Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
===تاسیس شهر مکه === | ===تاسیس شهر مکه === | ||
برخی مفسران از تعبیر {غَیرِ ذِی زَرعٍ} درباره مکه ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و نیز نیایش حضرت: {آبه|رَبِّ اجعَل هذا بَلَداً ءَامِناً...} | برخی مفسران از تعبیر {غَیرِ ذِی زَرعٍ} درباره مکه ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) و نیز نیایش حضرت: {{آبه|رَبِّ اجعَل هذا بَلَداً ءَامِناً...}} <ref>سوره بقره، آیه ۱۲۶</ref> برداشت کردهاند که هنگام ورود آنان به سرزمین مکه، در آن مکان، شهری نبوده و سکنا یافتن اسماعیل و هاجر در آن سرزمین، زمینهساز تأسیس شهر مکه شده است. اما دعای ابراهیم در آیه {{آیه|رَبِّ اجعَل هذا البَلَدَ ءَامِناً...}} <ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۵</ref> که در آن، برخلاف آیه پیشین، بلد به صورت معرفه آمده، در سفرهای بعدی ابراهیم بوده است. همین نشان میدهد که به تدریج شهری در آن مکان تأسیس شده بود<ref>المیزان، ج۱۲، ص۶۸.</ref>؛ چنانکه دعای ابراهیم برای گرایش مردم به سمت این شهر: {{آیه|أَفئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهوِی إِلَیهِم...}} سبب رونق مکه و اقبال مردم به حج شمرده شده است.<ref>حواشی الشروانی، ج۴، ص۶۶.</ref> | ||
در [[تورات]] مقصد سفر ابراهیم با هاجر و اسماعیل بئر سبع<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱ : ۱۵.</ref> دانسته شده است. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) {{یادداشت|علامه بلاغی با مطالعه تطبیقی قرآن و تورات در این موضوع، ثابت میکند که میان آن دو ناسازگاری نیست. وی بر این باور است که سفر ابراهیم به مکه از سفرهای خاص وی بوده و مانند هجرت از بابل، بازتاب عمومی نداشته و از این رو، در تورات انعکاس تفصیلی نیافته است. تورات تنها از رفتن آنان به بئر سبع یاد مینماید و ادامه این سفر تا مکه را انکار نمیکند؛ چنانکه تفصیلات فراوان دیگری از زندگی ابراهیم مانند سرگذشت وی در بابل یا جزئیات سفرهایش در تورات نیامده است. وی سپس در پاسخ به این اعتراض که چگونه رخدادی مهم مانند رفتن به مکه و بنای کعبه در تورات مغفول مانده، میگوید: تورات کنونی بر نگارش سرگذشت بنیاسرائیل و نه امور مربوط به اقوام دیگر تمرکز کرده است. از سوی دیگر، احتمال پنهان داشتن موضوع سفر به مکه و بنای کعبه، با توجه به اثبات چنین فضیلت بزرگی برای غیر بنیاسرائیل کاملاً منطقی و محتمل است. به علاوه عرب از گذشته دور تا کنون بر موضوع ساخت کعبه به دست ابراهیم اتفاقنظر داشتهاند و با توجه به این تواتر بزرگ، احتمال دروغ بودن این امر کاملا منتفی است. برخی گفتهاند: عرب از دانش و اطلاعات کافی برخوردار نبوده و نمیتوان به اطلاعات تاریخیاش استناد کرد. علامه بلاغی این سخن را برخاسته از نبود اطلاع کافی و درست درباره قبایل عرب میداند و بر این باور است که اطلاعات عرب درباره سلسله انساب و روابط خویشاوندی و اطلاعات تاریخی مربوط به آن با توجه به کاربرد فراوانش در زندگی اجتماعیشان، بسیار مفصل و دقیق بوده است. با عنایت به درگیری شدید و طولانی بین عدنانیان و قحطانیان، هرگز قحطانیان در ادعای افتخارآمیز انتساب عدنانیان به اسماعیل تردید نکردهاند. آنگاه وی به استناد اطلاعات کلی و عمومی یاد شده در تورات درباره مکان استقرار اسماعیل ثابت میکند که این مکان در حجاز کنونی است و عدم ارائه اطلاعات تفصیلی میتواند از بیابانی بودن منطقه و نبودن مشخصات جغرافیایی شناخته شده در آن زمان مانند کوه و دریا و رود و نیز شهرهای آباد بسیار و نزدیک به هم در آن حدود ناشی شده باشد.ر.ک به: الهدی، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.}} | در [[تورات]] مقصد سفر ابراهیم با هاجر و اسماعیل بئر سبع<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱ : ۱۵.</ref> دانسته شده است. ([[سوره ابراهیم]]، آیه ۳۷) {{یادداشت|علامه بلاغی با مطالعه تطبیقی قرآن و تورات در این موضوع، ثابت میکند که میان آن دو ناسازگاری نیست. وی بر این باور است که سفر ابراهیم به مکه از سفرهای خاص وی بوده و مانند هجرت از بابل، بازتاب عمومی نداشته و از این رو، در تورات انعکاس تفصیلی نیافته است. تورات تنها از رفتن آنان به بئر سبع یاد مینماید و ادامه این سفر تا مکه را انکار نمیکند؛ چنانکه تفصیلات فراوان دیگری از زندگی ابراهیم مانند سرگذشت وی در بابل یا جزئیات سفرهایش در تورات نیامده است. وی سپس در پاسخ به این اعتراض که چگونه رخدادی مهم مانند رفتن به مکه و بنای کعبه در تورات مغفول مانده، میگوید: تورات کنونی بر نگارش سرگذشت بنیاسرائیل و نه امور مربوط به اقوام دیگر تمرکز کرده است. از سوی دیگر، احتمال پنهان داشتن موضوع سفر به مکه و بنای کعبه، با توجه به اثبات چنین فضیلت بزرگی برای غیر بنیاسرائیل کاملاً منطقی و محتمل است. به علاوه عرب از گذشته دور تا کنون بر موضوع ساخت کعبه به دست ابراهیم اتفاقنظر داشتهاند و با توجه به این تواتر بزرگ، احتمال دروغ بودن این امر کاملا منتفی است. برخی گفتهاند: عرب از دانش و اطلاعات کافی برخوردار نبوده و نمیتوان به اطلاعات تاریخیاش استناد کرد. علامه بلاغی این سخن را برخاسته از نبود اطلاع کافی و درست درباره قبایل عرب میداند و بر این باور است که اطلاعات عرب درباره سلسله انساب و روابط خویشاوندی و اطلاعات تاریخی مربوط به آن با توجه به کاربرد فراوانش در زندگی اجتماعیشان، بسیار مفصل و دقیق بوده است. با عنایت به درگیری شدید و طولانی بین عدنانیان و قحطانیان، هرگز قحطانیان در ادعای افتخارآمیز انتساب عدنانیان به اسماعیل تردید نکردهاند. آنگاه وی به استناد اطلاعات کلی و عمومی یاد شده در تورات درباره مکان استقرار اسماعیل ثابت میکند که این مکان در حجاز کنونی است و عدم ارائه اطلاعات تفصیلی میتواند از بیابانی بودن منطقه و نبودن مشخصات جغرافیایی شناخته شده در آن زمان مانند کوه و دریا و رود و نیز شهرهای آباد بسیار و نزدیک به هم در آن حدود ناشی شده باشد.ر.ک به: الهدی، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.}} |
ویرایش