|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| [[پرونده:ایران.jpeg|بندانگشتی|ایران]] | | [[پرونده:ایران.jpeg|بندانگشتی|ایران]] |
|
| |
|
| '''ایران''': کشوری مسلماننشین در خاورمیانه است. ایران کشوری است با مساحت ۱۶۴۸۱۹۵ کیلومتر مربع که بخش بیشتر فلات ایران را دربر گرفته است. امروزه کشور ایران از شمال با [[جمهوری آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و [[ترکمنستان]]، در شرق با [[افغانستان]] و [[پاکستان]]، و در غرب با [[ترکیه]] و [[عراق]] مرز زمینی دارد. مذهب رسمی آن [[تشیع]] و زبان رسمیاش فارسی است.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص1-8؛ کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، ص11؛ مرکز آمار ایران، گزیده نتایج سرشماری1390.</ref> مرزهای سیاسی ایران در طول تاریخ تغییرهای فراوان به خود دیده است. حکومتهای ایران گاه تنها بخشی از فلات ایران را زیر سلطه داشتند و گاه مرزهای قدرتشان تا بیرون از فلات ایران کشیده میشد. مرزهای سیاسی امروزین ایران در سده نوزدهم م؛ و پس از جدا شدن برخی سرزمینها از آن در شمال و شرق و غرب شکل گرفته است.<ref>نک: کلیات جغرافیای طبیعی، ص56-59.</ref> ایران از بزرگترین کشورهای اسلامی است و مردم آن در طول تاریخ اسلام، بسیاری از جمعیت حجگزار را تشکیل دادهاند و روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان با [[حرمین]] در تحولات [[مکه]] و [[مدینه]] تأثیر فراوان داشته است. اکنون هر سال بیش از صد هزار تن از این کشور برای [[حج]] به حرمین سفر میکنند. در این مقاله از موضوعات مختلفی در مورد ایران بحث شده است که ازجمله آنها این موضوعاتند: تاریخ و جغرافیای ایران (ایران باستان؛ ایران اسلامی)؛ روابط سیاسی ایران و حرمین و تأثیر آن بر حجگزاری ایرانیان (پیش از [[اسلام]]؛ از ورود اسلام تا حمله مغول؛ دوران ایلخانان؛ دوران فترت پس از ایلخانان؛ دوران صفویه؛ دوران افشاریه؛ دوران قاجار؛ دوران پهلوی؛ دوران انقلاب اسلامی)؛ راههای حج ایرانیان (راه عراق؛ راه احساء؛ راه شام؛ راه دریایی جنوب ایران؛ راه استانبول؛ راه دریایی از بیروت؛ راه هوایی)؛ حجگزاری ایرانیان؛ شیوهها و آداب (سازماندهی حج درگذشته؛ سازماندهی حج در دوران معاصر؛ آداب و رسوم حج ایرانیان)؛ مشکلات مذهبی ایرانیان در حج؛ ایرانیان و آبادانی حرمین؛ نگاشتههای ایرانیان درباره حج و حرمین؛ مجاورت ایرانیان در حرمین؛ تاریخ و جغرافیای ایران. | | '''ایران''': کشوری مسلماننشین در خاورمیانه است. ایران کشوری است با مساحت ۱۶۴۸۱۹۵ کیلومتر مربع که بخش بیشتر فلات ایران را دربر گرفته است. امروزه کشور ایران از شمال با [[جمهوری آذربایجان]] و [[ارمنستان]] و [[ترکمنستان]]، در شرق با [[افغانستان]] و [[پاکستان]]، و در غرب با [[ترکیه]] و [[عراق]] مرز زمینی دارد. مذهب رسمی آن [[تشیع]] و زبان رسمیاش فارسی است.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص1-8؛ کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، ص11؛ مرکز آمار ایران، گزیده نتایج سرشماری1390.</ref> مرزهای سیاسی ایران در طول تاریخ تغییرهای فراوان به خود دیده است. حکومتهای ایران گاه تنها بخشی از فلات ایران را زیر سلطه داشتند و گاه مرزهای قدرتشان تا بیرون از فلات ایران کشیده میشد. مرزهای سیاسی امروزین ایران در سده نوزدهم م؛ و پس از جدا شدن برخی سرزمینها از آن در شمال و شرق و غرب شکل گرفته است.<ref>نک: کلیات جغرافیای طبیعی، ص56-59.</ref> |
|
| |
|
| == تاریخ ایران باستان ==
| | ایران از بزرگترین کشورهای اسلامی است و مردم آن در طول تاریخ اسلام، بسیاری از جمعیت حجگزار را تشکیل دادهاند و روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آنان با [[حرمین]] در تحولات [[مکه]] و [[مدینه]] تأثیر فراوان داشته است. اکنون هر سال بیش از صد هزار تن از این کشور برای [[حج]] به حرمین سفر میکنند. |
| درباره ریشه و معنای واژه ایران، دیدگاههای گوناگون وجود دارد که بر پایه مشهورترین آنها، این واژه برگرفته از نام قوم آریایی و به معنای سرزمین آریاییان است. آریاییان که یکی از شاخههای مردم [[هند]] و اروپایی ساکن در ایران ویج بودند، در هزاره دوم پیش از میلاد، مهاجرت خود را به ایران آغاز کردند و در طول سدهها بر ساکنان بومی این سرزمین غلبه یافتند.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج1، ص153-158؛ تاریخ ایران باستان، خدادادیان، ج1، ص21-22.</ref> پیش از ورود آریاییان، ایران تاریخی کهن را پشت سر نهاده، سکونتگاه اقوام گوناگون و تمدنهایی همچون عیلامی و کاسی در غرب این سرزمین بود.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص49-56؛ اشکانیان، ص61.</ref>
| |
| | |
| در سده هفتم پیش از میلاد مسیح، یک شاخه از قوم آریایی با نام مادها نخستین حکومت آریایی را در شمال و شمال غرب ایران به پایتختی [[همدان]] (هگمتان) تشکیل دادند. حکومت مادها در دوران هووخشتره (۶۳۳–۵۸۵ق. م) به اوج قدرت رسید و توانست پادشاهی آشور در شمال [[عراق]] امروزی را به سال ۶۱۰ق. م از میان بردارد و بخشهایی از شمال [[بینالنهرین]] و [[آسیای صغیر]] را تصرف کند.<ref>تاریخ ماد، ص289؛ تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج1، ص168، 178-181.</ref> همزمان با مادها، شاخهای دیگر از آریاییها با نام پارسها در جنوب ایران، شوش، ساکن شدند و حکومتی مستقل تشکیل دادند.
| |
| | |
| کوروش دوم، شاه پارسیان، به سال ۵۵۰ق. م. بر قلمرو مادها تاخت و با برانداختن حکومت ماد، پادشاهی هخامنشیان را که به زودی بزرگترین حکومت دوران خود شد، بنیان گذارد.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج1، ص238-240؛ تاریخ مردم ایران، ص388-389.</ref> کوروش قلمرو پادشاهی لیدیه (۵۴۶ق. م) و سپس بابِل (۵۳۸ق. م) را تصرف کرد. هخامنشیان با تصرف قلمرو لیدیه، همه آسیای صغیر از جمله مستعمرههای یونانیان در این منطقه را به چنگ آوردند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص137، 140-141؛ تاریخ مردم ایران، ج1، ص116-128.</ref> این سرآغاز نبردهای طولانی حکومتهای ایرانی با یونانیان بود؛ جنگهایی که در دوران جانشینان کوروش ادامه یافت، اما هیچگاه به غلبه قطعی ایرانیان بر یونان نینجامید. هخامنشیان در دوران کمبوجیه، جانشین کوروش، [[مصر]] را به سال ۵۲۵ق. م تصرف کردند.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج1، ص489؛ ایران از آغاز تا اسلام، ص214-233.</ref>
| |
| در دوران داریوش (۵۲۲–۴۸۶ق. م) با اصلاحات اداری و یکپارچه کردن نظام سیاسی کشور، بهبود و گسترش راهها و اصلاحات اقتصادی حکومت هخامنشی به اوج رسید. در این دوران، مرزهای قلمرو زیر فرمان هخامنشیان، از غرب به صحرای [[لیبی]] و از شرق به رود پنجاب در [[هند]] میرسید.<ref>نک: تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص102-105؛ تاریخ مردم ایران، ج1، ص150-152؛ ایران از آغاز تا اسلام، ص155-158.</ref>
| |
| ضعف هخامنشیان به دلیل درگیریهای درونی همزمان با ظهور اسکندر در غرب یونان شد. اسکندر به سال ۳۳۲ق. م. در نبرد گوگمل سپاه هخامنشیان را شکست داد و به سال ۳۳۱ق. م. به شوش و تخت جمشید وارد شد. از این دوران، ایرانیان حکومت جانشینان اسکندر موسوم به سلوکیان را که همراه با نفوذ تمدن هلنیستی در ایران بود، تجربه کردند.<ref>اشکانیان، ص9-42؛ تاریخ مردم ایران، ج1، ص208-209، 213-214؛ ایران از آغاز تا اسلام، ص234-241.</ref>
| |
| قوم آریایی پارت، بنیانگذاران سلسله اشکانی، در حدود سال ۲۵۰ق. م. در پارت، سرزمینی میان جیحون و خزر، بر ضد حاکم یونانی خود شوریدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص285-286؛ اشکانیان، ص55- 58.</ref> پارتیان به تدریج قدرت خویش را به سرزمینهای دیگر ایران گسترش دادند تا اینکه در دوران حکومت مهرداد اول (م. ۱۳۷–۱۳۸ق. م) همه ایران را تصرف کردند<ref>اشکانیان، ص61-64؛ میراث باستانی ایران، ص293.</ref> و در دوران مهرداد دوم، واپسین بازماندههای سلوکیان را شکست دادند و با رساندن مرزهای حکومت خود به رود فرات با رومیان همسایه شدند. این آغازی بر نبردهای ایران و [[روم]] در سراسر دوره پارتیان و ساسانیان در بینالنهرین و [[ارمنستان]] بود. در دوران مهرداد دوم، ارمنستان به تصرف پارتیان درآمد و در این سرزمین، شاخهای از اشکانیان بهطور نیمه مستقل حکومت کردند.<ref>تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج3، ص2272-2273؛ اشکانیان، ص75-78، 99-120.</ref>
| |
| ساسانیان که سلسلهای محلی در پارس بودند، در دوران اردشیر، حکومت خود را گسترش دادند و اشکانیان را از قدرت به زیر کشیدند.<ref>ایران از آغاز تا اسلام، ص345-348.</ref> ساسانیان نیز در سراسر دوران حکومت خود در ارمنستان و بینالنهرین با رومیان در نبرد بودند.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص383-389.</ref> در دوران ساسانیان، دین زرتشتی دین رسمی ایران شد و پیوند دین و دولت در این دوران و قدرت یافتن روحانیان زرتشتی، عامل برخوردهای سیاسی در میان ساسانیان گشت. مهمترین ویژگی دین زرتشت، مانند دیگر ادیان ایران باستان، باور داشتن ثنویت در اصل آفرینش جهان است. بر پایه این اعتقاد، مبدأ روشنایی (خیر) اهورامزدا و منشأ تاریکیها (شر) اهریمن است و جهان صحنه ستیز نیکی و بدی است و وظیفه انسان یاری به نیکی برای غلبه نهایی بر بدی است.<ref>تاریخ ایران باستان، دیاکونف، ص427، 432-435؛ تاریخ ایران باستان، پیرنیا، ج4، ص2889.</ref>
| |
| | |
| == تاریخ ایران پس از اسلام ==
| |
| همزمان با تضعیف دولت ساسانی، [[دین اسلام]] در [[عربستان]] ظهور کرد. [[مسلمانان]] پس از وفات [[پیامبر اسلام(ص)]] در دوران خلافت [[ابوبکر]] (۱۳ق) به سرزمینهای شمال شبه جزیره از جمله ایران لشکر کشیدند.<ref>الاخبار الطوال، ص111-112.</ref> [[مداین]]، پایتخت ساسانیان، به سال ۱۶ق. فتح شد<ref>تاریخ طبری، ج4، ص8؛ فتوح البلدان، ص258.</ref> ؛ اما شکست کامل ایرانیان از اعراب و سقوط پادشاهی ساسانی به سال ۲۱ق؛ و در نبرد نهاوند رقم خورد.<ref>الاخبار الطوال، ص133؛ تاریخ طبری، ج4، ص114، 134-135؛ نک: الفتوح، ج2، ص289.</ref> ناخرسندی مردم ایران از نظام طبقاتی حاکم و بیعدالتی حاصل از آن در ایران دوران ساسانی، در برابر پیام عدالتی که از تعالیم دین اسلام به گوش میرسید، پذیرش دین جدید را برای ایرانیان آسان کرد.<ref>تاریخ تحلیلی اسلام، ص129-130.</ref> با این حال، گرایش ایرانیان به اسلام، در سرزمینهای گوناگون روندی متفاوت داشت. مردم برخی مناطق ایران با ورود مسلمانان به آیین اسلام درآمدند؛ اما در برخی مناطق، گرایش مردم به اسلام تا سده پنجم ق. به طول انجامید.<ref>تاریخ و فرهنگ ایران، ج1، ص128؛ تاریخ ایران کمبریج، از فروپاشی دولت ساسانیان تا آمدن سلجوقیان، ج4، ص32؛ میراث باستانی ایران، ص395-400.</ref>
| |
| ایران در دو سده نخست ق. بهطور کامل زیر فرمان خلفای اموی (۴۱–۱۲۳ق) و عباسی (۱۲۳–۶۵۶ق) بود و عاملان خلیفه بر سرزمینهای گوناگون ایران فرمان میراندند. در دوران خلافت عباسیان، بر خلاف دوره امویان، ایرانیان از ارکان خلافت بودند و مناصبی مهم مانند وزارت را بر عهده داشتند. از دوران خلافت مأمون (حک: ۱۹۸–۲۰۱ق) به تدریج حکومتهایی در نقاط گوناگون ایران تشکیل شد که به ظاهر خود را پیرو خلیفه میدانستند و از سوی خلیفه عباسی خلعت و لوای حکومت میگرفتند. اما در عمل به شکل مستقل بر قلمرو خود حکم میراندند و حتی شماری از آنان با خلافت عباسی روابطی دشمنانه داشتند.<ref>تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص100-102.</ref> حکومت طاهریان (۲۰۵–۲۵۹ق) نخستین حکومت نیمه مستقل ایران، را طاهر بن حسین (۲۰۶–۲۰۷ق) پایه نهاد که از سرداران مأمون عباسی (حک: ۱۹۸–۲۰۱ق) بود و از سوی خلیفه حکومت [[خراسان]] را بر عهده داشت.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص577-578؛ الکامل، ج6، ص360؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص101.</ref> به سال ۲۴۷ق. یعقوب لیث صفاری در [[سیستان]] حکومتی مستقل تشکیل داد که با نام صفاریان (۲۴۷–۳۹۳ق) شهرت یافت. یعقوب لیث صفاری (۲۴۷–۲۶۵ق) حکومت طاهریان را از خراسان برانداخت (۲۵۹ق) و سرزمینهای جنوب ایران، [[فارس]] و [[کرمان]]، را تصرف کرد و حتی برای نبرد با خلیفه به سوی عراق لشکر کشید (۲۶۲ق) اما شکست خورد.<ref>الکامل، ج7، ص184، 191، 261، 267، 290-291؛ تاریخ سیستان، ص200، 220، 231-232.</ref> پس از صفاریان، سامانیان (۲۷۹–۳۸۹ق) حاکمان خراسان بزرگ شدند. سامانیان در آغاز حاکمان محلی ماوراءالنهر بودند و از نیمه دوم سده سوم ق. دولتی بزرگ و مستقل در ماوراءالنهر پدیدآوردند و به سال ۲۸۷ق. قدرت صفاریان را در خراسان در هم شکستند.<ref>تجارب الامم، ج5، ص9؛ الکامل، ج7، ص279، 500- 501.</ref> سامانیان که خود را وارث پادشاهان باستانی ایران میدانستند، به احیای سنتهای باستانی ایرانیان دست زدند. حمایت آنان از ادیبان پارسیگوی، از عوامل یاری به احیای زبان فارسی در ایران پس از اسلام بود.<ref>تاریخ ادبیات در ایران، ج1، ص206.</ref>
| |
| حکومت سامانیان به دست غزنویان (۳۶۶–۵۸۲ق) از میان رفت و دوران حکومت ترکان در ایران آغاز شد. غزنویان از غلامان ترک بودند که به سپاه سامانیان پیوستند و در دستگاه سامانیان پیشرفت کردند و به سرداران بزرگ سپاه تبدیل شدند و هنگامی که سامانیان ضعیف گشتند، قدرت را از آن خود کردند.<ref>تاریخ ایران کمبریج، ج4، ص143.</ref> محمود غزنوی، پادشاه بزرگ سلسله غزنویان، به سبب فتوحاتش در هند که غارت معابد آن، ثروتی افسانهای برایش به ارمغان آورد و نیز حمایتش از ادیبان و مخالفتش با [[شیعیان]] و سرکوب آنان، در تاریخ شناخته شده است.<ref>زین الاخبار، ص381، 385-386، 391-392، 394، 398-399، 403؛ الکامل، ج9، ص260؛ تاریخ مردم ایران، ج2، ص286-288؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص266.</ref>
| |
| همزمان با دولت غزنویان در شرق ایران، آلبویه یا دیلمیان (۳۲۰–۴۵۴ق) بر مرکز و غرب ایران حاکم بودند. معزالدوله دیلمی به سال ۳۳۴ق. وارد [[بغداد]] شد. با ورود وی به بغداد، خلافت عباسی که سالها پیش با قدرت یافتن امیران ترک در جایگاه خلافت، قدرت خود را از دست داده بود، تسلیم حکمرانان شیعه مذهب آلبویه شد.<ref>تجارب الامم، ج6، ص111، 114-115.</ref> در دوران ایشان، شعائر مذهبی شیعی مانند سوگواری روز عاشورا و جشن عید [[غدیرخم]] با حمایت حکمرانان این سلسله احیا و بدون پردهپوشی به دست شیعیان اجرا شد.<ref>الکامل، ج8، ص558، 600؛ ج9، ص155.</ref>
| |
| در سده پنجم ق. دولت غزنویان و آلبویه به دست اقوام ترکمن سلجوقی مغلوب شدند. سلجوقیان (۴۳۱–۵۹۰ق) در سالهای آغازین سده پنجم ق. بر سراسر ایران چیره شدند و به سال ۴۴۷ق. خلافت عباسی را زیر سلطه خود درآوردند.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص184-188.</ref> قلمرو سلجوقیان در غرب به شام رسید. آلبارسلان (۴۵۵–۴۶۵ق) دومین پادشاه سلجوقی توانست در نبرد با پادشاه روم نیز به پیروزی دست یابد.<ref>تاریخ دولة آل سلجوق، ص206؛ تاریخ سلاجقه، ص16-17؛ سلجوقنامه، ص26.</ref> این پیروزی مقدمه تصرف همه آناتولی به دست شاخهای از خاندان سلجوقی و تشکیل حکومت سلجوقیان روم (۴۷۳–۷۰۷ق) بود.<ref>تاریخ سلاجقه، ص27-33.</ref>
| |
| با زوال قدرت سلجوقیان در ایران، دولت خوارزمشاهیان (۴۹۰–۶۲۸ق) که پیش از آن حاکمان خوارزم بودند، بیشتر قلمرو زیر فرمان سلجوقیان را تصرف کردند؛ اما به سال ۶۱۲ق. گرفتار حمله مغول شدند. در سالهای بعد، سراسر ایران چند بار مورد هجوم مغولان قرار گرفت. با تصرف بغداد و سقوط خلافت عباسی به دست هلاکوخان به سال ۶۵۶ق. مغولان در ایران دولت ایلخانان (۶۵۴–۷۵۴ق) را تشکیل دادند.<ref>تاریخ جهانگشای جوینی، ج1، ص62؛ تاریخ مغول، ص178؛ تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه، ص388-399.</ref> با فروپاشی قدرت ایلخانان و شکلگیری حکومتهای محلی از جمله جلایریان، چوپانیان، سربداران و آلمظفر در سرزمینهای گوناگون، ایران وارد دورهای از فترت سیاسی شد. با حمله تیمور به ایران، دولت تیموریان (۷۷۱–۹۱۳ق) در شرق ایران تشکیل شد و دولتهای آق قویونلو (۷۹۸–۹۱۴ق) و قرهقویونلو (۷۵۲–۸۴۷ق) در غرب ایران جای خود را به دیگری دادند.<ref>نک: تاریخ ایران کمبریج، دوره تیموریان، ص11-191.</ref>
| |
| | |
| === فراگیری مذهب تشیع ===
| |
| با قدرت یافتن صفویان شیعه مذهب در ایران (۹۰۷–۱۱۴۸ق) این کشور وارد مرحله تازهای از زندگانی خویش شد. در دوران صفویان، ایران دارای حکومتی یکپارچه گشت و مذهب تشیع در ایران فراگیر شد. دولت صفویه با دو دشمن خارجی سنی مذهب، دولت عثمانی در غرب و دولت ازبکان در شرق، روبهرو بود و سالهای بسیاری را در نبرد با این دولتها سپری کرد.<ref>تاریخ ایران کمبریج، دوره صفویان، ص7-8، 534؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص532.</ref>
| |
| بعد از سقوط صفویان به دست افغانها، نادرشاه افشار (حک: ۱۱۴۸–۱۱۶۰ق) چندی قدرت مرکزی را در ایران بازسازی کرد.<ref>نک: دره نادره، ص725-726؛ جهانگشای نادری، ص28.</ref> با مرگ او باز هم زد و خورد بر سر قدرت در سرزمینهای گوناگون ایران بالا گرفت تا اینکه کریم خان زند (حک: ۱۱۶۴–۱۱۹۳ق) مدتی بر رقیبان چیره شد و حکومت زندیه (۱۱۶۴–۱۲۰۹ق) را تشکیل داد. دوران کوتاه حکومت کریم خان در ایران، به دلیل رعیت نوازی شاه، در تاریخ پر آوازه است. در پی تضعیف زندیه، آغا محمدخان قاجار (حک: ۱۱۹۳–۱۲۱۱ق) رقبا را سرکوب کرد و سلسله قاجاریه (۱۱۹۳–۱۳۴۴ق) را بنیاد نهاد.<ref>ایران در زمان نادر شاه، ص295؛ تاریخ نگارستان، ص417؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، ص33-41.</ref>
| |
| در دوران قاجاریان، در پی دخالتهای انگلیس در شرق و نبردهای [[روسیه]] با ایران در شمال، بخشی از خاک ایران جدا شد و شکل جغرافیایی ایران به حالت امروز درآمد. انحطاط اخلاقی و ناکارآمدی خاندان حاکم و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی در ایران دوران قاجار از یک سو و آشنایی ایرانیان با تحولات اروپای مدرن از سوی دیگر، زمینهساز انقلاب مردم ایران برای برقراری دولت مشروطه و تأسیس مجلس قانونگذاری شد.<ref>ایران در دوره سلطنت قاجار، ص176-179، 212-215، 234-238.</ref> فرمان مشروطیت به دست مظفرالدین شاه قاجار به سال ۱۲۸۵ش/۱۳۲۴ق. امضا شد؛ اما پیروزی قطعی مشروطهخواهان تنها پس از نبرد درونی نیروهای آزادیخواه با پادشاه جدید، محمدعلی شاه، و طرفداران او و شکست شاه در ۱۲۸۸ش/۱۳۲۷ق. رخ داد.<ref>تاریخ مشروطه ایران، ص118؛ ایران در دوره سلطنت قاجار، ص443، 513-514.</ref>
| |
| آشفتگی اوضاع سیاسی در نتیجه ستیز نیروهای سیاسی و احزاب با یکدیگر و دخالت کشورهای خارجی در امور کشور و سرانجام آغاز جنگ جهانی اول (۱۹۱۴–۱۹۲۱م. / ۱۲۹۳–۱۳۰۰ش) و اشغال شهرهای ایران به دست متفقین، اوضاع درونی ایران را پس از انقلاب مشروطه دچار پریشانی ساخت. این اوضاع نابسامان به کودتایی نظامی بر ضد واپسین شاه قاجار و قدرت یافتن رضا پهلوی در سمت سردار سپه و سپس نخستوزیری و سرانجام رسیدن او به پادشاهی و انقراض دولت قاجار به سال ۱۳۰۴ش. انجامید.<ref>ایران در دوره سلطنت قاجار، ص525، 539؛ تاریخ ایران کمبریج، دوره پهلوی، ص11؛ ریشههای انقلاب اسلامی، ص126-145.</ref> به رغم نوسازی تشکیلات اداری، اقتصادی و اجتماعی ایران در این دوران، کارهای رضا شاه در اجرای قانون لباس متحدالشکل، تضعیف قدرت ایلات، تضعیف روحانیون و سیاستهای ضد دینی همراه دیکتاتوری و سرکوب مخالفان، اعتراضاتی بسیار بر ضد او برانگیخت.<ref>ایران بین دو انقلاب، ص169-190؛ ایران در قرن بیستم، ص103-113؛ شکلگیری انقلاب اسلامی، ص79-83.</ref> با آغاز جنگ جهانی دوم، به سال ۱۳۲۰ش. نیروهای متفقین وارد خاک ایران شدند و ایران را از شمال و جنوب تصرف کردند. رضا شاه از کار برکنار شد و فرزندش محمدرضا شاه بر جای او نشست.
| |
| سلطنت محمدرضا شاه پهلوی با ایجاد فضای باز سیاسی در دهه ۱۳۲۰ش. آغاز شد. اما از دهه سی، شاه به سوی برقراری قدرت مطلق پیش رفت و نیروهای مخالف خود از جمله نیروهای ملی، مارکسیستها، بازاریان، روحانیون و نیروهای مذهبی را سرکوب کرد.<ref>نک: ریشههای انقلاب اسلامی، ص217-222.</ref>
| |
| در پی مدیریت ناصحیح درآمدهای نفتی که در دهه پنجاه به ناگهان افزایشی چشمگیر یافته بود و در نتیجه بالا رفتن تورم، تظاهرات خیابانی گسترده بر ضد شاه از سال ۱۳۵۶ش. آغاز شد.<ref>ایران در قرن بیستم، ص196-198؛ ریشههای انقلاب اسلامی، ص341.</ref> با چاپ مقالهای توهینآمیز درباره [[امام خمینی]] در روزنامه اطلاعات ۱۷دی ماه ۱۳۵۶ش. شدت این تظاهرات بالا گرفت و به شهرهای گوناگون ایران کشیده شد.
| |
| امام خمینی که از سال ۱۳۴۲ش. با سیاستهای غربگرایانه و غیر دینی محمدرضا شاه به مخالفت برخاسته و از رهبران برجسته منتقدان رژیم پهلوی بود و سالها در تبعید از کشور به سر میبرد، اکنون رهبری همه گروههای مخالف شاه را بر عهده داشت و با رهبری وی، تظاهرات خیابانی به وقوع انقلاب اسلامی در بهمن ماه ۱۳۵۷ش؛ و برقراری نظام جمهوری اسلامی در ایران انجامید.<ref>ریشههای انقلاب اسلامی، ص358؛ ایران در قرن بیستم، ص209-219؛ تاریخ ایران کمبریج، دوره پهلوی، ص104-110؛ شکلگیری انقلاب اسلامی، ص179-188.</ref>
| |
|
| |
|
| == روابط سیاسی ایران و حرمین و تأثیر آن بر حجگزاری ایرانیان == | | == روابط سیاسی ایران و حرمین و تأثیر آن بر حجگزاری ایرانیان == |