موسوعه رد شبهات جلد بیست و دوم(کتاب)

از ویکی حج

جلد بیست و یکم موسوعه رد شبهات، با عنوان فرعی امام حسن و امام حسین (شبهات عصمت)، تعدادی از شبهاتی را که درباره عصمت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) مطرح شده است را پاسخ می‌دهد.

محتوای کتاب

فصل اول و دوم کتاب به بررسی مفهوم عصمت و انواع عصمت امام در اندیشه شیعی پرداخته است. و شواهدی از قرآن و احادیثی از پیامبر در اثبات عصمت این دو امام طرح شده است.

موسوعه رد شبهات جلد بیست و دوم(کتاب)
پدید آورندگان
نویسنده حسن اکبری
نشر
تعداد صفحات 193
ناشر مشعر
وب‌سایت ناشر http://hzrc.ac.ir
محل نشر تهران

[۱]

نقد شبهات عصمت امام حسن(ع)

در فصل سوم کتاب، به شبهاتی که در رد عصمت امام حسن در کتاب الامه و النص مطرح شده است پاسخ داده می‌شود.

این شبهات به شرح زیر است:‌

شیوه قتل ابن ملجم

نویسنده اساس این شبهه را بر اساس روایات نامعتبر دانسته[۲] و بنا بر بعضی از منابع این عمل را به عبدالله بن جعفر و نیز خشم برافروخته مردم در مجازات قاتل علی (ع) مربوط می‌داند.[۳]

همچنین توصیه امام علی در مورد قصاص قاتل خود، تأکید وی در برحذر داشتن کشتارهای خونین بعد قتل چنان‌که در میان اعراب رایج بود دانسته[۴] و عمل امام حسن را در اعدام و گردن زدن قاتل پدرش، حق شرعی وی دانسته و در واقع نویسنده توصیه امام علی را از باب استحباب دانسته و وجوب آن را لازم‌الاجرا نمی‌داند.[۵]

بدین ترتیب نویسنده معتقد است، عمل قصاص که با گردن زدن ابن ملجم اتفاق افتاده، و نه مثله کردن وسوزاندن وی، که اساس آن محل تردید است، دلیلی برای نداشتن عصمت امام حسن نمی‌تواند باشد.

گریه امام حسن بر خطاهای خود

امام علی به امام حسن وصیت می‌:ند که در خلوت بر گناهان خود گریه کن. گفته شده است که این توصیه به معنای عدم عصمت امام حسن است.

به نظر نویسنده این وصیت به صورت کلی بیان شده و امام حسن تنها مخاطب آن نیست.[۶] از سوی دیگر در قرآن هم خداوند پیامبر به دوری جستن از گناه توصیه می‌کند. از این رو طلب استغفار به معنای این نیست که قبلا گناهی مرتکب شده است و معنای استغفار برای معصوم چیزی مجزا از مفهوم استغفار برای سایر بندگان است.[۷]

عسل خوردن از سهم بیت‌المال

بنابر روایتی، یک بار امام حسن، بدون اجازه از سهم بیت‌المال، مقداری عسل خورد و امام علی(ع) به او فرمان داد که استغفار کند. نویسنده اصل این روایت را که تنها در مناقب ابن شهرآشوب آمده است مورد تردید می‌داند.[۸]

مطلاق بودن امام حسن

این بخش به شبهه‌ای که در مورد تعدد زوجات و طلاق‌های امام حسن مطرح است، پرداخته‌است.

نویسنده در پاسخ این شبهه این نکته را یادآور می‌شود که امام حسن فرد شناخته‌شده‌ای بود و بایستی ازدواج‌های وی در منابع ثبت می‌شد اما تاریخ تنها از 12 و یا 18 زن نام می‌برد و 3 طلاق را ذکرمی‌کند. از این رو سند روایاتی که اعدادی چون 70 یا 250 زن برای امام حسن را ذکر می‌کنند، بی‌اساس می‌داند.[۹] و به حدیث پیامبر که امام حسن را سرور جوانان بهشت خطاب قرارداده بود استناد می‌کند و صفت مطلاق را بودن را برای کسی بعید می‌داند.[۱۰]

شبهه پنجم: شک امام حسن در صدور حکم

در این قسمت، مربوط به روایتی است که امام حسن در بیان حکمی درستی آن را از لطف خدا و امام علی و نادرستی احتمالی آن را به خود نسبت می‌دهد.

نویسنده این رویکرد امام حسن را تواضع نسبت به امام علی می‌داند.

در وهله بعد نویسنده امام معصوم را چونان سایر بندگان، ممکن الخطا می‌داند، اما عدم وقوع خطا و گناه از سوی وی را از عنایت و لطف خداوند می‌داند که شامل انبیا نیز می‌شود.

شبهه ششم: بیعت یا صلح با معاویه

در این قسمت، بیعت امام حسن با معاویه که بیعت با طاغوت بوده و در نتیجه عملی گناه بشمار می‌رفته، در رد معصومیت امام حسن مطرح شده‌است.

نویسنده در ابتدا مفهوم بیعت و صلح را جدا دانسته و بیان منابع مختلف، از جمله شیخ صدوق و شیخ مرتضی را در این مورد بررسی کرده است.[۱۱]

او تصریح می‌کند که امام با معاویه صلح کرده و نه بیعت، چنان‌که بیعت با شرط گذاشتن همراه نیست و امام حسن به هنگام صلح، شروطی را تعیین نمود.[۱۲]

همچنین نویسنده، سخنان امام حسن را مورد توجه قرار می‌دهد که همواره حکومت بنی امیه را مانع آسایش امت اسلامی دانسته و خلیفه را کسی معرفی می‌کند که سیره پیامبر را عملی نماید و اهل بیت را سزاوارترین می‌داند.[۱۳]

نویسنده تلاش‌های معاویه برای تحریف حقیقت و اعتراضات امام حسن به اعمال معاویه را نیز در این زمینه مورد توجه قرار می‌دهد.[۱۴]

فصل چهارم: نقد شبهات عصمت امام حسین(ع)

در این فصل، 5 شبهه مطرح و به آن‌ها پاسخ داده می‌شود:

شبهه اول: نهی از مبارزه‌طلبی امام حسین

این قسمت به یکی از جنگ‌های دوران امام علی اشاره دارد که در آن امام حسین، حریف را به مبارزه طلبید و امام علی، امام حسین را از این کار برحذر داشت و آن عمل را ظلم نامید، بنابراین امام حسین مرتکب گناه شده و عصمت ندارد.

نویسنده اولا در اصالت روایت تردید می‌کند و سپس احکام شرعی که در پس این واقعه از سوی فقهای شیعه اعلام شده را مورد بررسی قرارداده، برخی علما، مبارزه طلبی بدون اذن امام را جایز نداسته و برخی آن را مکروه دانسته‌اند، وهیچ یک از دو گناه محسوب نمی‌شود.

نویسنده حتی این مطلب را ذکر می‌کند که امام علی(ع)، برای حفاظت از امام حسن و امام حسین چنان‌که ائمه پسین جامعه خواهند بود، آن‌ها را از مبارزه‌طلبی نهی کرده‌است.[۱۵]

شبهه دوم: تقابل و اختلاف امام حسین با امام حسن

نویسنده در پاسخ به این شبهه، روایاتی از این دست را محل تردید دانسته و سندیت آن‌ها را تأیید نمی‌کند.

همچنین مواردی که امام حسین در مقام اطاعت از امام خود یعنی امام حسن بوده را یادآور می‌شود. نویسنده این نکته را نیز بیان می‌کند که بسیاری از این روایات از جعلیات تاریخ بوده تا روایت معروف پیامبر درباره امام حسن و حسین «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا» را مخدوش کنند.[۱۶]

شبهه سوم: سرزنش امام حسین توسط امام حسن

این بخش، به نامه‌ای از امام حسن به امام حسین اشاره دارد که امام حسن، برادر خود را بخاطر بخشش به شعرا مورد سرزنش قرار داده و امام حسین نیز در جواب صرف دارایی برای حفظ آبرو را دلیل این عمل عنوان می‌کند.

نویسنده ذکر این روایت را تنها در کشف الغمه دانسته و آن را روایتی معتبر نمی‌داند. همچنین اشاره می‌کند متن نامه در جایی نیامده و راوی برداشت خود را ذکر کرده است.

نویسنده حتی در صورت صحت نامه نیز، نامه امام حسن را نه به قصد سرزنش بلکه فراهم کردن بستری برای عنوان شدن قصد امام حسین از این کار می‌داند.[۱۷]

شبهه چهارم: عمل نکردن به وصیت امام حسن

این بخش به وصیت امام حسن اختصاص دارد که تأکید کرده بود برای خاکسپاری وی نزاع و خونریزی اتفاق نیفتد.

نویسنده با ذکر روایات مختلف از کیفیت تشییع امام حسن، روی دادن جنگ و نزاع از سوی امام حسین را رد می‌کند و یادآور می‌شود مروان و عایشه از دفن امام حسن در کنار پیامبر ممانعت به‌عمل آوردند و امام حسین بدون درگیری امام حسن را طبق وصیتش در بقیع به خاک سپرد.[۱۸]

شبهه پنجم: درخواست بیعت با یزید

در این بخش نویسنده، عدم بیعت امام حسین با یزید را امری روشن می‌داند و به روایاتی از دشمنان امام حسین نیز استناد می‌کند که امام هرگز قصد بیعت با یزید را نداشته است.

همچنین به موردی از نامه عمربن سعد اشاره می‌کند که گفته شده امام در بندی از آن گفته نزد یزید خواهد رفت و با وی بیعت خواهد کرد.

نویسنده این مورد را صحیح نمی‌داند و به سخن شمر به ابن زیاد اشاره می‌کند که اگر امام حسین را در این مرحله رها کنی او با قوایی بیشتر برای جنگ بازخواهد گشت. و این‌طور نتیجه می‌گیرد که امام هرگز سازش و بیعت با یزید را قبول نمی‌کرده است.

چنان‌که امام حسین همواره هدف خود را امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با حکومت فاسق یزید عنوان می‌کرد.[۱۹]

اطلاعات ناشر

این کتاب در 193 صفحه و توسط پژوهشکده حج و زیارت در بهار 1401 به‌وسیله نشر مشعر به چاپ‌ رسیده‌است.

پانویس

  1. موسوعه رد شبهات(22)، ص 27- 71
  2. موسوعه رد شبهات(22)، ص 77-78
  3. موسوعه رد شبهات(22)، ص 80-81
  4. موسوعه رد شبهات(22)، ص 76
  5. موسوعه رد شبهات(22)، ص 78
  6. موسوعه رد شبهات(22)، ص 82
  7. موسوعه رد شبهات(22)، ص 83
  8. موسوعه رد شبهات(22)، ص 86-87
  9. موسوعه رد شبهات(22)، ص 98-99
  10. موسوعه رد شبهات(22)، ص 96-98
  11. موسوعه رد شبهات(22)، ص 113-120
  12. موسوعه رد شبهات(22)، ص 130
  13. موسوعه رد شبهات(22)، ص 120-121
  14. موسوعه رد شبهات(22)، ص 131
  15. موسوعه رد شبهات(22)، ص 133-136
  16. موسوعه رد شبهات(22)، ص 137-159
  17. موسوعه رد شبهات(22)، ص 160
  18. موسوعه رد شبهات(22)، ص 161-170
  19. موسوعه رد شبهات(22)، ص 170-176