پرش به محتوا

زیارت‌نامه حضرت اسماعیل و هاجر

از ویکی حج
نسخهٔ تاریخ ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۰۷ توسط Kamran (بحث | مشارکت‌ها)

بنابر روایات قبر حضرت اسماعیل و مادرش هاجر در حجر اسماعیل است. در منابع شیعی زیارت‌نامه‌ای برای زیارت محل دفن حضرت اسماعیل و هاجر شده‌ است. مستحب است پس از خواندن زیارت‌نامه، دو ركعت نماز زيارت خوانده و ثوابش را به حضرت اسماعیل هدیه کند.[۱]

متن زیارت‌نامه

زیارت‌نامه اسماعیل و هاجر

اَلسَّلامُ عَلى سَيِّدِنا إِسْماعِيلَ ذَبِيحِ اللهِ ابْنِ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ الله اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِىَّ اللهِ وَابْنَ نَبِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللهِ وَابْنَ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَنْبَعَ اللهُ لَهُ بِئْرَ زَمْزَم حِينَ أَسْكَنَهُ أَبُوهُ بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِ اللهِ الْمُحَرَّمِ
وَاسْتَجابَ اللهُ فِيهِ دَعْوَةَ أَبِيهِ إِبْراهِيمَ حِينَ قَالَ: ﴿رَبَّنا إِنّـِي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرّـِيَّتِي بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعلَّهُمْ يَشْكُرُونَ﴾
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ سَلَّمَ نَفْسَهُ لِلذَّبْحِ طاعَةً لاَِمْرِاللهِ تَعالى إِذْ قالَ لَهُ اَبُوهُ: ﴿إِنّـِي أَرى فِي الْمَنامِ أَنّـِي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ماذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرِينَ﴾، فَدَفَعَ اللهُ عَنْهُ الذِّبْحَ وَفَداهُ بِذِبْح عَظِيم
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَعانَ أَباهُ عَلى بِناءِ الْكَعْبَةِ كَما قالَ اللهُ تَعالى: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ مَدَحَهُ اللهُ تَعالى فِي كِتابِهِ بِقَوْلِهِ: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَكانَ رَسُولاً نَبِيّاً وَكانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَكانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً﴾
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ جَعَلَ اللهُ مِنْ ذُرّيَّتِهِ مُحَمَّداً سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ وَخاتَمَ النَّبِيِّينَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أَبِيكَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ، وَعَلى أَخِيكَ اِسْحقَ نَبِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى جَمِيعِ أَنْبِياءِ اللهِ الْمَدْفُونِينَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ الْمُعَظَّمَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أُمِّكَ الطّاهِرَةِ الصّابِرَةِ هاجَرَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، حَشَرَنَا اللهُ فِي زُمْرَتِكُمْ تَحْتَ لِواءِ مُحَمَّد صلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِكُمْ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.

اَلسَّلامُ عَلى سَيِّدِنا إِسْماعِيلَ ذَبِيحِ اللهِ ابْنِ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ الله اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِىَّ اللهِ وَابْنَ نَبِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللهِ وَابْنَ صَفِيِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَنْبَعَ اللهُ لَهُ بِئْرَ زَمْزَم حِينَ أَسْكَنَهُ أَبُوهُ بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِ اللهِ الْمُحَرَّمِ
سلام بر سرورمان اسماعيل ذبيح الله، پسر ابراهيم خليل الله، سلام بر تو اى پيامبر خدا و پسر پيامبر خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا و پسر برگزيده خدا، سلام بر تو اى آن كه زمزم برايش جوشيد، آنگاه كه پدرش كه او را در وادى بى آب و علف در كنار بيت الله الحرام اسكان داد
وَاسْتَجابَ اللهُ فِيهِ دَعْوَةَ أَبِيهِ إِبْراهِيمَ حِينَ قَالَ: ﴿رَبَّنا إِنّـِي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرّـِيَّتِي بِواد غَيْرِ ذِي زَرْع عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعلَّهُمْ يَشْكُرُونَ﴾
و خداوند دعاى پدرش ابراهيم را درباره اش مستجاب ساخت كه عرضه داشت: «پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى آب و علف، در كنار خانه و حرمت ساكن ساختم، پروردگارا! تا نماز را بر پا دارند، پس دلهاى گروهى از مردم را به آنها متمايل ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد ترا شكر گزارند
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ سَلَّمَ نَفْسَهُ لِلذَّبْحِ طاعَةً لاَِمْرِاللهِ تَعالى إِذْ قالَ لَهُ اَبُوهُ: ﴿إِنّـِي أَرى فِي الْمَنامِ أَنّـِي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ماذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللهُ مِنَ الصّابِرِينَ﴾، فَدَفَعَ اللهُ عَنْهُ الذِّبْحَ وَفَداهُ بِذِبْح عَظِيم
سلام بر توى اى آنكه تن به قربانى شدن داد تا اطاعت امر الهى كرده باشد، آنگاه كه پدرش به او گفت: «من در خواب ديدم كه ترا ذبح مى كنم، نظر تو چيست؟ گفت: پدرم به آنچه دستور دارى عمل كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت»، پس خداوند ذبح را از او برداشت و ذبحى بزرگ را فداى او كرد
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَعانَ أَباهُ عَلى بِناءِ الْكَعْبَةِ كَما قالَ اللهُ تَعالى: ﴿وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ مَدَحَهُ اللهُ تَعالى فِي كِتابِهِ بِقَوْلِهِ: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَكانَ رَسُولاً نَبِيّاً وَكانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَكانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً﴾
سلام بر تو اى آنكه پدر خويش را در ساخت كعبه يارى داد، چنانچه خداى تعالى فرمود: «آنگاه كه ابراهيم و اسماعيل پايه‌هاى كعبه را بالا مى بردند (مى گفتند:) پروردگارا! از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى». سلام بر تو اى آنكه خداى تعالى در كتابش چنين توصيف كرده: «و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن كه او در وعده هايش صادق و رسول و پيامبر بود، او همواره خانواده اش را به نماز و زكات دستور مى داد و پيوسته مورد رضايت پروردگارش بود».
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ جَعَلَ اللهُ مِنْ ذُرّيَّتِهِ مُحَمَّداً سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ وَخاتَمَ النَّبِيِّينَ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أَبِيكَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللهِ، وَعَلى أَخِيكَ اِسْحقَ نَبِيِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى جَمِيعِ أَنْبِياءِ اللهِ الْمَدْفُونِينَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ الْمُعَظَّمَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أُمِّكَ الطّاهِرَةِ الصّابِرَةِ هاجَرَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، حَشَرَنَا اللهُ فِي زُمْرَتِكُمْ تَحْتَ لِواءِ مُحَمَّد صلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِكُمْ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.
سلام بر تو اى آنكه خداوند از نسل او حضرت محمّد سرور رسولان و خاتم پيامبران(ص) را قرار داد سلام بر تو و بر پدرت ابراهيم خليل الله و بر برادرت اسحاق پيامبر خدا، سلام بر تو و بر تمام پيامبران الهى كه در اين بقعه مبارك و بزرگ مدفونند، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو و بر هاجر مادر پاك و شكيبايت، خداوند ما را در زمره شما و زير پرچم پيامبر و خاندانش(ص) محشور سازد و قرار ندهد (اين را) آخرين زيارت از شما، و سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

سلام بر سرورمان اسماعيل ذبيح الله، پسر ابراهيم خليل الله، سلام بر تو اى پيامبر خدا و پسر پيامبر خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا و پسر برگزيده خدا، سلام بر تو اى آن كه زمزم برايش جوشيد، آنگاه كه پدرش كه او را در وادى بى آب و علف در كنار بيت الله الحرام اسكان داد
سلام بر سرورمان اسماعيل ذبيح الله، پسر ابراهيم خليل الله، سلام بر تو اى پيامبر خدا و پسر پيامبر خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا و پسر برگزيده خدا، سلام بر تو اى آن كه زمزم برايش جوشيد، آنگاه كه پدرش كه او را در وادى بى آب و علف در كنار بيت الله الحرام اسكان داد
و خداوند دعاى پدرش ابراهيم را درباره اش مستجاب ساخت كه عرضه داشت: «پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين بى آب و علف، در كنار خانه و حرمت ساكن ساختم، پروردگارا! تا نماز را بر پا دارند، پس دلهاى گروهى از مردم را به آنها متمايل ساز و از ثمرات به آنها روزى ده شايد ترا شكر گزارند
سلام بر توى اى آنكه تن به قربانى شدن داد تا اطاعت امر الهى كرده باشد، آنگاه كه پدرش به او گفت: «من در خواب ديدم كه ترا ذبح مى كنم، نظر تو چيست؟ گفت: پدرم به آنچه دستور دارى عمل كن، به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت»، پس خداوند ذبح را از او برداشت و ذبحى بزرگ را فداى او كرد
سلام بر تو اى آنكه پدر خويش را در ساخت كعبه يارى داد، چنانچه خداى تعالى فرمود: «آنگاه كه ابراهيم و اسماعيل پايه‌هاى كعبه را بالا مى بردند (مى گفتند:) پروردگارا! از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى». سلام بر تو اى آنكه خداى تعالى در كتابش چنين توصيف كرده: «و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن كه او در وعده هايش صادق و رسول و پيامبر بود، او همواره خانواده اش را به نماز و زكات دستور مى داد و پيوسته مورد رضايت پروردگارش بود».
سلام بر تو اى آنكه خداوند از نسل او حضرت محمّد سرور رسولان و خاتم پيامبران(ص) را قرار داد سلام بر تو و بر پدرت ابراهيم خليل الله و بر برادرت اسحاق پيامبر خدا، سلام بر تو و بر تمام پيامبران الهى كه در اين بقعه مبارك و بزرگ مدفونند، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو و بر هاجر مادر پاك و شكيبايت، خداوند ما را در زمره شما و زير پرچم پيامبر و خاندانش(ص) محشور سازد و قرار ندهد (اين را) آخرين زيارت از شما، و سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

پانویس