پرش به محتوا

آیه سقایة الحاج: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژوئن ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ')
خط ۲: خط ۲:


== واژه شناسی ==
== واژه شناسی ==
[[سِقایت]] از ریشه «س ق ی»، مصدر و به معنای آب دادن دیگران است.<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۹۱، «سقی»؛ لغت نامه، ج۹، ص۱۳۶۷۸، «سقایت».</ref> از این رو [[آیه]] ۱۹ [[سوره توبه]] آیه سقایة الحاج نام گرفته<ref>نهج الحق، ص۱۸۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۵، ص۱۲۳.</ref> که واژه سقایت در آن آمده و بیانگر آن است که ایمان به [[خدا]] و روز جزا و [[جهاد]] در راه خدا از آب دادن به حاجیان و آباد‌کردن [[مسجدالحرام]] برتر است: {{سخ}} {{وسط‌‌چین}} '''متن آیه:''' {{سخ}}
[[سِقایت]] از ریشه «س ق ی»، مصدر و به معنای آب دادن دیگران است.<ref>لسان العرب، ج۶، ص۳۹۱، «سقی»؛ لغت نامه، ج۹، ص۱۳۶۷۸، «سقایت».</ref> از این رو [[آیه]] ۱۹ [[سوره توبه]] آیه سقایة الحاج نام گرفته<ref>نهج الحق، ص۱۸۲؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۵، ص۱۲۳.</ref> که واژه سقایت در آن آمده و بیانگر آن است که ایمان به [[خدا]] و روز جزا و [[جهاد]] در راه خدا از آب دادن به حاجیان و آباد‌کردن [[مسجدالحرام]] برتر است: {{سخ}} {{وسط‌‌چین}} '''متن آیه:''' {{سخ}}


{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۱۱: خط ۱۱:
|تورفتگی=0
|تورفتگی=0
|تراز=وسط
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=92%| أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ<ref>توبه، ۱۹</ref> }}
|عنوان={{عربی|اندازه=92%| أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ<ref>توبه، ۱۹</ref> }}
| آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسى پنداشته‌ايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مى‌كند؟ [نه، اين دو] نزد خدا يكسان نيستند، و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد.<ref>ترجمه فولادوند</ref>  
| آيا سيراب ساختن حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را همانند [كار] كسى پنداشته‌ايد كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و در راه خدا جهاد مى‌كند؟ [نه، اين دو] نزد خدا يكسان نيستند، و خدا بيدادگران را هدايت نخواهد كرد.<ref>ترجمه فولادوند</ref>
}}
}}
{{پایان}}
{{پایان}}




افزون بر این معنا، واژه سقایت به معنای جای آشامیدن آب<ref>القاموس المحیط، ج۴، ص۳۴۳؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۵۳۰.</ref> و نیز ظرف آب {{قلم رنگ|سبز|جَعَلَ السِّقَایةَ فِی رَحلِ أَخِیهِ}}<ref>سوره یوسف، آیه ۷۰</ref> نیز آمده است. سقایت و آب دادن به زائران خانه خدا از مناصب مسجدالحرام بود که اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] به آن مباهات می‌کردند. سقایت از مناصبی بود که [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کلاب]]، از اجداد [[حضرت محمد(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] بعد از خارج‌کردن [[مکه]] از دست [[قبیله خزاعه]]، برای اداره مسجدالحرام و زائران خانه خدا آن را پدید آورد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰؛ الطبقات، ج۱، ص۶۰؛ المنمق، ص۱۸۹.</ref> وی هنگام وفاتش این ِسمَت را به پسرش [[عبدمناف]] واگذار کرد<ref>الطبقات، ج۱، ص۶۰؛ اخبار مکه، ج۱، ص۱۱۰؛ التنبیه و الاشراف، ص۱۸۰.</ref> و از آن به بعد این سمت در میان فرزندان عبدمناف وجود داشت<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲؛ الطبقات، ج۱، ص۶۳.</ref> تا در پایان به [[عباس بن عبدالمطلب]] رسید. [[بنای سقایة العباس|سقایة العباس]] در مسجدالحرام بنایی داشت که گفته‌اند در جهت جنوبی [[زمزم]] بوده است.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۵۹.</ref> بر پایه [[روایت|روایتی]]، رسول خدا(ص) نیز سقایت زائران خانه خدا را برای [[بنی‌هاشم]] و [[پرده‌داری کعبه]] را برای [[بنی‌عبدالدار]] قرار داد.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۴۰۱؛ المعجم الاوسط، ج۱، ص۲۳۰؛ ذخائر العقبی، ص۱۵.</ref>  
افزون بر این معنا، واژه سقایت به معنای جای آشامیدن آب<ref>القاموس المحیط، ج۴، ص۳۴۳؛ تاج العروس، ج۱۹، ص۵۳۰.</ref> و نیز ظرف آب {{قلم رنگ|سبز|جَعَلَ السِّقَایةَ فِی رَحلِ أَخِیهِ}}<ref>سوره یوسف، آیه ۷۰</ref> نیز آمده است. سقایت و آب دادن به زائران خانه خدا از مناصب مسجدالحرام بود که اعراب [[جاهلیت|جاهلی]] به آن مباهات می‌کردند. سقایت از مناصبی بود که [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کلاب]]، از اجداد [[حضرت محمد(ص)|پیامبر گرامی(ص)]] بعد از خارج‌کردن [[مکه]] از دست [[قبیله خزاعه]]، برای اداره مسجدالحرام و زائران خانه خدا آن را پدید آورد.<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۰؛ الطبقات، ج۱، ص۶۰؛ المنمق، ص۱۸۹.</ref> وی هنگام وفاتش این ِسمَت را به پسرش [[عبدمناف]] واگذار کرد<ref>الطبقات، ج۱، ص۶۰؛ اخبار مکه، ج۱، ص۱۱۰؛ التنبیه و الاشراف، ص۱۸۰.</ref> و از آن به بعد این سمت در میان فرزندان عبدمناف وجود داشت<ref>السیرة النبویه، ج۱، ص۱۳۲؛ الطبقات، ج۱، ص۶۳.</ref> تا در پایان به [[عباس بن عبدالمطلب]] رسید. [[بنای سقایة العباس|سقایة العباس]] در مسجدالحرام بنایی داشت که گفته‌اند در جهت جنوبی [[زمزم]] بوده است.<ref>اخبار مکه، ج۲، ص۵۹.</ref> بر پایه [[روایت|روایتی]]، رسول خدا(ص) نیز سقایت زائران خانه خدا را برای [[بنی‌هاشم]] و [[پرده‌داری کعبه]] را برای [[بنی‌عبدالدار]] قرار داد.<ref>مسند احمد، ج۶، ص۴۰۱؛ المعجم الاوسط، ج۱، ص۲۳۰؛ ذخائر العقبی، ص۱۵.</ref>


== شأن نزول ==
== شأن نزول ==
در شأن نزول آیه سقایة الحاج نقل شده است که عباس بن عبدالمطلب به جهت عهده‌داری آب دادن به حاجیان و [[طلحة بن شیبه]] به جهت [[کلیدداری کعبه]] و عمارت مسجدالحرام بر یکدیگر فخر می‌فروختند. آن دو با ورود [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] نزد خود، او را در این باره داور قرار دادند. وی خود را به سبب سبقت در [[ایمان]] میان مردان این امت و هجرت و جهاد در راه خدا و [[نماز]] گزاردن به سوی دو [[قبله]] با پیامبر(ص) برتر از هر دو خواند. عباس و طلحه خصومت میان خود و تفاخر علی بن ابی‌طالب بر خویش را نزد پیامبر(ص) بردند. ایشان سکوت کرد تا آیه {{قلم رنگ|سبز|أَجَعَلتُم سِقَایةَ الحَاجِّ...}} نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۲؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۲۱۹.</ref> همین شأن نزول با اندکی تفاوت، در [[روایت|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]]<ref>‌اسباب النزول، ص۱۶۴؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۳.</ref> و نیز منابع دیگر یاد شده است.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۷.</ref>  
در شأن نزول آیه سقایة الحاج نقل شده است که عباس بن عبدالمطلب به جهت عهده‌داری آب دادن به حاجیان و [[طلحة بن شیبه]] به جهت [[کلیدداری کعبه]] و عمارت مسجدالحرام بر یکدیگر فخر می‌فروختند. آن دو با ورود [[علی بن ابی‌طالب(ع)]] نزد خود، او را در این باره داور قرار دادند. وی خود را به سبب سبقت در [[ایمان]] میان مردان این امت و هجرت و جهاد در راه خدا و [[نماز]] گزاردن به سوی دو [[قبله]] با پیامبر(ص) برتر از هر دو خواند. عباس و طلحه خصومت میان خود و تفاخر علی بن ابی‌طالب بر خویش را نزد پیامبر(ص) بردند. ایشان سکوت کرد تا آیه {{قلم رنگ|سبز|أَجَعَلتُم سِقَایةَ الحَاجِّ...}} نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۲؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۲۱۹.</ref> همین شأن نزول با اندکی تفاوت، در [[روایت|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]]<ref>‌اسباب النزول، ص۱۶۴؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۲۸۴؛ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۳.</ref> و نیز منابع دیگر یاد شده است.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۱؛ مجمع البیان، ج۵، ص۲۷.</ref>


افزون بر این شأن نزول، اقوال دیگری هم ذکر شده است:  
افزون بر این شأن نزول، اقوال دیگری هم ذکر شده است:  
* بر پایه روایتی، علی(ع) از عمویش عباس خواست که به [[مدینة النبی|مدینه]] هجرت کند و به رسول خدا(ص) بپیوندد. وی پاسخ داد: من در مکه عهده‌دار [[سقایت حاجیان]] و آبادگر مسجدالحرام هستم. آن‌گاه این آیه نازل شد.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ ‌التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۱؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref> طبق روایتی دیگر، اختلافی میان علی(ع) و عباس پدید آمد و عباس بدان سبب که عموی پیامبر(ص) بود و سقایت حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را بر عهده داشت، خود را برتر از علی(ع) می‌پنداشت. بدین جهت این آیه نازل شد.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۰؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، پس از [[فتح مکه]]، پیامبر(ص) سقایت حج‌گزاران را به عمویش عباس و کلیدداری [[کعبه]] را به [[عثمان بن طلحه]] داد. عباس به علی(ع) گفت: رسول خدا به تو کاری مهم نداد. در این هنگام، آیه سقایة الحاج نازل شد.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۹؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۲۳۶.</ref>  
* بر پایه روایتی، علی(ع) از عمویش عباس خواست که به [[مدینة النبی|مدینه]] هجرت کند و به رسول خدا(ص) بپیوندد. وی پاسخ داد: من در مکه عهده‌دار [[سقایت حاجیان]] و آبادگر مسجدالحرام هستم. آن‌گاه این آیه نازل شد.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ ‌التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۱؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref> طبق روایتی دیگر، اختلافی میان علی(ع) و عباس پدید آمد و عباس بدان سبب که عموی پیامبر(ص) بود و سقایت حاجیان و تعمیر مسجدالحرام را بر عهده داشت، خود را برتر از علی(ع) می‌پنداشت. بدین جهت این آیه نازل شد.<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۰؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۸.</ref> بر پایه گزارشی دیگر، پس از [[فتح مکه]]، پیامبر(ص) سقایت حج‌گزاران را به عمویش عباس و کلیدداری [[کعبه]] را به [[عثمان بن طلحه]] داد. عباس به علی(ع) گفت: رسول خدا به تو کاری مهم نداد. در این هنگام، آیه سقایة الحاج نازل شد.<ref>دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۹؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۲۳۶.</ref>


* بر اساس نقلی، پس از آن که عباس بن عبدالمطلب در [[غزوه بدر]] اسیر شد، او را به تمسخر گرفتند. وی در پاسخ به مسلمانان گفت: اگر شما در اسلام آوردن و هجرت و جهاد بر ما سبقت گرفتید، ما آبادگر مسجدالحرام و ساقی زائران خانه خدا بوده‌ایم. در این حال، این آیه نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۲۵؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>  
* بر اساس نقلی، پس از آن که عباس بن عبدالمطلب در [[غزوه بدر]] اسیر شد، او را به تمسخر گرفتند. وی در پاسخ به مسلمانان گفت: اگر شما در اسلام آوردن و هجرت و جهاد بر ما سبقت گرفتید، ما آبادگر مسجدالحرام و ساقی زائران خانه خدا بوده‌ایم. در این حال، این آیه نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۱۲۵؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>


* بر پایه روایتی دیگر، آیه سقایة الحاج درباره علی(ع)، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، عباس و شیبه نازل شد، در حالی که عباس و شیبه به سقایة الحاج و پرده‌داری کعبه افتخار می‌کردند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۳؛ الصافی، ج۲، ص۳۲۸.</ref>  
* بر پایه روایتی دیگر، آیه سقایة الحاج درباره علی(ع)، [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]]، عباس و شیبه نازل شد، در حالی که عباس و شیبه به سقایة الحاج و پرده‌داری کعبه افتخار می‌کردند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۸۳؛ الصافی، ج۲، ص۳۲۸.</ref>


* طبق گزارشی از [[نعمان بن بشیر]]، چند تن در کنار [[منبر رسول خدا(ص)]] با یکدیگر سخن می‌گفتند. یکی از آنان سقایت حاجیان و دیگری عمارت مسجدالحرام و شخص سوم جهاد در راه خدا را برترین اعمال پس از [[اسلام]] خواندند. [[عمر بن خطاب]] آنان را از این گفتاری و بلند کرد صدایشان در کنار منبر پیامبر(ص) منع کرد و اختلاف آنان را با رسول خدا(ص) در میان گذاشت. آن‌گاه آیه سقایة الحاج نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>  
* طبق گزارشی از [[نعمان بن بشیر]]، چند تن در کنار [[منبر رسول خدا(ص)]] با یکدیگر سخن می‌گفتند. یکی از آنان سقایت حاجیان و دیگری عمارت مسجدالحرام و شخص سوم جهاد در راه خدا را برترین اعمال پس از [[اسلام]] خواندند. [[عمر بن خطاب]] آنان را از این گفتاری و بلند کرد صدایشان در کنار منبر پیامبر(ص) منع کرد و اختلاف آنان را با رسول خدا(ص) در میان گذاشت. آن‌گاه آیه سقایة الحاج نازل شد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>


* مطابق گزارشی دیگر، گروهی از [[مشرک|مشرکان]]، سقایت زائران خانه خدا و عمارت کعبه و مسجدالحرام را از ایمان به خدا و جهاد در راه او برتر می‌پنداشتند. خداوند در رد سخن ایشان، این آیه را نازل کرد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۷؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۱.</ref>  
* مطابق گزارشی دیگر، گروهی از [[مشرک|مشرکان]]، سقایت زائران خانه خدا و عمارت کعبه و مسجدالحرام را از ایمان به خدا و جهاد در راه او برتر می‌پنداشتند. خداوند در رد سخن ایشان، این آیه را نازل کرد.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۷؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۱.</ref>


* بر پایه گزارشی، مشرکان به [[یهود]] گفتند: سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام از آن ماست. آیا ما برتر هستیم یا محمّد و اصحابش؟ یهود پاسخ دادند: شما برترید. در ردّ سخن آنان این آیه نازل شد.<ref>التبیان، ج۵، ص۱۹۱؛ الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۱.</ref>  
* بر پایه گزارشی، مشرکان به [[یهود]] گفتند: سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام از آن ماست. آیا ما برتر هستیم یا محمّد و اصحابش؟ یهود پاسخ دادند: شما برترید. در ردّ سخن آنان این آیه نازل شد.<ref>التبیان، ج۵، ص۱۹۱؛ الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۱.</ref>




گرچه اقوال مختلفی در شأن نزول آیه سقایة الحاج ذکر شده و اکثر قریب به اتفاق آن‌ها با مضمون آیه مخالفتی ندارند، از بیشتر این روایت‌ها برمی‌آید که آیه در شأن [[علی بن ابیطالب(ع)]]<ref>اسباب النزول، ص۱۶۴؛ المصنف، ج۷، ص۵۰۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۶.</ref> به سبب سبقت گرفتن در ایمان به خدا و روز جزا و جهاد در راه خدا نازل شده است. افزون بر این که روایت‌های [[امامان معصوم(ع)]] مؤید همین مطلب‌اند<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۸۴؛ تفسیر عیاشی، ‌ج۲، ص۸۳؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰.</ref> ، بر اساس روایتی از [[ابوذر غفاری]]، علی(ع) در [[حدیث شورا]] ضمن احتجاج‌هایش بر برتری خود بر اعضای شورایی که عمر بن خطاب مشخص کرده بود، به شأن نزول آیه سقایة الحاج استدلال نمود و حاضران در شورا این مطلب را تأیید کردند.<ref>الامالی، ص۵۵۰.</ref>  
گرچه اقوال مختلفی در شأن نزول آیه سقایة الحاج ذکر شده و اکثر قریب به اتفاق آن‌ها با مضمون آیه مخالفتی ندارند، از بیشتر این روایت‌ها برمی‌آید که آیه در شأن [[علی بن ابیطالب(ع)]]<ref>اسباب النزول، ص۱۶۴؛ المصنف، ج۷، ص۵۰۴؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۲۶.</ref> به سبب سبقت گرفتن در ایمان به خدا و روز جزا و جهاد در راه خدا نازل شده است. افزون بر این که روایت‌های [[امامان معصوم(ع)]] مؤید همین مطلب‌اند<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۲۸۴؛ تفسیر عیاشی، ‌ج۲، ص۸۳؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰.</ref> ، بر اساس روایتی از [[ابوذر غفاری]]، علی(ع) در [[حدیث شورا]] ضمن احتجاج‌هایش بر برتری خود بر اعضای شورایی که عمر بن خطاب مشخص کرده بود، به شأن نزول آیه سقایة الحاج استدلال نمود و حاضران در شورا این مطلب را تأیید کردند.<ref>الامالی، ص۵۵۰.</ref>


== نظر مفسران ==
== نظر مفسران ==
[[مفسر|مفسران]] در تفسیر این آیه سه دیدگاه ارائه کرده‌اند؛
[[مفسر|مفسران]] در تفسیر این آیه سه دیدگاه ارائه کرده‌اند؛


'''۱.''' برخی بر این باورند که مخاطبان آیه مشرکان هستند؛ زیرا به گفته ابن عباس، آنان می‌پنداشتند کسی که به تعمیر خانه خدا و سقایت حاجیان می‌پردازد، از کسی که به خدا و روز جزا و جهاد فی سبیل‌ الله ایمان داشته باشد، برتر است. آنان افتخار می‌کردند که اهل حرم هستند و از ایمان آوردن به خدا [[تکبر]] می‌ورزیدند<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۶؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۴۵؛ روح المعانی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> ؛ چنان‌که بعضی از اقوال در سبب نزول آیه نیز مؤید همین مطلب است.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۱.</ref> بر پایه نقل گروهی دیگر از مفسران، مخاطبان آیه شماری از [[مؤمن|مؤمنان]] بودند که می‌پنداشتند عمارت و سقایت آنان پیش از ایمان آوردنشان و نیز همین اعمال به دست مشرکان، با سقایت و تعمیر مسجدالحرام بعد از ایمان آوردن برابر است. بعضی از اقوال در سبب نزول آیه مؤید این مطلب است.<ref>اسباب النزول، ص۱۶۴؛ جامع البیان، ‌ج۱۰، ص۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>  
'''۱.''' برخی بر این باورند که مخاطبان آیه مشرکان هستند؛ زیرا به گفته ابن عباس، آنان می‌پنداشتند کسی که به تعمیر خانه خدا و سقایت حاجیان می‌پردازد، از کسی که به خدا و روز جزا و جهاد فی سبیل‌ الله ایمان داشته باشد، برتر است. آنان افتخار می‌کردند که اهل حرم هستند و از ایمان آوردن به خدا [[تکبر]] می‌ورزیدند<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۶؛ الدر المنثور، ج۴، ص۱۴۵؛ روح المعانی، ج۵، ص۲۵۸.</ref> ؛ چنان‌که بعضی از اقوال در سبب نزول آیه نیز مؤید همین مطلب است.<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۱.</ref> بر پایه نقل گروهی دیگر از مفسران، مخاطبان آیه شماری از [[مؤمن|مؤمنان]] بودند که می‌پنداشتند عمارت و سقایت آنان پیش از ایمان آوردنشان و نیز همین اعمال به دست مشرکان، با سقایت و تعمیر مسجدالحرام بعد از ایمان آوردن برابر است. بعضی از اقوال در سبب نزول آیه مؤید این مطلب است.<ref>اسباب النزول، ص۱۶۴؛ جامع البیان، ‌ج۱۰، ص۶۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۲۱۸.</ref>


'''۲.''' در تفسیری دیگر، گفته اند: مقابله باید میان دو چیز هم‌سنخ، مانند دو انسان یا دو عمل صورت پذیرد، نه میان انسان و عملی از او.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۳.</ref> از همین رو، مفسران ناچار به [[تأویل]] آیه شده‌اند؛ یا بدین سان که مضاف در تقدیر گرفته شود: «أجعلتم أهل السقایة و عمارة المسجدالحرام...» یا گفته شود: «أجعلتم سقایة الحاج کإیمان من آمن بالله...».<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۲.</ref> در آیه سقایة الحاج، میان سقایت حاجیان و تعمیر مسجدالحرام از سویی و ایمان به خدا و روز جزا و شرکت در جهاد در راه خدا از سویی دیگر سنجش صورت پذیرفته و خداوند از نابرابری آن‌ها در فضل و برتری خبر داده است.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰.</ref>  
'''۲.''' در تفسیری دیگر، گفته اند: مقابله باید میان دو چیز هم‌سنخ، مانند دو انسان یا دو عمل صورت پذیرد، نه میان انسان و عملی از او.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۳.</ref> از همین رو، مفسران ناچار به [[تأویل]] آیه شده‌اند؛ یا بدین سان که مضاف در تقدیر گرفته شود: «أجعلتم أهل السقایة و عمارة المسجدالحرام...» یا گفته شود: «أجعلتم سقایة الحاج کإیمان من آمن بالله...».<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ روض الجنان، ج۹، ص۱۹۲؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۲.</ref> در آیه سقایة الحاج، میان سقایت حاجیان و تعمیر مسجدالحرام از سویی و ایمان به خدا و روز جزا و شرکت در جهاد در راه خدا از سویی دیگر سنجش صورت پذیرفته و خداوند از نابرابری آن‌ها در فضل و برتری خبر داده است.<ref>جامع البیان، ج۱۰، ص۶۸؛ التبیان، ج۵، ص۱۹۰.</ref>


'''۳.''' به گفته [[علامه طباطبایی]]، ذکر سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام بدون هرگونه قید در برابر ایمان به خدا و قیامت و جهاد فی سبیل‌ الله به این معناست که سقایت و عمارت تهی از ایمان هرگز با ایمان به خدا برابر نیست و خداوند آن را رد می‌کند<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۴.</ref> . برخی از مفسران گفته‌اند: عمل نیک و عبادی هر چند عظیم اگر با ایمان توأم نباشد، ارزش ندارد<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۲؛ اطیب البیان، ج۶، ص۱۹۴.</ref> و ذیل آیه یعنی:{{قلم رنگ|سبز|وَاللهُ لاَ یهدِی القَومَ الظَّالِمِینَ}} مؤید همین است. ‌افزون بر این، آیات قبل و بعد آیه سقایة الحاج از لحاظ معنایی با هم وحدت دارند و دلالت می‌کنند که زنده بودن و ارزش و نیز سبب [[قرب الی‌ الله]] بودن هر عمل، بر روح ایمان مبتنی است.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۵.</ref>  
'''۳.''' به گفته [[علامه طباطبایی]]، ذکر سقایت حاجیان و عمارت مسجدالحرام بدون هرگونه قید در برابر ایمان به خدا و قیامت و جهاد فی سبیل‌ الله به این معناست که سقایت و عمارت تهی از ایمان هرگز با ایمان به خدا برابر نیست و خداوند آن را رد می‌کند<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۴.</ref> . برخی از مفسران گفته‌اند: عمل نیک و عبادی هر چند عظیم اگر با ایمان توأم نباشد، ارزش ندارد<ref>الکشاف، ج۲، ص۱۸۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۶، ص۱۲؛ اطیب البیان، ج۶، ص۱۹۴.</ref> و ذیل آیه یعنی:{{قلم رنگ|سبز|وَاللهُ لاَ یهدِی القَومَ الظَّالِمِینَ}} مؤید همین است. ‌افزون بر این، آیات قبل و بعد آیه سقایة الحاج از لحاظ معنایی با هم وحدت دارند و دلالت می‌کنند که زنده بودن و ارزش و نیز سبب [[قرب الی‌ الله]] بودن هر عمل، بر روح ایمان مبتنی است.<ref>المیزان، ج۹، ص۲۰۵.</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==