پرش به محتوا

حضرت ابراهیم(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۲۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
واژه ابراهیم{{یادداشت|این واژه با اندکی اختلاف به شکل‌های گوناگون در کتب لغت آمده و در مجموع هفت شکل به جز ابراهیم، برای آن ثبت شده است: إبراهُم، ابراهَم، إبرَهَم، ابراهِم، إبراهام، ابرُهُم و ابراهوم.‌ ر.ک به: المعرّب، ص‌۱۲؛ بصائر ذوی التمییز، ج‌۶، ص‌۳۲. برخی نیز از وجود نُه قرائت برای این واژه در قرآن یاد کرده‌اند. ر.ک به: سبل الهدی، ج۱، ص۳۰۶.}} واژه‌ای بابلی {{یادداشت|این واژه ریشه‌ای غیر عربی دارد (نک: الصحاح، ج۵، ص۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸، «برهم».) و برخی آن را عبری، گروهی سریانی و برخی دیگر مندایی و حبشی گفته‌اند. ر.ک به واژه‌های دخیل، ص۹۹-۱۰۱. اما با توجه به ظهور متأخر این زبان‌ها نسبت به زمان حضرت ابراهیم و نیز با عنایت به اطلاعات تاریخی از سرزمین ابراهیم در جنوب عراق کنونی، باید آن را متعلق به زبان بابلی کهن شمرد. البته نخستین سند موجود از این واژه در متون عبری و به طور مشخص در عهد عتیق به چشم می‌خورد.}}  که بنابر نظر برخی لغت‌شناسان مرکب از «إب» به معنای پدر و «راهیم» به معنای رحیم است.<ref>الصحاح، ج‌۵، ص‌۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸؛ البحر المحیط، ج۱، ص۵۴۲.</ref> {{یادداشت|با توجه به شواهد زبانی بر این کلمات در زبان‌های سامی قدیم و نیز عبری و سریانی، این دیدگاه پذیرفتنی به نظر می‌رسد. نک: واژه‌های دخیل، ص۱۰۰-۱۰۱.}} گروهی نیز بخش دوم را از ریشه «رام» به معنای بلند مرتبه شمرده و مجموع کلمه را به معنای پدر عالی یا متعالی دانسته‌اند.<ref>جوداییکا، «ابراهیم».</ref> باتوجه به وجود این کلمه در عهد عتیق، اشتقاق آن از کلمه عربی «برهمه» به معنای تیزبینی<ref>روح المعانی، ج۳۰، ص۱۱۱.</ref> کاملاً برساخته به نظر می‌رسد.<ref>ر.ک به: دانشنامه حج و حرمین شریفین، مدخل ابراهیم(ع)</ref>
واژه ابراهیم{{یادداشت|این واژه با اندکی اختلاف به شکل‌های گوناگون در کتب لغت آمده و در مجموع هفت شکل به جز ابراهیم، برای آن ثبت شده است: إبراهُم، ابراهَم، إبرَهَم، ابراهِم، إبراهام، ابرُهُم و ابراهوم.‌ ر.ک به: المعرّب، ص‌۱۲؛ بصائر ذوی التمییز، ج‌۶، ص‌۳۲. برخی نیز از وجود نُه قرائت برای این واژه در قرآن یاد کرده‌اند. ر.ک به: سبل الهدی، ج۱، ص۳۰۶.}} واژه‌ای بابلی {{یادداشت|این واژه ریشه‌ای غیر عربی دارد (نک: الصحاح، ج۵، ص۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸، «برهم».) و برخی آن را عبری، گروهی سریانی و برخی دیگر مندایی و حبشی گفته‌اند. ر.ک به واژه‌های دخیل، ص۹۹-۱۰۱. اما با توجه به ظهور متأخر این زبان‌ها نسبت به زمان حضرت ابراهیم و نیز با عنایت به اطلاعات تاریخی از سرزمین ابراهیم در جنوب عراق کنونی، باید آن را متعلق به زبان بابلی کهن شمرد. البته نخستین سند موجود از این واژه در متون عبری و به طور مشخص در عهد عتیق به چشم می‌خورد.}}  که بنابر نظر برخی لغت‌شناسان مرکب از «إب» به معنای پدر و «راهیم» به معنای رحیم است.<ref>الصحاح، ج‌۵، ص‌۱۸۷۱؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۴۸؛ البحر المحیط، ج۱، ص۵۴۲.</ref> {{یادداشت|با توجه به شواهد زبانی بر این کلمات در زبان‌های سامی قدیم و نیز عبری و سریانی، این دیدگاه پذیرفتنی به نظر می‌رسد. نک: واژه‌های دخیل، ص۱۰۰-۱۰۱.}} گروهی نیز بخش دوم را از ریشه «رام» به معنای بلند مرتبه شمرده و مجموع کلمه را به معنای پدر عالی یا متعالی دانسته‌اند.<ref>جوداییکا، «ابراهیم».</ref> باتوجه به وجود این کلمه در عهد عتیق، اشتقاق آن از کلمه عربی «برهمه» به معنای تیزبینی<ref>روح المعانی، ج۳۰، ص۱۱۱.</ref> کاملاً برساخته به نظر می‌رسد.<ref>ر.ک به: دانشنامه حج و حرمین شریفین، مدخل ابراهیم(ع)</ref>


==جایگاه ابراهیم در ادیان بزرگ==
==زندگی ابراهیم==
حضرت ابراهیم در هر سه دین [[یهودیت]]، [[مسیحیت]] و [[اسلام]] و نیز ادیان همجوارشان مانند [[صابئین|صابئه]] جایگاهی ویژه دارد و همگی خود را به ایشان نسبت داده‌اند و از همین رو به پدر امت‌ها معروف شده است.<ref>نک: کتاب مقدس، پیدایش، ۱۶: ۵؛ تفسیر مقاتل، ج۲، ص۳۴۹.</ref> داستان زندگی او به تفصیل در [[تورات]] و [[قرآن]] آمده که دارای اشتراک فراوان و چند تفاوت است. در تورات با تأکید بر زندگی شخصی ابراهیم، مراحل آن از تولد تا مهاجرت از [[بابِل]] و ورود به [[سرزمین کنعان|سرزمین کَنْعان]] و رخدادهای گوناگون بعدی بیان شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۱۲: ۱-۲۵.</ref> اما در قرآن بر پایه شیوه متداولش با صرف نظر از اطلاعات شخصی و تاریخی، بر جنبه‌های مربوط به رسالت و مقام الهی او تأکید شده است؛ از جمله احتجاج با کافر زمان خود ([[سوره بقره]]، آیه ۲۵۸)، شکستن بت‌ها ([[سوره انبیاء]]، آیه ۵۸؛ [[سوره صافات،|سوره صافّات،]] آیه ۹۳)، رهایی از آتش و تبدیل آن به گلستان ([[سوره انبیاء]]، آیه ۶۹)، نشان دادن ملکوت به وی ([[سوره انعام]]، آیه ۷۵)، نیل به مقام امامت (سوره بقره، آیه ۱۲۴) و عزیمت به [[مکه]] و بنای [[کعبه]] ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) که یا در تورات نیامده و یا به اختصار و در سیاق داستان زندگی‌اش به آن‌ها اشاره شده است.
داستان زندگی او به تفصیل در [[تورات]] و [[قرآن]] آمده که دارای اشتراک فراوان و چند تفاوت است. در تورات با تأکید بر زندگی شخصی ابراهیم، مراحل آن از تولد تا مهاجرت از [[بابِل]] و ورود به [[سرزمین کنعان|سرزمین کَنْعان]] و رخدادهای گوناگون بعدی بیان شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۱۲: ۱-۲۵.</ref> اما در قرآن بر پایه شیوه متداولش با صرف نظر از اطلاعات شخصی و تاریخی، بر جنبه‌های مربوط به رسالت و مقام الهی او تأکید شده است؛ از جمله احتجاج با کافر زمان خود ([[سوره بقره]]، آیه ۲۵۸)، شکستن بت‌ها ([[سوره انبیاء]]، آیه ۵۸؛ [[سوره صافات،|سوره صافّات،]] آیه ۹۳)، رهایی از آتش و تبدیل آن به گلستان ([[سوره انبیاء]]، آیه ۶۹)، نشان دادن ملکوت به وی ([[سوره انعام]]، آیه ۷۵)، نیل به مقام امامت (سوره بقره، آیه ۱۲۴) و عزیمت به [[مکه]] و بنای [[کعبه]] ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) که یا در تورات نیامده و یا به اختصار و در سیاق داستان زندگی‌اش به آن‌ها اشاره شده است.


===تولد و هجرت از بابل===
در روایت‌های اسلامی به اطلاعات گسترده درباره زندگی شخصی ابراهیم برمی‌خوریم. همه روایت‌ها در تولد ابراهیم در سرزمین بابل، در جنوب [[عراق]] کنونی، اتفاق‌نظر دارند<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۳.</ref> و محل دقیق آن را در پایتخت این سرزمین نزدیک شهر ناصریه کنونی دانسته‌اند که به نام بابل معروف بوده است.<ref>عمدة القاری، ج۱۵، ص۳۴۰.</ref> نیز از «کوثا ربّا» نزدیک [[کوفه]] کنونی به عنوان شهر محل تولد وی یاد شده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۷۰.</ref>
در روایت‌های اسلامی به اطلاعات گسترده درباره زندگی شخصی ابراهیم برمی‌خوریم. همه روایت‌ها در تولد ابراهیم در سرزمین بابل، در جنوب [[عراق]] کنونی، اتفاق‌نظر دارند<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۳۸۳.</ref> و محل دقیق آن را در پایتخت این سرزمین نزدیک شهر ناصریه کنونی دانسته‌اند که به نام بابل معروف بوده است.<ref>عمدة القاری، ج۱۵، ص۳۴۰.</ref> نیز از «کوثا ربّا» نزدیک [[کوفه]] کنونی به عنوان شهر محل تولد وی یاد شده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۷۰.</ref>


== هجرت از بابل ==
موضوع هجرت ابراهیم(ع) از سرزمین اصلی خود چند بار در قرآن گزارش شده است. <ref>سوره مریم آیه ۴۸؛ سوره صافات، آیه ۹۹؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۶؛ سوره انبیاء، آیه ۷۱؛</ref> بنا بر روایت‌های تفسیری، مقصد این هجرت [[سرزمین مقدس]]<ref>جامع البیان، ج۲۰، ص۱۷۴؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۵.</ref> و در گزارشی غیر مشهور، [[مصر]] بوده<ref>الکامل، ج۱، ص۱۰۰.</ref> و در روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، مقصد هجرت ابراهیم مکه دانسته شده است.<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۲‌؛ مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۱۰۰.</ref> این هجرت پس از رهایی ابراهیم از آتش<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص۶۰؛ الکافی، ج۸، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref> و بر اساس روایت‌هایی چند، در پی تبعید وی به دست نمرود بوده است.<ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج‌۱۲، ص‌۳۹-۱۵۴.</ref>  
موضوع هجرت ابراهیم(ع) از سرزمین اصلی خود چند بار در قرآن گزارش شده و با تعبیرهایی گوناگون از آن یاد شده است: {‌أَعتَزِلُکم و ما تَدعونَ مِن دونِ اللَّه...} ([[سوره مریم]]، آیه ۴۸)، {إِنِّی ذاهِبٌ إِلی رَبِّی...} ([[سوره صافات|سوره صافّات]]، آیه ۹۹)، {إِنِّی مُهاجِرٌ إِلی رَبِّی...} ([[سوره عنکبوت]]، آیه ۲۶)، {و نَجَّیناهُ و لوطاً...} ([[سوره انبیاء]]، آیه ۷۱). بنا بر روایت‌های تفسیری، مقصد این هجرت [[سرزمین مقدس]]<ref>جامع البیان، ج۲۰، ص۱۷۴؛ الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص۴۵.</ref> و در گزارشی غیر مشهور، [[مصر]] بوده<ref>الکامل، ج۱، ص۱۰۰.</ref> که با ظاهر آیه {و نَجَّیناهُ و لوطاً إِلَی الأَرضِ الَّتی بارَکنا فیها لِلعالَمین} (سوره انبیاء، آیه ۷۱) به ضمیمه آیه {إِلَی المَسجِدِ الأَقصَی الَّذِی بارَکنا حَولَه} ([[سوره اسراء]]، آیه ۱) ناسازگار است؛ هر چند در روایتی از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، مقصد هجرت ابراهیم به دلیل وصف [[مکه]] به برکت در آیه {إِنَّ أَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاسِ‌لَلَّذِی بِبَکةَ مُبارَکاً‌...} ([[سوره آل‌عمران]]، آیه ۹۶) مکه دانسته شده است.<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۲‌؛ مجمع‌ البیان، ج‌۷، ص‌۱۰۰.</ref>
 
این هجرت پس از رهایی ابراهیم از آتش<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص۶۰؛ الکافی، ج۸، ص۳۷۰-۳۷۱.</ref> و بر اساس روایت‌هایی چند، در پی تبعید وی به دست نمرود بوده است.<ref>الکافی، ج‌۸، ص‌۳۷۱؛ بحار الانوار، ج‌۱۲، ص‌۳۹-۱۵۴.</ref> درباره همراهان وی در این سفر تنها از [[حضرت لوط(ع)|لوط]] در قرآن نام برده شده است: {و‌نَجَّیناهُ و لوطاً إِلَی الأَرضِ الَّتی بارَکنا فیها لِلعالَمین}. ([[سوره انبیاء]]، آیه ۷۱) در روایت‌ها نیز از [[ساره همسر ابراهیم]]، در شمار همراهان یاد شده است.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص‌۲۱؛ تفسیر قرطبی، ج۹، ص۳۷۰؛ قصص الانبیاء، ابن کثیر، ص۱۶۸.</ref>


====روایت تورات====
طبق روایت [[تورات]]، ابراهیم همراه پدرش [[تارح]] و همسرش ساره و برادرزاده‌اش لوط از اور کلدان بیرون آمد و به حران هجرت کرد و همان جا تارح درگذشت.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۱: ۳۱.</ref> سپس به فرمان خدا حران را به مقصد [[سرزمین کنعان]] ترک کرد.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۴-۵.</ref> سرزمین مقدس به عنوان مقصد نهایی هجرت او یاد شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۱.</ref> برخی روایت‌ها، نقل تورات را تأیید می‌کند که بر اساس آن، ابراهیم ابتدا به حران رفت و مدتی در آن‌جا اقامت گزید و سپس‌ دوباره از حران، رهسپار [[فلسطین]] شد.<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۱‌؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۹۸؛ ج‌۲۳، ص‌۶۵‌؛ اعلام القرآن، ص‌۲۳.</ref>
طبق روایت [[تورات]]، ابراهیم همراه پدرش [[تارح]] و همسرش ساره و برادرزاده‌اش لوط از اور کلدان بیرون آمد و به حران هجرت کرد و همان جا تارح درگذشت.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۱: ۳۱.</ref> سپس به فرمان خدا حران را به مقصد [[سرزمین کنعان]] ترک کرد.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۴-۵.</ref> سرزمین مقدس به عنوان مقصد نهایی هجرت او یاد شده است.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۲: ۱.</ref> برخی روایت‌ها، نقل تورات را تأیید می‌کند که بر اساس آن، ابراهیم ابتدا به حران رفت و مدتی در آن‌جا اقامت گزید و سپس‌ دوباره از حران، رهسپار [[فلسطین]] شد.<ref>جامع ‌البیان، ج‌۱۷، ص‌۶۱‌؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۹۸؛ ج‌۲۳، ص‌۶۵‌؛ اعلام القرآن، ص‌۲۳.</ref>


== سفر به مکه ==
== سفر به مکه ==
در [[قرآن]]، بر خلاف [[تورات]]، از سفر ابراهیم به [[مکه]] یاد شده که احتمالاً دست‌کم دو بار رخ داده است. در سفر نخست، [[هاجر]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل]] نیز همراه وی بودند و او آنان را در مکه سکنا داد. در آن زمان، مکه سرزمینی خشک و بی‌آب و علف بود<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۵۵؛ مجمع البیان، ج۶، ص۸۴.</ref>: {رَبَّنا إِنِّی أَسکنتُ مِن ذُرِّیتِی بِواد غَیرِ ذِی زَرع عِندَ بَیتِک المُحَرَّم...}. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) برخی مفسران به استناد آیه اخیر، آن سرزمین را فاقد هر نوع حیات دانسته‌اند.<ref>المیزان، ج۱۲، ص۷۷.</ref> بر پایه روایت‌های فراوان، حضرت اسماعیل در این سفر نوزاد بوده است و ابراهیم به فرمان [[خداوند]] و همراهی [[جبرئیل]]، اسماعیل را در جایگاه کنونی [[حجر اسماعیل]] نهاد.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۶؛ الکافی، ج۴، ص۲۰۱.</ref> بر اساس روایتی دیگر، پس از رسیدن به مکه و بازگشت ابراهیم، حضرت اسماعیل از شدت تشنگی به حالت مرگ افتاد تا آن که به لطف خدا، در آن سرزمین آب یافت شد و مقصد کاروان‌هایی از [[یمن]] گردید.<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰.</ref>
در [[قرآن]]، بر خلاف [[تورات]]، از سفر ابراهیم به [[مکه]] یاد شده که احتمالاً دست‌کم دو بار رخ داده است. در سفر نخست، [[هاجر]] و [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل]] نیز همراه وی بودند و او آنان را در مکه سکنا داد. در آن زمان، مکه سرزمینی خشک و بی‌آب و علف بود <ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۵۵؛ مجمع البیان، ج۶، ص۸۴.</ref>: {آیه|رَبَّنا إِنِّی أَسکنتُ مِن ذُرِّیتِی بِواد غَیرِ ذِی زَرع عِندَ بَیتِک المُحَرَّم...}. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷)  


برخی مفسران از تعبیر {غَیرِ ذِی زَرعٍ} درباره مکه ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و نیز نیایش حضرت: {رَبِّ اجعَل هذا بَلَداً ءَامِناً...} ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۶) برداشت کرده‌اند که هنگام ورود آنان به سرزمین مکه، در آن مکان، شهری نبوده و سکنا یافتن اسماعیل و هاجر در آن سرزمین، زمینه‌ساز تأسیس شهر مکه شده است. اما دعای ابراهیم در آیه {رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءَامِناً...} ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۵) که در آن، برخلاف آیه پیشین، بلد به صورت معرفه آمده، در سفرهای بعدی ابراهیم بوده است. همین نشان می‌دهد که به تدریج شهری در آن مکان تأسیس شده بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص۶۸.</ref>؛ چنان‌که دعای ابراهیم برای گرایش مردم به سمت این شهر: {أَفئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهوِی إِلَیهِم...} سبب رونق مکه و اقبال مردم به حج شمرده شده است.<ref>حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۶.</ref>
بر پایه روایت‌های فراوان، حضرت اسماعیل در این سفر نوزاد بوده است و ابراهیم به فرمان [[خداوند]] و همراهی [[جبرئیل]]، اسماعیل را در جایگاه کنونی [[حجر اسماعیل]] نهاد.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۶؛ الکافی، ج۴، ص۲۰۱.</ref> بر اساس روایتی دیگر، پس از رسیدن به مکه و بازگشت ابراهیم، حضرت اسماعیل از شدت تشنگی به حالت مرگ افتاد تا آن که به لطف خدا، در آن سرزمین آب یافت شد و مقصد کاروان‌هایی از [[یمن]] گردید.<ref>الکافی، ج۴، ص۲۰.</ref>


در [[تورات]] از سفر ابراهیم همراه هاجر و اسماعیل یاد شده که به درخواست [[ساره همسر ابراهیم(ع)|ساره]] و سپس فرمان خدا برای پذیرش درخواستش رخ داده است. بر پایه گزارش تورات، ساره پس از تولد [[حضرت اسحاق(ع)|اسحاق]] از در ناسازگاری با هاجر، مادر اسماعیل، درآمد و از ابراهیم خواست تا هاجر و اسماعیل را دور کند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۱۰-۱۴.</ref> ابراهیم آزرده شد؛ اما [[خداوند]] دستور داد که درخواست ساره را بپذیرد. از این روی، ابراهیم، اسماعیل و مادرش هاجر را با توشه‌اندک به سفر برد.<ref>کتاب مقدس، پیدایش،۲۱: ۱۴.</ref> به تصریح تورات، در این هنگام، سن ابراهیم ۱۰۰ و سن اسماعیل ۱۴ سال بوده است<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۵، ۱۷: ۱۸،۲۴، ۲۵.</ref> که با گزارش قرآن ناسازگار است. داستان ظهور چشمه آب زیر پای اسماعیل در تورات نیز آمده<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱۶: ۱۷-۱۹.</ref> که با سن نوزادی اسماعیل، و نه نوجوانی او، سازگار است.
===تاسیس شهر مکه ===
برخی مفسران از تعبیر {غَیرِ ذِی زَرعٍ} درباره مکه ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و نیز نیایش حضرت: {آبه|رَبِّ اجعَل هذا بَلَداً ءَامِناً...} ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۶) برداشت کرده‌اند که هنگام ورود آنان به سرزمین مکه، در آن مکان، شهری نبوده و سکنا یافتن اسماعیل و هاجر در آن سرزمین، زمینه‌ساز تأسیس شهر مکه شده است. اما دعای ابراهیم در آیه {رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءَامِناً...} ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۵) که در آن، برخلاف آیه پیشین، بلد به صورت معرفه آمده، در سفرهای بعدی ابراهیم بوده است. همین نشان می‌دهد که به تدریج شهری در آن مکان تأسیس شده بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص۶۸.</ref>؛ چنان‌که دعای ابراهیم برای گرایش مردم به سمت این شهر: {أَفئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهوِی إِلَیهِم...} سبب رونق مکه و اقبال مردم به حج شمرده شده است.<ref>حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۶.</ref>


موضوع اختلافی دیگر، مقصد هاجر و اسماعیل است. تورات این مقصد را بئر سبع<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱ : ۱۵.</ref> و قرآن آن را مکه می‌داند.([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) {{یادداشت|علامه بلاغی با مطالعه تطبیقی قرآن و تورات در این موضوع، ثابت می‌کند که میان آن دو ناسازگاری نیست. وی بر این باور است که سفر ابراهیم به مکه از سفرهای خاص وی بوده و مانند هجرت از بابل، بازتاب عمومی نداشته و از این رو، در تورات انعکاس تفصیلی نیافته است. تورات تنها از رفتن آنان به بئر سبع یاد می‌نماید و ادامه این سفر تا مکه را انکار نمی‌کند؛ چنان‌که تفصیلات فراوان دیگری از زندگی ابراهیم مانند سرگذشت وی در بابل یا جزئیات سفرهایش در تورات نیامده است. وی سپس در پاسخ به این اعتراض که چگونه رخدادی مهم مانند رفتن به مکه و بنای کعبه در تورات مغفول مانده، می‌گوید: تورات کنونی بر نگارش سرگذشت بنی‌اسرائیل و نه امور مربوط به اقوام دیگر تمرکز کرده است. از سوی دیگر، احتمال پنهان داشتن موضوع سفر به مکه و بنای کعبه، با توجه به اثبات چنین فضیلت بزرگی برای غیر بنی‌اسرائیل کاملاً منطقی و محتمل است. به علاوه عرب از گذشته دور تا کنون بر موضوع ساخت کعبه به دست ابراهیم اتفاق‌نظر داشته‌اند و با توجه به این تواتر بزرگ، احتمال دروغ بودن این امر کاملا منتفی است. برخی گفته‌اند: عرب از دانش و اطلاعات کافی برخوردار نبوده و نمی‌توان به اطلاعات تاریخی‌اش استناد کرد. علامه بلاغی این سخن را برخاسته از نبود اطلاع کافی و درست درباره قبایل عرب می‌داند و بر این باور است که اطلاعات عرب درباره سلسله انساب و روابط خویشاوندی و اطلاعات تاریخی مربوط به آن با توجه به کاربرد فراوانش در زندگی اجتماعی‌شان، بسیار مفصل و دقیق بوده است. با عنایت به درگیری شدید و طولانی بین عدنانیان و قحطانیان، هرگز قحطانیان در ادعای افتخارآمیز انتساب عدنانیان به اسماعیل تردید نکرده‌اند. آن‌گاه وی به استناد اطلاعات کلی و عمومی یاد شده در تورات درباره مکان استقرار اسماعیل ثابت می‌کند که این مکان در حجاز کنونی است و عدم ارائه اطلاعات تفصیلی می‌تواند از بیابانی بودن منطقه و نبودن مشخصات جغرافیایی شناخته شده در آن زمان مانند کوه و دریا و رود و نیز شهرهای آباد بسیار و نزدیک به هم در آن حدود ناشی شده باشد.ر.ک به: الهدی، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.}}
در [[تورات]] مقصد سفر ابراهیم با هاجر و اسماعیل بئر سبع<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱ : ۱۵.</ref> دانسته شده است. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) {{یادداشت|علامه بلاغی با مطالعه تطبیقی قرآن و تورات در این موضوع، ثابت می‌کند که میان آن دو ناسازگاری نیست. وی بر این باور است که سفر ابراهیم به مکه از سفرهای خاص وی بوده و مانند هجرت از بابل، بازتاب عمومی نداشته و از این رو، در تورات انعکاس تفصیلی نیافته است. تورات تنها از رفتن آنان به بئر سبع یاد می‌نماید و ادامه این سفر تا مکه را انکار نمی‌کند؛ چنان‌که تفصیلات فراوان دیگری از زندگی ابراهیم مانند سرگذشت وی در بابل یا جزئیات سفرهایش در تورات نیامده است. وی سپس در پاسخ به این اعتراض که چگونه رخدادی مهم مانند رفتن به مکه و بنای کعبه در تورات مغفول مانده، می‌گوید: تورات کنونی بر نگارش سرگذشت بنی‌اسرائیل و نه امور مربوط به اقوام دیگر تمرکز کرده است. از سوی دیگر، احتمال پنهان داشتن موضوع سفر به مکه و بنای کعبه، با توجه به اثبات چنین فضیلت بزرگی برای غیر بنی‌اسرائیل کاملاً منطقی و محتمل است. به علاوه عرب از گذشته دور تا کنون بر موضوع ساخت کعبه به دست ابراهیم اتفاق‌نظر داشته‌اند و با توجه به این تواتر بزرگ، احتمال دروغ بودن این امر کاملا منتفی است. برخی گفته‌اند: عرب از دانش و اطلاعات کافی برخوردار نبوده و نمی‌توان به اطلاعات تاریخی‌اش استناد کرد. علامه بلاغی این سخن را برخاسته از نبود اطلاع کافی و درست درباره قبایل عرب می‌داند و بر این باور است که اطلاعات عرب درباره سلسله انساب و روابط خویشاوندی و اطلاعات تاریخی مربوط به آن با توجه به کاربرد فراوانش در زندگی اجتماعی‌شان، بسیار مفصل و دقیق بوده است. با عنایت به درگیری شدید و طولانی بین عدنانیان و قحطانیان، هرگز قحطانیان در ادعای افتخارآمیز انتساب عدنانیان به اسماعیل تردید نکرده‌اند. آن‌گاه وی به استناد اطلاعات کلی و عمومی یاد شده در تورات درباره مکان استقرار اسماعیل ثابت می‌کند که این مکان در حجاز کنونی است و عدم ارائه اطلاعات تفصیلی می‌تواند از بیابانی بودن منطقه و نبودن مشخصات جغرافیایی شناخته شده در آن زمان مانند کوه و دریا و رود و نیز شهرهای آباد بسیار و نزدیک به هم در آن حدود ناشی شده باشد.ر.ک به: الهدی، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.}}


بر پایه ظاهر آیات قرآن، ابراهیم بیش از یک بار به مکه سفر کرد. در سفر نخست، فرزند نوزادش اسماعیل و هاجر را در آن‌جا سکونت داد ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و در سفر دوم، [[کعبه]] را با کمک فرزند جوانش اسماعیل بنا کرد و [[مراسم حج]] را به جا آورد. ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۷) اما با توجه به عدم تصریح قرآن به نوزادی اسماعیل به هنگام سفر نخست، احتمال یکی بودن هر دو سفر یاد شده پذیرفتنی است؛ چنان‌که با توجه به تصریح قرآن که در کهنسالی، اسماعیل به او بخشیده شد: {اَلحَمدُللهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الکبَرِ إِسماعیل...} ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۹) و نیز سختی و درازی سفر از [[فلسطین]] به [[مکه]]، انجام سفرهای گوناگون بعید به نظر می‌رسد.<ref>ر.ک به: دانشنامه حج و حرمین شریفین، مدخل ابراهیم(ع)</ref>
===سفر دوباره ابراهیم به مکه===
بر پایه ظاهر آیات قرآن، ابراهیم بیش از یک بار به مکه سفر کرد. در سفر نخست، فرزند نوزادش اسماعیل و هاجر را در آن‌جا سکونت داد ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و در سفر دوم، [[کعبه]] را با کمک فرزند جوانش اسماعیل بنا کرد و [[مراسم حج]] را به جا آورد. ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۷) اما با توجه به عدم تصریح قرآن به نوزادی اسماعیل به هنگام سفر نخست، احتمال یکی بودن هر دو سفر یاد شده پذیرفتنی است.


== بنای کعبه ==
== بنای کعبه ==
از ظاهر برخی آیات، مانند {إِنَّ أَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاس...} ([[سوره آل‌عمران]]، آیه ۹۶) و روایت‌های صریح برمی‌آید که [[کعبه]] قبل از ابراهیم وجود داشته و به دست [[حضرت آدم(ع)|حضرت آدم]] بنا شده است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۶؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۹۰-۲۹۱؛ کنز الدقائق، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref> همچنین برخی از مفسران به آیه {وَ إِذ یرفَعُ إِبراهیمُ القَواعِدَ مِنَ البَیت...} ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۷) برای اثبات وجود کعبه پیش از ابراهیم و نقش وی در تعمیر و بازسازی آن تمسّک جسته‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۶۱؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۰؛ حقایق التأویل، ص۱۷۶.</ref> در مقابل، برخی از مفسران پس از یادکرد روایت‌های فراوان در این زمینه، ابراهیم را بنیان‌گذار کعبه دانسته و اخبار ساخت کعبه به دست آدم(ع) را ضعیف شمرده‌اند.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۹۱.</ref>
از ظاهر برخی آیات، مانند {آیه|إِنَّ أَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاس...} ([[سوره آل‌عمران]]، آیه ۹۶) و روایت‌های صریح برمی‌آید که [[کعبه]] قبل از ابراهیم وجود داشته و به دست [[حضرت آدم(ع)|حضرت آدم]] بنا شده است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۸۶؛ فتح الباری، ج۶، ص۲۹۰-۲۹۱؛ کنز الدقائق، ج۱، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref> همچنین برخی از مفسران به آیه {آیه|وَ إِذ یرفَعُ إِبراهیمُ القَواعِدَ مِنَ البَیت...} ([[سوره بقره]]، آیه ۱۲۷) برای اثبات وجود کعبه پیش از ابراهیم و نقش وی در تعمیر و بازسازی آن تمسّک جسته‌اند.<ref>تفسیر قمی، ج۱، ص۶۱؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۰؛ حقایق التأویل، ص۱۷۶.</ref> در مقابل، برخی از مفسران ابراهیم را بنیان‌گذار کعبه دانسته و اخبار ساخت کعبه به دست آدم(ع) را ضعیف شمرده‌اند.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۳۹۱.</ref>


[[پرونده:مقام ابراهیم در مسجدالحرام.jpg|بندانگشتی|150px|مقام ابراهیم در [[مسجدالحرام]]]]
[[پرونده:مقام ابراهیم در مسجدالحرام.jpg|بندانگشتی|150px|مقام ابراهیم در [[مسجدالحرام]]]]