۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص). | 6. حرمت ازدواج آنان در پی وفات پیامبر گرامی(ص). | ||
بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایتهایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانستهاند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند، <ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت میدانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref> اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر میدهد و آنان را در عین آلوده شدن قلبهایشان به گناه، به [[توبه]] فرامیخواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال میزند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد. | بیشتر [[اهل سنت]] به پشتوانه روایتهایی ضعیف که همسران پیامبر را همسران او در [[بهشت]] دانستهاند<ref>السنن الکبری، ج7، ص69.</ref> و دعایی مستجاب که در آن، پیامبر از خدا خواست تا جز با بهشتیان ازدواج نکند،<ref>جامع البیان، ج22، ص29.</ref> همه همسران پیامبر را به سبب این شرافت، از اهل بهشت میدانند.<ref>الحاوی الکبیر، ج9، ص39.</ref> اما با توجه به آیات1، 4 و 10 [[سوره تحریم|تحریم]] رسیدن به این مقام، به معنای بهشتی بودن قطعی آنان نیست؛ زیرا در این سوره، از نافرمانی برخی همسران پیامبر اکرم و خیانت آنان به راز ایشان و احتمال توطئه ضدّ ایشان خبر میدهد و آنان را در عین آلوده شدن قلبهایشان به گناه، به [[توبه]] فرامیخواند و سرانجام برای کافران، همسران [[نوح]] و [[لوط]] را مثال میزند که همسری پیامبران خدا برای آنان سودی نداشت و به کیفر گناهانشان به دوزخ خواهند افتاد. | ||
==مهریه زنان پیامبر== | ==مهریه زنان پیامبر== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر== | ==حق انتخاب دگربار برای زنان پیامبر== | ||
با وجود اخلاق بیمانند پیامبر، برخی زنان ایشان از او توقع داشتند با بهتر شدن اوضاع مسلمانان و به دست آوردن غنائم [[خیبر]] به سال نهم، <ref>امتاع الاسماع، ج6، ص180.</ref> وضع رفاهی بهتری را برای آنان فراهم کند. آنان میگفتند که اگر از پیامبر جدا شوند، شوهرانی مناسب خواهند یافت. از این رو، ناسازگاری آنان باعث شد تا پیامبر یک ماه از آنان کنارهگیری کند و به فرمان خدا آنان را میان پذیرفتن زندگی ساده و طلاق گرفتن از ایشان برای دستیابی به وضع مالی بهتر مخیر کرد. | با وجود اخلاق بیمانند پیامبر، برخی زنان ایشان از او توقع داشتند با بهتر شدن اوضاع مسلمانان و به دست آوردن غنائم [[خیبر]] به سال نهم،<ref>امتاع الاسماع، ج6، ص180.</ref> وضع رفاهی بهتری را برای آنان فراهم کند. آنان میگفتند که اگر از پیامبر جدا شوند، شوهرانی مناسب خواهند یافت. از این رو، ناسازگاری آنان باعث شد تا پیامبر یک ماه از آنان کنارهگیری کند و به فرمان خدا آنان را میان پذیرفتن زندگی ساده و طلاق گرفتن از ایشان برای دستیابی به وضع مالی بهتر مخیر کرد. | ||
همه یا بیشتر همسران پیامبر، ماندن با ایشان را برگزیدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص467؛ الکافی، ج6، ص139؛ جامع البیان، ج21، ص100.</ref> به همین مناسبت، آیات 28-34 احزاب نازل شد و افزون بر دستور تخییر، شرایط همسری رسول خدا را نیز بازگو کرد.<ref>الطبقات، ج8، ص144-147؛ تفسیر قمی، ج2، ص192.</ref> سببهایی دیگر نیز برای این کنارهگیری رسول خدا(ص) گزارش شده است؛ از جمله افشای راز رسول خدا به دست حفصه<ref>الطبقات، ج8، ص149؛ مجمع البیان، ج10، ص47.</ref> و حسدورزی برخی همسران رسول خدا به یکدیگر.<ref>جامع البیان، ج21، ص100؛ زاد المسیر، ج3، ص460.</ref> | همه یا بیشتر همسران پیامبر، ماندن با ایشان را برگزیدند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص467؛ الکافی، ج6، ص139؛ جامع البیان، ج21، ص100.</ref> به همین مناسبت، آیات 28-34 احزاب نازل شد و افزون بر دستور تخییر، شرایط همسری رسول خدا را نیز بازگو کرد.<ref>الطبقات، ج8، ص144-147؛ تفسیر قمی، ج2، ص192.</ref> سببهایی دیگر نیز برای این کنارهگیری رسول خدا(ص) گزارش شده است؛ از جمله افشای راز رسول خدا به دست حفصه<ref>الطبقات، ج8، ص149؛ مجمع البیان، ج10، ص47.</ref> و حسدورزی برخی همسران رسول خدا به یکدیگر.<ref>جامع البیان، ج21، ص100؛ زاد المسیر، ج3، ص460.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
===زینب دختر جحش=== | ===زینب دختر جحش=== | ||
او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند میدانستند، <ref>همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار میکرد که خداوند در آسمانها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref>الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref>الطبقات، ج8، ص90.</ref> | او دختر عمه [[پیامبر خدا(ص)]] بود که نخست با میانجیگری ایشان به ازدواج [[زید بن حارثه]] غلام آزاد شده و فرزند خوانده رسول خدا درآمد. این ازدواج با هدف تغییر نظام اشرافی جاهلی بود. اما در پی ناسازگاری با زید، از او طلاق گرفت. پیامبر به فرمان خدا و برای نسخ سنت باطل قریش که فرزند خوانده را مانند فرزند میدانستند،<ref>همسران رسول خدا، ص46؛ زندگانی محمد، ص439.</ref> با او ازدواج کرد. زینب بر همسران دیگر پیامبر افتخار میکرد که خداوند در آسمانها عقد ازدواج او را با پیامبر بسته است.<ref>الطبقات، ج8، ص82؛ مروج الذهب، ج2، ص289؛ تاریخ طبری، ج11، ص608.</ref> سن زینب هنگام ازدواج با پیامبر میان 35 تا 40 سال بود.<ref>الطبقات، ج8، ص90.</ref> | ||
===جویریه دختر حارث=== | ===جویریه دختر حارث=== | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
==دلایل چندهمسری پیامبر== | ==دلایل چندهمسری پیامبر== | ||
پیش از اسلام، خواه در سرزمینهای متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیلهای، از پیوند ازدواج بهره میبردند. در جامعه حجاز آنروز، در کنار ازدواج راههایی دیگر نیز برای بهرهمندیهای مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسانترین راههای مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت میپذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوعطلبی جنسی و زنبارگی بودند، این راهها بسیار مناسبتر از ازدواج دائم بود؛ چنانکه در دورههای پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم، <ref>تاریخ الاسلام، ج15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت. | پیش از اسلام، خواه در سرزمینهای متمدن مانند [[ایران]] و روم و خواه در حجاز، هیچ محدودیتی برای مردان در شمار همسران نبود.<ref>ایران در زمان ساسانیان، ص233؛ تاریخ تمدن، ج1، ص50.</ref> سران و پادشاهان برای استحکام روابط سیاسی و جلب حمایت حکومت یا کشور یا مردان قبیلهای، از پیوند ازدواج بهره میبردند. در جامعه حجاز آنروز، در کنار ازدواج راههایی دیگر نیز برای بهرهمندیهای مشروع و مجاز جنسی متداول بود و از آسانترین راههای مشروع، خریداری کنیزان جوان با این هدف یا ازدواج موقت صورت میپذیرفت که پس از اسلام نیز ممنوع نشد. ([[سوره مؤمنون]]، آیه 6 و [[سوره معارج]]، آیه 30) برای کسانی که در پی تنوعطلبی جنسی و زنبارگی بودند، این راهها بسیار مناسبتر از ازدواج دائم بود؛ چنانکه در دورههای پسین نیز با وجود ممنوع شدن ازدواج موقت از سوی خلیفه دوم،<ref>تاریخ الاسلام، ج15، ص418.</ref> خرید و فروش کنیز ادامه یافت. | ||
در چنین فضایی، پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچگونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت؛ زیرا این ارتباط هرچند در جامعه جاهلی آن روز رواج داشت، خصلتی منفی نزد عرب بود. از اینرو، دشمنان پیامبر که از کوچکترین رویداد در زندگی پیامبر سوژهای تبلیغاتی ضدّ ایشان میساختند، هرگز نتوانستند در مسائل جنسی بر او خرده بگیرند. | در چنین فضایی، پیامبر گرامی(ص) برای احیای حقوق از دست رفته زنان در جامعه بشری، شمار همسران دائم مرد را در جامعه اسلامی محدود کرد و با وجود مجاز شمردن ازدواج موقت، خود ازدواج دائم را برگزید. در جوانی نیز هیچگونه ارتباط جنسی بیرون از حلقه ازدواج نداشت؛ زیرا این ارتباط هرچند در جامعه جاهلی آن روز رواج داشت، خصلتی منفی نزد عرب بود. از اینرو، دشمنان پیامبر که از کوچکترین رویداد در زندگی پیامبر سوژهای تبلیغاتی ضدّ ایشان میساختند، هرگز نتوانستند در مسائل جنسی بر او خرده بگیرند. | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
==اختلاف و دو دستگی همسران پیامبر(ص)== | ==اختلاف و دو دستگی همسران پیامبر(ص)== | ||
رقابت و دودستگی میان همسران ایشان، رویدادی طبیعی بود که در موارد بسیار به آزار ایشان میانجامید. نمونه این رقابتها را میتوان در موارد زیر یافت: نزول [[سوره تحریم]] و حسادت به ماریه قبطیه، <ref>الطبقات، ج8، ص149؛ انساب الاشراف، ج1، ص424.</ref> اعتراضهای چندباره به پیامبر(ص) به سبب یاد کردن از حضرت خدیجه، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823؛ البدایة و النهایه، ج3، ص128.</ref> ناراحتی برخی همسران پیامبر از ازدواجهای جدید ایشان، <ref>الاصابه، ج8، ص343.</ref> بهکار بستن ترفندهایی برای پیشگیری از ازدواج پیامبر با زنان دیگر، <ref>انساب الاشراف، ج1، ص457؛ تاریخ طبری، ج11، ص614.</ref> و تلاش برخی همسران پیامبر برای بد نام کردن زنان دیگر که آنان را نزد پیامبر محبوبتر میدیدند.<ref>الطبقات، ج8، ص136؛ الاستیعاب، ج4، ص1872.</ref> | رقابت و دودستگی میان همسران ایشان، رویدادی طبیعی بود که در موارد بسیار به آزار ایشان میانجامید. نمونه این رقابتها را میتوان در موارد زیر یافت: نزول [[سوره تحریم]] و حسادت به ماریه قبطیه،<ref>الطبقات، ج8، ص149؛ انساب الاشراف، ج1، ص424.</ref> اعتراضهای چندباره به پیامبر(ص) به سبب یاد کردن از حضرت خدیجه،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823؛ البدایة و النهایه، ج3، ص128.</ref> ناراحتی برخی همسران پیامبر از ازدواجهای جدید ایشان،<ref>الاصابه، ج8، ص343.</ref> بهکار بستن ترفندهایی برای پیشگیری از ازدواج پیامبر با زنان دیگر،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص457؛ تاریخ طبری، ج11، ص614.</ref> و تلاش برخی همسران پیامبر برای بد نام کردن زنان دیگر که آنان را نزد پیامبر محبوبتر میدیدند.<ref>الطبقات، ج8، ص136؛ الاستیعاب، ج4، ص1872.</ref> | ||
برپایه روایتی، زنان پیامبر در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت میشدند: حزب ام سلمه و حزب عایشه. حزب عایشه سهمی بیشتر از هدایای مردم به رسول خدا را بهدست میآورد که مایه شکایت و اعتراض زنان پیامبر گشت.<ref>الطبقات، ج8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> طبیعی بود که محبوبیت فراوان حضرت زهرا و مادرش خدیجه(س) نزد رسول خدا کنار محبوبیت شوهر و فرزندانش که پیامبر آنان را نَفْس و برادر و فرزندان خود میدانست، حساسیت آن دسته از همسران رسول خدا را برمیانگیخت که خود را از لحاظ سنی و جایگاه اجتماعی در حد رقابت با فاطمه میدیدند، اما نتوانسته بودند برای پیامبر فرزندی بیاورند<ref>شرح نهج البلاغه، ج9، ص193.</ref> تا آنجا که یکی از آنان که سالها پس از خدیجه زیست، بیان میکرد که به هیچیک از همسران پیامبر بهاندازه خدیجه حسد نورزیده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823.</ref> برخی همسران رسول خدا برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش میکردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> اینکار باعث شد تا پیامبر با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و ابوبکر را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص447.</ref> پیامبر چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنهگر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و یوسف، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. (سوره یوسف، آیه 33) | برپایه روایتی، زنان پیامبر در دوران زندگانی ایشان به دو حزب قسمت میشدند: حزب ام سلمه و حزب عایشه. حزب عایشه سهمی بیشتر از هدایای مردم به رسول خدا را بهدست میآورد که مایه شکایت و اعتراض زنان پیامبر گشت.<ref>الطبقات، ج8، ص130؛ صحیح البخاری، ج2، ص132.</ref> طبیعی بود که محبوبیت فراوان حضرت زهرا و مادرش خدیجه(س) نزد رسول خدا کنار محبوبیت شوهر و فرزندانش که پیامبر آنان را نَفْس و برادر و فرزندان خود میدانست، حساسیت آن دسته از همسران رسول خدا را برمیانگیخت که خود را از لحاظ سنی و جایگاه اجتماعی در حد رقابت با فاطمه میدیدند، اما نتوانسته بودند برای پیامبر فرزندی بیاورند<ref>شرح نهج البلاغه، ج9، ص193.</ref> تا آنجا که یکی از آنان که سالها پس از خدیجه زیست، بیان میکرد که به هیچیک از همسران پیامبر بهاندازه خدیجه حسد نورزیده است.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص412؛ الاستیعاب، ج4، ص1823.</ref> برخی همسران رسول خدا برای هموار کردن مسیر خلافت فرد مطلوب خود تلاش میکردند. این تلاش در شیوه انتقال فرمان امامت جماعت [[مسجد پیامبر]]، در روزهای آخر عمر ایشان و در دوران بیماری او آشکار است.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج2، ص652؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص198.</ref> اینکار باعث شد تا پیامبر با حالت بیماری در مسجد حاضر شود و ابوبکر را که به امامت جماعت مشغول شده بود، کنار بزند و خود، نشسته، امامت نماز را برعهده گیرد.<ref>الطبقات، ج2، ص169؛ المعرفة و التاریخ، ج1، ص447.</ref> پیامبر چنان از این کار همسرانش آزرده شد که آنان را به زنانی فتنهگر تشبیه کرد<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص232.</ref> که برپایه برخی آیات، قصد منحرف کردن [[حضرت یوسف]] را داشتند و یوسف، زندان را بر پذیرش پیشنهاد آنان برتری داد. (سوره یوسف، آیه 33) | ||
==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت== | ==همسران پیامبر بعد از وفات آن حضرت== | ||
پس از پیامبر، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران پیامبر مشخص کرده بود و سفارش پیامبر گرامی برای نیکی به همسرانش، <ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه خلفا به آنان شد؛ چنانکه به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از پیامبر، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنانکه عمر سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیههایی هنگفت به عایشه میدادند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص419.</ref> | پس از پیامبر، جایگاهی که [[قرآن]] برای همسران پیامبر مشخص کرده بود و سفارش پیامبر گرامی برای نیکی به همسرانش،<ref>الطبقات، ج3، ص98؛ انساب الاشراف، ج10، ص35.</ref> موجب توجه ویژه خلفا به آنان شد؛ چنانکه به ایشان عطایایی داشتند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص614؛ انساب الاشراف، ج1، ص444.</ref> البته پس از پیامبر، همه زنان ایشان در یک جایگاه نبودند؛ چنانکه عمر سهم عطای عایشه را 2000 درهم بیش از دیگر زنان تعیین کرد<ref>انساب الاشراف، ج1، ص444؛ تاریخ طبری، ج3، ص614.</ref> و [[معاویه]] و [[عبدالله بن زبیر]] هدیههایی هنگفت به عایشه میدادند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص419.</ref> | ||
پس از رحلت پیامبر، آنگاه که همسران ایشان، عثمان را نزد ابوبکر فرستادند تا سهمشان را از میراث پیامبر به آنان بدهد، عایشه به پشتوانه روایتی که ابوبکر برای رد ادعای حضرت زهرا(س) درباره [[فدک]] گزارش کرده بود، آنان را به جهت این ادعا توبیخ کرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص5؛ امتاع الاسماع، ج13، ص155.</ref> با این همه، همسران ایشان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند. | پس از رحلت پیامبر، آنگاه که همسران ایشان، عثمان را نزد ابوبکر فرستادند تا سهمشان را از میراث پیامبر به آنان بدهد، عایشه به پشتوانه روایتی که ابوبکر برای رد ادعای حضرت زهرا(س) درباره [[فدک]] گزارش کرده بود، آنان را به جهت این ادعا توبیخ کرد.<ref>صحیح البخاری، ج8، ص5؛ امتاع الاسماع، ج13، ص155.</ref> با این همه، همسران ایشان از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند. | ||
همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما عمر و عثمان درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع میکردند که از او میپرسیدند و او در دوران آنها رسماً فتوا میداد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل عثمان، لباس خونین او را برای برادرش معاویه فرستاد تا از آن برای خونخواهی عثمان، بهعنوان برادر همسر رسول خدا استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص539.</ref> اما عایشه گوی سبقت را از او ربود و با آنکه عثمان را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود، <ref>الفتوح، ج2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیر]] و [[طلحه]]، ضدّ امام علی(ع) با شعار خونخواهی عثمان به راهانداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از جملیان با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ امام علی(ع) شمشیر میزدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[ام سلمه]] نیز که با توصیههای خود نتوانسته بود عایشه را از شرکت در نبرد بازدارد، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص181؛ الفتوح، ج2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از امام علی(ع) برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان پیامبر نبود، خودش همراه امام(ع) در نبرد شرکت میکرد. وی بهسبب این نهی و بهنشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج2، ص455؛ انساب الاشراف، ج1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه]] نیز میخواست در این نبرد عایشه را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج7، ص230.</ref> | همه همسران پیامبر احادیثی را از ایشان آموخته و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار بودند؛ اما عمر و عثمان درباره احکام بیشتر به [[عایشه]] رجوع میکردند که از او میپرسیدند و او در دوران آنها رسماً فتوا میداد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص415.</ref> [[ام حبیبه]] در پی قتل عثمان، لباس خونین او را برای برادرش معاویه فرستاد تا از آن برای خونخواهی عثمان، بهعنوان برادر همسر رسول خدا استفاده کند.<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص539.</ref> اما عایشه گوی سبقت را از او ربود و با آنکه عثمان را نَعْثَل (پیرمرد نادان) خوانده بود که دین را تباه کرده و باید کشته شود،<ref>الفتوح، ج2، ص421؛ الامامة و السیاسه، ج1، ص72.</ref> در سال 37ق. [[جنگ جمل|نبرد جمل]] را با همراهی [[زبیر]] و [[طلحه]]، ضدّ امام علی(ع) با شعار خونخواهی عثمان به راهانداخت.<ref>الاخبار الطوال، ص144.</ref> حتی بسیاری از جملیان با انگیزه حمایت از مادر مؤمنان، بر ضدّ امام علی(ع) شمشیر میزدند.<ref>تاریخ خلیفه، ص114.</ref> در همین رویداد، [[ام سلمه]] نیز که با توصیههای خود نتوانسته بود عایشه را از شرکت در نبرد بازدارد،<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص181؛ الفتوح، ج2، ص455.</ref> با استفاده از عنوان «ام المؤمنین» به حمایت از امام علی(ع) برخاست و به ایشان نوشت که اگر نهی الهی درباره بیرون شدن زنان پیامبر نبود، خودش همراه امام(ع) در نبرد شرکت میکرد. وی بهسبب این نهی و بهنشان حمایت و تایید خود، پسرش عمر را همراه ایشان فرستاد.<ref>الفتوح، ج2، ص455؛ انساب الاشراف، ج1، ص43؛ الکامل، ج3، ص221.</ref> [[حفصه]] نیز میخواست در این نبرد عایشه را همراهی کند؛ اما برادرش [[عبدالله بن عمر]] او را بازداشت.<ref>تاریخ طبری، ج4، ص454؛ البدایة و النهایه، ج7، ص230.</ref> | ||
عایشه در دوران حکومت عبدالله بن زبیر بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آنرو که او در دامان عایشه بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت، <ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج9، ص98.</ref> نقش مشروعیتبخش و حامی را عهدهدار بود. برعهده گرفتن این نقشها در میان دیگر همسران رسول خدا، اقتضا میکرد که عایشه از ویژگیای برخوردار باشد که توجیهگر تمایز او از دیگر همسران پیامبر و مایه گسترش محبوبیت و مشروعیت او در میان مسلمانان باشد. حجم بسیار روایتهای [[سیره نبوی]] در فضیلت و برتری دادن عایشه و محبوبتر بودن او نزد رسول خدا<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص129؛ شذرات الذهب، ج1، ص259.</ref> با این تحلیل سازگار است؛ بهویژه که راوی بیشتر این روایتها خود عایشه یا وابستگان سیاسیاش مانند [[آل زبیر]] و متحدان او در دولت زبیریان یا معرکه جمل هستند.<ref>احادیثام المؤمنین عائشه، ج1، ص50؛ نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص89.</ref> | عایشه در دوران حکومت عبدالله بن زبیر بر [[حجاز]] و [[عراق]] از آنرو که او در دامان عایشه بزرگ شده بود و پس از پدر و همسرش وی را از هر انسانی بیشتر دوست داشت،<ref>البدایة و النهایه، ج8، ص336؛ الاغانی، ج9، ص98.</ref> نقش مشروعیتبخش و حامی را عهدهدار بود. برعهده گرفتن این نقشها در میان دیگر همسران رسول خدا، اقتضا میکرد که عایشه از ویژگیای برخوردار باشد که توجیهگر تمایز او از دیگر همسران پیامبر و مایه گسترش محبوبیت و مشروعیت او در میان مسلمانان باشد. حجم بسیار روایتهای [[سیره نبوی]] در فضیلت و برتری دادن عایشه و محبوبتر بودن او نزد رسول خدا<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص129؛ شذرات الذهب، ج1، ص259.</ref> با این تحلیل سازگار است؛ بهویژه که راوی بیشتر این روایتها خود عایشه یا وابستگان سیاسیاش مانند [[آل زبیر]] و متحدان او در دولت زبیریان یا معرکه جمل هستند.<ref>احادیثام المؤمنین عائشه، ج1، ص50؛ نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص89.</ref> | ||
==حجگزاردن همسران پیامبر== | ==حجگزاردن همسران پیامبر== | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۳: | ||
==قبر همسران پیامبر== | ==قبر همسران پیامبر== | ||
همسران ایشان در [[قبرستان بقیع]] مدفون هستند، <ref>آثار اسلامی، ص343؛ تخریب و بازسازی بقیع، ص25.</ref> مگر خدیجه(س) که در دهم [[رمضان]] سال دهم [[بعثت]] در سن 65 سالگی رحلت کرد و پیامبر(ص) او را کنار [[عبدالمطلب]]، [[عبد مناف]] و [[ابوطالب]] در [[مکه]] به خاک سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص35؛ اسد الغابه، ج5، ص439.</ref> نیز میمونه به سال 51ق. وفات کرد<ref>البدایة و النهایه، ج6، ص225.</ref> و در منطقه [[سرف]] نزدیک مکه دفن شد.<ref>المعارف، ص137؛ الاصابه، ج8، ص324.</ref> همچنین بر پایه گزارشی، ام حبیبه در [[شام]] مدفون است.<ref>تاریخ دمشق، ج2، ص420؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص319.</ref> | همسران ایشان در [[قبرستان بقیع]] مدفون هستند،<ref>آثار اسلامی، ص343؛ تخریب و بازسازی بقیع، ص25.</ref> مگر خدیجه(س) که در دهم [[رمضان]] سال دهم [[بعثت]] در سن 65 سالگی رحلت کرد و پیامبر(ص) او را کنار [[عبدالمطلب]]، [[عبد مناف]] و [[ابوطالب]] در [[مکه]] به خاک سپرد.<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص35؛ اسد الغابه، ج5، ص439.</ref> نیز میمونه به سال 51ق. وفات کرد<ref>البدایة و النهایه، ج6، ص225.</ref> و در منطقه [[سرف]] نزدیک مکه دفن شد.<ref>المعارف، ص137؛ الاصابه، ج8، ص324.</ref> همچنین بر پایه گزارشی، ام حبیبه در [[شام]] مدفون است.<ref>تاریخ دمشق، ج2، ص420؛ رحلة ابن بطوطه، ج1، ص319.</ref> | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== |
ویرایش