پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
جستجو
جستجو
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
صفحههایی برای ویرایشگرانی که از سامانه خارج شدند
بیشتر بدانید
مشارکتها
بحث
در حال ویرایش
رحلة ابنبطوطه
صفحه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
ویرایش مبدأ
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
اطلاعات صفحه
در پایگاههای دیگر
ویکیشیعه
دانشنامه اسلامی
امامت پدیا
ویکیپاسخ
ویکی حسین
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
{{جعبه اطلاعات کتاب | عنوان =تحفة النظار (رحلة ابنبطوطه) | عنوان اصلی =تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار | تصویر =Images.jpg | اندازه تصویر = | توضیح_تصویر = | نویسنده =ابن بطوطه | برگرداننده = | ویراستار = | به تصحیح =عبدالهادی التازی | تحقیق = | به کوشش = | تاریخ نگارش =(قرن هشتم قمری) | تصویرگر = | طراح جلد = | موضوع =سفرنامه | سبک = | زبان =عربی | تعداد جلد =5 | صفحه =1549 | قطع = | ناشر =آکادمی مغرب | وبسایت ناشر = | محل انتشارات =مغرب | تاریخ نشر =(1997 م.) | ترجمه به = | مجموعه = | شابک = }} تحفة النظار فی غرائب الامصار، سفرنامه [[ابنبطوطه]]، جهانگرد مشهور مسلمان، شامل شرح چهار سفر [[حج]] است.ابنبطوطه در [[مغرب]] و در یک خانواده اهل علم که مذهب [[مالکی]] داشتند متولد شد. بعد از بزرگ شدن و در جوانی در [[مراکش]] و مغرب و بعدها در هند مشغول قضاوت شد؛ وی علاقه فراوانی به [[صوفیان]] داشته است. کتاب تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار که به [[تحفة النظار (کتاب)|رحلة ابنبطوطه]] نیز مشهور است، اقتباسی است از دو سفرنامه [[ابن جبیر]] و [[عبدری]]؛ که نگارش آن توسط شخصی به اسم [[ابن جزی]] و به املاء خود ابنبطوطه است. در مورد صحت گزارشهای این کتاب تردیدهایی وجود دارد چراکه برخی از آنها با گزارشهای دیگر کتب و وقایع رخداده در تاریخ سازگاری ندارد. ابنبطوطه در این کتاب به تاریخ سیاسی و اقتصادی [[مکه]] و [[مدینه]]، ویژگیهای جغرافیای آن دو شهر، باورهای مردم مکه و معرفی صوفیان و امرا و پادشاهانی که در مسیر حج با آنها دیدار داشته پرداخته است. این کتاب شامل چهار سفر ابن بطوطه به حج است و به همین خاطر از چهار بخش تشکیل شده است. تحفة النظار علاوه بر عربی به زبانهای پرتغالی، فرانسوی، انگلیسی، ترکی و فارسی به چاپ رسیده است. ==معرفی نویسنده== [[ابنبطوطه|شمسالدین ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن محمد لواتی طنجی]] مشهور به ابنبطوطه به سال (703 ق.) در طنجه واقع در مغرب به دنیا آمد و در سال (770 یا 779 ق.) درگذشت. او را از طایفه بربرهای لواته دانستهاند. خانواده وی از دانشمندان مالکی مذهب بودند و در [[مغرب|مراکش]] شغل قضاوت داشتند.<ref>. الدرر الکامنه، ج 3، ص 480-481؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 331؛ تحفة النظار، ج 1، مقدمه، ص 80</ref> او نیز باسن کم در همان ابتدای راه بهعنوان قاضی کاروان حج [[تونس]] انتخاب شد و در طول سفر نیز با دانشوران دیدار کرد و از برخی اجازه روایت گرفت و بعدها نیز در [[هند]] به منصب قضا رسید. همین از علاقه و اشتغال او به علوم دینی حکایت دارد.<ref>. Ibn Battuta، P2-3.</ref> پژوهشگران کوشیدهاند بر پایه این سفرنامه، تصویری از روحیات و احوال ابنبطوطه ترسیم کنند. آنان به علاقه ابنبطوطه به زاهدان و صوفیان و میل درونیاش به کنارهگیری از دنیا از یکسوی و پایبندیاش به دنیا و اقرار به عدم توانایی در ترک آن از دیگر سو اشاره نموده و صداقت وی و پرهیزش از زاهد نمایی و ریاکاری را ستودهاند.<ref>. سفرنامه ابنبطوطه، ص 32-33؛ مجله نامه انجمن، ش 21، ص 7، چند نمونه از دادههای جامعهشناختی و روانشناختی.</ref> ==مسیر سفر ابنبطوطه== سفر ابنبطوطه از زادگاهش در (725 ق.) بهقصد مکه و گزاردن حج آغاز شد. در این هنگام، [[ناصرالدین ابوسعید]] (حک: 710-731 ق.) حاکم فاس بود.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 153-157</ref> ابنبطوطه در سال (726 ق.) از راه شمال [[افریقا]]، [[مصر]] و [[شام]] به مکه رفت. سپس به [[ایران]] سفر کرد و بسیاری از شهرهای آن را دید. بار دیگر از [[عراق]] به حج رفت و پس از اقامت دوساله در مکه (729-730 ق.) به [[یمن]] و [[عدن]] سفر کرد و ازآنجا به مگادیشو در ساحل شرقی افریقا رفت و باز در (732 ق.) به سواحل [[خلیجفارس]] و [[بحرین]] و مکه بازگشت. آنگاه بهسوی شمال سفر کرد و از عذاب و [[غزه]] به [[آسیای صغیر]] رسید. ابنبطوطه با گذر از جنوب روسیه به اردوی زرین رسید و سپس به سال (734 ق.) به [[خوارزم]]، [[بخارا]]، [[کابل]]، [[پنجاب]] و [[دهلی]] رهسپار شد. چند سال در سمت قاضی در هند ماند و بهعنوان سفیر سلطان هند به چین و سپس سرزمینهای جنوب شرق آسیا ازجمله مالدیو، جزیره ملوک و سیلان رفت. بار دیگر به هند بازگشت و از راه دریا به [[مسقط]] و ایران و عراق و [[شام]] و سپس [[مصر]] راهی شد و بار چهارم در سال 749 ق. از راه عیذاب به مکه سفر کرد. ابنبطوطه پس از سفر حج از راه شام و شمال افریقا بهقصد مغرب حرکت نمود و به سال (750 ق.) به فاس رسید و به خدمت سلطان [[ابو عنان مرینی]] (749-759 ق.) درآمد و با استقبال او روبهرو گشت. سفرهای ابنبطوطه همچنان ادامه یافت تا آنگاهکه به زادگاهش طنجه رفت و ازآنجا به[[اندلس]] سفر کرد و در بازگشت به سال (753 ق.) از سوی سلطان ابو عنان به مالی در مرکز افریقا رهسپار شد. ابنبطوطه سرانجام به سال (754 ق.) به فاس بازگشت و تا پایان عمر به سال (779 ق.) در آنجا زیست. ==معرفی کتاب== کتاب تحفة النظار با حمایت سلطان ابو عنان و در زمانهای به نگارش درآمد که سلطان، کاتب و ادیبی بانام [[محمد بن محمد بن جزی الکلب |محمد بن محمد بن جُزَی الکلب]] معروف به ابن جزی را برای تدوین خاطرات ابنبطوطه برگزید. نگارش این کتاب بر پایه املاء ابنبطوطه در سال (757 ق.) سه ماه به درازا انجامید.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 335. تحفة النظار، مقدمه، ج 1، ص 79، 152</ref> درباره صحت گزارشهای ابنبطوطه، از آغاز و حتی از روزگار خود او تردیدهایی وجود داشته است. به گزارش [[ابن خلدون]]، تاریخنگار همعصر ابنبطوطه، داستانهایی که او در دربار سلطان ابو عنان بر زبان میراند، نزد مردم با ناباوری و انکار روبهرو بود.<ref>. تاریخ ابن خلدون، ج 1، ص 227-228</ref> نویسندگان معاصر ابنبطوطه نیز در درستی گزارشهای وی تردید داشتند و برخی مانند [[ابن خطیب]] و [[بلفیقی]] او را دروغگو میدانستند.<ref>. الاحاطه فی اخبار غرناطه، ج 3، ص 206.</ref> پژوهشهای تازه نیز از اشتباهات سفرنامه ابنبطوطه و ناسازگاری برخی گزارشها با واقعیات تاریخی و جغرافیایی پرده برداشتهاند تا جایی که اصل مسافرت او به سرزمینهایی مانند چین یا [[قسطنطنیه]] را انکار کرده و سخنان وی در این سفرنامه را برگرفته از منابع دیگر دانستهاند.<ref>. The Odyssey of Ibn Battuta، P8-11؛ Ibn Battuta، P13؛ تحفة النظار، ج 1، ص 125-131</ref> ==محتوای کتاب== گزارش ابنبطوطه از راه حج از مغرب تا مکه و سپس از مکه تا عراق و وصفهایش از جغرافیا و نشانهها و حتی بخشی از آداب و رسمهای مکه و مدینه نیز اقتباسی است از دو سفرنامه مشهور پیش از خود: [[سفرنامه ابن جبیر]] و [[سفرنامه عبدری]]. مطالب اقتباسشده از این کتابها در سفرنامه ابنبطوطه با تلخیص و تغییراندک بازنویسی شده است؛ چنانکه اثر متن اصلی را بهآسانی میتوان دریافت.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 162-167؛ رحلة العبدری، ص 213، 471.</ref> همه آنچه در کتاب آمده، خاطرات و دیدههای ابنبطوطه نیست. سفرنامه افزودههای بسیار دارد که گویا ابن جُزَی به آن افزوده است. ابن جزی کوشیده است تا خاطرات پراکنده ابنبطوطه را به شکل سفرنامهای منسجم تدوین کند و بدین منظور، از کتابهای پیشین سود برده است.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 335-33.</ref> افزون بر اینها، ابن جزی گاهی مطالبی کوتاه شامل شعر و حکایت و نکات تاریخی و جغرافیایی، به متن افزوده که با عبارت «قال ابن جزی» از گفتههای ابنبطوطه تمایزیافته است. (برای نمونه رجوع شود.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 85-86</ref> ) بااینهمه، نمیتوان سفرنامه ابنبطوطه را در ردیف سفرنامههای تخیلی به شمار آورد و بسیاری از اشتباهات آن را باید نتیجه اتکای وی به حافظه در گزارش حوادثی دانست که سالها از وقوع آنها گذشته است.<ref>. تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 337.</ref> این سفرنامه آگاهیهای فراوان از جغرافیای طبیعی و انسانی شهرها و تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع اسلامی دارد. وصف ابنبطوطه از شهرها، ازنظر وسعت، نظم، ساختمانها، گستردگی بازارها، وضعیت آبوهوا و معرفی محلات، با وصف بناهای بزرگ و مشهور معماری که وجه تمایز این شهرها به شمار میآیند، مانند [[منار اسکندریه]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 181</ref> ، [[اهرام مصر]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 209-210</ref> ، [[بربای اخمیم]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 227</ref> ، [[قلعه حلب]] معروف به [[قلعه حلب|شهباء]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 273</ref> و [[کلیسای ایاصوفیه]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 254</ref> همراه است. آنچه ابنبطوطه در یادکرد معماری شهرها به آن عنایت کرده، وصف مساجد و خانقاهها و بناهای زیارتی و آرامگاهها است. مساجد دمشق و غزه.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 239</ref> ، [[مسجد جامع منفلوط]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 226</ref> ، [[مسجد بیتالمقدس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 246</ref> ، مرقد [[امام علی(ع)]] در [[نجف]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 421</ref> ، قبر منسوب به امام زینالعابدین(ع) در شوشتر<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 22</ref> ، [[مسجد بزرگ عتیق]] و آرامگاه [[احمد بن موسی]] در [[شیراز]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36، 47</ref> ، حرم [[امام حسین(ع)]] در [[کربلا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 57</ref> ، [[مسجد بلخ]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 22</ref> بارگاه [[امام رضا(ع)]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 55</ref> و آرامگاه [[جلالالدین رومی]] در [[قونیه]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 173-174</ref> ، تنها اندکی از مساجد و زیارتگاههای بسیار هستند که در این سفرنامه معرفیشدهاند. گذشته از آگاهیهای فراوان جغرافیایی، این کتاب منبعی مهم برای مطالعه درباره تاریخ اجتماعی و اقتصادی سرزمینهای اسلامی در سده (هشتم ق.) به شمار میرود. شرح زندگی روزمره مردم، معرفی مشاغل عمده یک شهر، وصف بازارها<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 113، 123، تحفة النظار، ج 4، ص 25</ref> ، معرفی خوراک، پوشاک، آداب و رسمهای مردم<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 171؛ ج 3، ص 56، 432 ص. تحفة النظار، ج 4، ص 257</ref> و وصف چهره مردم<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 31، 121</ref> موادی برای مطالعه جامعهشناختی سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی در سده (هشتم ق.) است. آگاهیهای مستقیم ابنبطوطه درباره اوضاع اقتصادی یا اشارات غیرمستقیم او مانند اشاره به پول رایج، مهمترین کارهای اقتصادی در یک سرزمین و نیز وصف وی از بازارها، تاریخنگار را در ترسیم وضع اقتصادی سرزمینهای گوناگون یاری میکند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 223، 258</ref> پارهای از گزارشهای ابنبطوطه در بازشناسی جغرافیای مذهبی بخشهایی از [[جهان اسلام]] سودمند است. برای نمونه، او از حضور شیعیان در شهرهای صور، معره، نجف، [[حله]]، [[طوس]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 258، 272، 414، 423، تحفة النار، ج 2، ص 56، تحفة النظار، ج 4، ص 49</ref> و [[اسماعیلیان]] در شام.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 286</ref> و نیز حضور پررنگ [[فتیان]] در [[آناتولی]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 177-180</ref> سخن گفته است. ===صوفیان و ابنبطوطه=== ابنبطوطه مانند دیگر سفرنامه نگاران مغربی، توجهی ویژه به معرفی عالمان و صوفیه در سرزمینهای اسلامی داشته است. او معمولاً در وصف هر شهر به معرفی بزرگان علمی، قاضیان و بهویژه صوفیه پرداخته است. او به مدارس و خانقاهها رفته و با دانشمندان بزرگ شهر دیدار داشته است. وصفهای وی از نظام و سازمان مدارس و خانقاهها در سرزمینهای گوناگون، تصویری از وضعیت آموزش در سرزمینهای اسلامی یک سده پس از [[حمله مغول]] را به دست میدهد. او با بسیاری از صوفیان در نقاط گوناگون جهان اسلام دیدار کرده است؛ ازجمله در اسکندریه [[ابوعبدالله مرشدی]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 47</ref> ، در غزه [[برهانالدین جعبری]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 242</ref> ، در [[بیروت]] [[ابو یعقوب یوسف]]، در [[اصفهان]] [[شیخ قطبالدین]].<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 31</ref> ، در [[شیراز]] [[مجدالدین اسماعیل]] پسر [[محمد خداداد]].<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 36</ref> حکایات او از صوفیان با یادکرد داستانهایی از کرامات آنان همراه است. ===تاریخ سیاسی در تحفة النظار=== این سفرنامه از دیدگاه تاریخ سیاسی سرزمینهای اسلامی نیز اهمیت فراوان دارد. ابنبطوطه به معرفی شاهان و والیان و امیران و حاکمان پرداخته و از اختلافها و کشمکشها میان امیران و روابط حکومتها با یکدیگر گزارش داده و گاهی بهتفصیل درباره تاریخ حکومت یک سلسله یا پادشاه سخن رانده است. گفتههای ابنبطوطه بهویژه آنجا که با برخی از امیران و پادشاهان دیدار کرده، بااهمیت است. او در ایران با [[ابوسعید ایلخان]] واپسین حاکم [[سلسله ایلخانی]] در تبریز<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 67-78</ref> اتابک افراسیاب از اتابکان لرستان<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 25-28</ref> سلطان [[قطبالدین تهمتن]] حاکم [[هرمز]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 141-142</ref> ؛ و نیز در یمن با [[مجاهد نورالدین علی]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 107-109</ref> در [[عمان]] با [[ابو محمد بن نبهان]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 138-140</ref> و در افریقا با [[ابوبکر بن شیخ عمر]] پادشاه [[مگادیشو]] و [[ابوالمظفر حسن]] پادشاه [[کلوا]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 116، 122</ref> ؛ و همچنین در آسیای صغیر با پادشاه [[لاذق]] سلطان [[یننج بک]] و امیران دیگر شهرها و در [[ماوراءالنهر]] با [[محمدخان ازبک]]<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 228</ref> و سلطان [[علاءالدین ترمشیرین]]<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 27</ref> دیدار کرده و در هند چند سال در خدمت سلطان [[محمد بن تغلق]] به سر برده و از سوی او به سفارت به چین رفته است.<ref>تحفة النظار، ج 3، ص 242-249</ref> ==راههای حج در سفرنامه ابنبطوطه== ابنبطوطه چهار بار و هر بار از یک مسیر تازه به حج رفته و سفرنامه او پنج راه معمول حج، یعنی راههای شام، عراق، بحرین، یمن و عذاب را معرفی میکند. ===سفر اول=== سفر اول ابنبطوطه از طنجه آغاز شد و بهسوی مصر ادامه یافت. این طریق، راه سفر حج مردم شمال افریقا و مغربیان بود که در ساحل دریای مدیترانه از تِلمسان، مِلیانه، [[الجزایر]]، بِجایه، قُسَنطینه، بونه، [[تونُس]] و سوسه به اسکندریه میرسید. وی از اسکندریه تا مصر از تروجه، دَمَنهور، فوا، نحراریه، ابیار، محله الکبیره، دَمیاط و سمنود و ازآنجا با کشتی از [[رود نیل]] گذشت. او سفر خود را بهتنهایی آغاز کرد؛ اما در میانه راه با کاروانی از بازرگانان همراه شد و به تونس و ازآنجا با کاروان حج تونس بهسوی قاهره رفت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 153-200</ref> ابنبطوطه از مراسمی به نام روز محمل در قاهره سخن گفته که در [[ماه رجب]] برگزار میشد و بزرگان دینی و دولتی همراه با محمل تزئین شده حج در شهر به گردش درمیآمدند و مردم را برای سفر به حج تشویق میکردند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 221</ref> ابنبطوطه در قاهره تصمیم گرفت که به عذاب و ازآنجا از راه دریا به [[حجاز]] برود. راه او از قاهره به عذاب از مِنیه، مَنفَلوط، اخمیم، قوص، اقصر، اَسنا و اَدفو گذشت؛ اما در عذاب به دلیل نبرد و درگیری قبایل بجایه با مملوکان مصر، امکان سفر دریایی نیافت و ناچار به قاهره بازگشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 223-231</ref> این بار او ا ز قاهره به شام رفت و از شهرهای غزه، قدس، [[عسقلان]]، رمله، [[نابلس]]، عَجلون، صور، صَیدا، طبریه، بیروت، [[طرابلس|طَرابلس]]، حَماة، حلب، قِنَّسرین، [[انطاکیه|اَنطاکیه]]، [[لاذقیه|لاذِقیه]] و [[بعلبک|بِعلَبَک]] گذشت و در اول شوال سال (726 ق.) با کاروان حج شام که از دمشق بهسوی مدینه رهسپار بود، بهسوی مدینه حرکت نمود.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 239-343</ref> در آن سال، امیر کاروان [[سیفالدین چوبان]] (م. 728 ق.) و قاضی کاروان [[شرفالدین اذرعی حورانی]] (م. 741 ق.) بود.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 343</ref> کاروانیان از بُصری گذشتند و به حصن کَرک رسیدند و در آنجا با خرید آذوقه برای ورود به صحرا آماده شدند و پس از دو روزبه [[تبوک]] رسیدند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 344-346</ref> شامیان هنگامیکه به تبوک میرسیدند، شمشیرهای خود را بیرون میکشیدند و به یاد [[غزوه تبوک]] بر درختان حملهور میشدند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 347</ref> پس از چهار روز استراحت در تبوک، کاروان از دو وادی خشک و بسیار گرم به نام اُخَیضِر و عطاس گذشت و به مدینه رسید.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 347-349</ref> با بیرون آمدن از مدینه و رسیدن به [[ذی الحُلیفه]]، کاروانیان [[احرام]] بستند و سپس با گذر از روحا، صفرا،[[بدر]]، رابغ، خلیص، عسفان و بطن مر به مکه رسیدند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 364-367</ref> سفر اول ابنبطوطه به مدینه و مکه در بیستم ذیحجه (726 ق.) پایان یافت و او همراه با قافله حج عراق که [[امیر پهلوان محمد حویح]] امارتش را بر عهده داشت، به راه عراق رفت. در این دوران که همزمان با حکومت ابوسعید ایلخان بود، کاروان حج عراق باشکوه فراوان راهی مکه میشد. ابنبطوطه حرکت این کاروان را از جهت فراوانی ایرانیان و عراقیان، به حرکت تودهای از ابر متراکم تشبیه کرده است. هنگام توقف در هر منزل، میان فقیران و بینوایان و درراه ماندگان غذا تقسیم میشد. شبها پیشاپیش کاروانها مشعلهایی حمل میکردند که به تعبیر ابنبطوطه، شب را بهروز مبدل میکرد.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 411</ref> کاروان عراق در بازگشت نخست به مدینه رفت و ابنبطوطه برای بار دوم شش روز در مدینه توقف کرد. کاروان با گذر از [[وادی العروس]] به سرزمین [[نجد]] وارد شد و با گذر از شهرها و منازل عسیله، قاروره، حاجر، سمیره، جبل المخروق، وادی الکروش، فید، اجفر، زرود، ثعلبیه، زماله، واقصه، [[کوفه]]، [[قادسیه]] و نجف رسید.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 411-421</ref> ابنبطوطه مسیر خود را از کاروان عراق جدا کرد و همراه اعراب خفاجه با گذر از خورنق، قائم الواثق، عذار و واسط بهسوی [[بصره]] رهسپار شد و به شهرهای ایران سفر کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 7-54</ref> بیشتر آگاهیهایی که درباره راههای شام و راه مدینه به مکه در سفرنامه ابنبطوطه آمده و حتی وصف بناها در شهرهای میان راه، از سفرنامه ابن جبیر و عبدری گرفته شده است.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 162-167.</ref> ===سفر دوم=== آغاز سفر دوم ابنبطوطه به حج را باید زمانی دانست که در دربار سلطان ابوسعید ایلخان، سخن از قصد وی برای حجگزاری به میان آمد و ایلخان دستور داد به او اسب و توشه دهند و توصیهنامهای نیز برای او به امیر بغداد نوشت. امیر کاروان حج عراق در این سال (727 ق.) نیز امیر پهلوان بود و وسایل سفر ابنبطوطه را فراهم کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 78، 88</ref> ابنبطوطه پس از سه سال مجاورت در مکه<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88-91</ref> در پایان سال (730 ق.) بهقصد یمن راهی [[جده]] شد<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 97</ref> و با کشتی بهسوی یمن رفت. کشتی نخست با عبور از عرض [[دریای سرخ]] به ساحل شرقی افریقا رسید و به دلیل دچار شدن به طوفان، در لنگرگاه راس دوائر لنگر انداخت. مسافران از راه خشکی به جزیره سواکن رفتند و ازآنجا با کشتی و دیگربار با پیمودن عرض دریای سرخ، به حلی در یمن رسیدند. سپس ابنبطوطه به زبید و آنگاه [[صنعا]] پایتخت یمن سفر کرد.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 100-111</ref> ===سفر سوم=== سفر سوم ابنبطوطه به حج در سال (732 ق.) و از بحرین و حَسا و [[یمامه]] آغاز شد. او منازل این مسیر را که راه مردم بحرین و جنوب [[خلیجفارس]] و [[جنوب ایران]] بوده، یاد نکرده است.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 151-154</ref> این بار او برای رفتن به عذاب در جده سوار کشتی شد؛ اما باد کشتی را به راس الدوائر برد و مسافران از راه خشکی بانه روز راهپیمایی سخت و تحمل کمبود آب و آذوقه در صحرای ساحل شرقی افریقا که محل سکونت اقوام بجایه بود، به عذاب رسیدند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 159-160</ref> ===سفر چهارم=== سفر چهارم ابنبطوطه به حج در سال 749 ق. نیز از مسیر عذاب صورت پذیرفت. این بار وی که از مصر به عذاب آمده بود، از راه دریای سرخ به جده رفت.<ref>تحفة النظار، ج 4، ص 181-182</ref> ==مدینه در سفرنامه ابنبطوطه== ابنبطوطه در نخستین سفر خود به [[حرمین]] که همراه کاروان شام صورت پذیرفت، در آغاز به مدینه رفت. وی در سفرنامه خویش پس از یادکرد ورودش به مدینه و استلام پارهای از [[استوانه حنانه]] که هنوز باقیمانده بود، شرحی از مسجد نبوی در مدینه به دست داده و وصفی مختصر از ساختمان مستطیلشکل مسجد و مرقد [[پیامبر(ص)]]، مرقد منسوب به [[حضرت فاطمه(س)]] و قبر و خانه [[عمر]] و [[ابوبکر]] با اقتباس از سفرنامه ابن جبیر به دست داده است.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 150-154؛ تحفة النظار، ج 1، ص 349-351</ref> آنچه در سفرنامه درباره [[بقیع]]، [[قبا]]، [[حجر الزیت]]، [[احد]]، [[مسجد علی(ع)]] و [[مسجد سلمان]] آمده.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 360-363</ref> و نیز وصف خادمان مسجد که حبشیانی بالباسهای تمیز بودهاند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 357</ref> تلخیصی از سفرنامه ابن جبیر است.<ref>. نک: رحلة ابن جبیر، ص 154-157.</ref> گویا تاریخچه ساخت و گسترش مسجد نبوی، تاریخ ساخت منبر پیامبر و ماجرای استوانه حنانه و ساختهشدن [[دارالوضوء]] در زمانه ناصر نیز از سفرنامه عبدری برگرفتهشده است.<ref>. رحلة العبدری، ص 442-452؛ تحفة النظار، ج 1، ص 351-355</ref> گمان میرود تنها نکتهای که در وصف نشانههای مدینه تازگی دارد، اشاره کوتاه وی به [[چشمه زرقاء]] است.<ref>. تحفة الکرام، ص 222؛ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص 319.</ref> حضور ابنبطوطه در مدینه به سال (726 ق.) همزمان با دوره حکومت [[کبیش بن منصور بن جماز|کُبیش بن منصور بن جماز]] (725-728 ق.) بوده است. ابنبطوطه از کشته شدن کبیش در درگیری با دیگر مدعیان حکومت مدینه به سال (727 ق.) و حکومت [[طفیل بن منصور]] برادرش پس از او گزارش داده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 360</ref> در این دوران، امام مسجد مدینه [[بهاءالدین بن سلامه]] (665-744 ق.) نایب وی [[عزالدین واسطی]] (654-742 ق.) بوده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 356</ref> ریاست مؤذنان حرم در آن زمانبر عهده [[جمالالدین مطری]] (م. 761 ق.) بوده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 357</ref> ابنبطوطه با برخی مجاوران مکه و مدینه دیدار کرده و از آنان که بیشتر اهل شمال افریقا بودهاند، نامبرده است. [[محمد بن محمد بن سهل غرناطی]] (م. پس از 750 ق.)، [[احمد بن محمد مرزوق تل مسانی]] (م. 740 ق.)، سعید مراکشی، عیسی بن حرزوز مکناسی، ابو محمد سروی و ابوالعباس فاسی ازجمله این افراد هستند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 358-359</ref> ابنبطوطه در مدینه مهمان [[منصور بن شکل]] از مردم آن شهر بوده که از شام با او همراه شده و سپس یکدیگر را در بخارا و حلب دیگربار دیدهاند. وی در مدینه با [[شرفالدین قاسم بن سنان]] قاضی زیدی و [[علی بن حُجر صوفی]] که از مردم غرناطه بوده، همنشین بوده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 363</ref> ==مکه در سفرنامه ابنبطوطه== بیشتر گزارشهای مکه و حتی بخشی از آداب و رسمهای مکیان، خلاصهای از گزارشهای سفرنامه ابن جبیر و عبدری است. جغرافیای طبیعی شهر مکه،اندازه [[مسجدالحرام]] و تعداد ستونها و درهای آن، وصف بنای [[کعبه]] وانداده دیوارهای آن، درون کعبه، پرده، [[حجرالأسود]]، [[مقام]]، [[صفا]] و [[مروه]]، برخی از مراسم مانند [[خطبهخوانی]]، ترتیب نمازها در مسجد، گشودن در کعبه و جشنها و عبادتهای مردم مکه در برخی از ماههای سال، از سفرنامه ابن جبیر اقتباسشده است. (← [[تذکیر بالاخبار]]) بااینحال، گمان میرود نویسنده سفرنامه با هوشمندی به تغییرهایی که در سالیان پس از سفر ابن جبیر پدید آمده، توجه داشته است؛ چنانکه در وصف [[پرده کعبه]] آن را سیاهرنگ خوانده.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 372</ref> ، درحالیکه این پرده 100 سال پیش از آن، به گفته ابن جبیر، سبز بوده است. این پردهدر زمانه ابن جبیر از سوی خلیفه عباسی و با کاروان عراق به مکه میآمد<ref>. رحلة ابن جبیر، ص 141.</ref> ؛ اما در دوره ابنبطوطه، پرده را سلطان مصر فراهم میکرد و با کاروان مصریان میفرستاد.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 410</ref> در نخستین حضور ابنبطوطه در مکه به سال (726 ق.) [[رمیثه]] و [[عطیفه]]، پسران [[شریف ابینمی]]، به گونه مشترک بر مکه حکومت داشتند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> ابنبطوطه به مقدم بودن نام عطیفه بر رمیثه در خطبه نماز مکه اشارهکرده و دلیل آن را عدالت بیشتر عطیفه دانسته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 386</ref> اما سبب، این بود که عطیفه در این سالها حاکم اصلی مکه بود و از حمایت سلطان مصر بهره میبرد و به سال (726 ق.) بهتنهایی بر مکه حکومت میکرد.<ref>. العقد الثمین، ج 5، ص 214؛ اتحاف الوری، ج 3، ص 184.</ref> در این دوران، در مصر [[ملک الناصر]] و در ایران ابوسعید ایلخان پادشاه بودند و مکه بیشتر زیر نفوذ حاکم مصر قرار داشت. به گفته ابنبطوطه، فراهم کردن پوشش کعبه، پرداخت حقوق قاضی و خطیب و پیشنمازان و مؤذنان و فراشان و خادمان و نیز برآوردن نیازهای کعبه مانند شمع و روغن و جز آن را سلطان مصر بر عهده داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 410</ref> بااینحال، از دوره [[اولجایتو]] و پس از او ابوسعید، ایلخانان در مکه نفوذ بیشتر به دست آوردند و در مناسبات سیاسی میان فرزندان ابونمی راه یافتند. ابنبطوطه از خطبه خواندن به نام ابوسعید در سال (728 ق.) گزارش داده است. به گفته او، [[احمد بن رمیثه]] و [[مبارک بن عطیفه]] که در عراق بودند، در این سال به مکه آمدند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 90</ref> احمد بن رمیثه پس از مرگ ابوسعید ایلخان (736 ق.) چندی قدرت را در حله به دست گرفت. این گزارش از جایگاه احمد بن رمیثه در میان ایلخانان و نفوذ او در دستکم بخشی از نیروهای نظامی و حضور پررنگ وی در عراق حکایت دارد.<ref>. نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 223؛ تحفة النظار، ج 1، ص 56</ref> ابنبطوطه در سفر دوم تا سال (730 ق.) در مکه بود. وی به آشوبی اشارهکرده که در این سال به دلیل درگیری عطیفه با [[امیر جندار مصری]] رخ داد و به کشته شدن امیر و حمله سپاهیان ملک ناصر به مکه و دادن حکمرانی مکه به رمیثه انجامید.<ref>. برای اطلاعات بیشتر نک: اتحاف الوری، ج 3، ص 188-192، تحفة النظار، ج 2، ص 91</ref> سفر سوم ابنبطوطه به مکه در سال (732 ق.) همزمان با سفر ملک الناصر سلطان مصر به این شهر انجام پذیرفت.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 153</ref> ابنبطوطه در شرح نخستین سفر خود، شماری از دانشوران شهر ازجمله امامان نمازهای [[مذاهب چهارگانه]] را نامبرده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 389-390</ref> در این سال، قاضی مکه [[محیی الدین طبری]] (وفات 730) بود که از احترام و توجه ملک الناصر سلطان مصر بهره داشت و صدقاتی که سلطان به مکه میفرستاد، به دست او تقسیم میشد. خطیب مسجدالحرام و امام [[مقام ابراهیم]] نیز [[بهاءالدین طبری]] (متولد 678 ق.) بود.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 387-388</ref> نیز وی از برخی مجاوران مکه که در دو سفر اول خود با ایشان دیدار داشته، نامبرده است. اینان بیشتر در مدارس و رباطها زندگی میکردند. او در این مدت در [[مدرسه مظفریه]] سکونت داشت.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 388</ref> در میان این افراد، [[علی بن رزق الله]] از مردم طنجه و از آشنایان پدر ابنبطوطه نیز حضورداشته است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 391-392</ref> به سال (728 ق.) شماری از همشهریان ابنبطوطه نیز به این شهر رسیدهاند.<ref>تحفة النظار، ج 2، ص 88</ref> ===اوضاع اجتماعی مکه=== اوضاع اجتماعی مکه در میان گزارشهای وی شایان توجه بیشتر است. او مکیان را به [[انفاق]] و [[نیکوکاری]] ستوده، باور دارد که شهر مکه برای فقیران و دراویش و صوفیان اقامتگاه خوبی است. به گفته او، کسی که بخواهد در شهر مکه ولیمه دهد، نخست سراغ فقیران میرود. اطعام فقیران در میان بزرگان مکه همچون قاضی و امام موسم، مرسوم بوده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 387</ref> برخی از آنان در روزهای ویژه وعیدها و بعضی نیز هرروز فقیران را اطعام میکردند تا جایی که گاهی مانند امام حنبلیان سالانه پنجاههزار درهم وامدار میشدند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 388-389</ref> دیگر مردم نیز به اطعام فقیران توجه داشتند. فقیران کنار تنورهای نانوایی میایستادند و مردم به آنان نان میبخشیدند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 387</ref> ===اوضاع اقتصادی مکه=== بر پایه گزارش ابنبطوطه، وضع اقتصادی مردم مکه دستکم در آن سالها خوب و وجود زائران موجب رونق اقتصادی شهر بوده است. زائران افزون بر اینکه باعث رونق بازارها بودند، اموال بسیاری میبخشیدند. حاجیان کاروان عراق به سال (727 ق.) آنقدر طلا در این شهر انفاق کردند که قیمت طلا سخت پایین آمد.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 410</ref> وی از توزیع صدقات فراوان ابوسعید ایلخان میان مجاوران مکه به سال (729 ق.) گزارش داده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 411</ref> به دلیل ورود تاجران از سراسر سرزمینهای اسلامی به مکه، انواع مواد خوراکی در این شهر یافت میشد. ابنبطوطه از یافتن میوههایی مانند انگور، انجیر، هلو و خربزه در این شهر گزارش داده است.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 370</ref> نیز به این عادت مکیان اشارهکرده که تنها یک وعده پس از نماز عصر غذا میخوردند و در باقی روز تنها خرما میخوردند و ازاینرو، تنی سالم داشتند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 389</ref> به گفته ابنبطوطه، در بازارهای مکه کودکان یتیم با زنبیل به انتظار مینشستند و هنگامیکه کسی خرید میکرد، کالایش را درازای دریافت دستمزدی به منزل او میبردند. این کودکان با اینکه صاحب کالا با آنها نمیآمد و در پی کار خویش میرفت، در امانت خیانت نمیکردند و کالا را بهسلامت به خانه وی میرساندند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 387</ref> مکیان مردمانی پاکیزه بودند. لباس آنان بسیار سفید و همیشه پاک بود. زنان مکی که ابنبطوطه آنان را به زیبایی و عفت ستوده، عطر فراوان به کار میبردند و خشنود بودند که گرسنه بخوابند، اما پول غذای خود را صرف خرید عطر کنند. به گفته او، زنان مکه شبهای جمعه برای زیارت به مسجدالحرام میرفتند و حضورشان فضای مسجد را عطرآگین میکرد.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 387</ref> ===باورهای مردم مکه=== برخی از باورهای مردم مکه را نیز میتوان از میان گزارشهای این سفرنامه دریافت. برای نمونه، مردم مکه عقیده داشتند که پرندگان بر فراز کعبه پرواز نمیکنند و یا تنها کسانی میتواند از دهانه تنگ [[غار ثور]] بگذرند که حلالزاده باشند.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 372، 384-385</ref> به حکایت ابنبطوطه، شخصی به نام حسن همیشه در مسجدالحرام بود؛ اما هیچگاه وضو و غسل نمیساخت. بااینحال، مردم نهتنها او را نمیراندند، بلکه از او تبرک میجستند. او هر جا که میخواست، میرفت و از هر مغازه چیزی برمیگرفت و صاحب مغازه آن را مایه تبرک و افزایش روزی میدانست.<ref>تحفة النظار، ج 1، ص 396-397</ref> ==چاپهای منتشرشده از این کتاب== نخستین نسخهای که از سفرنامه ابنبطوطه به چاپ رسیده، خلاصهای به قلم [[محمد بن فتح بیلونی]] بانام المنتقیاست که به سال (1278 ق.) در قاهره انتشار یافت. این خلاصه در سالهای (1840 و 1855 م.) به زبان پرتغالی ترجمه و چاپ شد. متن کامل سفرنامه همراه با ترجمه آن در سالهای (1853 و 1858 م.) در چهار جلد با تحقیق گروهی از محققان فرانسوی در پاریس به چاپ رسید. این چاپ مبنای چاپهای دیگر کتاب در سرزمینهای عربی ازجمله چاپ فؤاد افرام بستانی در (1927 م.) و چاپ [[علی منتصر کتانی]] در سال (1972 م.) شد. [[عبدالهادی التازی]] در سال (1996 م.) چاپ جدیدی از کتاب به دست داد. او نیز چاپ پاریس را اساس کار خود قرارداد؛ اما با استفاده از حدود سی نسخه خطی آن را بازبینی کرد و اشکالها و ابهامها را زدود. این چاپ که شامل حواشی و فهرستی مفصل است، در فاس و از سوی آکادمی کشور مغرب در پنج جلد و 1549 صفحه به سال (1997 م.) منتشر شد. تحفة النظار به زبانهای مختلف ازجمله انگلیسی و ترکی نیز ترجمهشده است. [[محمدعلی موحد]] در سال (1337 ش.) این کتاب را به فارسی برگردانده است. ==پانویس== {{پانویس}} ==منابع == {{منابع}} {{دانشنامه | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7506 | عنوان = تحفة النظار فی غرائب الامصار | نویسنده = کامران محمد حسینی }} * '''آثار اسلامی مکه و مدینه ''': رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386 ش؛ * '''اتحاف الوری باخبارام القری ''': عمر بن محمد بن فهد (م. 885 ق.)، به کوشش شلتوت، مکه، جامعةام القری، 1403 ق؛ * '''الاحاطة فی اخبار غرناطه ''': محمد السلمانی (لسان الدین ابن الخطیب)، به کوشش یوسف علی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1424 ق؛ * '''البدایة و النهایه ''': ابن کثیر (م. 774 ق.)، بیروت، مکتبة المعارف؛ * '''تاریخ ابن خلدون ''': ابن خلدون (م. 808 ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408 ق؛ * '''تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلام ''': کراچکوفسکی، ترجمه: پاینده، علمی و فرهنگی، 1379 ش؛ * '''تحفة الکرام ''': محمد مهدی بحر العلوم (م. 1212 ق.)، تهران، مشعر، 1425 ق؛ * '''الدرر الکامنه ''': ابن حجر العسقلانی (م. 852 ق.)، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1392 ق؛ * '''رحلة ابن جبیر ''': محمد بن احمد (م. 614 ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1986 م؛ * '''رحلة العبدری ''': محمد العبدری (م. 700 ق.)، به کوشش کردی، دمشق، دار سعدالدین، 1426 ق؛ * '''سفرنامه ابنبطوطه (رحلة ابنبطوطه)''': ترجمه: موحد، تهران، علمی و فرهنگی، 1361 ش؛ * '''شفاء الغرام ''': محمد الفاسی (م. 832 ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421 ق؛ * '''نامه انجمن (فصلنامه)''': تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. {{چپ}} * '''Ibn Battuta، travels on Asia and Africa''': translated and selected H. A. R. Gib، darf publisher، 1983 * '''Odyssey of Ibn Battuta''': David waines، I. B tauris، 2011 {{پایان}} {{پایان}} {{سفرنامهها}} [[رده:سفرنامههای حج]] [[رده:سفرنامههای عربی حج]] [[رده:سفرنامه های حج قرن 8(قمری)]] [[رده:کتابهای ابن بطوطه]] [[رده:نویسندگان سده هشتم هجری قمری]]
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حج منتشرشده تحت Creative Commons Attribution-NonCommercial-ShareAlike در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حج:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
الگوهای بهکاررفته در این صفحه:
الگو:Column-width
(
ویرایش
)
الگو:Infobox
(
ویرایش
)
الگو:Navbox
(
ویرایش
)
الگو:جعبه اطلاعات کتاب
(
ویرایش
)
الگو:دانشنامه
(
ویرایش
)
الگو:سفرنامهها
(
ویرایش
)
الگو:منابع
(
ویرایش
)
الگو:ناوبری کتاب
(
ویرایش
)
الگو:پانویس
(
ویرایش
)
الگو:پانویس اصلی
(
ویرایش
)
الگو:پایان
(
ویرایش
)
الگو:چپ
(
ویرایش
)
پودمان:Arguments
(
ویرایش
)
پودمان:Infobox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbar/styles.css
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/configuration
(
ویرایش
)
پودمان:Navbox/styles.css
(
ویرایش
)
جستجو
جستجو
در حال ویرایش
رحلة ابنبطوطه
افزودن مبحث
Toggle limited content width