اخبار مکه (واقدی)
پدید آورندگان | |
---|---|
نویسنده | محمد بن عمر واقدی |
محتوا | |
موضوع | اخبار و رویدادهای مکه |
اخبار مکه واقدی از منابع گمشده تاریخ محلی مکه، نوشته محمد بن عمر واقدی (درگذشت در ۲۰۷ق.) است. این اثر از کتابهای مربوط به تاریخ و رخدادهای مکه و معرفی مکانهای آن است که تنها گزارشهایی کوتاه از آن مانده و اصل کتاب از میان رفته است. ازرقی و فاکهی از افرادی هستند که از اخبار مکه واقدی نقل کردهاند.
درباره نویسنده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نام و لقب، قبیله، تولد، مناصب دولتی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابوعبدالله محمد بن عمر ملقّب به واقدی، از موالی بنیسهم بن اَسلَم[۱] یا بنیهاشم[۲] بوده است. ابن سعد تولد او را در سال ۱۳۰ق. و وفاتش را روز دوشنبه ۱۱ ذیحجه سال ۲۰۷ق. دانسته است.[۳] گفتهاند وی در ۱۸۰ق. از مدینه به عراق رفته و از سوی هارون الرشید قاضی عسکر بغداد شده و تا پایان عمر عهدهدار این منصب بوده است.[۴]
اساتید و شاگردان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن جُریح (درگذشت در ۱۵۰ق.)، محمد بن عِجلان (درگذشت در ۱۴۸ق.)، مَعْمَر بن راشد (درگذشت در ۱۵۳ق.)، ابراهیم بن سعد (درگذشت در ۱۸۵ق.)، ابن ابیذِئْب (درگذشت در ۱۵۹ق.)، سُفیان ثَوری (درگذشت در ۱۶۱ق.)، عبدالرحمن بن عبدالعزیز (درگذشت در ۱۶۲ق.)، عبدالحمید بن جعفر (درگذشت در ۱۵۳ق.) و عبدالعزیز دراوَرْدی (درگذشت در ۱۸۷ق.) شماری از شناخته شدهترین استادان و مشایخ واقدی هستند که او در مغازی، سیره، فتوحات و اختلافات حدیثی و فقهی، از آنان دانش فراگرفته است.[۵]
مرتبت علمی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بسیاری از دانشوران و محدثان او را ضعیف و غیر ثقه دانستهاند.[۶] بغدادی گزارشی گسترده از دیدگاههای این افراد آورده است.[۷] با وجود این، ابن سید الناس از او دفاع کرده، بر این باور است که این نقدها به دلیل اِغراب (ناآشنا بودن) و تفرد روایتهای واقدی است.[۸] در پژوهشهای همروزگار ما از جمله مقدمه آثار موجود واقدی و نیز کتاب الواقدی و کتابه المغازی نوشته یاسر خصیر الحداد و نیز در الواقدی و منهجه فی کتابه المغازی نوشته عبدالعزیز بن سلیمان السلومی، به تفصیل درباره روش تاریخنگاری و ویژگیهای سبک و جایگاه دانشی واقدی تحقیق شده است.
ابن ندیم به پشتوانه نوشتار یکی از شاگردان مدائنی و از اخباریان شناخته شده، احمد بن حارث خراز (درگذشت در ۲۵۸ق.) آورده است که دانشوران باور دارند ابومِخنَف در تاریخ و فتوحات عراق، مدائنی (درگذشت در ۲۳۱ق.) در شناخت خراسان و هند و فارس، و واقدی در حجازشناسی و سیرهپژوهی ممتاز و یگانه هستند و دانش و آگاهی هر سه درباره فتوحات شام همسان است.[۹]
تشیع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن ندیم این اندیشه را به میان کشیده که واقدی به تشیع گرایش داشته و در اعتقاد به مذهب شیعه تقیه میکرده است.[۱۰] سپس این سخن را از وی آورده که علی(ع) برای پیامبر اکرم(ص) معجزهای همسان عصا برای موسی و احیای مردگان برای عیسی بود. گفتنی است که شیخ طوسی (درگذشت در ۴۶۰ق.) همروزگار ابن ندیم، به این نکته و دیدگاه او درباره تشیع واقدی نپرداخته است.
آثار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واقدی در بیشتر دانشهای روزگار خود کتاب نگاشته و فهرست آثار او را به ترتیب، ابن ندیم، یاقوت حِمَوی، صَفْدی و اسماعیل پاشا بغدادی آوردهاند.[۱۱] برخی از آثار او عبارتند از: وفاة النبی، مولد الحسن و الحسین، مقتل الحسین(ع)، التاریخ و المغازی و المَبعث، ازواج النبی، الطبقات، الفقهاء، مُراعی قریش و انصار فی القَطائع، ذکر القرآن، و غلط الحدیث. ابن سعد، کاتب شناخته شده واقدی، الطبقات الکبری را از روی آثار واقدی، کلْبی، هَیثم بن عدی (درگذشت در ۲۰۷ق.) و مدائنی (درگذشت در ۲۳۵ق.) نوشته است. طبقه پنجم این کتاب درباره امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بررسی رویداد شهادت امام حسین(ع) و قیامهای پس از آن است. ابن سعد حدود ۲۶ درصد روایتهای این بخش را از واقدی برگرفته و گزارش کرده است.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فقدان کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از کتاب اخبار مکه واقدی اکنون نشانهای در دست نیست؛ اما انتساب کتابی با این عنوان به واقدی، پذیرفته همه کتابشناسان و شرححالنگاران است. ابن ندیم جز اخبار مکه آثاری دیگر نیز به واقدی نسبت داده که حاوی آگاهیهای مکه و مکیان است.[۱۲] یاقوت حموی نام این کتاب را اخبار مکه دانسته است.[۱۳] آقا بزرگ تهرانی نام این اثر را در الذریعه آورده و در این کار گویا به دیدگاه ابن ندیم در تشیع واقدی توجه داشته است.[۱۴]
گزارش مطالب توسط دیگران از اخبار مکه واقدی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ازرقی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گزارشها و آگاهیهای واقدی درباره مکانها و رخدادها و تاریخ مکه گسترده بوده است و تاریخنگاران مکه توجهی ویژه به این گزارشها نشان دادهاند. در این زمینه، باید به اخبار مکه ازرقی اشاره کرد که پارهای از اخبار واقدی را بدون ارجاع به کتاب وی، ضبط و گزارش کرده است. یکی از گزارشهای ازرقی از واقدی، سخنانی است که درباره آداب پای نهادن به کعبه، آتشسوزی کعبه در روزگار یزید، بنای آن به دست ابن زبیر، هدایا و اموال کعبه، پوشش و جامه آن، کلید کعبه و اعطای آن از سوی پیامبر به عثمان بن طلحه، و حرمت حرم مکی. این گزارشها بیشتر از طریق راویانی مانند محمد بن یحیی، احمد بن محمد و محمد بن ادریس از واقدی آمده است.[۱۵]
فاکهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فاکهی (درگذشت در حدود۲۷۹ق.) بدون اشاره و استناد به اصل کتاب اخبار مکه واقدی، ۲۶ گزارش از آگاهیهای تاریخی واقدی درباره مکه و مکانها و رویدادهای آن و تاریخ مسجدالحرام آورده است. بیشتر این گزارشها از طریق راویانی چون عبدالله بن ابیسلمه و حسن بن عثمان از واقدی گزارش شده و از لحاظ موضوعی، گوناگون و مختلف است. مباحث این قطعات عبارتند از: خبری در رَمَل پیامبر اکرم(ص)، استلام رکن حجرالاسود، شکستن حجرالاسود و ترمیم آن به دست ابن زبیر و قرار دادن آن در جای اصلی، دستور هارون الرشید به دو معمار زبردست در این زمینه و پوشاندن بخشهای شکسته حجرالاسود با الماس، مضمون نامه عثمان به عامل مکه در جلوگیری از ساختن بنای مُشْرف بر کعبه، منع قریش از ساختن بنای مشرف بر کعبه در روزگار جاهلیت، حدیثهایی در جواز فروختن و اجاره دادن خانههای مکه، آثار معنوی تلبیه، کرامات آب زمزم و پناه بردن مردم در حال گرسنگی به آن، گزارش تحلیلی از توسعه مسجدالحرام و افزودههای عمر بن خطاب و عثمان بن عفان و تفاوت این دو توسعه با این توضیح که در روزگار عثمان، مردم در برابر خرید و تخریب خانههای پیرامون مسجد واکنش منفی نشان دادند و در روزگار عمر همه این کار را پذیرفتند، ساختن دو سیلبند در اَجیاد و بالای مکه در روزگار عمر برای پیشگیری از سرازیر شدن آب به مسجدالحرام، نصب دو چراغدان بر دیوار کوتاه پیرامون مسجد در همان زمان، نصب سالیانه اَنصاب حرم و اجرای این سنت در هر سال، فضیلت جده و اهمیت آن برای مکه، سیره نبوی در آموزش مناسک در هفتم ذیحجه، خطبه پیش از تَرویه، فروش و اجاره خانههای مکه، کراهت ساختن بنای مربع و چهارگوش در مکه و اینکه نخستین بار فردی به نام حُمید بن زَهیر در مکه خانه چهارگوش ساخت و تا شورش روزگار عثمان از این کار منع میشد، مرگ قُصی و دفن او در حَجون و اینکه پس از آن زمان حجون آرامگاه مردم مکه شد، گزارشهایی مهم از تحولات این قبرستان، روشن کردن آتش در مزدلفه در موسم حج، و شمار حجهای پیامبر(ص).[۱۶]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۱۲، ۲۳۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۴۵۷؛ الوافی بالوفیات، ج۴، ص۱۶۸.
- ↑ الوافی بالوفیات، ج۴، ص۱۶۸.
- ↑ الطبقات، ج۵، ص۴۳۳؛ الواقدی و منهجه، ص۸۴.
- ↑ الواقدی و منهجه، ص۹۲.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۳، ص۶۶۴؛ الواقدی و منهجه، ص۱۱۶-۱۳۰.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۳، ص۶۶۲.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۲۲-۲۲۸.
- ↑ الطبقات، خامسه، ج۱، ص۳۲-۳۵، «مقدمه».
- ↑ الفهرست، ص۱۰۶.
- ↑ الفهرست، ص۱۱۱.
- ↑ الفهرست، ص۱۱۱؛ معجم الادباء، ج۶، ص۲۵۹۸؛ الوافی بالوفیات، ج۴، ص۱۶۹.
- ↑ الفهرست، ص۱۱۱.
- ↑ معجم الادباء، ج۶، ص۲۵۹۸.
- ↑ الذریعه، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۷۴، ۱۹۷، ۲۱۶، ۲۲۰، ۲۵۰، ۲۶۰، ۲۶۶.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۹۹، ۱۳۹، ۳۳۹، ۳۴۰؛ ج۲، ص۳۱، ۱۵۷، ۲۷۴؛ ج۳، ص۵۳، ۶۰، ۱۳۱، ۲۴۸، ۲۵۲، ۲۵۶.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت در ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق
- اخبار مکه: الازرقی (درگذشت در ۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
- تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (درگذشت در ۴۶۳ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق
- الذریعة الی تصانیف الشیعه: آقا بزرگ تهرانی (درگذشت در ۱۳۸۹ق.)، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۳ق
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (درگذشت در ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- الطبقات الکبری الخامسه: ابن سعد (درگذشت در ۲۳۰ق.)، به کوشش السلمی، الطائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ق
- الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت در ۲۳۰ق.)، بیروت، دار صادر
- الفهرست: ابن الندیم (درگذشت در ۴۳۸ق.)، به کوشش تجدد
- معجم الادباء: یاقوت الحموی (درگذشت در ۶۲۶ق.)، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۳م
- میزان الاعتدال فی نقد الرجال: الذهبی (درگذشت در ۷۴۸ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۸۲ق
- الوافی بالوفیات: الصفدی (درگذشت در ۷۶۴ق.)، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق
- الواقدی و منهجه فی کتابه مغازی الرسول(ص): طارق ابوالوفاء، قاهره، مکتبة زهراء الشرق.