پرش به محتوا

امهات المؤمنین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۲۳: خط ۲۳:
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص).  
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص).  


بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایت‌هایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانسته‌اند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند، <ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت می‌دانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref> اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر می‌دهد و آنان را در عین آلوده شدن قلب‌هایشان به گناه، به [[توبه]] فرامی‌خواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال می‌زند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد.  
بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایت‌هایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانسته‌اند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند، <ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت می‌دانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref> اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر می‌دهد و آنان را در عین آلوده شدن قلب‌هایشان به گناه، به [[توبه]] فرامی‌خواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال می‌زند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد.  


==مهریه زنان پیامبر==
==مهریه زنان پیامبر==
خط ۲۹: خط ۲۹:


==رفتار پیامبر با همسران==
==رفتار پیامبر با همسران==
با اینکه انگیزه اصلی ازدواج‌های سیاسی و اجتماعی بود، اما این به معنای کم توجهی پیامبر به نیازهای عاطفی و غریزی همسرانش نبود. ایشان بهترین مردان امتش را کسانی می‌دانست که با همسر خود بهتر رفتارکنند و خود بهتر از همه آن‌ها با همسرانش رفتار می‌کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج‏10، ص153.</ref> او برای هریک از همسرانش زمانی معیّن کرده بود و هرروز با همه همسرانش دیدار می‌کرد و به آن‌ها ملاطفت می‌نمود و اگر نوبتش در همان روز بود، نزد او می‌ماند وگرنه برمی‌خاست. در این دیدارها وی مدتی بیشتر را نزد‌ ام سلمه می‌ماند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135-136؛ سبل الهدی، ج‏9، ص65.</ref> این شیوه حتی در دوران بیماری ایشان نیز رعایت می‌شد تا هنگامی که [[حضرت فاطمه(س)]] از همسران پیامبر خواست که برای رعایت حال ایشان، حق خود را ببخشند و آنان نیز پذیرفتند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> پیامبر هنگام سفر با قرعه یکی از همسرانش را برمی‌گزید و وی را با خود به سفر می‌برد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص417.</ref>  
با اینکه انگیزه اصلی ازدواج‌های سیاسی و اجتماعی بود، اما این به معنای کم توجهی پیامبر به نیازهای عاطفی و غریزی همسرانش نبود. ایشان بهترین مردان امتش را کسانی می‌دانست که با همسر خود بهتر رفتارکنند و خود بهتر از همه آن‌ها با همسرانش رفتار می‌کرد.<ref>البدایة و النهایه، ج‏10، ص153.</ref> او برای هریک از همسرانش زمانی معیّن کرده بود و هرروز با همه همسرانش دیدار می‌کرد و به آن‌ها ملاطفت می‌نمود و اگر نوبتش در همان روز بود، نزد او می‌ماند وگرنه برمی‌خاست. در این دیدارها وی مدتی بیشتر را نزد‌ ام سلمه می‌ماند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135-136؛ سبل الهدی، ج‏9، ص65.</ref> این شیوه حتی در دوران بیماری ایشان نیز رعایت می‌شد تا هنگامی که [[حضرت فاطمه(س)]] از همسران پیامبر خواست که برای رعایت حال ایشان، حق خود را ببخشند و آنان نیز پذیرفتند.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> پیامبر هنگام سفر با قرعه یکی از همسرانش را برمی‌گزید و وی را با خود به سفر می‌برد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص135؛ انساب الاشراف، ج1، ص417.</ref>  


==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر==
==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر==
با وجود اخلاق بی‌مانند پیامبر، برخی زنان ایشان از او توقع داشتند با بهتر شدن اوضاع مسلمانان و به دست آوردن غنائم [[خیبر]] به سال نهم، <ref>امتاع الاسماع، ج6، ص180.</ref> وضع رفاهی بهتری را برای آنان فراهم کند. آنان می‌گفتند که اگر از پیامبر جدا شوند، شوهرانی مناسب خواهند یافت. از این رو، ناسازگاری آنان باعث شد تا پیامبر یک ماه از آنان کناره‌گیری کند و به فرمان خدا آنان را میان پذیرفتن زندگی ساده و طلاق گرفتن از ایشان برای دستیابی به وضع مالی بهتر مخیر کرد.
با وجود اخلاق بی‌مانند پیامبر، برخی زنان ایشان از او توقع داشتند با بهتر شدن اوضاع مسلمانان و به دست آوردن غنائم [[خیبر]] به سال نهم، <ref>امتاع الاسماع، ج6، ص180.</ref> وضع رفاهی بهتری را برای آنان فراهم کند. آنان می‌گفتند که اگر از پیامبر جدا شوند، شوهرانی مناسب خواهند یافت. از این رو، ناسازگاری آنان باعث شد تا پیامبر یک ماه از آنان کناره‌گیری کند و به فرمان خدا آنان را میان پذیرفتن زندگی ساده و طلاق گرفتن از ایشان برای دستیابی به وضع مالی بهتر مخیر کرد.


همه یا بیشتر همسران پیامبر، ماندن با ایشان را برگزیدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص467؛ الکافی، ج6، ص139؛ جامع البیان، ج‏21، ص100.</ref> به همین مناسبت، آیات 28-34 احزاب نازل شد و افزون بر دستور تخییر، شرایط همسری رسول خدا را نیز بازگو کرد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص144-147؛ تفسیر قمی، ج‏2، ص192.</ref> سبب‌هایی دیگر نیز برای این کناره‌گیری رسول خدا(ص) ‌گزارش شده است؛ از جمله افشای راز رسول خدا به دست حفصه<ref>الطبقات، ج‏8، ص149؛ مجمع البیان، ج‏10، ص47.</ref> و حسدورزی برخی همسران رسول خدا به یکدیگر.<ref>جامع البیان، ج21، ص100؛ زاد المسیر، ج3، ص460.</ref>  
همه یا بیشتر همسران پیامبر، ماندن با ایشان را برگزیدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص467؛ الکافی، ج6، ص139؛ جامع البیان، ج‏21، ص100.</ref> به همین مناسبت، آیات 28-34 احزاب نازل شد و افزون بر دستور تخییر، شرایط همسری رسول خدا را نیز بازگو کرد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص144-147؛ تفسیر قمی، ج‏2، ص192.</ref> سبب‌هایی دیگر نیز برای این کناره‌گیری رسول خدا(ص) ‌گزارش شده است؛ از جمله افشای راز رسول خدا به دست حفصه<ref>الطبقات، ج‏8، ص149؛ مجمع البیان، ج‏10، ص47.</ref> و حسدورزی برخی همسران رسول خدا به یکدیگر.<ref>جامع البیان، ج21، ص100؛ زاد المسیر، ج3، ص460.</ref>  
خط ۳۹: خط ۳۹:


==همسران پیامبر(ص)==
==همسران پیامبر(ص)==
پیامبر گرامی(ص) تا 25 سالگی با هیچ زنی ازدواج نکرد و از 25 تا 50 سالگی، تنها همسر ایشان [[خدیجه]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج‏3، ص161؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص28.</ref> دیگر همسران ایشان تنها در دوره تشکیل حکومت اسلامی در [[مدینه]]، برپایه ضرورت‌های سیاسی و اجتماعی، به ازدواج ایشان درآمدند. ازدواج پیامبر با 11 زن، مسلّم است.<ref>الطبقات، ج8، ص42؛ الاستیعاب، ج1، ص35؛ ج4، ص1853؛ اعلام الوری، ج1، ص278.</ref> این زنان عبارتند از:
پیامبر گرامی(ص) تا 25 سالگی با هیچ زنی ازدواج نکرد و از 25 تا 50 سالگی، تنها همسر ایشان [[خدیجه]] بود.<ref>تاریخ طبری، ج‏3، ص161؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص28.</ref> دیگر همسران ایشان تنها در دوره تشکیل حکومت اسلامی در [[مدینه]]، برپایه ضرورت‌های سیاسی و اجتماعی، به ازدواج ایشان درآمدند. ازدواج پیامبر با 11 زن، مسلّم است.<ref>الطبقات، ج8، ص42؛ الاستیعاب، ج1، ص35؛ ج4، ص1853؛ اعلام الوری، ج1، ص278.</ref> این زنان عبارتند از:


===خدیجه دختر خویلد اسدی===
===خدیجه دختر خویلد اسدی===
خط ۴۵: خط ۴۵:


===سوده دختر زمعه===
===سوده دختر زمعه===
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref> عایشه به‌رغم یاد کردن از صفات نیک سوده، از تندخویی<ref>سیره ابن اسحق، ص254؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1866؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص266.</ref> و حسادت<ref>الطبقات، ج‏8، ص44.</ref> او یاد کرده است. سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref>تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>  
پیامبر در پی رحلت خدیجه(س) با سوده که زنی بیوه بیش از 50 سال سن در [[مکه]] بود، ازدواج کرد. وفات او را در دوران خلافت عثمان (حک: 26-35ق.) در 80 سالگی یاد کرده‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ امتاع الاسماع، ج‏6، ص34.</ref> عایشه به‌رغم یاد کردن از صفات نیک سوده، از تندخویی<ref>سیره ابن اسحق، ص254؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1866؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص266.</ref> و حسادت<ref>الطبقات، ج‏8، ص44.</ref> او یاد کرده است. سوده در پی [[جنگ بدر|نبرد بدر]]، با شنیدن خبر شکست مکیان خشمگین شد و [[سهیل بن عمرو]] را بر اثر پذیرش اسارت شماتت کرد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏1، ص645؛ الکامل، ج‏2، ص131.</ref> و برای برادرانش که در میان کشتگان مشرک بودند، روزها گریست. برخی این کار او را علت تصمیم پیامبر برای طلاق وی دانسته‌اند.<ref>تاریخنامه‏ طبری، ج‏3، ص141.</ref>  


وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>  
وی از رسول خدا خواست با این‌که به شوهر نیاز ندارد، به امید این‌که روز قیامت در شمار همسران پیامبر محشور شود، او را نگاه دارد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص407؛ المنتظم، ج‏3، ص344.</ref>  


===عایشه دختر ابوبکر===
===عایشه دختر ابوبکر===
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref>سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref>السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] می‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج می‌کرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref> برپایه برخی ‌گزارش‌ها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref>  
پیامبر‌ اندکی پیش از [[هجرت به مدینه]]، او را به عقد خود درآورد. سن او را هنگام عقد میان شش تا 18 سال گفته‌اند و بیشتر منابع او را باکره دانسته‌اند.<ref>سیره ابن اسحق، ص255؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص409.</ref> برخی به ازدواج پیشین او اشاره دارند.<ref>السیرة النبویه، الطائی، ج‏2، ص138.</ref> عروسی پیامبر با عایشه را دو سال پس از هجرت دانسته‌اند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص411.</ref> برخی پژوهشگران ازدواج پیامبر با او را برپایه ملاحظات سیاسی و جلب اعتماد پدرش [[ابوبکر]] می‌دانند؛ زیرا اگر واقعاً انگیزه زناشویی با او در میان بود، پیامبر با یکی از دختران بالغ یا بیوه زنی جوان ازدواج می‌کرد تا لازم نباشد که چند سال صبر کند تا عایشه بالغ شود.<ref>زندگانی محمد، ص435.</ref> برپایه برخی ‌گزارش‌ها، عایشه برخلاف ادعای خود، از زیبایی چندان برخوردار نبوده است.<ref>الکامل، ج3، ص447؛ لسان المیزان، ج4، ص136.</ref>  


===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
===ام‌سلمه هند دختر ابوامیه===
خط ۵۶: خط ۵۶:


===حفصه دختر عمر===
===حفصه دختر عمر===
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>  
وی در پی مرگ شوهرش [[خنیس]] پس از نبرد بدر (2ق.) به پیشنهاد [[عمر]] و پس از آن‌که ابوبکر و [[عثمان]] این پیشنهاد را نپذیرفته بودند، به همسری پیامبر درآمد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص175؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص423.</ref> او همان همسری است که راز پیامبر را آشکار کرد.<ref>الطبقات، ج‏8، ص151؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> بر اثر بداخلاقی او، پیامبر وی را طلاق داد؛ گرچه دیگر بار به او رجوع کرد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص426؛ عیون الاثر، ج2، ص370.</ref> رفتار حفصه با پیامبر گاه چنان ناسزاوار می‌شد که پدرش عمر سوگند یاد می‌کرد که رسول خدا به رعایت حال وی دخترش را طلاق نداده است.<ref>صحیح مسلم، ج4، ص188؛ مسند ابی یعلی، ج1، ص159.</ref>  


===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
===ام‌حبیبه رمله دختر ابوسفیان===
خط ۶۵: خط ۶۵:


===زینب دختر جحش===
===زینب دختر جحش===
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند، <ref>همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref>الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref>الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>  
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند می‌دانستند، <ref>همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار می‌کرد که خداوند در آسمان‌ها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref>الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref>الطبقات، ج‏8، ص90.</ref>  


===جویریه دختر حارث===
===جویریه دختر حارث===
وی دختر یکی از سران [[قبیله بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref>المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  
وی دختر یکی از سران [[قبیله بنی‌المصطلق]] بود که شوهرش در نبرد با مسلمانان (5ق.) کشته شد و او همراه افرادی بسیار از این قبیله به اسارت مسلمانان درآمد. هنگامی‌که پدر جویریه برای آزادی او و پرداخت بهایش نزد پیامبر آمد. پیامبر وی را میان رفتن با پدر یا ازدواج با خود مخیر گذاشت. جویریه که در آن هنگام 20 ساله بود، به رغم میل پدر، ازدواج با پیامبر را برگزید. مسلمانان که خبر ازدواج پیامبر با جویریه را شنیدند، بسیاری از اسیران این قبیله را آزاد نمودند<ref>انساب الاشراف، ج1، ص442؛ الطبقات، ج8، ص95.</ref> که شمار آنان را 100 خانوار یاد کرده‌اند.<ref>المغازی، ج‏1، ص411؛ اسد الغابه، ج‏6، ص57.</ref>  


===صفیه دختر حیی بن اخطب===
===صفیه دختر حیی بن اخطب===
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref>تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.
پدرش از سران [[یهود بنی‌نضیر]] بود که در [[جنگ خیبر|نبرد خیبر]] همراه شوهر صفیه کشته شد. صفیه که پیش از پیامبر با دو تن ازدواج کرده بود، در پی اسارتش در غزوه خیبر (7ق.) میان همسری پیامبر و پیوستن به قبیله‌اش، همسری پیامبر را در 17 سالگی برگزید. از صفیه ‌گزارش شده که پیش از ازدواج با پیامبر در خواب دیده بود که ماه در آغوش وی قرار دارد. مادرش به او گفت: تو می‌خواهی همسر پادشاه عرب شوی. سپس به صورت او چنان سیلی زد که اثرش تا هنگام ازدواج با پیامبر باقی بود.<ref>تاریخ طبری، ج11، ص610؛ الاستیعاب، ج4، ص1871؛ الاصابه، ج8، ص210-212.</ref> پیامبر با این ازدواج، پیوند سببی خود را با قوم نژادگرای یهود استوار ساخت.


===میمونه دختر حارث===
===میمونه دختر حارث===
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref>الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref>الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref>الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  
پیامبر در پی وفات دومین شوهر میمونه، [[ابورهم بن عبدالعزی]] از [[بنی‌مالک]]، به سال هفتم ق. پس از انجام [[عمرة القضاء]] در مکه با او ازدواج کرد. او که در این هنگام 27 ساله بود، از شوهران پیشین خود فرزندی نداشت.<ref>الطبقات، ج8، ص111؛ انساب الاشراف، ج1، ص447؛ الاصابه، ج8، ص322.</ref> میمونه واپسین زنی بود که پیامبر(ص) با وی ازدواج کرد. برپایه برخی روایات، این ازدواج به درخواست میمونه بود که مهریه‌اش را به پیامبر بخشید.<ref>الاصابه، ج1، ص87.</ref> جز خدیجه و زینب دختر خزیمه، بقیه این زنان هنگام رحلت پیامبر(ص) زنده بودند و شش تن نخست، از [[قبیله قریش‌]] به‌شمار می‌رفتند.<ref>الاوائل، ص115؛ تاریخ طبری، ج3، ص167.</ref>  


==گزارش های دیگر==
==گزارش های دیگر==
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:


==دلایل چندهمسری پیامبر==
==دلایل چندهمسری پیامبر==
پیش از اسلام، خواه در سرزمین‌های متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیله‌ای، از پیوند ازدواج بهره می‌بردند. در جامعه حجاز آن‌روز، در کنار ازدواج راه‌هایی دیگر نیز برای بهره‌مندی‌های مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسان‌‌ترین راه‌های مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت می‌پذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوع‌طلبی جنسی و زن‌بارگی بودند، این راه‌ها بسیار مناسب‌تر از ازدواج دائم بود؛ چنان‌که در دوره‌های پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم، <ref>تاریخ الاسلام، ج‏15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت.
پیش از اسلام، خواه در سرزمین‌های متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیله‌ای، از پیوند ازدواج بهره می‌بردند. در جامعه حجاز آن‌روز، در کنار ازدواج راه‌هایی دیگر نیز برای بهره‌مندی‌های مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسان‌‌ترین راه‌های مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت می‌پذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوع‌طلبی جنسی و زن‌بارگی بودند، این راه‌ها بسیار مناسب‌تر از ازدواج دائم بود؛ چنان‌که در دوره‌های پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم، <ref>تاریخ الاسلام، ج‏15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت.


در چنین فضایی، پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچ‌گونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت؛ زیرا این ارتباط هرچند در جامعه جاهلی آن روز رواج داشت، خصلتی منفی نزد عرب بود. از این‌رو، دشمنان پیامبر که از کوچک‌‌ترین رویداد در زندگی پیامبر سوژه‌ای تبلیغاتی ضدّ ایشان می‌ساختند، هرگز نتوانستند در مسائل جنسی بر او خرده بگیرند.
در چنین فضایی، پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچ‌گونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت؛ زیرا این ارتباط هرچند در جامعه جاهلی آن روز رواج داشت، خصلتی منفی نزد عرب بود. از این‌رو، دشمنان پیامبر که از کوچک‌‌ترین رویداد در زندگی پیامبر سوژه‌ای تبلیغاتی ضدّ ایشان می‌ساختند، هرگز نتوانستند در مسائل جنسی بر او خرده بگیرند.


دوران چند همسری پیامبر گرامی(ص) تنها در دهه پایانی عمر ایشان و دوران حکومت اسلامی در مدینه است. البته [[سوره نساء]] که شمار همسران دائم مرد مسلمان را به چهار همسر محدود می‌کند (سوره نساء، آیه 3)، در پی [[سوره احزاب]] نازل شده و مربوط به زمانی است که پیامبر بیش از چهار همسر داشته و شامل پیامبر نمی‌شده است.<ref>البرهان، ج1، ص194؛ الاتقان، ج1، ص39.</ref>  
دوران چند همسری پیامبر گرامی(ص) تنها در دهه پایانی عمر ایشان و دوران حکومت اسلامی در مدینه است. البته [[سوره نساء]] که شمار همسران دائم مرد مسلمان را به چهار همسر محدود می‌کند (سوره نساء، آیه 3)، در پی [[سوره احزاب]] نازل شده و مربوط به زمانی است که پیامبر بیش از چهار همسر داشته و شامل پیامبر نمی‌شده است.<ref>البرهان، ج1، ص194؛ الاتقان، ج1، ص39.</ref>  


===علل عمومی===
===علل عمومی===
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
3. او چنان‌که رسم شاهان و خلفا بود، حرمسرایی از دختران جوان و دوشیزگان مکه و مدینه برای خود تشکیل نداد و زنان بیوه را از خانواده‌ها و با تربیت‌های گوناگون به‌عنوان همسران دائم برگزید که بی‌گمان با اختلاف‌های خود زندگی را برایش تلخ می‌کردند.<ref>المنار، ج4، ص373.</ref>  
3. او چنان‌که رسم شاهان و خلفا بود، حرمسرایی از دختران جوان و دوشیزگان مکه و مدینه برای خود تشکیل نداد و زنان بیوه را از خانواده‌ها و با تربیت‌های گوناگون به‌عنوان همسران دائم برگزید که بی‌گمان با اختلاف‌های خود زندگی را برایش تلخ می‌کردند.<ref>المنار، ج4، ص373.</ref>  


4. او زنانش را میان برگزیدن زندگی ساده و بی‌تشریفات و رفاه و آسایش با طلاق مخیر کرد، بر خلاف شهوت‌طلبان که بهترین زمینه‌های رفاهی را برای زنان محبوب خود فراهم می‌کردند.<ref>المیزان، ج‏4، ص195.</ref>
4. او زنانش را میان برگزیدن زندگی ساده و بی‌تشریفات و رفاه و آسایش با طلاق مخیر کرد، بر خلاف شهوت‌طلبان که بهترین زمینه‌های رفاهی را برای زنان محبوب خود فراهم می‌کردند.<ref>المیزان، ج‏4، ص195.</ref>  


==اختلاف و دو دستگی همسران پیامبر(ص)==
==اختلاف و دو دستگی همسران پیامبر(ص)==
رقابت و دودستگی میان همسران ایشان، رویدادی طبیعی بود که در موارد بسیار به آزار ایشان می‌انجامید. نمونه این رقابت‌ها را می‌توان در موارد زیر یافت: نزول [[سوره تحریم]] و حسادت به ماریه قبطیه، <ref>الطبقات، ج‏8، ص149؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> اعتراض‌های چندباره به پیامبر(ص) به سبب یاد کردن از حضرت خدیجه، <ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص412؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1823؛ البدایة و النهایه، ج‏3، ص128.</ref> ناراحتی برخی همسران پیامبر از ازدواج‌های جدید ایشان، <ref>الاصابه، ج‏8، ص343.</ref> به‌کار بستن ترفندهایی برای پیشگیری از ازدواج پیامبر با زنان دیگر، <ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص457؛ تاریخ طبری، ج‏11، ص614.</ref> و تلاش برخی همسران پیامبر برای بد نام کردن زنان دیگر که آنان را نزد پیامبر محبوب‌تر می‌دیدند.<ref>الطبقات، ج8، ص136؛ الاستیعاب، ج4، ص1872.</ref>
رقابت و دودستگی میان همسران ایشان، رویدادی طبیعی بود که در موارد بسیار به آزار ایشان می‌انجامید. نمونه این رقابت‌ها را می‌توان در موارد زیر یافت: نزول [[سوره تحریم]] و حسادت به ماریه قبطیه، <ref>الطبقات، ج‏8، ص149؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص424.</ref> اعتراض‌های چندباره به پیامبر(ص) به سبب یاد کردن از حضرت خدیجه، <ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص412؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1823؛ البدایة و النهایه، ج‏3، ص128.</ref> ناراحتی برخی همسران پیامبر از ازدواج‌های جدید ایشان، <ref>الاصابه، ج‏8، ص343.</ref> به‌کار بستن ترفندهایی برای پیشگیری از ازدواج پیامبر با زنان دیگر، <ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص457؛ تاریخ طبری، ج‏11، ص614.</ref> و تلاش برخی همسران پیامبر برای بد نام کردن زنان دیگر که آنان را نزد پیامبر محبوب‌تر می‌دیدند.<ref>الطبقات، ج8، ص136؛ الاستیعاب، ج4، ص1872.</ref>  


برپایه روایتی، زنان پیامبر در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت می‌شدند: حزب‌ ام سلمه و حزب عایشه. حزب عایشه سهمی بیشتر از هدایای مردم به رسول خدا را به‌دست می‌آورد که مایه شکایت و اعتراض زنان پیامبر گشت.<ref>الطبقات، ج‏8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> طبیعی بود که محبوبیت فراوان حضرت زهرا و مادرش خدیجه(س) نزد رسول خدا کنار محبوبیت شوهر و فرزندانش که پیامبر آنان را نَفْس و برادر و فرزندان خود می‌دانست، حساسیت آن دسته از همسران رسول خدا را برمی‌انگیخت که خود را از لحاظ سنی و جایگاه اجتماعی در حد رقابت با فاطمه می‌دیدند، اما نتوانسته بودند برای پیامبر فرزندی بیاورند<ref>شرح ‏نهج البلاغه، ج9، ص193.</ref> تا آن‌جا که یکی از آنان که سال‌ها پس از خدیجه زیست، بیان می‌کرد که به هیچ‌یک از همسران پیامبر به‌اندازه خدیجه حسد نورزیده است.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص412؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1823.</ref> برخی همسران رسول خدا برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش می‌کردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> این‌کار باعث شد تا پیامبر با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و ابوبکر را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج‏2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج‏1، ص447.</ref> پیامبر ‌چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنه‌گر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج‏5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و یوسف، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. (سوره یوسف، آیه 33)
برپایه روایتی، زنان پیامبر در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت می‌شدند: حزب‌ ام سلمه و حزب عایشه. حزب عایشه سهمی بیشتر از هدایای مردم به رسول خدا را به‌دست می‌آورد که مایه شکایت و اعتراض زنان پیامبر گشت.<ref>الطبقات، ج‏8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> طبیعی بود که محبوبیت فراوان حضرت زهرا و مادرش خدیجه(س) نزد رسول خدا کنار محبوبیت شوهر و فرزندانش که پیامبر آنان را نَفْس و برادر و فرزندان خود می‌دانست، حساسیت آن دسته از همسران رسول خدا را برمی‌انگیخت که خود را از لحاظ سنی و جایگاه اجتماعی در حد رقابت با فاطمه می‌دیدند، اما نتوانسته بودند برای پیامبر فرزندی بیاورند<ref>شرح ‏نهج البلاغه، ج9، ص193.</ref> تا آن‌جا که یکی از آنان که سال‌ها پس از خدیجه زیست، بیان می‌کرد که به هیچ‌یک از همسران پیامبر به‌اندازه خدیجه حسد نورزیده است.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص412؛ الاستیعاب، ج‏4، ص1823.</ref> برخی همسران رسول خدا برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش می‌کردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج‏2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> این‌کار باعث شد تا پیامبر با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و ابوبکر را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج‏2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج‏1، ص447.</ref> پیامبر ‌چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنه‌گر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج‏5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و یوسف، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. (سوره یوسف، آیه 33)
==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت==
==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت==
پس از پیامبر، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران پیامبر مشخص کرده بود و سفارش پیامبر گرامی برای نیکی به همسرانش، <ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه خلفا به آنان شد؛ چنان‌که به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از پیامبر، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنان‌که عمر سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیه‌هایی هنگفت به عایشه می‌دادند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص419.</ref>  
پس از پیامبر، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران پیامبر مشخص کرده بود و سفارش پیامبر گرامی برای نیکی به همسرانش، <ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه خلفا به آنان شد؛ چنان‌که به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از پیامبر، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنان‌که عمر سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیه‌هایی هنگفت به عایشه می‌دادند.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص419.</ref>  


پس از رحلت پیامبر، آن‌گاه که همسران ایشان، عثمان را نزد ابوبکر فرستادند تا سهم‌شان را از میراث پیامبر به آنان بدهد، عایشه به پشتوانه روایتی که ابوبکر برای رد ادعای حضرت زهرا(س) درباره [[فدک]] ‌گزارش کرده بود، آنان را به جهت این ادعا توبیخ کرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص5؛ امتاع الاسماع، ج13، ص155.</ref> با این همه، همسران ایشان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند.
پس از رحلت پیامبر، آن‌گاه که همسران ایشان، عثمان را نزد ابوبکر فرستادند تا سهم‌شان را از میراث پیامبر به آنان بدهد، عایشه به پشتوانه روایتی که ابوبکر برای رد ادعای حضرت زهرا(س) درباره [[فدک]] ‌گزارش کرده بود، آنان را به جهت این ادعا توبیخ کرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص5؛ امتاع الاسماع، ج13، ص155.</ref> با این همه، همسران ایشان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند.


همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما عمر و عثمان درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع می‌کردند که از او می‌پرسیدند و او در دوران آن‌ها رسماً فتوا می‌داد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل عثمان، لباس خونین او را برای برادرش معاویه فرستاد تا از آن برای خون‌خواهی عثمان، به‌عنوان برادر همسر رسول خدا استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج‏3، ص539.</ref> اما عایشه گوی سبقت را از او ربود و با آن‌که عثمان را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود، <ref>الفتوح، ج‏2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج‏1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیر]] و [[طلحه]]، ضدّ امام علی(ع) با شعار خون‌خواهی عثمان به راه‌انداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از جملیان با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ امام علی(ع) شمشیر می‌زدند.<ref>تاریخ ‏خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[‌ام سلمه]] نیز که با توصیه‌های خود نتوانسته بود عایشه را از شرکت در نبرد بازدارد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص181؛ الفتوح، ج‏2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از امام علی(ع) برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان پیامبر نبود، خودش همراه امام(ع) در نبرد شرکت می‌کرد. وی به‌سبب این نهی و به‌نشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج‏2، ص455؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه]] نیز می‌خواست در این نبرد عایشه را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج‏4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج‏7، ص230.</ref>  
همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما عمر و عثمان درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع می‌کردند که از او می‌پرسیدند و او در دوران آن‌ها رسماً فتوا می‌داد.<ref>انساب الاشراف، ج‏1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل عثمان، لباس خونین او را برای برادرش معاویه فرستاد تا از آن برای خون‌خواهی عثمان، به‌عنوان برادر همسر رسول خدا استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج‏3، ص539.</ref> اما عایشه گوی سبقت را از او ربود و با آن‌که عثمان را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود، <ref>الفتوح، ج‏2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج‏1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیر]] و [[طلحه]]، ضدّ امام علی(ع) با شعار خون‌خواهی عثمان به راه‌انداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از جملیان با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ امام علی(ع) شمشیر می‌زدند.<ref>تاریخ ‏خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[‌ام سلمه]] نیز که با توصیه‌های خود نتوانسته بود عایشه را از شرکت در نبرد بازدارد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص181؛ الفتوح، ج‏2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از امام علی(ع) برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان پیامبر نبود، خودش همراه امام(ع) در نبرد شرکت می‌کرد. وی به‌سبب این نهی و به‌نشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج‏2، ص455؛ انساب الاشراف، ج‏1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه]] نیز می‌خواست در این نبرد عایشه را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج‏4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج‏7، ص230.</ref>  


عایشه در دوران حکومت عبدالله بن زبیر بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آن‌رو که او در دامان عایشه بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت، <ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج‏9، ص98.</ref> نقش مشروعیت‌بخش و حامی را عهده‌دار بود. برعهده گرفتن این نقش‌ها در میان دیگر همسران رسول خدا، اقتضا می‌کرد که عایشه از ویژگی‌ای برخوردار باشد که توجیه‌گر تمایز او از دیگر همسران پیامبر و مایه گسترش محبوبیت و مشروعیت او در میان مسلمانان باشد. حجم بسیار روایت‌های [[سیره نبوی]] در فضیلت و برتری دادن عایشه و محبوب‌تر بودن او نزد رسول خدا<ref>البدایة و النهایه، ج‏3، ص129؛ شذرات الذهب، ج‏1، ص259.</ref> با این تحلیل سازگار است؛ به‌ویژه که راوی بیشتر این روایت‌ها خود عایشه یا وابستگان سیاسی‌اش مانند [[آل زبیر]] و متحدان او در دولت زبیریان یا معرکه جمل هستند.<ref>احادیث‌ام المؤمنین عائشه، ج1، ص50؛ نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص89.</ref>  
عایشه در دوران حکومت عبدالله بن زبیر بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آن‌رو که او در دامان عایشه بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت، <ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج‏9، ص98.</ref> نقش مشروعیت‌بخش و حامی را عهده‌دار بود. برعهده گرفتن این نقش‌ها در میان دیگر همسران رسول خدا، اقتضا می‌کرد که عایشه از ویژگی‌ای برخوردار باشد که توجیه‌گر تمایز او از دیگر همسران پیامبر و مایه گسترش محبوبیت و مشروعیت او در میان مسلمانان باشد. حجم بسیار روایت‌های [[سیره نبوی]] در فضیلت و برتری دادن عایشه و محبوب‌تر بودن او نزد رسول خدا<ref>البدایة و النهایه، ج‏3، ص129؛ شذرات الذهب، ج‏1، ص259.</ref> با این تحلیل سازگار است؛ به‌ویژه که راوی بیشتر این روایت‌ها خود عایشه یا وابستگان سیاسی‌اش مانند [[آل زبیر]] و متحدان او در دولت زبیریان یا معرکه جمل هستند.<ref>احادیث‌ام المؤمنین عائشه، ج1، ص50؛ نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص89.</ref>  


==حج‌‌گزاردن همسران پیامبر==
==حج‌‌گزاردن همسران پیامبر==
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:


==قبر همسران پیامبر==
==قبر همسران پیامبر==
همسران ایشان در [[قبرستان بقیع]] مدفون هستند، <ref>آثار اسلامی، ص343؛ تخریب و بازسازی بقیع، ص25.</ref> مگر خدیجه(س) که در دهم [[رمضان]] سال دهم [[بعثت]] در سن 65 سالگی رحلت کرد و پیامبر(ص) او را کنار [[عبدالمطلب]]، [[عبد مناف]] و [[ابوطالب]] در [[مکه]] به خاک سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص35؛ اسد الغابه، ج5، ص439.</ref> نیز میمونه به سال 51ق. وفات کرد<ref>البدایة و النهایه، ج‏6، ص225.</ref> و در منطقه [[سرف]] نزدیک مکه دفن شد.<ref>المعارف، ص137؛ الاصابه، ج‏8، ص324.</ref> همچنین بر پایه گزارشی، ‌ام حبیبه در [[شام]] مدفون است.<ref>تاریخ دمشق، ج‏2، ص420؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص319.</ref>  
همسران ایشان در [[قبرستان بقیع]] مدفون هستند، <ref>آثار اسلامی، ص343؛ تخریب و بازسازی بقیع، ص25.</ref> مگر خدیجه(س) که در دهم [[رمضان]] سال دهم [[بعثت]] در سن 65 سالگی رحلت کرد و پیامبر(ص) او را کنار [[عبدالمطلب]]، [[عبد مناف]] و [[ابوطالب]] در [[مکه]] به خاک سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص35؛ اسد الغابه، ج5، ص439.</ref> نیز میمونه به سال 51ق. وفات کرد<ref>البدایة و النهایه، ج‏6، ص225.</ref> و در منطقه [[سرف]] نزدیک مکه دفن شد.<ref>المعارف، ص137؛ الاصابه، ج‏8، ص324.</ref> همچنین بر پایه گزارشی، ‌ام حبیبه در [[شام]] مدفون است.<ref>تاریخ دمشق، ج‏2، ص420؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص319.</ref>  


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
خط ۲۴۱: خط ۲۴۱:
* '''البرهان فی علوم القرآن''': الزرکشی (م. 794ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، قاهره، احیاء الکتب العربیه، 1376ق؛
* '''البرهان فی علوم القرآن''': الزرکشی (م. 794ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، قاهره، احیاء الکتب العربیه، 1376ق؛
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق؛
* '''تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر''': الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، 1410ق؛
* '''تاریخ بلعمی (تاریخنامه طبری)''': بلعمی (م. 325ق.) ، به کوشش روشن، سروش، 1378ش. و البرز، 1373ش؛
* '''تاریخ بلعمی (تاریخنامه طبری)''': بلعمی (م. 325ق.) ، به کوشش روشن، سروش، 1378ش. و البرز، 1373ش؛
* '''تاریخ الخمیس''': حسین محمد الدیاربکری (م. 966ق.) ، بیروت، دار صادر؛
* '''تاریخ الخمیس''': حسین محمد الدیاربکری (م. 966ق.) ، بیروت، دار صادر؛
* '''تاریخ تمدن''': ویل دورانت (م. 1981م.) ، ترجمه: آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، 1378ش؛
* '''تاریخ تمدن''': ویل دورانت (م. 1981م.) ، ترجمه: آرام و دیگران، تهران، علمی و فرهنگی، 1378ش؛
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.) ، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
* '''تاریخ خلیفه''': خلیفة بن خیاط (م. 240ق.) ، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق؛
* '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق؛
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م. 571ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
* '''تاریخ مدینة دمشق''': ابن عساکر (م. 571ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق؛
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
* '''تاریخ الیعقوبی''': احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''جمهرة انساب العرب''': ابن حزم (م. 456ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''الحاوی الکبیر''': الماوردی (م. 450ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
* '''الحاوی الکبیر''': الماوردی (م. 450ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
* '''دلائل الامامه''': الطبری الشیعی (م. قرن 4)، قم، بعثت، 1413ق؛
* '''دلائل الامامه''': الطبری الشیعی (م. قرن 4)، قم، بعثت، 1413ق؛
* '''رحلة ابن بطوطه''': ابن بطوطه (م. 779ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، 1417ق؛
* '''رحلة ابن بطوطه''': ابن بطوطه (م. 779ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، 1417ق؛
* '''رسالة فی المهر''': المفید (م. 413ق.) ، به کوشش مهدی نجف، دار المفید، بیروت، 1414ق؛
* '''رسالة فی المهر''': المفید (م. 413ق.) ، به کوشش مهدی نجف، دار المفید، بیروت، 1414ق؛
* '''زاد المسیر''': ابن الجوزی (م. 597ق.) ، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق؛
* '''زاد المسیر''': ابن الجوزی (م. 597ق.) ، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق؛
* '''زندگانی محمد(ص)''': محمد حسنین هیکل، ترجمه: پاینده، حوزه هنری، 1376ش؛
* '''زندگانی محمد(ص)''': محمد حسنین هیکل، ترجمه: پاینده، حوزه هنری، 1376ش؛
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
* '''سبل الهدی''': محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
* '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
* '''السنن الکبری''': البیهقی (م. 458ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛
* '''السیرة النبویه''': ابن هشام (م. 213/218ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛
* '''السیرة النبویه''': نجاح الطائی، بیروت، البلاغ، 1422ق؛
* '''السیرة النبویه''': نجاح الطائی، بیروت، البلاغ، 1422ق؛
* '''سیره ابن اسحق (السیر و المغازی)''': ابن اسحق (م. 151ق.) ، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1368ش؛
* '''سیره ابن اسحق (السیر و المغازی)''': ابن اسحق (م. 151ق.) ، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1368ش؛
* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.) ، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شذرات الذهب''': عبدالحی بن العماد (م. 1089ق.) ، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، 1406ق؛
* '''شرح نهج البلاغه''': ابن ابی الحدید (م. 656ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق؛
* '''شرح نهج البلاغه''': ابن ابی الحدید (م. 656ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، 1378ق؛
* '''صحیح البخاری''': البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق؛
* '''صحیح البخاری''': البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق؛
* '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
* '''صحیح مسلم''': مسلم (م. 261ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
* '''الصحیح من سیرة النبی(ص)''': جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، 1414ق؛
* '''الصحیح من سیرة النبی(ص)''': جعفر مرتضی العاملی، بیروت، دار السیره، 1414ق؛
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''الطبقات الکبری''': ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
* '''عون المعبود''': العظیم آبادی (م. 1329ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
* '''عون المعبود''': العظیم آبادی (م. 1329ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
خط ۲۸۸: خط ۲۸۸:
* '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش؛
* '''المعارف''': ابن قتیبه (م. 276ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش؛
* '''المعرفة و التاریخ''': الفسوی (م. 277ق.) ، به کوشش الامری، بیروت، الرساله، 1401ق؛
* '''المعرفة و التاریخ''': الفسوی (م. 277ق.) ، به کوشش الامری، بیروت، الرساله، 1401ق؛
* '''معرفت (ماهنامه)''': قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1؛
* '''معرفت (ماهنامه)''': قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی1؛
* '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق؛
* '''المغازی''': الواقدی (م. 207ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق؛
* '''المفصل''': جواد علی (م. 1987م.) ، مکتبة المدینة الرقمیه، 1422ق؛
* '''المفصل''': جواد علی (م. 1987م.) ، مکتبة المدینة الرقمیه، 1422ق؛
خط ۲۹۹: خط ۲۹۹:
* '''نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
* '''نمونه''': مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش؛
* '''نهایة الارب''': احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.) ، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1412ق؛
* '''نهایة الارب''': احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.) ، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1412ق؛
* '''همسران رسول خدا(ص)''': عقیقی بخشایشی، قم، دار التبلیغ.
* '''همسران رسول خدا(ص)''': عقیقی بخشایشی، قم، دار التبلیغ.
{{پایان}}
{{پایان}}