۵٬۱۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' </ref>' به '</ref>') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
او در تمام [[غزوه|غزوهها]] و برخی [[سریه|سرایای]] روزگار رسول خدا(ص) شرکت داشت<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> ؛ اما نقش بارز نظامی از او گزارش نشده است.<ref>المعیار و الموازنه، ص۸۹-۹۴.</ref> وی در [[غزوه بدر]] به سال دوم ق. همراه [[عمر بن خطاب|عُمَر]] و [[عبدالرحمان بن عوف]] به نوبت بر یک شتر سوار میشدند. در مسیر راه برای رسول خدا(ص) جایگاه [[نماز]] درست کرد و ایشان در آن نماز گزارد.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۴-۲۶.</ref> نیز او همراه ایشان به کسب اطلاعاتی از [[قبیله قریش|قریش]] پرداخت و پس از آراستن لشکر، با وی در عریش مستقر شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> برخی علت این رخداد را ناتوانی نظامی وی دانستهاند.<ref>الافصاح، ص۱۹۳-۲۰۰.</ref> | او در تمام [[غزوه|غزوهها]] و برخی [[سریه|سرایای]] روزگار رسول خدا(ص) شرکت داشت<ref>اسد الغابه، ج۳، ص۳۱۸.</ref> ؛ اما نقش بارز نظامی از او گزارش نشده است.<ref>المعیار و الموازنه، ص۸۹-۹۴.</ref> وی در [[غزوه بدر]] به سال دوم ق. همراه [[عمر بن خطاب|عُمَر]] و [[عبدالرحمان بن عوف]] به نوبت بر یک شتر سوار میشدند. در مسیر راه برای رسول خدا(ص) جایگاه [[نماز]] درست کرد و ایشان در آن نماز گزارد.<ref>المغازی، ج۱، ص۲۴-۲۶.</ref> نیز او همراه ایشان به کسب اطلاعاتی از [[قبیله قریش|قریش]] پرداخت و پس از آراستن لشکر، با وی در عریش مستقر شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> برخی علت این رخداد را ناتوانی نظامی وی دانستهاند.<ref>الافصاح، ص۱۹۳-۲۰۰.</ref> | ||
ابوبکر در این جنگ با دیدن پسرش عبدالرحمان در میان سپاه قریش، از او درباره اموال خود پرسید و با پاسخ تند وی روبهرو شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۹۱.</ref> پس از جنگ، اسیران قریش برای نجات خود از ابوبکر خواستند رسول خدا(ص) را برای آزادی آنان ترغیب کند. درخواست ابوبکر مایه اختلاف [[صحابه]] شد و عُمَر با آزادی آنان مخالفت کرد؛ اما پیامبر(ص) به سبب تهیدستی مسلمانان، آزادی اسیران را به پرداخت [[فدیه]] منوط کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰. </ref> | ابوبکر در این جنگ با دیدن پسرش عبدالرحمان در میان سپاه قریش، از او درباره اموال خود پرسید و با پاسخ تند وی روبهرو شد.<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۲۹۱.</ref> پس از جنگ، اسیران قریش برای نجات خود از ابوبکر خواستند رسول خدا(ص) را برای آزادی آنان ترغیب کند. درخواست ابوبکر مایه اختلاف [[صحابه]] شد و عُمَر با آزادی آنان مخالفت کرد؛ اما پیامبر(ص) به سبب تهیدستی مسلمانان، آزادی اسیران را به پرداخت [[فدیه]] منوط کرد.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۰.</ref> | ||
هنگام عبور از کنار اجساد مشرکان، ابوبکر همراه پیامبر بود و نام آنها را برای ایشان بازمیگفت.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۱۲.</ref> بر پایه روایتی، سروده او در سوگ کشتههای قریش در [[بدر]] پس از نوشیدن شراب و در حال مستی، مایه خشم رسول خدا(ص) شد.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹؛ الغدیر، ج۷، ص۹۵.</ref> [[عایشه]] با تصریح به دوری جستن مردم از ابوبکر<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹.</ref> در واکنش به سروده او، در دفاع از پدرش، انتساب هرگونه سرودهای را در [[جاهلیت]] و [[اسلام]] به وی تکذیب میکرد<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹.</ref> و سبب این شایعه را تشابه اسمی پدرش با یکی از مشرکان به نام ابوبکر بن شعوب، شوهر ام بکر، میدانست. او در معرفی ام بکر، وی را همسر سابق ابوبکر خوانده است.<ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۹۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۲۲-۵۲۴. </ref> [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] این توجیه را مردود شمرده است. نام اُمّ بکر نیز جز در این خبر، در شمار همسران ابوبکر نیست و واژهها و محتوای آن سروده، نشان میدهد که یک مسلمان سراینده آن ابیات است، نه یک مشرک. | هنگام عبور از کنار اجساد مشرکان، ابوبکر همراه پیامبر بود و نام آنها را برای ایشان بازمیگفت.<ref>المغازی، ج۱، ص۱۱۲.</ref> بر پایه روایتی، سروده او در سوگ کشتههای قریش در [[بدر]] پس از نوشیدن شراب و در حال مستی، مایه خشم رسول خدا(ص) شد.<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹؛ الغدیر، ج۷، ص۹۵.</ref> [[عایشه]] با تصریح به دوری جستن مردم از ابوبکر<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹.</ref> در واکنش به سروده او، در دفاع از پدرش، انتساب هرگونه سرودهای را در [[جاهلیت]] و [[اسلام]] به وی تکذیب میکرد<ref>الاصابه، ج۷، ص۳۹.</ref> و سبب این شایعه را تشابه اسمی پدرش با یکی از مشرکان به نام ابوبکر بن شعوب، شوهر ام بکر، میدانست. او در معرفی ام بکر، وی را همسر سابق ابوبکر خوانده است.<ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۹۵؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۲۲-۵۲۴.</ref> [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]] این توجیه را مردود شمرده است. نام اُمّ بکر نیز جز در این خبر، در شمار همسران ابوبکر نیست و واژهها و محتوای آن سروده، نشان میدهد که یک مسلمان سراینده آن ابیات است، نه یک مشرک. | ||
یحدّثُنا الرسولُ بأنَّ سحتاً | یحدّثُنا الرسولُ بأنَّ سحتاً | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
ابوبکر در حفر خندق به سال پنجم قمری نگرانی خود را از توطئه یهود [[بنیقریظه]] در شهر ابراز داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۶۰.</ref> او پس از حضور در [[غزوه بنیقریظه]] به سال پنجم ق.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۹۸.</ref> پیامبر(ص) را در [[غزوه بنیلحیان|غزوه بنیلِحیان]] که برای خونخواهی از اصحاب رجیع بود، همراهی کرد و به دستور ایشان با هدف گمراهکردن قریش با ۱۰ سوار به منطقه کُراع الغَمیم رفت و بدون درگیری با دشمن بازگشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۳۶.</ref> | ابوبکر در حفر خندق به سال پنجم قمری نگرانی خود را از توطئه یهود [[بنیقریظه]] در شهر ابراز داشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۶۰.</ref> او پس از حضور در [[غزوه بنیقریظه]] به سال پنجم ق.<ref>المغازی، ج۲، ص۴۹۸.</ref> پیامبر(ص) را در [[غزوه بنیلحیان|غزوه بنیلِحیان]] که برای خونخواهی از اصحاب رجیع بود، همراهی کرد و به دستور ایشان با هدف گمراهکردن قریش با ۱۰ سوار به منطقه کُراع الغَمیم رفت و بدون درگیری با دشمن بازگشت.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۳۶.</ref> | ||
ابوبکر در سال ششم قمری شترانی برای [[قربانی]] به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]] فرستاد<ref>المغازی، ج۲، ص۵۷۲.</ref> و در پاسخ به نظرخواهی رسول خدا(ص) خواهان جنگ با مشرکان شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۸۰-۵۸۱. </ref> اما پس از [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر]] در [[حدیبیه]]، با آن مخالفت نکرد و آن را فرمان خدا شمرد. او که خود از گواهان این پیمان بود<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۳۳۳.</ref> ، بعدها آن را فتحی بزرگ خواند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۱۰.</ref> در [[غزوه خیبر]] و در ماجرای فتح قلعه ناعم پرچمدار بود؛ اما توفیقی نیافت و [[عمر بن خطاب|عمر]] او را ترسو شمرد. وی در این نبرد به استناد وعده پیروزی خداوند، با بریدن درختان خرما مخالفت کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۴۴.</ref> سهم وی را از غنایم خیبر ۱۰۰ خروار غله دانستهاند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۹۴.</ref> | ابوبکر در سال ششم قمری شترانی برای [[قربانی]] به [[ذوالحلیفه|ذوالحُلَیفه]] فرستاد<ref>المغازی، ج۲، ص۵۷۲.</ref> و در پاسخ به نظرخواهی رسول خدا(ص) خواهان جنگ با مشرکان شد.<ref>المغازی، ج۲، ص۵۸۰-۵۸۱.</ref> اما پس از [[صلح حدیبیه|صلح پیامبر]] در [[حدیبیه]]، با آن مخالفت نکرد و آن را فرمان خدا شمرد. او که خود از گواهان این پیمان بود<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۳۳۳.</ref> ، بعدها آن را فتحی بزرگ خواند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۱۰.</ref> در [[غزوه خیبر]] و در ماجرای فتح قلعه ناعم پرچمدار بود؛ اما توفیقی نیافت و [[عمر بن خطاب|عمر]] او را ترسو شمرد. وی در این نبرد به استناد وعده پیروزی خداوند، با بریدن درختان خرما مخالفت کرد.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۴۴.</ref> سهم وی را از غنایم خیبر ۱۰۰ خروار غله دانستهاند.<ref>المغازی، ج۲، ص۶۹۴.</ref> | ||
پس از نقض صلح حدیبیه از سوی قریشیان، [[ابوسفیان]] برای تمدید آن پیمان، خواهان میانجیگری ابوبکر شد؛ اما او نیز همانند [[حضرت علی(ع)|علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] این درخواست را نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۹۳.</ref> وی در فتح مکه به سال هشتم قمری پس از مجروح شدن پدر مشرکش که به کوههای اطراف مکه فرار کرده بود، او را نزد رسول خدا آورد.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۹۹.</ref> در گزارشی آمده که در پی طعنهزدن [[مسلمان|مسلمانان]] به ابوسفیان در [[فتح مکه]]، او از مسلمانان خشمگین گشت و به پیامبر شکایت آورد و ایشان او را از خشم مسلمانان بر حذر داشت.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref> | پس از نقض صلح حدیبیه از سوی قریشیان، [[ابوسفیان]] برای تمدید آن پیمان، خواهان میانجیگری ابوبکر شد؛ اما او نیز همانند [[حضرت علی(ع)|علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] این درخواست را نپذیرفت.<ref>المغازی، ج۲، ص۷۹۳.</ref> وی در فتح مکه به سال هشتم قمری پس از مجروح شدن پدر مشرکش که به کوههای اطراف مکه فرار کرده بود، او را نزد رسول خدا آورد.<ref>انساب الاشراف، ج۱۰، ص۹۹.</ref> در گزارشی آمده که در پی طعنهزدن [[مسلمان|مسلمانان]] به ابوسفیان در [[فتح مکه]]، او از مسلمانان خشمگین گشت و به پیامبر شکایت آورد و ایشان او را از خشم مسلمانان بر حذر داشت.<ref>تاریخ دمشق، ج۱۰، ص۴۶۳.</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
== حجة الوداع و رحلت پیامبر(ص) == | == حجة الوداع و رحلت پیامبر(ص) == | ||
ابوبکر در سفر [[حجة الوداع]] شتری همراه داشت که با آن زاد و توشه خود و رسول خدا(ص) را حمل میکرد. با سهل انگاری غلام وی، شتر در مسیر راه گم شد و او غلام خود را تنبیه کرد. پیامبر(ص) او را از این کار نهی نمود.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۹۳-۱۰۹۵. </ref> وی در بازگشت از این سفر، از شاهدان غدیر و از نخستین کسانی بود که ولایت علی(ع) را به ایشان تبریک گفتند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۱.</ref> | ابوبکر در سفر [[حجة الوداع]] شتری همراه داشت که با آن زاد و توشه خود و رسول خدا(ص) را حمل میکرد. با سهل انگاری غلام وی، شتر در مسیر راه گم شد و او غلام خود را تنبیه کرد. پیامبر(ص) او را از این کار نهی نمود.<ref>المغازی، ج۳، ص۱۰۹۳-۱۰۹۵.</ref> وی در بازگشت از این سفر، از شاهدان غدیر و از نخستین کسانی بود که ولایت علی(ع) را به ایشان تبریک گفتند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۱۱.</ref> | ||
ابوبکر در روزهای پایانی زندگی پیامبر(ص) در دو حادثه مایه رنجش پیامبر(ص) را فراهم کرد. نخست آن که برخلاف فرمان ایشان، به بهانه نگرانی از بیماری پیامبر، از حضور در اردوگاه [[سپاه اسامه|سپاه اُسامه]] سر پیچید.<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۲.</ref> دیگر آن که بدون اجازه پیامبر و با تلاش دخترش [[عایشه]]، امامت جماعت مسجد پیامبر(ص) را عهدهدار شد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفصول المختاره، ص۱۲۷.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] آمده که وی به فرمان رسول خدا، جانشین امامت جماعت در روزهای بیماری ایشان بود.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۹.</ref> | ابوبکر در روزهای پایانی زندگی پیامبر(ص) در دو حادثه مایه رنجش پیامبر(ص) را فراهم کرد. نخست آن که برخلاف فرمان ایشان، به بهانه نگرانی از بیماری پیامبر، از حضور در اردوگاه [[سپاه اسامه|سپاه اُسامه]] سر پیچید.<ref>السقیفة و فدک، ص۷۷؛ شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۵۲.</ref> دیگر آن که بدون اجازه پیامبر و با تلاش دخترش [[عایشه]]، امامت جماعت مسجد پیامبر(ص) را عهدهدار شد.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳۴؛ الارشاد، ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴؛ الفصول المختاره، ص۱۲۷.</ref> در برخی منابع [[اهل سنت]] آمده که وی به فرمان رسول خدا، جانشین امامت جماعت در روزهای بیماری ایشان بود.<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۲۲۷-۲۲۹.</ref> |
ویرایش