن است که درباره بچههاي نابالغ مراعات شود.[م۵۷۱ ۳]
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: صحت طواف خالي از وجه نيست و در صورت تذکر در اثنا، تطهير ميکند و سپس اتمام مينمايد.
آيه الله خامنهاي: طوافش صحيح است، ولي اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده بايد آن را دوباره بخواند و احتياط استحبابي آن است که در اين مسئله طواف را نيز بار ديگر به جا آورد.
آيات عظام تبريزي، خويي، زنجاني، سيستاني، فاضل: طوافش صحيح است.
آيه الله سبحاني: طواف او باطل و بايد دوباره اعاده کند. وظيفه جاهل به حکم نيز مانند ناسي است.
آيه الله گلپايگاني: اقوي اعاده طواف است.
آيه الله مکارم: اعاده ندارد.
↑آيه الله خامنهاي: وظيفه همان است که ذيل مسئله ۵۶۸ گذشت.
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: احوط بلکه اظهر اين است که بچه مميز که خوب و بد را تشخيص ميدهد، اگر شخصاً محرم شود بايد ختنه کرده باشد و اما اگر بچه مميز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نيست، اگرچه اعتبارش احوط است.
آيه الله خامنهاي، آيه الله سبحاني: و در اين حکم فرقي بين بالغ و غير بالغ نيست.
آيه الله زنجاني: در صحت احرام پسر بچه مميز ختنه شرط است، بنابراين چنانچه چنين کودکي بدون ختنه احرام ببندد محرم نميشود، و در صحت طواف او نيز ختنه شرط ميباشد، پس اگر بخواهد طواف مستحب انجام دهد بايد ختنه کرده باشد و همچنين اگر قبل از مميز شدن او را ـ مثلاً به عمره مفرده ـ محرم کرده باشند و تا زمان تميز او را طواف نداده باشند نميتواند بدون ختنه طواف کند، و اگر از ختنه معذور باشد براي طواف نايب ميگيرد و بنا بر احتياط مستحب خودش نيز طواف ميکند.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتياط مستحب است.
آيه الله گلپايگاني: واجب است.
آيه الله مکارم: ختان در صبي شرط نيست و طواف و نماز طوافهاي بچهاي که ختنه نشده صحيح است.
مسئله ۵۷۲
امام خمینی: اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند يا او را محرم کنند، احرام او صحيح است ولي طواف او صحيح نيست.[م۵۷۲ ۱] پس اگر محرم به احرام حج شود، چون طواف نساء او باطل است[م۵۷۲ ۲] بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشکل ميشود[م۵۷۲ ۳] مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند، يا خودش بعد از ختنه شدن طواف کند، يا آنکه نايب براي او بگيرند تا طواف کند.[م۵۷۲ ۴]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: در مميزي که خودش محرم شده باشد.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد.
آيه الله فاضل: طواف طفل مميزي که ختنه نشده صحيح نيست، و از غير مميز بنا بر احتياط صحيح نيست هرچند احرام آنها صحيح است.
↑آيه الله خامنهاي، آيه الله مکارم: به ذيل شرط چهارم مراجعه شود.
آيه الله سيستاني: اگر مميز باشد بنا بر احتياط واجب حکم کسي را دارد که طواف را ترک کرده است مگر اينکه پس از ختنه طواف را اعاده کند.
↑آيه الله سبحاني: اگر چنين کودکي بعدها ازدواج کرد، نميتواند با همسر خود نزديکي کند مگر اينکه ختنه شود و شخصاً طواف کند و يا نايب بگيرد.
آيه الله سيستاني: فتواي ايشان در مورد کفايت نيابت در اين فرض، يافت نشد.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: گرفتن نايب در اين صورت (قبل از ختنه) مشکل است.
مسئله ۵۷۳
امام خمینی: اگر بچه ختنه کرده به دنيا بيايد طواف او صحيح است.
پنجم ـ ستر عورت است،[م۵۷۳ ۱] پس اگر بدون ساترِ عورت طواف کند باطل است[م۵۷۳ ۲] و معتبر است در آن اباحه[م۵۷۳ ۳]، پس با ساتر غصبي طواف صحيح نيست بلکه با لباس غصبي غير ساتر نيز بنا بر احتياطِ واجب،[م۵۷۳ ۴] و احتياط آن است که مراعات شرايط لباس نمازگزار را بنمايند.[م۵۷۳ ۵]
مراجع دیگر:
↑آيات عظام تبريزي، خامنهاي، خويي، سيستاني: بنا بر احتياط واجب ستر عورت معتبر است.
↑آيه الله زنجاني: اگر مرد يا زني پوشش لازم را در حال طواف رعايت نکرد، طواف او باطل نميشود هرچند احتياط مؤکد استحبابي در آن است که براي طواف واجب به آن طواف اکتفا نکند.
آيه الله سبحاني: بلکه لازم است علاوه بر ستر عورت عريان و برهنه نيز نباشد.
آيه الله مکارم: حتي اگر فقط ستر عورت کند و برهنه و عريان بر او صدق کند طوافش باطل است.
↑آيه الله بهجت: طواف در لباس غصبي جايز نيست و در صحت آن تأمل و احتياط است؛ خصوصاً در ساتر.
آيه الله خامنهاي: لباس طوافکننده بايد غصبي نباشد و طواف با لباس غصبي بنا بر احتياط واجب
باطل است.
آيه الله زنجاني: طواف در لباس غصبي ـ ساتر باشد يا غير ساتر ـ حرام و بنا بر احتياط باطل است و لباسي را که در حال طواف واجب ميپوشند علاوه بر طهارت بنا بر احتياط مستحب ساير شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد.
آيه الله سيستاني، آيه الله فاضل: بنا بر احتياط واجب.
↑آيه الله سبحاني: بايد جامه و کفش و ديگر لباسهاي طوافکننده مباح باشد بنابراين طواف در جامه و کفش غصبي باطل است.
آيه الله سيستاني، آيه الله فاضل: اين احتياط واجب نيست.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: اگر جامه احرام، کفش و يا لباسهاي ديگرِ شخصِ طوافکننده غصبي باشد طواف باطل است.
آيه الله نوري: بلکه با لباس غصبي غير ساتر نيز صحيح نيست.
↑آيه الله سبحاني: طواف در لباس غصبي صحيح نيست و شرايط لباس نمازگزار بايد در آن مراعات شود.
مسئله ۵۷۴
امام خمینی: احتياط واجب آن است که مراعات موالات عرفيه را در طواف بکند[م۵۷۴ ۱]؛ يعني در بين دورهاي طواف آنقدر طول ندهد که از صورت يک طواف خارج شود.
قسم دوم، [از واجبات طواف] ـ چيزهايي است که گفتهاند داخل در حقيقت طواف است، اگرچه بعضي از آنها نيز شرط است از براي طواف، ليکن در عمل فرقي نميکند و آن هفت چيز است:
اول ـ آنکه ابتدا کند به حجرالاسود؛
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: مراعات موالات عرفيه، در غير موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است.
آيات عظام تبريزي، خويي، سيستاني: مراعات موالات لازم است.
آيه الله خامنهاي: بنا بر احتياط واجب، بايد ميان اجزاء طواف، موالات عرفي وجود داشته باشد، بدين معنا که ميان دورهاي طواف به اندازهاي فاصله نباشد که آن را از شکل طواف واحد خارج کند، البته اگر بعد از نصف طواف (سه و نيم دور)، آن را براي اقامه نماز و مانند آن قطع کند، اشکال ندارد.
آيه الله زنجاني: به تفصيلي که ذيل مسئله ۶۱۶ به بعد ميآيد رعايت موالات عرفي در طواف واجب، لازم است.
آيه الله سبحاني: هفت شوط طواف و سعي هر کدام يک عمل واحدي است که بايد آن را به صورت واحد به جا آورد از اين جهت: اولاً نبايد آنقدر طول داد که از صورت يک عمل در آيد و ثانياً هفت دور را بايد پشت سر هم انجام داد و موالات را حفظ کرد و از خواندن نماز مستحبي در اثنای اشواط و ديگر اعمال که از نظر عرف با موالات سازگار نيست خودداري نمود. لکن براي رفع خستگي استراحت کردن و نشستن و مانند اينها به اندازهاي که موالات به هم نخورد چه در طواف و چه در سعي اشکالي ندارد.
آيه الله مکارم: در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نيست.
مسئله ۵۷۵
امام خمینی: در ابتدا کردن به حجرالاسود، لازم نيست که تمام اجزاي بدن طوافکننده به تمام اجزاي حجرالاسود عبور کند،[م۵۷۵ ۱] بلکه واجب آن است که انسان از حجرالاسود، هر جاي آن باشد شروع کند و به همان جا ختم کند.
مراجع دیگر:
↑آيات عظام بهجت، تبريزي، خويي، سيستاني: احوط و اولي اين است که تمام بدن خود را بر تمام حجرالاسود بگذراند و براي انجام اين احتياط، کمي قبل از حجر بايستد و نيت کند که طواف را از محاذات واقعي انجام ميدهم و زايد بر آن، از باب مقدمه علميه است.
آيه الله خامنهاي: و مانعي ندارد از باب احتياط اندکي زودتر وارد مسير طواف شود با اين نيت که طواف او از مقابل حجرالاسود باشد.
آيه الله سبحاني: در محاذات کافي است که در نظر عرف دقيق بگويند عمل خود را از محاذي حجرالاسود آغاز کرده و با رسيدن به محاذي آن پايان داد. براي اين منظور هنگام کثرت جمعيت که مانع از تشخيص محاذات است، لازم است که کمي قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت کند که طواف را از محاذات واقعي آغاز ميکنم و با رسيدن به آن نقطه نيز پايان ميدهم.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: طواف را در هر دور واجب است از حجرالاسود شروع کند و به آن ختم کند و چون تحقق اين معنا بر وجه حقيقت متعسّر و بلکه متعذّر است، در تحقق آن اکتفا ميشود به اينکه پيش از رسيدن به حجرالاسود نيت کند و قصد کند که ابتداي طواف در هر دور از محاذي اولين جزء حجر باشد و انتهاي آن همان موضعي که واقعاً انتهاي دور است باشد و زايد، از باب مقدمه علميه باشد. و اين نيت را در ذهن باقي بدارد تا وقتي که محاذي حَجَر شود و اين کافي خواهد بود و با همين نيت هفت دور طواف کند.
آيه الله فاضل: آنچه که براي صحت طواف لازم است، آن است که شروع و ختم طواف نزد عرف از حَجَر و محاذي حَجَر باشد و ميتواند براي يقين به حصول اين معنا از باب مقدمه علميه کمي قبل از حجر نيت کند و در پايان کمي پس از حجر ختم کند.
آيه الله مکارم: دقت در محاذي بودنِ اجزاي بدن با اجزاي حجرالاسود لازم نيست همين اندازه که عرفاً محاذات صدق کند کافي است.
مسئله ۵۷۶
امام خمینی: آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود: از حجرالاسود شروع به طواف کرد، و ختم کرد به حجرالاسود؛ چه از ابتداي آن شروع کند، چه از وسطش، چه از آخرش.
مسئله ۵۷۷
امام خمینی: از هر جاي حجرالاسود که شروع کرد، بايد در دور هفتم به همان جا ختم کند، پس اگر از اولش شروع کرد بايد به اولش ختم شود و همچنين اگر از وسط يا آخر شروع کرد بايد به همان جا ختم شود.[م۵۷۷ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: و البته ميتواند اندکي بيش از اين مقدار با نيت احتياط طي نمايد تا يقين حاصل کند که در همان نقطه آغاز طواف را پايان داده است.
آيه الله صافي، آيه الله گلپايگاني: ولي اقوي شروع به طواف است از جزء اول حَجَر.
آيه الله مکارم: اين دقتها لازم نيست و محاذات عرفيه با حجرالاسود کافي است.
نظر ساير آيات عظام در مسئله ۵۷۵ گذشت.
مسئله ۵۷۸
امام خمینی: در طواف بايد به همان طوري که همه مسلمين طواف ميکنند، از محاذات «حجرالاسود»، بدون دقتهاي صاحبان وسوسه شروع کنند، و در دورهاي ديگر، بدون توقف دور بزنند[م۵۷۸ ۱] تا هفت دور تمام شود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله خامنهاي: يعني لازم نيست که در هر دور مقابل حجرالاسود بايستد.
آيه الله زنجاني، آيه الله مکارم: يعني توقف لازم نيست.
مسئله ۵۷۹
امام خمینی: گاهي ديده ميشود که اشخاص نادان در هر دوري که ميزنند، ميايستند و عقب و جلو ميروند که محاذات را درست کنند و اين موجب اشکال است و گاهي حرام است.
دوم ـ ختم نمودن هر دوري است به حجرالاسود و اين حاصل ميشود به اينکه بدون توقف هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به همان جا که شروع کرده
ختم شود[م۵۷۹ ۱] و لازم نيست در هر دوري بايستد و باز شروع کند و کارهاي جهال را
نبايد بکنند.
سوم ـ آنکه در طواف کردن، خانه کعبه در طرف چپ طوافکننده واقع شود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: و اين از حيث مطاف کافي است و از حيث طائف در ابتدا کافي است محاذاتِ معظمِ بدنِ شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است و همچنين در ختم محاذات معظم بدن يا تمام بدن با بعضي از حجر، با رعايت وصول به موضع ابتدا موافق احتياط است.
آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: و در شوط آخر احتياطاً قدري از حجر بگذرد و زيادي را مقدمه علميه محسوب دارد.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله ۵۷۷ مراجعه شود.
آيه الله سبحاني: لازم است که کمي قبل از رسيدن به حجرالاسود نيت کند که طواف را از محاذات واقعي حجر آغاز ميکنم و با رسيدن به آن نقطه پايان ميدهم، بنابراين دقتهاي صاحبان وسوسه در پيدا کردن محاذات و توقف و عقب و جلو رفتن جهت احراز محاذات لازم نيست و گاهي چه بسا موجب اشکال در طواف هم ميشود.
مسئله ۵۸۰
امام خمینی: لازم نيست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقيقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلکه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعيل۷ خانه از طرف چپ قدري خارج شود مانع ندارد، حتي اگر خانه متمايل به پشت شود، ليکن دور زدن به نحو متعارف باشد اشکال ندارد.[م۵۸۰ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله تبريزى، آيه الله خويي: خانه خدا در جميع احوالِ طواف، بايد در طرف چپ قرار گيرد. پس اگر مقداري اين چنين نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نميشود. آيه الله تبريزى در ادامه ميفرمايند: و ميزان در قرار دادن کعبه در طرف چپ، صدق عرفي است و بهتر اين است که دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبشهاي خانه خدا که در اينجاها بايد مواظب بود که به چپ يا راست منحرف نگردد.
آيه الله زنجاني: در حال طواف، لازم نيست روي طوافکننده به طرف جلو و شانه چپ او به سمت خانه کعبه باشد، بنابراين طوافکننده ميتواند درحاليکه رويش به سوي کعبه است طواف کند، بلکه اگر همان مسير طواف را عقب عقب برود يا گاهي پشت او به کعبه شود طوافش صحيح است ولي بايد در هر حال از حجرالاسود به سمت در خانه طواف نمايد؛ پس اگر کودک يا ناتواني را که طواف ميدهند در همان مسير طواف دهند کافي است، هرچند شانه راستش به طرف کعبه باشد.
آيه الله سبحاني: چنين حالتي که لازمه طبيعت طواف است اشکالي ندارد فقط بايد مواظب باشد پشت به کعبه يا رو به کعبه نشود.
آيه الله سيستاني: خانه بايد در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن کند براي بوسيدن و مانند آن يا فشار جمعيت او را ناچار به پشت کردن يا رو کردن به آن کند، آن مقدار از طواف شمرده نميشود ولي معيار صدق عرفي است و لازم نيست در دو دهانه حجر اسماعيل و در نبشهاي خانه بدن را منحرف سازد.
مسئله ۵۸۱
امام خمینی: اگر در موقع رسيدن به گوشههاي خانه، شانه از محاذات کعبه خارج شود هيچ اشکالي ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتي اگر خانه متمايل به
امام خمینی: گاهي ديده ميشود که بعضي از نادانان، براي احتياط، ديگري را وادار ميکنند که او را طواف دهد و خود طوافکننده اختيار را از خود سلب ميکند و به دست ديگري ميدهد و تکيه به دست او ميدهد و او را، آن شخص ديگر با فشار دور ميدهد، اين طواف باطل است[م۵۸۲ ۱] و اگر طواف نساء را اين طور به جا آورد، زنها يا مردها بر او حرام خواهند بود.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: باطل نيست.
آيه الله خامنهاي: اگر با اختيار خود ميرود ولي در اثر فشار جمعيت ممکن است گاهي به جلو يا به
اين طرف و آن طرف برود مانعي ندارد ولي اگر ديگري او را ببرد به طوري که اراده از او سلب گردد
اشکال دارد.
آيه الله زنجاني: اگر با اراده خودش قدم برميدارد طوافش صحيح است.
آيه الله سبحانی: طوافکننده ميتواند با تکيه دادن به ديگري طواف کند، مشروط به اينکه قصدش سلب اراده از خود نباشد و قصد طواف را براي خود حفظ کند.
آيه الله مکارم: اين طواف باطل نيست. و در بسياري از مواقع ازدحام طواف ظاهراً اختيار سلب ميشود و چون از اول مختاراً اين راه را انتخاب ميکند منافات با اختيار ندارد، اما کارهاي افراد نادان بسيار بد
و زننده است.
مسئله ۵۸۳
امام خمینی: احتياط به اينکه خانه در تمام حالاتِ طواف، حقيقتاً به طرف چپ باشد، گرچه خيلي ضعيف است و قابل اعتنا نيست و بايد اشخاص جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتيب که ساير مسلمين دور ميزنند بزنند، لکن اگر شخص عاقل عالمي بخواهد احتياط کند و قدري شانه را چپ کند، در موقع رسيدن به
حجر اسماعيل يا ارکان کعبه به طوري که خلاف متعارف[م۵۸۳ ۱] و موجب انگشتنمايي نشود مانع ندارد.[م۵۸۳ ۲]
↑آيه الله فاضل: احتياط در ترک آن است.
آيه الله مکارم: بهتر است به جاي اينگونه کارهاي غير متعارف، مانند همه مسلمين طواف کند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نياز کند.
مسئله ۵۸۴
امام خمینی: اگر به واسطه مزاحمتِ طوافکنندگان، مقداري از دور زدن به خلاف متعارف شد؛ مثل آنکه روي طوافکننده به کعبه واقع شد يا پشتش واقع شد و يا عقبعقب طواف کرد بايد آن مقدار را جبران کند و از سر بگيرد.[م۵۸۴ ۱]
مراجع دیگر:
↑آيه الله زنجاني: چنانچه ذيل مسئله ۵۸۰ گفته شد، طواف در تمام اين صورتها صحيح است.
آيه الله سبحاني: چون بازگشت به عقب ممکن نيست، بقيه شوط را بدون نيت برود تا نقطهاي برسد که طواف او آسيب ديده و يا محاذي آن برسد و از آنجا شوط را تکميل کند و اگر آن نقطه و يا محاذي را به دقت به ياد ندارد، بدون نيت به حرکت ادامه دهد و يک بار ديگر از حجرالاسود اين شوط را تکرار کند به قصد اينکه هر مقدار قبلاً پيموده را تکميل کند و تا رسيدن به آن نقطه جزء طواف نباشد.
آيه الله سيستاني: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران کند ميتواند تا حجرالاسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را کاملاً اعاده نمايد.
مسئله ۵۸۵
امام خمینی: اگر به واسطه کثرت جمعيت، انسان را بدون اختيار خود بردند و دور دادند کفايت نميکند[م۵۸۵ ۱] و بايد آن دور را از سر بگيرد، اگرچه خانه هم طرف چپ او بوده.
مراجع دیگر:
↑آيه الله بهجت: البته با ملاحظه اينکه بردن غير از سلب اختيار است.
آيه الله تبريزى: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نميشود مادامي که ساير شرايط موجود باشد.
آيه الله خامنهاي: به ذيل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
آيه الله زنجاني: اگر با اراده خودش قدم برميدارد طوافش صحيح است در غير اين صورت مثلاً اگر او را از جا بلند کرده به جلو بردند بايد آن مقدار را تدارک کند.
آيه الله سبحاني: مجرد بردن جمعيت موجب بطلان نميشود مشروط بر اينکه نيت کند که خود را در ميان جمعيت قرار ميدهم که طواف کنم و آنچه را بر اثر فشار به جاي ميآورم جزء طواف باشد.
آيه الله سيستاني: اگر به طور کلي اختيار از او سلب شده باشد و در اين صورت اگر بتواند آن مقدار را جبران نمايد و اگر نتوانست همانگونه که در مسئله قبل گفته شد عمل کند و شوط را از سر بگيرد.
آيه الله مکارم: هرگاه با توجه به اين امر و با اختيار خود وارد طواف شود و او را ببرند ضرري ندارد.
مسئله ۵۸۶
امام خمینی: در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد، ميتواند آهسته برود و ميتواند تند برود و ميتواند بدود و ميتواند سواره طواف کند يا با دوچرخه طواف کند.[م ۱] ليکن بهتر آن است که به طور ميانهروي برود.
چهارم ـ داخل کردن حِجر اسماعيل۷ است در طواف؛ و حجر اسماعيل محلي است که متصل به خانه کعبه است و بايد طوافکننده دور حجر اسماعيل نيز بگردد.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۸۷
امام خمینی: اگر دور حجر اسماعيل نگرديد و [در تمام دورها] از داخل آن طواف کرد، طوافش باطل است و بايد اعاده کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۸۸
امام خمینی: اگر عمداً اين کار را بکند حکم ابطال عمدي طواف را دارد که گذشت.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۸۹
امام خمینی: اگر سهواً اين کار را بکند حکم ابطال سهوي را دارد.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۰
امام خمینی: اگر در بعضي از دورها حجر اسماعيل را داخل در دور زدن نکرد احتياط واجب آن است که آن دور را از سر بگيرد[م ۲] و اعاده کند طواف را، اگرچه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نيست.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۱
امام خمینی: اگر کسي در بعضي از دورها، از روي ديوار حجر اسماعيل۷ برود، احتياط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند[م ۳] و در اين فرض نيز به احتياط واجب کفايت نميکند تمام کردن دور را از آنجايي که از روي ديوار رفته است.[م ۴]
پنجم ـ بودن طواف است بين خانه کعبه و مقام حضرت ابراهيم۷ از همه اطراف.[م ۵]
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۲
امام خمینی: مراد از اينکه: طواف بين کعبه و مقام باشد، آن است که ملاحظه شود مسافتي را که ميان خانه و مقام ابراهيم۷ است و در همه اطراف خانه کعبه، طوافکننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانه کعبه (و ما بين مقام و خانه چنانچه گفتهاند تقريباً بيست و شش ذراع و نصف است) پس در همه اطراف بايد همين قدر بيشتر دور نباشد.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۳
امام خمینی: اگر شخص از پشت مقام ابراهيم طواف کند[م ۶] که مقام ابراهيم هم داخل در طوافش شود طوافش باطل است و بايد اعاده کند.[م ۷]
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۴
امام خمینی: اگر بعضي از دورها را از پشت مقام طواف کند بايد آن دور را با اعاده همان جزء تمام کند[م ۸] و احوط آن است که طواف را هم اعاده کند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلکه بعيد نيست کفايت اعاده همان جزء.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۵
امام خمینی: چون در طرف حجر اسماعيل۷ محل طواف تنگ ميشود[م ۹]، زيرا که مقدار حِجْر از آن کاسته ميشود و چنانچه گفتهاند تقريباً شش ذراع و نيم براي محل طواف باقي ميماند بايد در طواف از آن جانب بيشتر از شش ذراع و نيم دور نشود.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۶
امام خمینی: اگر از جانب حجر اسماعيل۷ بيشتر از شش ذراع و نيم[م ۱۰] در دور زدن دور شد اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مطاف دور بزند.
ششم ـ خروج طوافکننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۷
امام خمینی: در اطراف ديوار خانه، يک پيش آمدگي است که آن را «شاذروان» گويند و آن جزو خانه کعبه است و طوافکننده بايد آن را هم داخل قرار دهد.[م ۱۱]
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۸
امام خمینی: اگر کسي در بعضي از احوال به واسطه کثرت جمعيت يا غير آن بالاي شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است[م ۱۲] و بايد اعاده کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۵۹۹
امام خمینی: دست به ديوار خانه کعبه گذاشتن، در آنجايي که شاذروان است جايز است و به طواف ضرر نميرساند،[م ۱۳] گرچه احتياط مستحب در ترک آن است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۰
امام خمینی: در حال طواف، دست گذاشتن روي ديوار حجر اسماعيل۷ جايز است[م ۱۴] و به طواف ضرر نميرساند، گرچه احتياط مستحب در ترک است.
هفتم ـ آنکه هفت شوط يعني هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زيادتر.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۱
امام خمینی: اگر از روي عمد، طوافکننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و يا بيشتر به جا آورد، طوافش باطل است[م ۱۵] اگرچه به هفت دور تمام کند و احتياط واجب آن است که اگر از روي ندانستن حکم بلکه از روي سهو و غفلت باشد طواف را اعاده کند.[م ۱۶]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۲
امام خمینی: اگر در اثناي طواف،[م ۱۷] از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زيادتر آوردن يا کمتر آوردن، از آنجا که اين قصد را کرده و هرچه به اين عمل کرده باطل است و بايد اعاده کند[م ۱۸] و اگر با اين قصد زيادتر آورد[م ۱۹] اصل طواف باطل ميشود.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۳
امام خمینی: اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد، ليکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و يک دور قدم زدن دور خانه براي تبرک يا مقصد ديگر باشد طواف او صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۴
امام خمینی: اگر گمان کند که يک دور نيز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بياورد و يک دور مستحب هم دنبال آن بياورد طواف او صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۵
امام خمینی: اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خيال آنکه يک دور نيز مستحبي جداگانه است هشت دور به جا آورد طوافش صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۶
امام خمینی: اگر کم کند از طواف واجب، چه يک دور يا کمتر يا بيشتر از يک دور از روي عمد، واجب است آن را اتمام کند[م ۲۰] و اگر نکند حکمش حکم کسي است که طواف را عمداً ترک کرده ـ که در مسائل فصل چهارم گذشت ـ به احتياط واجب[م ۲۱] و حکم جاهل به مسئله حکم عالم است.[م ۲۲]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۷
امام خمینی: اگر بعد از کم کردن از طواف کارهاي بسياري کند[م ۲۳] که موالات فوت شود حکمش حکم قطع طواف است که ميآيد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۸
امام خمینی: اگر سهواً[م ۲۴] از طواف کم کند، پس اگر تجاوز از نصف کرده باشد اقوي آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتي که فعل کثير نکرده باشد، والاّ احتياط واجب اتمام و اعاده است.[م ۲۵]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۰۹
امام خمینی: اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده طواف را اعاده نمايد،[م ۲۶] لکن سزاوار نيست ترک احتياط در همه موارد سهو، به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۰
امام خمینی: اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود، احتياط آن است که خودش برگردد[م ۲۷] و اگر نتوانست يا مشکل بود مراجعت، نايب بگيرد.[م ۲۸]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۱
امام خمینی: در طواف واجب، قران جايز نيست؛ يعني جايز نيست طواف واجب را با طواف ديگر دنبالِ هم آورد، بدون آنکه بين دو طواف، نماز طواف فاصله شود[م ۲۹] و در طواف مستحب مکروه است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۲
امام خمینی: اگر زياد کند دوري را ـ يا کمتر يا بيشتر از دور ـ بر طواف، و قصدش آن باشد که زياده را جزو طوافِ ديگر قرار دهد، داخل در قران ميان دو طواف است که حرام است.[م ۳۰]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۳
امام خمینی: در فرض سابق، اگر از اول قصد داشته يا در اثناي طواف قصد زياده کرده باشد، احتياط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند[م ۳۱] و اگر بعد از تمام شدن، قصد به جا آوردن طواف ديگر براي او حادث شد و به دنبال طواف اول، زياده را آورد، اقوي صحّت طواف اول است و احوط اعاده است.[م ۳۲]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۴
امام خمینی: اگر سهواً زياد کند بر هفت دور، پس اگر کمتر از يک دور است قطع کند آن را و طوافش صحيح است و اگر يک دور يا زيادتر است، احوط[م ۳۳] آن است که هفت دور ديگر را تمام کند به قصد قربت، بدون تعيين مستحب يا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعي و دو رکعت بعد از سعي بخواند و دو رکعت اول را براي فريضه قرار دهد بدون آنکه تعيين کند براي طواف اول يا طواف دوم است.[م ۳۴]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۵
امام خمینی: جايز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوي کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس[م ۳۵]، و احوط قطع نکردن آن است؛ به اين معني که قطع نکند به طوري که ترک بقيه را کند تا موالات عرفيه به هم بخورد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۶
امام خمینی: اگر بدون عذر طواف را قطع کرد، احوط[م ۳۶] آن است که اگر چهار دور به جا آورده[م ۳۷] باشد طواف را تمام کند و بعد اعاده کند و اين در صورتي است که منافي به جا آورده باشد حتي مثل زياد فاصله دادن که موالات عرفيه به هم بخورد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۷
امام خمینی: اگر طواف را قطع کند[م ۳۸] و منافي به جا نياورده باشد، اگر برگردد و تمام کند طواف صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۸
امام خمینی: اگر در بين طواف عذري براي اتمام آن پيدا شد[م ۳۹]؛ مثل مرض يا حيض يا حدث بياختيار[م ۴۰] پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده، بعد از رفع عذر برگردد[م ۴۱] و از همان جا تمام کند و اگر قبل از آن بوده[م ۴۲]، طواف را اعاده کند و احتياط مستحب در فرض اول در غير حيض آن است که اتمام کند و اعاده نمايد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۱۹
امام خمینی: اگر شخصي که با عذر طواف را قطع کرده، نتوانست به جا آورد تا آنکه وقت تنگ شد، اگر ممکن است، او را حمل کنند و طواف دهند و اگر ممکن نيست نايب[م ۴۳] براي او بگيرند.[م ۴۴]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۰
امام خمینی: اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند[م ۴۵]، پس اگر بعد از چهار دور[م ۴۶] رها کرد از همان جا طواف را تمام کند، والاّ[م ۴۷] اعاده کند.[م ۴۸]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۱
امام خمینی: جايز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را براي رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز واجب، و از هر جا قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند[م ۴۹]، و احتياط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند، و سزاوار نيست اين احتياط ترک شود.[م ۵۰]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۲
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آيا طواف را زيادتر از هفت دور به جا آورده يا نه يا شک کند کمتر به جا آورده يا نه، اعتنا نکند و طوافش صحيح است، لکن در صورت دوم خالي از اشکال نيست[م ۵۱] و احتياط ترک نشود.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۳
امام خمینی: اگر بعد از طواف شک کند که صحيح به جا آورده آن را يا نه، مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده يا محدث بوده يا از داخل حجر اسماعيل۷ طواف کرده اعتنا نکند[م ۵۲]، و طوافش صحيح است اگرچه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده يا مشغول کارهاي ديگر نشده باشد، در صورتي که هفت دور بودن معلوم باشد بيزياده و نقيصه.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۴
امام خمینی: اگر در آخر دور که به حجرالاسود ختم شد شک کند که هفت دور زده يا هشت دور يا زيادتر، اعتنا به شک نکند و طوافش صحيح است.[م ۵۳]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۵
امام خمینی: اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود و تمام شدن دور، شک کند که آنچه را دور ميزند دور هفتم است يا هشتم طوافش باطل است.[م ۵۴]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۶
امام خمینی: اگر در آخر دور يا اثناي آن شک کند ميان شش و هفت و هرچه پاي نقيصه در کار است، طواف او باطل است.[م ۵۵]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۷
امام خمینی: اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها، بنا بر اقل گذارد و طوافش صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۸
امام خمینی: شخص کثير الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند[م ۵۶] و احتياط آن است که کسي را وادار کند که عدد را حفظ کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۲۹
امام خمینی: گمان در عدد دورها اعتبار ندارد[م ۵۷] و حکم شک را دارد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۰
امام خمینی: اگر مشغول سعي بين صفا و مروه شد و يادش آمد که طواف به جا نياورده، بايد رها کند و طواف کند و پس از آن سعي را اعاده کند.[م ۵۸]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۱
امام خمینی: اگر در حال سعي يادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده، بايد برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکميل کند و برگردد تتمه سعي را به جا آورد و طواف و سعيش صحيح است. ليکن احتياط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نمايد[م ۵۹] و همچنين اگر سعي را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۲
امام خمینی: اگر سهواً يا غفلتاً يا جهلاً طواف را بيوضو به جا آورد طوافش باطل است و همين طور اگر با حال جنابت يا حيض و نفاس به جا آورد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۳
امام خمینی: اگر کسي مريض يا طفلي را حمل کند و طواف دهد و خودش نيز قصد طواف کند طواف هر دو صحيح است.[م ۶۰]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۴
امام خمینی: در حال طواف تکلمکردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۵
امام خمینی: واجـب نيسـت در حال طواف روي طوافکننده طـرف جلو باشـد بلکه جايز است به يميـن و يسار نگـاه کنـد و صفحه صـورت را برگردانـد بلکه به عقـب نگـاه کنـد[م ۶۱] و ميتواند طـواف را رها کنـد و خانه را ببـوسد[م ۶۲] و برگـردد از همان جا اتمـام کنـد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۶
امام خمینی: جايز است در بين طواف براي رفع خستگي و استراحت بنشيند يا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند، ولي نبايد آنقدر طول دهد که موالات عرفيه به هم بخورد و اگر آنقدر نشست، احتياط آن است که اتمام کند و اعاده نمايد.[م ۶۳]
مسائل متفرقه طواف
مسائل متفرقه طواف
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۷
امام خمینی: در طواف در مقابل حجر اسماعيل بايد طوري حرکت کند که طواف بيت صادق باشد و به نحو متعارف باشد و مخفي نماند که حجر اسماعيل از بيت نيست هرچند بايد در خارج آن طواف کرد.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۸
امام خمینی: در صورت امکان ولو در وقت خلوت بايد طواف در حد بين مقام ابراهيم و خانه که مسافت بيست و شش ذراع و نيم است باشد و دورتر از آن حد، کفايت نميکند و در صورت عدم امکان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.[م ۶۴]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۳۹
امام خمینی: هرگاه در طواف خانه خدا، مثلاً در چند قدم از طواف اشکالي پيش آمد؛ مثل اينکه او را بياختيار بردند، همان چند قدم را بايد از سر بگيرد و اگر از حجرالاسود به قصد طواف شروع کند، اشکال دارد.[م ۶۵]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۴۰
امام خمینی: اگر در طواف بياختيار او را ببرند، اعاده آن مقدار لازم است[م ۶۶] و بايد طواف را صحيح انجام دهد و خودش به اختيار طواف کند و چنانچه ممکن نيست بايد در وقت خلوت طواف نمايد[م ۶۷] ولي بايد دانست که منظور از بياختيار شدن اين نيست که در اثر فشار جمعيت تندتر برود بلکه در اين صورت اگر قدمها را به اختيار خود برميدارد ضرر ندارد و طوافش صحيح است.
مراجع دیگر:
مسئله ۶۴۱
امام خمینی: اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعيت پشت به خانه شود و قسمتي از طواف به اين صورت انجام گيرد يا در اثر فشار جمعيت، شخص را مقداري جلو ببرند بايد مقداري از طواف که پشت به خانه يا بدون اختيار بوده، اعاده شود[م ۶۸] و اگر نميتواند برگردد با جمعيت بدون قصد طواف برود تا به جايي که بايد از آنجا طواف را اعاده کند برسد و از آنجا تدارک نمايد.[م ۶۹]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۴۲
امام خمینی: اگر حاجي در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد طوافش اشکال پيدا نميکند.[م ۷۰]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۴۳
امام خمینی: اگر کسي پس از انجام اعمال حج تمتع فهميد که در طواف عمره يا حج چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعيل دور زده[م ۷۱]، حج او صحيح است و بايد طواف را اعاده کند.[م ۷۲]
مراجع دیگر:
مسئله ۶۴۴
امام خمینی: زني که در غير ايام عادت لک ديده و به اعتقاد پاکي، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون ديده، با شرايط حيض[م ۷۳]، اگر يقين کند که بعد از ديدن لک، خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، حيض بوده است و طواف و نمازش صحيح نيست[م ۷۴] و اگر شک دارد يا يقين کند که خون قطع شده، حيض نبوده است و اعمالش صحيح است و در صورت اول حج او صحيح است و بايد طواف و نماز را اعاده کند[م ۷۵] و اگر در عمره بوده در صورت ضيق وقت احتياطاً بعد از حج، يک عمره مفرده نيز به جا آورد.[م ۷۶]