آداب حج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''آداب حج'''، مجموعه سفارشهایی است برای حجگزار که در متون [[اسلام|اسلامی]] آمده است؛ برخی از آنها، مربوط به قبولی حج بوده و بیشتر آنها جزء مستحبات حج است. | '''آداب حج'''، مجموعه سفارشهایی است برای حجگزار که در متون [[اسلام|اسلامی]] آمده است؛ برخی از آنها، مربوط به قبولی حج بوده و بیشتر آنها جزء مستحبات حج است. | ||
حج، باید تنها برای خوشنودی خدا انجام شده و | حج، باید تنها برای خوشنودی خدا انجام شده و توکلِ حجگذار در همه امور حج، فقط به خدا باشد. خوب است حجگذار برای فراهم آوردن توشه سفر تلاش کرده، در هزینه کردن گشادهدست بوده و تنها از مال حلال استفاده کند. خوب است او پیش از حج، حقوق دیگران را ادا کرده و تا مانعی پیش نیامده، در رفتن به حج شتاب کند. اگر حجگزار مَرد است، مستحب است موهایش را پیش از حج بلند نگاه دارد. خوب است دعاها و نمازهایی را که در روایات، در آغاز سفر و حین مناسک حج و پس از اتمام حج به آنها سفارش شده بخواند. | ||
حجِّ کامل، حجی است که در آن هیچ گناهی از حجگزار سر نزند. مستحب است حجگزار ابتدا [[مکه]] را [[زیارت]] کند و سپس به [[مدینه]] برود. خوب است او با همسفران اخلاق نیک داشته، کم سخن بگوید و خشم خود را فرو برد و در برابر سختیها شکیبا باشد؛ چنانکه [[حج پیاده|حج با پای پیاده]]، برتر از حج به گونه سواره و حج با پای برهنه برتر از حج با پوشیدن کفش است. | |||
مستحب است حجگزار پس از انجام دادن اعمال حج، در بازگشت به دیار خود شتاب کند. | مستحب است حجگزار پس از انجام دادن اعمال حج، در بازگشت به دیار خود شتاب کند. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
==توکل== | ==توکل== | ||
بر پایه روایات، یکی از آداب [[حج]]، | بر پایه روایات، یکی از آداب [[حج]]، توکلِ حجگزار به خدا در همه امور است و اینکه حجگزار از اعتماد به توشه سفر و مرکب و همراهان و توانایی و مال خود دوری کند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج10، ص172؛ بحار الانوار، ج96، ص24.</ref> | ||
==فراهم کردن توشه== | ==فراهم کردن توشه== | ||
به نظر برخی مفسران، مراد از «الزاد» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ… تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7">سوره بقره(2)، آیه 197؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> زاد و توشه مادی سفر [[حج]] است.<ref>. مجمع البیان، ج2، ص45؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص411.</ref> در شأن نزول این آیه گفته شده برخی از حجگزاران رهسپار سفر حج شده و با این باور که ما به خدا توکل میکنیم از برداشتن توشه سفر خودداری | به نظر برخی مفسران، مراد از «الزاد» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ… تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7">سوره بقره(2)، آیه 197؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> زاد و توشه مادی سفر [[حج]] است.<ref>. مجمع البیان، ج2، ص45؛ تفسیر قرطبی، ج2، ص411.</ref> در شأن نزول این آیه گفته شده برخی از حجگزاران رهسپار سفر حج شده و با این باور که ما به خدا توکل میکنیم از برداشتن توشه سفر خودداری میکردند؛ در این هنگام این آیه نازل شد.<ref>. سنن ابی داود، ج1، ص389- 390؛ مجمع البیان، ج2، ص45.</ref> در روایات، بر تهیه هزینه و توشه حج تأکید شده<ref>وسائل الشیعه، ج11، ص35؛ بحار الانوار، ج96، ص9 و ۱۱۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص209.</ref> و کنار گذاشتن بخشی از سود کار در هر روز برای سفر حج سفارش شده تا حج گزار در این سفر به سختی نیفتد.<ref>. الکافی، ج4، ص280؛ وسائل الشیعه، ج11، ص143.</ref> | ||
==گشادهدستی== | ==گشادهدستی== | ||
در سفر [[حج]] گشادهدستی در هزینه کردن و سخت نگرفتن بر خود سفارش شده است. در روایتی، از مبغوض بودن اسراف نزد خدا، جز در سفر حج و [[عمره]] یاد شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص279؛ وسائل الشیعه، ج11، ص150؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص43.</ref> در حدیثی، از چانهزنی در چند چیز، از جمله پول [[قربانی]] و کرایه | در سفر [[حج]]، گشادهدستی در هزینه کردن و سخت نگرفتن بر خود سفارش شده است. در روایتی، از مبغوض بودن اسراف نزد خدا، جز در سفر حج و [[عمره]] یاد شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص279؛ وسائل الشیعه، ج11، ص150؛ مستدرک الوسائل، ج8، ص43.</ref> در حدیثی، از چانهزنی در چند چیز، از جمله پول [[قربانی]] و کرایه سفر به [[مکه]] نهی شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص282؛ بحار الانوار، ج46، ص71.</ref>{{یادداشت|البته در احادیث دیگری، چانه زنی در مبلغ قربانی جایز شمرده است.}}<ref>. الکافی، ج4، ص496؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص209.</ref> گفته شده که [[امام سجاد(ع)]] در سفر حج از بهترین انواع توشه و خوراک استفاده میکرد.<ref>. شرح اصول کافی، ج12، ص426.</ref> | ||
در برابر، در روایتی کاستن از هزینه سفر حج و زیادهروی نکردن در آن سفارش شده، که آن را بر مواردی حمل کردهاند که حجگزار دچار تنگدستی باشد یا بیش ار حد گشادهدستی کند.<ref>. مرآة العقول، ج17، ص170.</ref> روایات دیگری نیز، از سیره [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مورد چانه زدن نسبت به هزینه [[قربانی]] سخن گفتهاند، که این روایات حمل بر موردی شده که فروشندگان جزء مؤمنان نباشند<ref>. الوافی، ج14، ص1130؛ الحدائق الناضره، ج18، ص48.</ref> یا اختصاص به موردی دارد که فروشنده قصد فروش قربانی با قیمت نامتعارف دارد و خریدار زیان میبیند.<ref>. النجعه فی شرح اللمعه، ج7، ص122.</ref> | در برابر، در روایتی کاستن از هزینه سفر حج و زیادهروی نکردن در آن سفارش شده، که آن را بر مواردی حمل کردهاند که حجگزار دچار تنگدستی باشد یا بیش ار حد گشادهدستی کند.<ref>. مرآة العقول، ج17، ص170.</ref> روایات دیگری نیز، از سیره [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] در مورد چانه زدن نسبت به هزینه [[قربانی]] سخن گفتهاند، که این روایات حمل بر موردی شده که فروشندگان جزء مؤمنان نباشند<ref>. الوافی، ج14، ص1130؛ الحدائق الناضره، ج18، ص48.</ref> یا اختصاص به موردی دارد که فروشنده قصد فروش قربانی با قیمت نامتعارف دارد و خریدار زیان میبیند.<ref>. النجعه فی شرح اللمعه، ج7، ص122.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
یکی از آداب [[حج]]، خواندن دعا و نماز هنگام بیرون رفتن از خانه برای سفر حج است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص241؛ الحدائق الناضره، ج14، ص47؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص137- 147.</ref> برای نمونه، برخی روایات، به خواندن دعای فرج{{یادداشت|لا اِلهَ اِلاَّ الله الحَلِیمُ الکرِیمُ لا إِلهَ إِلاَّ الله العَلِی العَظِیمُ سُبْحانَ الله رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ، وَرَبِّ الاَرَضِینَ السَّبْعِ وَما فِیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ، وَرَبِّ العَرْشِ العَظِیمِ. | یکی از آداب [[حج]]، خواندن دعا و نماز هنگام بیرون رفتن از خانه برای سفر حج است.<ref>. مدارک الاحکام، ج7، ص241؛ الحدائق الناضره، ج14، ص47؛ نک: جواهر الکلام، ج18، ص137- 147.</ref> برای نمونه، برخی روایات، به خواندن دعای فرج{{یادداشت|لا اِلهَ اِلاَّ الله الحَلِیمُ الکرِیمُ لا إِلهَ إِلاَّ الله العَلِی العَظِیمُ سُبْحانَ الله رَبِّ السَّمواتِ السَّبْعِ، وَرَبِّ الاَرَضِینَ السَّبْعِ وَما فِیهِنَّ وَما بَینَهُنَّ، وَرَبِّ العَرْشِ العَظِیمِ. | ||
نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بیهمتایی که صاحب حلم و کرم است. نیست خدائی سزاوار پرستش، مگر خدای یکتای بیهمتایی که بلندمرتبه و بزرگ است. پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان، و پروردگار هفت زمین است. پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و ما بین آنهاست، و پروردگار عرش بزرگ است. حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.}}<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44522&mid=253340 ترجمه دعای کلمات فرج در قنوت]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> هنگام خروج از خانه سفارش کردهاند.<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص50؛ وسائل الشیعه، ج11، ص383.</ref> بنا بر روایتی از [[امام رضا(ع)]]، سزاوار است حجگزاری که قصد سفر حج دارد، خانودهاش را گرد آورد و دو رکعت نماز گزارده و پس از ستایش خداوند و فرستادن صلوات بر [[حضرت محمد(ص)]] و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] دعای مخصوصی را بخواند.{{یادداشت|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص).}} همچنین در این روایت توصیه شده که او | نیست خدائی سزاوار پرستش مگر خدای یکتای بیهمتایی که صاحب حلم و کرم است. نیست خدائی سزاوار پرستش، مگر خدای یکتای بیهمتایی که بلندمرتبه و بزرگ است. پاک و منزّه است خداوندی که پروردگار هفت آسمان، و پروردگار هفت زمین است. پروردگار هر چیزی است که در آسمانها و زمینها و ما بین آنهاست، و پروردگار عرش بزرگ است. حمد و ثنا مخصوص خداوندی است که پرورش دهنده تمام موجودات است.}}<ref>[https://www.makarem.ir/main.aspx?typeinfo=21&lid=0&catid=44522&mid=253340 ترجمه دعای کلمات فرج در قنوت]، پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> هنگام خروج از خانه سفارش کردهاند.<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص50؛ وسائل الشیعه، ج11، ص383.</ref> بنا بر روایتی از [[امام رضا(ع)]]، سزاوار است حجگزاری که قصد سفر حج دارد، خانودهاش را گرد آورد و دو رکعت نماز گزارده و پس از ستایش خداوند و فرستادن صلوات بر [[حضرت محمد(ص)]] و [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]] دعای مخصوصی را بخواند.{{یادداشت|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص).}} همچنین در این روایت توصیه شده که او هنگام سوار شدن بر مرکب دعای خاصی را بخواند{{یادداشت|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا إِلَی الْإِسْلَامِ وَ مَنَّ عَلَیْنَا بِالْإِیمَانِ وَ عَلَّمَنَا الْقُرْآنَ وَ مَنَّ عَلَیْنَا بِمُحَمَّدٍ(ص) سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.}} و نیز استغفار، تسبیح، [[تهلیل]]، [[تکبیر]] و صلوات را زیاد بر زبان جاری کند.<ref>. مستدرک الوسائل، ج9، ص160؛ بحار الانوار، ج96، ص120.</ref> افزون بر این، نمازها و دعاهای دیگری هنگام آغاز به سفر در روایات سفارش شده است.{{یادداشت|مانند این دعا: اللَّهُمَّ کُنْ لِی جَاراً مِنْ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ.}}<ref>. الکافی، ج4، ص285؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص271.</ref> در طول سفر حج نیز، یاد خدا و ذکرهایی خاص توصیه شده است. برای نمونه، در روایتی از [[امام صادق(ع)]]، حجگزاران به ذکر بسیار خداوند و کم سخن گفتن سفارش شدهاند.<ref>. الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص296.</ref> افزون بر این، در قرآن، حجگزاران به گفتن ذکر خدا در [[مشعر|مشعر الحرام]]{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿إِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفٰتٖ فَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِ﴾}} | ||
بر شما گناهی نیست که [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیلۀ تجارت و داد و ستد] فضل و روزی و منافع مادی بطلبید.}}<ref>سوره بقره(2)، آیه 198؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> و به گفتن ذکر، در روزهایی خاص سفارش شدهاند.{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ فِی أَیَّام مَّعۡدُودات﴾}} | بر شما گناهی نیست که [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیلۀ تجارت و داد و ستد] فضل و روزی و منافع مادی بطلبید.}}<ref>سوره بقره(2)، آیه 198؛ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۳۱.</ref> و به گفتن ذکر، در روزهایی خاص سفارش شدهاند.{{یادداشت|{{قلم رنگ|سبز|﴿وَٱذۡکُرُواْ ٱللَّهَ فِی أَیَّام مَّعۡدُودات﴾}} | ||
و خدا را در چند روزی معیّن ([[ایام تشریق]])، (به ذکر [[تکبیر]]) یاد کنید! | و خدا را در چند روزی معیّن ([[ایام تشریق]])، (به ذکر [[تکبیر]]) یاد کنید! | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==پرهیز از گناه== | ==پرهیز از گناه== | ||
به نظر برخی فقیهان و مفسران، مراد از «دوری از فسق» {{قلم رنگ|سبز|﴿فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی ٱلۡحَجّ﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7" /> پرهیز از هرگونه گناه از جمله دروغ، فحش، تفاخر و لقب بد دادن است.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص193؛ مرآة العقول، ج17، ص270؛ تفسیر الکبیر، ج5، ص180.</ref> [[امام صادق(ع)]] با استناد به آیه پیشگفته، کامل شدن حج را نگهداری زبان از همه گناهان و صادر نشدن گفتاری جز خیر از حجگزار دانسته است.<ref>. الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص296.</ref> بر پایه روایاتی دیگر، خداوند از حجگزارانی که از گناهان پرهیز نمیکنند، روی میگرداند.<ref>. الکافی، ج4، ص286؛ وسائل الشیعه، ج12، ص11.</ref> | به نظر برخی فقیهان و مفسران، مراد از «دوری از فسق» در آیه {{قلم رنگ|سبز|﴿فَمَن فَرَضَ فِیهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی ٱلۡحَجّ﴾}}{{یادداشت|حج در ماههای معلومی است… به نفع خود توشه برگیرید، که بهترین توشه پرهیزکاری است.}}<ref name=":7" /> پرهیز از هرگونه گناه از جمله دروغ، فحش، تفاخر و لقب بد دادن است.<ref>. مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ج2، ص193؛ مرآة العقول، ج17، ص270؛ تفسیر الکبیر، ج5، ص180.</ref> [[امام صادق(ع)]] با استناد به آیه پیشگفته، کامل شدن حج را نگهداری زبان از همه گناهان و صادر نشدن گفتاری جز خیر از حجگزار دانسته است.<ref>. الکافی، ج4، ص338؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص296.</ref> بر پایه روایاتی دیگر، خداوند از حجگزارانی که از گناهان پرهیز نمیکنند، روی میگرداند.<ref>. الکافی، ج4، ص286؛ وسائل الشیعه، ج12، ص11.</ref> | ||
==آغاز کردن از مکه و پایان بردن به مدینه== | ==آغاز کردن از مکه و پایان بردن به مدینه== | ||
به باور مشهور فقیهان، مستحب است حجگزار در آغاز، [[مکه]] و سپس [[مدینه]] را [[زیارت]] کند.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص491.</ref> برخی روایات، با بیانهای گوناگون این باور را تأیید میکند، بیانهایی مانند «برتر بودن ختم زیارت به مدینه»،<ref>. الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص484.</ref> «برتر بودن اتمام حج با [[زیارت حضرت محمد(ص)]]»،<ref>الخصال، ص616؛ بحار الانوار، ج10، ص16.</ref> «برتر بودن ختم به زیارت [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص459؛ وسائل الشیعه، ج14، ص324.</ref> و «رفتن به نزد [[امامان(ع)]] و آگاه کردن آنان از ولایت خود، پس از اتمام حج».<ref>. الکافی، ج1، ص293؛ علل الشرائع، ج2، ص406.</ref> | به باور مشهور فقیهان، مستحب است حجگزار در آغاز، [[مکه]] و سپس [[مدینه]] را [[زیارت]] کند.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص491.</ref> برخی روایات، با بیانهای گوناگون این باور را تأیید میکند، بیانهایی مانند «برتر بودن ختم زیارت به مدینه»،<ref>. الکافی، ج4، ص549؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص484.</ref> «برتر بودن اتمام حج با [[زیارت حضرت محمد(ص)]]»،<ref>الخصال، ص616؛ بحار الانوار، ج10، ص16.</ref> «برتر بودن ختم به زیارت [[اهل بیت|اهل بیت(ع)]]»<ref>. علل الشرائع، ج2، ص459؛ وسائل الشیعه، ج14، ص324.</ref> و «رفتن به نزد [[امامان(ع)]] و آگاه کردن آنان از ولایت خود، پس از اتمام حج».<ref>. الکافی، ج1، ص293؛ علل الشرائع، ج2، ص406.</ref> | ||
در برابر، در روایتی از [[امام صادق(ع)]]، آغاز سفر حج از مدینه برتر دانسته شده<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص559؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص439.</ref> و حدیثی دیگر، از مختار بودن حجگزار میان شروع از مکه یا مدینه سخن گفته است؛<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص440؛ وسائل الشیعه، ج14، ص320.</ref> از این رو، برخی از فقیهان [[شیعه]]، آغاز کردن سفر را از مدینه برتر دانستهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج14، ص319؛ نک: جواهر الکلام، ج20، ص81.</ref> برخی، سبب برتر بودن مدینه را آن دانستهاند که مدینه، محل [[احرام]] حضرت محمد(ص) برای حج بوده است<ref>. سبل الهدی، ج3، ص322؛ شفاء السقام، ص146.</ref> یا آنکه اهل بیت(ع) درهای معرفت خدا و شناخت احکام الهیاند و برای ورود به خانه باید از در | در برابر، در روایتی از [[امام صادق(ع)]]، آغاز سفر حج از مدینه برتر دانسته شده<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص559؛ تهذیب الاحکام، ج5، ص439.</ref> و حدیثی دیگر، از مختار بودن حجگزار میان شروع از مکه یا مدینه سخن گفته است؛<ref>. تهذیب الاحکام، ج5، ص440؛ وسائل الشیعه، ج14، ص320.</ref> از این رو، برخی از فقیهان [[شیعه]]، آغاز کردن سفر را از مدینه برتر دانستهاند.<ref>. وسائل الشیعه، ج14، ص319؛ نک: جواهر الکلام، ج20، ص81.</ref> برخی، سبب برتر بودن مدینه را آن دانستهاند که مدینه، محل [[احرام]] حضرت محمد(ص) برای حج بوده است<ref>. سبل الهدی، ج3، ص322؛ شفاء السقام، ص146.</ref> یا آنکه اهل بیت(ع) درهای معرفت خدا و شناخت احکام الهیاند و برای ورود به خانه باید از در وارد شد.<ref>. مستند الشیعه، ج13، ص330.</ref> ناقدان این باور، گفتهاند که ظاهراً مخاطب این روایات، حجگزارانی بودهاند که از مناطقی مانند [[عراق]] عازم سفر حج میشدند؛ زیرا عبور از مدینه بدون [[زیارت حضرت محمد(ص)]] و اهل بیت(ع) بیاحترامی تلقّی میشود.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص558؛ الحدائق الناضره، ج17، ص403.</ref> | ||
==اخلاق نیک در سفر حج== | ==اخلاق نیک در سفر حج== | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==شریک کردن دیگران در ثواب حج استحبابی== | ==شریک کردن دیگران در ثواب حج استحبابی== | ||
یکی از آداب [[حج]]، شریک کردن دیگران در حج استحبابی یا برخی اعمال آن مانند طواف است.<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص275؛ موسوعه الامام الخویی، ج30، ص383.</ref> بر پایه روایات، شریک کردن دیگران در حج یا در طواف مستحبی، افزون بر پاداش حج کامل برای دیگران،{{یادداشت|از جمله خویشان یا پدر و مادر.}} دارای پاداش اضافه برای حجگزار به جهت صله رحم او با خویشاوندانش است؛<ref>. الکافی، ج4، ص315؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص460.</ref> حتی اگر این افراد هزار نفر یا بیشتر باشند<ref>. الکافی، ج4، ص317.</ref> یا حتی اگر در صورت فراموشی، در پایان | یکی از آداب [[حج]]، شریک کردن دیگران در حج استحبابی یا برخی اعمال آن مانند طواف است.<ref>. الحدائق الناضره، ج14، ص275؛ موسوعه الامام الخویی، ج30، ص383.</ref> بر پایه روایات، شریک کردن دیگران در حج یا در طواف مستحبی، افزون بر پاداش حج کامل برای دیگران،{{یادداشت|از جمله خویشان یا پدر و مادر.}} دارای پاداش اضافه برای حجگزار به جهت صله رحم او با خویشاوندانش است؛<ref>. الکافی، ج4، ص315؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص460.</ref> حتی اگر این افراد هزار نفر یا بیشتر باشند<ref>. الکافی، ج4، ص317.</ref> یا حتی اگر در صورت فراموشی، در پایان حج، دیگران را در حج خود شریک کند.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص462؛ وسائل الشیعه، ج11، ص204.</ref> افزون بر این، در روایاتی دیگر، از بجا آوردن طواف از طرف دیگران، چه زنده و چه مرده و نیز از جانب [[امامان(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)]] یاد شده و این عمل دارای پاداش زیاد دانسته شده است.<ref>. الکافی، ج4، ص315؛ وسائل الشیعه، ج11، ص197.</ref> | ||
==خرید سوغات== | ==خرید سوغات== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
==استقبال از حجگزار== | ==استقبال از حجگزار== | ||
{{اصلی|استقبال حاجی}} | {{اصلی|استقبال حاجی}} | ||
بر پایه روایات، مستحب<ref>. الکافی، ج2، ص174 و ج4، ص264؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص228.</ref> | بر پایه روایات، مستحب است<ref>. الکافی، ج2، ص174 و ج4، ص264؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص228.</ref> پس از بازگشتِ حجگزار به وطن، دیگران به [[استقبال حاجی|استقبال]] او رفته و ضمن دست دادن با او، وی را گرامی بدارند.<ref>. الحدائق الناضره، ج17، ص386- 387؛ الوافی، ج14، 1299.</ref> | ||
در حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، معانقه{{یادداشت|معانقه یعنی در آغوش کشیدن، به گونهای که گردن به گردن نزدیک شود.}}<ref>جمهرة اللغة، ج2، ص942؛ المحکم و المحیط الأعظم، ج1، ص221.</ref> با حجگزار در حالی که غبار حج از بین نرفته، همانند [[استلام]] [[حجر الاسود]] دانسته شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص300؛ وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> در | در حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، معانقه{{یادداشت|معانقه یعنی در آغوش کشیدن، به گونهای که گردن به گردن نزدیک شود.}}<ref>جمهرة اللغة، ج2، ص942؛ المحکم و المحیط الأعظم، ج1، ص221.</ref> با حجگزار در حالی که غبار حج از بین نرفته، همانند [[استلام]] [[حجر الاسود]] دانسته شده است.<ref>. من لایحضره الفقیه، ج2، ص300؛ وسائل الشیعه، ج11، ص445.</ref> در روایتی از [[امام علی(ع)]]، افزون بر سفارش به طلب قبولی اعمال حاجی و آمرزش گناهان او، از بوسیدن میان دو چشم و موضع سجده حجگزار نیز یاد شده است.<ref>. الخصال، ص635.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |