بحث:استقبال حاجی

افزودن مبحث
از ویکی حج

استقبال از حاجی یعنی پیشواز حاجی یا زائر رفتن

واژه‌شناسی[ویرایش مبدأ]

استقبال از ریشه «ق ب ل» به معنای روی آوردن[۱]، روبه‌رو شدن[۲]، پیشداشت[۳] برای خوشامدگویی به مهمان یا مسافر تا مسافتی در مسیر آمدن او، پیش ‌رفتن، پیشواز رفتن[۴] و متضاد بدرقه است.[۵] در پیشواز این مفهوم نهفته که استقبال شونده به محل سکونت و وطن خود نرسیده و در خانه خود اقامت نکرده است.

فرهنگ عمومی استقبال[ویرایش مبدأ]

استقبال از مسافران در میان مردم گوناگون، عرفی رایج بوده و از آداب اسلامی و سیره رسول خدا(ص) است.[۶] در‌ گزارشی، به استقبال پیامبر گرامی(ص) از جعفر طیار، هنگام بازگشت او از حبشه، اشاره شده است.[۷] بر پایه گزارشی دیگر، پیامبر همراه مهاجران و انصار در بازگشت مجاهدان از سریه‌ها، به استقبال آنان می‌رفتند.[۸] مردم مدینه نیز از پیامبر گرامی(ص) و سپاهیان اسلام هنگام بازگشت از برخی غزوه‌ها، در ورودی شهر استقبال می‌کردند.[۹] تنگه‌های ورودی مدینه که «ثنیة الوداع» خوانده می‌شد، مکان استقبال و بدرقه مسافران و مجاهدان در آغاز اسلام بود.[۱۰]

استقبال از مسافر، در زمره ضروریات عرفی است. به فتوای شماری از مراجع، بیرون رفتن از مسجد در حال اعتکاف برای استقبال از مسافر جایز است.[۱۱] مسلمانان به این کار به منزله یکی از سنن و آداب اسلامی اهتمام داشته‌اند. در هجرت نبوی، مردم یثرب برای استقبال از پیامبر چندین روز به قبا در بیرون شهر رفتند تا آن‌گاه که به دیدار ایشان توفیق یافتند.[۱۲] گزارش‌هایی نیز از سیره مردم در استقبال از اهل بیت(ع) در دست است؛ مانند استقبال از امام علی(ع).[۱۳]

پیشواز حج‌گزاران هم مشمول ادله عام رجحان استقبال از مسافران است و هم به صورت ویژه تأیید شده است. در روایتی پیامبر گرامی(ص) سفارش کرده است: پیش از ورود حاجی به خانه‌اش او را دیدار کرده، بر او سلام و با او مصافحه نمایید و از وی بخواهید تا برای شما آمرزش جوید؛ زیرا او خود آمرزیده است.[۱۴] امام سجاد(ع) مردم را به شتافتن برای سلام دادن به حج‌گزاران و مصافحه و تکریم آنان دعوت می‌کرد تا در پاداش حاجیان سهیم گردند.[۱۵] در روایت‌هایی گرامی داشتن حاجیان و عمره‌گزاران، لازم شمرده شده است.[۱۶]

ثواب استقبال[ویرایش مبدأ]

بر پایه حدیثی از امام صادق(ع) ثواب مُعانقه با حج‌گزاری که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، همانند پاداش استلام حجرالاسود است.[۱۷] بر پایه روایتی، جبرئیل و گروهی از فرشتگان پس از اتمام حج آدم(ع) در سرزمین ابطح یا رَدم از او استقبال کردند و حج‌ گزاردنش را به او تبریک گفتند.[۱۸] در روایت‌هایی، حاجیان و عمرهگزاران در زمره مهمانان خدا دانسته شده‌اند.[۱۹]

امام صادق(ع) در دیدار گروهی از حاجیان، حج‌گزاری خانه خدا، زیارت قبر پیامبر(ص) و تشیع را به آنان تهنیت گفت.[۲۰] بر پایه روایتی، پس از بازگشت امام سجاد(ع) از حج، شبلی که از متصوفه به شمار می‌رفت و خود در موسم حج شرکت کرده بود، به استقبال ایشان رفت. امام با بیان حکمت‌ها و اسرار باطنی حج، به نقد حج ظاهری او پرداخت.[۲۱]

تکریم حج‌گزار که در راه رضای حق با تحمل سختی‌های فراوان و هزینه کردن مال و دوری از وطن به حج رفته؛ دستیابی به پاداش اخروی؛ و بهره گرفتن از پاداش حج‌گزار، از مهم‌ترین اهداف این استقبال به‌ شمار می‌آیند.[۲۲] بهره‌وری از معنویت و نورانیت حاجی و برخورداری از دعای خیر او، نیز در زمره این اهداف است. شاید از همین رو است که در شماری از روایت‌های پیش‌گفته، دیدار حاجی پیش از ورود به خانه تا هنگامی که هنوز غبار سفر بر چهره دارد، سفارش شده تا دیدار با او هنگامی انجام گیرد که هنوز گناهی نکرده و همچنان آمرزیده است و نور حج بر سیمای خود دارد. با توجه به مضامین روایات، برخی استقبال را سنتی حسنه و کاری مستحب شمرده‌اند.[۲۳]

تاریخچه[ویرایش مبدأ]

در گذشته حاجیان در قالب کاروان‌های حج از سوی حاکمان و مردم شهرهای گوناگون به‌گونه ویژه بدرقه و استقبال می‌شدند. نمونه‌هایی از این مراسم مربوط به محمل‌هایی بود که هر ساله در مراسمی خاص به حج گسیل می‌شد. مهم‌ترین این محمل‌ها، محمل شامی (حامل صرّه) و محمل مصری (حامل جامه) بود که به دلیل امنیت بیشتر از همه محمل‌ها بزرگ‌تر بودند و در جده و مکه از آن‌ها استقبال رسمی می‌شد. شماری از شرفای مکه، جدا از ملاحظات سیاسی که در استقبال از محمل‌ها و امرای دیگر سرزمین‌ها داشتند، خود را به استقبال از همه حاجیان در موسم حج پایبند می‌دانستند و حتی به مردم اجازه بیرون رفتن از مکه را برای استقبال می‌دادند.[۲۴] حتی میان برخی از شرفای مکه مرسوم بود که تا مدینه به استقبال حاجیان می‌رفتند و پس از اتمام موسم نیز از مکه تا مدینه آن‌ها را بدرقه می‌کردند.[۲۵] در استقبال از این کاروان‌ها که معمولاً پس از انجام مناسک حج و هنگام عزیمت به مدینه از باب عنبریه وارد می‌شدند، توپ‌هایی شلیک می‌گشت.[۲۶] حدیبیه حشمتی از منازلی بوده که پنج منزل از مدینه و ۲۰ منزل تا شام فاصله داشته و پاشای جریده، هنگام ورود حاجیان، با شلیک توپ از آنان استقبال می‌کرده است. پاشای جریده از سوی حکمران شام با یک عراده توپ و ۲۰۰ سوار و ذخیره و ارزاق و مراسلات حاجیان شامی برای استقبال حاجیان فرستاده می‌شد.[۲۷] از منطقه صَروِه در چهار منزلی مُعان به «استقبال‌چی حاج» به عنوان محل استقبال از حاجیان و فروش آذوقه یاد شده است. پاشای آن‌جا همراه گروهی از نظامیان به استقبال حاجیان می‌آمده است. همچنین به استقبال حکمران شام همراه سربازان فراوان، از حاجیان در منطقه مُعان، در فاصله پنج روز با دمشق[۲۸] اشاره شده است.[۲۹]

هنگام رسیدن محمل به مصر نیز جشنی شکوهمند برای استقبال از آن برپا می‌شد که حاکم مصر یا جانشین او در آن شرکت داشت. در این مراسم، حوض‌هایی از شربت پر می‌شد و تا سه روز به مردم شربت می‌دادند.

در این میان، استقبال برخی از مردم شهرهای گوناگون حجاز از کاروان‌های حج و محمل‌ها، با انگیزه‌هایی همچون کار، تجارت، خرید و فروش یا دریافت هدایا نیز همراه بود. هورگرونیه، خاورشناس هلندی، از مطوفانی نام برده که در جده به استقبال حاجیان می‌آمدند و سپس مشتریان خود را به منزلشان در مکه می‌بردند و تا پایان مناسک همراهی می‌کردند.[۳۰] در‌گزارشی دیگر آمده که مردم مدینه تا سرزمین «جُرف» به استقبال حاجیان آمده، آن‌ها را به منازل خود دعوت می‌کردند. محبت مردم مدینه به زائران حرمین شریفین چندان بود که کودکان در کوچهها با خواندن اشعار برای زائران، محبت و دلبستگی خود را به آنان نشان می‌دادند. مردم مدینه در موسم حج و جز آن، زائران را به منزل خود دعوت کرده، در اطعام و احسان به آن‌ها از یکدیگر سبقت میجستند. ایشان دل زائران را شاد و از آنان دلجویی میکردند. حتی اگر توان مالی نداشتند، وام گرفته، در مهماننوازی کوتاهی نمیکردند. اگر در موسم حج در خانهای از حاجیان پذیرایی نمی‌شد، همگان صاحب آن خانه را سرزنش می‌کردند و او را به دلیل پذیرایی نکردن از حاجیان، بی‌سعادت می‌شمردند.[۳۱]

بر پایه ‌گزارش‌های تاریخی، مردم و حاکمان از زائران خانه خدا با شادی استقبال می‌کردند و تمنّایشان این بود که خدای والا در سالهای آینده نیز حج را روزی آنان سازد. حتی امیران و حاکمان شهرها گاه خود به استقبال کاروان‌ها می‌شتافتند یا با شنیدن خبر بازگشت کاروان حج، گروهی را به نمایندگی از خود برای پیشواز آنان می‌فرستادند یا به برکت قدوم حاجیان، برای زندانیان فرمان عفو صادر می‌کردند. به گزارش سعدی، در روزگار وی، مراسمی شکوهمند در پیشواز حاجیان بر‌گزار می‌شد و مردم با تهلیل و تکبیر و شادی تا دو منزل، از حاجیان استقبال میکردند.[۳۲] این از حکایتی برمی‌آید که سعدی هنگام بازگشت از مکه مکرمه درباره یکی از دوستانش آورده است. به سفارش سعدی، حاکم، دوست وی را به کار گماشته بود. اما سخن‌چینی حسودان سبب شد که او به زندان بیفتد و به انواع عقوبت گرفتار شود تا آن که مژده بازگشت حاجیان به سلامت، سبب شد حکمران عقوبت او را برداشته، خلعتش دهد و مقامش را بازگرداند و حتی وی را به عنوان پیشوای استقبال کنندگان، به پیشواز حاجیان بفرستد. او نیز تا دو منزل به استقبال سعدی شتافت و این‌گونه از او قدردانی کرد.[۳۳]

بر پایه گزارش‌هایی در منابع تاریخی، استقبال از حاجیان به شکل جشن عمومی در شهر انجام می‌شده است. از جمله به سال ۳۱۷ق. برای استقبال از حاجیان، بغداد را آراستند.[۳۴] در ‌گزارشی دیگر درباره استقبال از حاجیان بغدادی آمده است که هنگام ورود، شب را در یاسریه در حومه بغداد میخوابیدند و صبح وارد شهر میشدند تا مردم بتوانند از آن‌ها به‌ خوبی استقبال کنند. حاجیان شرق نیز که از بغداد به وطن خود بازمی‌گشتند، در این شهر از سوی خلیفه استقبال می‌شدند.[۳۵]

در گزارش‌های تاریخی و سفرنامه‌های حج کمتر به موضوع استقبال و مراسم و آیین‌های آن پرداخته شده است. گزارش‌هایی که به تفصیل به این موضوع و تشریح مراسم استقبال پرداخته باشند، بسیار اندک و انگشت‌شمارند. از جمله می‌توان به رساله روزنگار استقبال از حجاج نوشته سید محمد حسین رضوی همدانی اشاره کرد. نویسنده این رساله همراه دو تن از شهرستان رشت به قصد استقبال از برادرش که دانشوری نام‌آور و از شخصیت‌های برجسته دوران قاجار در آن شهر بوده، به کرمانشاه رفته است. بر پایه این ‌گزارش، گروه‌های گوناگون مردم از جمله حاکمان شهرها و دانشوران طراز اول در مسیر کرمانشاه تا تهران از برادر وی استقبال کرده‌اند.[۳۶]

آداب استقبال در ایران[ویرایش مبدأ]

استقبال از حاجی پیشینه‌ای به درازای حج‌گزاری دارد.[۳۷] در دوران گذشته، سختی راه و طولانی بودن سفر حج، بر اشتیاق مردم برای دوباره دیدن حاجی می‌افزود. در میان مسلمانان بسیاری از آیین‌های استقبال مشترک هستند؛ اما به فراخور فرهنگ و آداب ملل مختلف، تفاوت‌هایی نیز دارند.

یکی از آداب پیشواز، بیرون رفتن از شهر یا روستا است. استقبال‌کنندگان در فاصله چند صد متری تا چند کیلومتری محل سکونت حاجی، به تناسب شأن و جایگاه اجتماعی او، رسیدنش را انتظار می‌کشند. ضرب المثل فارسی «مشک خالی پرهیز آب؟» از رسمی کهن در استقبال از حاجیان حکایت دارد.[۳۸] در این مراسم، اقوام و آشنایانی که می‌خواهند به حاجی ارادت ورزند، هنگام ورود او با مشک‌های آب که تا مکان استقبال حاجی حمل کرده‌اند، فریاد می‌زنند: «پرهیز آب». یعنی: مراقب باشید که با آب خیس نشوید. شمار حاملان مشک‌ها و مسافتی که پیش پای حاجی آب‌پاشی می‌شود، بیانگر میزان احترام و تکریم او است.

در مناطق گوناگون ایران، اقوام و آشنایان نزدیک در ایستگاه‌های پرواز به استقبال حاجی رفته، گاه مسافت‌های طولانی را برای رسیدن به فرودگاه می‌پیمایند. در برخی مناطق، چند روز پیش از بازگشت حاجی، شماری از نزدیکان او به تهران آمده، پس از دیدار با حاجی، یکی از جوانان همراه نشانه‌ای همچون عرقچین یا عمامه او، زودتر به شهر بازمی‌گردد و خبر بازگشت و سلامت وی را به خانواده او می‌دهد و پاداش می‌گیرد.[۳۹]

چاووش‌خوانی[ویرایش مبدأ]

چاووش‌خوانی از دیگر آداب استقبال از حاجیان و زائران است. چاووش‌خوانان نقشی ویژه و خاطره‌انگیز دارند. آن‌ها اشعاری در تهییج مردم به سفرهای زیارتی و فراهم کردن اسباب و لوازم سفر می‌خوانند. از این سروده‌ها می‌توان نوع وسایل سفر حاجیان را دریافت. آنان در پیشواز حاجیان، از جانب زائران، اشعاری برای استقبالکنندگان می‌خوانند که از بازگشت ایشان به وطن و نیابتشان از مردم در زیارت، حکایت دارد. از جمله می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد:

آمدند از راه حج و رویشان دارد شرف

از طواف کعبه و پیغمبر و شاه نجف


حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند

شادمان در وطن از سعی و صفا آمده‌اند

شکر بسیار خدا را که به ایران عزیز

حاجیان از حرم امن خدا آمده‌اند


معمولاً در میان هر دوبیتی که خوانده می‌شود، همراهان اشعاری از این‌گونه می‌خوانند و با صدای بلند صلوات می‌فرستند:[۴۰]

نشود ناطقه‌ای لال به هنگام ممات

آن زبانی که فرستد به محمد صلوات

نشود خسته و درمانده و هم بی‌حرکات

آن زبانی که فرستد به محمد صلوات

عطرافشانی[ویرایش مبدأ]

عطرافشانی با عود و عنبر و اسپند، آب‌پاشی کوچه‌ها، قرائت قرآن، نصب پارچه‌نوشته‌هایی با مضمون آرزوی قبولی حج و خوشامدگویی از جانب اعضای خانواده و دوستان و آشنایان، از آدابی هستند که کم و بیش در همه جا انجام می‌شود. در بعضی از شهرها نخل‌ها یا کوچه‌ها را با شاخ و برگ درختان تزیین می‌کنند یا داربست‌های چوبی در کوچه و خیابان نصب می‌نمایند که طاق نصرت خوانده می‌شوند و معمولاً با قالی و گل و آیینه و قرآن زینت می‌یابند.

قربانی کردن گوسفند و گاو و شتر به شکرانه بازگشت حاجی و هم‌هنگام با پیشواز او در مناطق گوناگون ایران رواج دارد. در مناطقی از آذربایجان، به نشانه شادمانی، گوسفندان آماده ذبح را با حنا تزیین می‌کنند.

پذیرایی از مهمانان[ویرایش مبدأ]

پذیرایی از مهمانان با آب زمزم، خرمای مدینه، شربت و شیرینی و اطعام آنان نیز از آیین استقبال ایرانیان است. در این مراسم، حاجی با اهدای سوغاتی که از آن‌جا آورده، به خویشان و نزدیکان یادآوری می‌کند که در سفر به یاد آنان بوده است. در بسیاری از شهرها، حاجی تا سه روز، یک هفته و حتی یک ماه در منزل «جلوس» دارد و از کسانی که برای تبریک و خوشامدگویی به منزل او می‌آیند، پذیرایی می‌کند.[۴۱]

استقبال از حج‌گزار در دیگر کشورها[ویرایش مبدأ]

بیشتر آیین‌های پیش‌گفته در ایران، در دیگر سرزمین‌های اسلامی نیز رواج دارند. البته تفاوت‌هایی نیز در آداب آنان دیده می‌شود. در ترکیه استقبال از حاجی در مراسمی گسترده به نام «تهنیه» انجام می‌گیرد. در این مراسم که در همه جای این کشور با اندکی اختلاف بر‌گزار می‌شود، یک ماه پیش از ورود حاجی، دَرِ خانه و اتاق‌های آن به رنگ سبز آراسته می‌گردد و برای زنان خانه نیز لباس سبز دوخته می‌شود. در مراسم خوشامدگویی، حاجی بر سر چفیه و بر دوش عبا می‌اندازد. مردم کتف راست و چپ او را می‌بوسند و کف دست راست او را بوسه زده، به آن تبرک می‌جویند. سپس پشت سر وی پیاده و تکبیرگویان به سوی خانه‌اش حرکت می‌کنند. در برخی مناطق دو یا سه کیلومتر مسیر استقبال را می‌پیمایند و خانواده حاجی به کسانی که برای پیشواز آمده‌اند، چفیه هدیه می‌دهند. حاجی به هنگام ورود، نخست به زیارت آخرین حاجی محل می‌رود. معمولاً سه روز جشن بر پا است و هر روز برنامه‌ای خاص اجرا می‌شود. این مراسم جزئیات فراوان دارد و هر گروه از مردم به گونه‌ای در آن شرکت می‌جویند. مثلاً دختران دم بخت روز نخست تهنیه، لباس‌های سنتی به نام کافتان و جامه‌های اطلسی می‌پوشند و بر سرشان تاج عروس نهاده، از مهمانان پذیرایی می‌کنند. دختران در روزهای دوم و سوم نیز به گونه‌ای دیگر لباس می‌پوشند. به برکت بازگشت حاجی، بسیاری از مادران در همین مراسم برای پسرانشان دختری برمی‌گزینند. در این مراسم، با خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های مخصوص و نیز قلیان و سیگار از مردم پذیرایی می‌شود. از خوراکی‌ها گونه‌ای آجیل به نام آجیل حاجی، شربتی به نام خوشاب و گونه‌ای شیرینی به نام عاشوره است که افزون بر این مراسم، در روزهای محرم به یاد امام حسین(ع) پخته و پخش می‌شود. حاجی در این جشن، خاطرات زیارت خود را برای مردم بازگو می‌کند و همه با شنیدن سخنان او دعا می‌کنند که خدا این زیارت را به آنان نیز عطا فرماید. پیشتر میان مردم ترکیه انتظار دیدار حاجی چنان طاقت‌فرسا بود که ضرب المثل ترکی «منتظر است مانند انتظار حاجی» رایج شد. امروزه اجرای این مراسم در ترکیه کم‌رنگ شده است.[۴۲]

در تاجیکستان برای احترام نهادن به حاجی، گاه تا ۱۰۰کیلومتر به پیشواز او میشتابند و حتی لباس احرام او را تکه تکه کرده، برای تبرک نزد خود نگاه میدارند. مراسم استقبال نیز با جشن‌های شکوهمند و مجالس سخنرانی همراه است و حاجی خاطرات سفر خود را برای همه بازمی‌گوید.[۴۳]

در اردن با ریختن شیرینی از پنجره‌ها بر سر حاجی، از او استقبال می‌کنند. اشتیاق جوانانی که هنوز به حج مشرف نشده‌اند، برای میزبانی از حاجی در منزلشان، گاه به ستیز می‌انجامد.

در دیگر کشورهای عربی همچون سوریه و امارات، برخی خانواده‌ها هنگام بازگشت حاجی هلهله می‌کنند. این‌گونه هلهله و شادمانی «زغارید» نام دارد.[۴۴]

پانویس[ویرایش مبدأ]

  1. العین، ج۵، ص۱۶۶، «قبل».
  2. لسان العرب، ج۱۱، ص۵۳۸، «قبل».
  3. مفردات، ص۳۹۱، «قبل».
  4. فرهنگ فشرده سخن، ج۱، ص۱۳۷، «استقبال».
  5. لغت‌نامه، ج۲، ص۱۸۴۰، «استقبال».
  6. المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۰۸؛ اعلام الوری، ج۱، ص۲۱۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۲۶.
  7. الخصال، ص۴۸۴؛ اعلام الوری، ج۱، ص۲۱۰؛ وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۶.
  8. مستدرک الوسائل، ج۸، ص۲۰۷؛ تاریخ معالم المدینه، ص۲۱۷.
  9. السیرة النبویه، ج۴، ص۴۱؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۳۹۳؛ سبل الهدی، ج۴، ص۶۴؛ ج۱۰، ص۳۲۰.
  10. فتح الباری، ج۸، ص۹۸؛ الدر الثمین، ص۱۲۳-۱۲۸.
  11. تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۰۷.
  12. وفاء الوفاء، ج۱، ص۱۹۱.
  13. وقعة صفین، ص۱۴۴.
  14. السیرة النبویه، ج۱، ص۴۹۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۱.
  15. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۸؛ الکافی، ج۴، ص۲۶۴.
  16. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۶.
  17. ثواب الاعمال، ص۵۰؛ مکارم الاخلاق، ص۲۶۱.
  18. اخبار مکه، ج۱، ص۲۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۰؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۹۹-۱۰۰.
  19. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۶.
  20. الکافی، ج۴، ص۵۴۹.
  21. مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۶۶.
  22. الکافی، ج۴، ص۲۶۴.
  23. حج در اندیشه اسلامی، ص۶۲.
  24. تاریخ مکه، ص۳۳۳؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۹۹.
  25. به سوی ام القری، ص۲۵۶.
  26. سفرنامه حسام السلطنه، ص۱۰۷.
  27. پنجاه سفرنامه، ج۱، ص۷۵۰.
  28. معجم ما استعجم، ج۴، ص۱۲۴۱.
  29. پنجاه سفرنامه، ج۷، ص۵۹۲.
  30. صفحات من تاریخ مکه، ص۸۸.
  31. میقات، ش۴۷، ص۲۱۳-۲۱۴، «هجرت سرای پیامبر».
  32. میقات، ش۵۱، ص۱۳۰، «حج در گلستان سعدی».
  33. حج در گلستان سعدی، ص۲۹۲.
  34. العیون و الحدائق، ج۴، ص۲۵۳.
  35. حج در اندیشه اسلامی، ص۹-۱۰.
  36. میراث شهاب، ش۴۱-۴۲، ص۲۱-۳۸، «روزگار استقبال از حجاج».
  37. اخبار مکه، ج۱، ص۴۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۴۶-۴۴۷.
  38. شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، ج۳، ص۵۸۱؛ مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۱۰۲.
  39. مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۰۸۴.
  40. مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۰۸۲-۱۰۹۶.
  41. مجموعه مقالات، ج۲، ص۱۰۸۴.
  42. میقات، ش۶۱، ص۱۳۰، «رسم تهنیه».
  43. میقات، ش۱۵، ص۱۹۴، «حجگزاری در تاجیکستان».
  44. www.emaratallyoum.com.

منابع[ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل [ ].
  • اتحاف الوری، عمر بن محمد بن فهد (م.۸۸۵ق.)، مکه، جامعة ام القری، ۱۴۱۰ق
  • اخبار مکه، الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق
  • اعلام الوری، الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۷ق
  • امتاع الاسماع، المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
  • به سوی ام القری، رسول جعفریان، مشعر، ۱۳۷۳ش
  • پنجاه سفرنامه حج قاجاری، به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش
  • تاریخ معالم المدینه، احمد یاسین احمد الخیاری، بیروت، دار العلم، ۱۴۱۲ق
  • تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
  • تاریخ مکه، احمد السباعی (م.۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق
  • تحریر الوسیله، امام خمینی۱ (م.۱۳۶۸ش.)، نجف، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۰ق
  • ثواب الاعمال، الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، الرضی، ۱۳۶۸ش
  • حج در اندیشه اسلامی، سید علی قاضی عسکر، مشعر، ۱۳۷۵ش
  • حج در گلستان سعدی، محمد علاء الدین منصور، ترجمه محدثی، قم، مؤسسه فرهنگی و آگاهی‌رسانی تبیان، ۱۳۸۷ش
  • الخصال، الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
  • الدر الثمین، محمد الامین الشنقیطی (م.۱۹۳۲م.)، جده، دار القبلة للثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
  • سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
  • سفرنامه حسام السلطنه، مراد حسام السلطنه، به کوشش رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۷۳ش
  • السیرة النبویه، ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۹۶ق
  • شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، تهران، زوّار، ۱۳۷۷ش
  • صفحات من تاریخ مکه، سنوک هور خرونیه، به کوشش محمد السریانی، ۱۴۱۱ق
  • العین، خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
  • العیون و الحدائق فی اخبار الحقائق، عمر سعیدی، دمشق، ۱۹۷۲م
  • فتح الباری، ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه
  • فرهنگ فشرده سخن، زیر نظر حسن انوری، تهران، سخن، ۱۳۸۲ش
  • الکافی، الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
  • لسان العرب، ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق
  • لغت‌نامه، دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، مؤسسه لغت‌نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش
  • مجموعه مقالات‌ هم‌اندیشی زیارات، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، تهران، مشعر، ۱۳۷۸ش
  • مستدرک الوسائل، النوری (م.۱۳۲۰ق.)، بیروت، آل البیت(ع)، ۱۴۰۸ق
  • المعجم الکبیر، الطبرانی (م.۳۶۰ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق
  • معجم ما استعجم، عبدالله البکری (م.۴۸۷ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق
  • مفردات، الراغب (م.۴۲۵ق.)، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق
  • مکارم الاخلاق، الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۲ق
  • من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
  • میراث شهاب (فصلنامه)، قم، کتابخانه نجفی
  • میقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
  • وسائل الشیعه، الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت(ع)، ۱۴۱۲ق
  • وفاء الوفاء، السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م
  • وقعة صفین، ابن مزاحم المنقری (م.۲۱۲ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.
  • www.emaratallyoum.com