رحلة ابن‌بطوطه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۵۳: خط ۵۳:


==معرفی کتاب==
==معرفی کتاب==
کتاب تحفة النظار با حمایت سلطان ابو عنان و در زمانه‌ای به نگارش درآمد که سلطان، کاتب و ادیبی بانام [[محمد بن محمد بن جزی الکلب |محمد بن محمد بن جُزَی الکلب]] معروف به ابن جزی را برای تدوین خاطرات ابن‌بطوطه برگزید. نگارش این کتاب بر پایه املاء ابن‌بطوطه در سال (757 ق.) سه ماه به درازا انجامید.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 335.</ref> <ref>تحفة النظار، مقدمه، ج 1، ص 79، 152</ref>
کتاب تحفة النظار با حمایت سلطان ابو عنان و در زمانه‌ای به نگارش درآمد که سلطان، کاتب و ادیبی بانام [[محمد بن محمد بن جزی الکلب |محمد بن محمد بن جُزَی الکلب]] معروف به ابن جزی را برای تدوین خاطرات ابن‌بطوطه برگزید. نگارش این کتاب بر پایه املاء ابن‌بطوطه در سال (757 ق.) سه ماه به درازا انجامید.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 335.</ref><ref>تحفة النظار، مقدمه، ج 1، ص 79، 152</ref>




خط ۶۲: خط ۶۲:




همه آنچه در کتاب آمده، خاطرات و دیده‌های ابن‌بطوطه نیست. سفرنامه افزوده‌های بسیار دارد که گویا ابن جُزَی به آن افزوده است. ابن جزی کوشیده است تا خاطرات پراکنده ابن‌بطوطه را به شکل سفرنامه‌ای منسجم تدوین کند و بدین منظور، از کتاب‌های پیشین سود برده است.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 335-33.</ref>افزون بر این‌ها، ابن جزی گاهی مطالبی کوتاه شامل شعر و حکایت و نکات تاریخی و جغرافیایی، به متن افزوده که با عبارت «قال ابن جزی» از گفته‌های ابن‌بطوطه تمایزیافته است. (برای نمونه رجوع شود. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 85-86</ref>)
همه آنچه در کتاب آمده، خاطرات و دیده‌های ابن‌بطوطه نیست. سفرنامه افزوده‌های بسیار دارد که گویا ابن جُزَی به آن افزوده است. ابن جزی کوشیده است تا خاطرات پراکنده ابن‌بطوطه را به شکل سفرنامه‌ای منسجم تدوین کند و بدین منظور، از کتاب‌های پیشین سود برده است.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 335-33.</ref>افزون بر این‌ها، ابن جزی گاهی مطالبی کوتاه شامل شعر و حکایت و نکات تاریخی و جغرافیایی، به متن افزوده که با عبارت «قال ابن جزی» از گفته‌های ابن‌بطوطه تمایزیافته است. (برای نمونه رجوع شود.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 85-86</ref>)
   
   
بااین‌همه، نمی‌توان سفرنامه ابن‌بطوطه را در ردیف سفرنامه‌های تخیلی به شمار آورد و بسیاری از اشتباهات آن را باید نتیجه اتکای وی به حافظه در گزارش حوادثی دانست که سال‌ها از وقوع آن‌ها گذشته است.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 337.</ref>این سفرنامه آگاهی‌های فراوان از جغرافیای طبیعی و انسانی شهرها و تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع اسلامی دارد. وصف ابن‌بطوطه از شهرها، ازنظر وسعت، نظم، ساختمان‌ها، گستردگی بازارها، وضعیت آب‌وهوا و معرفی محلات، با وصف بناهای بزرگ و مشهور معماری که وجه تمایز این شهرها به شمار می‌آیند، مانند [[منار اسکندریه]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 181</ref>، [[اهرام مصر]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 209-210</ref>، [[بربای اخمیم]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 227</ref>، [[قلعه حلب]] معروف به [[قلعه حلب|شهباء]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 273</ref> و [[کلیسای ایاصوفیه]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 254</ref> همراه است.
بااین‌همه، نمی‌توان سفرنامه ابن‌بطوطه را در ردیف سفرنامه‌های تخیلی به شمار آورد و بسیاری از اشتباهات آن را باید نتیجه اتکای وی به حافظه در گزارش حوادثی دانست که سال‌ها از وقوع آن‌ها گذشته است.<ref>. تاریخ نوشته‌های جغرافیایی، ص 337.</ref>این سفرنامه آگاهی‌های فراوان از جغرافیای طبیعی و انسانی شهرها و تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع اسلامی دارد. وصف ابن‌بطوطه از شهرها، ازنظر وسعت، نظم، ساختمان‌ها، گستردگی بازارها، وضعیت آب‌وهوا و معرفی محلات، با وصف بناهای بزرگ و مشهور معماری که وجه تمایز این شهرها به شمار می‌آیند، مانند [[منار اسکندریه]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 181</ref>، [[اهرام مصر]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 209-210</ref>، [[بربای اخمیم]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 227</ref>، [[قلعه حلب]] معروف به [[قلعه حلب|شهباء]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 273</ref> و [[کلیسای ایاصوفیه]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 254</ref> همراه است.


آنچه ابن‌بطوطه در یادکرد معماری شهرها به آن عنایت کرده، وصف مساجد و خانقاه‌ها و بناهای زیارتی و آرامگاه‌ها است. مساجد دمشق و غزه.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 239</ref>، [[مسجد جامع منفلوط]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 226</ref>، [[مسجد بیت‌المقدس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 246</ref>، مرقد [[امام علی(ع)]] در [[نجف]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 421</ref>، قبر منسوب به امام زین‌العابدین(ع) در شوشتر <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 22</ref>، [[مسجد بزرگ عتیق]] و آرامگاه [[احمد بن موسی]] در [[شیراز]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36، 47</ref>، حرم [[امام حسین(ع)]] در [[کربلا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 57</ref>، [[مسجد بلخ]] <ref>تحفة النظار، ج 3، ص 22</ref> بارگاه [[امام رضا(ع)]] <ref>تحفة النظار، ج 3، ص 55</ref> و آرامگاه [[جلال‌الدین رومی]] در [[قونیه]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 173-174</ref>، تنها اندکی از مساجد و زیارتگاه‌های بسیار هستند که در این سفرنامه معرفی‌شده‌اند.
آنچه ابن‌بطوطه در یادکرد معماری شهرها به آن عنایت کرده، وصف مساجد و خانقاه‌ها و بناهای زیارتی و آرامگاه‌ها است. مساجد دمشق و غزه.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 239</ref>، [[مسجد جامع منفلوط]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 226</ref>، [[مسجد بیت‌المقدس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 246</ref>، مرقد [[امام علی(ع)]] در [[نجف]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 421</ref>، قبر منسوب به امام زین‌العابدین(ع) در شوشتر<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 22</ref>، [[مسجد بزرگ عتیق]] و آرامگاه [[احمد بن موسی]] در [[شیراز]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36، 47</ref>، حرم [[امام حسین(ع)]] در [[کربلا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 57</ref>، [[مسجد بلخ]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 22</ref> بارگاه [[امام رضا(ع)]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 55</ref> و آرامگاه [[جلال‌الدین رومی]] در [[قونیه]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 173-174</ref>، تنها اندکی از مساجد و زیارتگاه‌های بسیار هستند که در این سفرنامه معرفی‌شده‌اند.


گذشته از آگاهی‌های فراوان جغرافیایی، این کتاب منبعی مهم برای مطالعه درباره تاریخ اجتماعی و اقتصادی سرزمین‌های اسلامی در سده (هشتم ق.) به شمار می‌رود. شرح زندگی روزمره مردم، معرفی مشاغل عمده یک شهر، وصف بازارها <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 113، 123</ref><ref>تحفة النظار، ج 4، ص 25</ref>، معرفی خوراک‌، پوشاک، آداب و رسم‌های مردم <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 171؛ ج 3، ص 56، 432 ص.</ref> <ref>تحفة النظار، ج 4، ص 257</ref> و وصف چهره مردم <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 31، 121</ref> موادی برای مطالعه جامعه‌شناختی سرزمین‌های اسلامی و غیر اسلامی در سده (هشتم ق.) است.
گذشته از آگاهی‌های فراوان جغرافیایی، این کتاب منبعی مهم برای مطالعه درباره تاریخ اجتماعی و اقتصادی سرزمین‌های اسلامی در سده (هشتم ق.) به شمار می‌رود. شرح زندگی روزمره مردم، معرفی مشاغل عمده یک شهر، وصف بازارها<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 113، 123</ref><ref>تحفة النظار، ج 4، ص 25</ref>، معرفی خوراک‌، پوشاک، آداب و رسم‌های مردم<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 171؛ ج 3، ص 56، 432 ص.</ref><ref>تحفة النظار، ج 4، ص 257</ref> و وصف چهره مردم<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 31، 121</ref> موادی برای مطالعه جامعه‌شناختی سرزمین‌های اسلامی و غیر اسلامی در سده (هشتم ق.) است.


آگاهی‌های مستقیم ابن‌بطوطه درباره اوضاع اقتصادی یا اشارات غیرمستقیم او مانند اشاره به پول رایج، مهم‌ترین کارهای اقتصادی در یک سرزمین و نیز وصف وی از بازارها، تاریخ‌نگار را در ترسیم وضع اقتصادی سرزمین‌های گوناگون یاری می‌کند. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 223، 258</ref>
آگاهی‌های مستقیم ابن‌بطوطه درباره اوضاع اقتصادی یا اشارات غیرمستقیم او مانند اشاره به پول رایج، مهم‌ترین کارهای اقتصادی در یک سرزمین و نیز وصف وی از بازارها، تاریخ‌نگار را در ترسیم وضع اقتصادی سرزمین‌های گوناگون یاری می‌کند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 223، 258</ref>


پاره‌ای از گزارش‌های ابن‌بطوطه در بازشناسی جغرافیای مذهبی بخش‌هایی از [[جهان اسلام]] سودمند است. برای نمونه، او از حضور شیعیان در شهرهای صور، معره، نجف، [[حله]]، [[طوس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 258، 272، 414، 423</ref><ref>تحفة النار، ج 2، ص 56</ref> <ref>تحفة النظار، ج 4، ص 49</ref> و [[اسماعیلیان]] در شام.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 286</ref> و نیز حضور پررنگ [[فتیان]] در [[آناتولی]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 177-180</ref>سخن گفته است.
پاره‌ای از گزارش‌های ابن‌بطوطه در بازشناسی جغرافیای مذهبی بخش‌هایی از [[جهان اسلام]] سودمند است. برای نمونه، او از حضور شیعیان در شهرهای صور، معره، نجف، [[حله]]، [[طوس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 258، 272، 414، 423</ref><ref>تحفة النار، ج 2، ص 56</ref><ref>تحفة النظار، ج 4، ص 49</ref> و [[اسماعیلیان]] در شام.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 286</ref> و نیز حضور پررنگ [[فتیان]] در [[آناتولی]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 177-180</ref>سخن گفته است.


===صوفیان و ابن‌بطوطه===
===صوفیان و ابن‌بطوطه===
خط ۷۸: خط ۷۸:




او با بسیاری از صوفیان در نقاط گوناگون جهان اسلام دیدار کرده است؛ ازجمله در اسکندریه [[ابوعبدالله مرشدی]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 47</ref>، در غزه [[برهان‌الدین جعبری]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 242</ref>، در [[بیروت]] [[ابو یعقوب یوسف]]، در [[اصفهان]] [[شیخ قطب‌الدین]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 31</ref>، در [[شیراز]] [[مجدالدین اسماعیل]] پسر [[محمد خداداد]]. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36</ref>حکایات او از صوفیان با یادکرد داستان‌هایی از کرامات آنان همراه است.
او با بسیاری از صوفیان در نقاط گوناگون جهان اسلام دیدار کرده است؛ ازجمله در اسکندریه [[ابوعبدالله مرشدی]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 47</ref>، در غزه [[برهان‌الدین جعبری]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 242</ref>، در [[بیروت]] [[ابو یعقوب یوسف]]، در [[اصفهان]] [[شیخ قطب‌الدین]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 31</ref>، در [[شیراز]] [[مجدالدین اسماعیل]] پسر [[محمد خداداد]].<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36</ref>حکایات او از صوفیان با یادکرد داستان‌هایی از کرامات آنان همراه است.


===تاریخ سیاسی در تحفة النظار===
===تاریخ سیاسی در تحفة النظار===
این سفرنامه از دیدگاه تاریخ سیاسی سرزمین‌های اسلامی نیز اهمیت فراوان دارد. ابن‌بطوطه به معرفی شاهان و والیان و امیران و حاکمان پرداخته و از اختلاف‌ها و کشمکش‌ها میان امیران و روابط حکومت‌ها با یکدیگر گزارش داده و گاهی به‌تفصیل درباره تاریخ حکومت یک سلسله یا پادشاه سخن رانده است. گفته‌های ابن‌بطوطه به‌ویژه آنجا که با برخی از امیران و پادشاهان دیدار کرده، بااهمیت است. او در ایران با [[ابوسعید ایلخان]] واپسین حاکم [[سلسله ایلخانی]] در تبریز <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 67-78</ref> اتابک افراسیاب از اتابکان لرستان <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 25-28</ref>سلطان [[قطب‌الدین تهمتن]] حاکم [[هرمز]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 141-142</ref>؛ و نیز در یمن با [[مجاهد نورالدین علی]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 107-109</ref> در [[عمان]] با [[ابو محمد بن نبهان]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 138-140</ref> و در افریقا با [[ابوبکر بن شیخ عمر]] پادشاه [[مگادیشو]] و [[ابوالمظفر حسن]] پادشاه [[کلوا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 116، 122</ref>؛ و همچنین در آسیای صغیر با پادشاه [[لاذق]] سلطان [[یننج بک]] و امیران دیگر شهرها و در [[ماوراءالنهر]] با [[محمدخان ازبک]] <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 228</ref> و سلطان [[علاءالدین ترمشیرین]] <ref>تحفة النظار، ج 3، ص 27</ref> دیدار کرده و در هند چند سال در خدمت سلطان [[محمد بن تغلق]] به سر برده و از سوی او به سفارت به چین رفته است. <ref>تحفة النظار، ج 3، ص 242-249</ref>
این سفرنامه از دیدگاه تاریخ سیاسی سرزمین‌های اسلامی نیز اهمیت فراوان دارد. ابن‌بطوطه به معرفی شاهان و والیان و امیران و حاکمان پرداخته و از اختلاف‌ها و کشمکش‌ها میان امیران و روابط حکومت‌ها با یکدیگر گزارش داده و گاهی به‌تفصیل درباره تاریخ حکومت یک سلسله یا پادشاه سخن رانده است. گفته‌های ابن‌بطوطه به‌ویژه آنجا که با برخی از امیران و پادشاهان دیدار کرده، بااهمیت است. او در ایران با [[ابوسعید ایلخان]] واپسین حاکم [[سلسله ایلخانی]] در تبریز<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 67-78</ref> اتابک افراسیاب از اتابکان لرستان<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 25-28</ref>سلطان [[قطب‌الدین تهمتن]] حاکم [[هرمز]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 141-142</ref>؛ و نیز در یمن با [[مجاهد نورالدین علی]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 107-109</ref> در [[عمان]] با [[ابو محمد بن نبهان]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 138-140</ref> و در افریقا با [[ابوبکر بن شیخ عمر]] پادشاه [[مگادیشو]] و [[ابوالمظفر حسن]] پادشاه [[کلوا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 116، 122</ref>؛ و همچنین در آسیای صغیر با پادشاه [[لاذق]] سلطان [[یننج بک]] و امیران دیگر شهرها و در [[ماوراءالنهر]] با [[محمدخان ازبک]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 228</ref> و سلطان [[علاءالدین ترمشیرین]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 27</ref> دیدار کرده و در هند چند سال در خدمت سلطان [[محمد بن تغلق]] به سر برده و از سوی او به سفارت به چین رفته است.<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 242-249</ref>


==راه‌های حج در سفرنامه ابن‌بطوطه==
==راه‌های حج در سفرنامه ابن‌بطوطه==
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:




کاروان عراق در بازگشت نخست به مدینه رفت و ابن‌بطوطه برای بار دوم شش روز در مدینه توقف کرد. کاروان با گذر از [[وادی العروس]] به سرزمین [[نجد]] وارد شد و با گذر از شهرها و منازل عسیله، قاروره، حاجر، سمیره، جبل المخروق، وادی الکروش، فید، اجفر، زرود، ثعلبیه، زماله، واقصه، [[کوفه]]، [[قادسیه]] و نجف رسید.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 411-421</ref> ابن‌بطوطه مسیر خود را از کاروان عراق جدا کرد و همراه اعراب خفاجه با گذر از خورنق، قائم الواثق، عذار و واسط به‌سوی [[بصره]] رهسپار شد و به شهرهای ایران سفر کرد. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 7-54</ref> بیشتر آگاهی‌هایی که درباره راه‌های شام و راه مدینه به مکه در سفرنامه ابن‌بطوطه آمده و حتی وصف بناها در شهرهای میان راه، از سفرنامه ابن جبیر و عبدری گرفته شده است.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 162-167.</ref>
کاروان عراق در بازگشت نخست به مدینه رفت و ابن‌بطوطه برای بار دوم شش روز در مدینه توقف کرد. کاروان با گذر از [[وادی العروس]] به سرزمین [[نجد]] وارد شد و با گذر از شهرها و منازل عسیله، قاروره، حاجر، سمیره، جبل المخروق، وادی الکروش، فید، اجفر، زرود، ثعلبیه، زماله، واقصه، [[کوفه]]، [[قادسیه]] و نجف رسید.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 411-421</ref> ابن‌بطوطه مسیر خود را از کاروان عراق جدا کرد و همراه اعراب خفاجه با گذر از خورنق، قائم الواثق، عذار و واسط به‌سوی [[بصره]] رهسپار شد و به شهرهای ایران سفر کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 7-54</ref> بیشتر آگاهی‌هایی که درباره راه‌های شام و راه مدینه به مکه در سفرنامه ابن‌بطوطه آمده و حتی وصف بناها در شهرهای میان راه، از سفرنامه ابن جبیر و عبدری گرفته شده است.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 162-167.</ref>


===سفر دوم===
===سفر دوم===
آغاز سفر دوم ابن‌بطوطه به حج را باید زمانی دانست که در دربار سلطان ابوسعید ایلخان، سخن از قصد وی برای حج‌گزاری به میان آمد و ایلخان دستور داد به او اسب و توشه دهند و توصیه‌نامه‌ای نیز برای او به امیر بغداد نوشت. امیر کاروان حج عراق در این سال (727 ق.) نیز امیر پهلوان بود و وسایل سفر ابن‌بطوطه را فراهم کرد. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 78، 88</ref>
آغاز سفر دوم ابن‌بطوطه به حج را باید زمانی دانست که در دربار سلطان ابوسعید ایلخان، سخن از قصد وی برای حج‌گزاری به میان آمد و ایلخان دستور داد به او اسب و توشه دهند و توصیه‌نامه‌ای نیز برای او به امیر بغداد نوشت. امیر کاروان حج عراق در این سال (727 ق.) نیز امیر پهلوان بود و وسایل سفر ابن‌بطوطه را فراهم کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 78، 88</ref>




ابن‌بطوطه پس از سه سال مجاورت در مکه <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88-91</ref> در پایان سال (730 ق.) به‌قصد یمن راهی [[جده]] شد <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 97</ref>و با کشتی به‌سوی یمن رفت. کشتی نخست با عبور از عرض [[دریای سرخ]] به ساحل شرقی افریقا رسید و به دلیل دچار شدن به طوفان، در لنگرگاه راس دوائر لنگر انداخت. مسافران از راه خشکی به جزیره سواکن رفتند و ازآنجا با کشتی و دیگربار با پیمودن عرض دریای سرخ، به حلی در یمن رسیدند. سپس ابن‌بطوطه به زبید و آنگاه [[صنعا]] پایتخت یمن سفر کرد. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 100-111</ref>
ابن‌بطوطه پس از سه سال مجاورت در مکه<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88-91</ref> در پایان سال (730 ق.) به‌قصد یمن راهی [[جده]] شد<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 97</ref>و با کشتی به‌سوی یمن رفت. کشتی نخست با عبور از عرض [[دریای سرخ]] به ساحل شرقی افریقا رسید و به دلیل دچار شدن به طوفان، در لنگرگاه راس دوائر لنگر انداخت. مسافران از راه خشکی به جزیره سواکن رفتند و ازآنجا با کشتی و دیگربار با پیمودن عرض دریای سرخ، به حلی در یمن رسیدند. سپس ابن‌بطوطه به زبید و آنگاه [[صنعا]] پایتخت یمن سفر کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 100-111</ref>


===سفر سوم===
===سفر سوم===
سفر سوم ابن‌بطوطه به حج در سال (732 ق.) و از بحرین و حَسا و [[یمامه]] آغاز شد. او منازل این مسیر را که راه مردم بحرین و جنوب [[خلیج‌فارس]] و [[جنوب ایران]] بوده، یاد نکرده است. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 151-154</ref> این بار او برای رفتن به عذاب در جده سوار کشتی شد؛ اما باد کشتی را به راس الدوائر برد و مسافران از راه خشکی بانه روز راهپیمایی سخت و تحمل کمبود آب و آذوقه در صحرای ساحل شرقی افریقا که محل سکونت اقوام بجایه بود، به عذاب رسیدند. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 159-160</ref>
سفر سوم ابن‌بطوطه به حج در سال (732 ق.) و از بحرین و حَسا و [[یمامه]] آغاز شد. او منازل این مسیر را که راه مردم بحرین و جنوب [[خلیج‌فارس]] و [[جنوب ایران]] بوده، یاد نکرده است.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 151-154</ref> این بار او برای رفتن به عذاب در جده سوار کشتی شد؛ اما باد کشتی را به راس الدوائر برد و مسافران از راه خشکی بانه روز راهپیمایی سخت و تحمل کمبود آب و آذوقه در صحرای ساحل شرقی افریقا که محل سکونت اقوام بجایه بود، به عذاب رسیدند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 159-160</ref>


===سفر چهارم===
===سفر چهارم===
سفر چهارم ابن‌بطوطه به حج در سال 749 ق. نیز از مسیر عذاب صورت پذیرفت. این بار وی که از مصر به عذاب آمده بود، از راه دریای سرخ به جده رفت. <ref>تحفة النظار، ج 4، ص 181-182</ref>
سفر چهارم ابن‌بطوطه به حج در سال 749 ق. نیز از مسیر عذاب صورت پذیرفت. این بار وی که از مصر به عذاب آمده بود، از راه دریای سرخ به جده رفت.<ref>تحفة النظار، ج 4، ص 181-182</ref>


==مدینه در سفرنامه ابن‌بطوطه==
==مدینه در سفرنامه ابن‌بطوطه==
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:




در نخستین حضور ابن‌بطوطه در مکه به سال (726 ق.) [[رمیثه]] و [[عطیفه]]، پسران [[شریف ابی‌نمی]]، به گونه مشترک بر مکه حکومت داشتند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> ابن‌بطوطه به مقدم بودن نام عطیفه بر رمیثه در خطبه نماز مکه اشاره‌کرده و دلیل آن را عدالت بیشتر عطیفه دانسته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> اما سبب، این بود که عطیفه در این سال‌ها حاکم اصلی مکه بود و از حمایت سلطان مصر بهره می‌برد و به سال (726 ق.) به‌تنهایی بر مکه حکومت می‌کرد.<ref>. العقد الثمین، ج 5، ص 214؛ اتحاف الوری، ج 3، ص 184.</ref>در این دوران، در مصر [[ملک الناصر]] و در ایران ابوسعید ایلخان پادشاه بودند و مکه بیشتر زیر نفوذ حاکم مصر قرار داشت. به گفته ابن‌بطوطه، فراهم کردن پوشش کعبه، پرداخت حقوق قاضی و خطیب و پیش‌نمازان و مؤذنان و فراشان و خادمان و نیز برآوردن نیازهای کعبه مانند شمع و روغن و جز آن را سلطان مصر بر عهده داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 410</ref> بااین‌حال، از دوره [[اولجایتو]] و پس از او ابوسعید، ایلخانان در مکه نفوذ بیشتر به دست آوردند و در مناسبات سیاسی میان فرزندان ابونمی راه یافتند. ابن‌بطوطه از خطبه خواندن به نام ابوسعید در سال (728 ق.) گزارش داده است. به گفته او، [[احمد بن رمیثه]] و [[مبارک بن عطیفه]] که در عراق بودند، در این سال به مکه آمدند. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 90</ref> احمد بن رمیثه پس از مرگ ابوسعید ایلخان (736 ق.) چندی قدرت را در حله به دست گرفت. این گزارش از جایگاه احمد بن رمیثه در میان ایلخانان و نفوذ او در دست‌کم بخشی از نیروهای نظامی و حضور پررنگ وی در عراق حکایت دارد.<ref>. نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 223؛ تحفة النظار، ج 1، ص 56</ref>
در نخستین حضور ابن‌بطوطه در مکه به سال (726 ق.) [[رمیثه]] و [[عطیفه]]، پسران [[شریف ابی‌نمی]]، به گونه مشترک بر مکه حکومت داشتند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> ابن‌بطوطه به مقدم بودن نام عطیفه بر رمیثه در خطبه نماز مکه اشاره‌کرده و دلیل آن را عدالت بیشتر عطیفه دانسته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> اما سبب، این بود که عطیفه در این سال‌ها حاکم اصلی مکه بود و از حمایت سلطان مصر بهره می‌برد و به سال (726 ق.) به‌تنهایی بر مکه حکومت می‌کرد.<ref>. العقد الثمین، ج 5، ص 214؛ اتحاف الوری، ج 3، ص 184.</ref>در این دوران، در مصر [[ملک الناصر]] و در ایران ابوسعید ایلخان پادشاه بودند و مکه بیشتر زیر نفوذ حاکم مصر قرار داشت. به گفته ابن‌بطوطه، فراهم کردن پوشش کعبه، پرداخت حقوق قاضی و خطیب و پیش‌نمازان و مؤذنان و فراشان و خادمان و نیز برآوردن نیازهای کعبه مانند شمع و روغن و جز آن را سلطان مصر بر عهده داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 410</ref> بااین‌حال، از دوره [[اولجایتو]] و پس از او ابوسعید، ایلخانان در مکه نفوذ بیشتر به دست آوردند و در مناسبات سیاسی میان فرزندان ابونمی راه یافتند. ابن‌بطوطه از خطبه خواندن به نام ابوسعید در سال (728 ق.) گزارش داده است. به گفته او، [[احمد بن رمیثه]] و [[مبارک بن عطیفه]] که در عراق بودند، در این سال به مکه آمدند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 90</ref> احمد بن رمیثه پس از مرگ ابوسعید ایلخان (736 ق.) چندی قدرت را در حله به دست گرفت. این گزارش از جایگاه احمد بن رمیثه در میان ایلخانان و نفوذ او در دست‌کم بخشی از نیروهای نظامی و حضور پررنگ وی در عراق حکایت دارد.<ref>. نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 223؛ تحفة النظار، ج 1، ص 56</ref>




ابن‌بطوطه در سفر دوم تا سال (730 ق.) در مکه بود. وی به آشوبی اشاره‌کرده که در این سال به دلیل درگیری عطیفه با [[امیر جندار مصری]] رخ داد و به کشته شدن امیر و حمله سپاهیان ملک ناصر به مکه و دادن حکمرانی مکه به رمیثه انجامید.<ref>. برای اطلاعات بیشتر نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 188-192</ref> <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 91</ref> سفر سوم ابن‌بطوطه به مکه در سال (732 ق.) هم‌زمان با سفر ملک الناصر سلطان مصر به این شهر انجام پذیرفت. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 153</ref>
ابن‌بطوطه در سفر دوم تا سال (730 ق.) در مکه بود. وی به آشوبی اشاره‌کرده که در این سال به دلیل درگیری عطیفه با [[امیر جندار مصری]] رخ داد و به کشته شدن امیر و حمله سپاهیان ملک ناصر به مکه و دادن حکمرانی مکه به رمیثه انجامید.<ref>. برای اطلاعات بیشتر نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 188-192</ref><ref>تحفة النظار، ج 2، ص 91</ref> سفر سوم ابن‌بطوطه به مکه در سال (732 ق.) هم‌زمان با سفر ملک الناصر سلطان مصر به این شهر انجام پذیرفت.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 153</ref>




خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:




نیز وی از برخی مجاوران مکه که در دو سفر اول خود با ایشان دیدار داشته، نام‌برده است. اینان بیشتر در مدارس و رباط‌ها زندگی می‌کردند. او در این مدت در [[مدرسه مظفریه]] سکونت داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 388</ref> در میان این افراد، [[علی بن رزق الله]] از مردم طنجه و از آشنایان پدر ابن‌بطوطه نیز حضورداشته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 391-392</ref> به سال (728 ق.) شماری از همشهریان ابن‌بطوطه نیز به این شهر رسیده‌اند. <ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88</ref>
نیز وی از برخی مجاوران مکه که در دو سفر اول خود با ایشان دیدار داشته، نام‌برده است. اینان بیشتر در مدارس و رباط‌ها زندگی می‌کردند. او در این مدت در [[مدرسه مظفریه]] سکونت داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 388</ref> در میان این افراد، [[علی بن رزق الله]] از مردم طنجه و از آشنایان پدر ابن‌بطوطه نیز حضورداشته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 391-392</ref> به سال (728 ق.) شماری از همشهریان ابن‌بطوطه نیز به این شهر رسیده‌اند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88</ref>


===اوضاع اجتماعی مکه===
===اوضاع اجتماعی مکه===